از معضل همیشگی اکران تا چند داستان دیگر در سینمای کرونازده
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۷۳۷۳۰
دو هفته از سال جدید گذشته و مسئله «اکران» که همیشه یک معضل جدی بوده، شاید به چیزی شبیه یک بحران یا دست کم مسئلهای بغرنج برای سینمای امسال بدل شود؛ مسئلهای که شاید حتی نیازمند تدوین یک آییننامه جدید برای اکران باشد.
به گزارش ایسنا، سینمای ایران در سال قبل اگرچه مثل همیشه بالا و پایینهایی داشت ولی اتفاقهایی را هم تجربه کرد که در نوع خود بیسابقه بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالی که گذشت، نبود برنامهریزی مناسب برای اکران فیلمها در کنار برخی حادثههای اجتماعی و سیاسی که سینماها را به تعطیلی کشاند، باعث شد ماههای سوخته زیادی برای گیشه 98 سینما ثبت شود. در این سال شاهد اکرانی در نوروز بودیم که خیلیها بر این باور بودند نوعی فیلمسوزی در آن اتفاق افتاد و سالنهای سینما در ماههای بعد روزهای سوت و کوری را تجربه کردند. نتیجه تمام اینها منجر به تصمیمگیری جدی برای رفع این نواقص در برنامه اکران سالانه شد و شورای عالی اکران آییننامهای را تدوین و برای اصناف مربوط فرستاد تا برای جمع بندی نهایی نظرخواهی کند.
این آییننامه با تغییرات اساسی نسبت به آنچه پیش از آن وجود داشت، به مرحله نهایی تدوین رسید و قرار بود در آخرین روزهای اسفند ابلاغ شود، اما با وضعیتی که این روزها شاهدش هستیم احتمالا باید آن را ملغی دانست.
در این آییننامه با تعیین جزئیات و ملاحظاتی قرار بود برای هر فصل، فیلمها براساس قرعهکشی انتخاب شوند تا اکران عادلانهای نسبت به گذشته در سینماها رقم بخورد، از جمله اینکه قرار بود در هر نوبت قرعهکشی، سهم فیلم های کودک، کمدی و اجتماعی مشخص باشد تا یک باره همانند سال قبل چند فیلم کودک یا پرفروش همزمان با هم اکران نشوند، ولی با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی تمام سینماها که هنوز هم مشخص نیست تا چه زمانی ادامه دارد، به احتمال زیاد این آییننامه دستخوش تغییراتی خواهد شد. همچنین گمانهزنی میشود که در خوشبینانهترین حالت، مدیران سینما باید برای اکران عید فطر برنامهریزی کنند و البته تازه آن زمان باید دید مردم چقدر برای حضور در سینماها اطمینان خاطر پیدا میکنند.
اگر از موضوع اکران که قطعا از مهمترین چالشهای امسال سینما خواهد بود، بگذریم، به برخی دیگر از اتفاقهای مهم سال 98 میشود اشاره کرد که تاثیر بعضی از آنها در سال جدید به نحوی ادامه خواهد داشت.
وضعیت نامعلوم جشنواره جهانی فجر
یکی از این اتفاقها تغییر دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر بود که پس از سه دوره دبیری رضا میرکریمی، حسین انتظامی، رییس سازمان سینمایی، محمدمهدی عسگرپور را به عنوان دبیر این رویداد منصوب کرد؛ رویدادی که به نظر میرسد با توجه به دیر انتخاب شدن دبیرش، تقریبا با کمترین تغییر نسبت به سیاستهای قبلی برگزار شود، اما نکته مهم در این است که با توجه به همهگیری جهانی ویروس کرونا معلوم نیست این جشنواره که قرار بود از 29 فروردین امسال برگزار شود به چه زمانی موکول میشود و آیا اصلا با این شرایط و وضعیت کلی سینما، دوره سیوهشتم این جشنواره برگزار میشود؟
انتظامی و شفافسازیهای حاشیهدار
حالا که اشارهای به نام حسین انتظامی شد، بد نیست برای مرور بخشی دیگر از رخدادهای سینمایی سال قبل از فصل بهار شروع کنیم، یعنی زمانی که انتظامی پس از گذشت بیش از پنج ماه از حضور بر مسند مدیریت سینما، به طور رسمی حکم ریاست سازمان سینمایی را از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفت و بعد از آن در فاصلهای کوتاه از صدور حکمش، اولین نشست رسانهای خود را با اهالی رسانه برگزار کرد؛ نشستی که برخلاف انتظار خیلی بیحاشیه و بدون هیچ سخن و تیتر مهم و جنجالی به پایان رسید. گرچه به زعم عدهای چنین جلسهای چندان هم دور از انتظار نبود چون انتظامی قبلا آشنایی خاصی با سینما نداشته، این در حالی است که برخی سینماییها میگویند او خودش به این مسئله اذعان میکند و بیشتر قصد مدیریت سینما را با تکیه بر حضور صنف و نظر جمعی سینماگران دارد. با این حال این روزهای کرونایی را میتوان مهمترین چالش دوران مدیریت او بر سینما دانست تا شاید با تصمیمگیری و حمایت او آسیب کمتری به سینما وارد شود.
