لیست سیاهFATF کمترین تاثیر را بر ایران دارد/ تاثیر منفی لیست سیاهFATF بر کشورهای خارج از تحریم آمریکا
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۳۹۲۱۶
اقتصادآنلاین - طاهره گودرزی؛ امیرصباغ، مدیر اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران(ایمیدرو) در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار اقتصاد آنلاین در مورد اثرات قرار گرفتن اسم ایران در لیست سیاه FATF گفت: لیست سیاه FATF برای کشوری که تحریم نیست نکته منفی است یعنی رتبه اعتباری آن کشور را به نقطه بالایی مثل هفت افزایش میدهد وروند وام دهی بانکهای بینالمللی به آن کشور را دچار تاخیر و مختل میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: همچنین نرخ اوراق قرضه کشور قرار گرفته در لیست سیاه را در بازارهای جهانی افزایش میدهد یعنی اجازه نمیدهد دولتها بدهیهایشان را با وامهای جدید دوباره تمدید کنند که باعث بهمریختگی ثبات پولی کشور میشود.
مدیر توسعه سرمایهگذاری ایمیدرو افزود: از سوی دیگر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول از کمیته فاکس تبعیت کرده و به این کشورها برای مشکلات مالی و پروژههای توسعهای وام نمیدهند. پس لیست سیاه برای کشورهایی که درلیست تحریم آمریکا نیستند، چالش محسوب میشود چراکه همانطور که اشاره شد رتبه اعتباری را کاهش و ثبات ارزی و اقتصادی آن کشور را برهم میزند.
امیر صباغ تصریح کرد: کشوری مثل ایران که در لیست تحریمهای آمریکا است، تمام معایب لیست سیاه FATF را دارد یعنی بانکهای بینالمللی به آن وامی نمیدهند، رتبه اعتباری پایین است، IMS مایل نیست که بدهی دولت را عهدهدار شود و دوباره وام دهد، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به پروژه های توسعهای ما وام نمیدهد و هیچ سرمایهگذار خارجی مایل به سرمایهگذاری در ایران نیست.
وی ادامه داد: به طور خلاصه اینکه ایران در لیست سیاه به واسطه تحریمها آمریکا بود، برای همین قرار گرفتن در لیست سیاه FATF بیشتر جنبه سوری دارد.
کارشناس ارشد بازار سرمایه بیان کرد: تنها اثری که میتواند داشته باشد محدودتر شدن روابط دو بانک ایرانی با خارج است. به طور مثال بانک کشاورزی میتوانست به صورت محدود مبادلات بانکی داشته باشد که با این اتفاق مبادلاتش محدودتر میشود.
صباغ اذعان کرد: FATF دستورالعمل مشخصی برای نحوه برخورد با کشورهایی که در لیست سیاه قرار میگیرند، ندارد. وقتی دستورالعمل واحدی نیست، کشورها براساس منافعشان تصمیم میگیرند- ممکن یک کشور کاری نکند، در مقابل کشور دیگر رابطه را محدود به غذایی و دارویی کند- لذا سلیقهای است. پس تا زمانیکه دستورالعمل اجماعی وجود ندارد به نظرمیرسد تاثیرش بر ایران محدود است.
وی بیان داشت: خارج شدن از لیست سیاه خوب است به شرطی که ارتباطات بانکی داشته باشیم. وقتی قرار نیست بانکها باهم در ارتباط باشند پس FATF بی معناست چرا که براساس ارتباطات بانکی تعریف شده است.
امیر صباغ در پاسخ به افزایش هزینههای نقل و انتقال مالی از طریق صرافیها، اظهار کرد: ممکن است عکس این اتفاق نیزبیفتد، امکان دارد FATF سیستم صرافی ایران را پولشویی تعریف کند و آن را هم تعطیل کند، آنوقت نه سیستم بانکی و نه سیستم صرافی وجود دارد. درست است که لیست سیاه برای ما یک سری ریسک دارد اما وقتی آنچه در بند 4 و 6 بیانیه اخیر از ما خواسته شده و ما آن را پاس نکردهایم، چه کسی مسوول لو رفتن سیستم صرافی خواهد بود؟ سیستمی که منابع مالی کشور را در صادرات و واردات مدیریت میکند. البته ما درحال رصد هستیم تا تاثیرات آن را ببینیم که تا به حال اثر منفی ندیدیم و در حوزه تجارت خارجی مشکل خاصی برای کشور پیش نیاورده است.
وی به افزایش نرخ ارز پس از قرار گرفتن در لیست سیاه FATF گفت: این افزایش ترکیبی ازحباب، هیجان بازار و واقعیت لیست سیاه است. وقتی مرزهای کشور بر اثر شیوع ویروس کرونا بسته میشود بدین معناست که ممکن است ورود ارز صادراتی به کشور محدود شود، پس یکی از دلایل رشد قیمت دلار میتواند اثر مستقیم گسترش ویروس کرونا باشد.
مدیر اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری ایمیدرو تصریح کرد: اثرغیرمستقیم که باز به نحوی مستقیم بر کشور تاثیر میگذارد،گسترش ویروس کرونا در ماه فوریه و ژانویه در چین است که چینیها واردات نفت و کامودیتیها، سنگ آهن،مس، اکسید ماده اولیه فولاد، آلومینیوم را عملا متوقف کرد. لذا افت صادرات ما در این دوماه ناشی از شیوع ویروس کرونا در چین بوده است که متاسفانه ارزآوری را مختل میکند. طبعا تقاضا بالا و عرضه کم است و قیمتها تغییر پیدا میکند.
وی در پایان اذعان کرد: بخشی از رشد قیمتها طبیعی بوده که بخشی دیگر حباب است. رشد قیمتی طلا به دلیل افزایش جهانی آن است اما در این بازار نیز حباب وجود دارد. به نظر من قیمتها به نقطه تعادلی دیگری برمی گردد که باید در این نقطه مدیریت شود یعنی به قیمتهای قبلی، قبل از کرونا وقیمتهای فعلی.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: لیست سیاه FATF تحریم ها علیه ایران روابط بانکی حساب بانکی ایمیدرو روابط تجاری تصویب FATF اقدام مالی FATF ویروس کرونا لیست سیاه FATF سرمایه گذاری لیست سیاه FATF لیست سیاه ویروس کرونا بین المللی قیمت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۳۹۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات سابق ایران: اینکه 10 کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری بودند مهم است
ارزیابیها از تحولات پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، نشاندهنده صحنهای جدید در خاورمیانه با رفتارهایی جدید است.
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در فاصله 5-4 روز بعد از پاسخ ایران به اسرائیل چه ارزیابی میتوان در مورد این اتفاق مهم داشت؟
هنوز زود است که بتوان بطور مستند در مورد اثرات این حمله به لحاظ صِرف اثربخشی و کارآیی آن قضاوت کرد. طبیعی است که در روزها و هفتههای بعد از چنین اتفاقاتی، طرفین روایتهای خود را ارائه دهند و بکوشند که در جنگ روانی دست بالا را بیابند. اینکه طرف مقابل مدعی است که عمده پرتابههای شلیک شده را رهگیری و خنثی کرده، حتی اگر درست هم باشد، اهمیت ثانوی دارد.
آنچه که مهم است نفس اتفاقی است که افتاده که عبارت است از هدفگیری خاک اسرائیل توسط ایران. به لحاظ تاریخی این نخستین اتفاق از این نوع طی 51 سال گذشته است. یعنی از جنگ 1973 به این سو هیچ کشوری مستقیماً و راسا قلمرو اسرائیل را هدف حمله قرار نداده بود. این حمله میتواند عواقبی در حوزههای نظامی، فنآوری نظامی و دیپلماتیک داشته باشد.
از نظر فنآوری نظامی ایران در عمل نشان داد که تواناییهای قابل توجهی برای پرتاب موشک و پهپاد به فاصله هزار و چند صد کیلومتری خاک خود دارد. گزارشهایی که در مورد حمله به پایگاه نواتیم انتشار یافته حاکی از برخود تعدادی موشک به این پایگاه است. صرفنظر از اینکه چه تعداد موشک به این پایگاه اصابت کرده و میزان خسارت وارده چقدر بوده، نفس برخورد چند موشک به آن پایگاه حساس بسیار مهم است.
