مهم ترین بینش ها در زندگی که تنها از طریق روابط انسانی به دست می آیند
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۸۷۶۷۷
بینشهایی که در زندگی بنا بر تجربه خود یا دیگران کسب میکنیم به حیاتمان سمتوسو میدهند. بعضی مواقع این بینشها چنان تأثیر عمیقی رویمان میگذارند که شخصیت ما را به کل تغییر میدهند.
به گزارش گروه بازرگانی خبرگزاری دانشجو، بینشهایی که در زندگی بنا بر تجربه خود یا دیگران کسب میکنیم به حیاتمان سمتوسو میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اجتماع با افراد زیادی سروکار داریم. هر کسی خلقوخو و تیپ شخصیتی خاص خودش را دارد. ولی چطور باید با این همه آدم متفاوت برخورد و معاشرت داشته باشیم؟
همدلی از آن جمله بینشهایی است که در چنین مواقعی خیلی بهدرد آدم و جامعه میخورد. همدلی البته جزو مهارت باید تلقی شود، نه بخشی از اخلاق و سرشت نیکو. موضوعی که از آن غفلت میشود این است که همدلی را باید یاد گرفت، نه اینکه به خیال احوالپرسی از چند نفر قضیه را تمام شده بدانیم.
همدلی یا هماحساسی بهصورت «درک احساس و فهم تجربۀ حسی دیگران با توانایی دید از نگاه آنها و قرار دادن خود در جایگاه آنها» تعریف میشود. این مفهوم از جمله مهمترین عناصر هوش اجتماعی است.
مولانا در اشعارش میفرماید:
ایبسا هندو و ترک همزبان
ویبسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی بهتر است
بینش بعدی همانا همیاری و تعاون است. این بینش بهصورت «همکاری گروهی از انسانها با اهدافی مشابه هم در فرآیند تصمیمگیری و رفع نیازهای مادی و معنوی یکدیگر» تعریف میشود.
تعاون یک ضرورت اجتماعی است که به همدلی ختم میشود. معلوم است زندگی در جامعهای که دستدردست هم داده باشد چه دلپذیر خواهد بود؛ چقدر صفا و صمیمت به همراه دارد و زندگی را چقدر زیباتر میسازد. نویسندگان و شاعران فارسی همیشه در آثارشان روی این نکته انگشت گذاشتهاند و به بیان آن پرداختهاند.
از جمله آنها میتوان به مجموعه آثاری از صادق هدایت مثل داستان بلند «حاجی آقا»، داستان کوتاه «آب زندگی» که در متن کتاب زنده به گور از این نویسنده میخوانیم و همچنین مجموعه «ولنگاری» اشاره کرد که همگی مضامینی اجتماعی دارند.
مسلما در جامعهای که این دو خصلت حاکم باشد، فداکاری و ایثار نیز حاکم است. این بینش مصادیق فراوانی دارد: دست خیر داشتن در امور دیگران، خدمت صادقانه برای پیشبرد اهداف اجتماعی، و جانفشانی کردن در مواقعی نظیر وقوع بلایای طبیعی و غیر طبیعی فقط تعداد انگشتشماری از این مصادیق محسوب میشود.
پابلو پیکاسو: برای جوانمردی و مروتی که در حق دیگران انجام میدهی، چشم به هیچ پاداشی ندوز.
2. روابط شغلیشغلی که برای خودمان انتخاب میکنیم از دیگر جنبههای زندگی محسوب میشود. در هر شغل و سمتی که هستیم لازم است اصولی را رعایت کرد.
مسئولیتپذیر بودن یکی از اصول بنیادین در هر شغلی است. کسی که چنین خصلتی داشته باشد کارها را درست و بهموقع انجام میدهد. دقیقا حرف برایان تریسی هم همین است وقتی میگوید: «هیچ کس مسئول شکست ما نیست، جز خود ما». در اینجا میتوانید مطلبی درباره روشهای مسئولیت پذیری در محل کار را نیز مطالعه کنید.
