Web Analytics Made Easy - Statcounter

شهید حسین خرازی فراتر از یک فرمانده برای رزمندگان لشکر 14 امام حسین (ع) بود. نیرو‌ها با وجود ایشان پدری مهربان و دلسوز را بالای سر خودشان می‌دیدند که شانه‌به‌شانه‌شان می‌جنگد و مراقبشان است.

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، خرازی مدیریت منحصربه‌فردی داشت و برای جان بچه‌ها خیلی ارزش قائل بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از معدود فرماندهانی بود که سرزده به گردان‌ها می‌رفت و سرکشی می‌کرد. بدون اطلاع سوار موتور و ماشین می‌شد و در سنگر‌ها بین رزمندگان می‌رفت و با نیرو‌ها صحبت می‌کرد. این کار‌ها حسین خرازی را محبوب کرده بود. به خاطر این کار‌ها می‌گویند شهید خرازی بر قلب نیرو‌های لشکر امام حسین (ع) فرماندهی می‌کرد

شهید حسین خرازی فراتر از یک فرمانده برای رزمندگان لشکر 14 امام حسین (ع) بود. نیرو‌ها با وجود ایشان پدری مهربان و دلسوز را بالای سر خودشان می‌دیدند که شانه‌به‌شانه‌شان می‌جنگد و مراقبشان است. به قدری متواضع بود که او را بین همراهانش گم می‌کردند. اگر کسی او را نمی‌شناخت باور نمی‌کرد که با فرمانده لشکر امام حسین (ع) روبه‌رو است. بسیاری حاج‌حسین را از آستین خالی دست راستش می‌شناختند، از روی خوش و رفتار صمیمی و مهربانش. حسین خرازی یکی از فرماندهان حماسه‌آفرین میدان‌های نبرد بود که خستگی‌ناپذیر در عملیات‌ها حضور داشت و شجاعتش در جبهه‌ها زبانزد همه نیرو‌ها بود. در کربلای 4 و 5 مثل یک سرباز گمنام میان نیروهایش بود و 8 اسفند 1365 در جریان عملیات بزرگ کربلای 5 پاداش سال‌ها مجاهدت و ایثارش را گرفت و آسمانی شد. حسین نجیمی از پژوهشگران دفاع مقدس و رزمندگان لشکر 14 امام حسین (ع) از شجاعت، مدیریت و تأثیر فرمانده‌اش در عملیات‌های دفاع مقدس می‌گوید که در ادامه می‌خوانید.

شما از چه زمانی با شهید حسین خرازی آشنا شدید؟
اولین بار در جریان عملیات فتح‌المبین در سال 1361 شهید خرازی را دیدم ولی، چون نمی‌شناختمشان نمی‌دانستم او چه کیست، فقط در دلم گفتم عجب فرمانده‌ای است. همان‌جا گفتم من باید نیروی او شوم و می‌گفتم الگوی خوبی برایم خواهد بود. بعد‌ها این آرزویم محقق شد و من رفاقت خیلی خوبی با ایشان پیدا کردم. بعد‌ها رفاقت‌مان در این حد پیش رفت که شهید خرازی به عنوان فرمانده لشکر به عروسی‌ام آمد. حسین‌آقا خیلی جذاب بود و همه دوستش داشتند. هیچ‌وقت قبل از عملیات در جایگاه یک فرمانده با نیرو‌ها برخورد نمی‌کرد و مثل یک دوست کنارشان بود ولی روز عملیات قاطعیت زیادی داشت. حواسش به همه نیرو‌ها بود. مثلاً وقتی می‌خواست برای نماز جماعت برود اگر کسی ماشین داشت سوار نمی‌شد و می‌گفت مثل بقیه نیرو‌ها پیاده می‌روم. یک روز با موتور سرعت زیادی داشتم و از حرکتم گرد و خاک بلند شده بود. ایشان روز بعد من را خواست و گفت می‌دانی تند رفتن تو باعث شد این سربازان گرد و خاک بخورند؟ تا این اندازه جزئی‌نگر بود و از نیروهایش مراقبت می‌کرد.

