Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-19@14:36:47 GMT

روایت‌هایی کمترشنیده‌شده از شیوع بیماری در تهران

تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۲۰۵۶۳

روایت‌هایی کمترشنیده‌شده از شیوع بیماری در تهران

«بیشتر از یکصد سال پیش، زمانی که وبا به تهران رسید، ضربه کور بر فقیر و غنی به یکسان فرود آمد؛ همه آنها که باغی خارج از شهر داشتند و همه کسانی که می‌توانستند زیر سقفی کرباسی در بیابان پناه بگیرند از دروازه‌های شمالی به خارج از شهر هجوم بردند. راه‌های منتهی به کوهستان‌ها از جمعیت مهاجر پر بود. زنان سوار بر الاغ‌ها با بچه‌هایی که در چادرهایشان پیچیده بودند و مردان پای پیاده در کنارشان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر جا می‌رفتند بلا در میانشان بود. روی شن‌های بیابان جان می‌دادند و بیماری کشنده را در میان روستاها پراکنده می‌ساختند.»

شاید این روایت «گرترود لاوثین بل» زن دیپلمات اروپایی از روزهایی که تهران درگیر بیماری وبا بوده است، کمی شبیه حال این روزهای ایران و شهر تهران باشد که این بار با ویروس کرونا درگیر شده است و با آمدن نوروز، برخی از مردم به جای قرنطینه در خانه‌هایشان ترجیح دادند سفر را انتخاب کنند اما نه سوار بر الاغ بلکه سوار بر ماشین، زنجیره این ویروس را تا شهرهای دیگر هم بکشند.

«گرترود بل» آن روزها به همراه دایی‌اش «سر فرانک لاسز» که وزیر مختار انگلیس در تهران بود به تهران سفر کرد. حاصل سیر و سیاحت او یادداشت‌هایی با عنوان «pesian pictures» در سال ۱۹۳۸ در لندن چاپ شد. این اثر با نام «تصویرهایی از ایران» توسط بزرگمهر ریاحی به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

این دیپلمات زن درباره تابستان سال ۱۳۰۹ که تهران درگیر بیماری وبا شده، نوشته است: «وبا از مرز ایران گذشته بود. در مشهد بود! قرنطینه سهل‌انگارانه‌ای بر تهران و ناحیه آلوده ایجاد شد و دسته‌های زائرانی که بی‌وقفه به سوی مشهد می‌رفتند از ورود به شهر مشهد منع شدند. آنگاه خبرهای روزانه تلفات پخش شد و شمار قربانیان با سرعت وحشتناکی رو به افزایش داشت. مشهد تقریبا خالی از سکنه شده بود زیرا همه کسانی که جان به در برده بودند به کوه‌ها گریختند. بیماری در دهکده‌ها در حال گسترش به غرب بود. افراد خوشبین سر تکان می‌دادند و زیر لب می‌گفتند «تهران مصون خواهد ماند، محال است به تهران برسد» و سرانجام در یک لحظه راه دریای خزر را تصرف کرد و همچون متخصص جنگی زیرکی شهر را در حلقه محاصره خود گرفت. آنگاه مردم نفس‌ها را در سینه حبس و آرزو کردند دوره بی‌تکلیفی پایان یافته و روز چاره‌ناپذیر فرا رسد. ماه محرم بود و مردم هر شب در جنب و جوش پرشور مذهبی غرق می‌شدند و در تکیه دولت گرد می‌آمدند تا شاهد تعزیه باشند. روزها به این شکل گذشت. مردم از آب آلوده خوردند و شکم خود را از میوه آلوده انباشتند. ناگهان لحظه شوم فرا رسید: وبا در تهران بود. یک روز رقمی باورنکردنی برای تلفات ۲۴ ساعت گذشته در تهران بر سر زبان‌ها افتاد و فردای آن روز، خبر از پا درآمدن شاه دهان به دهان گشت. اما وبا خیلی طول نکشید. باران مختصری از شمار تلفات روزانه چند صد نفر کاست و پیش از پایان شش هفته مردم به کوی و برزن‌هایشان برگشتند. دو هفته بعد، روستاهای اطراف نیز از بیماری پاک شد و زندگی عادی از سر گرفته شد. اثری جز تهی‌بودن مردم در بازارهای کوچک به چشم نمی‌خورد که در بعضی موارد تا یک‌سوم جمعیتشان از میان رفته و به همان تعداد بر قبرهای تازه گورستان‌ها افزوده شده بود. اما به دنبال وبا بیماری دیگری آمد؛ تب تیفوئید، پیش‌آمد ناگریز بی‌توجهی مطلق به تمام قواعد بهداشتی ...»

