توضیحات سیروس مقدم درباره سوتیهای «پایتخت ۶»/ چرا پای روح باباپنجعلی به قصه باز نشد؟
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۹۲۷۹۰
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سیروس مقدم برای خیلی از مردم آشناست. او در کارنامه هنری خود آثاری دارد که همه از سریالهای تراز اول تلویزیون محسوب میشوند. مقدم از دهه ۶۰ کارگردانی را آغاز کرد و «به سوی افتخار» از اولین سریال هایش به حساب میآید. بعد از آن «روزهای زندگی» را ساخت و ناگهان با سریال «مسافر» که موضوع اعتیاد را به تصویر میکشید، درخشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از آن در اوایل دهه ۸۰، «پلیس جوان» را کارگردانی کرد که این سریال معمایی برای شهاب حسینی که اوایل مسیر پیشرفت بود، پله ترقی شد. سریالهای «عروج»، «دریاییها»، «وکیل»، «مهر خاموش»، «بانویی دیگر»، «مزرعه کوچک»، «ریحانه»، «نرگس» و «پرواز در حباب» نیز از جمله آثار موفق دیگر سیروس مقدم بودند.
اما او در میانه دهه ۸۰ قدم به مسیر تازهای از سریال سازی گذاشت که اولین آن «اغما» بود. «پیامک از دیار باقی»، «روز حسرت»، «رستگاران»، «چاردیواری»، «زیر هشت»، «تا ثریا»، «چک برگشتی»، «دیوار»، «بچههای نسبتا بد»، «مدینه»، «میکائیل» و «علی البدل» هم آثار دیگری هستند که در حوزه طنز و بیشتر مسائل روز جامعه تولید شدند.
با ساخت سریال «پایتخت» به نظر نمیآمد که قصههای یک خانواده معمولی از خطه شمال آن هم در قالب یک سریال تلویزیونی بتواند مخاطب بسیاری را به خود جذب کند، اما زمانی که فصل اول سریال «پایتخت» در فروردین سال ۹۰ به روی آنتن رفت، همه این تصورات از بین رفت. تا جایی که اولین سریال تلویزیونی شد که در سال اخیر به فصل ۶ رسید. حالا دیگر مخاطبان عادت کردهاند که نوروز خود را با قصههای خانواده نقی معمولی بگذرانند.
به بهانه پخش سریال «پایتخت ۶» گفت و گویی با سیروس مقدم کارگردان این سریال داشتیم که در ادامه آن را میخوانید:
چگونگی انتخاب نویسنده جایگزین خشایار الوندآقای مقدم، ایده قصه «پایتخت ۶» چگونه شکل گرفت؟ آیا زمانی که نگارش ابتدایی را شروع کردید مرحوم خشایار الوند بودند یا اینکه به طور کامل قصه بعد از درگذشت ایشان تغییر کرد؟
ایده پایتخت۶، زمانی شکل گرفت که مرحوم خشایار الوند از دنیا رفته بود. قرار بود نسخهای سینمایی برای روز پدر سال گذشته بسازیم. ۵۰ درصد فیلمنامه توسط مرحوم خشایار الوند نوشته شده بود که به ناگهان از بین ما رفت و همه را سوگوار کرد. آن نسخه سینمایی هم منتفی شد و ما دیگر دل و دماغ کار نداشتیم. چند وقت بعد، قرار شد «پایتخت ۶»، برای نوروز ساخته شود که ما دو طرح داشتیم که یکی از آنها تصویب شد و شد همین پایتخت ۶. از دست دادن خشایار ضایعه جبران ناپذیری برای پایتخت بود و هست.
محسن تنابنده برای نگارش پایتخت ۶، نیاز به نویسنده و کمک دست داشت. مدتها طول کشید، نویسندگان زیادی آمدند و رفتند، تست زدند، مذاکره کردند، اما هیچ کدام نتوانست جای مرحوم الوند را بگیرند. خشایار یکی از اعضای اصلی و ارکان اساسی پایتخت در طی ۱۰ سال همکاری مشترک ما بود. او به جای نقی، ارسطو، رحمت، بهتاش، بهبود، هما، فهیمه و حتی سارا و نیکا بازی میکرد، لحنها را میشناخت. به فرهنگ و گویش مازندران مسلط بود و عاشق این خطه از سرزمین مان بود. او در کنار محسن تنابنده زوج تکرارنشدنی را تشکیل داده بودند. طبیعی است در چنین شرایطی پیدا کردن جانشین برای مرحوم خشایار الوند کاری سخت و پر ریسک باشد.
