سخنرانی پنج دقیقهای پادشاه سعودی هیچ چیز جدیدی جز بدبینی درباره آینده نداشت
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۳۷۵۰۶
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه اینترنتی رأی الیوم در مقالهای به قلم عبدالباری عطوان نوشت: همان طور که سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی در سخنرانی روز پنجشنبه خود درباره خطرات ویروس کرونا گفت عربستان تنها کشوری نیست که طی روزهای آینده با شرایط دشواری مواجه خواهد شد بلکه همه کشورهای حاشیه خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی هم با این مشکلات مواجه خواهند شد؛ زیرا این ویروس را میتوان در چارچوب اسلحه کشتار جمعی برشمرد و هر احتمالی درباره نتایج خطرناک آن وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنرانی کوتاه و پنج دقیقهای پادشاه سعودی هیچ چیز جدیدی جز لحن بدبینانه درباره آینده نداشت. وی به جنگ نفتی ریاض علیه روسیه، بازداشت ۲۰ تن از شاهزادگان و از همه مهمتر برادران کوچکترش احمد بن عبدالعزیز و محمد بن نایف ولیعهد سابق و همچنین کسری شدید بودجه سعودی نپرداخت.
سخنرانی پادشاه سعودی در این برهه زمانی از چند بُعد اهمیت دارد؛ نخست پادشاهی وی، دوم پیامش خطاب به ملت عربستان و سوم پیام او به کشورهای منطقه و جهان.
بیشتر بخوانید: دستگیری و ترور، تقلای بنسلمان برای حفاظت از تاج و تخت
عربستان با بحرانهای متعددی مواجه است که زمینه را برای ترویج شایعات فراهم میکند که نزاع شدید در خاندان آل سعود بر سر قدرت، افزایش مخالفت با حکومت بن سلمان و تسلط او بر همه موسسات حکومتی و سیاستهای بی پروای وی مهمترین آنهاست. جدیدترین سیاستهای نسنجیده بن سلمان، بر اساس گزارشهای غربی بازداشت رقبای خود یعنی شماری از شاهزادگان و بیش از ۲۰۰ مسئول و تاجر به اتهام فساد و ورود به جنگ نفتی علیه روسیه بود؛ آن هم در زمانی نادرست یعنی زمانی که به سبب کاهش تقاضای جهانی بر اثر شیوع ویروس کرونا، قیمت آن کاهش یافته است.
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که جنگ یمن به نفع جنبش انصارالله به پایان خود نزدیک میشود و دولت (مستعفی) در حال از دست دادن مشروعیت خود است که ریاض از پنج سال پیش میخواست قدرت را به این دولت بازگرداند. این در حالی است که این اتفاق نیفتاده است. به ویژه پس از سقوط استان الجوف که هم مرز با عربستان است، شاید هرگز این اتفاق نیفتد.
شاید هدف از سخنرانی پادشاه سعودی در این برهه زمانی، در ابتدا اطمینان خاطر دادن به شهروندان عربستانی مبنی بر سلامت وی و تأکید بر نادرستی شایعات در خصوص احتمال کناره گیری او از قدرت به نفع پسرش باشد. وی میخواست بر این موضوع تاکید کند که همچنان او به منزله مرجعیت قانونی حکومت سعودی است، به این امید که نگرانی حاکم بر این کشور و نگرانیهای اقتصادی و سیاسی درباره آینده سعودی را به ویژه پس از انتشار دو گزارش درباره احتمال ورشکستگی سعودی کاهش دهد؛ نخست گزارش مجله تخصصی «اویل پرایس» در حوزه نفتی که پیش بینی کرد این ورشکستگی طی سه سال اتفاق خواهد افتاد. در دومین گزارش، صندوق بین المللی پول با احتیاط بیشتر اعلام کرد احتمالا عربستان سعودی سال ۲۰۳۴ به سبب کاهش گسترده تقاضای نفت با ورشکستگی روبهرو میشود.
بحران واقعی فراروی همه کشورهای عربی مرحله پس از کروناست؛ به طوری که هیچ کس نمیتواند پیش بینی کند منطقه و جهان در چه شرایطی خواهد بود. جنگ نفتی کنونی بر کشورهای حاشیه خلیج فارس تأثیر خواهد گذاشت و احتمالا مصر وارد جنگ بر سر آب به سبب سد النهضه شود؛ سدی که احداث آن طی چند ماه تکمیل خواهد شد. بعید نیست که کشوری مانند قطر زیر فشارهای مالی و سیاسی گسترده ناشی از تحریمها و همچنین برگزاری رقابتهای جام جهانی فوتبال قرار گیرد. همین موضوع درباره نمایشگاه اقتصاد جهانی اکسپو که قرار است اکتبر در دبی برگزار شود، گفته میشود؛ نمایشگاهی که چه بسا به تأخیر بیفتد یا حتی لغو شود.
اوپک با زیان بیش از ۴۵۰ میلیارد دلاری به سبب جنگ نفتی مواجه شد؛ جنگی که بن سلمان به راه انداخت و طی آن، برخی کشورهای عربی مانند الجزایر، لیبی به عربستان، کویت و امارات پیوستند. قطر از این اقدام عقب نشینی کرد و پادشاهی عمان هم ترجیح داد خارج از میدان بایستد.کشورهای عربی مهمترین قربانیان این جنگ نفتی هستند؛ به ویژه کشورهایی مانند الجزایر، پادشاهی عمان و بحرین که صندوقهای حاکمیتی ندارند و همچنین لیبی به سبب به سرقت رفتن بیشتر ذخایر مالی آن از طریق فساد، به شدت تحت تأثیر این جنگ قرار خواهند گرفت.
پادشاه سعودی از روزهای دشوار به سبب کرونا خبر داد و ما از روزهای دشوارتر به سبب کسری بودجه، افزایش مالیات، افزایش هزینههای خدمات، افزایش میزان بیکاری، کاهش سطح زندگی، افزایش قیمتها و به عبارتی دیگر آغاز ریاضت اقتصادی و شکست در تلاشها برای متنوع کردن راههای کسب درآمد و یافتن جایگزین برای درآمدهای نفتی سخن میگوییم و در برخی مواد استثنائی مشخص، احتمال ناآرامیهای داخلی نیز وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: عربستان سعودی ملک سلمان تحولات خاورمیانه کشور های عربی پادشاه سعودی جنگ نفتی بن سلمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۳۷۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
المیادین: ایران قواعد جدیدی را به آمریکا و اسرائیل تحمیل کرد
«ایران با استفاده از بخش اندکی از قدرت و تواناییهای خود معادلات بازدارندگی جدیدی را در برابر واشنگتن و تلآویو ترسیم کرده و پیامدهای استراتژیکی را ایجاد کرده که بر آینده منطقه و هرگونه رویارویی در آینده تأثیر خواهد گذاشت.»
به گزارش ایسنا، بعد از پایان وضعیت انتظار بینالمللی و منطقهای برای پاسخ ایران به حمله به کنسولگری این کشور در دمشق که حدود دو هفته طول کشید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران عملیاتی را انجام داد که نظیر آن در تاریخ قدیم و جدید کم است و با این مسئله منطقه به طور کامل وارد یک بستر جدید شد که عنوان آن تقابل مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی است.
المیادین با بیان این مطلب افزوده است: در این رویارویی از همان دقایق اولیه مشخص شد که رژیم صهیونیستی ضعیفتر از آن است که بتواند به تنهایی با یک استراتژی کامل و حملهای با قابلیتهای متنوع از سوی طرفهای محور مقاومت مقابله کند.
اگر آمریکا، فرانسه، انگلیس و اردن نبودند پیامدهای حمله ایران بسیار بزرگتر بود. امروز آمریکا در خاورمیانه متلاشی شده و رژیم صهیونیستی رسوا شده است. این توصیف مجله اکونومیست و سایت واللا است که توضیح میدهند چگونه ایران قبل از عملیات اخیر و بعد از آن توانست از قدرت بازدارندگی علیه واشنگتن و تلآویو استفاده کند.
با اینکه ایران در عملیات «وعده صادق» از بخش اندکی از قدرت خود استفاده کرد تحلیلگران و مسئولان صهیونیست در این مسئله اتفاق نظر دارند که ایران از رژیم صهیونیستی نمیترسد بلکه به تواناییهای خود اعتماد دارد و قواعد بازی را تغییر میدهد.
این تحول بعد از بیش از سه دهه اتفاق میافتد. تاکنون هیچ کشوری جرأت نکرده به مرزهای رژیم صهیونیستی نزدیک شود چه برسد به اینکه بتواند حملهای را در داخل آن انجام دهد.
طبق گزارش فایننشال تایمز با این حمله ایران خط قرمزی را شکست و به مقامات صهیونیست این مسئله را فهماند که ایران آمادهتر از چیزی است که آنها فکر میکنند و آماده است در صورت لزوم عواقب جنگ را تحمل کند.
چهار سال پیش کمی بعد از ترور شهید سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران توسط واشنگتن، ایران همین کار را با آمریکا کرد و قواعد جدیدی را علیه این کشور تحمیل کرد.
حمله به پایگاه عین الاسد؛ شکستن خطوط قرمزاز زمان حمله ژاپن به بندر پرل هاربر در سال ۱۹۴۱ اتفاق نیفتاده که یک کشور حملهای را به پایگاههای نظامی آمریکایی انجام دهد و واشنگتن جنگی را علیه آن آغاز نکند یا سرزمین آن را اشغال نکند، اما در یک حادثه تاریخی ایران سال ۲۰۲۰ پایگاه عین الاسد را در واکنش به ترور شهید سلیمانی هدف قرار داد. از آن زمان صحبتهای غرب درباره کاهش سطح بازدارندگی آمریکا در خاورمیانه افزایش یافته است.
در آن زمان پایگاه آمریکا با ۱۳ موشک بالستیک در طول ۸۰ دقیقه هدف قرار گرفت که آسیبهای بزرگی را به تاسیسات نظامی آن وارد کرد. این حمله بزرگترین حمله بالستیک علیه آمریکاییها بود، زیرا هیچ نیروی زمینی قبلا در معرض این مقدار موشک بالستیک قرار نگرفته بود. درباره عین الاسد حمله ایران نشان دهنده جرأت زیاد این کشور بود. این نخستین باری بود که یک کشور این پایگاه را که در سال ۱۹۸۰ ساخته شده است، هدف قرار داد. بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سرباز آمریکایی در این پایگاه هستند و از نظر حجم دومین پایگاه بزرگ در عراق محسوب میشود.
پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی؛ فصلی جدید برای رقبای قدیمیدر طول ۲ هفته رژیم صهیونیستی با نگرانی زیاد منتظر پاسخ ایران بود تا اینکه ۱۴ آوریل عملیات وعده صادق اتفاق افتاد و گروهی از پهپادها و موشکهای ایرانی در آسمان فلسطین اشغالی به پرواز درآمده و مقرهای نظامی صهیونیستها را هدف قرار دادند. ایران در این گام بیسابقه خود خط قرمزی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم کرده و یک معادله جدید را تحمیل کرد که محتوای آن این است که هرگونه حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران با یک پاسخ مستقیم مواجه خواهد شد و این مسئله فصل جدیدی را برای این دو رقیب قدیمی باز میکند.
این اتفاق در حالی میافتد که ایران از بهترین و تمام ظرفیتها و تواناییهای خود استفاده نکرده است. این یعنی تهران قادر است در صورت حمله دیگری از سوی رژیم صهیونیستی یک پاسخ مضاعف دهد. با اینکه رژیم اشغالگر، غرب و کشورهای عربی که با این رژیم سازش کردهاند، برای کاستن از اهمیت و حجم دستاورد ایران تلاش زیادی کردهاند، رونین برگمن، خبرنگار نزدیک به موساد گفت: اگر وقایع دیدارهای این هفته ثبت شده و به صورت مستقیم در یوتیوب پخش شود میبینیم که چهار میلیون نفر یعنی نیمی از شهرک نشینان اراضی اشغالی به دنبال راه فرار هستند.
پایگاههای هدف قرار گرفته در حمله ایرانحمله ایران علیه رژیم صهیونیستی توانست از سامانههای دفاعی غربی و اردنی عبور کند که برای رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی آماده شده بودند. ایران با این حمله توانست به پایگاه نواتیم و مقر اطلاعاتی در جبل الشیخ آسیبهایی وارد کند. این پایگاه هوایی که یکی از مهمترین اهداف بود ۱۱۰۰ کیلومتر از خاک ایران فاصله دارد و در مسافت ۱۵ کیلومتری جنوب شرق شهر بئر السبع واقع است و مقر اصلی جنگندههای اف ۳۵ است. این پایگاه فرودگاهی سه باند دارد که اخیرا برای استقبال از این نوع جنگندهها بازسازی شده است و با رادار ایکس باند فعالیت میکند که قادر به کشف تهدیدات هوایی از مسافت ۵۰۰۰ کیلومتری است.
همچنین این پایگاه یکی از مقصدهای اصلی اراضی اشغالی است که از طریق پل هوایی آمریکا از هفت اکتبر سلاح به آنجا منتقل میشود، اما مقر اطلاعاتی در جبل الشیخ در ارتفاع ۲۱۰۰ متری است و یگان ۸۲۰۰ که بزرگترین یگان در ارتش رژیم صهیونیستی است در آنجا فعالیت میکند. این پایگاه شامل تجهیزات نیروی هوایی است و از طریق آن عملیات شنود با هدف استخراج اطلاعات صورت میگیرد.
پاسخهای ایران با پیامدهایی استراتژیکایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی واکنشهای فوری به حملاتی که در معرض آن قرار گرفته، نداشته است و «صبر استراتژیک» را دنبال کرده و طرحهای خود را با دقت ترسیم میکند، اما یک هفته بعد از ترور شهید سلیمانی موشکهای ایران به سمت پایگاه عین الاسد شلیک شد و بعد از دو هفته از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق پهپادها و موشکهای ایرانی اراضی اشغالی را هدف قرار دادند.
در هر دو مورد اهمیت پاسخ ایران در پیامدهای استراتژیکی است که شامل تقویت بازدارندگی ایران و ترسیم مجدد توازن منطقهای و بینالمللی در تعامل با ایران است.
این دو پاسخ ایران قدرت تهران را برای مقابله با یک ابرقدرت جهانی به اسم آمریکا و اسرائیل که تعدادی از قدرتهای جهانی و منطقهای از آن حمایت میکنند ثابت میکند. این پاسخها که همراه با حملات دقیق و سنجیده از مسافتهای دور بود، واشنگتن و تل آویو را مجبور میکند تا پیش از آنکه بخواهند هرگونه تجاوزی علیه ایران انجام دهند، خوب فکر کنند به ویژه اینکه ایران تأکید کرده که پاسخ این کشور به هرگونه حمله آتی اسرائیل شدیدتر و ویرانگرتر خواهد بود و در هرگونه درگیری آتی خطر تنها علیه پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه یا اسرائیل نخواهد بود بلکه احتمالا زیرساخت حیاتی شرکای واشنگتن که تسهیلاتی را به رژیم اشغالگر در حملاتش ارائه میکنند، در معرض خطر و تهدید قرار میگیرند.