عامل اصلی کاهش مشارکت سیاسی در کشور چیست؟
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۲۹۶۵۷
در جواب جنگ روانی افراطیهای اصلاحات، باید گفت که اعتبار جایگاه مجلس زمانی مخدوش شد که مدیر بیکفایتی چون وزیر راه سابق سه بار برای استیضاح به مجلس فراخوانده شد و با زد و بند پیروز بیرون آمد.
سرویس سیاست مشرق- با اعلام نتایج نهایی انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، پرونده انتخابات تقریبا مختومه میشود و باید نگاه به ماههای پیشرو و مجلس جدید و آغاز به کار منتخبان جدید مجلس داشت تا در حدود و چارچوب وظایف قوه مقننه، طرحی نو در تدوین قانون و سیاستگذاری کشور دراندازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جدای از این که به تعبیر فریدریش هگل، فیلسوف بزرگ آلمانی قرن نوزدهم، معتقد بود که چیزی به نام «روح جمعی» در هر زمانه بر مردم یک سرزمین حاکم است. روح جمعی حاکم بر مردم ایران، به فرض که چندین دلیل مختلف برای عدم مشارکت در انتخابات داشتند، اما قطعا به ادامه طرز تفکر حاکم بر دولت و مجلس کنونی راضی نبود و از قضا به باور نگارنده، همین نارضایتی از «جایگاه» مجلس و دولت، که به واسطهی عملکرد ساکنان کنونی این جایگاهها به شدت لطمه دیده، مهمترین عامل در کاهش نرخ مشارکت بوده است.
وقتی درست در دو هفتهی منتهی به برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، به ناگهان قیمت خودرو بدون هیچ دلیل موجهی به طرز قابل ملاحظهای صعود می کند و دولت (به عنوا متولی اصلی این حوزه) طبق سنوات قبل، هیچ ورودی به ماجرا نمی کند و گویی اصلا حضور ندارد، طبعا موجب سرخوردگی اقشار مختلف جامعه می شود، به ویژه اقشار معروف به «جنوب شهری»، که در ۴۰ سال اخیر همواره پای کار اصلی انقلاب و نظام بودند و هزینه دادهاند.
باید به یاد داشت که این همان دولتی است که با پشتیبانی همهجانبهی اصلاحطلبان در سال ۹۲ روی کار آمد و در سال ۹۶ ابقاء شد و اصولا در ماهیت خود، هیچ تمایزی با اصلاحطلبان ندارد و نام «اعتدالی» هم صرفا یک پوشش سیاسی است. همین دولت در آبانماه گذشته، با بیتدبیری محض در اجرای طرح سهمیهبندی بنزین، هزینههای سنگینی روی دست مردم و نظام گذاشت و نوعی رنجش در اقشار قابل ملاحظهای از مردم به جای گذاشت. جالب اینجاست که باز متحدان ایدئولوژیک همین دولت، یعنی اصلاحطلبان افراطی(طیف مشارکت و مجاهدین انقلاب) به جای این که دولت مورد حمایت خود را بابت مسایل آبان به مواخذه بکشند، طلبکار نظام شدند و برای نظام و انقلاب کیفرخواست صادر می کردند.
در زمان سلطهی ۶ سالهی دولت روحانی(دولت اصلاحات با نقاب اعتدال)، قیمت همه اقلام اساسی و کالاهای شاخص اقتصادی چند برابر شده است. قیمت خانه، به ویژه در شهرهای بزرگ، در سایه بی تدبیری دولت و عدم ساخت و عرضهی مسکن در ۶ سال اخیر، به نحوی نجومی بالا رفت. از سویی دیگر، همین دولت در قالب طرح «خصوصیسازی»، ریشهی صنایع قدیمی و ریشهدار و تولید ملی را تا مرز خشک شدن برد و بسیاری از صنایع بزرگ دولتی در قالب روند فاسد و مشکوک خصوصیسازی، به وابستگان دولت واگذار شد و صدها و هزاران کارگر بلاتکلیف و معلق شدند. فقط در زمینهی صنعت مادری چون «خودروسازی»، داستان انحصارطلبی یک شرکت قطعهساز با همکاری تنگاتنگ شبکهای مسوولان دولتی و خیز آن برای گروگان گرفتن این صنعت، داستان آشنایی است. با دولتی مواجه هستیم که در سرمستی حاصل از «برجام»، هیچ تدبیری برای شرایط بحرانی یا غیرعادی نداشت و وقتی با خباثت ترامپ و متحدان غربی، تحریمها بازگشت، نه تنها طرحی واقعی و عینی برای اقتصاد مقاومتی و ضدتحریم نداشت، که حتی حاضر به تغییر ریلگذاری لیبرالی اقتصاد کشور نشد و حتی به جا به جایی مهرههای اقتصادی خود هم اقدام نکرد. دولتی که اصولا تا همین یک سال پیش، به «دور زدن تحریم» ها اعتقاد چندانی نداشت و در روندهایی مخدوش و مشکوک، اطلاعات بسیاری از راههای دور زدن تحریم توسط ایران هم در قالب شفافیت برای بیگانگان، به آن سوی مرزها فرستاده شد ...