آرش عباسی در همکاریهای قبلی هم با شما بود یا اینکه در این فصل اضافه شد؟
من و تهیه کننده خانم الهام غفوری، آرش عباسی را نمیشناختیم و سابقه هیچگونه همکاری با ایشان نداشتیم. آرش در پایتخت قبلی هم حضور نداشت و تازه به تیم نویسندگان قرار بود، اضافه شود. آرش نویسنده چند تئاتر بود و تئاتر مولن روژ را با محسن تنابنده و احمد مهرانفر کار کرده بود و تا حدودی از سلایق و تواناییهای همدیگر آگاه بودند. بعد از آن تئاتر بود که محسن تنابنده آرش عباسی را به عنوان نویسنده جایگزین مرحوم خشایار الوند به ما معرفی و کار را شروع کرد. طبیعی است مسیری را که تنابنده طی ۱۰ سال طی کرده بود تا به پختگی برای پایتخت نویسی برسد، آرش عباسی میبایست در زمان کم و اندکی سپری می کرد. خوشبختانه با استعداد و خلاقیت خود و همراهی و هدایتهای تنابنده کمکم به حال و هوای پایتختیها نزدیک شد و به مرور مدیوم تلویزیون را که مرحوم خشایار الوند به خوبی بلد بود و از نگارش برای آن بر می آمد، بهتر شناخت.
چرا روح بابا پنجعلی هم در «پایتخت ۶» نبود؟گفته میشد روح بابا پنجعلی در این فصل سریال حضور دارد؟ به نظر شما نبود این شخصیت کمبودی در آن ایجاد نکرد؟
به لحاظ دراماتیک باباپنجعلی دیگر کارکرد خود را از دست داده بود و به ورطه تکرار و ملال افتاده بود. بابا پنجعلی به دلیل آلزایمر و بیماری و کهولت سن امکان تحرک و ریتم در قصه را کم میکرد. خود بازیگر این نقش هم اذعان داشت که دیگر انگیزه و خلاقیتی برای ادامه ندارد و به شدت تکراری شده است و نقش برایش جذابیتی ندارد. پیشنهاد بازگشت در فرم و قالب روح هم بعد از صحبتهای زیاد منتفی شد.
«پایتخت» اثری واقع گرایانه است. این پیشنهاد ما را وارد فضای غیر واقعی و فانتزی میکرد که با روح «پایتخت» در تضاد بود؛ بنابراین قرار شد که «پایتخت۶» با فوت پنجعلی بعد از یک سال شروع شود و اعضای بدنش جان عدهای را نجات داده و حتی مرده اش هم خیر و برکت داشته باشد. ما تصمیم داشتیم تا با جایگزین کردن نقش پیرمرد دیگری مثلا برادر پنجعلی و ... جای خالی بابا پنجعلی را پر کنیم که متاسفانه روند فیلمنامه به سمتی رفت که دیگر این امکان هم وجود نداشت.
با وجود همه سختی ها و مشکلات، پایتخت را به مردم عیدی دادیماز سختیهای تولید «پایتخت ۶» برای ما بگویید.
سختیهای تولید «پایتخت» چند مرحله داشت؛ مرحله اول جمع کردن و هماهنگ نمودن تیم بازیگران بود که هر کدام درگیر پروژههای سینمایی و یا نمایش خانگی بودند. بازیگران «پایتخت» همه در بورس قرار دارند و هماهنگی حضور آنها توسط تهیه کننده برای چهار ماه پایان سال به سختی انجام شد.
مرحله دوم سختیها در زمان تولید بود؛ در زمان ساخت «پایتخت» اتفاقات عجیب و غریبی به وقوع پیوست که هر کدام به تنهایی میتوانست بر روند تولید تاثیر بگذارد؛ ترور سردار شهید قاسم سلیمانی که ما پایتختیها ارادت خاصی نسبت به ایشان داشتیم، شهادت هموطنانمان در تشییع پیکر این شهید و سپس سقوط هواپیمای اوکراینی و تهدید آمریکا به حمله نظامی و در مرحله بعد هجوم مرگبار ویروس کرونا از اواخر بهمن ماه در گرماگرم فیلمبرداری، میتوانست بر روند کار و شرایط روحی و ذهنی عوامل تاثیر بازدارندهای بگذارد.