تعهد موضوع بعدی است. کارمند متعهد به کسی گفته میشود که شیفته و درگیر کارش باشد. سازمان اجتماعی با دارا بودن چنین کارمندانی عملکرد خیلی بهتری خواهد داشت. برای همین است که انسان بهتر است شغلی را انتخاب کند که بر پایه علاقه خودش باشد؛ نه شغلی را بر گزیند فقط بهخاطر اینکه درآمد آن خوب است یا مزیتهای دیگری دارد.
کسی که به کارش تعهد داشته باشد همیشه مایل است کارهایی را انجام دهد که بیش از توان اوست یا از او انتظار میرود.
امانتداری و صداقت از جمله موارد بعدی در شغل هستند.
امانتداری از جمله مهمترین انتظارات در محیط شغلی محسوب میشود. از افراد خواسته میشود تا در مورد شئونات، اطلاعات و اسرار سازمانشان امانتداری پیشه کنند.
همگی انتظار داریم در مواجه به کسبوکارها شاهد صداقت محض باشیم. این بینش سبب جلب اعتماد و بالا رفتن حد آستانه تحملمان در مواجه با مشکلاتی است که هر از وقتی خواسته یا ناخواسته بروز میدهد.
3. روابط عاطفیوقتی دو نفر میخواهند کنار هم باشند و قصد آغاز زندگی مشترک میکنند طبیعی است متوجه شوند به نگرشهای تازهای نیاز دارند.
عشقورزی از آن دسته نگرشهاست. عرفا میگویند که در صورت نبود عشق، موجودات هم از میان میرفتند. عشق ناممکن را ممکن میکند و به زندگی معنایی تازه میدهد. مولوی در یکی از آثارش میگوید:
عشق چون شد بحر را مانند دیگ...عشق ساید کوه را مانند ریگ
عشق بشکافد فلک را صد شکاف...عشق لرزاند زمین را از گزاف
با عشق، از خودگذشتگی، تعهد، مسئولیتپذیری و موارد بیشمار دیگری را به همراه دارد.
بینش بعدی در کنار هم بودن است. بودن در کنار کسی که دوستش داریم همدلی و همیاری میآورد. گل صفا و صمیمت را بارور میکند.
باری صادق هدایت در بیوگرافی خواندنی خود در جایی گفت که: «حق به جانب آنهایی است که میگویند بهشت و دوزخ در خود آدمهاست».
سخن آخرمان را با شعری از مهدی سهیلی به پایان میرسانیم:
با تو بودن
من و آوای گرمت را شنودن
بدین آوا غم دل را زدودن
از اول کار من دلدادگی بود
ولیکن شیوۀ تو دل ربودن
گرفت از من مجال دیده بستن
همه شب بر
خیالت در گشودن
قرار عمر من بر کاستن بود
تو را بر لطف و زیبایی فزودن
غم شیرین دوری بر من آموخت
سخن گفتن غزل خواندن سرودن
من و شبهای غربت تا سحرگاه
چو شمعی گریه کردن نا غنودن
چه خوش باشد غم دل با تو گفتن
وزان خوشتر امید با تو بودن...
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: روابط انسانی روابط اجتماعی بینش هایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۸۷۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش سلبریتیها و فضای مجازی در موج گرایش به جراحیها و خدمات زیبایی
یک روز ابروهای پهن مد میشود تا نوبتهای بلندمدت برای جراحی کاشت ابرو شکل بگیرد، البته سال نو میشود، ابروهای نازک دوباره مد میشود. زمانی موهای فر ترند میشوند تا سالنهای زیبایی درقیمتگذاری ازهم سبقت بگیرند و در کنار هزینههای بالای فر کردن انواع و اقسام محصولات بهداشتیشان را به مشتری هاشان بفروشند تا موهای فر جذابتری داشته باشند. اما زمانی هم موهای صاف و شلاقی روی بورس هستند تا کراتین کارها دخلهای تپل بزنند.
