آزار و اذیت شیطانی زن مطلقه توسط ۲ مرد هوسران
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۶۷۴۹۵
هیچ گاه فکر نمیکردم با پنهان کردن رفتارهای گناه آلود، بازیچه مردان هوسران شوم و در دام زنی شیطان صفت بیفتم که به خاطر سودجویی هایش زندگی ام را نابود کرد و مرا درون لجنزاری انداخت که اگر با شکایت همسایگان دستگیر نمیشدم معلوم نبود ...
به گزارش خراسان، اینها بخشی از اظهارات زن ۲۲ سالهای است که در پاتوق سیاه یک زن خلافکار به چنگ قانون افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلاصه، مادرم زندگی مشترک خود را با «اسکندر» در حالی آغاز کرد که ناپدری ام مدام مرا تحقیر میکرد و کتک میزد. او به چشم یک موجود مزاحم به من مینگریست و با رفتار و گفتارش به شدت آزارم میداد، ولی من مجبور بودم رفتارهای او را تحمل کنم، مادرم نیز برای آن که زندگی اش دوباره متلاشی نشود، همه این زشتیها و حرکات نامتعارف ناپدری ام را نادیده میگرفت و همیشه مرا سرزنش میکرد، به گونهای که دیگر حتی نمیتوانستم با مادرم نیز درد دل کنم.
در همین روزها بود که پسرعمویم به خواستگاری ام آمد. ناپدری و مادرم با آن که میدانستند «قربان» جوانی معتاد است و به خاطر بیماریهای روحی و روانی داروهای اعصاب و روان مصرف میکند، باز هم برای رهایی از شر من، بر این ازدواج اصرار کردند و به اجبار مرا پای سفره عقد نشاندند. این در حالی بود که من فقط ۱۵ سال داشتم و معنای بیماریهای عصبی را نمیدانستم.
خلاصه، هنگامی فهمیدم لباس بدبختی بر تن کرده ام که سرنوشت سیاهم با مشت و لگدهای اولین روز نامزدی ام آغاز شد. اگرچه سه سال این وضعیت شوم را تحمل کردم، اما در نهایت به یاد روزهای تلخ پدر و مادرم افتادم و متوجه شدم که من هم روزگاری بهتر از مادرم نخواهم داشت و طلاق تنها چاره تغییر این سرنوشت تلخ است.
بالاخره، هنوز ۱۸ بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود که مهر طلاق بین من و «قربان» جدایی انداخت، اما ناپدری ام حاضر نبود دوباره مرا در زندگی خودش بپذیرد یا مخارجم را پرداخت کند. به همین دلیل تصمیم به کارگری گرفتم، ولی چون تحصیلات ابتدایی داشتم شغل مناسبی پیدا نکردم و در نهایت در یک شرکت خصوصی و با حقوق ناچیز به عنوان نظافتچی مشغول کار شدم. بیشتر کارگران آن شرکت مرد بودند و من برای آن که کارم را از دست ندهم به همه آنها احترام میگذاشتم تا این که روزی دو نفر از کارگران شرکت مرا مورد آزار قرار دادند و من برای حفظ آبرو و همچنین پیشگیری از اخراج، مجبور شدم این ماجرای تلخ را پنهان کنم، ولی همواره از این که دو مرد تبعه خارجی مرا آزار داده بودند، زجر میکشیدم و عذاب وجدان داشتم، تا این که بالاخره با یکی از زنان همکارم به درد دل پرداختم و او به بهانه دلسوزی و کمک، مرا به خانه اش برد تا پناهگاهم باشد، ولی زمانی به حیله گریها و دروغهای ریز و درشت آن زن معتاد پی بردم که با شگرد خواستگاری و ازدواج مرا با مردی غریبه در خانه تنها گذاشت و...