اینکه به قولی ده کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری و همآهنگی با هم بودند نیز مهم است. با توجه به جزئیاتی که در مورد این همآهنگیها و اقدامات مربوطه شنیدهایم، مشکل میتوان تصور کرد که اگر در شرایطی متفاوت حملهای غیر منتظره و غافلگیرانه با شمار خیلی بیشتری پهپاد و موشک از جانب ایران علیه اسرائیل انجام شود، چه اتفاقاتی ممکن است بیافتد. البته موشکهای دارای کلاهک متعارف خسارات موجودیتی نمیتوانند وارد کنند و تنها شدت میزان تخریب و بی ثباتی که میتواند برای مدتی فلجکننده باشد، طبعا مهم خواهد بود.
از سوی دیگر حملهای که انجام شد برای هر دو طرف حاوی درسهای فنی و تاکتیکی و عملیاتی است. این اولین بار بود که سیستم دفاعی چند لایه اسرائیل و نحوه همکاری متحدان آن به آزمایش گذاشته شد. تا پیش از این سیستم گنبد آهنین در ارتباط با نوع خاص موشکهای کوتاه بردی که از غزه و لبنان شلیک میشدند، مورد استفاده قرار گرفته بود. این حمله همچنین تجربه بزرگی برای طرف ایرانی بود. سپاه نیز بی شک فرصت بی نظیری یافت تا امکانات تهاجمی خود را به آزمایش بگذارد و از نقاط ضعف سیستم مطلع شود و در جهت رفع آنها بکوشد.
با توجه به تبلیغات رژیم اسرائیل در مورد واکنش، آیا واکنشی نظامی و تهاجمی از جانب رژیم اسرائیل محتمل است؟
اگر چه گفته شده که کابینه جنگ رژیم علی الاصول تصمیم به انجام واکنش نظامی گرفته اما برداشت من این است که این اعلام فعلا اهدافدیپلماتیک و جنگ روانی را دنبال میکند و هنوز معلوم نیست که حداقل در مورد حمله به خاک ایران به اجرا گذاشته شود. آنچه که قطعی است این است که آمریکا و اروپا با بالا گرفتن سطح تنش مخالفاند و مایل نیستند که جنگی تمام عیار در منطقه رخ دهد. برای اسرائیل نیز مشخص شد که حتی در حوزه نظامی نیز نیاز مبرمی به کمک متحدان غربی خود دارد و بدون همآهنگی و کمک آنها شدت تخریب و بی ثباتی و تزلزل از ناحیه چنین حملههایی بسیار بالا خواهد بود.
به دیگر سخن اسرائیل نمیتوان نظر غربیها و بخصوص نظر آمریکا را نادیده بگیرد و در مورد از دست دادن کمک آنها ریسک کند. با این حال محتمل است که نهایتاً طرفین در مورد حداقلی از واکنش مثلاً یک حمله بیشتر نمادین به نقطه ای در خاک ایران یا حمله به گروههای محور مقاومت به تفاهم برسند. یک نظر سنجی امروز در تایمز اسرائیل نشان داده که 54 درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که حفظ همکاری و همآهنگی با متحدان غربی و منطقهای برایشان اولویت بیشتری دارد تا حمله به خاک ایران.
در پی این حمله، ظاهرا ائتلافی برای تهاجم دیپلماتیک به ایران تشکیل شده؛ نظرتان در این باره چیست؟
اگر چه ایران قبل از حمله فعالیتهای دیپلماتیک گستردهای داشت، اما این فعالیتها نیز مشابه برخی فعالیتهای دیگر از یک نقطه ضعف جدی در رنج است و آن اینکه در اغلب موارد از حد گفتن و شنیدن و تبادل نظر و تبادل اطلاعات فراتر نمیرود و به مرحله همکآری و همآهنگی وارد نمیشود. بطور کلی اگر همسوئی حداقلی و اشتراک حداقلی منافع وجود نداشته باشد، نتیجهای غیر از این حاصل نمیشود.
برخی گزارشها حاکی است که تلاشهای دیپلماتیک ایران بعد از حمله ظاهراً نتیجهای نداشت یا حتی نتیجه عکس داشت. نه تنها برخی رسانههای غربی از جمله وال استریت جورنال به نقل از مقامات آمریکایی با نام و بی نام از همکاری کشورهایی مانند عربستان و امارات با تیم اسرائیلی و غربی گفتند، بلکه برخی منابع داخلی نیز همین را گفتند. مثلاً به گزارش سایت تابناک، مجتبی ابطحی "مشاور وزیر کشور" اظهار داشته که «۶ ناو ضد موشک در دریای سرخ، سیستم موشکی عربستان و امارات ۶ لایه آتشباری در این مدت کوتاه عملیاتی شد».
وی اضافه کرده که "آواکسهای عربستان و آواکسهای خودشان و همچنین پهپادهایی را به پرواز درآوردند تا مانع دستیابی ایران به اهداف خود شوند. " البته رسانههای غربی مدعی بودند که همکاری عربستان و امارات بیشتر به شکل ارائه اطلاعات و دادههای راداری به ائتلاف غربی بوده است.
البته قضیه از جهت فعال شدن اردن به لحاظ عملیاتی و تلاش برای ساقط کردن پهپادها و احیانا موشکهای کروز که باید از روی خاک اردن عبور میکردند، روشن است. از این نظر اکنون این خطر وجود دارد که تلاشهای غرب طی سالهای اخیر برای ایجاد یک سامانه فراگیر منطقهای ضد موشکی و ضد پهپادی و یک سیستم هشدار سریع وارد مرحله جدیدی بشود. آمریکا سالها است که تلاش میکند نوعی از ائتلاف منطقهای را که هم اسرائیل در آن باشد و هم شماری از کشورهای عربی ایجاد کند.
پیمانهای به اصطلاح ابراهیم و وارد کردن اسرائیل در حوزه عملیاتی سنتکام ایجاد چنین ائتلافی را تسهیل کرد و اکنون حمله ایران به خاک اسرائیل ممکن است فرصت دیگری برای آمریکا در این رابطه ایجاد کرده باشد. تبلیغ سوء غرب و اسرائیل این است که امکانات موشکی و پهپادی ایران تنها برای اسرائیل تهدید نیست بلکه برای دیگر کشورهای منطقه هم تهدید است و اگر اخبار مربوط به همکاری اردن و عربستان و امارات درست باشد، میتواند به معنی پیشرفت این تبلیغات باشد.
تبلیغات جدیدی نیز در ارتباط با گسترش تحریمها بعد از این حمله ایران بالا گرفته. آیا غرب میتواند تحریم جدیدی علیه ایران اعمال کند؟
این حوزه نیز در ادامه بحث قبلی یعنی عواقب دیپلماتیک حمله ایران قرار میگیرد. به نظر میرسد که اسرائیل کوشش دارد تا از تهدید به انجام حملاتی علیه خاک ایران به عنوان حربهای برای تحت فشار قرار دادن غرب برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران استفاده کند.
لذا ممکن است سخن از تصمیم کابینه جنگ اسرائیل به حمله به ایران بیشتر حربهای برای ایجاد تقابل بیشتر بین ایران و غرب و کشورهای منطقه باشد. نامهای که وزیر خارجه رژیم اسرائیل به 32 کشور نوشته و خواستار انجام اقدامی از سوی آنها علیه سپاه پاسداران شده، در این رابطه قابل توجه است.
البته صرفنظر از این عامل فشار، غربیها نیز ابتدا به ساکن صحبت از تشدید تحریمها به خاطر این حمله علیه ایران کردند. وزیر خزانه داری آمریکا صحبت از تحریمهای جدیدی با هدف کاهش نفت صادراتی ایران کرده و مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز از همآهنگی با گروه 7 کشور صنعتی برای اعمال تحریمهای جدیدی علیه ایران سخن گفته است.
عناصر افراطی در کنگره آمریکا نیز گفتهاند پیشنویسهایی را در هفته آینده به رأی خواهند گذاشت. اتحادیه اروپا نیز صحبت از تحریمهایی علیه فعالیتهای موشکی و پهپادی ایران کرده و نیز انجام اقدامی علیه سپاه پاسداران را تحت بررسی دارد. در میان این تحریمهایی که صحبت از آنها شده، شاید اعمال تحریمهایی با هدف کاستن از نفت صادراتی ایران مهمتر باشد.
اما روشن نیست که با توجه به وضعیت بازار نفت و بی میلی آمریکا به افزایش قیمت نفت در بازار با توجه به سال انتخابات در آمریکا و نیز پالایشگاه کوچک چینی که خریدار نفت ایران هستند، تا چه حد این تلاشها میتواند قرین موفقیت شود.
کانال عصر ایران در تلگرام