تبلیغات ومدشدن محدود به اینها نیست وبه سایز واندازه بدن هم رسیده تاکار وکاسبی جراحان زیبایی حسابی سکه شود؛ جراحیهایی که امروزه بیرویه شدهاند و بهجرات میتوان گفت یک اپیدمی خطرناکند. بهواقع باید گفت درهیچ قرنی به اندازه قرن اخیر، معیارهای زیبایی متغیر نبودند.
قرن اخیر را میتوان دوره اپیدمی جراحیهای زیبایی و دستکاری درظاهر آدمها نامید. تغییراتی که از شکل و ظاهر بینی گذر کرده و به رنگ پوست، سایز بدن، برجستهسازی نقاط مختلف بدن وصورت وحتی رنگ چشمها هم رسیده است؛ تجارت کثیفی که جز افسردگی، سرخوردگی و... برای افراد وبیهویتی و بیاعتبار کردن ارزشهای واقعی جوامع عایدی دیگری نداشته؛ هرچند سود این تجارت در جیب صاحبان صنایع میرود، البته سلبریتیها هم در این تجارت سود میکنند، چون همچنان میتوانند دیده شوند.
دنیای مجازی وترویج جرایهای زیبایی جراحیهای زیبایی دردنیای امروز پدیدهای بسیار گسترده و اپیدمیک است که رسانهها، سلبریتیها و دنیای مجازی نقش مهمی درافزایش این پدیده، بهخصوص دردهههای اخیر داشتهاند. مصطفی آبروشن میگویدباپیشرفت فناوری وعلم پزشکی، امکانات متنوعی برای انجام این نوع جراحیها وجود دارد و این امر باعث شده تعداد افرادی که به جستوجوی زیبایی و جذابیت هستند، بهشدت افزایش یابد.
این آسیبشناس اجتماعی میگوید سلبریتیها بهعنوان گروههای مرجع ومحبوب درجامعه، تأثیر بسزایی بر نگرش افراد دارند و بارفتارو ظاهر خود، الگو و الهامبخش بسیاری از افراد هستند، بنابراین بسیاری از جوانان بهدنبال شباهت به سلبریتیها هستند و تلاش میکنند تا ظاهر و سبک زندگی آنها را تقلید کنند. به گفته آبروشن، دنیای مجازی نیز نقش مهمی درترویج جراحیهای زیبایی داردو شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فضای گستردهای برای نمایش زندگیهای لوکس و بهظاهرمتقاعدکننده فراهم کرده است. او میافزاید: افراد دراین فضا با مشاهده عکسها، فیلمهای سلبریتیها وشخصیتهای معروف، تحت فشارقرارمیگیرندتا به آنچه استاندارد زیبایی تعریف شده، دست یابند. این فضا باعث شده تا جوانان زیادی به جستوجوی روشهای متنوع برای بهبود ظاهر خود باشند.
این جراحیها مد و پرستیژ اجتماعی تلقی میشود
این جامعهشناس با تاکید براین مسأله که زیبایی ظاهری با جلوههای مختلف و متنوع آن یکی از ارزشهای مهم اجتماعی درهمه جوامع دنیا بهشمار میآید ودرتعاملات اجتماعی تاکید زیادی برآن میشود، به شکلی که عدم مدیریت بر بدن یا محرومیت فرد از زیبایی، به شکل ضمنی ممکن است باعث طرد اجتماعی فرد شود وتسری وپیامد این افکار از منظر روانشناختی اشخاص را دچار انزوا، پریشانی و ناکامی کند، میگوید: هرقدر فاصله وضعیت موجود چهره با وضعیت مطلوب و آرمانی بیشتر باشد، شخص دچار اختلال ذهنی شده و اعتمادبهنفس خود را ازدست میدهد، براین مبناجوان امروزی میل شدیدی دارد تامتمایزو پسندیدهتر در جامعه ظاهر شود.