انتظامی در این حضور یک سال و نیمه خود در سینما بر تدوین آییننامه و دستورالعمل و شفافسازی بیش از هر چیزی تاکید داشته و شفافسازیهای سازمان سینمایی نه تنها در کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلکه در تمام دولت میتواند یک نمونه باشد که در مقایسه با دیگر دستگاهها نسبتا پیشرو و از نظر تعداد بخشها بیشتر بوده است.
البته این شفافسازیها گاهی حاشیهساز هم بوده که مثلا به گزارشهای بنیاد سینمایی فارابی یا خرجهای انجام شده برای جشنواره فیلم کودک و نوجوان میتوان اشاره کرد و هزینههای صرف شده در بعضی موارد مثل سفرهایی که در بخش بینالملل انجام شده، ابهام و پرسشهایی را در رسانههای سینمایی ایجاد کرد. در این بین ادغام یا انحلال برخی موسسههای زیرمجموعه سازمان سینمایی در راستای کوچکسازی نیز حاشیههایی به دنبال داشت، مثل موسسه رسانههای تصویری که بعد از 26 سال تعطیل شد.
فصل تغییر مدیران
حضور انتظامی در سازمان سینمایی با تغییرات ساختاری و مدیریتی نیز همراه بود. به طوری که با یکی شدن شوراهای ساخت و نمایش در دو بخش مجزا برای آثار سینمایی و غیرسینمایی مهمترین معاون این سازمان هم تغییر کرد. به این ترتیب ابراهیم داروغهزاده از معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی رفت و محمدمهدی طباطبایینژاد از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به جای او نشست. در مرکز گسترش هم محمد حمیدیمقدم مدیرعامل شد و جشنواره سیزدهم سینما حقیقت را با رویکردی متفاوت و تمرکز بیشتر بر مخاطب تخصصی برگزار کرد.
از دیگر تغییرات مدیریتی مهم سینما در سال گذشته پایان سرپرستی لادن طاهری بر موزه سینما بود که در کنار مدیریت فیلمخانه ملی ایران، امور مربوط به این موزه را هم پیگیری میکرد، اما در شرایطی که انتظار برخی بر این بود که با توجه به قرابت کار موزه و فیلمخانه، لادن طاهری حکم مدیریت آنجا را نیز بگیرد، انتظامی برای مهران عباسی انارکی حکم مدیرعاملی موزه را زد تا انتقادها به عدم انتخاب یک مدیر متخصص و مرتبط با مکانی مثل «موزه سینما» که از گذشته مطرح بود، همچنان ادامه داشته باشد.
جشنواره جنجالی فیلم فجر
در این بین یکی از احکام انتظامی که بدون تغییر باقی ماند، دبیری جشنواره فیلم فجر بود و ابراهیم داروغهزاده برای سومین سال پیاپی دبیر این رویداد سینمایی که خیلیها آن را مهمترین رویداد هنری کشور میدانند، برعهده گرفت. البته او در این دوره با چالشهای زیادی روبرو شد و یکی از پرحاشیهترین جشنوارههای فیلم فجر را در طول 38 دوره برگزار کرد.
