مجازات مرگ برای شوهر صیغهای
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۶۴۰۷۳
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، حدود یک سال قبل جسد راننده جوانی در خودرویش واقع در یکی از خیابانهای کرج توسط مأموران گشت کلانتری کشف شد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد که این مرد جوان در اثر خوردن قرص برنج جان باخته است. با شناسایی هویت جسد به نام فرید 42 ساله تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی ،تحقیقات برای کشف راز مرگ او را آغاز کردند و در نخستین مرحله خانواده و همسر سابقش تحت بازجویی قرار گرفتند اما به سرنخ مهمی برای افشای این راز نرسیدند تا اینکه با کنترل تماسهای همسر سابق مقتول به وی ظنین شدند و دریافتند که وی به تازگی با یکی از دوستان همسر سابقش ازدواج کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از آنجا که سامان فراری بود ردیابیها برای دستگیری وی آغاز شد و سرانجام این مرد 32ساله پس از مدتی بازداشت شد و به قتلی که مرتکب شده بود اعتراف کرد.
پس از صدور کیفرخواست متهمان پرونده به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز رفت. در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم خواستار قصاص متهمان شدند سپس سامان - متهم ردیف اول- پای میز محاکمه ایستاد او در اظهاراتش درباره انگیزه قتل گفت: من با فرید دوست بودم پس ازجدایی او از همسرش المیرا من او را به عقد موقت خودم درآوردم اما از آنجا که المیرا از فرید فرزند داشت او گهگاه برای ملاقات با فرزندشان به خانه المیرا میرفت و من از این موضوع ناراحت بودم و همین ماجرا باعث تنش بین ما شده بود برای همین با المیرا تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم من اتهام قتل را قبول دارم اما الان به شدت پشیمانم. المیرا متهم ردیف دوم که به اتهام معاونت در قتل پشت میز محاکمه ایستاده بود به دفاع از خود پرداخت.
قاضی از زن پرسید؛ چگونه از وقوع قتل شوهر سابقخود مطلع شدی؟
- صبح زود بود که سامان هراسان به خانه آمد و خبر کشته شدن فرید را داد. در همین هنگام قاضی سؤال کرد؛ قبلاً هنگام تحقیقات اولیه اعلام کردی که از قتل همسرت بیاطلاع هستی ولی حالا مدعی هستی که سامان این خبر را به تو داد پس چرا به پلیس اطلاع ندادی و این موضوع را مخفی کردی؟ المیرا پاسخ داد این متهم مرا تهدید کرد که اگر ماجرا را به مأموران پلیس بگویم مرا میکشد.قضات دادگاه پس از شور باتوجه به محتویات پرونده متهم ردیف اول را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس و المیرا متهم ردیف دوم را به اتهام معاونت در قتل به 15سال حبس محکوم کردند.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: ازدواج استان البرز حبس قتل مرگ متهم ردیف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۶۴۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای عجیب کتک زدن پدر شوهر و فلج کردن او
شامگاه پانزدهم بهمن سال ۱۴۰۱ مرد جوانی پدر ۷۰ سالهاش را که بشدت زخمی بود به بیمارستان رساند و پیرمرد تحت عمل جراحی قرار گرفت.
مرد جوان در ادامه با شکایت به پلیس گفت: همسرم، برادرش و دو نفر از دوستانشان در غیاب من به خانه پدرم حمله کرده و این بلا را سر پیرمرد آوردند.
وی در تشریح ماجرا گفت: من و همسرم به تازگی با هم ازدواج کردهایم. اما از همان روزهای اول بشدت با هم اختلاف داشتیم تا اینکه همسرم چند روز قبل قهر کرده و به خانه پدریاش رفت. من با او تماس گرفتم تا به خانه برگردد، اما قبول نکرد.
وقتی هم که من خانه نبودم آنها به خانه پدرم رفتند و آنقدر او را زدند که نیمه جان شده بود همان موقع مادرم با من تماس گرفت و من وقتی خودم را به آنجا رساندم، آنها فرار کرده بودند.
با این شکایت مأموران به سراغ نوعروس و برادرش رفتند و موفق شدند برادر ۴۰ ساله وی و دو دوستش را بازداشت کنند، اما عروس فراری بود. در ادامه نیز پزشکان اعلام کردند پیرمرد به خاطر ضربه به سرش دچار آسیب مغزی شده و دیگر قادر به حرف زدن و راه رفتن نیست.
نخستین جلسه دادگاه
پرونده چهار متهم با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این درحالی بود که مأموران نتوانستند ردی از عروس فراری بیابند.
در نخستین جلسه دادگاه پیرمرد که روی ویلچر نشسته بود در دادگاه حاضر شد و پسرش از سوی وی شکایت خود را مطرح و برای متهمان درخواست اشد مجازات کرد. سپس برادر عروس که با قرار وثیقه آزاد بود روبه روی قضات ایستاد و گفت: خواهرم در خانه همسرش یک روز خوش ندید و مدام با همسرمعتادش اختلاف داشت.
آن روز به درخواست خواهرم همراه دو دوستم به خانه پدر شوهرش رفتم تا با پدر و مادر او صحبت کنم. من میخواستم میانجیگری کنم و به اختلافات پایان دهم. اما آنها شروع به داد و فریاد کردند و ما آنجا را ترک کردیم. من نمیدانم چطور چنین بلایی سر پیرمرد آمده است که قادر به راه رفتن و تکلم نیست. من اتهامم را قبول ندارم. ممکن است او به خاطر کهولت سن سکته کرده باشد وگرنه من با چاقو او را نزدم. از خواهرم هم بیخبرم و نمیدانم کجاست.
دومین جلسه دادگاه
در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده داماد جوان گفت: پدرم معجزه آسا زنده ماند. اما قادر به حرکت و تکلم نیست. طی چندین عمل جراحی پزشکان در جمجمه پدرم پلاتین گذاشتهاند و باز هم باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد. او میگوید سه متهم با هم او را کتک زدهاند و به همین خاطر از هر سه نفر شکایت داریم.
اما در ادامه هر سه متهم منکر کتک زدن پیرمرد شدند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به تناقض گوییهای متهمان ادامه جلسه را به بعد موکول کردند.
سومین جلسه دادگاه
در سومین جلسه رسیدگی به پرونده بار دیگر شاکی درخواست اشد مجازات کرد و گفت من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برای متهمان اشد مجازات میخواهم.
این بار برادر عروس خانواده در جایگاه متهم ایستاد و گفت: آن روز وقتی من و دوستانم مقابل خانه پدرشوهر خواهرم رفتیم دامادمان در خودرواش نشسته و شاهد ماجرا بود. او، چون به مواد مخدر اعتیاد دارد از ترسش از ماشین پیاده نشد. ولی ماجرا را دید. او میداند من ضربهای با چاقو به پدرش نزدم و در این ماجرا بیگناه هستم. من فقط به آنجا رفته بودم تا با پدرش صحبت کنم.
با اظهارات جدید مرد جوان قضات دادگاه پرونده را به دادسرا برگرداندند تا با نقطه زنی تلفن همراه تازه داماد مشخص شود آیا وی روز حادثه در محل حضور داشته است یا خیر و اگر شاهد ماجرا بوده چرا سکوت کرده است.
منبع: روزنامه ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) عجیبترین موجودات دریایی جهان؛ از شیطان دریایی تا ماهی خونآشام! حقایقی عجیب درباره اژدهای کومودو؛ از بچهداری بدون جفتگیری تا شنیدن بوی خون از ۴ کیلومتری! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسانهای اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟!