سیاست خارجی ما خانهتکانی جدی نیاز دارد/ کیسه افزایش ریسک کشورهای دوست برای ایران!
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۹۴۴۷۳
خرداد:حشمتالله فلاحتپیشه نماینده مجلس و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس در یادداشتی که در روزنامه اعتماد نوشته به موضوع قرارگیری نام ایران در فهرست سیاه FATFپرداخته است.
به گزارش خرداد، در ادامه متن کامل این یادداشت را می خوانید.
تصمیم گروه ویژه اقدام مالی و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در لیستسیاه یا به عبارتی صحیحتر، پایان تعلیق اقدامات تنبیهی علیه ایران در نشست اخیر FATF امری قابل پیشبینی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این مهم از آن جهت پیشبینیپذیر بود که تعللهای صورت گرفته در ایران عملا مسیر ورود ایران به لیستسیاه را هموار کرد. گروه ویژه اقدام مالی نسبت به روابط بانکی و نقل و انتقالات مالی جمهوری اسلامی حدود ۶۰ سوال را در گذشته مطرح کرده بود که بخشی از آنها در قالب اصلاح ۲ قانون داخلی یعنی اصلاح قانون مقابله با پولشویی و ...
مقابله با تروریسم اصلاح شد و بخش دیگر نیز منوط به تصویب نهایی دو کنوانسیونی شد که دولت آنها را پذیرفته است. کنوانسیونهای مقابله با تامین مالی تروریسم و مقابله با جرایم سازمانیافته فراملی هر دو در مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار دارند و متاسفانه این نهاد به جای اتخاذ تصمیم، تن به وقت کشی داد؛ بهطوریکه بیش از ۱۳ ماه از زمان ارجاع این لوایح به مجمع گذشت ولی تصمیمی اتخاذ نشد.
جالب اینکه این وقتکشی بیش از یکساله علاوه بر CFT، درباره پالرمویی هم ایجاد شد که از ابتدا اساسا لایحهای اختلافی میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به حساب نمیآمد ولی با کمال تاسف مجمع تشخیص این لایحه را نیز به لایحهای اختلافی تبدیل کرد.
این مهم درحالی اتفاق افتاد که هدف از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام رفع اختلافات ایجاد شده، در نظام حقوقی ایران بود ولی این نهاد برای نخستینبار در تاریخ خود نهتنها این اقدام را انجام نداد بلکه عملا خود اختلافاتی را در قالب هیات عالی نظارت ایجاد کرد و همین مهم بهانهای برای اتخاذ تصمیمی بهزعم بنده سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرد.
پیش از این نیز اعلام کردهام که تصمیمات FATF برخلاف ذات و دلایل تشکیل این کارگروه ویژه، سیاسی است. در موضوع بازگشت ایران به لیستسیاه نیز این اتفاق افتاده است؛ چراکه کشورهای امریکا، اسراییل و عربستان ازجمله حامیان قرار دادن جمهوری اسلامی در لیستسیاه بودند.
اروپاییها نیز در نشست اخیر این گروه بیتفاوت از کنار مساله ایران گذشتند که این مهم نیز به دلایل سیاسی اتفاق افتاده است. علاوه بر این موضوع، نمیتوان روابط مالی و بانکی پر از ابهام برخی کشورها که هرگز در لیستسیاه قرار نمیگیرند را نادیده گرفت. اما امروز زمان مرور گذشته نیست و باید مشخصا به این پرسش پاسخ داد که چه باید کرد؟!
در روزهای آینده طبیعتا هر کدام از دستگاهها و نهادها باید به وظایف تعیین شده خود در قبال گروه ویژه اقدام مالی عمل کنند و همزمان مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز باید پاسخگویی تصمیم خود باشد. ازسوی دیگر نمیتوان شرایط امروز ایران را نادیده گرفت.
بهواسطه تحریمهای ایالاتمتحده امریکا امروز فقط تعداد معدودی از کشورها هستند که بانکهایشان همچنان نقل و انتقالات مالی با بانکهای ایرانی را ادامه میدهند که باتوجه به تصمیم FATF، این مهم نیز سختتر از گذشته خواهد شد، اما نباید فراموش کرد که همکاری این بانکها نه بهواسطه تصمیم خودشان، بلکه با دستور یا حکم حکام این کشورها و بهواسطه ارتباطات سیاسی با ایران است که به عقیده من همچنان و به شکل محدود شده ادامه خواهد یافت.
در این میان، اما موردی که برای کشور هزینه ایجاد میکند و در کوتاهمدت تاثیرگذار خواهد بود، همین بانکها هزینه ریسک به مراتب بیشتری از ایران دریافت خواهند کرد؛ چراکه در زمانی که یک کشور با تحریم بهویژه تحریمهای اقتصادی مواجه میشود، تمامی کشورها حتی کشورهای به اصطلاح دوست نیز به آن کشور به چشم یک گوشت قربانی نگاه میکنند و از اینرو برای نقل و انتقالات مالی خود هزینهای تحتعنوان «ریسک» دریافت میکنند.