طبق نوشته مورخان، بیماری وبا آشنای دیرسال و بلای جان مردم تهران بود و چند سال یک بار، بویژه تابستان‌ها، نازل می‌شد و گروه‌گروه قربانی می‌گرفت. درباریان و توانگران و گروهی از مردم که توان فرار داشتند، به ییلاقات می‌گریختند، شهر می‌ماند و عفریت مرگ و مردم بی‌پناه.

«محمود خان احتشام السلطنه» هم در خاطراتش در این‌باره نوشته است: «فرار از مقابل بیماری وبا تنها تدبیر و چاره‌جویی پادشاه و وزرا و رجال و اعیان در مملکت ماست که هرگاه این بیماری وحشتناک با بیرحمی به جان مردم بیچاره این مملکت می‌افتد و دامنه بروز و سرایت آن به پایتخت می‌رسد، پادشاه با اطرافیان و وزرا و اعیان دارالخلافه اردویی بزرگ تشکیل می‌دهند و در کوهپایه‌های شمال تهران روز به روز از برابر عفریت بیماری و مرگ عقب‌نشینی می‌کنند و به این چاره‌جویی شرافتمندانه اینقدر ادامه می‌دهند که با تغییر فصل و انقضای ماه‌های گرم و فرا رسیدن سوز و سرمای زمستان، هیولای بیماری و مرگ از پا درآید ... در راه کوهستان، سوار و پیاده، پیر و جوان، زن و مرد با کوله‌بار و خورجین از شهر خارج می‌شدند. لیکن خوب پیدا بود که هیچ یک هدف معینی ندارند و مقصد خویش را نمی‌شناسند. صف طولانی مردمی که از شهر خارج می‌شدند، عینا مشابه مردم شهرهای جنگ‌زده و بمباران‌شده که از وطن مالوف خود مهاجرت می‌کنند، بود و تهران در آن بلایا چنان بود که گویی خاک مرده بر سر شهر پاشیده‌اند.»

در همان سال‌ها و یکی از همین مرگامرگ‌ها، نخستین «پست امداد پزشکی» در کاشانک به وجود آمد.

«محمدحسن خان اعتماد السلطنه» در مرآت البلدان آورده است: «چون مردم دارالخلافه به واسطه ناخوشی از شهر به شمیرانات می‌روند، محمدعلی خان سرتیپ را به نظم شمیرانات امر فرمودند و مشارالیه دو چادر مریضخانه در کنار کاشانک زده و یکی طبیب معین کرده که هر یک از سربازان و سکنه دهات شمیران مبتلا به ناخوشی می‌شوند، در آنجا مشغول مداوا و معالجه گردند. برقراری این پست هم فایده‌ای نداشت و اندکی بعد در بعضی قرای شمیران از قبیل تجریش، جماران، نیاوران و ازگل نیز وبا بروز کرد.»

