Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-04-25@04:54:24 GMT

مرغ دزدی مرا تبهکاری بزرگ کرد +عکس

تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۷۸۴۱۸

مرغ دزدی مرا تبهکاری بزرگ کرد +عکس

روزنامه خراسان: این سارق جوان که سرنوشت عجیبی دارد از مرغ دزدی به یک سارق حرفه ای تبدیل شده است و می گوید به خاطر همسرش دیگر خلاف نمی کند. چندی قبل مرد جوانی در تماس با ماموران پلیس کرج از حضور دزدان در خانه اش خبر داد و خیلی زود گروهی از ماموران برای تحقیقات ابتدایی به محل سرقت در منطقه مهرشهر کرج رفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماموران با حضور در محل پی بردند که دزدان از مسیر پنجره قصد ورود به خانه را داشتند که در همان لحظه صاحبخانه وارد خانه شده است و دو سارق با دیدن او از مسیر بالکن پا به فرار گذاشته اند. تجسس ها نشان از آن داشت که سارقان پس از فرار از پشت ساختمان به خیابان اصلی رفته و با تهدید چاقو جلوی یک خودروی پراید را گرفته و راننده را مجبور به فراری دادن آن ها کرده اند. به این ترتیب گروهی از ماموران اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی کرج برای تحقیقات ویژه و دستگیری عاملان این سرقت نافرجام وارد عمل شدند که در ابتدا اقدام به انگشت نگاری از محل ورود و خروج دزدان کردند و در گام بعدی دوربین های مداربسته در مسیر فرار دزدان را مورد بازبینی قرار دادند. کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات در بررسی تصاویر دوربین های مداربسته یکی از سارقان حرفه ای و سابقه دار را به نام مجید  شناسایی کردند و به این ترتیب ردیابی ها برای دستگیری این سارق در دستور کار ماموران قرار گرفت. تجسس های فنی ادامه داشت تا این که مخفیگاه مجید و همدست او شناسایی شد و ماموران در آخرین روزهای بهمن در یک عملیات غافلگیرانه آن ها را دستگیر کردند. مجید ابتدا خود را بی گناه می دانست اما وقتی در برابر تصاویر دوربین مداربسته و راننده پراید قرار گرفت به ناچار لب به سخن گشود و به سرقت نافرجام خود اعتراف کرد.

گفت و گو با سارق همه فن حریف
مجید 30 ساله که یکی از سارقان سابقه دار است ادعا می کند بچه کف خیابان بوده و نبود پدر و مادر باعث شده تا او یک سارق شود.
سابقه داری؟
بله، اولین بار سال 89 دستگیر شدم و سال 92 آزاد شدم و دوباره سال 96 دستگیر شدم و تا سال 97 زندان بودم.
به چه جرمی؟
سرقت خانه و زورگیری.
از چند سالگی شروع به سرقت کردی؟
17 ساله بودم که دزدی کردم.
چرا؟
رفیق ناباب و نبود خانواده بالای سرم باعث شد که  مسیر دزدی را انتخاب کنم.
نبود خانواده؟
بله، پنج ساله بودم که پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند، هفت ساله بودم که پدرم ازدواج کرد و به دنبال زندگی خودش رفت و بعد از آن 9 ساله بودم که مادرم ازدواج کرد و من این وسط تنها ماندم.
رفیق ناباب چه نقشی داشت؟
خوب در کف خیابان دکتر و مهندس که دستمان را نمی گیرد، دوستان ناباب به سراغم آمدند و با آن ها همراه شدم.
اولین بار چه چیزی سرقت کردی؟
اولین بار مرغ دزدیدم.
چرا مرغ؟
می خواستم با دوستانم دزدی کنم ولی می ترسیدم به همین خاطر برای این که ترسم بریزد مجبور شدم با مرغ دزدی شروع کنم.
تاثیر داشت؟
نه زیاد ولی با دوستانم به سرقت رفتم.
با پول های سرقتی چه کردی؟
یک موتور خریدم و هرچه به دست آوردم صرف خوشگذرانی هایم کردم.
شیوه و شگرد؟
از پنجره وارد خانه ها می شدیم، دوستم مسعود خانه ها را نگاه می کرد و وقتی چراغ خانه ها خاموش بود وارد ساختمان می شدیم وقبل از ورود چند ضربه به پنجره می زدیم وقتی چراغی روشن نمی شد با اطمینان از این که کسی داخل خانه نیست دست به سرقت می زدیم.
چه چیزهایی سرقت می کردی؟
هرچیزی را که به پول تبدیل می شد سرقت می کردیم.
اعتیاد داری؟
نه.
ازدواج کردی؟
تازه ازدواج کردم.
همسرت می داند دزدی می کنی؟
بله، ولی توبه کرده بودم و دیگر دزدی نمی کردم.
چیزی از پول های سرقتی برایت مانده است؟
هیچی، نصف جوانی ام را داخل زندان بودم و خانواده ام نیز نصف اموالشان را فروختند تا بتوانند رضایت شاکیان پرونده هایم را بگیرند.
چرا دوباره دزدی کردی؟
من در تاکسی اینترنتی کار می کردم و خلاف را کنار گذاشته بودم تا این که شب سرقت بعد از کار به یک قهوه خانه رفتم که در آن جا بعد از کشیدن قلیان یکی از دوستانم که در زندان با هم آشنا شده بودیم به سراغم آمد و خواست با هم در خیابان دور بزنیم که در مسیر ناگهان گفت داخل خانه کسی نیست صبر کن تا دزدی کنیم، من در شرایط قرار گرفتم وگرنه نمی خواستم دزدی کنم.
داخل خانه چه اتفاقی افتاد؟
از پنجره قصد ورود به خانه را داشتیم و در بیرون از خانه زاغ زنی می کردیم که ناگهان چراغ خانه روشن شد و صاحبخانه شروع به داد و فریاد کرد که من و مسعود پا به فرار گذاشتیم.
شنیدم آدم ربایی کردی؟
آدم ربایی نبود، من برای فرار با چاقویی که همراهم بود جلوی خودروی پراید را گرفتم و گفتم می خواهند از ما زورگیری کنند و خواستم تا ما را از محل دور کند و هیچ کاری به او نداشتیم و در مقصد هم با دادن کرایه خودرو پیاده شدیم.
همیشه چاقو همراه داری؟
نه، چند روز قبل در محله مان دعوا کردم و با چاقو دستم را زدند چون می ترسیدم دوباره با من درگیر شوند چاقو همراهم بود.
تا حالا از خودت دزدی شده؟
بله، ضبط و باند خودرویم را سرقت کردند.
شکایت کردی؟
نه، حتی در درگیری که با چاقو دستم را زده بودند شکایت نکردم.
چرا؟
چون با خودم گفتم شاید این یک تلنگر از طرف خداست تا دیگر دزدی نکنم و حال و روز کسانی را که از آن ها دزدی کردم بفهمم.
تاثیری داشت؟
نه، دوباره دزدی کردم تا وقتی که ازدواج کردم.
آخر دنیای سرقت کجاست؟
آخر سرقت پوچ و زندان است تا حالا کسی را ندیده ام که از راه سرقت به جایی رسیده باشد، من همه شگردهای دزدی را بلدم و از من زرنگ تر در جمع دوستانم نبود اما هیچ پیشرفتی نکردم و همیشه به دنبال پول بودم.
جای چاقو روی سرت زیاد است؟
داخل زندان خودزنی کردم و چند بار هم دعوا کردم.
بعد از آزادی چه برنامه ای داری؟
بیایم بیرون توبه می کنم و دیگر مال حرام نمی خورم دور دوستان خوب و بدم را خط کشیدم و سرم تو زندگی خودم است.
راهی جز دزدی برای زندگی نداشتی؟
آخر و عاقبت بچه های کف خیابان همین دزدی است.
خیلی ها شرایطشان مثل تو بود ولی زندگی سالمی داشتند؟
من امکاناتش را نداشتم. در محله ای بزرگ شدم که همه دزدی می کردند.
یعنی هیچ پولی به دست نیاوردی؟
بیشتر از 100 میلیون به دست آوردم اما هیچی برایم نماند.
قصد داشتی تا کی دزدی کنی؟
فکر آخرش نبودم و فقط خوشگذرانی می کردم تا به آرزوهایم برسم.
اگر متاهل نمی شدی سرقت هایت ادامه داشت؟
بله، ازدواج که کردم توبه کردم.
چه تضمینی است دوباره دزدی نکنی؟
همسرم تضمین توبه کردن من است، اگر پول کم بیاورم و شرایط سخت باشد دور میدان می ایستم و کارگری می کنم اما دیگر خلاف نمی کنم.
از پدر و مادرت خبر داری؟
نه، خواهرم ازدواج کرده و از او هم کمتر خبر دارم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
با دو نفر از دوستانم برای پسته چینی به کرمان رفتیم و در باغ پسته مشغول کار شدیم که در آن جا با همسرم آشنا شدم و همه زندگی ام را برایش تعریف کردم و به او قول دادم بعد از ازدواج دیگر دزدی نکنم و زندگی سالمی داشته باشیم.
یعنی با جیب خالی ازدواج کردی؟
بله.
حرف آخر؟
توصیه می کنم که هیچ وقت خلاف نکنند ، هر چقدر هم پول به دست بیاورند چندبرابر آن را باید پرداخت کنند.
چرا؟
چون اگر وسیله ای را که یک میلیون تومان ارزش دارد سرقت کنی در زمان فروش باید 300 هزار تومان بفروشی ولی وقتی دستگیر می شوی برای پس دادن و گرفتن رضایت باید ارزش واقعی وسیله به سرقت رفته را پرداخت کنی به همین خاطر چند برابر آن چه را که سرقت می کنی باید بپردازی.
 بنا بر این گزارش، سارق جوان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی کرج قرار دارد.