امروز وقتی ایران تحریم میشود، کشورهای دوست نیز از ما به عنوان یک فرصت استفاده میکنند و برابر مبادلات بانکی هزینههایی را بر کشور بار میکنند؛ حال آنکه تصمیم جدید گروه ویژه اقدام مالی این هزینهها نیز افزایش خواهد یافت. متاسفانه باید بگوییم حتی کشورهای دوست نیز از تحریم ایران سود میبرند؛ بنابراین در این شرایط ما باید ذکاوت بیشتری به خرج میدادیم.
معتقدم اگر ما با همان حقشرطها کنوانسیونهای مرتبط با FATF را به تصویب میرساندیم، دستکم مانع از این دست چالشها شده و سنگربندی خوبی برای آن ایجاد میکردیم، اما متاسفانه این اقدام صورت نگرفت. با این همه آنچه حائز اهمیت است، آن است که تلاش کنیم در چنین شرایطی کشور بیش از این با این مشکل مواجه نشود.
درباره تصمیم FATF برای قرار دادن ایران در لیستسیاه نیز باید گفت، تمام تصمیمات مشروط است؛ یعنی چنانچه ایران بتواند آن ابهاماتی که گروه اقدام ویژه مالی آن را مطرح کرده است، مرتفع کند، زمینه برای خروج از لیستسیاه وجود دارد، اما واقعیت این است که تصمیمگیری در شرایط امروز بهمراتب دشوارتر از گذشته است و اکنون باید مطمئن شویم در آینده به یک نتیجه دلخواه دست پیدا خواهیم کرد و آن زمان است که میتوانیم اقدامات لازم را در ایران کلید بزنیم.
از آنجا که کمکم باید منصب تصمیمگیری را به عنوان یک نماینده ترک کنم، در قامت یک کارشناس میگویم واقعیت آن است که سیاست خارجی ما به یک خانهتکانی جدی نیاز دارد. متاسفانه بعضا کسانی در سیاست خارجی ما تصمیم میگیرند که تاریخچهشان مملو از هزینهسازی برای کشور و منافع ملی است و در این راستا، کمتر کسانی را میبینیم که برای منافع ملی دستاوردی را به وجود بیاورند.
حال آنکه عمده این افراد هستند که همه هزینهها را بر دوش ملت بار میکنند و این موضوع (قرار گرفتن در لیستسیاه) هزینه دیگری است که بر دوش ملت بار شد. باتوجه به ظرفیتها و پشتوانههایی که برای چانهزنی قوی از آن برخورداریم، امیدوارم در آینده کشور بتواند سیاست خارجی معقولی را شکل بدهد، وگرنه کماکان کشور در حوزههای مختلف دچار انزوا خواهد شد.
معدود کشورهای دوست -اگر بتوانیم نام آنها را دوست بگذاریم- در شرایط تحریم قاعدتا برای خود هزینه ریسک را تعریف خواهند کرد تا بتوانند این هزینه را برای ایران افزایش دهند؛ اقدامی که چندی پیش ایران مقابل چین انجام داد، یعنی در شرایطی که همه کشورها از چین دور بودند، ایران وادار شد تا روابطش با چین را به حالت قرنطینه درنیاورد.
این ازجمله اشتباهاتی است که ما در شرایط تحریم انجام دادیم. اما همین چین است که پس از قرار گرفتن ایران در لیستسیاه هزینه ریسکشان را مقابل ایران افزایش میدهند، چراکه FATF برای ما تهدید ایجاد کرد و آنها به این تهدید به عنوان یک فرصت نگاه کردند؛ این دنیایی است که ما با آن مواجه هستیم و متاسفانه بسیاری در کشور ما شرایط جهانی را اینگونه درک نکردند.
درنهایت باید بگویم ما میتوانستیم بهمراتب بهتر از این رابطهمان با FATF را مدیریت کنیم. در حقیقت رابطه با FATF قربانی نوعی بیتصمیمی و از طرفی عدم مسوولیت ازسوی برخی سیاستمداران شد و متاسفانه در حال حاضر هزینههای آشکار و خاموشی که بر کشور تحمیل میشود را کسی به عهده نمیگیرد، اما واقعیت آن است که ما میتوانستیم فضا را بهگونهای مدیریت کنیم که منافع ملی کشور به خطر نیفتد. ما میتوانستیم FATF را از کانون بهانهسازی دشمن خارج کنیم.
برچسب ها: فلاحت پیشه ، لیست سیاه ، سیاست خارجی ، FATFمنبع: خرداد
کلیدواژه: فلاحت پیشه لیست سیاه سیاست خارجی گروه ویژه اقدام مالی جمهوری اسلامی لیست سیاه سیاست خارجی مجمع تشخیص هزینه ها کشور ها بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۹۴۴۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند میدان و دیپلماسی
بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.