" بررسی اجمالی آینده تقابل جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا "
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۰۶۹۱۷
ترور و به شهادت رساندن سپهبد حاج قاسم سلیمانی توسط دولت آمریکا را می توان نقطه عطفی در روابط خصمانه تهران و واشنگتن و همچنین رقم زدن فصل جدیدی از تحولات منطقه ارزیابی کرد .
در حقیقت این رویداد دو سناریو را در خصوص ابعاد و پیامدهای تنش جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا مطرح می کند .
سناریوی اول ، این اقدام را تلافی جویانه و واکنش آمریکا به اقدامات ایران ، ارزیابی می کند که هدف آن نه جنگ بلکه بازگرداندن موازنه است .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولی سناریوی دوم ، این اقدام را تحریک آمیز و ناشی از تغییر استراتژی آمریکا در برابر ایران تلقی می کند که در صورت تداوم این فضای پرتنش ، می تواند دو کشور را بسوی جنگ بکشاند .
دونالد ترامپ در داخل آمریکا با بحران روبرو است . بحران اولیه او استیضاحی است که در دستور کار قرار دارد ( البته ترامپ از بند دوم استیضاح مبنی بر جلوگیری از فعالیت کنگره تبرئه شد ) .
از طرف دیگر ترامپ می خواهد نشان دهد که نمادهای سیاست آمریکا را که همان بازی قدرت و سیاست است به انجام می رساند و از توانایی لازم برای ریسک پذیری برخوردار است زیرا دونالد ترامپ دو ویژگی شخصیتی دارد که عبارتند از قابلیت لازم برای بلوف زدن و انگیزه و روحیه کافی برای ریسک پذیری ، و این الگو را در حوزه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی به کار گرفته است .
تاکتیک دونالد ترامپ ، عبور از بحران اجتماعی آمریکا و عبور از بن بست امنیت منطقه ای از طریق کنتاکت و اصطکاک است ، زیرا نظریه پردازانی مانند کلاوزویتس ( دانشمند علوم نظامی و از نظامیان و ژنرال های برجسته آلمانی در قرن هجدهم ) بر اصطکاک تاکید دارند و ترامپ انگیزه لازم برای اصطکاک را در شرایط شبه بحرانی دارد .
اقدامی که دونالد ترامپ انجام داد ( ترور و به شهادت رساندن سپهبد حاج قاسم سلیمانی ) ماهیت ساختاری نداشت . عملیاتی که ترامپ انجام داده براساس قدرت قانونی اش بوده ولی مبتنی بر الگوی ساختاری ایالات متحده نبود و درحقیقت ادامه همان استراتژی فشار حداکثری است و ترامپ می خواست در این فضایی که ایجاد شده به طریقی یک نوع موفقیت حاصل نماید .
همچنین لازم به ذکر است که ظرف حدود 40 روز ( از اول دسامبر 2019 تا 9 ژانویه 2020 ) بیش از 6 نفر از مقامات پنتاگون ( وزارت دفاع ایالات متحده ) استعفا داده اند . این موضوع نشان می دهد که سیاست ترامپ نوعی ماجراجویی است و بسیاری از مقامات پنتاگون تمایل نداشتند در این ماجراجویی شرکت کنند و شریک فردی بشوند که تصمیماتش می تواند مخاطرات امنیتی جدی ای را برای ایران و منطقه و منافع ملی آمریکا بوجود بیاورد .
با توضیحات ارایه شده این اقدام آمریکا حاکی از تغییر استراتژی در قبال ایران نیست و در چارچوب همان استراتژی فشار حداکثری دنبال شده است .
اما در شرایط کنونی فضای موجود برای جمهوری اسلامی ایران ، پیروزی بدون اقدام تاکتیکی محسوب می شود و ترامپ را در داخل آمریکا و در سطح افکار عمومی منطقه و جهان مورد انتقاد شدید قرار داده است .