حاشیههای این جشنواره از موج انصراف برخی هنرمندان از جشنوارههای هنری دهه فجر و در سینما در پی وقوع برخی حوادثی که در طول چند ماه قبل از برگزاری جشنواره آغاز شده بود و با انصراف مسعود کیمیایی از شرکت در این رویداد شروع شد. اگرچه تهیهکننده فیلم کیمیایی یعنی «خون شد»، خیلی سریع اعلام کرد که فقط کارگردان از جشنواره انصراف داده و فیلم حتما نمایش داده خواهد شد، اما این موج ادامه داشت و بعضی دیگر از هنرمندان هم در پیامهایی اعلام کردند که در جشنواره فیلم فجر شرکت نمیکنند و فارغ از اینکه برخی از این افراد اصلا اثری در جشنواره نداشتند، حاشیهها و اظهارنظرهای مختلف وقتی به اوج رسید که شهاب حسینی از آن سوی مرزها انصراف از جشنواره را کاری غیرمنطقی دانست و همکارانش را دعوت کرد که جای خود را برای حضور غیرخودیها خالی نکنند. اما همین اظهارنظر مجازی برای او تبعات عجیبی داشت و کاربرانی که صفحه شخصی او را دنبال میکردند به انتقاد تند از او و بعضا هتاکیهایی پرداختند که نتیجهاش صحبتهای همراه با عصبانیت او در نشست فیلم «شین» در جشنواره شد.
او که با مطرح کردن اعتقاد و انتقادش درباره تمام اتفاقات سیاسی و اجتماعیای که در چند ماه قبل جشنواره رخ داده بود و نیز دلیل تاکیدش بر شرکت در جشنواره و تحریم نکردن آن، نظر افراد زیادی را با خود تقریبا همراه کرده بود، با تکرار صحبتهایی غیرمستقیم و انتقادی از مسعود کیمیایی و انصرافش از جشنواره موج تازهای را علیه خود ایجاد کرد که تا چند روز ادامه داشت.
به جز نشست پرتنش شهاب حسینی که در نیمههای شب در پردیس ملت برگزار شد، ابراهیم حاتمیکیا هم نشست فیلم «خروج» را جنجالی کرد تا او هم که با توپ پر به نشست آمده بود، به بحث و جدل با بعضی خبرنگاران بپردازد. گرچه مهمترین اتفاق این نشست و یکی از قابل تاملترین اتفاقهای جشنواره خداحافظی فرامرز قریبیان، بازیگر فیلم «خروج» از سینما بود که طبق گفته خودش این تصمیم، یکی از تبعات اتفاقهای حاشیهای جشنواره چند سال قبل و افشاگری او در تغییر رای داروان بود.
این چند موردی که اشاره شد، تنها حاشیههای جشنواره فجر سال گذشته نبودند چرا که با وجود تلاش دبیر جشنواره برای همراهی حداکثری هنرمندان در جشنواره فیلم فجر که در مقایسه با دیگر رویدادهای فجر موفقیتآمیزتر هم بود، باید به مراسم اختتامیه اشاره کرد که به تنهایی به اندازه تمام جشنواره حاشیه به همراه داشت.
جدا از شلوغی و هجوم بیش از حد مهمانانی که آخر هم مشخص نشد از کجا کارت شرکت در این مراسم را گرفته بودند، نیامدن هیچکدام از عوامل فیلم «روز صفر» آن هم با علم به اینکه چند جایزه برنده شدهاند، بحثبرانگیزترین اتفاق اختتامیه جشنواره سیوهشتم بود که دبیرش آن را بیسابقه و تاسفبار دانست. بعد از آن هم نظر هیات داوران در چند مورد حاشیهساز شد از جمله نامزد نکردن جواد عزتی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد و جایزه ندادن به او. این ماجرا به اختلاف یکی از داوران با این بازیگر گره خورد که تا مدتها پس از پایان جشنواره بحث درباره آن داغ بود.
زخم ماندگار «خانه پدری» و قاچاق چند فیلم
اما از اینها که بگذریم اتفاقهایی هم در سال گذشته به طور مشخص درباره چند فیلم رخ دادند، از جمله فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری که بالاخره پس از 10 سال با اعمال اصلاحاتی برای کم کردن خشونت فیلم در یکی دو سکانس از اول آبانماه سال 98 روی پرده سینماها رفت. این فیلم پس از پنج روز اکران توقیف شد تا باز هم اصلاح شود و از 22 آبان به سینماها برگردد، اما ناآرامیهای چند روزه آبان که سبب تعطیلی سینماها نیز شده بود، دامن «خانه پدری» را هم گرفت و در نهایت این فیلم از 22 آبان تا 13 آذر مجوز اکران محدود گرفت و دوباره و برای همیشه به صندوق توقیفیها برگشت. این فیلم که در این مدت کوتاه فقط حدود یکو نیم میلیارد تومان فروش داشت و حدود 100 هزار نفر آن را در تهران تماشا کردند، در آخر از شبکههای ماهوارهای درآورد و پخش قاچاق آن کارگردانش را بیش از پیش متاسف کرد.