 

منبع: فردا

کلیدواژه: مرغ دزدی سارق جوان سارق حرفه ای عکس ساله بودم مرغ دزدی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۷۸۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقشه سرایدار سابق برای سرقت میلیاردی از خانه ۲ ایرانی مقیم کانادا

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سارقانی که اقدام به سرقت میلیاردی از خانه دو نفر از ایرانیان مقیم کانادا در شمال تهران کرده بودند، خبرداد.

به گزارش ایسنا، سردار علی ولیپور گودرزی درباره جزییات این پرونده اظهارکرد:‌ مدتی پیش زن جوانی به پایگاه یکم پلیس آگاهی مراجعه و اعلام کرد که ساکن کشور کانادا است و برای عیددیدنی به ایران آمده است، اما زمانی که وارد خانه‌اش در نیاوران شده متوجه شده که سه تخته فرش ابریشم، دو تخته تابلوفرش، دو عدد مجسمه برنزی و نقره‌ای و آینه‌شمعدان نقره‌ای به‌ارزش تقریبی ۴۰ میلیارد ریال از خانه‌اش به سرقت رفته است. پس از اخذ اظهارات شاکی و با توجه به حساسیت موضوع، تیمی از کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی برای تحقیقات میدانی پا در صحنه سرقت گذاشته و متوجه شدند خانه روبه‌روی منزل مورد دستبرد که صاحب آن هم به کشور کانادا مهاجرت کرده است، هدف سرقت قرار گرفته است.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: تحقیقات ابتدایی نیز حکایت از سالم بودن درهای ورودی خانه داشت که این خود نشان از آشنا بودن سارقان با محل بود برای همین، شک کارآگاهان به سمت سرایدار ساختمان که چند روز قبل بدون اینکه با مدیر ساختمان تسویه حساب کند کار خود را ترک بود، رفت. بدین ترتیب اقدامات اطلاعاتی کلید زده شد و کارآگاهان متوجه شدند که سرایدار مذکور پس از اینکه برج را ترک کرده مستقیماً به‌صورت غیرقانونی به کشور افغانستان سفر کرده اما در این میان با سه نفر از دوستان خود که یک نفر آنها در گذشته سرایدار همین برج بوده در ارتباط است.

وی افزود: تیم تحقیق در گام بعدی با تجزیه و تحلیل‌های پلیسی مخفیگاه سه مرد جوان را شناسایی کرده و پس از هماهنگی‌های لازم با مرجع قضایی موفق به دستگیری آنها در یک عملیات پلیسی شدند. متهمان که در جریان بازجویی‌ها منکر جرم خود بودند پس از مواجهه با مدارک و شواهد موجود به سرقت اموال با همدستی با سرایدار اعتراف کردند.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: سردسته این باند معترف شد که در گذشته حدود هشت سال در این برج سرایدار بوده و از حضور یا عدم‌حضور ساکنان در خانه‌شان مطلع بوده است. هنگامی که شاکی و همسایه‌اش به کانادا مهاجرت کردند با دوستش و دو نفر دیگر نقشه‌ سرقت را طراحی کرده و چون کلیدها را در اختیار داشته بدون آسیب به در وارد خانه شده است. 

ولیپور گودرزی با بیان اینکه چهار سارق طی مدت زمان ۲۰ روز،شش مرتبه به خانه شاکی و همسایه‌اش رفته و هرچه توانسته بودند، سرقت کردند، گفت: این افراد پس از ارتکاب جرم اموال مسروقه میان خودشان تقسیم کرده بودند. در نهایت با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهمان به همراه پرونده متشکله و برای برای سیر مراحل قضائی به دادسرا معرفی شدند و تلاش برای دستگیری متهم فراری نیز در حال انجام است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • عاقبت فرار از خانه به‌عشق خواستگار شیشه‌ای
  • تکرار قصه ناتمام زن‌کشی/ زیبا؛ زن ارومیه‌ای که تاوان طلاقش را با مرگ داد
  • دزدی آیفون منازل مناطق شمالی تهران!
  • نقشه سرایدار سابق برای سرقت میلیاردی از خانه ۲ ایرانی مقیم کانادا
  • نقشه سرایدار برای سرقت میلیاردی از خانه ۲ ایرانی مقیم کانادا
  • کاهش ۱۸ درصدی سرقت در پایتخت از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون/ افزایش ۴۹ درصدی کشف موادمخدر
  • وام بزرگ ۳۰۰ میلیون تومانی را از این بانک‌‎ها دریافت کنید
  • رای مثبت مردم اکوادور به همه‌پرسی تشدید سرکوب باندهای تبهکاری
  • شوهرم بوی سیگار و مشروب و عطر زنانه می‌دهد! | طلاق می‌خواهم چون شب‌ها دیر به خانه می‌آید
  • طلاق می‌خواهم، چون شوهرم شب‌ها دیر به خانه می‌آید