شولوخوف؛ نویسندهای انقلابی و راوی جنگ عشق و زمین
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۸۹۰۴۲
میخائیل شولوخف در ۲۴ مه ۱۹۰۵ میلادی در روستای کروژلین واقع در بخش قزاق نشین وشنسکایا متولد شد. پدرش یک دهقان خرده مالک بود. شولوخف تا ۱۹۱۸ میلادی تحصیل کرد، ابتدا در دبستان روستا و سپس در دبیرستان شهر به تحصیل پرداخت اما با آغاز جنگ داخلی، وی از تحصیل بازماند و از ۱۹۱۸ میلادی مشغول به کار شد. در مدت ۵ سال، او بارها پیشه خود را تغییر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رمان حماسی دن آرام از مهمترین آثار وی به شمار میرود که در چهار جلد از ۱۹۲۸ تا۱۹۴۰ میلادی به نویسندگی آن مشغول بود. از معروفترین آثار او داستان خال است که در دهه ۴۰ خورشیدی در کتاب هفته ترجمه و چاپ شد.
شولوخوف در ۱۹۴۱ میلادی برنده جایزه استالین و در ۱۹۶۰ میلادی برنده جایزه لنین در شوروی شد و در ۱۹۶۵ میلادی، جایزه نوبل ادبیات را از آن خود ساخت. این نویسنده روسی در ۱۹۸۴ میلادی درگذشت.
دن آرام؛ مشهورترین اثر شولوخوف
میخائیل شولوخف را در ایران و جهان با رمان درخشان و زیبای دن آرام میشناسند. در این رمان ۲ ژانر حماسه و تراژدی و سنت رئالیستی روایی تولستوی با مکتب واقع گرایی سوسیالیستی ژدانف استالین در قالب روایت پرکشش و جذاب حماسه نبرد قهرمانانه قزاقان دن با دولت نوپای حزب کمونیست شوروی سابق و تراژدی شکست شخصیتهای اصلی رمان هنرمندانه تلفیق شدهاند.
زمین نوآباد نام رمانی از میخائیل شولوخوف و خالق رمان بزرگ دن آرام است. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان به شمار می رود که محمود اعتمادزاده با نام مستعار م. ا. به آذین این کتاب و همین طور رمان دن آرام را به فارسی برگردانده است.
رمان دن آرام، مشهورترین و بهترین اثر شولوخف را محمود اعتمادزاده با نثری روان اما رسمی و متداول و احمد شاملو با نثری نزدیک به نثر رمان در زبان اصلی به فارسی ترجمه کرده اند.
قهرمان اصلی این رمان، گریگوری ملخوف در صف ارتش سفید علیه سرخها میجنگد اما در چند صفحه آخر این رمان چهار جلدی به ناگهان ارشاد شده و بر پایه دستورالعملهای مکتب رئالیزم سوسیالیستی به پرولتاریا پیوسته و یکشبه به قهرمانی از منظر این مکتب، مثبت بدل میشود.
شولوخوف از محبوبیت تا جایزه نوبل ادبیات
شولوخف که پس از جنگ داخلی روسیه با انتشار داستانهای کوتاه و رمان دن آرام به شهرت و محبوبیت بسیار دست یافته بود در دوران استبداد سیاه استالین از سرکوب نویسندگان و روشنفکران حمایت و در ۱۹۴۱ میلادی جایزه استالین و در ۱۹۶۰ میلادی جایزه لنین را دریافت کرد.
در ۱۹۶۵ میلادی، یک سال پس از آن که نویسنده و فیلسوف بزرگ فرانسوی ژان پل سارتر جایزه ادبی نوبل را در اعتراض به جهتگیری سیاسی کمیته نوبل به سود راست و علیه نویسندگان چپگرا رد کرد و غوغایی بزرگ برانگیخت، کمیته نوبل جایزه ادبی خود را به میخائیل شولوخف اهدا کرد که نویسنده محبوب استالین و حزب کمونیست شوروی و مدافع سرکوب روشنفکران دگراندیش بود.
نمای جلوی مدال نوبل جایزه نوبلشولوخوف و تاثیرگذاری در حیات فردی و اجتماعی مردم
مطبوعات جهان با تفسیر کتابهای شولوخف آنها را شاهکارهای ادبی، صخرههای ادبیات جهانی و فرهنگ شکوهمند سده بیستم نامیدهاند. ژان کاتالا نویسنده فرانسوی درباره او نوشته است: شولوخف نویسنده ای است که افکار او با هنرش چنان در آمیخته که نمیتوان یکی را از دیگری جدا ساخت و نویسنده ای که خلاقیت او عبارتست از بیان زندگانی انسانیت. میخائیل شولوخف داستانهای بسیار نگاشته که بعضی از آنها مانند سرنوشت یک انسان، کره اسب، دن آرام و آنها برای میهن پیکار میکردند به فارسی ترجمه شده است و یادداشتها و مقالات بسیار نیز به رشته تحریر در آورده است. کتابهای او به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شده و در میلیونها نسخه منتشر شده و از روی برخی از آنها فیلمنامه ها تهیه و ساخته شده است.
میخائیل شولوخف بدین سبب برای مردم گرامی است که هر فرد میتواند در کتابهای او نکتههای بسیار از زندگانی خود بیابد. تمام داستانهای اولیه که شولوخف نوشته در واقع طرح و استخوان بندی آثار حماسی دن آرام و زمین نوآباد بوده که از نظر تلفیق نیروی هنری واقعیتی اعجاب انگیز است. آثار شولوخف سه مرحله تاریخ روسیه را منعکس میکند.
این سه مرحله در دن آرام، زمین نوآباد و آنها برای میهنشان میجنگند، جلوه گر است. رمان دن آرام از نظر توصیف عمیق زندگی و کثرت قهرمانان داستان و از نظر وصف طبقات مختلف جامعه و سرنوشت افرادی که به وقایع انقلاب و جنگهای داخلی جلب شدهاند تا اندازه ای همانند رمان جنگ و صلح لئو تولستوی است.
شولوخف در ادبیات روس بیان کننده بارزترین و عمیقترین روحیه قشرهای مردم به شمار میرود. تحول در زندگانی دهقانان در رمانهای او متجلی است و این بزرگترین موفقیت ادبیات معاصر روس است و چنان تاثیر بزرگی در حیات اجتماعی مردم به جا گذاشت که میتوان آن را با تاثیر ندای نیرومند لئو تولستوی در مردم روسیه، مقایسه کرد. رمان دن آرام، از زبان مردم و گویی با الهام از احساسات درونی آنها نوشته شده است.
منش عقیدتی و سیاسی شولوخوف
شولوخف در ۱۹۳۷ میلادی به عضویت شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی و در ۱۹۶۱ میلادی به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی منصوب شد.
سخنرانیهای شولوخف علیه نویسندگان و شاعران معترضی چون بوریس پاسترناک خالق رمان دکتر ژیواگو و برنده نوبل ادبی و الکساندر سولژنیتسین، خالق رمان مجمعالجزایر گولاگ و برنده نوبل ادبی، موجی از اعتراض علیه او برانگیخت.
شولوخف در سخنرانی خود در کنگره ۲۳ حزب کمونیست در ۱۹۶۶ میلادی محکومیت آندره سینیاوسکی و یولی دانیل، ۲ روشنفکر معترض به استبداد حاکم در نظام شوروی سابق را به حبس ابد در اردوگاههای کار اجباری کافی ندانست و خواستار به دار آویختن آنها شد.