بنا برنظر این آسیبشناس هرقدر فراوانی افرادی که به جراحیهای زیبایی روی میآورند، بیشتر میشود، به همان اندازه انگیزه برای افرادی که تمایلی به این کار نداشتهاند نیز بیشتر میشود؛ زیرا در وضعیت یادشده، این الگوی رفتاری بهعنوان یک مد و پرستیژ اجتماعی تلقی میشود و با توجه به آنچه در جامعه ما در حال رخدادن است، درمییابیم که افراد ناخواسته این الگوی تقلیدی رادرذهنشان ضرورتانگاری میکنند و جراحی زیبایی را جزو اولویتهای زندگی قرار میدهند.
جامعه ایران تمایل دارد در هر حوزهای قالبهای سطحی مدرنیته را بهعنوان سبک زندگی انتخاب کند. در جامعه ما شکل طبیعی بدن نهفقط از تاثیرپذیری مدرنیته بینصیب نمانده، بلکه رکورددار بالاترین عملهای زیبایی در جهان شده که این الگوی رفتاری جمعی معیاری برای بازنمایی وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه است. به گفته آبروشن جامعه تودهوار ایران تمایل دارد تا درهر حوزهای قالبهای سطحی مدرنیته را که بیشتر جنبه نمایشی دارد، بهعنوان سبک زندگی انتخاب کند.
افراد در دنیای مدرن، بهخصوص در شبکههای اجتماعی به علت شناختهای سطحی و گذری، ناگزیر بر مبنای وضعیت ظاهریشان مورد قضاوت و انتخاب قرار میگیرند؛ بر این اساس افراد میکوشند که فرم طبیعی بدن خود را به شکل پذیرفته شده اجتماعی تغییر دهند؛ چراکه از منظر افرادِ جامعه، این تلقی وجود دارد که زیبایی ظاهری با ویژگیهای شخصیتی شایسته و مطلوب رابطه معناداری دارد، به عبارتی چهره زیبا نشان از شخصیت زیبا دارد.
زنان برای بالا بردن شانس دیدهشدن دست به جراحی میزنند
بنابرنظر این آسیبشناس اجتماعی کسانی که باورهای سنتی زیباشناختی دارند، تصویری کاملا پسندیده ازظاهر خوددارند و برعکس کسانی که اندیشههای مدرن را در سر میپرورانند، تصویری غیرقابل تحمل از فرم بدن خود دارند. با توجه به الگوهای پذیرفتهشده مدرن، فرم بدن باید لاغر، جذاب، متناسب وجوان به نظر برسدکه درجامعه ما به علت باورهای فرهنگی، دینی و عرفی اینگونه خصوصیتها کمتر قابل عرضه در حوزه عمومی است.
در نتیجه جوانان و دختران در واکنش به این محدودیتهای قانونی که هر نوع کامجویی زن و مرد رادرچارچوب نظام خانواده تعریف کرده، به جراحیهای مختلف بدن، بهخصوص جراحی بینی و صورت جهت تاثیرگذاری بیشتر روی آوردهاند. به عبارتی در جامعهای که به علت منعیات اجتماعی و فرهنگی زن بهطور آزادانه قدرت انتخاب در همسریابی ودوستی با جنس مخالف را نداشته و نگاهی شیءواره درمورد زنان حاکم بوده، بدیهی است که زنان تلاش میکنند به اشکال مختلف خود راعرضه کنند. براین اساس تنها عضوی ازبدن که امکان وقابلیت عرضه درحوزه عمومی را دارد، مورد توجه افراطی قرارمیگیرد، بنابراین زنان سعی میکنند بیشترین تغییرات ومدیریت را درقرص صورت اعمال کنند تا شانس دیدهشدن و مورد انتخاب قرار گرفتن را به شکل معناداری افزایش دهند.
منبع:جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی