غم این خفتۀ چند، خواب در چشم ترم میشکند
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۵۳۷۱۸
روزهای همهگیری کرونا برای آنان که در تب و تاب رعایت نکات بهداشتی و حفظ سلامتی خویشاند، رنگ بوی دیگری دارد تا آنان که عزیزانی را بر اثر این حادثه تلخ از دست داده و میدهند. اولین اقدام پس از فقدان یک انسان مراسمی است که تحت عنوان سوگواری برای او برگزار میشود. در حقیقت سوگواری یکی از طبیعیترین و قدیمیترین شیوههای اجتماعی برای ابراز غم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از دغدغههای صاحبنظران حوزه سلامت روان این روزها، بحث خانوادههای داغداری است که آدمهای زندگیشان را بر اثر ابتلا به کرونا از دست داده و حالا در فقدان آیین فرهنگی سوگواری به دلیل مصائب این بیماری واگیردار، اندوهگیناند.
سارا گلستانی، مشاور و روانشناس در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در تشریح ابعاد روانی، آیین سوگواری بیان داشت: سوگواری کردن پدیدهای مختص به ایران نیست و هرکسی که فردی یا حتی چیزی، موقعیتی و جایگاهی را که برایشان مهم است را از دست میدهد، باید یک فرایند روانشناختی را پشت سربگذارد تا بتواند دوباره به زندگی عادی بازگردد که اسم این فرایند سوگ و سوگواری کردن است. در فرایند سوگواری یک سری فعالیت، رسم و رسوم و آداب هستند که جریان فقدان را تسهیل میکنند؛ یعنی وقتی ما کسی را از دست میدهیم با یکسری از آدمهایی که میشناسیم و به آنها علاقه و اعتماد داریم (اقوام، فامیل، دوست و آشنا) فرد از دست داده را به خاک میسپاریم و بعد فرصت گریه کردن، غمگین بودن و مواجهه شدن با عدم حضور آن فرد را پیدا میکنیم.
وی ادامه میدهد: فرایند سوگ متفاوت است و معمولاً چند ماه طول میکشد (این زمان ثابت نیست و بسته به هر آدمی فرق میکند) ولی بین ۳ تا ۶ ماه یا حتی یک سال، بسته به میزان پذیرش آدمها میتواند طول بکشد تا مراحل آن طی شود. مراحل سوگ متعدد بوده و مرحله اول انکار است؛ انکار، خصوصاً در موقعیتهایی که آدمها عزیزشان را بر اساس حادثهای از دست میدهند (مانند تصادف یا همین ویروس کرونا) که اتفاقی ناگهانی با سرعت بسیار زیاد باعث فقدان میشود؛ چون تا باور کردن این حقیقت که آن فرد دیگر حضور ندارد، نیاز به زمان و مواجهه شدن با موقعیتهایی دارد که آن فرد قبلا حضور داشته و حالا با نبودش موقعیتها باید تجربه شود.
بنابراین در این موارد از سوگ، انکار در ابتدا و در مرحله اول تشدید میشود و شدت بیشتری به خود میگیرد. کمک بزرگی که مراسم خاکسپاری در این مرحله میکند این است که زمان انکار فرد با فقدان را کوتاهتر میکند؛ چون با دیدن جنازه و تدفین و این که جمعیتی آمدهاند تا فرد را به خاک بسپرند، ذهن این اتفاق رخ داده را باور میکند.
این روانشناس تصریح کرد: اما وقتی که این مرحله را به خاطر شرایط فعلی که وجود دارد، حذف کنیم، اتفاقی که می افتد این است که زمان مرحله انکار طولانیتر و سختتر میشود؛ در نتیجه برای پذیرش این که آن فرد دیگر نیست، مقداری کمک حرفهای لازم است تا آدمها با نبود کسی که از دست دادهاند، روبرو شوند و از آن فرار نکنند. چراکه درصورت فرار و عدم پذیرش این حقیقت، آسیبی که بعداً میتواند گریبان گیرشان شود، این است که اگر سوگواریشان را شروع نکنند، این موضوع تبدیل به مشکلات روانشناختی (اضراب، افسردگی، ترس از دست دادن و فوبیا نسبت به مرگ) شده و زندگی برایشان سختتر میشود؛ بنابراین حالا که یک سری از مراسم حذف شده و همراهی آدمها با یکدیگر کمتر امکان اجرا دارد، افراد باید با تکنیکهایی تلاش کنند تا از انکار بیرون بیایند.
وی افزود: مثلاً عکس و فیلم تماشا و خاطراتشان را با آن فرد مرور کنند و سعی کنند این نبود آن فرد را ببینند. یک زمانهایی را اختصاص بدهند به این که مثل رفتن بر سر خاک و مزار آن فرد که به ما یادآوری کند که آن فرد دیگر نیست و یک جایی و محلی را قرار میدهیم برای این که هر زمانی که میخواهیم به یادش بیاوریم به آنجا مراجعه کنیم. چنین کاری را در همان منزلمان میتوانیم انجام دهیم. به این صورت که یک گوشه از خانه یا اتاق را قرارداد کنیم که هر زمان که میخواهیم سوگواری کنم یا به یاد آن عزیزم باشم، به آنجا برویم. اینها برای این است که ذهنمان را شرطی کنیم و زودتربتوانیم مراحل سوگ را آغاز کنیم و پشت سر بگذاریم. پس کاری که لازم است انجام دهیم این است که در فقدان و حذف مراسم کارکردی مانند تدفین و ترحیم که حذف شده، اعمال آن را که همان سوگورای است را حذف نکنیم و آن کارکرد را با تکنیکهای دیگر مجدداً پیاده کنیم.
مراحل سوگواری را بشناسیم
گلستانی در ادامه ضمن برشمردن مراحل سوگ در افراد، به تشریح حالات هر مرحله پرداخته و بیان داشت: مراحل بعدی سوگ ممکن است درهم آمیخته به سراغ آدمها بیاید و ممکن است یک آدمی مرحله اول و دوم و سوم را در طول یک روز با هم تجربه کند و یا در زمانهای مختلف، مخلوطی از آنها را باهم داشته باشد. مرحله اول انکار بود و این که سعی میکنیم باور نکنیم که آن فرد را از دست دادهایم و همچنان فکر میکنیم که در کنار ما هست، خاطراتش را مرور نمیکنیم، سعی نمیکنیم که احساس این که او را دیگر نداریم را ببینیم و با آن مواجه شویم و به شکلی رفتار میکنیم که گویی هنوز او را از دست ندادهایم.
وی ادامه داد: مرحله بعد خشم است. اینکه از دست چیزی که باعث مرگ عزیزمان شده است، عصبانی میشویم. مثلاً ویروس، بیماری، جامعه، مسئولان و هرکسی که احساس میکنیم ممکن است دخل و تصرفی در این قضیه داشته باشد و یا ممکن است حتی نسبت به خدا (بسته عقاید) گله مند و عصبانی باشیم؛ در این مرحله به طور کلی از هرچیزی که میتوانسته جلوی مرگ عزیز ما را بگیرد و نگرفته است، خشمگین میشویم.
بعد از تجربه خشم، احساس گناه را تجربه میکنیم؛ یعنی یاد جاهایی می افتیم که مثلاً آن آدم به من نیاز داشته، از من درخواستی داشته و من میتوانستم بیشتر کنارش باشم و ببینمش و... خلاصه نسبت به فرصتهایی که احتمال دارد از دست داده باشیم، احساس گناه کرده و شروع به خود سرزنشی میکنیم که چرا این یا آن کار را نکردهایم. این مرحله هم طبیعی است چون در حال مواجهه با این حقیقت هستیم که بالاخره اگر همه این کارها را هم که بکنیم، آن عزیز دیگر برنمی گردد و همه چیز بدون او باید ادامه پیدا کند.
این روانشناس میافزاید: مرحله بعد چانه زنی هست؛ یعنی در این مرحله فرد سعی میکند که به این فکر کند که آیا نمیشد اتفاق دیگری بیفتد که فرد از بین نرود؟ یا اگر فلان کار را میکردیم، نتیجه چیز دیگری بود و همه راهکارهایی که میشد عزیزش را از دست ندهد را بررسی میکند. بعد از این که از این مرحله هم عبور کرد، مرحله غمگینی و پذیرش عدم حضور آن عزیز شروع میشود؛در این مرحله فرد گریه میکند، نبود آن آدم را متوجه میشود، خلاء او و تنهایی را احساس میکند؛ این مرحله خوب و نشان دهنده این است که کم کم داریم به مرحله آخر که پذیرش و بازگشت به زندگی است، نزدیک میشویم؛ یعنی این که پذیرفتهایم که از این بعد حضور این آدم را نداریم و بدون او باید به زندگی خود ادامه دهیم و زندگی جریان دارد و چیزی متوقف نمیشود.
گلستانی تاکید میکند: کاری که مراسم برای ما میکند معمولاً این است که ما با داشتن آدمهای دیگر در دور و بر خودمان این فرایند را راحتتر سپری میکنیم. کارکرد مراسم مانند گروه درمانی است. ویژگی گروه درمانی این است که آدمها در هر مرحلهای که هستند، اولاً میبینند آدمهای دیگری هم هستند که مانند آنها درد میکشند و این درد آنها را تسکین میدهد؛ و ثانیا اگر خودشان بخواهند از مرحلهای فرار یا اجتناب کنند با دیدن این که آن مراحل دیگران را هم درگیر ساخته است، آنها هم مجبور می شوند که آن را تجربه کنند؛ و این گونه به سلامت روانشان کمک میکنند. حالا در غیاب مراسم تدفین، فرد باید بسیار خودآگاهتر مراحل را سپری کند. به همین دلیل پیشتر اشاره کردم که اینجا به کمک حرفهای نیاز داریم و آدمها باید راجع به این موضوع آموزش ببینند.
شاید بد نباشد که شروع کنیم در رسانهها و از طریق سایر وسایل ارتباطات جمعی، محتواهایی را به صورت پادکست، فایل صوتی، کلیپ تصویری و... تهیه کرده و به مردم آموزش و آگاهی بدهیم که وقتی با چنین موقعیتی روبرو شدند، چطور سریعتر به آن مرحله پذیرش و بازگشت به زندگی عادی دسترسی پیدا کنند.
برای کسانی که عزیزانشان را از دست دادهاند
گلستانی در انتها راهکارهایی را برای کسانی که فردی را بر اثر ابتلا به کرونا از دست دادهاند، بیان داشت: آدمها در این موقعیت باید بدانند که طبیعی است اگر: دچار شوک شدهاند، اگر هنوز هیجاناتش را ادراک نمیکنند و هنوز نمیداند چه اتفاقی برایشان افتاده است. بعد باید شروع کنند به مرور خاطرات عزیزشان با دیدن تصویر و فیلم وی و حرف زدن درباره او. همه تجربیاتی که با او داشته اند را مرور کنند و در این بین، هیجاناتی که تجربه میکنند را مشاهده کرده و به رسمیت بشناسد و از آن بنویسند. به عزیزشان نامه بنویسند و برای خودشان با او حرف بزنند، ضبط کنند و گوش بدهند.
وی افزود: یک گوشه از خانه را در نظر گرفته و فرض کنند که مزار او است و برای او عزاداری را در همان موقعیت انجام دهد. از غمگین بودن نپرهیزند و اگر عصبانی میشوند یا تحریک پذیری عصبی پیدا میکنند به خودشان سخت نگیرند و اطرافیان هم این فرد و حالش را به رسمیت بشناسند.
