استراتژی مهّم امام کاظم(ع) در حفظ شیعیان/ ماجرای صلۀ امام(ع) به مردی که در رثای سیدالشهداء(ع) شعر سرود
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۲۷۷۲۸
مدرّس حوزه علمیه گفت: موضعگیری امام کاظم در برابر خلفای معاصر خود عبارت بود از کوبیدن خلفاء و مبارزه با آنها، اما نوع مبارزه قیام مسلحانه نبود بلکه عبارت بود از: منصرف کردن مردم از خلفاء و علنی کردن باطل بودن خلافت آنها. ۰۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۳۹ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امسال روز اول عید نوروز مصادف با سالروز شهادت هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* شرایطی سیاسی جامعه در دورۀ امامت امام کاظم علیهالسلام چگونه بود؟
امام موسی بن جعفر ملقب به کاظم علیهالسّلام بعد از شهادت امام صادق علیهالسّلام در سال 148 هـ رهبری و امامت شیعیان را بر عهده گرفت و مدت 35 سال عهدهدار این مسئولیت الهی بود.(1) این مدت مصادف با خلافت چهار نفر از خلفای عباسی به نامهای منصور، مهدی، هادی، هارون الرشید بود(2) و آن حضرت عمر شریف خود را در مدینه و بغداد و گاهی در زندان بصره سپری کرد.
اگر دوره حکومت عباسیان را در چند دوره تحلیل کنیم، دورانی که امام کاظم علیهالسّلام در آن زندگی میکرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود. آنها تا چندی پس از آنکه زمام حکومت را به نام علویان در دست گرفتند با مردم و به خصوص با علویان برخورد نسبتاً ملایمی داشتند؛ اما به محض اینکه در حکومت استقرار یافته و پایههای سلطه خود را مستحکم کردند و از طرف دیگر با بروز قیامهای پراکندهای که به طرفداری از علویان پدید آمد، آنها را سخت نگران کرد، بنا را بر ستمگری گذاشته و مخالفان خود را زیر شدیدترین فشارها قرار دادند. امام کاظم علیهالسّلام در این دوره در مرکز این فشارها قرار داشت و در عین حال رسالت ایشان آن بود که تا در این رابطه با کمک شاگردانی که از دوره امام باقر و امام صادق علیهماالسّلام تربیت یافته بودند یک نوع تعادل و توازن فکری میان شیعیان برقرار کنند، طبعاً عباسیان هم نمیتوانستند تشکّلی به نام شیعه را با رهبری امام بپذیرند و این مهمترین عاملی بود که آنها را وادار کرد تا امام را تحت فشار بگذارند.
* مواضع و مبارزات سیاسی امام کاظم علیهالسلام در مقابل حاکمان عباسی چگونه بود؟
با توجّه به اینکه ائمه اطهار علیهمالسّلام بر لزوم رعایت تقیه تأکید میکردند و میکوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبری آن را به طور پنهانی اداره کرده و از خطرات حفظ کنند، طبعاً این وضعیت سبب میشد تا تاریخنویسان به خوبی از حرکات سیاسی ائمه علیهمالسّلام آگاهی داشته باشند؛ از طرفی در نوشتن اینگونه مطالب نیز اغلب، جانبداری حکومت برای آنها مهم بود؛ لذا برای آگاهی دقیق از مواضع سیاسی ائمه علیهالسلام چند عامل مهم است؛ اول درک درست شرایط زمان و رفتار حاکمان و دوم مطالعه، آگاهی و تحقیق دقیق و کامل از سیره ائمه علیهالسلام.
اما بیشترِ برخورد و موضعگیری امام هفتم با هارون الرشید بود؛ هر چند که آن حضرت معاصر با چهار خلیفه عباسی بود و برخوردهایی هم با سایر خلفاء داشت، اما در برابر ظلم و ستم و بیتوجّهی خلفای وقت به اصول دین و سنّت نبوی عکس العمل نشان داده و حتّی در این باره تهدید به قتل شد و به زندان نیز افتاد.