مسیر موجود مسیر تداوم و تشدید تعارض است و هیچ نشانه ای از تغییر تاکتیکی آمریکا مشاهده نمی گردد .به عبارتی هیچ علامتی از چرخش سیاسی و اقتصادی آمریکا دیده نمی شود . رئیس جمهور آمریکا معادله موازنه را بهم زد و حتماً این مسئله باید با واکنش روبرو شود .
در شرایط کنونی فضای منطقه با التهاب شدیدی همراه است و این التهاب امکان درگیری را ( نه لزوماً جنگ ) افزایش می دهد .بنابراین در حال حاضر ، فضای موجود فضای تنش زدایی و موازنه نیست ، بلکه نشانه هایی از تصاعد بحران را نشان می دهد .
* کارشناس روابط بینالملل
منبع: الف
کلیدواژه: دونالد ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۰۶۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دامی که آمریکا برای عراق پهن کرد
مینا العریبی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان در مقاله The National «عراق را ترک نکنید؛ در چرایی تداوم حضور آمریکا در عراق» که در وب سایت فارن افرز منتشر شده است، سعی در توجیه تداوم حضور آمریکا در عراق داشته است.
به گزارش فرهیختگان به نقل از العریبی در این مقاله سعی کرده آمریکا را ضامن حاکمیت عراق توصیف کند؛ گزارهای که بیپایه بودن آن در نگاهی سطحی به وضعیت عراق در طول سالیان اشغال روشن میشود. نکته مهمتری که خوانش این مقاله آن را روشن میسازد، بیم آمریکا و حامیان آن از پیوند محکم جمهوری اسلامی ایران و عراق و ارتباطات قوی دو کشور است.
اکثر نخستوزیران عراق در دو دهه گذشته در مقطعی از ارتش آمریکا خواستهاند کشورشان را ترک کنند.
مذاکرات دوجانبه طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر سبب شده است حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق از زمان اوج آن در سال ۲۰۰۷، یعنی زمانی که ۱۷۰ هزار نیروی آمریکایی بهعنوان بخشی از «بسیج» مبارزه با القاعده و پشتیبانی از نیروهای مسلح این کشور که پس از متلاشی شدن از سوی واشنگتن در سال ۲۰۰۳ هنوز در مرحله بازسازی خود بودند، بهشدت کاهش یابد.
تعداد فعلی سربازان آمریکایی در عراق اکنون ۲۵۰۰ نفر است. تهدید ایجاد شده از سوی القاعده و داعش در این کشور هم به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و اعمال خشونتآمیز چشمگیر هم نادر شده، شرایطی که توجیهکننده حضور کمرنگ نیروهای آمریکایی در عراق است.
اکنون سودانی به دنبال پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در عراق است. اگرچه سودانی بهعنوان فرمانده کل قوا عملا باید بر تمام نهادهای مسلح عراقی تفوق داشته باشد، اما در عمل، گروههای شبهنظامی یا بهصورت خودمختار یا از طریق نیروهای بسیج مردمی -سازمانی فراگیر که از نظر قانونی بخشی از دستگاه امنیتی عراق بوده، اما مستقیما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران- هماهنگی دارد.
هنگامی که سودانی در ۱۵ آوریل با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در واشنگتن دیدار کند، از ایالاتمتحده درخواست خواهد کرد تمام نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کند، اما بعید است که طرحی برای مقابله با شبهنظامیان پس از خروج این نیروها ارائه کند.
اگر حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق به پایان برسد، احتمالا متعاقبا شاهد ایجاد اختلافات سیاسی خواهیم بود. پیشرفتهای حاصل شده برای نیروهای مسلح عراق از سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که آنها نتوانستند مانع پیشروی داعش در یکسوم خاک خود شوند، در صورت برداشته شدن دست حمایت ایالاتمتحده ممکن است از بین برود. واشنگتن اکنون باید از اهرم نفوذ خود در بغداد برای حفظ حضور نظامی غیرجنگی، مشابه نیروهایی که در آلمان، ژاپن، فیلیپین و کشورهای دیگر دارد، استفاده کند.