قدرت فرماندهی و هوش و خلاقیت‌های ایشان در دفاع مقدس از چه زمانی برای فرماندهان مشخص شد؟
جنگ که شروع شد به همراه آقای رحیم صفوی به جبهه دارخوین رفت. آقارحیم در خاطراتش می‌گوید چند ماه بیشتر مسئول جبهه دارخوین نبود بعد به حکم شهید محلاتی مسئول ستاد عملیات جنوب می‌شود. آنجا بحث می‌شود چه کسی جای آقارحیم را در جبهه دارخوین بگیرد که شهید فروغی را پیشنهاد می‌کنند، اما چون ایشان مسئول عملیات سپاه اصفهان بود و باید در شهر حضور پیدا می‌کرد نمی‌تواند در منطقه بماند. به این ترتیب شهید خرازی فرمانده جبهه دارخوین می‌شود. شهید خرازی از اینجا خودش را با ابتکارات و خلاقیت‌هایش نشان می‌دهد. حدود 40 کیلومتر جبهه را تحویل می‌گیرد و این جبهه را سروسامان می‌دهد. توانایی شهید خرازی اولین بار در عملیات فرماندهی کل قوا برای فرماندهان مشخص می‌شود. کانالی را در جبهه دارخوین به پیشنهاد شهید محمود پهلوان‌نژاد می‌زنند که تا زیر گوش دشمن می‌رود و به کانال دارخوین معروف می‌شود. در این عملیات از سه محور به دشمن می‌زنند و برای اولین بار در طول جنگ بیش از دو کیلومتر پیشروی می‌کنند و خاکریز می‌زنند و قسمتی که آزاد شده را حفظ می‌کنند. این اتفاق در آن سال‌ها یک دستاورد خیلی بزرگ بود. در این عملیات آقارحیم، شهید باقری و آقای رشید بودند و همه شجاعت و استعداد شهید خرازی را می‌بینند. شهید خرازی از اینجا گردان 14 امام حسین (ع) را تشکیل می‌دهد که بعد به تیپ و لشکر تبدیل می‌شود و در سخت‌ترین عملیات‌ها این لشکر حضوری مؤثر دارد.

ابتکار، استعداد و هوش شهید خرازی در کدام عملیات‌ها بیشتر خودش را نشان داد؟
در بستان عراقی‌ها به تنگه چزابه زدند که اگر شهید حسن باقری، شهید حسین خرازی، شهید ردانی‌پور و شهید حبیب‌اللهی نمی‌ایستادند قطعاً عراقی‌ها بستان را می‌گرفتند. ما 700 شهید در تنگه چزابه دادیم تا عراقی‌ها نیایند و بستان را نگیرند. در فتح‌المبین یکی از سخت‌ترین مناطق در اختیار لشکر امام حسین بود و در حین عملیات از سوی فرماندهان دستور عقب‌نشینی برای لشکر صادر می‌شود که شهید خرازی می‌گوید نه می‌توانیم برگردیم و نه می‌خواهیم برگردیم. 72 ساعت به‌سختی با دشمن می‌جنگیدند و جانشین حسین خرازی، شهید ردانی‌پور در جریان همین عملیات گلوله کلاشینکف خورد. یعنی در این حد به دشمن نزدیک بودند. همین نیرو‌هایی که در فتح‌المبین این‌طوری جنگیده بودند پس از عملیات به مرخصی نرفتند و گفتند می‌خواهند در عملیات بیت‌المقدس حضور داشته باشند. در مرحله سوم عملیات کمبود نیرو و امکانات داشتیم. در مرحله سوم عملیات شهید خرازی و شهید کاظمی گل کاشتند و عملیات بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر مدیون این دو نفر است. با وجود این نقش مهم و پررنگ، شهید خرازی روز چهارم خرداد به نیروهایش می‌گوید که غرور کاذب ما را نگیرد چراکه دوری از خدا می‌آورد. می‌گوید فقط خدا کمک کرد که توانستیم خرمشهر را آزاد کنیم. شهید خرازی در عملیات رمضان فرمانده قرارگاه فتح می‌شود. به نظرم در این عملیات باید شهید یا اسیر می‌شد. خدا ایشان را نگه داشت و سه عملیات شهید خرازی فرمانده قرارگاه بود و دوباره به لشکر امام حسین برگشت. برگشتن حسین خرازی به لشکر روحیه نیرو‌ها را خیلی بالا برد. همه لشکر امام حسین را با نام شهید خرازی می‌شناختند. در جریان عملیات خیبر شهید میثمی را پیش شهید خرازی فرستادند تا او جلو نزند. شهید خرازی قبل از این عملیات به نیروهایش می‌گوید اگر کسی مشکلی دارد تکلیف از گردنش ساقط است و می‌تواند در عملیات حاضر نشود. اما کسی نرفت و بچه‌ها خط بسیار سختی را شکستند. وقتی کار گره می‌خورد شهید خرازی با جیپ جلو می‌رود که در حین دیده‌بانی خمپاره کنارش منفجر و دست راستش قطع می‌شود. به نظرم شهید خرازی در طلائیه شهید شده بود. خودش تعریف کرده بود وقتی دستم قطع شد، درد نگرفت؛ یک حال خوشی به من دست داد؛ حال پرواز. صدایی از ملکوت به من گفت حسین‌آقا می‌آیی یا می‌مانی؟ با خودم گفتم می‌خواهم هنوز بجنگم، خمینی تنهاست، من سرباز اویم، هنوز جنگ تمام نشده. در همین حالات بودم که افتادم زمین. درد به تمام تنم سرایت کرد و در بدنم پیچید. اگر کسی در جنگ کوتاهی می‌کرد شهید خرازی به‌شدت با او برخورد می‌کرد. یکی از دلایلی که شهید خرازی از قرارگاه به لشکر برگشت این بود که یکی از نیرو‌ها در عملیات رمضان کوتاهی کرده بود و شهید خرازی به‌شدت با او برخورد کرد.

در فرماندهی‌شان چه ویژگی و خصوصیتی داشتند که بسیار مشهود بود؟
خیلی به بیت‌المال حساس بود. خیلی تأکید می‌کرد که بیت‌المال را حفظ کنید. گاهی اگر بی‌احتیاطی‌هایی اتفاق می‌افتاد یا اگر در آموزشی‌ها برای کسی اتفاق می‌افتاد شهید خرازی می‌گفت من نمی‌توانم روز قیامت جواب خون کسی را بدهم. در عملیات‌ها با قاطعیت و با شدت برخورد می‌کرد. مدیریت منحصربه‌فردی داشت و برای جان بچه‌ها خیلی ارزش قائل بود. از معدود فرماندهانی بود که سرزده به گردان‌ها می‌رفت و سرکشی می‌کرد. بدون اطلاع سوار موتور و ماشین می‌شد و در سنگر‌ها بین رزمندگان می‌رفت و با نیرو‌ها صحبت می‌کرد. این کار‌ها حسین خرازی را محبوب کرده بود. به خاطر این کار‌ها می‌گویند شهید خرازی بر قلب نیرو‌های لشکر امام حسین (ع) فرماندهی می‌کرد. ما همیشه ایشان را کنار خودمان داشتیم. در والفجر 8 وقتی منطقه را شناسایی کردیم و برگشتیم من خیلی نگران بودم. چون در بدر اوضاعی پیش آمد که خیلی از نیروهایمان به شهادت رسیدند. این عملیات هم برایم نگران‌کننده بود، اما وقتی دیدم شهید خرازی خیلی آرام و خونسرد توضیح می‌دهد که اینجا یک جنگ تمام‌عیاری انجام می‌شود ما هم تکلیف‌مان را انجام می‌دهیم، امام گفته بروید ان‌شاءالله پیروز می‌شوید، پس ما هم اطاعت می‌کنیم و می‌رویم و می‌جنگیم، یا شهید می‌شویم یا پیروز می‌شویم. آن آرامشی که در وجود ایشان می‌دیدم نگرانی را از وجودم می‌برد. بقیه فرمانده گردان‌ها و فرمانده گروهان‌ها هم همین‌طور بودند. وقتی می‌دیدیم فرمانده‌مان با اعتماد به نفس می‌گوید من هم کنارتان هستم برایمان قوت قلب ایجاد می‌کرد. بعد شانه‌به‌شانه ما حرکت می‌کرد و در بدترین شرایط والفجر 8 کنارمان بود. وقتی به گارد ریاست جمهوری زدیم و در سخت‌ترین شرایط جنگ دیدیم شهید خرازی با موتور می‌آید همه ماتشان برده بود و نگران بودند که فرمانده‌شان را نزنند. بعضی از نیرو‌ها از سنگرهایشان بیرون آمدند و پشت به دشمن و رو به حسین حرکت می‌کردند تا اتفاقی برایشان نیفتد و فرمانده‌شان را برگردانند. شهید حسین خرازی روی چند مورد خیلی تأکید داشت؛ می‌گفت کاری کنید شهدا روز قیامت شفیع‌مان شوند. دوم اینکه بتوانیم جواب کارهای‌مان را به خدا بدهیم. فرمانده لشکر با یک دست نیرویش را بغل می‌کرد و می‌بوسید. همین بود که نیرو به فرمانده‌اش عشق می‌ورزید. هر غذایی را مازاد بر غذای لشکر برایش می‌بردند دست به آن نمی‌زد.