از سوی دیگر، با مجلسی رو به رو بودهایم که به واسطهی حضور متحدان راهبردی دولت (طیف امید و اعتدالی) که اکثریت قاطع مجلس را در اختیار داشتند، کاملا همراه و همگام با سیاستهای دولت عمل کرد.
در جواب جنگ روانی افراطیهای اصلاحات و آدرسهای غلطی که می دهند باید یادآور شد که اعتبار جایگاه مجلس زمانی مخدوش شد که مدیر بیکفایتی چون وزیر راه سابق، سه بار برای استیضاح به مجلس فراخوانده شد و هر سه بار، با زد و بند و پیوندهای ناسالم، از استیضاح موفق بیرون آمد. اعتبار مجلس وقتی مخدوش شد که هیچگاه در بزنگاههای اقتصادی و نوسانات بیمنطق و سودجویانه در بازار ارز، طلا و خودرو، به میدان نیامد و پای حقوق ملت ایستادگی نکرد. در ماجرای «خصوصیسازی» و تضییع حقوق کارگران، در ماجرای عدم نظارت دولت بر بازار و سیاست «بازارگرایی مبتذل» حاکم بر مجموعه اقتصادی دولت، در ماجرای عدم بازگشت ارز پتروشیمیها به چرخه درآمدی کشور، در ماجرای فساد در شبکه بانکی، تولید بی رویه نقدینگی که تورم سنگین را رقم زد و... و. متاسفانه شاهد هیچ اقدام عملی و نتیجهبخش از سوی مجلس نبودیم و اگر هم کاری اثربخش صورت گرفته، توسط قوه قضاییه انجام گرفته است. در چنین حالتی، طبعا نوعی سرخوردگی در دهکهای پایین اقتصادی نسبت به جایگاه مجلس ایجاد می شود که خروجی آن، کاهش مشارکت در انتخابات است.
در وهله نخست، شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس، به ایدئولوژی و گفتمان حاکم بر این جریان باز می گردد که در حوزه اقتصاد نوعی لیبرال-سرمایهداری انحصارگرایانه، تحت پوشش دولت همسو را دنبال می کند و در حوزه سیاست داخلی صرفا هویت خود را در تقابل و جبههبندی علیه نهادهای انقلابی و ارکان نظام تعریف کرده و در سیاست خارجی جز «بستن با کدخدا»، دادن امتیازات یکطرفه و تسلیمطلبی کامل و در حوزه اجتماع هم رهاشدگی و تعطیلی هر نوع نظارت را دنبال می کند. اینها همه مواردی است که در ۴ سال اخیر توسط دولت روحانی، متحدان آن در مجلس و شوراهای اسلامی دنبال شد و خروجی آن «وضع موجود» است.
شورای محترم نگهبان در این دوره از انتخابات، بسیار قاطعانه بخش عمده ی ملاحظات و مصلحتسنجیها را در ماجرای صلاحیتها کنار گذاشت و بسیاری از نامزدها (و حدود ۹۰ نفر از نمایندگان همین مجلس را به واسطهی داشتن پروندههای تخلف، از هر جریان و گروه سیاسی رد صلاحیت کرد. آن دسته از کسانی هم موفق شدند در بررسی مجدد، تاییدیه صلاحیت بگیرند، عمدتا با فشار سنگین دولت و متحدان آن، از سد گذشتند. اصلاحطلبان اگر با هو. چیگری و غوغاسالاری اینگونه تبلیغ می کنند که فرضا با تایید صلاحیت برخی محکومین فتنه ۸۸ و محکومین امنیتی دیگر(از طیف افراطیهای مشارکت و مجاهدین انقلاب) تغییر محسوسی در میزان رای آنان یا میزان مشارکت ایجاد می شد، آگاهانه خود را به آن راه می زنند، چرا که به خوبی می دانند این کاهش مشارکت از یکسو، و شکست سنگین اصلاحطلبان از سوی دیگر، دستپخت عملکرد آنان در ۶ سال اخیر است. روح جمعی جامعه از این نوع انفعال طلبی، تسلیمگرایی، بیعملی، شبکهسازی حزبی، قبیلهسالاری و بالاتر از همه، نداشتن هیچ طرح و برنامهی مشخص و عینی برای اداره جامعه توسط این اردوگاه سیاسی و وابستگان آن خسته است و تغییر را مطالبه می کند.
البته اردوگاه اصلاحات، چه در طول دو دههای که به همین عنوان در فضای سیاسی کشور فعالیت می کند، چه زمانی که به عنوان جناح «چپ» شناخته می شد، بارها اثبات کرد که جایگاهی «قدسی» و بری از خطا برای خود قایل است و هیچگاه حاضر به پذیرش خطا در بینش و عملکرد نیست و از همین رو، هر گاه متقبل شکست می شود، به جای تلاش برای پذیرش آن، تحلیل چرایی و تلاش برای بازسازی جریانی، روی به همان دستاویز غیراخلاقی و البته کهنهی «جنگ روانی» و «تخریب» می آورد.
در همین یکی دو روز اخیر، اکانتهای منتسب به این جریان در شبکههای اجتماعی دروغهایی از این قبیل را نشر می دهند که دکتر محمدباقر قالیباف کمتر از «۴ درصد» از آرای رایدهندگان تهرانی را به دست آورده است. این دروغ در حالی است که قالیباف به عنوان سرلیست فهرست وحدت، بیش از ۱۲۶۵۰۰۰ رای کسب کرده و که معادل ۷۰ درصد آرای شهروندان تهرانی است که در انتخابات شرکت کرده اند. این در حالی است که محمدرضا عارف، سرلیست فهرست امید در انتخابات دور دهم، تنها معادل ۴۹.۵ درصد آرای شهروندان تهرانی را کسب کرده بود. لازم به ذکر است که مجید انصاری، سرلیست اصلاحطلبان در همین دوره، کمتر از ۷۰۰۰۰ رای کسب کرده است.
به هر حال، فارغ از هر نوع نگاه ایدئولوژیک و تکلیفگرایانه به بحث انتخابات و مشارکت سیاسی، در همان سیستم دموکراسی به مفهوم لیبرالی آن، «گردش نخبگان»، «تغییر پارادایم مدیریتی» و «دست به دست شدن قدرت»، دستکم در ظاهر، جزو اصول مشارکت سیاسی شناخته می شود. حتی با نگاه صرف از همین زاویه هم، یک فرآیند کاملا طبیعی رخ داده است و بعد از دو دوره تسلط بر قوه مجریه و یک دوره تسلط بر قوه مقننه، یک جریان سیاسی اصلی کشور امتحان خود را در شیوههای مدیریت کشور پس داده است و طبق قواعد «دموکراتیک»، وقتی همین جریان بار دیگر در انتخابات شرکت می کند و حتی فهرست انتخاباتی ارایه می کند، یعنی قواعد و لوازم رقابت را با شرایط موجود پذیرفته است. حداقل ادب سیاسی ایجاب می کند که بازیگران یک کنش سیاسی رسمی، به مبانی و پایههای استاندارد این کنش پایبند باشند و به جای ادامهی سیاهنمایی و تبلیغات منفی علیه رقیب، به بازسازی مبانی فکری و منابع سیاستگذاری خود بپردازند.
منبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات98 کرونا لیگ قهرمانان آسیا جنگ روانی قوه مقننه اصلاح طلبان مجید انصاری انتخابات مجلس یازدهم دولت قوه مجریه دولت اصلاحات اصلاح طلبان محمدباقر قالیباف محمدرضا عارف قوه قضائیه اردوگاه اصلاحات اقتصاد مقاومتی افراطیون اصلاحات انتخابات98 اصلاح طلبان سال اخیر ی اصلاح ی دولت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۲۹۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همایش فرهنگسازان حضور در قم برگزار شد
استاندار قم در همایش فرهنگ سازان حضور با اشاره به اینکه توطئههای زیادی برای کاهش نرخ مشارکت مردم در کشور و به خصوص در قم صورت گرفته بود گفت: خوشبختانه به همت گروههای مختلف نرخ مشارکت در استان قم نسبت به انتخابات قبل ۶ و ۶۳ صدم درصد افزایش یافت.
سیدمحمدآقامیری با بیان اینکه استان قم در انتخابات قبل رتبه ۲۱ کشور را در مشارکت داشت گفت: در این دوره انتخابات استان قم رتبه هفتم را کسب کرد و استان قم ۹ درصد نسبت به میانگین کشور مشارکت بیشتری داشت.
وی افزود: در کشور تنها ۶ استان نرخ رشد مشارکت داشتند و استان قم یکی از این استانها بود.
استاندار با تاکید بر برکات حضور مردم در عرصههای مختلف کشور افزود: هر جایی که مردم حاضر شدند نگرانیها برطرف شد و این حضور در عرصههای مختلف همیشه مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است.
وی افزود: قرارگاه مردمی حضور نباید تعطیل شود و به دلیل در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده و به دلیل نیاز به افزایش مشارکت باید این قرارگاه با برنامه ریزی به کار خود ادامه دهد.
آقامیری با بیان اینکه نباید گروه مردمی فرهنگ سازان حضور تضعیف یا تعطیل شود و این گروه باید برای انتخابات سال آینده برنامه ریزی شود گفت: مردم توقع دارند تا مشکلات آنان دیده و شنیده شود و مسائل و مشکلات آنان کاهش یابد و این مشکلات فقط با جوانان و کار جهادی حل میشود.
باشگاه خبرنگاران جوان قم قم