دلیریان: پدرم وقتی عکسم در روزنامه چاپ شد فهمید کشتی گیرم/ طرفدار بارسلونا و مسی هستم
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۵۶۸۶۵
به گزارش خبرنگار کشتی و رزمی گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، محمد دلیریان دارنده مدال طلای بازیهای آسیایی، مربی و سرپرست سابق تیم ملی و عضو پیشین شورای فنی تیمهای ملی کشتی فرنگی درباره عید نوروز گفت: دوست دارم نوروز جایی باشم که غم نباشد، رفاقت و دوستی باشد. آرزوی من از قدیم الایام و تا همیشه این است که مردم کشورم در صلح، صفا و صمیمیت، به دور از هر مشکلی زندگی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: همه میگویند پدر و مادر و خانواده مهمترین و پر رنگترین نقش را در زندگی ورزشی من داشتند، اما حقیقت این است که با اینکه در خانه پدرم زندگی میکردم، اما پدرم اصلا خبر نداشت من کشتی میگیرم تا روزی که عضو تیم ملی شدم و عکسم در روزنامه چاپ شد. در واقع خودم و ملاقاسمی مربی ام که زحمت بسیاری برای من کشید در موفقیتم نقش بسیاری داشتیم.
مسافرت در نوروز را دوست ندارم/ قرمه سبزی و خورشت آلو اسفناج در شب عید میچسبداو تصریح کرد: من بازنشسته هستم و کمک زیادی نمیتوانم به امور منزل کنم، پس قاعدتاً زحمتهای خانه بر عهده خانم خانه است. خانم خانه بسیار به رسوم نوروز مقید است و همیشه هفت سینهای زیبایی چیده، اما خودِ عید آنقدر قشنگی و زیبایی دارد که گاهی سفرههای هفت سین زیبائی خود را کنار این همه زیبایی بهار گم میکنند. سیزده بدرها همراه همسرم برای گشت و گذاری کوتاه به یکی از پارکهای نزدیک منزل میرویم. مسافرت در ایام نوروز را هیچ وقت دوست نداشتم، زیرا در ایام شلوغ بهترین و خلوتترین جا تهران است. تنها در همین ایام است که تهران را میبینیم.
دلیریان درباره برنامههای خود برای سال جدید گفت: مهمترین برنامه من برای سال ۱۳۹۹، در صورت رضایت همسرم، ترک تهران به مقصد یکی از شهرها یا روستاهای شمالی یا نزدیک به تهران است. جایی عاری از سروصدا، دود و شلوغی. من از هفده سالگی ماشین داشتم، اما خوشبختانه ۳-۲ سالی است که رانندگی را کنار گذاشته ام و با آرامش از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنم. دوچرخه هم دارم که گاهاً برای انجام کارهای جزئی و تردد در مسیرهای کوتاه و نزدیک از آن استفاده میکنم که ممکن است به نوعی ورزش هم محسوب شود.
او افزود: کتاب زیاد میخوانم و آخرینش هم رمان شکر تلخ اثر جعفر شهری است. کتابی قدیمی که ضمن توصیف فضای ایران و مسائل اجتماعی آن در سالهای (۱۲۹۴_ ۱۳۰۶ هـ. ش) به محدودیت و رنجهای زن ایرانی در قالب زبانی خاص میپردازد.
درگذشت سیامند رحمان و ریاست علیرضا دبیر در فدراسیون کشتی مهمترین اتفاقات سال بوددلیریان درباره شیرین و تلخترین خاطرات زندگی ورزشی خود گفت: شخصاً زندگی معمولی را میگذرانم که عاری از اتفاق است، اما میتوانم بگویم که مهمترین اتفاقهای ورزشی امسال درگذشت ناگهانی سیامند رحمان بود و بالا رفتن دست علیرضا دبیر بدون هیچ حریفی به عنوان ریاست فدراسیون کشتی بود. شیرینترین خاطره ورزشی که بیاد میآورم مربوط به سال ۲۰۰۷ و مسابقات جهانی باکو است. با توجه به اینکه ۱۵-۱۰ روز قبل از مسابقات مشکلی پیش آمده و کسی فکر نمیکرد حمید سوریان موفق به کسب مدال طلا شود، اما خوشبختانه با قدرت و شهامت در فاصله زمانی ۱۵-۱۰ روزه خود را به مسابقات رساند و راهی باکو شدیم. این دوره از مسابقات پیش از المپیک برگزار میشد و اگر تیم بدشانسی نمیآورد حتما قهرمان جهان میشد، هر چند تا ظهر قهرمانی ما مسجل بود، اما متاسفانه به دلیل قرعه نحس رژیم اشغالگر قدس تیم ما از رتبه نخست به رده چهارم تنزل کرد و این شد بهترین و بدترین خاطره من از مسابقات کشتی.