تمجید رهبر معظم انقلاب از رمان شولوخوف
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب هم دن آرام شاهکار بی مانند شولوخوف را ستوده اند و یکی از بهترین رمان های دنیا توصیفش کردند که چفت و بند داستانی اش خیلی محکم است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با هنرمندان و مسوولان فرهنگی کشور در تیر ۱۳۷۳ خورشیدی دراین باره عنوان کردند: تاکنون کتاب های بسیاری راجع به انقلاب اکتبر نوشته شده است. اما بنده، ۲ رمان از رمان های معروف و درجه یک در این خصوص را خواندم و با هم مقایسه کردم؛ اگرچه بیش از ۲ کتاب و تقریباً میشود گفت که تعداد زیادی کتاب راجع به انقلاب اکتبر خواندهام. یکی از این ۲ رمان «دُنِ آرام» اثر شولوخف است که معروف است. خودِ شولوخف هم، بلاتشبیه مثل شما آقایان است. یعنی اصلاً پدید آمده انقلاب است؛ مربوط به طبقه انقلاب است؛ نویسنده انقلاب است. او که در دوران انقلاب اکتبر در جوانی به سر میبرده است، «دُن آرام» را تحت تأثیر حوادث و وقایع انقلاب نوشته است. دومین رمان هم «گذر از رنج ها» یآلکسی تولستوی است که گفتیم ابتدا ضدّانقلاب بود. رمان «گذر از رنج ها» نه فقط از لحاظ داستانی، که از لحاظ گرایش به اصول انقلاب و مجذوب بودن در مقابل حوادث و پدیدههای انقلاب و ترسیم زیبای حوادث آن، بهتر از رمان «دُنِ آرام» است. «گذر از رنج ها» در واقع چهره انقلاب را زیبا ترسیم کرده و زیبا نشان داده است.
راجع به رمان «دُنِ آرام»، در جایی خواندم: زمانی که شولوخف نوشتن آن را به پایان برد، به او اجازه انتشار و پخشش را ندادند. ولی بعداً ماکسیم گورکی که رئیس شورای ممیّزیِ فرضاً وزارت ارشادِ شورویِ آن روز بود و آن وزارتخانه هم، از اوّل انقلاب، خودیِ خودی محسوب میشد گفت: من به عهده میگیرم که شولوخف خودی است. و الّا، مسؤولینِ فرهنگیِ نظامِ سوسیالیستیِ شوروی، مدّعی بودند چون شولوخف اهل قزاقستان است، لذا در رمان خود، احساسات قزّاقی و بومیِ منطقه دُن را منعکس و القا کرده است. بههرحال، این نویسنده، یک ضد انقلاب بوده است که تبدیل به فردی انقلابی میشود و چنان رمانی را مینویسد.
برچسبها روسیه مقام معظم رهبری قزاقستان نوبل ادبیاتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: روسیه مقام معظم رهبری قزاقستان نوبل ادبیات روسیه مقام معظم رهبری قزاقستان نوبل ادبیات حزب کمونیست نوبل ادبی ن آرام رمان د
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۸۹۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهد شکرستان به کام مخاطبان
همانطور که اشاره شد در این مجموعه که شخصیتهای آن به محبوبیت نزد مخاطبان رسیده (تا جایی که حتی عروسک برخی از این کاراکترها نیز در بازار عرضه شده است) به موضوعات روز با زبانی شیرین و گیرا پرداخته میشود. سیدمسعود صفوی، تهیهکننده شکرستان است و کارگردانی آن را هم عباس جلالی بهعهده دارد.تلخند به موضوعات روز
هر سری از شکرستان با قرار دادن یک موضوع بهعنوان محور اصلی مسیر تولید و پخش خود را آغاز و پشتسر میگذارد. در نوروز ۱۴۰۳ قسمتهای جدیدی از شکرستان پخش شد و به گفته تهیهکننده این روزها دستاندکاران سریال در مرحله پیشتولید اثر برای تابستان هستند. محوریت این مجموعه موضوعاتی نظیر محیط زیست، مسأله آب، فناوریهای جدید و کارآفرینی است و در ۵۲ قسمت ساخته میشود.