طبق نوشته سیروس سعدوندیان در کتاب «اولین‌های تهران»، گذشته از وبا و طاعون، هر چند وقت یک بار هم سایر بیماری‌های مسری بلای جان ساکنان تهران می‌شد و یکی از این بیماری‌ها «تب نوبه» بود که درمان آن را مصرف «گنه گنه» می‌دانستند و گاهی شدت شیوع بیماری و مصرف فراوان دارو موجب نایابی «گنه گنه» می‌شد. به دنبال شیوع تب نوبه در سال ۱۲۷۸ هجری قمری، گرانفروشی و تقلب در دارو توسط سودجویان، بازار را آشفته کرد.

روزنامه «دولت علیه ایران»، شماره ۵۱۰ در این‌باره نوشته است: «چون در هذه السنه ناخوشی تب نوبه در دارالخلافه تهران زیاد بود، گنه گنه به حدی مصرف شد که هم در قیمت به اضعاف مضاعف افزود و هم تقلبات در آن نمودند. با وجود این بسیار نایاب شده بود که برای اعاظم و اعیان کمتر به دست می‌آمد چه رسد به فقرا و مساکین. میرزا حسین دکتر، حب بسیار خوب مجربی مثل گنه گنه ساخته است که هم از آن ارزان‌تر و هم برای دفع اقسام نوبه مجرب‌تر است. چنانکه به کرات امتحان کرده‌اند. موافق دستورالعملی که خودش می‌دهد، پانزده عدد آن را بخورند، هر قسم نوبه باشد رفع می‌کند بی آنکه دوباره عود کند و قیمت آن هم هر عددی صد دینار است و به غایت نافع و مجرب است. هر کس خواسته باشد باید از خود او که در محله چالمیدان در جوار خانه مرحوم «کدخدا شریف» محکمه دارد بگیرد.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: کروناویروس تهران تهران قدیم ویروس کرونا وبا بیماری وبا گنه گنه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۲۰۵۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دو بیماری‌ای که بیشتر مردم ایران را تهدید می‌کند

آفتاب‌‌نیوز :

علیرضا استقامتی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، رییس بخش غدد بیمارستان امام نوشت: بسیاری از مبتلایان دیابت، ممکن است فشار خون داشته باشند و همچنین بسیاری از افرادی که فشار خون بالا دارند هم ممکن است به بیماری دیابت مبتلا شوند. بنابراین، هر دو بیماری، احتمال ابتلای همزمان دارند. در کشور ما هم، بیماری دیابت و فشار خون مانند سایر نقاط جهان، شایع است و آخرین برآورد وزارت بهداشت در سه سال قبل نشان می‌دهد که حدود ۶ تا ۷ میلیون نفر مبتلابه دیابت نوع ۲ در کشور داریم و متاسفانه، تعداد مبتلایان هر دو بیماری، روز به روز بیشتر می‌شود.

دیابت و فشار خون بالا، می‌توانند به بسیاری از اعضای بدن صدمات جدی وارد کنند. در دیابت، با عوارض مزمن دیابت شامل عوارض قلبی- عروقی، سکته‌های قلبی، سکته‌های مغزی، قطع اندام، مشکلات کلیوی که منجر به نارسایی کلیه و دیالیز می‌شود، مشکلات چشمی که کم‌بینایی یا نابینایی را به‌دنبال دارد، عوارض متعدد در سیستم عصبی و همچنین مشکلات حافظه و آلزایمر مواجهیم. البته اگر قند خون بالا، به خوبی کنترل شود، معمولا این عوارض ایجاد نمی‌شود یا بروز آن بسیار دیرهنگام خواهد بود. فشار خون بالا هم برای تمام اعضای بدن عارضه دارد و به عوارضی در قلب، عروق مغز، عروق اندام‌ها و حتی تخریب کلیه‌ها منجر خواهد شد. عوارض هر دو بیماری، معمولا همپوشانی دارد و مبتلایان دیابت، مستعد ابتلای فشار خون و مبتلایان فشار خون، مستعد ابتلای دیابت هستند.

آیا پیشگیری از ابتلا به دیابت و فشار خون، ممکن است و چگونه می‌توان مانع از ابتلا شد؟ به صورت خلاصه دیابت نوع دو معمولا به علت چاقی و عوامل ژنتیک ایجاد می‌شود و مهم‌ترین عامل در ابتلای دیابت نوع دو، مقاومت به انسولین ناشی از افزایش وزن و چاقی است. البته شیوه زندگی نامناسب، عامل مهمی در بروز چاقی و استعداد ابتلا به دیابت محسوب می‌شود. در حال حاضر، تعداد افراد دچار اضافه وزن در دنیا به یک میلیارد نفر رسیده و ممکن است طی دو دهه آینده، این عدد به دو میلیارد نفر هم برسد.

علاوه بر چاقی، عامل ژنتیک و زمینه ارثی هم عامل مهم مستعدکننده ابتلا به دیابت است که ممکن است ژن معیوب از پدر یا مادر به فرد منتقل شود و بسیاری از افراد، هم اضافه وزن و سبک زندگی غلط و هم ژن معیوب و زمینه ارثی ابتلا به دیابت دارند. علت ابتلا به فشار خون، کمی متفاوت است. فشار خون به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود و ممکن است علت ابتلا به فشار خون ثانویه، انواع بیماری‌ها مانند انواع بیماری‌های غدد فوق کلیه و بیماری‌های کلیوی، تنگی عروق کلیه، برخی سندروم‌های ناشی از کمبود آنزیمی یا برخی از دارو‌ها باشد. مصرف قرص‌های ضد بارداری به مدت طولانی هم، شایع‌ترین دلیل فشار خون ثانویه بالا در خانم‌هاست اگرچه که این مساله نباید عامل رها کردن درمان‌های دارویی باشد.

در مجموع می‌توان گفت در اغلب موارد، دلیل شناخته شده‌ای برای فشار خون نیست، چون گاهی هم تغییراتی در تنظیم املاح مانند سدیم و پتاسیم بدن و مشکل در عروق ممکن است به فشار خون بالا منجر شود، اما همچنان، علت اصلی بیماری فشار خون اولیه، ناشناخته است و به همین سبب، چکاب‌های سالانه و دوره‌ای برای گروهی که نشانه‌های خطر دارند، اهمیت دارد، چون بسیاری از مبتلایان دیابت و فشار خون، از بیماری خود خبر ندارند. در ایران طبق بررسی‌هایی که در وزارت بهداشت انجام شده، یک‌چهارم مبتلایان دیابت از بیماری خود بی‌خبرند. بنابراین، چکاب‌های دوره‌ای و غربالگری دیابت و فشار خون، در بیماریابی کمک می‌کند تا فرد با اطلاع از ابتلا، درمان‌های غیر دارویی و دارویی را آغاز کرده و خود را از عوارض بیماری دور نگه دارد.

اما چه کسی را باید غربالگری کرد؟ برای دیابت، تمام افراد بالای ۳۵ سال باید برای دیابت با اندازه‌گیری قند خون غربالگری شوند، ولی در افراد کمتر از ۳۵ سال، افرادی دارای عوامل خطر ابتلا شامل آن‌هایی که زندگی بدون تحرک دارند، سابقه فشار خون بالا، سابقه چربی خون بالا، بیماری‌های قلبی- عروقی، دختران با سابقه تخمدان‌های پلی کیستیک، افراد دارای قند ناشتای مختل، افراد مبتلا به ایدز و خانم‌هایی که سابقه دیابت دوران بارداری دارند باید غربالگری شوند.

تشخیص دیابت بر مبنای اندازه‌گیری قند خون ناشتاست که باید بیش از ۱۲۶ میلی‌گرم در صد باشد، یا معدل سه ماهه قند خون، بیش از شش‌ونیم درصد باشد و معیار سوم، وقتی است که قند خون اتفاقی فرد، بالای ۲۰۰ میلی‌گرم باشد و فرد هم، علامت داشته باشد. در غربالگری فشار خون با محدودیت سنی مواجه نیستیم، اما این غربالگری هم باید به طریق استاندارد انجام شود.

برای غربالگری، هم باید لوازم استاندارد داشته باشیم و هم الزامات غربالگری را بدانیم و هم این الزامات را رعایت کنیم نه اینکه فقط بدانیم و رعایت نکنیم، چون دیابت و فشار خون، بیماری‌های مهمی هستند که می‌توانند منجر به عوارض بسیار جدی شوند و بنابراین نمی‌توانیم به فردی که قند و فشار خونش در شرایط غیر استاندارد یا با دستگاه غیر استاندارد اندازه‌گیری شده، مارک ابتلای به دیابت یا پرفشاری خون بزنیم.

سوال دیگر بعد از شناسایی یک مبتلای دیابت یا فشار خون این است که برای مراقبت یا درمان چه باید کرد؟ وقتی برای مثال به یک میلیون نفر می‌گوییم شما مبتلا به فشار خون بالا هستید یا برای چندین ده هزار نفر تشخیص دیابت می‌دهیم، برای پیگیری چه باید کرد؟ باید برای مداوای این افراد، دارو و امکانات پیگیری مناسب را فراهم کنیم. طبق آمار‌های موجود، همه مبتلایان به فشار خون بالا علی‌رغم وجود دارو‌های متعدد برای درمان، از کنترل مناسبی برخوردار نیستند و فقط درکمتر از ۲۵ درصد مبتلایان، فشار خون‌شان کنترل شده است.

باید پزشک و کلینیک‌های مجهز داشته باشیم و از سویی برای جامعیت امر درمان، مراقبت‌های غیر دارویی را آموزش بدهیم و به ویژه رسانه‌ها، در مورد لزوم توجه به مراقبت‌های غیر دارویی، فرهنگ‌سازی کنند. باید آگاهی‌رسانی انجام شود تا مردم نسبت به اهمیت رعایت رژیم غذایی و فعالیت بدنی مطلع باشند. گاهی اوقات به بیمار می‌گوییم برای کنترل قند خون پیاده‌روی کند، ولی بیمار اظهار می‌کند چگونه در این هوای آلوده پیاده‌روی کنم؟ همه این اقدامات باید در قالب یک مجموعه در دسترس باشد.

اگر غربالگری انجام می‌دهیم فقط برای اینکه غربالگری کرده باشیم، بی‌فایده است. البته لازم به ذکر است که پیشگیری از ابتلا به دیابت و فشار خون، به هیچ‌وجه از عهده یک وزارتخانه خاص برنمی‌آید و مقوله‌ای فرادولتی و مرتبط با عزم ملی است. گرچه متولی اصلی که مدیریت علمی این مساله را برعهده دارد وزارت بهداشت و درمان است، ولی مردم هم باید برای مراقبت از سلامت‌شان عزم کافی داشته باشند و مراقبت از سلامت، باید به فرهنگ رایج جامعه تبدیل شود و فرهنگ‌سازی در مقوله سلامت، مسوولیت مشترک رسانه‌ها و جامعه پزشکی است.

در حال حاضر تمام تلاش ما بر درمان متمرکز شده در حالی که به جای این تمرکز، باید درباره پیشگیری و سبک زندگی سالم، فرهنگ‌سازی کرده و امکانات برای رعایت سبک زندگی سالم را هم فراهم کنیم. چه کسی به این تناقض پاسخ می‌دهد که همزمان با تبلیغ درباره سبک زندگی سالم و رعایت رژیم غذایی، درباره مواد غذایی مضر هم تبلیغ می‌کنیم؟ چه کسی به این مشکل پاسخ می‌دهد که با وجود تبلیغ و تشویق به انجام ورزش، امکانات ورزشی به حد کافی در اختیار افراد نیست؟ اجرای نسخه‌هایی که برای جامعه می‌نویسیم، بسیار مهم‌تر از نوشتن این نسخه‌ها و نیازمند عزم ملی است.

رعایت رژیم غذایی باید برای تمام افراد و تک‌تک خانواده‌ها تبدیل به فرهنگ غذایی سالم شود در حالی که چنین اتفاقی را شاهد نیستیم، چون اعتقاد واقعی به رعایت رژیم غذایی وجود ندارد. امروز، مصرف فست‌فود، فرهنگ رایج دنیاست در حالی که صدمات آن برای سلامت جامعه کاملا روشن است، اما کافی است در رابطه با مضرات مصرف فست‌فود در کشور صحبت کنید تا به شما برچسب مخالفت با اشتغال‌زایی بزنند.

بنابراین، برخورد دستوری و مکانیکی با این مسائل ممکن نیست، اما می‌توانیم با مداخلاتی، صدماتش را به حداقل برسانیم؛ ما نمی‌توانیم مانع از مصرف نوشابه شویم، اما می‌توانیم میزان قند نوشابه‌ها را به تدریج کم کنیم یا با کاهش قیمت نوشیدنی‌های سالم، مردم را به جایگزینی نوشابه‌های سالم‌تر با انواع مضر تشویق کنیم. می‌توانیم امکانات ورزشی ارزان‌قیمت در اختیار بیماران بگذاریم، می‌توانیم از تبلیغات موارد مضر برای سلامت مالیات بگیریم و این مالیات را برای سلامت مردم هزینه کنیم.

می‌توانیم از فرد سیگاری یا از فردی که نوشابه می‌خورد مالیات بگیریم و از این مالیات برای سلامت مردم هزینه کنیم. البته این اتفاقات نیازمند تغییرات اساسی و اراده مردمی و ملی است وگرنه، با این اعتراض مواجه می‌شوید که چرا قیمت نوشابه گران شد و حالا جامعه با تورم چطور باید به مواد غذایی ارزان دسترسی داشته باشد. برای ایجاد چنین تغییراتی، باید حداقل یک دهه فرهنگ‌سازی کنید تا به تدریج قادر به پیاده‌سازی این فرهنگ باشید. فرهنگ‌سازی هم امری خلق‌الساعه نیست و نباید رها شود. برای این فرهنگ‌سازی، نیازمند برنامه‌ریزی مدون هستیم که بدانیم کجا هستیم و به کجا می‌خواهیم برویم و از چه استراتژی‌هایی باید استفاده کنیم و چطور باید آگاه‌سازی را انجام بدهیم و چطور مردم را برای پذیرش این برنامه‌ها متقاعد کنیم که مشارکت کنند و چطور امکانات را تجهیز کنیم. برای این تغییرات، دولت و مجموعه حاکمیت و مردم باید در کنار هم قرار بگیرند که البته من خیلی خوش‌بین نیستم، چون بیش از دو دهه در این باره تذکر داده شده، ولی پیگیری منظم و منسجم و گوش شنوایی ندیدیم.

منبع: خبرگزاری ایسنا

دیگر خبرها

  • در جنگ روایت‌های دشمن باید هوشیار باشیم
  • برج آزادی تهران به مناسبت روز هموفیلی «قرمز» شد
  • روایتی از حضور رسانه‌ها و موفقیتی که در برابر رژیم غاصب رقم خورد
  • روایتی از حضور رسانه‌ها و موفقیتی که در برابر رژیم غاصب رقم زد
  • برج آزادی تهران «قرمز» شد
  • دو بیماری‌ای که بیشتر مردم ایران را تهدید می‌کند
  • نگاهی به فیلم سینمایی آسمان غرب/روایت ارتشی از جنگ
  • استاد برجسته و پیشکسوت دانشگاه تهران درگذشت
  • روایت عملیات وعده صادق از زبان جوانان فلسطینی
  • روایت یک مقام پلیس از مرگ یک نفر در وزرا