Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار ایلنا، کسی نمی‌داند وضعیت در کمپ‌های اسکان عمومی برای کارتن‌خواب‌ها، زباله‌گردها و ... چگونه است. این‌ها تصاویری است که عموما در زمان شیوع بیماری‌های گسترده از نظر افکار عمومی مخفی می‌شوند. بیماری‌های اپیدمیک در مناطق کم‌برخوردار جامعه، آثاری به مراتب جبران‌ناپذیرتر دارد. قطعا این روزها زباله‌گردهایی که وقت زیادی را در محیط آلوده سطل زباله و گودهای زباله می‌گذرانند و در معرض بیشترین ارتباطات در کمپ‌های جمعی زندگی می‌کنند، بیش از پیش در معرض ابتلا به کرونا قرار دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به ویژه اینکه در اثر سودمحوری پیمانکاران، بخش بزرگی از عملیات زباله‌گردی را کودکان انجام می‌دهند.

کودکان در چهارراه‌ها و خیابان‌ها و متروها در حال فروشندگی تا زباله‌گردی ارتباطات وسیعی دارند که ممکن است احتمال انتقال ویروس کرونا را چندین برابر کنند. در تهران بیش از ۳۵۰۰ محل اسکان و مددسرا برای کارتن‌خواب‌ها و بی‌خانمان‌ها وجود دارد که در صورت ابتلای یک فرد، می‌تواند به سرعت باعث شیوع بیماری شود.

کرونا اولین بیماری نیست که خطر جدی مرگ را برای فقرا دربردارد، بلکه روزانه خیلی از بیماری‌ها برای این بخش از جامعه به علت نداشتن هزینه‌های درمان که طی این سال‌ها سر به فلک گذاشته، منتهی به مرگ شده است. علاوه بر اینکه اصولاً کالایی‌سازی درمان مرگ هزاران نفر در سراسر جهان را در پی داشته است، لااقل انتظار می‌رود، بحث آموزش و تخصیص امکانات بهداشتی و درمانی کاملاً رایگان به این بخش از جامعه در شرایط شیوع ویروس کرونا توسط دخالت مستقیم دولت به سرعت و بدون فوت وقت اجرایی شود.

در آن دسته از روستاها که خانه‌های بهداشت ندارند، خانواده‌ها مجبور هستند فاصله طولانی را برای رسیدن به خانه‌های بهداشت بدون امکانات طی کنند. در مورد آمار تعداد حاشیه‌نشینان، هیچگاه آمار درستی بیان نشده است، با این‌حال به نظر می‌رسد که بین ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت کشور حاشیه‌نشین هستند. بخشی از این جمعیت مشکل جدی در دسترسی به امکانات آموزشی و درمانی دارند و از توان جسمی مناسبی برخوردار نیستند.

احمد میدری (معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در خصوص آمار سوءتغذیه کودکان گفته است: ۱۵۰ هزار کودک از سوءتغذیه رنج می‌برند و در وضعیت بغرنج هستند. قطعا این‌ تعداد بیش از هر گروهی در صورت ارتباط با ویروس کرونا در معرض ابتلا و البته مرگ قرار دارند.

احتمال آلودگی به ویروس کرونا در کمپ‌های زباله‌گردی و کارتن‌خواب‌ها

فرشید یزدانی (مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان) در گفتگو با ایلنا، درباره عوارض ناشی بی‌توجهی به بحث بهداشت و درمان کودکان کار، زباله‌گردها و جمعیت فقیر اظهار داشت: فقرا به‌طور عام و کودکان کار به طور خاص و زباله‌گردها به‌طور ویژه‌تر در معرض بیماری کرونا قرار دارند. آنها از دو جنبه آسیب‌پذیری بیشتری دارند: اغلب به علت مشکلات معیشتی نتوانسته‌اند ویتامین‌های و کالری لازم را دریافت کنند و توان جسمی کمی دارند.

او می‌افزاید: این بخش از جامعه توان حمایتی کمتری از خود دارند و عملاً امکان اجرای توصیه‌های غذایی که برای پیشگیری از ویروس کرونا را ندارند.