«کاری که جامعه در این شرایط میتواند انجام دهد این است که اگر میدانند کسی در چنین وضعیتی است، بازخورد منفی به او ندهند و ترس و اضطراب خودشان را از این که ممکن است ایشان هم کرونا داشته باشند، عیان نکنند؛ در یک کلام این افراد را طرد نکنند و صرفاً مراقبت بهداشتی انجام بدهند، چون به هرحال نیاز این افراد در این شرایط تنها نماندن است. در برخی موارد این آدمها بشدت نیاز دارند پیش نزدیکانشان و اقوام باشند و شاید نتوانند به تنهایی از پس این بحران بربیایند؛ بنابراین ما باید بدانیم که پذیرایشان باشیم و برای مراقبت از خودمان توصیههای بهداشتی را رعایت کنیم».
برچسبها کرونا ویروس کرونا سلامت روان انجمن روان شناسی ایران مناسک دینیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا ویروس کرونا سلامت روان مناسک دینی کرونا ویروس کرونا سلامت روان مناسک دینی دست داده مرحله اول آن فرد آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۵۳۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه هر روز شاد و پر انرژی از خواب بیدار شویم؟
با نشاط بودن یکی از دغدغههایی است که هر فردی هر روز به ویژه هنگام صبح باید برای داشتن یک روز پر انرژی به آن توجه کند و تنها با بهکارگیری چند روش ساده به راحتی میتوان یک روز پرنشاط را آغاز کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، بین بلند شدن از رختخواب با اکراه و بیدار شدن با احساس شادی و نشاط تفاوت زیادی وجود دارد؛ این تفاوت به شرایط ذهنی افراد بازمیگردد و کسی که با بداخلاقی از خواب بیدار میشود، علت را باید در ذهن او جستوجو کرد.
بر اساس نظریههای روانشناسی، یک فرد میتواند کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشد، از این رو تکنیکهایی وجود دارد که به افراد کمک کند هر روز با نشاط بیشتری از خواب بیدار شوند؛ این تکنیکها عبارتند از:
۱. هنگام صبح به چیزی که احساس رضایت دارید، فکر کنید
یک تکنیک قدرتمند که میتواند خلق و خوی شما را در صبح تغییر دهد، این است که هنگامی که فرد صبح چشمانش را باز میکند، به جای فکر کردن به کارهای امروز و مشکلات پیش رو، به چیزی فکر کند که از آن احساس رضایت دارد؛ این تکنیک میتواند به راحتی مانند گرمای نور خورشید، صبح شما را گرم و پر انرژی کند، بنابراین این کار ساده میتواند طرز فکر شما را تغییر دهد و اندیشه مثبتی برای شما بیافریند، چراکه شادی به خودی خود اتفاق نمیافتد، بلکه باید تبدیل به عادت شود و توسعه یابد.
۲. تمرین مدیتیشن صبحگاهی
با گنجاندن تنها چند دقیقه مدیتیشن در برنامه صبحگاهی خود، خلق و خوی شما میتواند به طور چشمگیری بهبود یابد و میتوانید یک روز پر از سرزندگی و خوش بینی را شروع کنید؛ مدیتیشن لازم نیست پیچیده باشد؛ شما میتوانید یک مکان آرام پیدا کنید، چشمان خود را ببندید، سپس روی تنفس به مدت پنج دقیقه تمرکز کنید و تأثیر آن را ببینید.
۳. امروز را همان گونه که هست بپذیرید
زندگی پر از فراز و نشیب است، اما هر روز نشاندهنده یک فرصت جدید است؛ درک این موضوع میتواند به فرد کمک کند تا شادتر از خواب بیدار شود و نسبت به آنچه که در روز جدید ممکن است اتفاق بیفتد ترس و نگرانی نداشته باشد، به عبارت دیگر بهتر است بپذیریم که چالشهایی در طول روز وجود خواهد داشت، اما فرصتهایی نیز برای رشد و یادگیری برای ما پیش خواهد آمد؛ شما میتوانید بپذیرید که ممکن است همه چیز طبق برنامه پیش نرود، اما اشکالی ندارد، این بدان معنا نیست که فرد منفعل است، بلکه حکایت از این دارد که فرد آماده رویارویی با هر اتفاقی خواهد بود.
