تحلیل پیام بهداشتیِ «ما با ماندن در خانه کرونا را شکست میدهیم»
تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۵۴۳۸۴
بحران کرونا یا شیوع ویروس کووید ۱۹، این روزها به یکی از مهمترین و دغدغهمندترین اخبار و سووالات مردم در سراسر جهان بدل گشته است؛ ویروسی که از شرق آسیا شروع شد و به یکباره تمام جهان را قبضه کرد. یک بیماری که برخی آن را بسیار مرگبار و برخی در درجهای کمشدتتر از آنفولانزا عنوان کردند.
این روزها بحث قرنطینه خانگی به صورتی جدی به عنوان درخواستی ضروری از سوی صاحبنظران پزشکی و متخصصان بیماریهایی عفونی مطرح میشود؛ درخواستی از مردم برای در خانه ماندن، به منظور قطع کردن زنجیرۀ بیماری.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درخواستی که در آن با مخاطب قراردادن همه مردم از آنان خواسته شده تا با ماندن در خانه، از شدت و حدّت شیوع این بیماری بکاهند. یکی از مهمترین شعارها در این روزها که افراد با تکرار آن تلاش میکنند تا همراهی خود را با متخصصان حوزه سلامت نشان دهند، شعار ما با ماندن در خانه کرونا را شکست میدهیم است. شعاری که اگرچه از سوی بسیاری از افراد تکرار میشود اما به نظر میرسد که پیروان یکدستی ندارد؛ چنانچه هنوز هم شاهد مسافرتهای نوروزی، خریدهای متعدد، حضور در مراسم و مهمانیها و همه رفتارهایی هستیم که قرار بود تا مدتی معلق شود.
آنچه در ادامه میآید گفت وگوی خبرنگار فرهنگی ایرنا با مریم اسکافی نوغانی، استادیار جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد گناباد) درباره «مفهوم ما» در شعار ما با ماندن در خانه کرونا را شکست میدهیم، است.
اسکافی در ابتدا و در اشاره به وضعیت ناهماهنگی که از جانب مردم در پیروی از هشدار قرنطینه خانگی وجود دارد گفت: سناریوهای مختلف نظریهپردازان از وضعیت شیوع و ریشهکن شدن این ویروس، همگی معتقدند این ویروس در واقع در کنشهای متقابل انسانی بسیار سریعتر انتقال مییابد و نیاز جدی به میزان همکاری مردم دارد که به شکل ماندن در خانه میتواند جامعه را از این وضعیت نجات دهد؛ اما مشاهدات و گزارشها نشان میدهد که چنین نیست و مردم مشارکت لازم را در این موضوع ندارند و عیناً مشاهده میشود که مردم در عمل تعهد و مسوولیتپذیری لازم را به همه اجزاء و محتوای این پیامها ندارند.
وی افزود: سه نکته اساسی و کلی در اکثر این پیامها دیده میشود که شامل رعایت نکات بهداشتی و ایمنی، دستورالعملهای اجرایی مرتبط با سلامتی و ماندن در خانه و بیرون نرفتن است؛ اما آنچه در جامعه مسالهساز شده، این است که بخش سوم که در واقع مهمترین بخش این پیام است، «در خانه ماندن»، بهاندازه کافی رعایت نمیشود. حجم تعاملات و دیدارهای عاطفی و حتی مجالس و مهمانیهای خانوادگی که باید به حداقل و حتی در صورت امکان به صفر برسد در بسیاری از مناطق هنوز به حال خود باقی است و تنها دسته کوچکی از مردم این مسائل را به طور جدی پیگیری میکنند. از اینرو در اینجا هدف ما تحلیل این شرایط و بررسی دلایل احتمالی آن است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر بخواهیم کمی با دقت به برخی اجزای مهم این پیام بهداشتی بنگریم، «ما» در واقع اتحاد و همبستگی و یکی بودن را میرساند یعنی همه ما موظفیم یکدیگر را مانند اجزای یک خانواده یا دستکم یک گروه در راه رسیدن به یک هدف مشترک یعنی شکست کرونا بدانیم. در هر ۲ صورت، چه، «ما» را اجزای یک خانواده و چه «گروه ثانویه» تلقی کنیم، رفتار بسیاری از مردم که به شیوع و همهگیرشدن این بیماری دامن میزند، نابهنجار است، زیرا در صورت اول باید گفت جستجوی کوچکی در شبکههای مجازی نشان داده است که منظور از ما در این پیامها، تنها یک خانواده هستهای متشکل از بانو، شوهر و فرزندان مجرد است که در یک مَسکن مجزا با والدین زندگی میکنند (البته در برخی موارد پدربزرگ و مادربزرگ را هم شامل میشود).