به گفته یزدانی؛ در صورتی‌که حاشیه‌نشینان، کپرنشینان، زباله‌گردان و کودکان کار مبتلا شوند، امکان کمتری برای درمان دارند یا عملاً امکان درمان ندارند. نیازهای درمانی و دارویی بسیار پرهزینه است و برای این جمعیت در دسترس نیست. آنها امکانات حمایتی و بیمه‌ای و توان انجام‌های مراقبتی و نگهداری را ندارند.

او با اشاره به محل زندگی نامناسب زباله‌گردها بیان می‌کند: این زباله‌گردها در کمپ‌ها زندگی می‌کنند و امکان تهیه دارو نیز ندارند. آنها به شدت از دیگر اقشار جامعه آسیب‌پذیرتر هستند. زباله‌گردها چه کودک و چه بزرگسال یکی از کثیف‌ترین محیط‌های کاری را دارند. گودهای پر از زباله، میکروب و بو در ایام دیگر سال نیز برای آنها بیماری‌های متعددی به همراه آورده است. با این‌حال اکنون احتمال شیوع بیماری کرونا در بین زباله‌گردها قوی‌تر است.

وی با اشاره به عدم رعایت مسائل محیط زیستی و تفکیک زباله‌ها می‌گوید: در چنین شرایطی گودهای زباله به منبع میکروب و ویروس تبدیل می‌شود و مشکلات حادی را برای زباله‌گردها به وجود می‌آورد.

جمعیت بی‌ثبات‌کاران و بیکاران کودک و بزرگسالی که از راه فروشندگی در مترو امرار معاش می‌کنند نیز به علت ارتباط گسترده با جامعه و حضور در اماکن عمومی در معرض تهدید و خطر هستند.

مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان بیان می‌کند: فقرا در مواجهه با بیماری‌های اپیدمیک نیاز به توجه ویژه‌ای دارند. حتی با وجود ضدعفونی کردن متروها، احتمال ابتلایشان بسیار بالاست و نیاز به حمایت جدی در این مقطع است.

مقابله با پیمانکاران شهرداری که سال‌ها بدون نظارت، تخلف کردند

پیمانکارانی که زیر نظر شهرداری‌ها عملیات جمع‌آوری ضایعات را به عهده دارند، باید به شدت تحت نظارت قرار بگیرند. حتماً باید کارشناسان به گودهای زباله و محل‌ها و کمپ‌ها برای نظارت فرستاده شوند.

به گفته این فعال حقوق کودکان؛ جدا از اینکه کار کودکان امر قبیحی است، دولت باید نسبت به آنها در ایام شیوع کرونا توجه کند و لوازم بهداشتی، دستکش، لوازم ضدعفونی و ژل ضدعفونی کننده و ماسک به صورت کاملا مجانی در اختیارشان قرار دهد.

وی با تاکید بر لزوم آموزش تهیدستان و محلات حاشیه‌ای در ورود کرونا اظهار داشت: بخشی از جامعه هستند که به علت مشکلات فراوانشان زمان تلویزیون دیدن ندارند و بلکه این گروه دسترسی به تلویزیون و اسمارت فون نیز ندارند.

او می‌افزاید: آموزش‌های جداگانه و فردی را باید جدی گرفت. در عین‌حال NGOها نیز حاضر هستند در بحث‌های آموزشی همکاری کنند.

یزدانی خاطرنشان می‌کند: محل‌ها اسکان زباله‌گردها متاسفانه به شدت نامتناسب است و باید فکری به حال محل‌های اسکان موقت شهرداری‌ها کرد. این جمعیت اگر درگیر شوند، کمتر مقاومت بدنی را مقابل بیماری کرونا خواهند داشت. آنها حتی امکان اینکه بتوانند هر دفعه به طور مرتب دست‌‌هایشان ر ا بشویند، نخواهند داشت.

مرگ کارتن‌خواب‌ها زباله‌گردها از افکار عمومی پنهان می‌ماند

این فعال حقوق کودک معتقد است که نهادهایی همچون بهزیستی و شهرداری در مورد کودکان و زباله‌گردها باید وارد عمل شوند. یزدانی می‌گوید: در صورت مرگ جمعیت حاشیه‌نشین، زباله‌گردها، کودکان کار و فروشنده پنهان از رسانه‌ها و افکار عمومی جان خود را از دست می‌دهند. به علت اینکه توان مالی رفتن به بیمارستان را ندارند، چه در حوزه برنامه‌ریزی‌های بهداشتی مغفول می‌مانند و هم ممکن است تلاش‌هایی برای پنهان شدن آمار مرگ آنها صورت بگیرد.