اما این تنها فیلمی نبود که نسخه غیرمجاز آن عرضه شد، چون در طول کمتر از سه چهار ماه چند فیلم سینمایی دیگر یعنی «رحمان 1400»، «متری شیش و نیم»، «شبی که ماه کامل شد» و «سرخپوست» هم به طور غیر مجاز عرضه شدند تا رکوردی از فیلمهای روز قاچاق شده در سال 98 رقم برخورد. البته به این فیلمها «رستاخیز» توقیفی را هم باید اضافه کرد که در برخی سایتها نسخههایی از آن منتشر شد، اما با پیگیریهای انجام شده نسبت به بسته شدن سایتها اقدام شد.
یکی دیگر از فیلمهای سینمایی که نه بخاطر توقیف و نه بخاطر قاچاق، اسمش بر سر زبانها افتاد، «مست عشق» حسن فتحی بود که اول با انتشار خبرهایی از حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقشهای شمس تبریزی و مولانا سر و صدا به پا کرد، اما بعد از گذشت مدتی فضای مثبت رسانهای این فیلم تغییر کرد و با واکنش برخی مراجع که معتقد بودند چنین فیلمی سبب رواج فرقه صوفیه میشود و به همین دلیل ساخت آن را شرعی ندانسته یا حرام اعلام کردند، حاشیههایی ایجاد شد. در نهایت برخلاف اینکه تصور میشد شاید از این فیلم که چند بازیگر سرشناس ترک هم دارد، در جشنواره فجر رونمایی شود، اعلام شد که مجوزی از سازمان سینمایی برای تولید این فیلم گرفته نشده است.
خانه سینما و کمتر از دو ماه تا انتخاب هیات مدیره جدید
و در آخر به یکی دیگر از مواردی که درباره سینمای سال 98 به آن اشاره میشود، خانه سینماست که از همان ابتدای سال موضوع عیدی اعضای خانه سینما برای مدتی طولانی بحثها و شایعاتی را پیش آورد، بحثهایی که کم و بیش امسال هم به شکلی دیگر مطرح شده است. سال قبل گزارشهایی در انتقاد از نحوه توزیع عیدی یک میلیاردی خانه سینما منتشر شد که با واکنش همایون اسعدیان، رییس هیات مدیره خانه سینما همراه شد. او بعضی حرفهای حاشیهای از جمله اختلاس 800 میلیونی هیات مدیره از این یک میلیارد تومان را تعجبآور و نشدنی دانست و توضیح داد که همه چیز در خانه سینما شفاف است و برای توزیع عیدی اولویت با نیازمندان از کارافتادگان سینما بوده است. این رویه گویا امسال هم برای توزیع عیدی اعضای خانه سینما ادامه داشته است.
هیات مدیره فعلی خانه سینما براساس تصمیم مجمع عمومی خانه سینما که 28 مردادماه سال گذشته با حضور تمام صنفها برگزار شده بود، به مدت 9 ماه ابقا شد و این مهلت اردیبهشتماه امسال پایان مییابد و باید هیات مدیره جدیدی انتخاب شود.
آنچه در این گزارش به آن پرداخته شد، علاوه بر مروری اجمالی بر برخی اتفاقهای مهم سال 98، بهانهای بود تا ابراز امیدواری شود که با تمام آنچه در سال گذشته سینمای ایران تجربه کرد، سال جدید تصمیمهای بهتری برای سینمای ایران گرفته شود؛ سینمایی که همانند کل جامعه روزهایی ناخوشایند را بخاطر شیوع ویروس کرونا تجربه میکند و لازم است در کنار برنامهریزی برای نمایش فیلمها پس از بازگشایی سینماها و تامین شرایطی ایمن برای مردم جهت حضور در سالنهای سینمایی، برای شاغلان سینما بویژه آنهایی که روزانه دستمزد میگرفتند هم فکری شود، بویژه انکه خبرهایی از تعدیل پرسنل برخی سالنهای سینما شنیده میشود که اگرچه صحت آن هنوز مشخص نیست، اما تمام این اتفاقها بار دیگر ضرورت پیگیری جدی و اساسی اجرایی شدن طرح امنیت شغلی را گوشزد میکند تا یک بار برای همیشه، وضعیت سینماگران برای ایام بیکاری و تعطیلی معلوم باشد.