اگر از ویروس «کرونا» جان سالم به در ببریم برای المپیک ۷-۶ مدال کسب میکنیمپیشکسوت کشتی فرنگی ادامه داد: ما ورزشکاران خوبی در کشتی، وزنه برداری، تکواندو و کاراته داریم. اگر شرایطی که به وجود آمده و مردم جهان از ویروس کرونا جانِ سالم به در ببرند و همه چیز به حالت عادی باز گردد و این روزهای بلاتکلیفی اثری بر روحیه، آمادگی و قوای جسمانی ورزشکاران کشورمان نگذارد، پیش بینی من برای المپیک ۲۰۲۰ توکیو اینگونه است که در مجموع ۷-۶ مدال کسب کنیم. البته نمیدانیم با توجه به شرایط چه پیش خواهد آمد، المپیک با تاخیر برگزار خواهد شد و اگر با تاخیر برگزار شود چه تاثیری بر روحیه، آمادگی و قوای جسمانی ورزشکاران کشورمان خواهد داشت.
سختترین رقیب من زندگی بود/ با شکم خالی کشتی گرفتماو در ادامه عنوان کرد: سختترین رقیب من زندگی بود. من حتی با شکم خالی کشتی گرفتم. قرار بود برای مسابقات جام جهانی کشتی فرنگی از ایران ۲ کشتی گیر در وزنهای ۶۲ و ۸۲ کیلو اعزام شوند. من در وزن ۶۸ کیلو عضو تیم ملی بودم، ۱۰ روز از عروسی ام گذشته بود، دل را به دریا زدم و گفتم برای وزن ۸۲ کیلو به میدان میروم و خوشبختانه عضو تیم ملی آن زمان را ضربه فنی کردم و ستاره مسابقات شدم. اما نمیخواستند من را برای تیم ببرند. میگفتند نمیتوانیم بگویم کشتی گیر ۸۲ کیلو نداشتیم، کشتی گیر ۷۰ کیلو آوردیم. همه اینها در شرایطی برای من پیش آمده بود که نه تنها ظهر نهار نداشتیم بخوریم، بلکه نفت برای روشن کردن چراغ و گرم کردن هم نداشتیم. اما به هر نحو بود به مسابقات جام جهانی کشتی فرنگی رفتیم. در فرانسه هم فدراسیون حاضر بود به من پول بدهد تا به مسابقات نروم، اما من برای رفتن اصرار کردم، هم پول را به من دادند، هم رفتم، آنجا شد سرآغازی برای تحول در زندگی ام که با آن پول ماشینی خریدم و کار کردم.
فوتبال را خیلی دوست دارم/ طرفدار بارسلونا و مسی هستمعضو سابق تیم ملی کشتی فرنگی درباره علاقه اش به فوتبال گفت: من کلاً طرفدار ورزش هستم، تحصیلاتم در همین رشته است. پُست اداری و مدیریتی ام ورزش بوده است. مدیرکل باشگاههای وزارت ورزش بودم، خودم فوتبال بازی میکردم، حتی زمانی که به عضویت تیم ملی کشتی فرنگی درآمده بودم، به دلیل اینکه آن زمان کشتی فرنگی خیلی مورد توجه نبود، تصمیم گرفتم به فوتبال روی بیاورم و با مرحوم حسین فکری در تیم عقاب تمرین میکردیم، اما به من گفت در فوتبال خبری نیست حالا که عضو تیم ملی کشتی فرنگی هستی برو و به همان بپرداز. من هم بعد از چند جلسه احساس کردم ماندن در فوتبال آنقدرها هم راحت نیست و شرایط و ضوابط خاص خودش را دارد، به همین دلیل به کشتی برگشتم. اما طرفدار ۱۰۰ درصد بازی خوب در فوتبال هستم و به تیم بارسلونا آن هم بخاطر مسی علاقه دارم.
به رفاقت با محمد مایلی کهن افتخار میکنم/ برخیها که طاقت شنیدن حقایق را ندارند با من قهر هستنداو در ادامه عنوان کرد: محمد مایلی کهن رفیق خوبِ من از سالهای دور است، هر چند مدتی است از او بی خبرم، اما زمانی که در اداره مشغول بودم، بیشتر از دیگران با او در ارتباط بودم و رفیق بودیم و افتخار میکنم به رفاقت با مایلی کهن.
او گفت: موفقیت دیگران همیشه برای من بسیار خوشایند است. به همین دلیل با کسی قهر نیستم، اما خیلیها با من قهر هستند، چون تحمل شنیدن حقایق را ندارند. همه این روزها خود را چنان غرق در چشم و هم چشمی، تجملات و مادیات کرده اند که گویی تعریف خوشبختی را اشتباه فهمیده اند. چیزهایی که خوشبختانه من از آن دل کنده ام، چون خوشبختی حقیقی را در آن نیافتم.