وی تصریح می‌کند: وظیفه اجتماعی دولت است که مداخله جدی در این امر داشته باشد. در مناطق کم‌برخودار و برای خانواده‌های کم درآمد اقدامات ویژه‌ای صورت دهد.

طبعاً بیماری‌های اپیدمیک در کشورهای توسعه یافته‌ای که فقر در جامعه تعمیق شده است، بیش از دیگر کشورها قربانی‌می‌گیرد. لوازم رایگان بهداشتی به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح است. در عین‌حال این بخش از جامعه نیاز فوری به آموزش‌های مراقبتی در مقابل بیماری کرونا را نیز دارد.

گزارش: مریم وحیدیان

منبع: ایلنا

کلیدواژه: شیوع ویروس کرونا بخش از جامعه کارتن خواب ها بیماری کرونا زباله گردها ویروس کرونا کودکان کار بیماری ها کمپ ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۱۵۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درآمد کودکان زباله گرد چقدر است؟

همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: اگرچه در میان زباله‌گردها همه طیف‌های سنی را می‌توان دید اما کودکان و نوجوانان، اصلی‌ترین هدف‌های مافیای استثمارگر برای پول‌ درآوردن از زباله‌های شهروندان هستند؛ کسانی که درآمد هنگفت از جمع‌آوری زباله‌های شهر چنان به کام‌شان خوش آمده که حاضرند برای حفظ این منفعت، ده‌هاکارگر را برای زیروروکردن سطل‌های زباله شهر، استثمار کنند. برای‌شان هم فرقی نمی‌کند این کارگرها چه سن و سالی داشته باشند؛ شرط استخدام و ادامه همکاری این است که زباله بیشتری بیاورند. آنها البته هرقدر هم زباله بیشتری جمع کنند، در امپراتوری ضایعاتی‌ها شریک نمی‌شوند. نهایتا ممکن است یک وعده غذای گرم نصیب‌شان شود یا در بهترین حالت کمی دستمزد دریافتی‌شان بیشتر از قبل شود. آنچه در ادامه می‌خوانید روایت یک نیم‌روز قدم‌زدن در کنار زباله‌گردهای تهران و گفت‌وگو با آنهاست.

بیشتر بخوانید:یاس، طرحی برای توانمندی دختران در مناطق کم برخوردار


روزی 10کتفی
نورخدا پسرک 16ساله‌ای است که هرروز صبح تا شب سطل‌های زباله میدان ونک تا پارک‌وی را زیر و رو می‌کند. تمایل چندانی به حرف زدن ندارد. چند قدم که در مسیر همراهش می‌شوم یخ او به‌تدریج آب می‌شود: «از بوی زباله‌ها فرار نمی‌کنی؟» وقتی پاسخ منفی‌ام را می‌شنود لبخندی بر چهره‌اش می‌نشیند.کتف کولی را روی شانه‌های نحیفش جابه‌جا می‌کند. از درآمدش می‌پرسم می‌گوید:«ماهی 10میلیون تومان، اگر بتوانم هر روز 10کتفی تحویل دهم.» هر کدام از کتفی‌هایی که می‌گوید، دست‌کم چندین کیلو زباله خشک را در خود جای می‌دهد. به‌گفته خودش هر روز از ساعت 6صبح تا 11شب سر کار است. اگر روزانه از 10کتفی بیشتر تحویل بدهد، پول بیشتری می‌گیرد:«مناطق بالای شهر روزانه بیشتر از 10کتفی هم می‌شود جمع کرد، اما مناطق پایین اینطور نیست؛ هم تعداد زباله‌گردها بیشتر است هم مردم خودشان تفکیک می‌کنند و تحویل کیوسک‌های زباله خشک شهرداری می‌دهند.»
از آرزوهایش می‌پرسم، نگاهی به خانه‌های اطرافش می‌اندازد و می‌گوید فقط دوست دارم زیر سقف خانه خودم بخوابم. ما 12نفر هستیم که همگی با هم داخل اتاقی کوچک زندگی می‌کنیم و همگی زباله‌گردیم. صبح باهم از خانه خارج می‌شویم. یک وانت ما را به حوالی ونک می‌رساند و شب هم همه باهم به خانه‌مان در حاشیه شهر برمی‌گردیم.

بیشتر بخوانید:این پیر مرد لذت زندگی می فروشد


بارها و بارها دست‌هایم بریده است
در حوالی میدان آزادی کیان را می بینیم؛ ژولیده و خسته. با چنان عصبانیتی کتانی‌های پاره و زهوار در رفته اش را به زمین می‌کوبد که انگار می خواهد تمام حرصش را سرآنها درآورد. به بهانه ای سر صحبت را با او باز می کنم. می‌گوید تکه شیشه‌ای از سوراخ کف کتانی داخل پایش رفته و حسابی از صبح کلافه‌اش کرده است . این اولین باری نیست که به خاطر زباله گردی دست و پایش را زخمی می کند. همیشه اوقات دستهایم زخم است. بعد انگشت‌هایش را نشانم می‌دهد .دست‌هایش شبیه دست‌های مردی بزرگ است اما سن و سال کیان هنوز به 13سال هم نمی‌رسد. او یکی از معدود کودکان زباله گرد ایرانی است: «همراه برادرهایم به تهران آمدیم برای کار. قبلا کولبری می‌کردیم اما خطر زیادی داشت حالا چند سالی است به تهران آمده ام. کار باشد اسباب‌کشی می‌کنیم کار نباشد زباله‌گردی!»
از دردی که هر شب باید تحمل کند برایم می‌گوید: «‌بین تمام انگشت‌های دستم عفونت کرده است و درد می‌کند.»
از درآمدش رضایت چندانی ندارد : «ماهی 10‌میلیون تومان از زباله‌گردی می‌گیرم اما در این کا رماندگار نیستم. امسال درس نخواندم چون به حقوقم نیاز داشتم اما می‌خواهم سال آینده حتما درس بخوانم.»
می‌گوید اغلب بچه‌های زباله‌گرد را کودکان مهاجر تشکیل می‌دهند و ایرانی‌ها در این شغل تعدادشان کم است: «‌کودکان افغانستانی که با هر قیمتی حاضرند این کار را انجام دهند کلا بازار کار را خراب کرده‌اند . ما روزی 12‌ساعت و گاهی 15‌ساعت کار می‌کنیم اما به اندازه یک کارگر هم حقوق نمی‌گیریم. بعد هم در حالی‌که نفسی تازه می‌کند می‌گوید: زندگی خیلی سخته!»

بیشتر بخوانید:حکایت ویلچرهایی که اهدا می‌شوند و مسئولانی که پاسخگو نیستند | پای ما لنگ است و منزل بس دراز

دلم مدرسه می‌خواهد
رسول هم 2سالی است که از افغانستان به ایران آمده و می‌گوید هنوز مانند برادرها و پسرعموهایش در اینجا جا نیفتاده است. چون هیچ مدرک شناسایی ندارد، هیچ‌جا به او کار نمی‌دهند و چاره‌ای جز زباله‌گردی ندارد. حقوق دریافتی‌ او ماهانه 9میلیون تومان است اما برادرش که 2سال از او بزرگ‌تر است، ماهانه 11میلیون تومان بابت روزانه 10کتف کولی که تحویل می‌دهد دریافت می‌کند: «من قدم کوتاهه و به‌خاطر همین زباله زیادی نمی‌تونم روی دوشم بکشم، کتفی زود پر میشه.»
نگاهی به دست‌های کوچک و سیاهش می‌اندازد؛ انگار که در میان پینه‌های نشسته بر دستش دنبال آرزوهایش می‌گردد:«دلم می‌خواهد مدرسه بروم اما ساعت کاریم زیاد است و هیچ مدرسه‌ای شب‌ها باز نیست.»
در همین حین به دوستش میلاد برمی‌خوریم که کتفی‌اش را حسابی پر کرده و به سختی آن را روی زمین می‌کشد. رسول به کمکش می‌رود و هر دو کتفی‌های سرریز از زباله را با کمک یکدیگر در کنار درختی نحیف قرار می‌دهند. نفس‌های میلاد به شماره افتاده و خودش تلاش می‌کند پاهای خسته خود را با دستان سیاه و پینه‌بسته ماساژ بدهد. او هم مانند رسول و دوستان دیگرشان حقوق بخور و نمیری از جمع‌آوری زباله‌های شهر نصیبش می‌شود؛ حقوقی که به قول خودش نه شکم خودش را سیر می‌کند، نه دردی از خانواده چشم‌انتظارش درمان می‌کند. دلش می‌خواهد برای خودش کسی شود تا وقتی از کنار مردم عبور می‌کند کسی به‌خاطر بوی زباله‌ها به او ناسزا نگوید. او فقط 13سال سن دارد اما به قول خودش استخوان‌هایش به اندازه پیرمردها درد می‌کند.
بالا و پایین شهر ندارد. هرجا که می‌رویم کتف کولی‌ها هم هستند. بچه‌های قد و نیم قدی که خیلی‌های‌شان وقتی سماجت به‌خرج داده و کتفی‌های خود را کاملا پر می‌کنند، گاهی زیر بار این حجم بزرگ از بار دیده نمی‌شوند. یکی مانند محمد، پسرک 15ساله‌ای که قبل از ورود به این کسب و کار در یک رستوران کار می‌کرده اما حالا چند ماهی می‌شود که زباله‌گرد شده است. زباله‌گردی خیلی سخت‌تر از کار رستوران است اما درآمدش بیشتر است. زبر و زرنگ است به‌خاطر همین ماهانه 14میلیون تومان دستمزد می‌گیرد. می‌گوید از زیر سنگ هم شده این کتفی را پر می‌کنم. برای او و همه دوستانش که مشغول این کار هستند ساختن آرزوهایشان از میان زباله‌ها دور از دسترس نیست. آرزوهای زیبایی که هرکدام برای زندگی بهتر دارند.
عقربه‌های ساعت حدود 9ونیم شب را نشان می‌دهد. از پشت کیسه‌های مملو از زباله‌هایی که کتف کولی‌ها جمع کرده‌اند، پسرک کوتاه قد و چشم کبودی بیرون می‌آید: «ممکنه با گوشی موبایلتان زنگ بزنم، ماشین نیامده سراغم» تماس که برقرار شد مردی آن‌سوی خط می‌گوید: «همانجا باش ساعت یک می‌آیم دنبالت.» تماس با یک «چشم گفتن» پسرک تمام می‌شود اما رنگ چهره او از گرسنگی و خستگی خبر می‌دهد. می‌پرسم تا ساعت یک شب چه کار می‌کنی؟ لبخند تلخی می‌زند و می‌گوید، یک کتفی دیگر جمع می‌کنم.

بیشتر بخوانید:از کپسول های نجات بخش قرمز چه می دانید؟ | این کپسول ها می توانند زندگی‌تان را نجات دهد

کد خبر 845390 برچسب‌ها خبر مهم کودکان زباله‌گرد تفکیک زباله

دیگر خبرها

  • ارائه خدمات درمانی به ۱۹۸ بیمار مبتلا به هموفیلی
  • جزئیات دریافت ۲۰ گیگ اینترنت رایگان ایرانسل G۴ به مدت ۱۴ روز | بهره مندی از امکانات ویژه نسل جدید G۴ با کد #۷۰*
  • اعتراض روزنامه شهرداری تهران به حس «نوع‌دوستی» به زباله‌گردها؛ آن‌ها بیچاره نیستند، درآمد‌های چند ده میلیونی دارند
  • درآمد عجیب و باورنکردنی زباله گردها در تهران/ سلاطین زباله تهران چه کسانی هستند ؟
  • درآمد کودکان زباله گرد چقدر است؟
  • پلمب ۸۰ گاراژ جمع‌آوری زباله در شهر قم /برخی گاراژدارها از زباله گردها سوءاستفاده می‌کنند
  • درآمد عجیب و باورنکردنی زباله گردها در تهران | سلاطین زباله تهران چه کسانی هستند ؟
  • توانایی واکسن سازی ایران را جهانی کردیم
  • آریزو 6 جی تی، لحظه شماری برای تسخیر جاده‌ها
  • توقیف ۵۴ دستگاه خودرو انتقال پسماند غیر مجاز | کشف ۲۰۰ تن پسماند از زباله گردها