در این هنگام، همسایگان او که از مدتها قبل به رفت و آمدهای افراد ناشناس به پاتوق آن زن مشکوک شده بودند، با پلیس تماس گرفتند و من هم توسط نیروهای تجسس کلانتری دستگیر شدم، اماای کاش ... شایان ذکر است، به دستور سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) ریشه یابی ماجرای این پرونده در دستورکار نیروهای انتظامی قرار گرفت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: آزار و اذیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۶۷۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هافبک شمس آذر: حضور مادرم در استادیوم انرژی میدهد
به گزارش "ورزش سه"، تقابل استقلال و شمس آذر که یکی از جذابترین دیدارهای هفته بیست و چهارم لیگ برتر محسوب میشد، بیرون زمین نیز زیباییهای خاص خودش را داشت. در این مسابقه، مادر امیرمحمد نسائی، هافبک شمس آذر، برای اولین بار برای تشویق پسرش به ورزشگاه آمده بود و به یکی از جذابترین سوژه عکاسان نیز تبدیل شد.
نسائی که این فصل با 3 گل و یک پاس گل به لحاظ فنی عمکلرد قابل قبولی داشته، درباره مصاف با استقلال به خبرنگار گفت: بازی خوبی بود. البته نیمه اول خوب نبودیم و استقلال بهتر بازی کرد ولی در نیمه دوم خودمان را پیدا کردیم و اگر در دقایق پایانی بیشتر دقت میکردیم میتونستیم بازی را به تساوی کشانده و یا حتی ببریم. در کل بازی تماشاگرپسندی بود.
او درباره حضور پرتعداد هواداران استقلال در ورزشگاه و شرایط حاکم بر این بازی ادامه داد: جو ورزشگاه زیبا بود و هواداران استقلال حمایت خوبی از این تیم داشتند. شرایط جدول طوری بود که استقلال برای پس گرفتن صدر جدول نیاز به پیروزی داشت و به همین دلیل هوادارانش تیم را تنها نگذاشتند. ما قبلا مقابل پرسپولیس هم در چنین شرایطی بازی کرده بودیم و به همین دلیل از قبل با چنین جوی آشنا بودیم.
نسائی در خصوص حضور مادرش در بین تماشاگران حاضر در ورزشگاه و اینکه از این تصمیم مادرش اطلاع داشته یا خیر، توضیح داد: از چند روز قبل مادرم گفت که قصد دارد به همراه خواهرم به ورزشگاه بیاید. آنها همیشه سعی میکنند با حضورشان در ورزشگاه از من حمایت کنند. در واقع آن حس مادرانهای که دارند باعث میشود من را تنها نگذارند. با توجه به اینکه قبل از مسابقه خبر داشتم که در ورزشگاه هستند، به سمت تماشاگران خودمان رفتم و برایشان دست تکان دادم.
وی افزود: من همیشه قدردان زحمات مادرم هستم که عمر و جوانی خودش را به پای من و خواهرم گذاشت و مهمترین هدفم این بوده که بتوانم او را نسبت به خودم خوشحال و راضی نگه دارم. جا دارد از عکاس باشگاه هم تشکر کنم که با تصاویرش آن لحظات را برایمان ماندگار کرد.
هافبک شمس آذر درباره اولین حضور این تیم در لیگ برتر افزود: خوشحالم که در صعود تیم به لیگ برتر نقش داشتم و همانطور که من به شمسآذر کمک کردم، این تیم و مردم این شهر هم همیشه به من لطف داشتند و از این بابت خودم رو مدیون همه آنها میدانم. درباره شرایط تیم هم باید بگویم که اگر آن سه امتیاز از ما کسر نمیشد الان در رتبه ششم جدول بودیم ولی با این حال هم خیلی خوب نتیجه گرفتهایم و به تیمی شایسته احترام برای همه لیگ برتریها تبدیل شدهایم. تلاشمان این است که فصل را با رتبه تک رقمی به پایان برسانیم.
وی در پایان گفت: جا دارد از هواداران خانم و آقا که در تمام این مدت شمس آذر را حمایت کردند و ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. در همین بازی با استقلال اگر حمایت آنها نبود به بازی برنمیگشتیم. از آنها میخواهم که همیشه حامی تیم باشند تا انشاالله ما هم بتوانیم با نتایجی که میگیریم باعث خوشحالی آنها شویم.