ثروت خوشبختی نمیآورد/ انسانیت و خوب زندگی کردن مهم استدلیریان خاطرنشان کرد: تقریباً ۲۵-۲۰ سال پیش از این، مدتی رئیس باشگاه تنیس استقلال بودم. آنجا مرکزی برای تفریح ثروتمندان و پولدارهای تهران بود. وقتی به آنها نگاه میکردم عمیقاً احساس میکردم بسیاری از کسانی که آنجا کار میکنند و به لحاظ اجتماعی و اقتصادی از طبقه پایینتر جامعه محسوب میشوند از آن ثروتمندان بهتر زندگی میکنند با اینکه برخی از کارمندان به نان شب هم محتاج بودند. من، خودم از خانواده نسبتاً فقیری آمده ام و برای داشتن خوشبختی بسیار جنگیدم، اما فهمیدم کسانی که برای داشتن و بیشتر کردن ثروت میجنگند و حرص و طمع دارند، تلاشی بیهوده میکنند. انسانیت و خوب زندگی کردن در گرو داشتن ثروت آنچنانی نیست. یاد بگیریم از حال لذت ببریم، چون دیروز مثل چک برگشتی و فردا هم چکی است که موعدش نرسیده است. توکل به خدا را هیچگاه فراموش نکنید که همه چیز از ازل تا ابد به دست او است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فدراسیون کشتی لیونل مسی تیم فوتبال بارسلونا ملی کشتی فرنگی عضو تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۵۶۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل مادر در اثر بدگوییهای پدر معتاد
پسر نوجوان که تحت تأثیر حرفهای پدرش، مادر خود را کشت و دست به خودکشی ناموفق زد، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که در ۱۹ سالگی مرتکب قتل شده است بعد از اینکه مادرش را در تهران با چاقو کشت خودش در مشهد دست به خودکشی زد، اما زنده ماند.
قتل دردناک زن ۴۴ ساله به نام شیرین یک سال قبل اتفاق افتاد. روز حادثه پسر ۱۹ ساله او به نام مانی همسایهها را خبر کرد و از مرگ مادرش خبر داد. در حالی که پلیس به خانه شیرین رفته بود مانی از فرصت استفاده کرد و متواری شد. خواهر و برادر مانی که زندگی جداگانهای داشتند به پلیس گفتند مادرشان با مانی زندگی میکرد و مانی هم اعتیاد داشت.
در حالی که تحقیقات درباره مانی شروع شده بود، از مشهد خبر رسید این جوان در بیمارستان بستری است، به این دلیل که دست به خودکشی زده وضعیت وخیمی دارد.
وقتی پلیس مشهد این گزارش را برای تهران فرستاد توضیح داد: مانی در حالت نیمهبیهوشی اعتراف کرده مادرش را کشته است. مانی پس از بهبود نسبی به تهران منتقل شد و در بازجوییها گفت بدگوییهای پدر معتاد و کارتنخوابش باعث شد او دست به چنین اقدام جنونآمیزی بزند.
او گفت: وقتی ۴ ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند و من با مادرم زندگی میکردم. ما در نیشابور بودیم. همیشه دوست داشتم کنار پدرم باشم و محبت او را میخواستم. وقتی ۱۴ ساله شدم به تهران آمدم تا برای مدتی با پدرم زندگی کنم. مادرم که این وضعیت را دید، تصمیم گرفت با پدرم آشتی کند. آنها مدتی با هم زندگی کردند؛ اما پدرم معتاد و کارتنخواب بود. برای همین دوباره از هم جدا شدند و مادرم به نیشابور رفت؛ اما من همچنان با پدرم ماندم. وضعیت پدرم وخیم شده بود. در این مدت با دختری آشنا شدم که به گل اعتیاد داشت و من را هم معتاد کرد. مادرم که این وضعیت را دید به تهران آمد و از من خواست با او زندگی کنم. من هم قبول کردم.
متهم ادامه داد: از ۱۷ سالگی دوباره پیش مادرم برگشتم، اما حرفهای پدرم هنوز در گوشم بود. او مرتب از مادرم بد میگفت و مادرم را متهم به خیانت و کارهای بد میکرد. همیشه مادرم را خیلی دوست داشتم؛ اما حرفهای پدرم باعث شد تصمیم به قتل او بگیرم. آن روز با چکش مادرم را زدم و کشتم. بعد قرص برنج خوردم. قرص تقلبی بود و زنده ماندم. برای همین فرار کردم و به مشهد رفتم در آنجا خودزنی کردم و شدت خودزنی به حدی بود که مدتی در کما بودم و در تمام این مدت هم عذاب قتل مادرم رهایم نمیکرد. به همین خاطر اعتراف کردم و حالا آماده مجازات هستم.
بعد از گفتههای متهم، خواهر و برادر او اعلام کردند شکایت دارند، اما خواهان قصاص نیستند و درخواست دیه کردند. در نهایت پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.