اما پایتختیها هم قسم شده بودند که عیدی مردم را در نوروز به هیچ قیمتی به تعویق نیندازند. با آنکه خانوادههایشان نگران سلامتی آنها بودند و آنها نیز نگران خانوادههای خود بودند، در مازندران ماندند و ۱۵ قسمت مربوط به تعطیلات نوروز را تمام کردند. اواخر اسفند ماه بود که با بخشنامه وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا به طور جدی روبهرو شدیم. از آنجا که ادامه قصه (همانطور که قسمت ۱۵ دیدید) بهتاش برای بازی در لیگ حرفهای به تهران میآید و خانواده هم به دنبال ارسطو جای آنها را پیدا میکنند، ادامه قصه در تهران و ورزشگاه آزادی و در فضای فوتبالی و خانوادگی میگذرد، عملا دیگر با تعطیلی مسابقات و منع تجمعات توسط ستاد مبارزه با کرونا امکان ادامه فیلمبرداری وجود نداشت.
سوتی های پایتخت به خاطر عجله در تولید سریال نبودما در این فصل گافها و سوتیهای زیادی را شاهد بودیم. این موضوع به خاطر سرعت در تولید سریال بود؟
ما هیچ عجلهای برای تولید نداشتیم؛ با فراغ بال و آرامش و حتی در شرایط هجوم کرونا با تمهیداتی که تهیهکننده و تیم تولید تدارک دیده بودند، کار کردیم. اما اتفاقی که افتاد و باعث چند خطا در کار شد، همزمانی پخش و کارهای فنی و پس از تولید بود. طبیعی است که بعضی مواقع حتی با بارها دیدن و دقت و بازبینی موارد ریز و جزئی از چشم ما و ناظران و بازبینها دور بماند و متوجه آنها نشویم. به نظر من باید به حرف اصلی سریال توجه کرد تا نکاتی که حتی ارزش محتوایی و چشمگیری در اثر ندارد.
باوجود اینکه انتقادهایی به سریال میشد، اما همچنان پرمخاطبترین برنامه تلویزیون در نوروز بود. فکر میکنید به چه دلیل به این حجم از مخاطب رسیده است؟
به نظر بنده مردم، تصویر واقعیتر و عریان تری از حقایق دور و برشان را در «پایتخت» میبینند. تلویزیون را اگر به مثابه آینه تمام قد جامعه ببینیم، طبیعی است هر گاه مردم و مخاطبان تصویر خود را با تمام دغدغهها و مشکلاتشان ببینند به آن اعتماد و کانالهای بیگانه و ماهوارهای را خاموش کرده و تلویزیون داخلی را تماشا میکنند. «پایتخت» به دلیل نزدیک بودن به نوع زندگی مردم، پوشش، سبک زندگی، آرایش ها، گفتار و کردار، توانست در قلب و روح مخاطبان خود نفوذ کرده و آنها را با خود همراه سازد.
در این فصل کنایههای سیاسی بسیار مشهود بود و همه میگفتند «پایتخت» خط داستانی ندارد و تنها با تکیه بر کنایههای سیاسی به دنبال جلب نظر مخاطب است. چقدر موافق این موضوع هستید؟
مگر میشود بدون داشتن خط داستانی، این همه مخاطب را با خود همراه کرد. خط اصلی «پایتخت» همان قصه تکراری است؛ گمشدهای که پیدا میشود و با حضورش نظم موجود را به هم میزند. کنار این خط داستانی، بچه قصههایی هم وجود دارد؛ مثلا به خلاف کشیده شدن ارسطو، درخشیدن بهتاش درون دروازه فوتبال و .... به بهانه این خرده قصه ها، با بعضی سیاسیون، هنرمندان، ورزشکاران، ناهنجاریهای اخلاقی هم شوخی مجاز شد و این خاصیت طنز و طنازی است.
گفت و گو از الهام قبادی
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سیروس مقدم سریال پایتخت مرحوم خشایار الوند محسن تنابنده بابا پنجعلی سیروس مقدم آرش عباسی پایتخت ۶ سختی ها قصه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۹۲۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به افعی تهران و قاتلان سریالی
در دهه گذشته، با گسترش وی.او.دیها و رشد فراگیر سینما و تلویزیون، شاهد ظهور فیلمسازان مختلف بر روی صحنه هنر تلویزیونی بودهایم. از جمله این هنرمندان، سامان مقدم، کارگردان موفق و خلاق دهه هفتاد و هشتاد، با سریال جدید خود به نام “افعی تهران” در سال ۱۴۰۳ به صحنهی تلویزیون بازگشته است. این نقد و بررسی به تحلیل عوامل مختلف این سریال پرداخته و به مخاطبان درک عمیقی از آن ارائه میدهد.
