آمریکا در برهه افول
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۶۰۴۵۹
خبرگزاری میزان- آمریکا همه نشانههای یک قدرت بهظاهر قوی و شکستناپذیر را حتی بیش از گذشته دارد، اما ساختارهای سیاسی، نظامی و اقتصادیاش از درون خورده شده است. تاریخ انتشار: 09:34 - 08 اسفند 1398 - کد خبر: ۶۰۰۷۸۹
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، به نقل از روزنامه حمایت، آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و بهخصوص بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به قدرت یکهتاز دنیا تبدیل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«بوش» پسر نیز به همان شیوه پدرش سلوک کرد و به پشتوانه نئوکانهای حزب جمهوریخواه، تعریف جدیدی از نظریه پایان تاریخ «فرانسیس فوکویاما» ارائه کرد.
وی همچنین، تئوری برخورد تمدنهای «ساموئل هانتینگتون» را مستمسک اعلام تولد تروریسم سازمانیافته علیه آمریکا اعلام نمود و متعاقب نمایش حملات ۱۱ سپتامبر، عراق و افغانستان را عرصه تاختوتاز خود قرار داد.
جنگ خانمانسوز آمریکا در این دو کشور که حدود دو دهه ادامه دارد، میلیونها انسان را به خاک و خون کشید یا مجروح بر جای گذاشت. روی کار آمدن اوباما نیز به بهبود این وضعیت کمکی نکرد و یکی از بدترین نمونههای حمایت آمریکا از تروریسم تکفیری را ترسیم کرد.
این نشانهها که نمادی از قدرت عمو سام بود، اما به ضرر هژمونی این کشور تمام شد. «نوام چامسکی»، متفکر مشهور آمریکایی معتقد بود که پایان هژمون آمریکا نه پس از اتمام جنگ سرد، بلکه بعد از جنگ جهانی دوم آغازشده و اظهار فضل و قدرت کلیدداران کاخ سفید در دو دهه پیش، چیزی بیش از «خود توهمی» (Self Delution) نیست.
یکی از بزرگترین نشانههای افول آمریکا، به مهمترین شاخصه قدرت این کشور یعنی موضوعات اقتصادی مربوط است. آمریکا در پایان جنگ عراق، ۷ تریلیون دلار بدهی داشت، اما این بدهی در روزهای پایانی سال ۲۰۱۸ به حدود ۲۲ تریلیون دلار رسید.
فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) چشمانداز بدتری را برای اقتصاد این کشور در پایان سال جاری میلادی پیشبینی و اعلام کرد که بدهی آمریکا در واپسین روزهای دسامبر ۲۰۲۰ به ۲۴ تریلیون دلار خواهد رسید.
این در حالی است که صندوق بینالمللی پول در ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیده است که چین در سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۳ تریلیون دلار از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص میدهد و از آمریکا پیشی خواهد گرفت. بر اساس این گزارش، سهم آمریکا از اقتصاد جهانی از ۲۰.۵ تریلیون دلار به زیر ۲۰ درصد طی دو سال آینده میرسد.
اگر مبنا را «شاخص برابری قدرت خرید» که یک شاخص معتبر در سنجش قدرت اقتصادی است قرار دهیم، چینیها با ۲۷ تریلیون دلار در رتبه اول و آمریکا با فاصله معناداری، هفت پله پایینتر قرار دارد.
ریاست جمهوری ترامپ نیز به این روند، سرعت بیشتری بخشید. آمریکا در سال ۲۰۱۸، یکی از رقابتیترین اقتصادهای جهان بود، اما طبق آخرین رتبهبندی «آی. ام. دی»، سال گذشته این جایگاه را از دست داد و دو پله سقوط کرد.
از منظر قدرت نرم نیز آمریکا وضعیت نابسامانی دارد. شاخص قدرت نرم، یکی از چهار ستون رهبری بینالمللی آمریکا به شمار میآید که از سال ۲۰۱۶، فرایند معکوسی را طی کرده و این کشور را چهار رتبه تنزل داده است.
ترامپ مدعی است که باید بر اقتصاد داخلی تمرکز کرد و اگر این اتفاق رخ دهد، درنتیجه هژمونی و قدرت سیاسی کشورش نیز تقویت میشود، اما حقیقت این است که افزون بر اقتصاد، قدرت سیاسی و نفوذ کلام آمریکا تا حد قابلتوجهی در سطح جهان کاهشیافته است.
بهعنوان نمونه، یکی از بزرگترین تصمیمات ترامپ، انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس بود و ترامپ پیشبینی میکرد که همپیمانانش دستکم در این تحول مهم سیاسی با وی همراهی خواهند کرد، ولی جز چند کشور معدود که تعداد آنها از انگشتان یک دست تجاوز نمیکرد، با واشنگتن همکاری نکردند.
افزون بر این، آمریکای دوران ترامپ، به اعتبار قدرت اقتصادی خود زیر تعهدات بینالمللی زد و برای کاستن از بار قیود جهانی و همچنین هزینههای آنها از برجام، از پیمان آب و هوایی پاریس، یونسکو، قرارداد تجارت تسلیحات، پیمان تجاری شراکت فرا آتلانتیک، نفتا و ... خارج شد.
غافل از اینکه خروج از این معاهدات جهانی آوردهای جز کاهش نفوذ جهانی برای آمریکا به همراه نخواهد داشت و در بهترین حالت، در دهه ۲۰۳۰ در یک جهان چندقطبی، ناچار میشود که به بخش اندکی از قدرت خود با کاهش نفوذ در مناطق راهبردی دنیا رضایت دهد.
از منظر قدرت نظامی نیز آمریکا بهشدت رو به ضعف رفته که ساقط شدن پهپاد گلوبال هاوک و هدف قرار گرفتن پایگاه عین الاسد توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بدون اینکه توانایی پاسخ دادن داشته باشد، ازجمله این موارد است. ضمن اینکه واشنگتن برای خروج آبرومندانه از افغانستان و عراق، در حال تراشیدن بهانه است و مأموریت خود در سوریه را تا حد زیادی کاهش داده.
از سوی دیگر، آمریکا انسجام داخلی خود را نیز از دست داده و سیاستهای نژادپرستانه ترامپ، تهدیدی بسیار بزرگ را برای وحدت ملی این کشور ایجاد کرده است.
به گفته «هنری کیسینجر»، دیپلمات کهنهکار آمریکایی؛ «فکر میکنم ترامپ یکی از شخصیتهای تاریخی باشد که نشاندهنده پایان یک دوره است. ترامپ که متعلق به طبقه ثروتمند جامعه آمریکاست در تناقضی آشکار خود را نماینده طبقه پایین و کارگران یا همان طبقه یقه آبی که مشارکت سیاسی کمتری دارند اعلام میکند. طرفداران ترامپ کسانی هستند که دچار کینه نژادی و برخورد با بیگانهها (اقلیتهای قومی و نژادی و مهاجران) هستند.»
همه این مؤلفهها و شاخصههای بسیار دیگر که در این نوشته فرصت طرح آن نیست، حاکی از افول و درنهایت فروپاشی آمریکاست. باید توجه داشت که بین فروپاشی و افول تفاوت است.
افول، پیشزمینه نابودی است، اما نشانههای آن نامحسوستر است. آمریکا در برهه افول، همه نشانههای یک قدرت بهظاهر قوی و شکستناپذیر را حتی بیش از گذشته دارد، اما ساختارهای سیاسی، نظامی و اقتصادیاش از درون خورده شده است؛ همانگونه که «تد گالن»، اندیشمند آمریکایی، آمریکا را مبتلا به «افول موریانهای» (Termite Decline) مداوم میداند. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «همچنان که شکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق شدن آن نشد، شکوه و جلال آمریکا هم مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد.» (۲۹ بهمن ۹۸)
بیشتربخوانید: بخوانید و کلاه خود را قاضی کنید!انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: آمریکا امریکا ترامپ تریلیون دلار نشانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۶۰۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دفاع ایران قدرت امپریالیستی غرب را پوچ کرد
این روزها بیش از پیش کارشناسان و متخصصان حوزه سیاسی بر این باورند که آمریکا همواره برای حمایت مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و نظامی از رژیم صهیونیستی تلاش میکند و در واقع، با این کار بذر استعمار را در منطقه ما کاشته است. اما پس از پاسخ ایران به دست درازی اسرائیل به کنسولگری کشورمان حتی طرفداران رژیم صهیونیستی نیز اذعان کردند برنامه ریزی ایران برای این حمله دقیق و بی نقص بود و توانست قدرت پوشالی غرب با به خوبی به چالش بکشد.
از این رو و برای بررسی جزئیات بیشتر این موضوع باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبهای ترتیب داده با بلن فرناندز، کارشناس، روزنامه نگار و فعال سیاسی آمریکا که مشروح آن در ذیل از نظرتان میگذرد.
-نظر شما درباره واکنش ایران به اسرائیل چیست؟
بلن فرناندز: روز شنبه ۱۳ آوریل، ایران در انتقام حمله مرگبار اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق سوریه، صدها پهپاد و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کرد. در این میان، رگبار انتقادات از «تجاوز» تهران در غرب همچنان ادامه دارد. ریشی سوناک، نخست وزیر انگلیس، "حمله بی پروا رژیم ایران به اسرائیل را به شدیدترین وجه محکوم کرد"، او در صحبتهایش ادعا کرد که ایران "قصد ایجاد هرج و مرج در حیاط خلوت خود را دارد". وزارت امور خارجه چک ابراز تاسف کرد که "رفتار تهاجمی بلندمدت ایران باعث میشود منطقه خاورمیانه در صلح و امنیت زندگی نکند".
به نوبه خود، جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، درباره «بی اعتنایی ایران به صلح و ثبات در منطقه» انتقاد کرد و آن شعار قدیمی و خسته کننده درباره «حق اسرائیل برای دفاع از خود» را تکرار کرد. استفن زایبرت، سفیر آلمان در اسرائیل در شبکههای اجتماعی اعلام همبستگی آلمان با تمامی اسرائیلیهایی را که ایران با این حمله بیسابقه و بیرحمانه آنها را به وحشت میاندازد، اعلام کرد.
در پایان جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا که به دلیل این تحولات مجبور شد تعطیلات آخر هفته خود را در ساحل تعطیل کند، اعلام کرد: تعهد ما به امنیت اسرائیل در برابر تهدیدات ایران و نیروهای نیابتی آن آهنین است.
توجه داشته باشید که حمله ایران کمی بیش از شش ماه پس از به خاک و خون کشیدن نوار غزه توسط اسرائیل رخ داد که نزدیک به ۳۴۰۰۰ فلسطینی از جمله حدود ۱۳۸۰۰ کودک را به قتل رساند؛ و با این حال، با توجه به هزاران مفقودی که گمان میرود در زیر آوار مدفون شدهاند، حتی این ارقام وحشتناک نیز بدون شک دست کم گرفته شدهاند. بیش از ۷۶۰۰۰ نفر زخمی شدهاند، زیرا ارتش اسرائیل خود را به نابود کردن کل محلهها و منفجر کردن مدارس، بیمارستانها و دیگر زیرساختهای اساسی مشغول کرده است و در عین حال ساکنان این منطقه را به قحطی و گرسنگی محکوم میکند.
