«ایستگاه متروک» نمایشی که کابوسوار به اتمام میرسد
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۶۴۰۳۱
خبرگزاری میزان- نمایش «ایستگاه متروک» به کارگردانی منصور صلواتی بر اساس نمایشنامهای نوشته خود کارگردان، در سالن شماره ۲ تماشاخانه مهرگان روی صحنه رفت و در زمان اجرای خود با نظر مثبت مخاطبان روبرو شد. تاریخ انتشار: 21:20 - 15 فروردين 1399 - کد خبر: ۶۰۳۷۶۶
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، نمایش «ایستگاه متروک» به کارگردانی منصور صلواتی بر اساس نمایشنامهای نوشته خود کارگردان، در سالن شماره ۲ تماشاخانه مهرگان روی صحنه رفت و در زمان اجرای خود با نظر مثبت مخاطبان روبرو شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صائم متانی، فرزاد برهمن، محمد ناصری بازیگرانی هستند که در این اثر دانشجویی به ایفای نقش پرداخته اند.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده نقدی بر پرفورمنس آرت در عرصه بازیگری اینجا کلیک کنیدنمایش «ایستگاه متروک» با فراهم آوردن مختصات و جزئیات متفاوت در روایت خود سعی دارد که از نگاهی دیگر جهان هستی، جهان انسانها و لازمههایی که مربوط به باورهای مشخص شده هستند را به صورت عینی خلق کرده و برای پیدایش هر کدام از آنها دلیل یا دلایلی را شرح بدهد؛ لذا نویسنده جهان متن را باتوجه به ترکیب جهان هستی و عملکرد انسانها نسبت به آن طراحی کرده است تا از این طریق بتواند ضرورتهای مهم از نگاه خود را به بازتابهای رفتاری شخصیتهای اثر انتقال بدهد.
حال دلیل این انتقال بیشتر از آنکه در ابتدا به اصل موضوع بپردازد به شرایط که آن موقعیت را ایجاد کرده اشاره دارد. البته باید این نکته را یادآور شد که مبنای جهان متن و داشتههایش آن است که انسانی را با در اختیار داشتن ابزارهای فناوری و تکنولوژی مورد بررسی قرار بدهد که او بر چه اساس و تحلیلی زاویه نگاهش همچنان خواهان تغییر است و ساکن بودن را برنمیتابد؛ لذا باید اشاره داشت که در محتوا و فرم با در نظر گرفتن ذات جهان متن و خواستههایش خرده باورهای فلسفی انسان نسبت به دادههای جهان پیرامون وجود دارد که هر شخصیت در این اثر بخشی از آن را برای بروز رفتارهای خود کسب کرده است.
موقعیتهای مکانی و زمانی در جهان این نمایش در لامکان و لازمانی میگذرد که همه چیز در سفیدی محض پوشانده شده است. به طوری که شخصیتها با لباسهایی سفید در فضایی خلعگونه به دنبال کشف حقیقت از جهان خود و نظام هستی میپردازند. در واقع این رفتارهای نامتعادل و برونریزیهای نامنظم تنها با داشتن جهانی که در اوج بینظمی سعی دارد داشتههایش را حفظ کند پدید میآید.
جهان این نمایش جایگاه منظمی برای رسیدن به باور و خواستههای شخصیتها است و همچنین مکانی که باید برای به دست آوردن هر دادهای را کشف کند تا در آخر به داشتهای بدل شود. ضرورت این طراحی از سوی نویسنده و کارگردان میتواند از نگاهی تاکید بر نفد جامعه بشری باشد و از زاویهای دیگر هشدار به فراموشیهای گاه و بیگاهی که اغلب انسانها به آن دچار شدهاند.
جهان اثر با توجه به محتوایی که در اختیار دارد شامل علت و معلولهایی است که در راستای روایت از زبان شخصیتها شرح داده میشوند. شرح وضعیتی که در آن شخصیتها در ازای قرار گرفتن در موقعیت و تفسیر دیدگاه خود به جهان هستی و پیرامون برونریزی کرده و نکاتی را برای ادعای باورهایش اذعان میکنند.
شکل و طراحی دیالوگهای این نمایش از نوع و گونهای متمایز است به طوری که در عین شکل مقطعی که به خود گرفته با توجه به معنا پیوستگی دارند. حال این تاکید سبب میشود تا موقعیتی در اثر خلق شود که هم راستا با نوع برونریزیها باشد؛ بنابراین در کلیتی مشخص این امر گویای اعمال شخصیتها است که هویت هر یک از آنها را به تصویر میکشد تا مخاطب آگاه شود جزئیات به کار گرفته شده چه بار معنایی را در قالب روایی تعریف میدهد. عنصر تکرار یکی از داشتههایی است که در آن عادتها و نوع نگاه هر شخصیت را بنابر لزوم پیوستگی در درام معین میکند تا موقعیت محور بودن جهان اثر به وضوح مشخص شود.
در واقع دادههای این نمایش تلاش دارد تا با شرایطی که حاصل میکند مخاطب را در مرزی میان باور و کشف قرار بدهد که او بتواند از طریق تحلیل خود به قضاوتی آگاهانه دست پیدا کند. قضاوتی که در آن بداند شخصیتها با لحن شاعرانهای که در دیالوگها دارند بیشتر از آنکه بخواهند تغییر کنند در تلاش هستند به موقعیتی که در آن قرار گرفتهاند عادت کرده و در عین حضورشان اعتراضهایی نسبت به جهان پیرامون اذعان کنند.
