دولت بیتدبیر و وعدههای پوچ نامزدها
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۳۱۹۷۳
به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز، رای دادن و حضور در انتخابات، آشکارترین نوع مشارکت سیاسی برای اغلب شهروندان در جوامع مردمسالار است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی حضور گسترده مردم در انتخابات همواره یکی از نقاط قوت نظام در عرصه ملی و بینالمللی به حساب میآید. سیاست مخالفان جمهوری اسلامی نیز همیشه در جهت کاهش حضور مردم در انتخابات بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاریخ 41 ساله انقلاب اسلامی شاهد برگزاری انتخابات متعددی بوده که انتخابات مختلف فراز و نشیبهایی را در میزان مشارکت نشان میدهد. فراز و نشیبهایی که با توجه به حساسیت و شرایط زمانی هر انتخابات طبیعی به نظر میرسد.
همه پرسی نظام جمهوری اسلامی در فروردین 1358 که با مشارکت بیش از 97 درصدی برگزار شد، بالاترین نرخ میزان مشارکت در همه انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی از آغاز تاکنون را داشته است. دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 با میزان 85 درصد مشارکت و انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376 با 80 درصد مشارکت در ردههای بعدی به لحاظ میزان مشارکت قرار میگیرند. در انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال 81 (مشارکت 49 درصدی) و انتخابات هفتمین دوره مجلس در سال 82 (مشارکت 51 درصدی) نیز شاهد کاهش مشارکت بودهایم.
میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم بنا بر آمارهای ارائه شده کمتر از 50 درصد بوده است. این میزان مشارکت به لحاظ آماری کمترین میزان را نسبت به همه دورههای برگزاری انتخابات مجلس نشان میدهد. به نظر میرسد، انتخابات مجلس در بین مردم نسبت به انتخابات ریاست جمهوری حساسیت کمتری دارد و همین امر موجب شده همواره مشارکت در انتخابات مجلس میزان کمتری داشته باشد.
فروردین 1358 و در همه پرسی نوع حکومت رکورد میزان مشارکت مردم با 97 درصد در انتخابات زده شده است، اما در اسفند همان سال تنها 52 درصد مردم پای صندوق رای حاضر شدند. چنین مواردی نشان میدهد، حساسیت انتخابات مجلس، آن گونه که باید برای مردم تبیین نشده است، شاید هم مجلس نتوانسته نقش و اثر خود را به خوبی در جامعه نشان دهد.
از نظر میزان مشارکت در انتخابات مجلس، بیشترین حضور در پنجمین دوره در سال 1378 رخ داد که 71 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند. کمترین میزان مشارکت نیز در دوره هفتم مجلس در سال 1382 با حضور 51 درصدی مردم شکل گرفت. در طول این سالها جناح راست سنتی و اصولگرایان همواره از طرف اصلاحطلبان متهم بودهاند که تنها در انتخاباتی توانستهاند اکثریت مجلس را به دست آورند که میزان مشارکت کم بوده است. این درحالی است که بررسی سوابق مجلس خلاف این موضوع را نشان میدهد. در مجلس پنجم با بیشترین مشارکت (71 درصد) و مجلس دهم با حضور 63 درصدی مردم، جناح راست سنتی و اصولگرایان برنده انتخابات بودهاند.
اصولگرایان هم بر این عقیدهاند که ضعف مجلس قبلی سبب کاهش مشارکت در انتخابات مجلس بعد میشود. آنها برای اثبات حرف خود به دو مجلس ششم و دهم اشاره میکنند. در مجلس ششم اکثریت آن در اختیار اصلاحطلبان بود. این دوره مجلس با حاشیههای فروانی از جمله استعفای دسته جمعی و اعتصاب نمایندگان همراه بود. بعد از مجلس ششم، مجلس هقتم در سال 1382 با کمترین میزان مشارکت تا آن زمان برگزار شد و البته مردم به اصلاحطلبان اعتماد نکردند و اکثریت مجلس را اصولگرایان تشکیل دادند.