فضای مذاکرهحضور ایالاتمتحده در عراق در برههای ناپایدار برای خاورمیانه در کانون توجه قرارگرفته است. جنگ در نوار غزه فرصتهایی را برای آن دسته از بازیگران خارجی ایجاد کرده است که به دنبال سود بردن از ویرانیها هستند، ازجمله ایران. نیروهای نیابتی ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری فعال هستند و تهران خواستار چیزی جز کاهش حضور ایالات متحده در منطقه و ترک کامل عراق نیست.
ایالاتمتحده امروز دوستان زیادی در رهبری عراق ندارد؛ وضعیتی که نتیجه عدم تعامل دیپلماتیک این کشور در طول سالها به شمار میرود. با این حال، این امر بدان معنا نیست که سیاستمداران عراقی همگی خواهان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور هستند.
در این میان سیاستهای دولت عراق نیز تا حدودی متناقض است. تلاشهای کنونی برای پایان دادن به حضور نظامی ایالاتمتحده بخشی از تلاش گستردهتر بغداد برای محدود کردن نفوذ بینالمللی در این کشور است؛ دولت عراق همچنین استفاده از دینار عراق را برای معاملات مالی بهجای دلار آمریکا دنبال میکند و نهاد ماموریت کمکرسانی سازمان ملل به عراق را نیز که به نظارت بر انتخابات و تشویق گفتگو میان احزاب سیاسی رقیب کمک کرده، محدود کرده است.
با این حال، دولت عراق همچنان به دنبال برقراری پیوند نظامی با غرب است. گروه مامور ناتو در عراق که به آموزش و مشاوره نیروهای عراقی کمک میکند، برخلاف آمریکا، زیر بار انتقادها قرار ندارد.
دلایل بقادولتهای پیشین ایالاتمتحده تلاشهای مختلفی را برای پاسخگویی به خواستههای عراق برای مذاکره مجدد درباره حضور نظامی ایالات متحده در عراق انجام دادهاند. خاطرات وعده رئیس جمهور اوباما برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بازگشت سهسال بعد آنها به این کشور هنوز هم در خاطرات اهالی عراق زنده است.
برای بیش از دو دهه، عراق سنگ بنای سیاست خاورمیانهای ایالاتمتحده بوده و فعالیتهای نظامی ایالاتمتحده بیشتر بر تهدید تروریستی القاعده و بعدا داعش متمرکز بوده است. البته اگرچه این گروهها هنوز هم تهدید بهشمار میروند، دامنه دست درازی آنان بهشدت کاهش یافته است، اما در این میان خطرات دیگری در قالب گروههای شبهنظامی سرکش پدیدار شده است که بیشتر آنها از سوی تهران تغذیه میشوند.
البته ایالاتمتحده در این میان بدون اهرم فشار هم نیست. عراق همچنان بهشدت به حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن برای تقویت نیروهای مسلح خود و همکاری با شرکای منطقهای متکی است.
آزمون ارادههایک تناقض کلیدی در بطن سیاست عراق وجود دارد؛ درخواستهای ارائهشده برای حاکمیت بیشتر عراق که در عمل به خروج نیروهای آمریکایی ترجمه میشود، توسط گروههایی تحریک میشود که خود با گرفتن دستورات از تهران، اقتدار دولت عراق را تضعیف میکنند. ایالاتمتحده ضربه اولیه را [به حاکمیت عراق]با جنگ و اشغال سال ۲۰۰۳ وارد کرد و آسیب به حاکمیت عراق به شبهنظامیان و دیگر بازیگران غیردولتی اجازه داد تا در سالهای پس از آن تکثیر شوند.
موضوع حضور نیروهای آمریکایی در عراق به آزمون اراده بین بازیگران سیاسی خواستار هماهنگی بغداد با تهران و کسانی تبدیل شده که میخواهند استقلال عراق را از طریق ایجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن تضمین کنند. آنچه در این بحث مطرح است بسیار بزرگتر از چند هزار سرباز غیرجنگی است. بهنفع عراق و ایالاتمتحده است بر سر یک توافق بلندمدت مذاکره کنند که مساله سربازان را حل و در مرحله بعدی روابط ایالاتمتحده و عراق را تنظیم کنند.