شهادت شهید خرازی برایتان باورکردنی بود؟ چه تأثیری در روحیه نیرو‌ها گذاشت؟
شهادت حسین خرازی برایمان شوکه‌کننده نبود و زنده بودنش ما را متعجب می‌کرد. ما حسین را همیشه شهید می‌دیدیم. قبل از شهادتش یک بار به شلمچه رفتیم و آتش سنگینی روی سرمان می‌ریخت. یکی از نیرو‌ها روی زمین افتاد و وضع خوبی نداشت. شهید خرازی بالای سرش رفت و گفت سلام ما را به اهل بیت و شهدا برسان. در آن وضعیت جمله‌ای گفت که به نظرم مضمونش این بود که من هم چند روز دیگر پیش خودتان هستم. کی پیام این حرف را متوجه شدم؟ وقتی که بیسیم‌چی‌اش آقای نریمانی گفت که شهید خرازی پنج دقیقه قبل از شهادتش دستش را بلند کرد و گفت خدایا دیگر جان من را بگیر. شب قبل از شهادتش شهید خرازی را دیدم و واقعاً چهره‌ای نورانی و زیبا پیدا کرده بود. حسین همان ساعتی که در طلائیه دستش قطع شده بود همان ساعت در شلمچه به شهادت رسید. تماسی با قرارگاه می‌گیرد. دو ماشین غذا را دشمن زده بود و بچه‌ها عملیات کرده بودند و بسیار گرسنه و خسته بودند. شهید در حال صحبت با راننده ماشین غذا بود که دعایش مستجاب می‌شود و گلوله‌ای به قلب مهربان و رئوفش می‌خورد. هنوز خبر شهادت ایشان را نشنیده بودیم ولی وقتی این گلوله حسین را شهید کرد انگار جنگ شلمچه تمام شد. با این حال وقتی خبر شهادتش را شنیدیم حالمان خیلی بد شد. تنها روزی بود که من سه ساعت جلوی خاکریز گریه می‌کردم. بعد از شهادت حسین خرازی بچه‌های لشکر یتیم شدند.

منبع : روزنامه جوان

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: شهید خرازی لشکر 14 امام حسین قرارگاه فتح شهید حسین خرازی لشکر امام حسین شهید خرازی شهید خرازی کار ها عملیات ها نیرو ها اگر کسی بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۹۷۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ارتش پایه اصلی امنیت و اقتدار کشور است

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از سنندج، امیر رحمت پور فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۸ پیاده کردستان در دهه بزرگداشت ارتش اظهار کرد: برنامه های دهه ارتش در استان کردستان شامل برگزاری مسابقات ورزشی، غبار رویی و عطرافشانی مزار شهدا، دیدار با خانواده شهدا، ایثارگران و جانبازان، راهپیمایی و دیدار با نماینده ولی فقیه است.