وکیلالدوله شدن نمایندگان
مجلس کنونی نیز که اکثریت آن در اختیار اصلاحطلبان و طرفداران دولت است، انتقادات زیادی نسبت به آن وارد میشود. یکی از این انتقادات وکیلالدوله شدن نمایندگان مردم است. مردم اعتقاد دارند نمایندگان بیش از آنکه به فکر آنها باشند، آنگونه که دولت دوست دارد عمل میکنند. عدم نظارت درست سازوکارهای نظارتی مجلس بر نمایندگان نیز از دیگر انتقادات وارده بر این مجلس است، تا آنجا که شورای نگهبان علت عمده رد صلاحیت شدن نمایندگان مجلس فعلی را تخلفات مالی عنوان کرده است.
اکنون که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم قافیه را به اصولگرایان باخته و صندلیهای متعدد خود در مجلس را از دست دادهاند، دلیل رای نیاوردن خود را کاهش مشارکت بیان کرده و علت کاهش مشارکت را نیز رد صلاحیت نیروهای اصلاحطلب میدانند. این در حالی است که اصلاحطلبان با 2 لیست و سرلیستی مشترک مجید انصاری در هر دو لیست، که از افراد شاخص اصلاحات است در انتخابات تهران شرکت کردند. نتیجه انتخابات تهران نشان میدهد آراء مجید انصاری حتی از جوانانی که بدون حمایت لیستی در انتخابات شرکت کرده بودند کمتر است.
علاوه بر این بررسی سوابق انتخابات مجلس نشان میدهد، عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات نمیتواند عامل مهمی در کاهش مشارکت در انتخابات باشد. انتخابات هشتمین دوره مجلس در سال 1390 (دو سال بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88) که با قهر اصلاحطلبان از انتخابات همراه بود و آنها هیچ لیست رسمی برای حضور در انتخابات ارائه نکردند، با مشارکت بیش از 63 درصدی همراه بود.
در همین رابطه عباس سلیمی نمین کارشناس مسائل سیاسی، میگوید: کاهش مشارکت چندان ارتباطی به دعوت یا عدم دعوت جریانهای سیاسی به حضور در انتخابات ندارد. ما در انتخابات شورای شهر در سال81 شاهد بودیم در عین حال که حتی نیروهای خارج از قواعد انقلاب اسلامی مانند نهضت آزادیها هم تأیید صلاحیت شده بودند و هیچ جریانی مردم را به عدم مشارکت دعوت نکرده بود، باز هم مشارکت به شدت پایینی رخ داد؛ یعنی در آن زمان که نه تحریمی در کار بود و نه ردصلاحیت نیروهای اصلاحطلب و حتی خارج از اصول انقلاب وجود داشت اما مردم به صورت گسترده پای صندوقها نیامدند و حداکثر میزان مشارکت در آن سال در شهر تهران 12 یا 13درصد بود. در آن مقطع علت آن بود که تصویری که اصلاحطلبان از مدیریت به مردم نشان داده بودند، ناکارآمدی بود و مردم تصور میکردند که با چنین وضعیتی امیدی به تغییر روش مدیریت از طریق صندوقهای رأی نیست.
عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید
وی در ادامه درباره علل کاهش مشارکت در انتخابات دوم اسفند، عنوان میکند: باتوجه به یأس موجودی که نتیجه عملکرد دولت آقای روحانی و اصلاحطلبان در مجلس است، بخشی از مردم به این نتیجه رسیدند که شرکت در انتخابات نمیتواند گرهی از مشکلات موجود را باز کند. حقیقتا عملکرد اصلاحطلبان و دولت تدبیر و امید که مورد حمایت شدید اصلاحطلبان بود مردم را از کنشگری سیاسی ناامید کرد.
ترس از شیوع کرونا
سلیمی نمین عامل دیگر را ترس مردم از شیوع بیماری کرونا دانسته و بیان میکند: ترس مردم از شیوع ویروس کرونا هم عامل دیگری بود که با مشارکت بالایی روبهرو نباشیم. به هر حال بخشی از جامعه به شدت به سلامتی خود اهمیت میدهد و حساسیت ویژهای نسبت به بحثهای بهداشتی دارد؛ به همین دلیلی برخی تصمیم گرفتند که در چنین شرایطی در مجامع پرجمعیت مثل شعبههای رأیگیری حاضر نشوند.
