Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-20@02:27:19 GMT

چرا صداوسیما «سروش» را می‌فروشد؟

تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۹۴۸۲۰

چرا صداوسیما «سروش» را می‌فروشد؟

تا چند روز دیگر یعنی ۲۰ فروردین ماه امسال زمان مزایده و قرائت پیشنهادها برای فروش پیام رسان«سروش» است. پیام رسانی که اواخر سال گذشته آگهی مناقصه فروش مالکیت آن در پایگاه اطلاع رسانی مناقصات کشور منتشر و رسانه ای شدن آن بسیار خبرساز شد.

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران در ادامه نوشت: پیام رسانی که در بحبوحه فیلترینگ تلگرام هم هر روز خبرساز می شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزی با ادعای اینکه با بیش از ۲۰ میلیون کاربر ، رقیب تلگرام است.  روزهای  دیگر هم با نشت اطلاعات کاربرانش، ثبت نام اجباری و بدون اطلاع کاربر، تغییرات پی‌در‌پی مدیرانش و سرانجام با جنگ لفظی که دست اندرکاران آن با وزیر ارتباطات بر سر حمایت های مادی و وام ۵میلیاردی داشتند، نام این پیام رسان را سرزبان‌ها انداختند.  اما حال این سؤال مطرح است که چرا صدا و سیما پیام رسان سروش را  می خواهد به فروش برساند؟ آیا فروش این پیام‌رسان به منزله شکست آن است؟ و برای اینکه این پیام رسان بتواند با عقبه ای  که دارد دوباره مطرح شود و کاربر جذب کند سرمایه گذار جدید آن چه اقدام های مؤثری باید انجام دهد؟ کارشناسان حوزه پیام‌رسان‌ها و فناوری اطلاعات به این سؤالات پاسخ می‌دهند.
دشوار شدن نگهداری پیام رسان
«سازمان صدا و سیما پیام رسان سروش را به چند دلیل برای فروش به مزایده گذاشته که به نظر می رسد بحث اقتصادی و فشار «روبیکا» ازمهمترین آنها باشد.»
مهدی انجیدنی، مدیرعامل پیام‌رسان گپ با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: به نظر می رسد علت اول به مزایده گذاشتن پیام رسان سروش، دشوار شدن نگهداری تجاری این پیام رسان است. چون هزینه های نگهداری پیام رسان ها زیاد است و باید مدل خوب تجاری وجود داشته باشد تا از پس هزینه های آن برآمد از آنجایی که سازمان صدا و سیما نیز با مشکلات مالی روبه رو است و نمی‌تواند از نظر مالی آن را پشتیبانی کند، حال تصمیم گرفته آن را به مزایده گذاشته و به فروش برساند.
انجیدنی دلیل دوم به مزایده گذاشتن پیام رسان سروش را فشار اپلیکیشن روبیکا عنوان کرد و افزود: به نظرم سازمان صدا و سیما با اپلیکیشن روبیکا در حال مشارکت  است. این برنامه به دلیل قدرت و رانتی که دارد، توانسته یکسری کارها را به دلیل انحصار به خوبی انجام دهد. مثلاً پهنای باند آن در بین اپراتورها ( اپراتورهای اول و دوم ) رایگان بوده و تبلیغ آن روی آنتن صدا و سیما بی‌نهایت است  بنابراین همین موضوع‌ها باعث شده که صدا وسیما انگیزه  خود را (حال هم  به دلیل بحث تجاری و مشکلات مالی و هم  به دلیل فشار روبیکا،) برای همکاری با سروش از دست بدهد. به عبارتی حال که قرار است با روبیکا مشارکت داشته باشد دیگر نیازی به ادامه همکاری با سروش نمی بیند.
وی با بیان اینکه ورود صدا و سیما به داشتن پیام رسان از ابتدا کار درستی نبود، گفت: ولی باید گفت به مزایده گذاشتن این پیام رسان، به معنی شکست خوردن پروژه نیست. چون بسیاری از پیام رسان ها در دنیا مانند اسنپ چت، لاین و ... بارها فروخته  و یا وارد بازار بورس شده اند . یا وقتی واتس اپ به فیس بوک فروخته شد یک پروژه شکست خورده نبود اتفاقاً بسیار هم موفق بود بنابراین تغییر مالکیت امر طبیعی است و این کار برای رسیدن به منابع مالی بهتر و رشد بالاتر صورت می گیرد، چرا که برای سرمایه گذاری به پول بیشتری نیاز دارد.
این فعال حوزه پیام رسان ها  در ادامه گفت: حال که قرار است سروش را کس دیگری بخرد و سرمایه گذاری کند، بنابراین پول هایی که برای آن پیش از این هزینه شده به هدر نرفته است، بلکه سرمایه گذاری بهتر برای آن ادامه می یابد و فروش آن به معنای ادامه کار است.
انجیدنی ابراز امیدواری کرد که این پروژه را بخش خصوصی بخرد چون به نظر وی وقتی بخش خصوصی در این زمینه ورود می کند منابع آن اتلاف نمی شود و بهتر از بخش دولتی و یا نیمه دولتی عمل می کند. وی معتقد است وقتی پیام رسان در دست حاکمیت است به دلیل رانتی که دارد مانع پیشرفت بخش خصوصی می شود، چرا که امکان رقابت سالم وجود ندارد.
 چابکی نیاز اول یک پیام رسان