بیایید در مورد "وحشتناک" صحبت کنیم. در واقع، نسلکشی چیزی نیست، اگر «رفتار تهاجمی طولانیمدت» نباشد – این سخنان وزارت خارجه چک است. اگر آنچه حداقل در ۷ ماه گذشته دیده ایم را نادیده هم بگیریم، تقریباً خندهآور است که ادعا کنیم ایران «قصد ایجاد آشوب» و نادیده گرفتن «صلح و ثبات در منطقه» را دارد. اما از آنجایی که نقش بزرگ اسرائیل به عنوان یک شریک با ارزش آمریکا در جنایت، این حق را به آن میدهد که منطق را کاملاً براندازی کند، نسل کشان قربانی میشوند و تجاوزات بی پایان اسرائیل به «دفاع از خود» تبدیل میشود؛ و هرگز به حمله اسرائیل در ۱ آوریل به کنسولگری ایران در دمشق اهمیت ندهید. این فقط انتقام پیشگیرانه بود، درست است؟
با این حال، با توجه به کشتار بی وقفه در غزه، واکنش غرب به موشکها و پهپادهای ایرانی رهگیری شده به طرز حیرت انگیزی بدبینانه است. ادعای رقت انگیز سوناک مبنی بر اینکه «هیچکس نمیخواهد خونریزی بیشتری ببیند» نمیتواند این واقعیت را توضیح دهد که تا زمانی که خون فلسطینیها باشد، همه چیز کاملاً خوب است.
-چرا آمریکا و متحدانش جنایات انسانی در غزه را نادیده میگیرند؟
بلن فرناندز: متأسفانه، دفاع ایران ممکن است دقیقاً آنچه را که بایدن برای تغییر تمرکز از غزه – و بهویژه همدستی ایالات متحده در نسلکشی – به آن نیاز دارد، ارائه دهد. به هر حال، اگر ایالات متحده مجبور شود ارسال این همه سلاح به چنین مشتری فعالی را متوقف کند، روز غم انگیزی برای صنعت تسلیحات خواهد بود. به گفته مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، آمریکا مسئول ۶۹ درصد واردات تسلیحات توسط ارتش اسرائیل بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ بود، زمانی که نسلکشی همه جانبه آغاز شد.
برای "صلح و ثبات" بسیار زیاد است. اما هرگز نباید فایده امپریالیستی تهدید خوب قدیمی ایران را در توجیه هر چیزی که سیاست آمریکا نیاز به توجیه دارد، دست کم گرفت. به خاطر بیاورید که تهران در فهرست اولیه «محور شرارت»، با حسن نیت رئیس جمهور سابق آمریکا، جورج دبلیو بوش، که در سخنرانی سال ۲۰۰۲ خود قرار گرفت. آمریکا با مسلح شدن به "محور شرارت" مذکور، دست به اقدامی کمتر از کشتار جمعی و ترور در سراسر خاورمیانه و فراتر از آن زد.
با گذشت ۲۲ سال از آن ادعا مقاومت ایرانی مثل همیشه خوش دست است. پس از حمله آخر هفته، احتمالاً شعار مورد علاقه همه "اما آیا شما حماس را محکوم میکنید؟ " میتواند به روز شود: "اما آیا شما ایران را محکوم میکنید؟ " در مورد چیزهایی که واقعاً شایسته محکومیت هستند، اینها همچنان شامل نسلکشی در غزه میشوند - نه به اصرار وقیحانه ریاکارانه غرب بر «حق دفاع از خود» اسرائیل، که در نهایت به عذرخواهی نسلکشی تبدیل میشود؛ و از آنجایی که رهبران پس از این «حمله بیسابقه» برای تأیید همبستگی با اسرائیل همچنان به تسخیر خود ادامه میدهند، همه ما بهتر است به یاد داشته باشیم که شما هر چه بکارید درو میکنید – و این ایران نیست که متجاوز است.
بلن فرناندز نویسنده Inside Siglo XXI: Locked Up in Mexico Largest Immigration Center (OR Books، ۲۰۲۲)، ایست بازرسی Zipolite: قرنطینه در یک مکان کوچک (OR Books، ۲۰۲۱)، تبعید: رد آمریکا و یافتن جهان (OR Books) است. ۲۰۱۹)، شهدا هرگز نمیمیرند: سفر از طریق جنوب لبنان (Warscapes، ۲۰۱۶)، و پیام آور امپراتوری: توماس فریدمن در محل کار (ورسو، ۲۰۱۱). او یکی از ویراستاران مجله ژاکوبین است و برای نیویورک تایمز، وبلاگ لندن ریویو آو بوکز، Current Affairs، و میدل ایست آی، و چندین نشریه دیگر نوشته است.