وعدههای بیسرانجام
غلامرضا حسنی جامعهشناس و استاد دانشگاه، درباره کاهش مشارکت در انتخابات نسبت به دورههای قبل به دو عامل عملکرد ضعیف اقتصادی دولت و شیوع کرونا همزمان با انتخابات اشاره کرد و گفت: البته عامل اقتصادی تاثیر بسیار بیشتری داشته است. مسائل اقتصادی بر تمام طبقات به ویژه قشر متوسط به پایین فشار زیادی وارد کرده است و مردم از خود میپرسند، نتیجه وعدهها و قولهایی که دولت و نمایندگان مجلس میدادند به کجا رسیده است.
وی با تاکید بر اینکه نباید در تحلیل رفتار مردم و جامعه نگاه سیاسی داشت، اظهار کرد: اینکه مردم به خاطر مسائل سیاسی کمتر در انتخابات شرکت کردهاند برداشت احزاب است که به همه مسائل نگاه سیاسی دارند. واقعیت این است که مشارکت کمتر در انتخابات دوم اسفند نوعی اعتراض به روند اقتصادی کشور بوده که اگر رویکرد اقتصادی تغییر کند و مردم آن را در زندگی خود احساس کنند قطعا میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 بیش از 60 درصد خواهد بود.
مشارکت در کشورهای اروپایی کمتر است
در کنار تمام مسائلی که به عنوان عوامل کاهش مشارکت در انتخابات اخیر عنوان میشود باید به این نکته اشاره کرد که مشارکت در انتخابات پارلمانی در کشورهای اروپایی نیز به شدت کمتر از میانگین مشارکت در کشور ماست. برای نمونه در کشور فرانسه که مهد دموکراسی و آزادی خوانده میشود، مشارکت مردم در پنج دوره اخیر انتخابات پارلمانی به 23 درصد نرسیده است. این در حالیست که تا پیش از این هیچگاه در کشور ما میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس کمتر از 50 درصد نبوده است. این میزان از میانگین مشارکت برای بسیاری از کشورها اروپایی بوده که هرگز به آن دست نیافتهاند، گذشته از اینکه حجم تبلیغات منفی که رسانههای دشمن علیه حضور مردم در انتخابات کشور ما صورت میگیرد در هیچ جای دنیا وجود ندارد.
براساس این گزارش نگاههای مختلفی میتوان به کاهش چند درصدی مشارکت در انتخابات دوره اخیر نسبت به میانگین دورههای گذشته داشت و به تحلیل مساله پرداخت اما باید در نظر داشت که در درجه اول حب و بغضهای سیاسی را در این تحلیل وارد نکرده و در درجه بعد مساله را به صورت واقعبینانه دید تا بتوان علل اصلی را شناخت و در پی رفع آنها تلاش کنیم. واضح است که همه جریانات سیاسی و حتی رسانهها در این کاهش نسبی مشارکت مسئول هستند و نباید همه مسئولیتها را متوجه گروهی خاص دانست. با این همه مسلم است که دولت و نمایندگان فعلی مجلس که نقش مستقیمی در امور اجرایی و اقتصادی کشور داشتهاند و بیشتر اختیارات را در دست داشتهاند، بیشترین مسئولیت را به عهده دارند و باید بیش از همه پاسخگو باشند نه اینکه خود را در موضع طلبکار ببینند و دیگران را مقصر جلوه دهند.
انتهای پیام/
336 / 336 انتخابات مجلس مشارکت سیاسی دولت تدبیر و امید کرونامنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: انتخابات مجلس مشارکت سیاسی دولت تدبیر و امید کرونا کاهش مشارکت در انتخابات مشارکت در انتخابات مجلس انتخابات ریاست جمهوری مردم در انتخابات میزان مشارکت انقلاب اسلامی اصلاح طلبان اصول گرایان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۳۱۹۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأثیرگذاری فراکسیون اقلیت خیلی سخت است
در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از وزنههای مهم تعیینکننده خط سیاسی مجلس، رقابت طیف مستقلین و اصلاحطلبان است که به همقطارانی که به مجلس راه یافتهاند بپیوندند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از وزنههای مهم تعیینکننده خط سیاسی مجلس، رقابت طیف مستقلین و اصلاحطلبان است که به همقطارانی که به مجلس راه یافتهاند بپیوندند و با این وجود برخی از کارشناسان گمانهزنیهایی در قصد این طیف برای تشکیل یک کمیسیون اقلیت در مجلس دوازدهم دارند. در همین راستا با رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب جمهوریت گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
استقبال سیاسیون و مردم نسبت به دور دوم انتخابات را چگونه پیشبینی میکنید؟
در انتخابات مرحله اول مردم بیشتر شرکت میکنند، درحالیکه در مرحله اول تعداد کاندیداها بیشتر است، ولی در مرحله دوم عموما مشارکت کمتر است، ضمن اینکه تنها دو برابر نمایندگان مورد نظر هر حوزه انتخابیه در مرحله دوم با هم رقابت میکنند. رقابت در دوره دوم، رقابت تنگاتنگی است و هر کسی هم که در این مرحله رأی بیشتری بیاورد ولو آنکه یک رأی بیشتر باشد، پیروز میدان قاعده انتخابات است. متأسفانه در دورههای انتخابات مرحله دوم، حضور مردم خیلی کم است. در شهرهای کوچک که عوامل قومی عشیرهای دخالت دارند، مثل دورههای گذشته انتخابات رونقی ندارند. در مرحله دوم خیلی کم شرکت میکنند و هر چه هم تشویق و دعوت شوند، برخی انگیزه لازم را ندارند.
بهخصوص که هیچگونه مشوقی در کشور ما به وجود نیامده است. یعنی اگر بین دو تا مرحله یک حرکتی ایجاد شده بود، هیجان یا امید و کسب رضایتی پیش میآمد، امید بود که درصد بهتری شرکت کنند. مسائل اقتصادی هم که روز به روز بدتر و سختتر و وضعیت مردم وخیمتر میشود، لذا فکر میکنم مردم در مرحله دوم کمتر شرکت میکنند و طبیعتا بین همین افرادی که رأی بیشتری داشتند، افرادی انتخاب شده و وارد مجلس میشوند.
با توجه به ورود چهرههایی از طیفهای سیاسی مختلف به مجلس، آیا تشکیل یک فراکسیون اقلیت یا مستقل را محتمل میدانید؟
مجلس که جای بحث، گفتوگو، اظهارنظر و تبادل نظر افراد و گروههاست و اگر در آن تبادل نظر و اختلاف نظر نباشد که مجلس مرده و بیرمقی است و اصلا فلسفهای در آن وجود ندارد؛ اما اینکه یک اکثریت قوی از جناح اصولگرا وارد مجلس میشوند و بعد لیستی که ترکیبی از اصلاحطلب، مستقلین اعتدالگرا و امثالذالک یعنی ته کیسه را تکاندند و همه اینها به قول شما 41 نفر شده است. هنوز هم معلوم نیست در نهایت چند نفر باشند که البته درون آنها هم چهرههای شاخص بسیار کم هستند، وارد مجلس شدند. اگر آقای مطهری یا آقای پزشکیان تأیید نشده بودند که میشد قضاوت کرد در مجلس دیگر تریبونی از مستقلین و اصلاحطلبان نیست. به هر حال باز با تذکر رهبری این آقایان تأیید صلاحیت شدند.
ممکن است یکصدایی از این جمعیت بلند شود، ولی این صدا بسیار اندک و ضعیف است. بهخصوص که مشخص نیست مدیریت مجلس هم به دست چه افرادی بیفتد. اگر میزان و ملاک در انتخاب هیأت رئیسه این آرایشی باشد که چه کسانی بیشترین رأی را به دست آوردند، دیگر مجلس بهطور کلی آن هویت و استقلال خودش را از دست خواهد داد. در کنار این مسائل باید اضافه کنم درست است که اکثریت قوی مجلس به یک معنا اصولگراها و غیراصولگراها اعم از اصلاحطلب، اعتدالگرا، مستقل و اقلیت بسیار محدودی هستند، اما همان اکثریت، آهنگ واحدی ندارند. هم دارای سلایق مختلف هستند و هم در مقابله با اصلاحطلبها و مستقلان دارای وجه مشترک در برابر اصلاحطلبان هستند.
آنها درون خودشان اختلافهای بسیار زیادی با اصولگراهای سنتی و اصولگرایان غیرسنتی هستند. گرایشهای رادیکال هم حضورشان قاعدتا پررنگ خواهد بود. اینها در نهایت با هم نمیتوانند بسازند. در انتخابات ممکن بود بهخاطر هدف مشترک با هم کنار آمده باشند، ولی در مجلس اختلاف نظر فراوان است، چون دیدگاه اصولگرایان سنتی و انقلابی کاملا با دیدگاه رادیکالها متفاوت است. به هر حال اصولگرایان سنتی بیشتر روی رهبری و ولایت فقیه تأکید میکنند. این اختلافها در مجلس هم ظهور و بروز پیدا میکند و در برابر هم جبهه میگیرند و نمیتوانند با هم کنار بیایند. اقلیت محدودی هم از لیست به اصطلاح «صدای ملت» که ترکیب ناهمگونی از اقلیت محدود بود، وارد مجلس خواهند شد.
این فراکسیون چه کمکی را در زمینه کارآمدی مجلس ارائه میدهد؟
هر چقدر در مجلس تعدد و تکثر آرا و نظرات بیشتر باشد، مجلس زندهتر و پویاتر خواهد بود. لذا در کنار آن اکثریتی که در درون اختلافات وجود دارد، بخشهای مختلف است که این میتواند یکصدایی باشد. صدایی هرچند کوتاه و کمرنگ از ملت در برابر جریان مقابل که در غیاب اکثریت مردم برنده شد. اینکه همان اقلیت، حتی یک نفر هم در مجلس تریبون در اختیار داشته باشد، شاید بهتر از نبودش باشد. درحالیکه اگر 40 نفر باشند، میتوانند تلاش بیشتری کنند.
افرادی بودند که قبل از ورود به مجلس، ادعای اصلاحطلبی یا استقلال میکردند، ولی در مجلس به طرف اکثریت میلغزیدند و گفتههای خودشان را فراموش میکردند. من از دوستانی که وارد مجلس میشوند انتظار دارم که در این شرایط وانفسا در مجلس فراکسیونی تشکیل بدهند و برنامهریزی کنند؛ چراکه میتوانند تا حدی اثرگذار باشند، ولو اینکه این امر بسیار سخت خواهد بود. آن اکثریت اجازه نخواهند داد اینها کار کنند، چون تجربه نشان داده که آنها وقتی اکثریت را به دست میآورند، جلوی هر نقد و اظهارنظر مخالف را میگیرند. فراکسیون اقلیت میتوانند امیدی را در مجلس به وجود بیاورند.
آرایش سیاسی اصلاحطلبان در آستانه دور دوم انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مرحله اول انتخابات، اصلاحطلبها به چند دسته تقسیم شدند که یک مجموعه از احزاب و شخصیتهای حقیقی بودند، آنها که اعلام کردند ما کاندیدا نداریم و شرکت نمیکنیم و بهعنوان معرفی کاندیدا شرکت فعال نداریم. دسته دیگر ترکیبی از سه حزب بود. اینها وارد صحنه شدند، کاندیداهایی را معرفی کردند و تعدادی از کاندیداهایشان وارد مجلس شدند. ما هم که بهعنوان حزب جمهوریت منتظر بودیم کاندیداهایمان تأیید صلاحیت شوند که بتوانیم فعال شویم، ولی متأسفانه هیچکدام از کاندیداهای ما در سراسر کشور تأیید صلاحیت نشدند.فعالیت اصلاحطلبها در مرحله دوم هم به همین ترتیب است. آن ترکیب که گفتم، فعال نخواهند بود. شاید کارگزاران و حزبهای دیگر فعالیت کنند. باید ببینیم آنها تا چه اندازه موفق هستند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/