حال با این ترکیب که به شکل انحصاری تنها در جهان این نمایش رخ میدهد شخصیت دانای کل حاضر در تمامی صحنه حضور پیدا میکند تا فارغ از تثبیت هویت خود تمایزهای سایر شخصیتها را نسبت به باورهایشان نمایان سازد؛ لذا خط کشیهای موجود در صحنه به نوعی خط ارتباطی شخصیتها با یکدیگر است که در آن کارکرد مقوله زمان و بینظمیهای آشکار را بیشتر مورد توجه مخاطب قرار میدهد.
شخصیتپردازیها در این اثر با در نظر گرفتن محتوای در هم تنیده و شیوه اجرایی ارتباط مستقیم دارد که هر جز را با در اختیار داشتن کلی کنشمند رقم میزند؛ لذا اهمیت کاربردی اعمال شخصیتها در راستای خلق موقعیت این اجازه را به جهان اثر میدهد تا وضعیت خود را در ازای پیش آمدن اتفاقی تغییر داده و رویهای تازه را در پیش بگیرد.
در کل باید گفت که جهان نمایش «ایستگاه متروک» با پیوستگیهای دیالوگ، برونریزیهای دائمی، فضایی کابوس گونه و موقعیتهای مقطعی شکل گرفته که در آن هدف انسان و باورهایش است. باورهایی که گاهی رنگ خاکستری به خود میگیرند و در مواقعی بیرنگ جلوه میکنند؛ لذا به این دلیل است که میزانسنهای طراحی شده نیز به شکل خودآگاهی با پیوستگیهایی که به آنها اشاره شد ارتباطی مستقیم دارد. تعریفی که اگر جزئی از آن در اثر حذف شود معنای کلی جهان نمایش دستخوش تغییراتی عمده خواهد شد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اخبار تئاتر نقد تئاتر ایستگاه متروک برون ریزی شخصیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۶۴۰۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سریال رمضانی حشاشین، جهان عرب را درنوردید؟
به گزارش مبلغ پایگاه مسلمنا در مورد سریال پرطرفدار حشاشین که این روزها در کشورهای عربی پرمخاطب شده است، نوشت:
با این که نیمه ماه مبارک رمضان است، خیابانهای قاهره ناگهان خلوت شد. خدای من!!! انگار سریال حشاشین شروع شده است.
در هفتههای گذشته توصیفاتی چنینی در کنار محتواهای شبکههای اجتماعی، خبر از فراگیری سریالی تاریخی- مذهبی در جهان عرب میدهد. فراتر از تحلیلهای تکراری حول و حوش کیفیت بالای این سریال، از نگاهی دیگر اقبال به آن را باید در پدیده «اسطورهطلبی دیرینه عربی» جست. بسیاری از افرادی که تجربه سفر اربعین را داشتهاند، از حجم انبوه تصاویر شخصیتها بر در و دیوار و خصوصاً سر درب موکبها شگفتزده شدهاند. از وفور شمایل حضرت عباس (ع) تا آیتالله صدر و فریبرز عربنیا در نقش مختار در راهپیمایی اربعین.
این پدیده البته نه محدود به عراق و شیعیان است، نه محدود به این سالها. پژوهشهای مختلفی نشان دادهاند که سه تمدن کهن عربی (مصر، عراق و شامات) میل بیشتری به داشتن اسطوره و پیوند با آن را دارند و سریعتر از دیگران، یک شخصیت را در موضع اسطوره ای قرار میدهند. فراوانند نظریاتی که این اسطورهطلبی را به عنوان بخشی از فرهنگ عربی پذیرفتهاند. این نظریات البته بیان میکنند که میل به داشتن/ساختن اسطوره در ادواری که ملتها تحت ظلم و ناپایداری قرار میگیرند، بیشتر شده است.حالا به خیابانهای خلوت قاهره برمیگردیم و مردمانی که سفره افطار را جمع نکرده اند، که شبکه المتحده آنها را پای سریال رمضانی حشاشین میخکوب کرده است. (گمشده مصر و جهان عرب)
در چهار دگرگونی سیاسی مصر در پانزده سال اخیر، هیچ یک از منتخبین سیاسی، آرای اکثریت را به همراه نداشتهاند. در این بیثباتی سیاسی و ناامیدی از منجیهای حکمرانی، تماشای مردی که مقتدرانه تصمیم میگیرد، مخالفان را با هوشمندی شکست میدهد و با سپاهی نه چندان پرتعداد، هویتی شکستناپذیر و البته کاریزماتیک برای خود میسازد؛ شاید سیمای همان اسطورهای باشد که ملت مصر این روزها آن را کم دارند و از تماشای آن در دل تاریخ لذت میبرند. (گمشده مصر و جهان عرب)
این سریال، حتی با وجود خطاهای فاحش تاریخی بسیار، با چنین رویکردی در کنار خلق شخصیتهای باورپذیر خاکستری، پرداخت عجیب به جزئیات و البته ارائه داستانی گیرا، پر رمز و راز و احساسی، توانسته کاری کند که دگربار همگان متوجه قدرت رسانه در ساختن روایتهای تاریخی در قاب تلویزیون شوند.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898389