لینک کوتاه: asriran.com/0031nNمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: سینمای ایران کروناویروس سازمان سینمایی سالن های سینما جشنواره فیلم ویروس کرونا هیات مدیره خانه سینما شفاف سازی آیین نامه سال گذشته فیلم فجر مهم ترین حاشیه ها اتفاق ها فیلم ها سال قبل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۷۳۷۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت کیومرث پوراحمد ؛ میراث این فیلمساز چه بود؟
در مراسم یادبود کیومرث پوراحمد «قصههای مجید» را میراث ماندگار او خواندند.
به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت کیومرث پوراحمد (کارگردان سینما ) در اولین سال نبودنش، توسط کمیته فرهنگی انجمن نویسندگان و منتقدان سینمای ایرانی با همکاری کانون کارگردانان سینمای ایران امروز چهارشنبه، ۲۹ فروردین ماه در خانه سینما برگزار شد.
در ابتدای مراسم، مازیار فکری ارشاد، پیام جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان سینما را خواند.
در این پیام به سال سخت سینما درسال ۱۴۰۲ اشاره شده بود.
گودرزی در این پیام نوشته بود: «پوراحمد فیلمسازی ایراندوست و نگران آینده بود و میخواست ایرانی بماند.»
در «دوران هیس» هستیمسپس عباس یاری، منتقد و نویسنده سینمایی با بیان اینکه علیرغم تمامی بحرانهای سینمای ایران و ترکهایی که به بدنه خانه سینما خورده، ادامه داد: همچنان چراغ این خانه روشن است و این کشتی در مقابل طوفانهای مختلف ایستادگی کرده است.
او با بیان اینکه کاش این مراسم، در زمان حیات پوراحمد برگزار میشد و با آرزوی سلامتی برای بهرام بیضانی گفت: معمولا ما بعد از مدتی زاری، این افراد را فراموش میکنیم و برگزاری چنین مراسمهایی نشان میدهد، که میخواهیم بگوییم هنرمند رفتنی نیست و ماندنی است.
این منتقد با بیان اینکه «در دوران هیس هستیم»، گفت: کوچکترین عکس، مطلب و کلمهای از جانب هنرمند واکنش گروهی را در فضای مجازی به همراه دارد و آنها شروع به توهین میکنند و یادشان میرود که این فرد «قصههای مجید» را ساخته و با دیدنش کیف کردهاند و حالشان خوب شده است.
پوراحمد از فیلمسازانی بود که در آثارش به بچهها و قومیتها توجه داشت، اگر شخصیتی را از کرمان به اصفهان میبرد، او را به رنگ و بوی منطقه در میآورد و این موضوع اتفاقی نبود بلکه مطالعه میکرد و تلاش داشت به اصطلاح گزک دست کسی ندهد.
درباره دیگران ناجور نگفت و ننوشتاو به جای خالی علیرضا داوودنژاد، از دوستان نزدیک کیومرث پوراحمد در این مراسم اشاره کرد و گفت: پوراحمد دغدغه داشت، سینمای ایران برایش مهم بود، درباره کسی مطلب ناجور ننوشت، پشت کسی ناجور نمیگفت. هرگز برای فیلمهای خودش نمیگفت که هوای ما را داشته باشد برعکس تنها کسی بود که میگفت «من رو بچلونید» اما خودش اینکار را نمیکرد، در انتشار مطالبش سختگیر بود و نمیخواست کلمهای تغییر کند و اگر عکسی مورد پسندش نبود، گله میکرد. برایش آرزوی آرامش میکنم، تا زمانی که سینمای ایران هست، یاد او در قلب دوستدارانش خواهد بود.
