فعال اصلاح طلب: لیست اصولگرایان نه برپایه مشترکات، بلکه با دادوستد بسته شد
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۷۵۱۴۸
خرداد: عضو شورای عالی سیاست گذاری جبهه اصلاح طلبان گفت: فهرست اصولگرایان در تهران، بیش از آنکه حاصل تمرکز بر روی مشترکات فکری و گروهی باشد، به نوعی حاصل دادوستدهای سیاسی میان احزاب و گروههای سیاسی اصولگرا است.
به گزارش خرداد ،«حسن رسولی» روز جمعه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره ترکیب مجلس یازدهم، گفت: اظهار نظر دقیق در مورد ترکیب و آرایش سیاسی مجلس یازدهم باید به زمان پس از رسیدگی به اعتبارنامهها، تشکیل کمیسیونها و روشن تر شدن صف بندیهای پیدا و پنهان آن مجلس موکول کنیم، زیرا ترکیبی که در انتخابات اخیر موفق به کسب رای اکثریت شدند، ترکیب کمتر همگون، همفکر و هم نظری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس ستاد انتخابات شورای عالی سیاست گذاری جبهه اصلاح طلبان افزود: لیست ۳۰ نفره اصولگرایان در حوزه انتخابیه تهران با توجه به مواضع منتخبان به نظر میرسد بیش از آنکه حاصل تمرکز بر روی مشترکات فکری و گروهی باشد، به نوعی حاصل دادوستدهای سیاسی میان احزاب و گروههای سیاسی اصولگرا است. این ترکیب در بطن و متن خود تعارضات بسیار جدی دارد، که می توان آنرا در تضادهای فکری نفر اول این لیست، محمدباقر قالیباف و نفر سوم یعنی مرتضی آقاتهرانی مشاهده کرد.
رسولی یادآور شد: بر این اساس به نظر میرسد قبل از پایان موعد تبلیغات، این جریان اقدام تاکتیکی مهمی انجام داده است. به ویژه که دو عامل شانس ورود آنها به مجلس را بیشتر کرد. عامل نخست، مصوبه مجلس نهم بود که حد نصاب ورود به مجلس را که پیش از آن حداقل کسب ۲۵ درصد از آرا حوزه انتخابیه بود را به ۲۰ درصد کاهش داد.
وی ادامه داد: اتفاق دومی که اتفاقا اصولگرایان پیشتر هم از آن بهره بردند، کاهش بیسابقه مشارکت مشخصا در تهران و غیبت قریب به ۷۸ درصد واجدین بود، که طبیعتاً در چنین شرایطی آراء اخذ شده به سبد آنها رفت.
عضو شورای شهر تهران گفت: نمی توان به درستی مواضع راهبردی مجلس یازدهم را پیش بینی کرد، زیرا باید صبر کنیم تا روابط گروه ها و افرادی که وارد مجلس شدند روشنتر شود و ببینیم که نهایتا این مجلس چه سمت و سویی انتخاب خواهد کرد. فقط امیدوارم که این یکدستی نسبی به دست آمده در مجلس یازدهم آغازگر دوره هشت ساله ۸۴ تا ۹۲ برای کشور نباشد.
رسولی در مورد علل و عوامل کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، خاطرنشان کرد: آنچه مسلم است میان میزان رضایت عمومی از مدیریت کشور و میل و رغبت مردم به شرکت در انتخابات رابطه مستقیم وجود دارد. به یاد داریم در انتخابات سال ۹۶ ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا، مردم تا هفت ساعت هم در صفهای رایگیری معطل شدند و منتظر بودند که رای خود را به صندوق بیندازند که به لیست ۲۱ نفره تمام اصلاحطلب شورای شهر تهران رای بدهند. نهایتا میانگین رای همه منتخبان یک میلیون و ۲۰۰ هزار رای و نفر اول با یک میلیون و ۸۵۰ هزار نفر وارد شورا شد.