جمع قدیمیها و جدیدها
در هر فصل از شکرستان تلاش شده تا براساس محتوا و موضوع کاراکترهای جدیدی افزوده و شخصیتهای قدیمی نیز با یک پردازش و طراحی جدید در ساختار و البته موازی کردن آنها با حال و فضاهای جدید دوباره وارد کار شوند. بهلول، پادشاه و وزیر، فرصت، اسکندر،رمضون، قاضی، ننه قمر، بهادر، یعقوب، برزو، فراز،مظفر، خواجه فرزان، خواجه الماس، چهل دزد و... برخی از شخصیتهایی هستند که در فصول گذشته این سریال از آنها خاطره داریم. فرزاد شیرمحمدی، راوی و مدیر دوبلاژ سریال است که باید دید با هدایت او، شیرینسخنی شخصیتهای شکرستان تا چه اندازه به کام مخاطبان مینشیند. همچنین در فصول گذشته زندهیاد مرتضی احمدی، شهاب حسینی، رضا بابک و علیهمت مومیوند نیز بهعنوان راوی در این مجموعه حضور داشتند و قصه شهر را نقل میکردند. اکبر منانی، ابراهیم شفیعی، شوکت حجت، نرگس فولادوند، شهروز ملکآرایی، سعید شیخزاده، تورج نصر و ... که هر کدام صداهای شناخته شدهای در عرصه دوبله و صداپیشگی هستند، بهعنوان گوینده شخصیتها در این مجموعه حاضر بودند. مسعود صفوی، تهیهکننده در خصوص راوی سری تازه شکرستان به «جامجم» میگوید: بعد از مرحوم احمدی، هر بار، یک راوی داشتیم. یک دوره شهاب حسینی، یک دوره رضا بابک، یک دوره آقای مومیوند بود. الان به این فکر میکنم که برای بعدها، یک راوی خانم هم داشته باشیم. یعنی برای یک یا چند دوره، راوی، یک خانم باشد. این خیلی اتفاق مهمی است چون باید قصه هم متفاوت باشد. یعنی نوع نگاهی که یک راوی زن با یک راوی مرد دارد، باید در قصه نمایش داده شود.
تهیهکننده پویانمایی شکرستان عنوان میکند: شکرستان سالهاست که روی آنتن است. این سری از برنامه، سیزدهمین سری از شکرستان در زمان مدیریت آقای لیوانی در مرکز صباست. الان ۱۸ سال است که شکرستان روی آنتن میرود. در این سالها، تعداد فضا و کاراکترها خیلی زیاد بوده و تلاش میکنیم از کاراکترهایی دوباره استفاده کنیم که چند وقتی در قصه نبودند. در واقع تلاش میکنیم آنها را زنده کنیم و جلوی دوربین بیاوریم. مثلا کاراکتری داریم که یک طبیب پیر است. در چند فصل خیلی رویش کار شد و چندین فصل هم کمرنگ شده و قصهها بیشتر حول محور ننه قمر و اسکندر بود. الان دو باره کاراکتر طبیب را زنده میکنیم چون موضوعات تازه ما حول محیطزیست، آب و فناوری تازه است. شکرستان به این خاطر این همه سال دوام آورده و جلوی دوربین رفته که به موضوعات روز پرداخته و به زبان شکرستانی نقل شده است. در واقع یک فضای شکرستانی داریم که مسائل روز را به زبان خودمان ترجمه میکنیم. فضایی که ترکیبی از خنده، طنز و پرداختن به مسائل مختلف است.
وی ادامه میدهد: چند خانواده و بچه جدید اضافه شدهاند. یک تعدادی شغل هم اضافه شد که کاراکترهای تازه به همان نسبت بیشتر شده است. البته محبوبیت در انیمیشن با محبوبیت ستاره واقعی متفاوت است چون ستاره واقعی زندگی بیرونی دارد و کاراکترهای نمایش داده شده با آن بازیگر، به همان تناسب محبوب میشوند اما انیمیشن چون پیشزمینهای ندارد، قدری برای محبوبیت زمان میبرد. قطعا کاراکترهای تازه را نمیتوان با آنهایی مقایسه کرد که ۱۶-۱۷ سال است در شکرستان بوده و محبوب شدهاند. بسیاری از کاراکترها یک عمر است که در مقابل چشم مخاطب هستند. به همین خاطر کاراکترهای تازه زمان بیشتری نیاز دارند. البته بهنظرم برخیشان خیلی زمینه این را دارند که در نظر مخاطب محبوب شوند.