سهیل تقوی کارشناس فناوری اطلاعات هم معتقد است فروش و مزایده پیام رسان سروش امری طبیعی است و از آنجایی که راه اندازی آن از ابتدا و در زمان سرافراز رئیس سابق صدا و سیما سیاسی شد، حساسیت ها به آن زیاد شد.
تقوی گفت: به نظرم نهادهای حاکمیتی نباید در چنین پروژه هایی که به علت قرار گرفتن در لبه فناوری نیاز به چابکی بالا  دارد، ورود کنند به همین دلیل  ورود  صدا و سیما از ابتدا به حوزه پیام رسان ها کار درستی نبود و از همان ابتدا انتقادهای زیادی به آن وارد شد، چرا که نهادهای حاکمیتی و بزرگی چون صدا و سیما چابک نیستند.
وی با بیان اینکه حتی خود مدیران این پیام رسان نیز به چابک شدن آن اذعان می کنند، افزود: مرتضی رحیمی مدیر پیام رسان سروش  و جعفر خورشاد رئیس هیأت مدیره این پیام‌رسان نیز همین عقیده را دارند آنها نیز اعلام کردند که صدا وسیما به دنبال تزریق چابکی به این پیام رسان و تسهیل منابع مالی است بنابراین تصمیم گرفته مالکیت خود را به بخش خصوصی و تجاری واگذار کند. وی افزود: البته باید گفت صدا و سیما در بخش تبلیغات و رسانه این پیام رسان موفق عمل کرده بنابراین مخاطب خوبی هم نسبت به سایر پیام رسان های داخلی جذب کرده بود ولی با فروکش کردن تبلیغات برای این پیام رسان مخاطبان آن هم ریزش کردند.  این برند آنگونه که انتظار می رفت نتیجه بخش نبود از سوی دیگر صدا و سیما طبق تعهداتی که داشت نتوانست به حمایت های مالی خود از این پیام رسان ادامه دهد بنابراین اکنون بهتر دیده تا سهم خود را به فروش برساند.  
این کارشناس فناوری اطلاعات اعتقاد دارد که افزایش اختلافات سیاسی، تبلیغاتی و فنی در این پیام رسان نیز موجب شد تا سروش پلاس رونمایی شود و بعد از آن بود که اختلافات در این پیام‌رسان علنی‌تر شد و در همین راستا صدا و سیما نیز تصمیم گرفت با فروش آن از این پروژه خارج شود و آن را به یک سرمایه گذار جدید بسپارد تا به رشد پیام رسان کمک کند.
تقوی در ادامه گفت: فروش یک پیام رسان اتفاق خارق العاده ای نیست و در دنیا نیز مرسوم است و این کمک می کند تا از سوی سرمایه گذار جدید حمایت شود ولی باید پول، هوشمند به آن تزریق شده و تغذیه شود، اگر این اتفاق بیفتد می توان به آینده این پیام رسان امیدوار بود.
وی با بیان اینکه به دلایل سیاسی به برند این پیام رسان لطمه وارد شده است، افزود: بنابراین باید سرمایه گذار جدید برند را تغییر داده و بازیابی در آن صورت بگیرد تا بتواند رشد فناورانه ای داشته باشد. از سوی دیگر باید به شکل خلاقانه و کسب و کاری به آن تزریق شود تا وضعیت آن بهتر از قبل شده و مخاطبان زیادی را جذب کند.
تقوی معتقد است وقتی پروژه ای به مزایده گذاشته شود معنی اش شکست خورده بودن آن نیست واین نرم افزار بین ۲۰ نرم افزار برتر است و بین پیام رسان ها نیز جزو ۵ پیام رسان برتر انتخابی حاکمیت بوده.  ممکن است بین رقبای خارجی اش عقب ماندگی داشته باشد ولی در بین داخلی ها اینگونه نیست و دارای موفقیت نسبی در جذب مخاطب بوده است.
مرتضی برجی دیگر کارشناس حوزه پیام رسان ها نیز معتقد است که سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسیده  که بهتر است توسعه و نگهداری اپلیکیشن سروش در یک مجموعه دیگر انجام شود، زیرا نرم افزارهای شبکه اجتماعی از بعد فنی و بازاریابی تخصص ویژه ای نیاز دارند و پیگیری آن احتمالاً در کنار سایر وظایف ذاتی صدا و سیما پیچیده است.
این کارشناس حوزه پیام رسان ها گفت: به مزایده گذاشتن این برنامه کاربردی به معنای شکست پروژه نیست اما به نظر می رسد سازمان صدا و سیما در مدیریت پیچیده آن موفق نبوده است چون  اگر این اپلیکیشن با موفقیت عمل کرده بود و به اهداف از پیش تعیین شده می رسید، مدیریت صداو سیما اقدام به فروش نمی کرد.
برجی افزود: صدا و سیما از نظر مالی و تبلیغاتی هزینه زیادی برای این اپلیکیشن پرداخت کرد و هر چه در توان داشت برای بالا بردن نصب و استفاده ازاین اپلیکیشن به کار گرفت، ولی به نظرم آنچنان که باید هدفی که می‌خواست، محقق نشد.
وی در ادامه گفت: باید این پیام رسان را مجموعه ای خریداری کند که  تخصصی و حرفه‌ای باشد.  تجربه نشان داده است که واگذاری به شرکت‌های غیرمرتبط  کار درستی نیست و نتیجه خوبی دربر نخواهد داشت  مجموعه خریدار باید تعهد و انرژی خود را در به مقصد رسیدن این کار به کار بندد. امیدوارم که این پیام رسان راه خود را پیدا کند .

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: پیام رسان سروش شبکه پیام رسان داخلی حوزه پیام رسان ها سازمان صدا و سیما مزایده گذاشتن سرمایه گذار جدید پیام رسان سروش پیام رسان بخش خصوصی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۹۴۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تولدی دیگر در شورآباد

همشهری آنلاین-مژگان مهرابی:هیچ چیز به اندازه وقت گذراندن با گل و گیاه حالش را خوب نمی کند، آنقدر خوب که درد خماری یادش می رود و دلش برای آینده ای پاک و بدون دود و دم تنگ می شود. به تشویق هم اتاقی اش سلیم در کلاس های پرورش گل و قارچ دکمه ای مرکز بازپروری سروش شرکت کرد. کم کم علاقمند شد و چم و خم کار را یاد گرفت وحالا یکی از تولیدکنندگان برتر گل و گیاه به شمار می آید. او این اتفاق نیک را از حضورش در مرکز بازپروری ماده ۱۶ سروش دارد. بابک یکی از صدها مددجوی این مرکز است. کسانی که با ورود به این جا بعد از ترک اعتیاد، در کلاس های فنی حرفه ای آموزش می بینند و بنا به علاقه خود در یکی از کارگاه های خیاطی، پرورش گل و گیاه، مکانیکی، صافکاری، نقاشی و آهنگری مشغول کار می شوند.

مرکز بازپروری سروش، جایی آن دورها

کهریزک که تمام می شود، محدوده شورآباد آغاز می شود. انتهایی ترین قسمت نقشه تهران، جایی زیر پونز. بعد از یک ساعت رانندگی آن هم در جاده پرچاله شورآباد، تابلوی مرکز بازپروری ماده ۱۶ سروش نمایان می شود. اولین تصوری که از کمپ ترک اعتیاد یا مرکز بازپروری در ذهن نقش می بندد، جایی است محصور به میله های آهنی، با حیاطی کوچک که وقت استراحت مددجوها مجازند در آن هوایی تازه کنند. اما آنچه جلوی نظر ظاهر می شود، محوطه ای بزرگ و وسیع که دوروبرش تا چشم کار می کند زمین خاکی است. مرز بین بیابان اطراف و حیاط مرکز بازپروری با نهال های اکالیپتوس مشخص شده و فضای دلچسبی را به وجود آورده است. نسیم خنک بهاری پای خیلی از مددجوها را به محوطه کشانده تا در کنار هم از هوای تازه لذت ببرند. ظاهر آراسته ای دارند، رنگ و رخسارشان هم نشان نمی دهد قبلا مواد مصرف می کرده اند. البته به گفته آرش مسئول فرهنگی مرکز بازپروری بیشتر مددجوها در این ساعت از روز داخل کارگاه ها مشغول فعالیتند. او تا سال پیش از مددجوهای اینجا بوده و حالا با ترک اعتیاد و نشان دادن جربزه، به عنوان یکی از کارکنان مرکز سروش استخدام شده است.

هم بیمه هستم هم حقوق می گیرم

آرش راهش را به سمت کارگاه آهنگری کج می کند. ۲۰ نفری در اینجا مشغول برش آهن یا جوشکاری هستند. به درگاهی کارگاه آهنگری که می رسد، با صدای کش داری مسئول کارگاه را صدا می زند: «آقا اسکندری!» مرد میانسالی ماسک جوشکاری را از جلوی صورتش کنار گرفته و کنجکاو سرش را بلند می کند. آرش است. دوست قدیمی.

اسکندری ۵ سالی می شود در مرکز بازپروری کار می کند. از مددجوهای دهه ۹۰ است. بعد از ترک اعتیاد اینجا ماندگار شده و در واقع به استخدام مرکز بازپروری در آمده است. اسکندری برای خود یلی بوده و در جنوب شهر، کارخانه سنگ بری داشته، از برو بیا و بریز و بپاش های زندگی اش می گوید. اینکه همه حسرت زندگی اش را می خوردند. تعریف می کند: «همه جور موادی را امتحان کردم. همه چیزم را هم به پایش دادم. خانه، ماشین، کارخانه، خانواده ... زن و بچه ام خسته شده بودند. شیرازه زندگی ام داشت از هم می پاشید. نمی خواستم آنها را از دست بدهم. برای همین تصمیم گرفتم برای همیشه مواد را کنار بگذارم و الان ۵ سال است مواد نمی کشم. اینجا به عنوان مسئول کارگاه آهنگری کار می کنم. حقوق می گیرم و بیمه هم هستم. صبح ها می آیم و غروب هم به خانه برمی گردم.»

دوست دارم اینجا بمانم

کارگاه خیاطی ۱۰ قدم آن طرف تر از آهنگری است. یک سوله بزرگ که در واقع تولیدی لباس نظامی است. ۲۰۰ چرخ خیاطی کنار هم ردیف شده اند و پشت هر کدام یک مددجو نشسته است. جز قژقژ چرخ ها صدای دیگری به گوش نمی رسد. همه مشغول کارند. پارچه های سبز مخصوص یونیفرم ناجا در اتاق کناری برش خورده و به دست آنها می رسد. ابراهیممددجوی دیگری است که از جوانی گرفتار اعتیاد شده است. با دقت پارچه را زیر چرخ می گذارد و پای خود را روی پدال فشار می دهد. برای خودش استاد کاری شده کسی که پیش از این حتی بلد نبود یک دکمه بدوزد. درز را تا انتها می رود و نخ اضافی را با قیچی می برد. چشم هایش را تنگ می کند و با دقت پیراهن آماده را نگاه می کند. نقصی در کار نیست. پیراهن را روی لباس های دوخته شده می اندازد. قواره بعدی را برمی دارد و زیر چرخ می گذارد و همین طور که پدال چرخ را می فشارد، سر درددلش باز می شود: «در شرکت ساخت بالابر کار می کردم و درآمد خوبی هم داشتم. از روی بی تجربپگی و سرگرمی سراغ مواد رفتم. کم کم وابسته شدم وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود. کارم را از دست دادم. گریه پدر و مادرم را برای خودم خریدم. هیچ دختری حاضر نیست با من زیر یک سقف زندگی کند. هر جا بروم تا بفهمند قبلا اعتیاد داشتم به من کار نمی دهند. از سر خوشی نیست که بعد از ترک اعتیاد دوباره سراغ مواد می رویم. کسی به ما اعتماد نمی کند. برای همین دوست دارم اینجا بمانم. هر از چند گاهی هم بهمان مرخصی می دهند برویم خانواده مان را ببینیم.»

اعتیاد، نتیجه شکست عشقی

درست در قسمت شمالی مرکز سروش چند ساختمان بزرگ با دیوارهای سبز رنگ قرار گرفته؛ محل اسکان مددجوهاست. هر ساختمان ۲ سالن دارد با کریدوری طویل که از میانشان می گذرد. آرش با گام های آهسته کریدور را پیش می رود. هر کس را می بیند سلام و علیکی می کند. اگر هم فرصتی دست دهد، از خودش می گوید که چطور سر از اینجا در آورده است:‌ «من را در طرح جمع آوری معتادان گرفتند. ۲۰ سال تمام مواد کشیدم. زندگی ام را تباه کردم. در خانه ما همیشه دعوا و مرافه بود. پدر و مادرم با هم نمی ساختند. زمانی که نیاز داشتم به مشکلاتم توجه کنند، ‌ به فکر گله و شکایت های قوم و خویش خود بودند. تا اینکه درسم تمام شد و پیش دایی خودم مشغول کار شدم. او مواد می کشید و من هم آلوده شدم.»

به اتاق هفدهم، داخل می شود. با صدای بلند مردی که گوشه تخت نشسته و با منجوق جاسویچی می بافد را صدا می زند: «احوال آقا اسماعیل خودمان!» مرد میانسال سرش را بالا می گیرد و با هم خوش و بشی می کنند. روی دست مرد، عکس یک تفنگ خالکوبی کرده، به یاد دوران سربازی اش. اسماعیل خیلی اهل حرف نیست. آرش آرام و درگوشی شرح ماوقعی از احوال اسماعیل می گوید: «اسماعیل چندمین بار است به اینجا می آید. هر بار چند ماهی مهمان است و وقتی بیرون می رود دوباره سراغ مواد می رود. خانواده اش او را طرد کرده اند.» اعتیاد اسماعیل از دوران سربازی است. دختری که عاشقش بوده با مرد پولداری ازدواج می کند و وقتی او از سربازی برمی گردد، دختر را بچه به بغل می بیند. همین انگیزه زندگی را از او می گیرد و از لج روزگار پا در مسیری می گذارد که به تباهی ختم می شود. از ابتدا تا انتهای کریدور مطول ۲۰ اتاق است. ۲۰ چهار دیواری که یک طرف آن با نرده های آهنی محصور شده است. تعدادشان زیاد است. ۲۰۰۰ نفری می شوند. شاید هم بیشتر.

اتاق سرهنگ محمودی، کنار در ورودی سالن یک قرار دارد. او تمرکز خود را روی حوزه فرهنگی گذاشته و سعی دارد شرایط ایده آلی برای مددجوها ایجاد کند. برای همین هر از چندگاهی کارشناس های مراکز فنی حرفه ای کهریزک و شهرری را دعوت می کند تا به اینجا بیایند و به مددجوها آموزش دهند. سرهنگ کمی درباره شرایط مددجوها صحبت می کند: «معتادان متجاهر اغلب کارتن خواب هستند و طرد شده از خانواده، معمولا در طرح جمع آوری معتادان به اینجا آورده می شوند. در ابتدا توسط پزشک معاینه می شوند و اگر زخم باز یا بیماری خاصی داشته باشند به مراکزی که مخصوص آنهاست فرستاده می شوند. اما معتادان دیگر بعد از یک هفته قرنطینه به آسایشگاه منتقل می شوند. نگهداری معتادان در اینجا با مجوز قضایی است.»

چیستی های ماده ۱۶

ایجاد و راه‌اندازی مرکز ماده ۱۶ از اولویت‌های مهم حوزه مبارزه با مواد مخدر است. در این مرکزمعتادانی به تهاجر رسیده و سرپناهی ندارند نگهداری می شوند. معتادان متجاهر معمولا در فضاهای بی دفاع شهری، زیر پل ها و فضای سبز در حال استعمال مواد مخدر دیده می‌شوند. آن ها در طرح های جمع آوری توسط پلیس مبارزه با مواد مخدر به مراکز ماده ۱۶ آورده شده و رایگان دوره درمان خود را سپری می کنند.

بیشتر بخوانید:حکایت ویلچرهایی که اهدا می‌شوند و مسئولانی که پاسخگو نیستند | پای ما لنگ است و منزل بس دراز

من یک دلیوری هستم

کد خبر 844975 برچسب‌ها اعتیاد- ستاد مبارزه با مواد مخدر کارآفرینی اعتیاد - معتاد

دیگر خبرها

  • فیبر نوری ویژه کسب و کارها را افزایش می دهیم
  • سروش و خدابنده‌لو بالاخره کنار هم!
  • زارع‌پور: امسال ماهواره‌های سنگین‌تر با برد بیشتر پرتاب می‌شود
  • استقبال بیش از ۲۷۴ هزار خانوارخراسان شمالی از کالابرگ الکترونیکی
  • ورزشی‌های بیست و نهم فروردین ماه در استان سمنان
  • خبر‌هایی از بزرگداشت شهید مدافع حرم حمزه در سمنان
  • سروش صحت سریال جدیدش را کلید می‌زند
  • برنامه «محفل» و «سال‌نو» شبکه سه در صدر توجه مردم/ افزایش ۲۵-۲۰ درصدی کاربران تلوبیون در ایام نوروز و ماه رمضان + فیلم
  •  پیام‌رسان‌های ایرانی جریمه خواهند شد؟ + فیلم
  • تولدی دیگر در شورآباد