تجربه دردناک فیلم سازی پوراحمدیاری در بخش دیگری از سخنان خود با تآکید بر دوران هیس به واکنشهای آخرین فیلم پوراحمد در جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و گفت: آخرین فیلم پوراحمد، برایش تجربه دردناکی بود، در گوشه گوشه سالن هنگام نمایش فیلم او را هو میکردند. این کار زشتی و این اتفاق در هیچ جشنوارهای نمیافتد ،اگر کسی از فیلم خوشش نیاید آرام از سالن خارج میشود. متأسفانه این موضوع را در نظر نمیگیرند که کارگردان با همسر و عواملش در سالن نشستهاند و این حرکت ناجور است. امیدواریم شاهد اتفاقات بهتری باشیم.
پوراحمد به کودک درون خود متکی بودابوالحسن داوودی، فیلمساز نیز در سخنانی گفت: این مراسمها باعث میشود بر این اصل بمانیم که سینما زنده است و میتواند از سختترین و تاریکترین و بزرگترین دستاندازها عبور کند و به مسیر خود ادامه بدهد.
او سپس درباره آشنایی و دوستی ۴۰ سالهشان با پوراحمد گفت.
داودی همچنین با اشاره به اینکه سینمای کودک بعد از انقلاب شکل گرفت، ادامه داد: سینمای کودک بیشتر متکی کودکی درون است. مهمترین کارهای پوراحمد در حوزه سینمای کودک است، او شخصیتهایی خلق کرد که برای همیشه میماند. پوراحمد در این زمینه بیشتر متکی به کودک درون بود تا تکنیک و دانش سینمایی.
داوودی سپس درباره تجربه حضور فیلم هایشان در جشنواره فیلم کودک،یاداور شد: اینکه فیلم «شکار خاموش» پوراحمد مورد کملطفی قرار گرفت و اگر مورد توجه بود ژانر جدید و ماندگار در فیلم کودک ایجاد میشد. یا فیلم «شرم» پوراحمد که به بخش بین الملل راه یافته بود اما چون مضمون فیلم، موضوعی خاص فرهنگ ایرانی یعنی رودربایستی بود، باعث شد داوران موضوع فیلم را متوجه نشوند و فیلم مورد توجه قرار نگیرد.
این فیلمساز ادامه داد: واقعا سؤال است فیلمسازی که توانسته بود با حلاوت و شیرینی شخصیتهای جذاب و ماندگاری چون مجید و بیبی را خلق کند، شخصیتهایی مطلقا ایرانی، چگونه باید به تلخی و زبان قاصر برسد؟ کیومرث پوراحمد دل کوچکی داشت البته گاه زبانش به شدت تند میشد، اما این زبان تند در لحظه بود.
داوودی با بیان اینکه زمان درگذشت پوراحمد ایران نبوده و با شکل بدی خبرش را خوانده و بعد هم آن تصویر دردناک را دیده بود، گفت: هیچگاه نتوانستم باور کنم؛ در این سالها با تنگ شدن فضا روحیهاش خوب نبود و از رسیدن به فضای ایدهآل ناامید شده بود اما هیچ باورم نمیشد این اتفاق بیفتد و برایم قابل هضم نبوده و نیست.
این فیلمساز گفت : حبیب احمدزاده نکته درستی را مطرح می کند که ما مردم بیشتر اهل جواب هستیم تا سؤال ، به جای اینکه سوال بپرسیم تا پاسخ را بشنویم و روشنگری شود، به جوابهایی که دوست داریم، بشنویم تکیه میکنیم. برخی کیومرث پوراحمد را چه در زمان حیات و چه پس از مرگش دارند نابود میکنند و با ظن خود با مسئله برخورد میکنند که گاه سطحی است و این خیلی بد است. ما واقعیت را به صورت کامل نمیدانیم و واقعیت میتواند همه چیز باشد اما ما نمیدانیم، بنابراین حق قضاوت نداریم و حق نداریم ظن خود را به فضای خانواده ببریم. اتفاقی که ۶۰ سال پیش برای تختی افتاد به شکلی دارد تکرار شد.
مرگ پوراحمد تاریخ سینما را ورق زدمحسن امیری یوسفی، رییس کانون کارگردانان سینمای ایران نیز در سخنانی گفت: سال گذشته، سال عجیب و غریبی داشتیم که بهارش با خبر مرگ کیومرث پوراحمد شروع شد و اوایل پاییز خبر قتل مهرجویی و همسرش.
در چنین شرایطی واقعا به جای چراها و ایکاشها، صحبتهای خاطر برانگیز بگوییم که تسلیبخش خاطرات ما باشد.
این کارگردان سپس در بخشی از سخنان خود گفت: پوراحمد، کودک درون جسوری داشت و جسارتش بیش از همنسلان خود و نسل ما بود. در صحبتها، واکنشها و کنشگریاش این کودک درون و جسور حضور داشت و او را زنده نگه میداشت.
امیر یوسفی با بیان اینکه با مرگ پوراحمد، قسمتی از تاریخ سینمای ایران ورق میخورد، به خاطرات خود از این کارگردان پرداخت و گفت: ایده «خواب تلخ» من از «قصههای مجید» او بود؛ قسمتی که موضوع انشا شغل مورد علاقه مجید بود و او «مردهشور» را مهمترین شغل میدانست و معلم برخورد تندی با او داشت. اتفاقا من هم مانند مجید با مادربزرگم زندگی میکردم. به نظرم «قصههای مجید» با فرهنگ و هنر کشورمان گره خورده و کاش ادامه پیدا میکرد.
این کارگردان با بیان اینکه جای خالی پوراحمد را نمیشود، پر کرد ، ادامه داد: ای کاش او میماند. اگر بود ایدههای جدید و نگاه جدید داشت. او در سالهای پایانی عمرش مورد بیمهری قرار گرفت و گاه فکر میکنم اگر برخورد بهتری با او میشد، دچار چنین فرجامی نمیشد. پوراحمد عصیانگری و تندی داشت اما حساس بود؛ شاید کارگردانهایی شرایط دورانی را تحمل کنند اما پوراحمد مثل برخی سینماگران پوست کلفت نبود و حساسیت پوراحمد بیشتر بود. آسیبهای چند سال اخیر باعث شده همه ما در پوسته خودمان برویم و زندگی لاکپشتی داشته باشیم.
او همچنین گفت: پوراحمد سربلند در فیلمسازی بود و تأثیرگذار. یادش گرامی.
میراث پوراحمدبخش دیگر این مراسم که اجرای آن را مازیار فکر ارشاد برعهده داشت، به میراث کیومرث پوراحمد اختصاص یافت.
عباس یاری، «قصههای مجید» را میراث ماندگار پوراحمد خواند و گفت: پوراحمد بارها گفته است، «دلخوشی از کودکیام نداشتم و آزار دیدم» و شاید این موضوع را به شکل دیگری در فیلمهایش به نمایش گذاشت و بیشتر فیلمهایش درباره کودکان و رابطه آنها با خانواده است. او به جای اینکه انتقام بگیرد، فشارهای روحی را که به بچهها وارد میشود، نشان میدهد. «قصه های مجید» بهترین کار او میدانم.
شباهت علی حاتمی و پوراحمدداوودی نیز با بیان اینکه نظرش همسو با یاری است، اظهار کرد: «قصههای مجید» علاوه بر اینکه در سینما تأثیرگذار است، در شناخت جامعه ایرانی نیز تأثیرگذار است؛ این فیلم تصویر جامعی از یک دوران اجتماعی ایران میدهد. صحنههایی در این فیلم دیدم که تصویر ایرانی ناب است و به کرات در این مجموعه رفتار ایرانی را دیدم یا فیلم رودربایستی او.
کیومرث پور احمد در این زمینه از جهاتی شبیه مرحوم علی حاتمی بود. بخش عمدهای از ساختار فیلم علی حاتمی از ذهنش خودش میآمد اما چیزی که کیومرث عرضه میکرد از تجربه و تخیلش بود، ساختگی نبود و پایه فرهنگ زندگی تجربی ایرانی بود، فرهنگ دانشگاهی نبود. مهم ترین میراث «قصههای مجید» بود و با این فیلم دینی را به گردن ایران و مدیران فرهنگی چهار اندی دهه دارد.