درحالیکه بسیاری از مردم هنوز هم مانند قبل بهطور هفتگی یا هفتهای دو بار به دیدار والدین خود رفته و در خانهتکانی به آنها کمک میکنند، برای احوالپرسی به منزل پدر و مادر یا خواهران و برادران خود رفته و حتی مهمانیهای شام و ناهارشان نیز مانند قبل پابرجاست و جعبههای خالی پیتزا و ظروف یکبارمصرف آنها جلوی درب منزل است.
وی افزود: این دسته هیچیک از سه بخش این پیامها را جدی نگرفته و بیتوجه به زندگی خود ادامه میدهند؛ یعنی در واقع این دسته از مردم با وجود کرونا و اینهمه درخواستهای عاجزانه پیامکی و غیریپامکی از وزارت بهداشت و انواع شبکههای مجازی، هیچ تغییری در تعاملات خود ندادهاند. دستهای دیگر تنها به رعایت نکات بهداشتی بخش اول و دوم بسنده کرده و اگر قبلاً از بیرون غذا میگرفتند، در حال حاضر در خانه غذا میپزند. دستهای دیگر که نگران سلامتی خود و همنوعانشان هستند، سعی میکنند هر سه بخش محتوای اینگونه پیامها را جدی گرفته و حتی بیمسوولیتیهای دیگران را نیز جبران کنند، هرچند غصه میخورند که نمیتوانند مانند قبل معاشرت داشته باشند و قدردان روزهای خوبی هستند که هرروز به دیدار همکاران در محل کار خود میرفتند و به راحتی با آنها گفت و شنود و خنده داشتند؛ اما بهخوبی به خطرات این امر در این شرایط بحرانی واقفاند و از تعامل با دوستان و همکاران خودداری میکنند و حتی اگر مجبورند به محل کار بروند با ترس و سلام و صلوات این کار را انجام میدهند و تعاملات خود را در فضای مجازی محدود کردهاند.
«بالاخره دسته آخر مانند نیروی پلیس و انتظامی و انجمنهای خیریه که جان خود را کف دستشان گرفته و در راه کمک به اعضای جامعه شبانهروز تلاش میکنند و با رعایت همه نکات ایمنی به خدمتگزاری مشغولاند».
اسکافی در ادامه به تشریح این وضعیت پرداخته و تصریح کرد: سووال این است که چرا با وجود این همه اخطار و پیامهای بازرگانی متعدد و متنوع برخی این شرایط را بسیار عادی تلقی کرده و همکاری لازم را ندارند. به نظر میرسد ۲ دلیل دارد: اول اینکه شاید برخی گمان میکنند رعایت ۲ نکته اول در این پیامها کافی است و همین که بتوانند سیستم ایمنی بدن خود را تقویت کرده و نکات بهداشتی را رعایت کنند، دیگر از بروز این بیماری پیشگیری کرده و به همین راحتی واکسینه شدهاند، دیگر کرونا به سراغ آنها نخواهد آمد و میتوانند مانند قبل، زندگی معمول خود را پیش بگیرند؛ در حالیکه به صورت مکرر در پیامها و گزارشهای بیمارستانی و پزشکان آمده است که کسانی مبتلا شدهاند که هیچ علائمی نداشته و فقط از ارتباط با طرف مقابل دچار این بیماری شدهاند و تأکید مؤکد دارند تا مردم از خانههای خود بیرون نیایند، زیرا مهمترین عامل در انتقال و شیوع این بیماری، کنش متقابل با دیگران است؛ پس تا میشود باید از یکدیگر فاصله بگیریم.