یک سرزمین خیالی
اگر تا امروز به تماشای این پویانمایی نشستید، دیدهاید که فضای شهر خیالی شکرستان با الهام از ابنیه باستانی ایران است که از قدمت کهنی برخوردار است. همچنین در رنگآمیزی محیط و لباس شخصیتها از اسلوب اصیل ایرانی که در نقش و نگارهای قدیمی همچون معماری، مینیاتور، فرش و ... به کار گرفته میشده، بهره بردهاند. بیان شد که داستانهای این سریال در یک شهر قدیمی و خیالی روی میدهد. هر قسمت داستانی مجزا دارد که مردم شکرستان بنا به نیازهای دراماتیک، در هر قسمت نقشی متفاوت برعهده میگیرند و داستان را رقم میزنند.
صفوی میگوید: فضاهای بیشتری را در فصل تازه اضافه کردیم چون موضوعات تازه آوردیم و باید در فضای تازه مطرح میکردیم. در سریهای قبل، برای پرداختن به مسأله برخی کافیشاپها، یک طراحی خاص شکرستانی از این فضا داشتیم. یا در برخی قسمتها میخواستیم نشان دهیم که نوجوانان چطور در برخی محیطهای سنتی رفتار میکنند. همه اینها باید در فضای مناسب خود ارائه میشد. برای همین، همان شکرستان همیشگی را نشان میدهیم که برخی نقاط شهر در آن زندهتر شده است.
این تهیهکننده در خصوص فرمت کلی شکرستان، به نکته جالبی اشاره میکند که نشاندهنده اتصال این مجموعه با هنر کهن ایرانی است. وی میگوید: شکرستان یک فرمی دارد که از تعزیه گرفته شده. دلیل اینکه برای مردم آشناست، به غیر از تصویر که شبیه به معماری قدیم است و حرکتهایی که مخاطب را به یاد خیمهشببازی میاندازد و نوع حرف زدن و موسیقی که مردم را یاد جلال ذوالفنون میاندازد، ساختار روایی آن هم به شکل تعزیه است. یعنی یک معینالبکا مثل تعزیه داریم. راوی که همان معینالبکاست، میگوید فلانفرد امروز آدم خوب یا بد قصه است و به این صورت، دو شخصیت یک بخش یا قسمت متحول میشود. مثلا در یک قسمت درباره استارتاپها توضیح میدهیم که صمد تصمیم میگیرد این کار را کند. در دقیقه اول میخواهد با همان رفتار عجولانه کاری انجام دهد و موفق باشد اما در پنج دقیقه آخر میبینیم که او موفق نمیشود یعنی نمیتوان بدون اصل و ریشه یک استارتاپ خوب راه انداخت. در واقع در این پنج دقیقه آخر متوجه میشود که شیوه او اشتباه است و باید یک مسیر دیگر را میرفته. یعنی هم محبوبیت و کاراکتر خود را حفظ میکند و هم به مخاطب، پیام درست را منتقل میکند. این نقطه قوت شکرستان است که بدون بد یا خوب نسبت دادن به کاراکترها، آنها را در یک هویت جمعی ایرانی نشان میدهد که در حقیقت بیانگر این است که میتوان سبک زندگی را تغییر داد و در مسیر درست قرارگرفت.
تجربه چند فصل در شکرستان
صفوی در خصوص زمان پخش سری تازه این مجموعه هم عنوان میکند: سری قبل در نوروز امسال پخش شد. معمولا شکرستان در سه نوبت پخش میشود که نوروز، تابستان و پاییز است. گاهی بین عید قربان تا غدیر هم ۱۰ قسمت روی آنتن میرود. در حال حاضر در مراحل پیشتولید و نگارش قسمتهایی هستیم که قرار است تابستان، پاییز امسال و نوروز سال بعد روی آنتن برود.