یک ماه از آغاز پخش سریال «افعی تهران»، ساخته سامان مقدم، در شبکه نمایش خانگی میگذرد و این مجموعه در این مدت توانسته طیف وسیعی از مخاطبان را با خود همراه کند. نکته جالب این است که «افعی تهران» حتی مورد توجه مخاطبان و منتقدان سختگیر هم قرار گرفته است.
افعی تهران چهره ای دیگر سامان مقدم در عرصه فیلمسازی را به نمایش میگذارد و به نظر میرسد او با تولید اثری چندلایه و قصهگو توانسته چند گام به جلو حرکت کند.
سامان مقدم از آن دسته کارگردانانی است که بیحاشیه و دور از هیاهو کار میکنند و قواعد تولید سرگرمی را خوب آموختهاند. اما «افعی تهران» یک روی دیگر سامان مقدم در عرصه فیلمسازی را به نمایش میگذارد و به نظر میرسد او با تولید اثری چندلایه و قصهگو توانسته چند گام به جلو حرکت کند. البته در این موفقیت نمیتوان نقش پیمان معادی به عنوان نویسنده اثر را نادیده گرفت. این دو پیشتر در فیلم «کافه ستاره» با هم همکاری موفقی داشتند و به صورت اپیزودیک داستان زندگی سه زن در یکی از محلههای قدیمی تهران را روایت کرده بودند که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
معرفیسامان مقدم زاده ۱۶ شهریور ۱۳۴۷ در تهران کارگردان و فیلمنامهنویس و فارغالتحصیل رشته سینما از مجتمع آموزشی سینما است. این هنرمند فعالیت حرفه ای کارگردانی و نویسندگی خود را در سال ۱۳۷۷ در سن ۳۰ سالگی با فیلم سینمایی “سیاوش” آغاز نمود. همکاری با بازیگرانی چون رامین راستاد، هدیه تهرانی، علی قربان زاده، رحمان باقریان و مهدی خیامی تجربه خوبی برای او محسوب شد. سپس در سال ۷۹ دومین فیلم سینمایی خود را به نام “پارتی” ساخت.
سامان مقدم در سال ۱۳۸۶ در سن ۳۶ سالگی توانست اولین فعالیت تلویزیونی خود را با سریال “پریدخت” آغاز کرد. تا اینکه ایشان دی سال ۱۳۹۶ سریال دیوار به دیوار را کارگردانی نمود. وی برای این سریال توانست مخاطبان بسیاری را به سمت خود جلب کند. همکاری وی در این سریال در کنار هنرمندانی همچون آزاده صمدی، پژمان جمشیدی، محمدعلی شادمان، وشیکا آسایش، حسن زارعی، رویا تیموریان، گوهر خیر اندیش و امیر مهدی ژوله توانست سطح کاری سامان را تغییر بدهد. وی علاوه بر دیوار به دیوار توانست در سال ۱۳۹۷ در سن ۵۰ سالگی سریال دیوار به دیوار ۲ را نیز کارگردانی کند. در این سریال با بازیگرانی چون فرهاد آئیش، علی قربان زاده، میترا حجار، سام نوری، رضا ناجی و… همکاری نمود.
خوب است بدانید که سامان مقدم علاوه بر کارگردانی به عنوان نویسنده، دستیار کارگردان، تهیه کننده، برنامه ریزی و بازیگر در تلویزیون و سینما فعالیت داشته است. از کار های مهم وی در زمینه تهیه کنندگی می توان به برنامه گاراژ ۸۸۸، فیلم یک عاشقانه ساده، نهنگ عنبر ۱ و ۲، سلکشن رویا اشاره کرد.
پیمان معادی فیلمنامه «کافه ستاره» را براساس «کوچه مداق» اثر نجیب محفوظ نوشته بود و حالا بیست سال پس از آن، تجربه متفاوتی را در «افعی تهران» به نمایش گذاشته است. در این میان شاید یکی از مهمترین دلایل موفقیت سامان مقدم و برخی فیلمهایش همچون «مکس»، «کافه ستاره» و... را باید در پشتکار و بیادعا بودنش خلاصه کرد. او بر نقاط ضعفش تسلط دارد و قوت کارش را هم میشناسد و درست به همین دلیل است که نوشتن فیلمنامه را بر عهده کس دیگری میگذارد و فقط به کارگردانی فکر میکند.