وی با اشاره به اینکه ارتش پایه اصلی امنیت و اقتدار کشور است، افزود: ارتش یکی از منظم ترین و سالم ترین سازمان های کشور به حساب می آید که در طول انقلاب در تمام صحنه ها حضور داشته و پیشرفت های گسترده ای را به دست آورده است.

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۸ پیاده کردستان بیان کرد: امروز ارتش با چهار میلیون نیروی هوایی، زمینی، دریای و پدافند هوایی با فرماندهی مستقر در کشور فعالیت دارد و از افتخارات و توانمندهای ها ارتش می توان به آسمان امن کشور اشاره کرد چون آسمان کشور امن ترین آسمان است که به واسطه نیروهای ارتش ایجاد شده است.

امیر رحمت پور به قدرت پهباد ها اشاره و عنوان کرد: نیروهای توانمند نیرو زمینی با صلابت و قدرت در ارتش اقدامات بسیار ارزشمندی را انجام داده اند.

وی تصریح کرد: همچنین مرزهای کشور توسط سربازان نیروهای ارتش به خوبی نگهبانی شده و منطقه در امنیت کامل قرار دارد.

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۸ پیاده کردستان به توانمندی نیروی دریایی کشور پرداخت و گفت: مقام معظم رهبری راضیت کامل از نیروی زمینی و دریایی دارد و این یکی از افتخارات بزرگ ارتش است.

امیر رحمت پور همچنی ادامه داد: نیروهای هوایی نیز تاکنون پیشرفت های بسیاری را کسب کرده است درواقع امنیت امروز کشورمان مرهون تلاش مشترک نیروهای ارتش، انتظامی و سپاه است.

وی ذکر کرد: مردم‌داری ارتش از توانمندی‌های مهم این نهاد است و عملیات‌ها و حضور همه جانبه ارتش در هنگام بحران ها گواه این قضیه است.

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۸ پیاده کردستان اضافه کرد: یکی توانمندهای ارتش کمک رسانی به هنگام در رخدادهای طبیعی از جمله سیل و زلزله است، در زمستان سال گذشته کمک به یکی از روستاهای شهرستان سقز به دلیل بارش برف و قطع شدن برق، نیروهای ارتش با تمام توان در این راستا کمک شایانی کردند.

امیر رحمت پور به آموزش فنی و حرفه ای سربازان ارتش و تشکیل قرارگاه حرفه آموزی برای سربازان پرداخت و گفت: با آموزش سربازان در تلاشیم که سربازان بعد از اتمام خدمت بتوانند در آن حرفه فعالیت داشته باشند در این راستا با بانک ها قرارداد بسته شده که سربازان بتوانند در جهت راه اندازی کارگاه تسهیلات دریافت کنند.

وی یادآور شد: مراسم رژه ارتش روز چهارشنبه ساعت ۸ صبح با سخنرانی استاندار کردستان برگزار خواهد شد.

46

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895864

دیگر خبرها

  • عرض ارادت شاعران کودک و نوجوان به ساحت مقدس امام رضا (ع)
  • ارتش پایه اصلی امنیت و اقتدار کشور است
  • مراسم بزرگداشت شهدای حمله تروریستی اسرائیل به کنسولی ایران در دمشق
  • ساخت مستند فرمانده لوتی‌ها
  • معرفی فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۵۸ ذاالفقار شاهرود
  • صوتی کمتر شنیده شده از سه اسطوره دفاع مقدس حین عملیات
  • واکنش فرمانده ارتش به وعده صادق نیرو‌های مسلح
  • نورافشانی میدان امام حسین اصفهان در جشن موفقیت عملیات وعده صادق
  • روایتی از یک عکس ماندگار
  • بهره‌برداری از تقاطع غیرهمسطح پل صاحب روضات ۳ ماه زودتر از موعد مقرر