روایتی شنیدنی از حُسن خلق امام کاظم(ع)درخواست امام کاظم(ع) از خدا در لحظات آخرانصاریان: در فرصت خانهنشینی سیرۀ معصوم(ع) را الگو قرار دهیم/امام کاظم(ع) به دنبال خلوتی برای عبادت بوددر عصر خلافت منصور عباسی، امام علیهالسّلام به درخواست منصور در مجلسی که در روز عید برگزار کرده بود و در آن مجلس هدیهها و اموالی بذل و بخشش میشد، حضور داشت و در مقابل این عمل فرمود که من از اخبار رسول الله صلّی الله علیه و آله درباره اینگونه بذل و بخششها چیزی نیافتم که تأکیدکنندۀ عمل تو باشد. امام از طرف منصور مجبور میشود که در مجلس نشسته و هدایای مردم را بگیرد، در این حال مردی وارد میشود و میگوید: ای پسر دختر رسول الله صلّی الله علیه و آله، من از مال دنیا چیزی ندارم اما جدّم سه بیت شعر در رثای جدّ تو حسین بن علی علیهالسّلام سروده است، میخواهم آن را بخوانم، امام اجازه داد که شعر خوانده شود و بعد از خواندن شعر اموال زیادی که تحت اختیار امام بود به آن مرد میبخشد(3) این عمل در آن جمع بیانگر این است که امام خواست نام و هدف امام حسین علیهالسّلام که همیشه قرین مبارزه با ظلم و طاغوت بود زنده بماند؛ آن هم در در سختترین شرایط خفقان سیاسی که عباسیان به وجود آورده بودند.
امام کاظم علیهالسّلام با تربیت شاگردانی مورد اعتماد و وثوق و فرستادن آنها میان مردم و آگاه کردن مردم نسبت به حقّانیت ائمه علیهمالسّلام سعی در زنده نگه داشتن تشیع و گسترش آن میکرد و در برابر شبهاتی که از طرف خلیفه و دیگران ایجاد میشد پاسخ میداد و با خوشگذرانی خلیفه مخالفت میکرد. در این رابطه جواب امام به مهدی عباسی که میگفت حرمت شراب در قرآن نیامده است جالب است.
امام علیهالسّلام فرمود: خداوند در قرآن از حرمت خمر یاد کرده و آن را در سوره اعراف با عنوان «اثم» آورده است(4) که اثم حرام است. در سوره بقره نیز فرمود: پیغمبر! از تو دربارۀ شراب و قمار میپرسند. بگو در آن (اثم کبیر) (گناهی بزرگ) و سودهایی برای مردم است و گناهش از سودش بزرگتر است.(5) اثم در سوره اعراف صریحاً حرام معرفی شده و در سوره بقره در مورد شراب و قمار به کار رفته است، بنابراین شراب صریحاً در قرآن مجید حرام معرفی شده است. مهدی که این جواب کوبنده را از امام علیهالسّلام شنید، بیاختیار گفت: به خدا این فتوا، فتوای هاشمی است.(6)
موضعگیری دیگر امام علیهالسّلام در برابر مهدی راجع به قضیه فدک است که امام با مطرح کردن آن، عوامفریبی خلیفه را آشکار کرد که به عنوان ردّ مظالم در ملأ عام نشسته بود، هرچند که وقتی از حدود فدک باخبر شد و غصبی بودن خلافت را دانست، از ردّ آن ابا کرد.(7)
وقتی مهدی از نفوذ امام هراسان شد دستور زندانی کردن امام علیهالسّلام را داد اما بعد از اینکه معلوم شد امام علیهالسّلام دنبال قیام نبوده از زندان آزاد میشود. حضرت در جواب هادی میفرماید که به خدا سوگند قیام علیه شما اصلاً در شأن من نیست تا بخواهم با شما مبارزه کنم.(8)
تقیّه در دوران امام کاظم(ع) نمود بسیاری داشت
همانطور که قبلاً هم اشاره شد دوره امام با تقیه بود و یاران و شیعیان خود را نیز به تقیه سفارش میکرد و مخفیانه به دعوت مردم و حفظ شیعه میپرداخت. امام موسی بن جعفر علیهالسّلام در مدّت یک سال خلافت هادی عباسی که مصادف با بزرگترین و خونینترین قیام از جانب علویان بود، هر چند مستقیماً وارد قیام نشد اما قرائن و شواهد نشان میدهد که به فرمانده قیام یعنی حسین بن علی (صاحب فخ) رهنمودهایی داد و بعد از شهادت وی نیز از او تعریف و تمجید کرد. طوری که قبل از قیام، امام به حسین بن علی میفرماید: بدان که تو کشته خواهی شد، پس خوب حواست را جمع کن و آماده باش و به کسی اعتماد مکن؛ زیرا مردم تظاهر به ایمان میکنند اما در عمل منافق و فاسق هستند.(9) امام علیهالسلام بعد از شهادت او نیز فرمود: او در حالی که مسلمان صالحی بود و به عبادت پروردگارش قیام و امر به معروف و نهی از منکر میکرد، عمر خود را به پایان برد، او در خانواده خود مانند نداشت.(10) اینگونه موضعگیری امام در برابر قیام صاحب فخ موجب خشم خلیفه شد و حضرت را تهدید به قتل کرد اما تقدیر چنان بود که امام سختیهای زندان هارون را تحمّل کند.
بخش مهم روایات تاریخی درباره امام کاظم و مواضع آن حضرت در برابر هارون الرشید و سختگیری این خلیفه خونآشام نسبت به حضرت است.
* امام کاظم علیهالسلام در برابر اقدامات و سیاستهای هارون چه مواضعی داشت؟
برخی از حاکمان سیاستهای خاصی در قبال ائمه داشتند؛ موضع و شعار عباسیان در ظاهر، انتقام شهدای کربلا و دعوت به رضایت آل محمد صلی الله علیه وآله بود اما در عمل کاملاً بر عکس رفتار کردند؛ لذا مواضعی که ائمه در این شرایط برای حفظ شیعه، دین و جدا کردن خطوط اصلی دین با این جریانهای قدرت مهم بود؛ امام کاظم نیز باید مواضعی اتخاذ میکرد تا هم تشیع در مسیر تاریخ، حیاتش را استمرار دهد و هم مکتب حفظ شود و از طرفی هم انحراف عباسیان را نیز علنی کند تا مردم بفهمند که راه اصلی اسلام رفتار آنان نیست.
امام علیهالسلام شیعیان را سفارس میکرد تمام معاملات و رفتار خود را با خلیفه و نیروهای آن قطع کنند و هیچگونه تعاملی با آنها نداشته باشند، چنانچه به صفوان جمّال که یکی از شیعیان است و شترهای خود را در سفر حج به هارون کرایه داده بود، فرمود که تکیهکننده بر ستمکار، گرفتار دوزخ میشود و هرگونه همکاری با ستمکار حرام است و نباید به آن اعتماد کرد.(11) البته اینگونه موضعگیری امام موجب خشم هارون هم میشد.
سیاست و موضعی که امام در برابر هارون اتخاذ کرد این بود که توسط افراد با ایمان و پرورش یافتۀ مکتب اهلبیت علیهمالسّلام به درون دستگاه خلافت نفوذ کنند و به واسطه این اقدام از تصمیمات درون دستگاه خلافت علیه شیعیان و خود حضرت مطّلع و آگاه شوند. نمونه بارز این موضع را هم درباره علی بن یقطین مشاهده میکنیم(12) که از دوره مهدی عباسی در دستگاه خلافت نفوذ داشته و به مقام وزارت هم رسید، امام این امر را مایه امید شیعیان میدانست.
موضعگیری امام کاظم علیهالسّلام در برابر خلفای معاصر خود عبارت بود از کوبیدن خلفاء و مبارزه با آنها، اما نوع مبارزه قیام مسلحانه نبود بلکه عبارت بود از: منصرف کردن مردم از خلفاء و علنی کردن باطل بودن خلافت آنها و روشهای دیگر که جامعه را بر ضدّ خلفاء سوق میداد. امام علیهالسلام این روش را حتی در زندان هم ادامه میداد و با رفتار، گفتار و عمل خویش زندانبانها را مجذوب خویش میکرد و آنان نیز بعد از مدّتی مرید امام میشد. با مردم نیز طوری رفتار میکرد که شیفتۀ اخلاقش میشدند و لذا خلفای عصر به امام حسادت میورزیدند، احساس خطر میکردند و امام علیهالسّلام را در تنگنا قرار میدادند. با اینکه امام در ظاهر هیچ قیام و انقلابی نمیکردند اما دلهای مردم را تسخیر کرده بودند و نفوذ معنوی فوقالعادهای داشت.
* درباره امام کاظم علیهالسلام گفته شده حضرت در زندان شهید شد. آیا ایشان تحت شکنجه بود؟
شهادت امام کاظم علیهالسّلام به وسلیه سمی بود که در غذای حضرت ریختند و حتی گفته میشود به وسیله خرمای مسموم بوده که به وسیله «سندی بن مشاهک یهودی» انجام شده است و بعد از شهادت هارون، بزرگان و فقهاء اهل بغداد را جمع کرد و آنها را شاهد گرفت که حضرت با مرگ طبیعی از دنیا رفته است.(13)
بنابراین برای اینکه پیش مردم رسوا نشود باید غل و زنجیر را از جسم حضرت جدا کرده باشد و دیگر اینکه چنین مطلبی در کتب معتبر شیعه نقل نشده است که تابوت سنگینی کند و بعد ببینند که زنجیر در پای مبارک حضرت وجود دارد و اما اصلِ جریانِ بسته بودن پاهای حضرت به غل و زنجیر را میتوان از فرازی از صلواتی که شیخ عباس قمی ـ رحمةاللهعلیه ـ از سید ابن طاووس نقل میکند فهمید که حضرت زیر شکنجه بوده است؛ میفرماید:
«و المعذّب فی قعر السجون و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود؛ درود بر موسی بن جعفر، آنکه در قعر زندانها و تاریکی سیاهچالها شکنجه میشد و ساق پاهایش به وسیله حلقههای زنجیر زخمی شده بود.»(14) پس بسته شدن امام کاظم در زندان با کُنده و زنجیر دلیل برشکنجه حضرت بوده است.
1ـ شیخ مفید، الارشاد، ج 2، قم، مؤسسه آل البیت ـ علیه السّلام ـ ، چاپ اول، 1413، ص 215.
2ـ علامه مجلسی، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، چاپ هفتم، 1378، ص 896.
3ـ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ـ علیهم السّلام ـ ، چ2، قم، مکتبه علامه ، بیتا، ص 381 ـ 379.
4ـ سوره اعراف، آیه 33.
5ـ سوره بقره، آیه 219.
6ـ کلینی، فروع کافی، ج6، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ دوم، 1362، ص 406.
7ـ شیخ طوسی، التهذیب، ج4، طبع نجف، 1377 ق، ص 148.
8ـ همان، ص 264.
9ـ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، نجف، مطبعة حیدریه، چاپ اول، 1965 م، ص298 ـ 297.
10ـ همان، ص 302.
11ـ شیخ طوسی، رجال کشی، تصحیح مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، بیتا، ص 441.
12ـ مجلسی، بحارالانوار، ج 48، بیروت، مؤسسة الوفا، چاپ اول، 1403، ص 136.
13ـ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دوّم، نشر آل البیت، 1416، چاپ مهر قم، چ 2، ص 1215.
14ـ شیخ عباس قمی، انوارالبحیه، چاپ اوّل، مؤسسه نشر اسلامی، جامعه مدرسین، ص206.
انتهای پیام/
R1410/P/S4,37/CT2 واژه های کاربردی مرتبط اهل بیت علیهم السلام امام موسی کاظم (ع)منبع: تسنیم
کلیدواژه: اهل بیت علیهم السلام امام موسی کاظم ع اهل بیت علیهم السلام ماه رجب امام موسی کاظم ع امام کاظم علیه الس لام امام کاظم علیه السلام امام علیه الس لام علیه الس لام موضع گیری امام علیهم الس لام موسی بن جعفر بعد از شهادت امام کاظم ع ائمه علیه الله علیه آن حضرت امام ع چاپ او
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۲۷۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تربیت شاگرد و روحانی مبارز
به همین علت همانطور که در سند ساواک هم آمده بود، امام در حوزه به تدریس فلسفه و فقه و اصول و اخلاق و تالیف مشغول گردیدند و از محضر ایشان روحانیون بسیاری برخوردار شده و درس گرفتند، روحانیون و طلابی که هریک بعدها از مبارزین و انقلابیون فعال در پیشبرد نهضت و انقلاب اسلامی بودند. امام از سالها قبل درس اخلاق را به منزله مدرسهای برای آمادهساختن طلاب جوان جهت مبارزه پیگیر و خستگیناپذیر شروع کرده بودند و از این راه به سایر طبقات و اقشار اجتماعی نیز آگاهی سیاسی میبخشیدند. درواقع دیدگاههای سیاسی خود را در این درسها مطرح میکردند. بسیاری از روحانیون مبارز ازهمین کلاس اخلاق حضرت امام، درس مبارزه و انقلاب را آموختند و بعد از آن وارد عرصه نهضت شدند.در شرایطی که اهم فعالیت حضرت امامخمینی(ره) درسالهای مابین۱۳۰۰هجری شمسی که به حوزه علمیه قم آمدند وتحصیل خود راپی گرفتندتا۱۳۴۰ که بهطورعلنی وارد مبارزات سیاسی شدند، پیرامون فراگیری و تدریس علوم مختلف اسلامی و فقهی و تربیت و پرورش شاگردان و روحانیون وطلاب مبارز میگذشت؛ یعنی مبارزه ریشهای و مبتنی بر پایههای محکم ایدئولوژیک، آگاهیهای تاریخی ــ اجتماعی و سیاسی، اما در همان دوران هم از موضعگیریهای سیاسی در موارد تعیینکننده غافل نبودند.در طول نهضت ملی شدن صنعت نفت، امام بیشتر به پیگیری مسائل حوزه و کار تدریس و تالیف و مشاوره با آیتا...بروجردی و تقویت دستگاه مرجعیت مشغول بودند. ایشان در اندیشه اصلاح حوزه بودند، اگرچه در کنار آن سالهای پرحادثهای میگذشت؛ جنجال قرارداد کنسرسیوم، درگیریهای حزب توده، ترورها و اختلافات جناحهای ملی و مذهبی نهضت و...ولی بهدلیل عدم همراهی آیتا...بروجردی با آیتا...کاشانی، حوزه علمیه قم و روحانیونش تقریبا از این جریانات به دور بود.امام خمینی(ره) و ولایت
حضرت امامخمینی(ره)با توجه به تجارب تاریخی اسلام خصوصا در تاریخ معاصر و مبارزات موثر علما و روحانیونی همچون مرجع تقلید میرزای شیرازی در نهضت تنباکو و ملا محمدکاظم آخوند خراسانی وآیات دیگردرنهضت عدالتخانه و انقلاب مشروطیت، همچون سیدجمالالدین اسدآبادی دریافته بودند مبارزات مردم مسلمان ایران علیه استبداد و استعمار تنها در زمانی به نتیجه خواهد رسید که از بنیانی دینی برخوردار بوده و با رهبری و هدایت روحانیت و بهخصوص مرجعیت اسلام انجام پذیرد.طبعا آن روحانیتی که بتواند مردم مسلمان را هدایت کرده و درعینحال از تفکر عمیق دینی و پشتوانه علمی اسلامی نیز برخوردار باشد، بایستی در حوزههای علمیه تربیت میشد و از دریای علم و معرفت اسلامی سیراب میگردید. پس نخستین شرط تربیت چنین روحانیتی، رشد و بقای حوزه علمیه قم در مقابل سیل بنیانکن تهاجم فرهنگی استعمارگران و فشار و زور رژیم پهلوی بود که از زمان تاسیس، بنا به اساس طرح صهیونیستی بنیادگذاریاش، انهدام حوزههای دینی را در دستورکار خویش قرار داده بود.در شرایطی که برنامههای ضداسلامی و سرکوب و اختناق رضاخانی، حوزه علمیه قم را به نهایت ضعف رسانده و در آستانه اضمحلال قرار داده بود، امام ضرورت حضور مرجعی جامعالشرایط را برای مرجعیت عامه و ریاست حوزه علمیه قم احساس میکردند. ضرورتی که پس از درگذشت آیتا...العظمی حاجشیخعبدالکریم حائرییزدی، تقریبا بدون پاسخ مانده بود و حضور مراجع ثلاث یعنی آیتا... سیدمحمد حجت و آیتا...سیدصدرالدین صدر و آیتا... سیدمحمدتقی خوانساری نتوانسته بود وحدت حوزه را دربرابر هجوم بیامان دشمنان دین و کشور حفظ نماید.امام بحق میدانستند که با حوزهای متزلزل، آسیبپذیر و ضعیف نمیتوان با توطئههای اسلامزدایی استعمار و رژیم شاه مقابله نمود و فقیه جامعالشرایط، باشهامت و آگاهی را میطلبد تا با تبدیل آن حوزه علمیه آشفته به پایگاهی استوار برای پرورش اندیشمندانی وارسته و اسلامشناسانی فرهیخته و پاکباز، کانون گرم نهضت اسلامی را جهت رویارویی با خطرهایی که اسلام و استقلال کشور را تهدید میکند، برپا سازد.از همین رو بود که حضرت امام(ره)درسال۱۳۲۳ بهعنوان یکی از شخصیتهای مطرح حوزه علمیه قم، برای یکپارچه کردن حوزه تحتزعامت مرجعی واحد، در دعوت آیتا... بروجردی به قم نقش اصلی را ایفا کردند و پس از درگذشت آیتا... سیدابوالحسن اصفهانی (مرجع تقلید شیعیان در کاظمین) در۱۳آبان۱۳۲۵ و حاجآقا حسین قمیطباطبایی (سرپرست حوزه علمیه نجف) در ۱۷ بهمن همان سال، بیشترین تلاش را جهت مرجعیت عامه آیتا... بروجردی به عمل آوردند.سابقه مبارزاتی آیتا...بروجردی علیه رضاخان و حرکتش از بروجرد بهمنظور سرنگونی حکومت ضداسلامی رضاخان از نگاه امام پنهان نبود و اینکه خود مرحوم بروجردی به مناسبتی اظهار کرده بود: «من هرگز در قبال خلافکاریها و قانونشکنیهای دستگاه حاکمه ساکت نمینشینم.»
وهمین موضوع به زندان افتادن ایشان منجر شد، مد نظر امام قرار داشت. ازهمین رو حضرت امام(ره) اطمینان داشتند حضور آیتا...بروجردی در صدر حوزه علمیه قم میتواند وحدت و یکپارچگی لازم را در حوزه علمیه قم پدید آورده، قوام و استحکام لازم را به آن ببخشد و در برابر هجمه شاه و اعوان و انصارش بیمهاش سازد.امامخمینی(ره) در تمام دوران زعامت آیتا... بروجردی بر حوزه علمیه قم، کوشش فراوانی به خرج دادند که علیرغم موانع و دشواریهای متعددی که پیرامون آیتا... بروجردی قرار داشت، حقایق را به گوش آن مرحوم برسانند، اوضاع و شرایطی را که در کشور جریان دارد و نقشههای گوناگونی که از سوی رژیم شاه و اربابان خارجیاش علیه اسلام و استقلال ایران طرح میشود را به ایشان اطلاع دهند و تا آنجا که ممکن است او را از جریان امور آگاه سازند. آیتا... بروجردی نیز به نظرات و پیشنهادات امام توجه میکرد و به ایشان اعتماد و اطمینان ویژهای داشت و در مواقع حساس با امام تماس گرفته و مشورت میکرد.حاجآقا روحا...(عنوانی که امام در آن زمان در حوزه علمیه به آن معروف بودند) به مثابه نماینده و مشاور سیاسی آیتا... بروجردی، یکی از مورد اعتمادترین علمای حوزه نزد ایشان بهشمار میآمدند. چنانچه بارها از سوی آیتا... بروجردی بهعنوان نماینده تامالاختیار به ماموریتهای مهمی رفتند ازجمله هنگامی که رژیم قصد برپایی مجلس موسسان و تغییراتی در قانوناساسی همچون تفویض اختیار انحلال مجلسین به شاه را داشت، حضرت امام بهعنوان نماینده آیتا... بروجردی علاوهبراینکه با منوچهر اقبال، نخستوزیر وقت دیدار نمودند، ماموریت یافتند با شاه ملاقات کرده و نگرانیهای حوزه علمیه قم را از این تغییرات اعلام کنند.حتی در سفری که آیتا...بروجردی به مشهد داشت، امام را بهجای خود، مسئول اداره حوزه کردند، درحالیکه افراد مسنتر و معروفتری همان زمان در حوزه علمیه قم حضور داشتند. سندی از ساواک نشان میدهد که وقتی خبرنگار مجله ترقی در سال ۱۳۳۱ (دوران صدارت دکتر مصدق) سراغ آیتا... بروجردی میرود تا از ایشان درباره کشتهشدگان تظاهرات همان سال بپرسد، آیتا... بروجردی در پاسخ اظهار میدارد که بروید از نماینده رسمی من، آیتا... خمینی سؤال کنید که خبرنگار نشریه یادشده با حضرت امام تماس میگیرند.امام ضمن اینکه در آن شرایط و علیرغم تاکید آیتا... بروجردی بر کنارهگیری از مسائل سیاسی، جهت حفظ وحدت حوزه علمیه قم تحت زعامت مرجعیتی واحد، نهایت سعی خود را برای حفظ احترام و روشهای آیتا...بروجردی مبذول میداشتند، اما درعینحال بهدنبال برنامه درازمدت خویش جهت سامانیافتن حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۸ با همراهی برخی دیگر از مدرسین حوزه، طرح اصلاح حوزه را با هدف ایجاد نظم و تشکیلات، به آیتا... بروجردی ارائه کردند که به علت مخالفت برخی از اطرافیان ایشان، به انجام نرسید.
اما سؤال مهم که اغلب در ذهن برخی پرسشگران مطرح میشود، آن است که چرا امامخمینی(ره) در دوران حیات آیتا... بروجردی، نهضت خود را آغاز نکردند (چنانچه نخستین موضعگیریهای علنی سیاسی امام علیه رژیم شاه پس از وفات آیتا... بروجردی اعلام میشود). چرا علیرغم ناسازگاری برخی مواضع سیاسی و اجتماعی امامخمینی با آیتا... بروجردی، هیچگاه آن مواضع را آشکار نساختند.