وی افزود: آن زمان تحت تاثیر امید به بهبود شرایط، تغییرات وعدهداده شده و امید به گشایش گرههای بین المللی، احساس رضایت مردم بالا بود. ولی در این دوره مشارکت مردم تحت تاثیر وقایع دی ماه ۹۶، آبان ماه ۹۸، نحوه اطلاع رسانی سقوط هواپیمای اوکراینی و رخدادهایی چون شیوع ویروس کرونا قرار گرفت و تاثیر خود را در افت نرخ مشارکت نشان داد.
این فعال اصلاح طلب با بیان اینکه هر یک از موارد ذکر شده در پایین آمدن نرخ مشارکت نقش داشتند، اظهار کرد: رویگردانی بیش از دو سوم مردم پایتخت از صندوقهای رای باید در فرصت مناسب توسط کارشناسان سیاسی مورد بررسی قرار گیرد.
رسولی در ادامه به راهبرد اصلاح طلبان پس از ناکامی در انتخابات مجلس پرداخت و خاطرنشان کرد: اصلاحطلبان مانند دورههای موفق قبلی با دقت نقاط قوت، ضعف و عملکرد خود را با استفاده از ظرفیتها، مورد تجزیه، تحلیل و آسیبشناسی قرار خواهند داد و برای تعیین استراتژی سیاست ورزی آینده خود، برای انتخابات ۱۴۰۰ راهبرد جدیدی را اتخاذ خواهند کرد. برچسب ها: اصلاح طلب ، اصولگرایان
منبع: خرداد
کلیدواژه: اصلاح طلب اصولگرایان اصلاح طلبان مجلس یازدهم اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۷۵۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «بیسابقه در تاریخ ایران» در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها در کنار موضوعات مهم دیگر، شناخت جناحبندیهای داخلی جریان غالب اصولگرایان نیز میتواند جالب و آموزنده باشد. گرچه این جریان لایههای پیچیدهای دارد و به علت «قدرتمحور» بودن آنان مسائل مادی و منفعتی حرف اول را در مجادلات میان آنها میزند، ولی در مجموع میتوان آنان را ذیل سه گروه کلی تقسیمبندی کرد که البته هر کدام از این گروهها، به ویژه تندروهای آنان از باندها و زیرگروههای عجیب و غریبی تشکیل میشوند که هر کدام آنان میتوانند موضوع مطالعه و تحلیل جداگانهای قرار گیرند. گروه اول، در حال حذف کامل از عرصه سیاسی هستند. آنان همان اصولگرایان سنتی هستند که در انقلاب هم بودند، تقیدات شرعی دارند، بیش از آنکه دنبال منافع و قدرت باشند، خود را ملتزم به ارزشها و برداشتهای دینی خود میدانستند، هر چند از سال ۱۳۶۸ به بعد آنان نیز «قدرتمحور» بودند، ولی صبغه عقیدتی آنان و نیز سابقه تاریخی خودشان، به ویژه در رابطه با روحانیت مانع از هضم آنان در هزار لای قدرت میشد. حدی از استقلال را برای خود قائل بودند، همین استقلالجویی و پرهیز از غوطهور شدن در عوامگرایی افراطی آنان را کمکم به حاشیه بُرد و حضور سیاسی آنان را بسیار کمرنگ کرد. نکته جالب اثرات رسانهای بر حذف و یا به حاشیه راندن این گروه است. ابزارهای اصلی آنان برای حضور در میدان در درجه اول حمایت قدرت سپس انحصار صدا و سیما و بالاخره شبکههای مساجد بود، ولی کمکم شبکه مساجد را با نیروهای جدید از دست آنان خارج کردند سپس هیاتهایی را جایگزین نهاد مجلس نمودند. در ادامه با شکستن انحصار رسانهای و آمدن شبکههای اجتماعی و بالاخره تغییر ریل قدرت به سوی جوانگرایی، این جناح عملا از گردونه سیاست به خارج