۴. چند تمرین کششی ساده بعد از بیدار شدن انجام دهید
بازه زمانی صبح نباید تنها برای عجله کردن در کارهای خانه و آماده شدن برای کار اختصاص داده شود، در واقع صبح میتواند زمان مناسبی برای انجام یک حرکت هوشمندانه باشد؛ با انجام چند تمرین کششی ساده در خانه و تمرکز بر آنچه بدن در طول حرکت احساس میکند (احساس عملکرد عضلانی، ضربان قلب و جریان تنفس) میتوان احساس شادی را افزایش داد.
۵. تصمیم بگیرید با دیگران مهربان باشید و آنها را درک کنید
یکی از رضایتبخشترین تکنیکها در ابتدای روز این است که تصمیم بگیرید با دیگران مهربان باشید و آنها را درک کنید؛ این تکنیک میتواند منجر به دگرگونی عمیق شخصی و سطوح بالاتر شادی درون شما شود، بنابراین اگر کسی کار خوبی برای دیگری انجام دهد، میتواند از تأثیر مثبتی که بر خلق و خوی او در طول روز میگذارد، شگفت زده شود.
۶. برای خوردن صبحانه وقت زیادی بگذارید
در دنیای پرشتاب امروز، بسیاری از افراد هنگام خوردن صبحانه کارهای دیگری نیز (از جمله چک کردن پیامهای موبایل و دنبال کردن اخبار) انجام میدهند و به سختی طعم آنچه را که میخورند، میچشند، بنابراین اگر بتوانید برای چشیدن وعده صبحانه وقت زیادی بگذارید، منجر به خوش خلقی و شروع یک روز آرام با نگرش مثبت و متفکرانه خواهد شد.
۷. با انجام تمرینات ذهن آگاهی، به زمان حال توجه کنید
تنها چند ثانیه توجه کنید که چه صداهایی در اطراف خود میشنوید، اکنون به این توجه کنید که چه چیزهای قرمز رنگی در اطراف شما وجود دارد؛ شما در این تمرین توجه خود را به صورت آگاهانه به دو چیز معطوف کردید، اول صداها و دوم رنگهای اطراف خود یا به عبارت دیگر دو تمرین کوتاه ذهن آگاهی انجام دادید.
پس شرط اول ذهن آگاهی این است که به چیزی توجه کنید؛ در ذهن آگاهی فرقی نمیکند منبع توجه چه چیزی باشد؛ شرط دوم ذهن آگاهی این است که به چیزی که در لحظه حال وجود دارد باید توجه کنید؛ به عنوان نمونه مرور خاطره مسافرت دو هفته پیش یا فکر کردن به اینکه برای بعدازظهر چه کارهایی انجام دهم، ذهن آگاهی به حساب نمیآیند، زیرا این گونه ذهنیتها در لحظه حال نیستند.
انسان دوست دارد تجربیات خود را (چه خوب و چه بد) مورد قضاوت قرار دهد؛ طبیعی است که حین انجام تمرینات ذهن آگاهی نیز این اتفاق رخ میدهد، اما نباید حین انجام تمرینات ذهن آگاهی افراد و اطراف خود را قضاوت کنید.
۸. چند دقیقه در سکوت بنشیند
پر سر و صدا بودن زندگی امروز، سکوت را از ما گرفته است؛ هر روز افکار زیادی ذهنهای ما را به خود مشغول میکند، از این رو پناه آوردن به آغوش سکوت میتواند ما را شادتر کند، زیرا سکوت به ما میآموزد که در لحظه زندگی کنیم.
روانشناسان توصیه میکنند که فرد به جای اینکه هنگام بیدار شدن بلافاصله سراغ موبایل یا تلویزیون برود، سعی کند چند دقیقه در سکوت بنشیند، چراکه سکوت این فرصت را به ما میدهد که نوعی ارتباط درونی با خودمان برقرار کنیم تا یک روز آرام، بدون استرس و عجله را شروع کنیم.
کد خبر 738443