امیریوسفی نیز گفت: همانطور که به درستی اشاره شد «قصههای مجید» با نگاه ایرانیای که دارد، پوراحمد را به علی حاتمی معاصر ما تبدیل میکند؛ این سریال با سریالهای همزمان خود تفاوت داشت. پوراحمد سینمای کودک را تجربه کرد و در میان همنسلانش در این زمینه جسارت داشت. حیف شد.، کاش میماند و کاش فروردین نحس برای پوراحمد پیش نمیآمد.
البته تازمانی که سینما زنده است، پوراحمد میماند و هنر اصیل به هنرمند به ویژه هنرمندی که با فرهنگ متصل است، عمر جاودانی میدهد. علیرغم نامهربانیهایی که دید «قصهای مجید» برای ماندگار شدنش کافی است و قسمتی از زندگی ما ایرانیهاست.
مازیار فکری ارشاد خاطرنشان کرد: پوراحمد پرچمدار سینمای کودک بود؛ سینمایی که در دهه ۱۳۶۰ پور احمد سعی میکرد آن را از به حاشیه رفتن، دور نگه دارد. هرچند این سینما بعدها به سمت خوبی نرفت. پوراحمد فیلمساز شاخص و برجستهای بود و «قصههای» او توانست برای نسلهای مختلف جذاب و خاطرساز باشد. بارها گفتهاند و خودش نیز ،گفته است که خیلی سخت میتوانست فیلم بسازد حتی برای ساخت فیلم ، پیانو خود را فروخته بود و در این مورد میتوان او را با امیر نادری مقایسه کرد که در این راه سخنیها زیادی کشید و رنج برد.
نسبت پوراحمد با ژانربخش دیگری از مراسم به ژانرهای متفاوتی که پوراحمد در آن طبعآزمایی کرده، پرداخته شد در این بخش یاری به بحرانهای فیلمسازی و هزینههای بالای آن پرداخت و گفت: اگر فیلمی خوب درنیامده به این معنا نبوده که پوراحمد بلد نبود فیلم بسازد.
داوودی نیز با بیان اینکه گاه ژانر انتخاب کارگردان نیست و اقتضائات سینما باعث میشود، کارگردان به آن سمت برود گفت: سینمای ما صنعت نیست یک فعالیت گنجشک روزی است و پرداختن به ژانر در این زمینه مانند کاشت سیب زمینی و پیاز در سالهای مختلف میماند.
یکی از پرسشهایی که وجود دارد این است که چرا سینمای کودک در دهه ۱۳۶۰ رشد کرد و آن دوران طلایی شکل گرفت درحالی که مفهوم خانواده در سینمای ایران وجود نداشت و مسائل و محدودیت در بخش بزرگسال قابل عرضه نبود. امیر یوسفی نیز با اشاره به ژانرهای مختلفی که کیومرث پوراحمد کار کرده است، گفت: دهه ۱۳۶۰ دوران عجیبی است با وجود اینکه شرایط سخت بود و قوانین سختگیرانهای وجود دارد به طرز عجیبی و غریبی فیلمهای خوبی ساخته شده است.
نمیگوبیم شرایط گلوبلبل بود و سینمای دولتی هم تعریف دیگری داشت و اجازه میداند فیلمسازان کار خود را انجام دهند. بعد از جنگ و دهه ۱۳۷۰ نسیم اصطلاحات را داشتیم و از اواسط ۸۰ به سمت دیگری رفتیم و شرایط بستهای ایجاد شد.
با درگذشت پوراحمد برگ مهمی در تاریخ سینما ورق خورد. در دهههای اخیر، شرایط جدید و عجیبی ایجاد شد. دوران لاکپشتی که هم آهستگی دارد و هرکس در لاک خود است. امیدوارم دوران هیس را بگذرانیم؛ این امید لعنتی ما را ول نمیکند و امیدوارم سینمای ما به روزگار خوب خود برگردد و همه خیال راحت کار خود را انجام دهند. اینکه نام چند فیلم سفارشی را رونق سینمای ایران بگذارند جزو قسمتهای تلخ سینما است.
در بخش دیگری از مراسم سخنرانان به بیان خاطرات خود با پوراحمد پرداختند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «قصههای مجید» و غصههای ما/ تراژدیِ نوجوانیهای نزیستۀ دهۀ پنجاه و شصتیها دل نوشته همسر کیومرث پوراحمد : ساعت و تقویم میگویند از رفتن تو یک سال گذشته برگزاری یادبود کیومرث پوراحمد در خانه سینما