پرتاب شدهاند و شانس چندانی برای حضور دوباره ندارند. نه انگیزه کافی دارند و نه حتی توان لازم را. بسیاری از آنان ناامید از آینده هم هستند. فرزندان اغلب آنان راه خود را از سیاست رسمی جدا کردهاند. گروه دومی از اصولگرایان هستند که کمابیش ادامه گروه اول هستند، با این تفاوت که در عرصه مدیریتی کشور حضور دارند. کم هم نیستند، هر چند به مرور در حال اخراج هستند. اینها اغلب نسل بعدی گروه اول هستند. فاقد انسجام و تشکیلات روشنی هستند ولی به صورت فردی حضور عمومی دارند، حرف میزنند، نقد میکنند، افشاگری میکنند، التزامات آنان به قدرت فرع بر تعهدات آنان به حقیقت و واقعیت است. با توجه به صبغه اصولگرایی که دارند، راحتتر هم حرف میزنند. حس میکنند که به آنان خیانت شده و مورد سوءاستفاده سیاسی قرار گرفتهاند. هر دو گروه فوق از برخی جهات با بخشهایی از اصلاحطلبان نزدیکیهای تحلیلی و فکری دارند. هر دو گروه تقیدات مذهبی متعارفی دارند و نسبت به آن نیز حساس هستند. گروه سوم مجموعهای متنوع هستند که متشکل از نسلهای دوم و سوم هستند. ویژگی اصلی آنان «قدرتمحوری» است، ولی تعبیر خود را از آن دارند. در واقع قدرت و ثروت را برای خود میخواند. مذهب آنان عمیق نیست، بیشتر مناسکی و نمایشی است. ضوابط و ارزشهای دینی برای آنان در خدمت بالا رفتن از نردبان قدرت است و فقط تا همین مرحله اهمیت دارد. دین آنان تقریبا جدید است. آنان از فرقهها و دستهها و باندها و گنگهای گوناگونی تشکیل شدهاند. به همین دلیل است که از بیرون نمیتوان فهمید چرا به یکباره فرد مهم این جناح در تهران اول نمیشود و شخص دیگری نفر اول میشود. این محصول تشکیلات فرقهای آنان است. وحدت تشکیلاتی ندارند و اتفاقا به دلیل ماهیت باندی خود، اختلافات عجیب و غریب داخلی دارند. قدرتمحوری آنان تا حدی است که مغایر با اولویتهای خودشان نباشد، لذا در جریان اخیر حجاب به صورت غیرمستقیم در برابر تذکر به روند جاری رسمی علیه زنان حمله کردند. ذهنیتهای آنان تخریبی است. گرایشهای آخرالزمانی دارند و این گرایش نه از روی اعتقاد، بلکه به این علت است که بحث و گفتوگوی عقلانی را بلاموضوع میکند. ضد علم، طرفدار نظریه توطئه، مخالف قانون و حاکمیت آن هستند. ادبیات آنان در فضای مجازی مشهود است. هتاکانه و غیردینی است. بسیار متکی به رسانههای انحصاری هستند. در عمل هیچ ایده و برنامه ایجابی ندارند، جز ویرانگری و تخریب و تقابل در داخل و خارج از کشور. تناقضات گفتاری و رفتاری آنان فراوان و شدید است ولی در ذیل کسب قدرت به هر قیمتی قابل رفع است. به راحتی چشم را بر فساد خود و دوستانشان میبندند، حتی آن را توجیه هم میکنند. برای آنان «حق» معنای مستقلی از «نفع» و «قدرت» خودشان ندارد، لذا بیشخصیتترین رفتارهای سیاسی را در تاریخ جدید ایران از خود نشان میدهند. مهمتر از همه اینکه فاقد حداقلی از اخلاقیات و شرم هستند. به راحتی دروغ میگویند و تهمت میزنند و حرف خود را تغییر میدهند، حقیقت مسلم و روشن را نفی میکنند، در تاریخ ایران وجود گروهی مشابه آنها یا بیسابقه است یا کمسابقه. کانال عصر ایران در تلگرام