عوامل و بازیگران سریال افعی تهراننویسنده : پیمان معادی ، کارگردان :سامان مقدم ، تهیه کننده :جواد فرحانی
بازیگران : پیمان معادی، سحر دولتشاهی، آزاده صمدی، پژمان جمشیدی، مریلا زارعی، مهسا حجازی، بهادر مالکی، بهآفرید غفاریان، نیلوفر کوخانی، تورج اصلانی، امیراحمد قزوینی، محمد صدیقی مهر، مجید جوزانی، ماهور نعمتی
فیلم های سینمایی سامان مقدمساوش در سال ۱۳۷۷ (کارگردان و نویسنده)، پارتی در سال ۱۳۷۹ (کارگردان و نویسنده)، مکس در سال ۱۳۸۳ (کارگردان)، کافه ستاره در سال ۱۳۸۳ ( کارگردان)، پاگت در سال ۱۳۸۶ (کارگردان)، صد سال به این سال ها در سال ۱۳۸۶ ( کارگردان و نویسنده)، یک عاشقانه ساده در سال ۱۳۹۰ (کارگردان و تهیه کننده)، نهنگ عنبر در سال ۱۳۹۳ ( کارگردان و تهیه کننده)، نهنگ عنبر ۲ در سال ۱۳۹۵ ( کارگردان، نویسنده، تهیه کننده)
داستان افعی تهرانداستان «افعی تهران» درباره کارگردانی است که قصد دارد اولین فیلم خود را درباره یک قاتل زنجیرهای بسازد که قربانیان خود را مسموم میکند و به همین دلیل به «افعی» مشهور شده است. این منتقد و مدرس سینما با مخالفت مراجع قانونی مواجه میشود، اما در برههای از زمان، اجازه ساخت این فیلم توسط پلیس صادر میشود، چرا که پلیس میخواهد از این طریق، قاتل را دستگیر کند. ویژگی مشترک تمام مقتولین قصه داشتن سابقه کودکآزاری است. در لایههای زیرین سریال ماجراهای دیگری هم میگذرد و در مجموع چالشهای زندگی در جامعه امروز به تصویر کشیده میشود.
پیمان معادی در این مجموعه نقش مدرس، منتقد و کارگردان فیلماولی را بر عهده دارد. بازی او در این سریال به شکل عجیبی ملموس است و تماشایی. او توانسته ابعاد مختلف زندگی یک انسان را به شکل قابلدفاعی به تصویر بکشد. معادی در نقش آرمان بیانی هم مدرس و منتقد سینماست و هم پدری که در زندگی زناشویی شکست خورده و در دورهای مجبور است با فرزند کمسنوسالش زندگی کند. بخش مهم بازیگری مجموعه بر عهده اوست. سحر دولتشاهی، آزاده صمدی، بهادر مالکی، تورج اصلانی و... بازیگرانی هستند که در کنار معادی ایفای نقش میکنند.
اما لایه دیگر این سریال همین ماجرای واقعی و موضوعی است که بناست شخصیت اصلی بر مبنای آن فیلم بسازد. ماجرای یک قاتل زنجیرهای که به افعی تهران معروف شده است و ما بناست از منظر فیلمسازی و شخصیت فیلمساز، آن را تعقیب کنیم. از این منظر سریال مایهای جنایی معمایی را در دل روایت اصلی خود میپرورد اما در عین حال این مایه جذاب دراماتیک مساله اصلی سریال نیست بلکه مساله اصلی سریال، همان تعقیب و نمایاندن زندگی پرمخاطره آرمان در بستر تهران امروز است؛ شهری بیتفاوت و بیرحم و شلوغ که گرفتاری و مشغلههای روزمره آدمها، احساس همدلی و زندگی آرام را از آن زدوده است.
نقد و بررسیفیلم با یک موضوع مرسوم و روزمره در صنعت سینما و سریال ( قاتل سریالی) رو به روست، موضوع قاتل سریالی که تلفیقی ست از معما ، ماجراجویی، تعقیب و گریز و انتقام، می تواند برای مخاطبان یک موضوع جالب و هیجان انگیز باشد اما وجه تمایز افعی تهران با دیگر آثار در زاویه دید نویسنده و کارگردان خلاصه میشود.