وی افزود: دوم، به نظر میرسد درک مردم از «خانه» در پیامِ «در خانه بمانیم» به نوع رابطه اشاره دارد و نه به میزان و چگونگی آن؛ یعنی خانه را مساوی با روابط نزدیک معنا میکنند. چون خانه جای روابط نزدیک و تعاملات عاطفی با تعدادی افراد ثابت و مشخص است و این برداشتِ اشتباه هم بعید نیست. در واقع ظاهراً بخش زیادی از مردم که به این هنجار احترام نمیگذارند، در ذهن خود بر ساختی از نوع روابط در مقابل لفظ «خانه» ساختهاند. در حالی که با این برداشت، در واقع دچار ۲ خطای بزرگتر میشوند که مشاهدات محقق نیز آنها را تأیید میکند. اولین خطا این است که با بیرون آمدن از خانه و دیدار عزیزانشان، در واقع آنها را در معرض ابتلا قرار میدهند که خود نوعی بیاحتیاطی بزرگ است؛ علاوه بر این، به اعضای دیگر خانواده نیز یاد میدهند که این بخش پیام را جدی نگیرند، زیرا تصورشان این است که خودشان و خانوادهشان در سلامتی کامل هستند پس خطری آنها را تهدید نمیکند؛ به راحتی فرزندان خود را میبوسند و در بغل میگیرند و وقتی از آنها سووال میشود چرا مراقبت لازم را ندارند، میگویند «بچهها که کرونا نمیگیرن»، «بیرون نرفتیم از ماشین فقط رفتیم دور دور کردیم دلمون باز بشه»، «بچههام پوسیدند تو خونه» و ...
چهبسا مشاهده شده که برخی از سالمندان که خطر ابتلا برای آنان بیشتر است، به دیدار مغازهدار محل خود رفته و وقتی اعتراض میکنی میگویند: «از خونه تا مغازه حسین آقا همش ۲۰ قدمه، تازه من که ماسک دارم، حسین آقام ماسک داره، هیچی خطری هم نداره»، «حوصلهام سر رفت چقدر تو خوِنه بمونم»، درحالی که با هر بار رفت و آمد به بیرون از خانه، این احتمال کاهش یافته و همه این اعضاء در معرض خطر قرار میگیرند. این رفتارها و طرز تلقیها نشان میدهد پیامها به درستی منتقل نشده است و حتی برداشت اشتباه نیز از آنها میشود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: خطای بزرگتر دوم این است که این افراد اعضای دیگر جامعه که رابطه نزدیکی با آنها ندارند را نیز دچار مشکل کرده و به این ترتیب این ویروس نفر به نفر منتقلشده و شیوع آن افزایش مییابد. شما تصور کنید چطور میتوان مانع کسی شد که در یک هفته ۲ نفر از نزدیکترین اعضای خانوادهاش به آرایشگاه مورد اعتماد محلشان رفتهاند و او بتواند به این کار ترغیب نشود؟ زیرا نفوذ اجتماعی نیز در انجام کنشهای انسانی اثر بسیار قوی دارد. چطور میتوان چنین آرایشگری را از داشتن درآمد و پذیرش مشتریان همیشگی منع کرد و نتیجه آن چه خواهد شد. چطور میتوان به چنین افرادی نشان داد که کارشان اشتباه است. بهاینترتیب قطع زنجیرهای در کار نخواهد بود و هرروز بیشتر به این بیماری دامن زده میشود.
این جامعهشناس در تبیین موارد مطرح شده چنین گفت: شاید بتوان گفت علت اصلی هر ۲ دلیل ذکر شده در یک علت اصلی نهفته است، آن هم ویژگی اجتماعی بودن انسانها و لذت بردن از معاشرت است؛ چون بسیاری از نیازهای اساسی انسان در ارتباط با دیگران رفع میشود. هر شخصی در هرم تعاملات خود، دارای پیوندهای قوی مثل خانواده، بهترین دوستان و اشخاصی است که تعامل مستمر با آنها دارد، کسانی که هرروز با آنها کنش متقابل دارد که دستکم ۷ نفر را تشکیل میدهند [۱]. پس اگر قرار باشد هر کسی با ۷ نفر در این شرایط ارتباط مداوم داشته باشد، چه خواهد شد. در انتهای هرم، همهٔ مردم دیگر، یعنی همان پیوندهای ضعیف ما قرار دارد که به طبع محتوای عاطفی و اشتراک اطلاعات، روابط از بالای هرم تا پایین کاهش و کمیت آن افزایش مییابد.
طبق نظر روانشناسان با کنترل بیرونی و زور و فشار نمیتوان مردم را وادار به نشستن در خانه کرد، بلکه باید سیاستی اتخاذ گردد تا هرکسی خودش بر اعمال و کنشهای خود کنترل درونی داشته باشد و وجدان جمعیاش را در مقابل سلامتی خود و جمع قوی کند و بهعنوان ناظر بر اعمال خود و اطرافیانش حکم یک کنترلکننده اجتماعی را داشته باشد.
وی افزود: همانطور که در مباحث انحرافات اجتماعی نیز مطرح است، شاید بتوان گفت یکی از علل مهم برای وجود تضادهای موجود در جامعه بر سر تعاریف مردم از انجام کنشهای مختلف است. کسی که بهراحتی به میهمانیها و رفت و آمدهای خود در جامعهای با خطر بهداشتی بالا ادامه میدهد، بهاحتمال زیاد کنش خود را نابهنجاری محسوب نمیکند. او نمیداند که عضو جامعهای است که عمل و احترام و پایبندی به هنجارهایی که مربوط به نوع و سبک زندگی انسانی است، در چنین شرایطی از الزامات اصلی برای هر شخصی محسوب میشود که خود را عضو جامعه خود میداند و تخطی از آن نوعی کجرفتاری است.
درواقع شاید بتوان گفت هنوز این باور در مردم بهطور دقیق و واضح شکل نگرفته است که هرکسی، خود را مسوول پایداری، نجات و سلامت خود و همه اعضای دیگر جامعه بداند. به نظر میرسد هنوز برخی مردم نتوانستهاند «ما» را بهطور ملموس و واضح هضم و درک کنند.
اسکافی در واکنش به نقش موثر رسانهها، یادآور شد: بنابراین نقش رسانهها و شبکههای مجازی بار دیگر قوت گرفته و نیاز به مسوولیتپذیری سخت و گسترده آن بار دیگر احساس میشود. در این راستا نباید استفاده از هنر مددکاران اجتماعی و به طور خاص تسهیلگران اجتماعی، درمانگران و روانشناسان اجتماعی را به عنوان پل رابط بین مردم و وسایل ارتباط جمعی نادیده گرفت. در واقع با همکاری این سه گروه اجتماعی با سازمان صدا و سیما، میتوان برنامههایی ساخت تا با استفاده از نفوذ اجتماعی و اقناعسازی برای مردم علاوه بر بهزیستی اجتماعی، دیگرزیستی را نیز آموزش داد.
وی افزود: مردم باید بیاموزند چطور میتوانند از راه دور، هم به خود و خانواده خود خدمت کنند و هم با مراقبت از خود و اعضای شبکههای اجتماعیشان، از فاصله دور به جامعهشان نیز خدمت کنند. این موضوع باید بهعنوان یک حقیقت به شکل بینالذهانی به مردم القاء شود که زندگیکردن در این ۲ جنبه، نوعی خدمت عام است که همه اعضا برای پایداری جامعه و برگشت به حالت تعادل اولیه نیاز مبرم به آن داریم. ما نباید تنها بهزیستی اجتماعی را بیاموزیم، بلکه آموزش دگرزیستی نیز در حال حاضر در جامعه ما کمرنگ است. همچنان که گزارش تصویری خبرنگار ایرنا در تهران نشان میدهد که برخی مردم چنان بیتفاوت از کنار این مساله عبور میکنند که گویی مسالهای به نام کرونا رخ نداده است و به راحتی اذعان میدارند که اصلاً نمیدانند کرونا چیست و شرایط جدید تغییری در زندگی آنان ایجاد نکرده، برخی نیز چنان نگران یکدیگرند که از اینکه دیگران در کوچه و خیابان بدون استفاده از هیچ وسیله بهداشتی حتی نگران حال خود نیستند و یا دستکش و ماسک خود را در پیادهروها رها کرده و میگذرند، غصه میخورند.
البته در این میان دسته دیگری هم هستند مانند نیروی انتظامی و اعضای انجمنهای مردمنهاد که در خدمت مردم جان خود را به کف دست گرفتهاند؛ اما این گزارش بیانگر ناآگاهی بخش وسیعی از مردم است که نیاز است تا بهزیستی و دگرزیستی را با هم و در خدمت متقابل به یکدیگر بهطور بسیار ساده و گامبهگام آموزش ببینند.
این جامعه شناس نقش رسانههای جمعی در بحران کرونا را بسیار موثر خوانده و اعلام کرد: رسانههای جمعی درواقع با ایجاد برنامههای آموزشی پیدرپی میتوانند وجدان جمعی کمرنگ شده و در برخی موارد، ازدسترفته را به آنها بازگردانند، به طوریکه هر یک از اعضای جامعه حکم ناظر بر اعمال خود و همنوعان خود را داشته باشد و بیتفاوتی و ناآگاهی و همکاری نکردن از طرف مردم با شدت بالایی جای خود را به کنترل و نظارت اجتماعی بدهد.
وی افزود: با توجه به اینکه ما در عصر اینترنت زندگی میکنیم، میتوان کاری کرد که تمام پیامهای بازرگانی و تبلیغاتی به دنبال متقاعدسازی مخاطبان و اقناعسازی همگانی باشند. همانطور که تماشای یکدقیقهای یا کمتر برای یک پیام بازرگانی (برای یک برند خاص از یک کالا و محصول) میتواند در خرید ما بهطور مؤثری نقش ایفا کند، اقناعسازی در زمینه سبک زندگی نیز به همان اندازه اثرگذار است. رسانههای همگانی مسلماً میتوانند صرفاً با تعیین رویدادهایی که در معرض تماشا گذاشته میشوند و اینکه چه مدت در معرض تماشا گذاشته میشوند، تأثیری ژرف بر عقاید ما باقی بگذارند.
رسانههای جمعی بالأخص تلویزیون و شبکههای مجازی اعم از تلگرام، اینستاگرام، ایتا و سروش و ... از سهم بالایی در این زمینه برخوردار هستند. ازآنجا که تمامی رفتارهای انسانی همانطور که قبلاً به آن اشاره شد به دلیل مهم اول یعنی پاسخ به نیازهای انسانی رخ میدهند و دوم تمام کنشهای انسانی مبتنی بر اعتقادات و باورهای سهگانه هستیشناسانه، ارزششناسانه و زیباشناسانه بروز میکنند، پس میتوان به طراحی و مفهومسازی شفاف و سادهسازی نیازهای کنونی جامعه در مقابل این معضل، نیاز به امنیت و سلامتی را در راستای دو جزء بهزیستی و دیگرزیستی اجتماعی به اشکال سرگرمکننده، ساده و جذاب طراحی کرد و مردم را متقاعد به رعایت برخی اصول در راستای رسیدن به این نیازهای اساسی نمود و درواقع باورها و اعتقادات مردم را برایشان بازتعریف و مفهومسازی کرد.
اسکافی در برجستگی نقش تبلیغات در جهتدهی به ذهنیت افراد، بیان داشت: در این راستا، تبلیغات، عامل مهم ارتباطی برای تأثیر بر مخاطب و تغییر نگرش، انگیزش، دانش و رفتار او است. این ابزار کارآمد، امروزه یکی از مهمترین ابزارهای انتقال پیام یا معرفی یک هدف نیز به شمار میآید. این اتفاق تا حدودی برای مردم شکل گرفته است ولی ارزیابی کلی آن را در نتیجه میتوان به شکلی که در جامعه توصیف شد، مشاهده کرد؛ بنابراین با توجه به اهداف مهمی که در این زمینه برای نجات از بحران وجود دارد، میتوان تغییراتی در بودجه، شکل و محتوای پیامها و نوع رسانهها و کانالهای ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای آنها به وجود آورد تا مفیدتر و مؤثرتر از گذشته صورت گیرد. آگاهسازی، ترغیب و تشویق، یادآوری، تحکیم روابط و تسریع و ترویج مبادلات از جمله وظایف گوناگون تبلیغات است و ارزیابی و اثربخشی آن بهطور مرتب نیز یک ضرورت است.
وی افزود: درواقع رسانهها با استفاده از فرآیند برجستهسازی، میتوانند مخاطبان را در فضای ذهنی مشترکی قرار دهند و عموم را به همگامی و همراهی با هدف موردنظر فراخوانند. رسانهها بیش از تثبیت ارزشها و هنجارهای موجود در جامعه، میتوانند برای تغییر آن گام بردارند، زیرا در واقع کارکرد رسانه، تغییر ذهنیت و بینش مخاطبان، همسو با اهداف مورد نظر است. این تغییر نگرش از طریق برانگیختن احساس و عاطفه و ارتباط با جنبههای عقلانی افکار عمومی و مخاطبان، زمینهساز بسیاری از رفتارهای انسانی در عرصه اجتماعی و مشارکت عمومی خواهد بود.
«ویژگیهای اخبار عمومی یا پیامهای بازرگانی برای رسیدن به این هدف باید با تأمل و حسابشده باشد. یکی از مهمترین ویژگیهای آن «ارزش تفریحی و سرگرمکنندگی» پیام است که عواطف و احساسات و هیجانات شخصی را درگیر میکند، به طوری که نحوه پخش و فواصل انتخاب شده برای پخش اینگونه پیامها بهنوعی واگیری و سرایت هیجانی بدل شود. عوارض فاجعۀ همکاری نکردن مردم در شدت گرفتن بحران و مختل شدن امور زندگی همه مردم باید در سطح بسیار گستردهتر از قبل نشان داده شود تا به حدی برسد که نشود چند روز تلویزیون یا رادیو را روشن کرد یا روزنامهای را در دست گرفت و مطلبی درباره خطر کرونا در آنها نباشد».
اسکافی در انتها یادآور شد: راهکارهای مؤثر کشورهای دیگر نیز میتواند با همین شدت به طور مرتب منتشر شود تا به صورت یک الگوی تقلیدی برای عموم مردم درآید. چه بسا قبلاً مشاهده شده است سریالها و فیلمهایی در رسانههای جمعی ایران ساخته شده که روز بعد یا چند روز بعد، به تقلید از آن همان اتفاقات به طور متعدد مشابه تکرار شده است. استفاده از سیاستمداران و مسوولان و مدیران، اساتید دانشگاه، متخصصین، پزشکان و پرستاران و در صورت امکان بیماران مبتلا شده به کرونا و گزارشها و مشاهدات انجام شدهٔ متفاوت و متعدد در این زمینه میتواند بسیار اثرگذار باشد.
منبع
[۱] نظریه دانبار درباره تعداد تعاملات افراد و هرم تعاملات در کتاب تسوات و کوزنساو (۲۰۱۲) بهطور کامل شرح داده شده است.
برچسبها کرونا ویروس کرونا سهم_من_در_مهارکرونا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جامعه شناسی پروندهٔ خبری پویش اجتماعیِ سهم من در کرونا کرونا در ایران؛ آخرین اخبار و گزارشهامنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا ویروس کرونا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جامعه شناسی کرونا ویروس کرونا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جامعه شناسی ماندن در خانه رسانه های جمعی شبکه های مجازی نظر می رسد چطور می توان پیام ها یکی از مهم گزارش ها مانند قبل رسانه ها مهم ترین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۵۴۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیام اسیر صهیونیست به نتانیاهو +فیلم
یکی از اسیران صهیونیست در پیام منتشرشده از سوی گردانهای قسام تاکید کرد که نتانیاهو و کابینهاش مشغول خوشگذرانی در کنار خانوادههایشان هستند و این اسیران را به حال خود رها کردهاند.
به گزارش مشرق به نقل از الجزیره، گردانهای قسام (شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس) پیامی تصویری را از یک اسیر صهیونیست منتشر کرد.
این اسیر صهیونیست در این پیام تصویری خطاب به نتانیاهو و کابینهاش گفت: آنچه را از شما انتظار میرود انجام بدهید و ما را همین حالا به خانههایمان بازگردانید. آیا این موضوع برای شما به کاری سخت مبدل شده است؟
وی افزود: بنیامین نتانیاهو، تو و کابینهات باید از خودتان خجالت بکشید؛ زیرا شما در حق من و هزاران اسراییلی دیگر کوتاهی کردید. باید از خودتان خجالت بکشید؛ زیرا ۲۰۰ روز است که ما را رها کردهاید، تمامی اقدامات ارتش شکست خورده است و مواد منفجره نیروی هوایی ارتش نزدیک به ۷۰ اسیر دیگر مانند مرا کشته است.
این اسیر صهیونیست ادامه داد: شما باید از خودتان خجالت بکشید؛ زیرا تمامی پیشنهادهای توافقی را که به شما ارایه شده رد کردهاید. نمیخواهید این کابوس را تمام کنید؟
وی افزود: بنیامین نتانیاهو و کابینه نتانیاهو، در هنگامی که شما به همراه خانوادههایتان مهمانیهای شام را برگزار میکنید، به ما بازداشتیها فکر کنید.
این اسیر صهیونیست خطاب به نتانیاهو و کابینهاش گفت: زمان آن رسیده که مناصبتان را ترک کنید، از وزارتخانهها خارج شوید و خانهشین بشوید.