ورجَمکرد آرمان شهر مهندسی ایرانشهر
تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۱۶۲۶۱
چگونه امکان دارد ملتی با غنای شهرسازی ورجَمکرد به چنین روزگار آیندهگریزی بیفتد که شهرها هر روز بیشتر از دیروز ناساز و ناهماهنگ، بی منظم و بی رختتر شده و هیچ پیوند ارگانیکی میان شهر و شهروندان با زیست بوم دیده نشود. ۰۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۲ اقتصادی راه و مسکن نظرات - اخبار اقتصادی -
خبرگزاری تسنیم- هر ساله 5 اسفند مصادف است به نام مهندس، نامگذاری چنین روزی در سالنامه نشان از ارزش و جایگاه مهندسی در طول تاریخ پرفراز نشیب ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنا بر روایت افسانه ها، حماسه ها و منابع ملی، ایرانیان پایهگذار زیست شهرنشینی و موسس پایگاه های بزرگ تمدنی در طول تاریخ بوده اند. گزافه نیست که دانش شهری گری را از کهن ما به دیگران آموختیم. نمونه های این شهرها را می توان در شهرپر رمز و راز "ورجَمکرد" جستجو کرد. شهری که در برابر عصر یخبندان -بنا به داده های هواشناسی حدود 10 تا12 هزار قبل- از خود در برابر حوادث طبیعی مقاومت نشان داد.
جالب است این شهر به گونه ای ساخته شده بود که علاوه بر انسان انواع جانورها و حیوانات را نیز در پناه خود در امان نگاه دارد. چرا که مهندسان ایرانی علاوه بر خلاقیت و نوع آوری در ساخت این شهر به این نکته نیز توجه داشتند که انسان به تنهایی قادر به ادامه حیات نیست و ارتباط سیستمی و ارگانیگ در جهت جلوگیری از بهم ریختگی چرخه زیست در نقشه ها و طراحی شهر پس از پایان زمستان سخت پیشبینی ودیده شود.
دانش مهندسی به این نکته باریک و فوق العاده مهم پی برد که شهر موجودی است زنده و برای بقا خود نیازمند ارتباط طبیعی با سایر ارکان زیست محیطی دارد. از این تاریخ است که بادمیدن روح مهندسی در کالبد سخت و بی جان شهری می توان نام برد.
شگفت انگیز است پدران دانش مهندسی در هزاران سال پیش فهمیده بودند که انسان برای زیستن به اکو سیستم نیازمند است یعنی شهری که علاوه بر داشتن امکان رفاه و آرامش برای اهالی خود به زیست محیطی و پیرامونی خود توجه دارد به همین دلیل ورجَمکرد به شکلی طراحی و ترسیم شده بود که علاوه بر انسان به سایر جانداران نیز اجازه حیات و زندگی در شهر داده می شد. البته خواست اهورامزدا، درایت و هوشمندی شاهنشاه جمشید پیشدادی نیز به یاری مهندسان و طراحان آمد تا نخستین، بزرگ ترین و بی نظریترین شهر ساخته بشر به چشم ببیند.
به نظر می رسد جمشید نیز چون دارای فَر و بینا شده بود از دانش شهری گری و مهندسی بهره مند بود به همین دلیل حکیم فردوسی سخنگوی اندیشه ایرانشهری در توصیف وی می سراید: کمربست با فر شاهنشهی / جهان گشت سرتاسر او را رهی/ زمانه برآسود از داوری/ به فرمان او دیو و مرغ و پری/ جهان را فزوده بدو آبروی/ فروزان شده تخت شاهی بدوی/ منم گفت: با فره ایزدی /همم شهریاری همم موبدی.
در اوستا بخش وندیدا نیز در شرح ورجَمکرد گفته شده است: «جمشید در مقابل توفان سرد و بوران برف که قلمرو او را تهدید می کرد شهرامنی به نام «ور» برای مردمان و ستوران و همه جانوران آنجا ساخت.»
حال برای اینکه متهم به غُلو گویی شعارانه از نوع رمانتیک گونه نشویم گریزی می زنیم به آرا و دیدگاه های یکی از بزرگترین تاریخ دانان وپژوهشگران عصر کهن پرفسور مری بویس که تحقیقات ارزشمندی در خصوص مختصات و جغرافیای ور جمکرد انجام داده است. او در تحقیقی با عنوان « اندیشه شهرسازی در نخستین شهر آرمانی ایران » سعی در گشودن این معما دارد. در تحقیق مذکور یازده حکم کالبدی استخراج شده است و برای هر حکم فروض و نتایجی ارائه شده می پردازیم؛
حکم اول: فضای شهر چهارگوش (مربع) و هر چهار ضلع آن با یکدیگر برابر باشد.
حکم دوم: زمین به سه قسمت تقسیم شود.
حکم سوم: مجموعا 18 گذرگاه در شهر ایجاد شود، به طوری که 9 گذرگاه در بالای شهر، 6 گذرگاه در وسط، و 3 گذرگاه در پایین شهر ایجاد گردد.در اینجا گذرگاه همان محله فرض شده است و این امر یعنی استنباط محله از گذرگاه یا خیابان در برخی منابع دیگر نیز آمده است.
احکام چهارم و پنجم: اندازه جمعیت و آبادی و نحوه توزیع آن را در سه بخش مشخص کرده است.
حکم ششم: نیز به ایجاد آبراهه و جاری ساختن آب در آن اشاره دارد.
حکم هفتم: در خصوص وجود باغهای همیشه سبز و خرم است.
حکم هشتم: به وجود یک « در» یا « ورودی» برای دریافت نور اشاره میکند.
حکم نهم: وضعیت خانه ها را مشخص کرده است، بدین مفهوم که خانه هایی بلند، دارای بالاخانه و در و پنجره و ایوان که به هر گشوده شود ، پیرامون آن نیز حیاط قرار گیرد و دارای چشم انداز باشد.
حکم دهم: اندازه هر ضلع را مشخص میکند که به طول یک اسپریسی یا یک میدان اسب است. اندازه یک میدان اسب، 230 متر تا یک فرسنگ محاسبه شده است. در نهایت در حکم یازدهم آمده است که اندازه ها در متن اوستا برحسب گام شمرده میشود.
با توجه به احکام، فرضیات و نتایج تحقیق، ساختار کالبدی نخستین شهر قوم آریایی مندرج در اوستا، چنین توصیف شده است: ورجمکرد شهری است به شکل مربع چهار ضلعی با اضلاع برابر، که اندازه هر ضلع آن به اندازه یک میدان اسب « اسپریسی» و برابر 1/008گام است. محیط شهر 4/032 گام، و مساحت آن در حدود 1000000 گام است.جمعیت شهر در سه بخش درقسمت بالا، میانه و پائین شهر برحسب سه طبقه اجتماعی روحانیان، سپاهیان و مردم (کشاورزان و گلهداران) توزیع شده اند. جمعیت کشاورزان و گله داران 1000 خانوار یا 2000 نفر است که در قسمت بالای شهر در 10 واحد همسایگی یا محله اسکان یافتهاند و جمعیت سپاهان 600 خانوار یا 200/1 نفر که در قسمت میانی شهر در 6 واحد همسایگی سکونت دارند. 300 خانوار روحانی با 600 نفر جمعیت در قسمت پائین شهر مستقر شدهاند.
شهر دارای سه محله بزرگ و 19 زیر محله (واحد همسایگی) است. در هر زیر محله، 100 خانوار یا 200نفر جمعیت زندگی می کنند. الگوی کالبدی شهر دارای طرح هندسی، منظم با گذرگاههای موازی است. 18 گذرگاه استخوانبندی کالبد شهر را می سازند. یک آبراهه عریض عمود بر گذرگاهها، سراسر شهر را طی می کند و مانند آب پخشان بزرگی، شعبههایی از آن در گذرگاهها جاری شده است و خیابانهای مشجر با نهر آب پدید میآید. فضای گسترده پیرامون آبراهه به عرض 50 گام از هر طرف به فضای سبز وباغهای خرم پرمیوه اختصاص داده شده است.
مدخل آبراهه از محلی که آب وارد باروی شهر میشود، تنها « در» یا «روزن» بارو یا به عبارتی دیگر، تنها ورودی شهر را پدید می آورد. در انتهای آبراهه (نقطه مقابل ورودی باروی شهر) در محوطهای خالی بین آخرین ردیف خانهها در بخش مسکونی روحانیان ، فضایی قرار دارد که شاید مکان آتش همیشه روشن باشد (البته چنین حکمی در وندیداد وجود ندارد و این نکتهای است که باید بیشتر تحقیق شود) خانهها در ردیف منظم در کنار گذرگاهها مستقر شدهاند.
هر خانه به اندازه 324=18×18 گام ، متشکل از اتاق کوچکی است که بر ایوانی بلند قرار گرفته است و هر طرف آن دارای پنجره و ایوان مسقفی است. از هر چهار سو میتوان بر فضای سبز شهر نظاره کرد. حیاط خانهها به وسیله دیوار و پرچین از همدیگر جدا نمی شود، فضای سبز حیاطها به همدیگر پیوسته و به فضای سبز اصلی شهر در پیرامون آبراهه میپیوندند.
شهر نخستین آریایی ورجمکرد باغ شهر خرم و دلگشایی است که بهشت آسمانی را در زمین متجلی میسازد. سخن گفتن در خصوص نخستین شهر ورجاوند و شهرستان نیکویی بسیار زیاد است که البته در این جستار نمی گنجد.
قصد و نیت نگارنده آن بود که با نگاهی به گذشته پرشکوه ایران زمین و بویژه تاریخی مهندسی آن هم در روز بزرگداشت مقام مهندس که در معماری،سازه، آب و حتی مکانیک متجلی است به همکاران خود بانگ هشدار و زنهاری زد که چرا امروز شهرهای ما از مینا و مینو هر دو تهی شده اند آیا روح مهندسی در ایران کنونی همچون سایر مشاغل دچارتیرگی بخت و روان شده است؟ چگونه امکان دارد ملتی با غنای شهرسازی ورجَمکرد به چنین روزگار سیاه وآینده گریزی بیفتند که شهرها هر روز بیشتر از دیروز ناساز و ناهماهنگ، بی منظم و بی رخت تر شوند. هیچگونه پیوند ارگانیکی میان شهر و شهروندان با زیست بوم دیده نمی شود در حالیکه در شهر ورجَمکرد چرخه انسان و طبیعت برقرار بود آن هم در هزاره های کهن.
خلاقیت و نوآوری بدون آفریدن و زایش یک اثر یا طرح قابل اجرا ودوام نیست. سست است و بی بنیاد همچون مد زمانه مثل ابربهاری می آید می رود و نقشی بر روح روان آدمی نمی بندد. پیکره داوود اثر میکل آنژ از سنگ سخت است ولی فکرخلاق هنرمند به این شی چنان روح و جانی توانمندی بخشیده که زور مندی داوود را که تقلیدی است از بی بابکی،هماوردی رستم جهان پهلوان ایرانی هر تماشاگر وببینده ای را شگفت زده می کند.
گویی سنگ با روح تاریخی پهلوانی همداستان شده است و در قالب تندیس فرهمند و پرشکوه درگالری هنرهای شهر فلورانس با انسان سخن می گوید.تندیسی سخنگو که حامل پیام و اندیشه ای مترقی انسان گرایانه است. به نظر می رسد جامعه مهندسی امروز ما نمی تواند با گذشته و خویش تاریخی خود ارتباط معنا دار برقرارسازد.
شاید ایراد از نوع مدیریت یا دانشگاه و یا حتی بستر خانوادگی باشد ولی هر چه هست عدم ارتباط با روح جمعی مهندسان نسل های گذشته که در آثار کهن پیدا و پنهان فلات ایران زمین مشهود است باعث شده که اندیشه ایرانشهری که همچون خونی در رگهای زیست و زندگی تبار ایران بوده است در معماری، مهندسی و اجرا در ساخت و ساز های شهری نادیده گرفته شود.
حاصل این بی توجهی و غفلت ورزیدن ها برآمدن هیولا وار و خوفناک سازه های است که هر روز پی افکنده می شوند،شهرهایی بی هویت و بی اصالت. تولید انبوه شهرخواب ها و حاشیه نشینی و حاشیه گستری،انباشت فقر و محرومیت و در نهایت غلبه حاشیه برمتن. شهرهایی که هر 25 سال یک بار می میرند و دوباره زنده می شوند. سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد.
فرشید پورحاجت-دبیر کانون سراسری انبوهسازان
انتهای پیام/
R1012188/P1012122/S7,81/CT4 واژه های کاربردی مرتبط شورای مرکزی نظام مهندسی سازمان نظام مهندسیمنبع: تسنیم
کلیدواژه: شورای مرکزی نظام مهندسی سازمان نظام مهندسی شورای مرکزی نظام مهندسی سازمان نظام مهندسی نخستین شهر اندیشه ای فضای سبز شده اند خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۱۶۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آرمان-حضرت: چه رقابت هیجانانگیزی! (عکس)
به گزارش "ورزش سه"، تمرینات تیم ملی والیبال ایران از امروز با حضور موریسیو موتا پائز سر و شکل تازه ای به خود خواهد گرفت و بازیکن دعوت شده با انگیزه بیشتری تمرین خواهند کرد.
در بین بازیکنان دعوت شده، در پست لیبرو، یک رقابت زیبا و هیجان انگیز شکل گرفته که حالا با انصراف مهدی مرندی به اوج خود رسیده است.
محمدرضا حضرت پور و آرمان صالحی دو لیبروی آماده این روزهای تمرینات تیم ملی هستند که قصد دارند هر طور شده خود را به کادر فنی به عنوان لیبروی اول تحمیل کنند.
هر دو در لیگ عملکرد بسیار خوبی را از خود پشت سر گذاشتند. حضرتپور که با تیم شهداب یزد نایب قهرمان لیگ شد و آرمان صالحی با شهرداری ارومیه فصل بینظیری را سپری کرد و خیلی ها در حال حاضر او را آمادهتر از حضرت پور می دانند.
یک لیبروی سوم به نام مهران توانا نیز در اردو حضور دارد،. توانا در دور مقدماتی لیگ عالی کار کرد و بارها در تیم هفته قرار گرفت. او نیز به دنبال یک فرصت از سوی کادر فنی است تا شایستگیهای خود را به اثبات برساند.