در افعی تهران با سریالی آشفته روبهرو هستیم که در سبک و روند دراماتیک انسجام کافی را ندارد و به همین علت صحنههای زائد و موقعیتهای غیردراماتیک در آن زیاد است. با اینکه در اجرا گاه موقعیتهای طنزآلود متعدد سریال شیرین و مفرح است اما در منطق و سبک کلی کار، گاه از اندازه خارج میشوند و علیه ساختار کلی درام کار میکنند. تا اینجا تقسیمات داستانی در تدوین نهایی سریال اغلب منتهی به تقلیل و دور شدن مساله جنایات افعی تهران میشود که میتوانست سریال را جذابتر و به لحاظ دراماتیک مستحکم و منسجم کند.
مخاطبان در شبکههای مجازی این سریال را دنبال میکنند و تا اینجا نظرات اکثرا موافق بودهاند و برخی سکانسها مربوط به تقابل معادی با سحر دولتشاهی که نقش روانشناس را بازی میکند در شبکههای اجتماعی وایرال شده است. البته نظرات منفی هم وجود داشته است. خیلیها پیشبینی میکنند سریال در قسمتهای بعدی افت کند و این را از ویژگیهای مجموعههای ایرانی میدانند
فیلم ایرانی با ریشه روانشناختی و موضوع قاتلین سریالی، با وجود اینکه ماجرا محور هستند اما باید روند شخصیت پردازی آنها دقیق و بدون هیچ علامت سوال تکمیل شود چرا که ممکن است در طول داستان،شخصیت به مشکلات متعددی بربخورد و ذهن پرسش گر مخاطب را به سوال وادارد، در صورتی که سوال درباره خود شخصیت (نه ماجرا) به بت بست بخورد ذره ذره حفره های فیلم نامه نمایان میشود ،در قسمت اول افعی تهران به تمام سوال های فیلمنامه پاسخ داده شد. قهرمان آرمان بیانی ست و میخواهد براساس یک پرونده قتل اولین فیلم خودش را بسازد اما پلیس و ماموران دولت نمیخواهند آرمان به این پرونده نزدیک شود او اگر این سریال را نسازد نمیتواند به آرزویش ( ساختن فیلم قبل از پنجاه سالگی) برسد و ناکام می ماند.
تضاد رفتار های قاتل و انگیره او در سریال افعی بسیار شبیه به قاتلی سریالی در آمریکاست که او را یکی از محبوب ترین قاتل سریالی در امریکا میدانند چرا که افعی تهران همانند او قربانیانش سابقه کودک ازاری دارند، این امر میتواند به برانگیخته شدن عواطف مخاطبان (ایجاد احساس همذات پنداری ، هم دردی و من دردی ) کمک کند.
نکته دیگری که در لابهلای سکانسهای سریال کاشته شده و بدون القای سیاهنمایی روایت میشود، معضلات اجتماعی جامعهای است که همه ما در آن زندگی میکنیم. از بحران عدم ارتباط بیننسلی، که بین آرمان، پدرش و پسرش نمایان است تا خرید دارو در ناصر خسرو از فروشگاهی که لوازم صوتی میفروشد. از بحران طلاق تا دروغگویی و فسادی که تقریبا در یک رودربایستی جمعی، همه به آن تن میدهند و زیر حباب قلابی خوبیها، قایمش کرده و رویش خاک میریزند.
نویسنده به جای فرم های معمول ( زاویه دید از نگاه خود قاتل و یا پلیس) زاویه دید را به دست فیلمسازی سپرده است که میخواهد از روی پرونده ای که تهران را در آشوب و دلهره فرو برده فیلم بسازد، در کنار فیلم ساختنش با توجه به سابقه منتقد بودن و داشتن دانش کافی در زمینه فیلم و روانشناسی فیلم ،خیال میکند شباهت های رفتاری با افعی تهران دارد و او میتوانست به جای قاتل،قربانی را مسموم کند و قاتل به جای او فیلم هارا نقد کند.
این سریال با توجه به موضوع و نوع پرداخت به ان به افراد بالا 15 سال توصیه می شود. توجه داشته باشید که این رده سنی برای پنج قسمت اول این مجموعه است و ممکن است در روند سریال تغییر کند.
نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس