Web Analytics Made Easy - Statcounter

دوران جوانی «سلمان» را باید در سه چیز خلاصه کرد، «شرب خمر، عربده کشی و زن بارگی» که رسوایی های بسیاری برایش به همراه داشت و سرآمد آنها «رسوایی ییلاق معیزیله» بود.

سرویس جهان مشرق - در قسمت اول گفته شد که سعود السبعانی، در کتاب «عربده کش ریاض» تلاش می کند، به تبیین زوایای تاریک و ناگفته های زندگی «سلمان بن عبد العزیز»، پادشاه کنونی عربستان و فرزندش، «محمد بن سلمان»، ولی عهد این کشور بپردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین در قسمت اول زندگینامه ی پادشاه عربستان، گوشه ای از دوران کودکی ملک سلمان، لشکر خواهران و برادران تنی و ناتنی، بخشی از پیشینه پدرش (عبد العزیز) و مادرش (حصه السدیری) و اینکه چگونه مادرش بین پدرش و عمویش دست به دست می شد و انتصاب ملک سلمان به امارت ریاض در ۱۹ سالگی، استعفا از این مقام و ۳ سال بعد انتصاب مجدد در همین منصب روایت شد.

سعود السبعانی

و حالا ادامه داستان:

«سلمان» تا سال ۲۰۱۱ بدون تغییر سمت یا ارتقای منصب، امارت ریاض را در دست داشت. تا اینکه در این سال برادر بزرگترش «سلطان» در اثر سرطان پروستات فوت می کند. سلطان در زمان مرگ، سمت وزیر دفاع را در اختیار داشت و بالطبع با مرگ وی، این سمت به «سلمان» می رسید.

اما پذیرش مجدد امارت ریاض توسط «سلمان» نشان داد که او به این ضرب المثل معروف رسیده که «سرکه نقد به از حلوای نسیه» است. به همین دلیل به امارت ریاض راضی شد و تصمیم گرفت، دیگر دست به دامان برادران بزرگتر و با نفوذش برای دست و پا کردن سمتی دیگر برایش نشود و با آنچه از منصب امیری ریاض به دست می آورد، به زندگی خصوصی و اجتماعیش سر و سامان دهد.

منطقه ریاض سال ۱۹۴۳ میلادی

در این سال ها بود که بد مستی ها و عربده کشی های «سلمان» از پرده بیرون افتاد. در طول این سال ها «سلمان» بی پروا شراب می خورد، مست می کرد و از خود بی خود عربده می کشید. کار به جایی رسید که به مشروب اعتیاد پیدا کرد. اما ترس از اینکه مبادا خبر به گوش «مفتی های وهابی» برسد و آنها ملک سعود را وادار به گرفتن امارت ریاض از وی کنند، باعث شد، تا اندکی از شراب خواری و بد مستی هایش بکاهد.

علاوه بر شراب خواری «سلمان»، طی این سال ها پای به دنیای «زنان» و «روابط نامشروع» هم گذاشت. اما به حکم موقعیتش سعی می کرد، این امر پنهان و مخفی بماند. به ویژه آنکه فضای محافظه کارانه و مذهبی ریاض، با کوچه، پس کوچه های گِلیش و مردمان فقیر و مستمندش اجازه چنین روابطی را نمی داد.

در آن زمان چیزی به نام هواپیماهای سلطنتی و سفرهای تفریحی مصر و لبنان و مغرب، سیاحتگاه ها و کاخ های آل سعود در داخل کشور و خارج آن در کازابلانکا و سکوره و ماربلا نبود. رویاهای شاهزادگان سعودی در آن زمان کوچک و سقف خواسته هایشان پایین بود. طوری که از مرزهای «نجد» فراتر نمی رفت. چون ثروتی برای هزینه کرد چنین تفریحات و تفنن هایی نبود.

منطقه ریاض سال ۱۹۵۸ میلادی

لذا، انحرافات اخلاقی «سلمان»، از جمله داشتن روابط نامشروع به محیط کوچک پیرامونش محدود می شد. همین باعث شد، خیلی زود رابطه او با «زنی هرزه» بر سر زبان ها بیفتد. طوری که همه در ریاض درباره این رسوایی حرف می زدند. حتی کار به جایی رسید که اشعاری در مزمت و نکوهش این رذالت «سلمان» نیز سروده شد.

تا وقتی این رابطه ادامه داشت، آن زن تنها از آن «سلمان» بود و کسی اجازه نداشت، به او نزدیک شود یا مزاحمتی برایش ایجاد کند. او را به خیمه «سلمان» می آوردند، تا آرامش روحی و روانیش را فراهم کند. «سلمان» در تمام این مدت شراب می خورد، مست می کرد و عربده می کشید، بدون اینکه کسی مزاحمتی برایش ایجاد کند.

این باعث شد، «سلمان» دوباره به مشروبات الکلی معتاد شود، آن قدر می خورد که چند روز گیج و منگ بود. همچنین خیلی زود اطرافش را افرادی دائم الخمر، زن باره و فاسد گرفتند که به پشتوانه او دست به هر بی اخلاقی می زدند.

ملک سلمان در سی سالگی

** رسوایی ییلاق «معیزیله»

یکی از مهمترین حوادث این دوره از زندگی «سلمان» رسوایی معروف به ییلاق «معیزیله» بود که نه تنها صدای آن در تمام ریاض پیچید، بلکه پیامدهایش تا سال های سال دامنگیر او بود. ماجرا یکی از دختران منطقه «درعیه» باز می گردد که قرار بود، به چادر «سلمان» در منطقه ییلاقی «معیزیله» در شرق ریاض آورده شود.

خیلی زود خبرهای ضد و نقیضی در این باره پیچید. درحالی که برخی خبرها می گفتند، «سلمان» دختر را از خانه اش دزدیده، خبرهای دیگر، عنوان می کردند که آن دختر با «سلمان» از قبل قرار و مدار داشته و در قبال دریافت مبلغی به میل خود به چادرش  سلمان آمده بود.

وقتی خبر به گوش خانواده دختر رسید و متوجه ناپدید شدن وی شدند، مسئولان محلی را از موضوع با خبر ساخته و گفتند که کسی او را دزدیده است. این سرآغاز رسوایی بزرگی شد که اگر بار آن را کس دیگری بر دوش نمی کشید، بی تردید «سلمان» را تا آستانه سقوط پیش می برد.

محله ی دخنة مرکز ریاض حدودا سال ۱۹۶۰ میلادی

«سلمان» که حساب کار را کرده بود، از یکی از افراد حلقه بسیار نزدیکش می خواهد، مسئولیت این رسوایی را برعهده بگیرد. به این ترتیب، یکی از دوستان نزدیکش بار آن رسوایی را بر دوش کشیده و به خاطر آن بهای بسیار سنگینی از جمله آبرو و اعتبار خود و خانواده اش را پرداخت می کند، طوری که مجبور به ترک ریاض و مهاجرت از عربستان می شود.

در این میان «سلمان» نقش «شریک دزد و رفیق قافله» را بازی می کرد و اگر «محمد بن ابراهیم»، مفتی وقت عربستان وارد قضیه نمی شد و «سعود بن عبد العزیز»، پادشاه وقت عربستان او را مامور تحقیق در این قضیه و بازرسی از اردوگاه «سلمان» نمی کرد، معلوم نبود، چه بر سر «سلمان» می آمد.  

** عربده کش ییلاق معیزیله

گفته شد، «سلمان» در منطقه ییلاقی «معیزیله»، اطراف ریاض برای خود اردوگاهی دایر کرده بود، تا آنجا با دوستان نزدیکش خود خلوت کند و به دور از چشم هیأت امر به معروف و نهی از منکر به کارهای نامشروع و غیر اخلاقی خود بپردازد.

به این ترتیب، این اردوگاه به دور از چشمان کنجکاو اهالی ریاض و هیأت امر به معروف به مرکز زن بارگی و شراب خواری و عربده کشی و بدمستی «سلمان» تبدیل شده بود و از آنجا در آن زمان «سلمان» گزینه های چندانی برای تفریح و تفنن این چنینی خود نداشت، لذا تلاش می کرد، از داشته هایش تا جای ممکن و به دور از فضای محافظه کار سنگین حاکم بر ریاض بهره ببرد و احداث این اردوگاه ییلاقی یکی از گزینه های محدود و اندک بود.

خیابان الظهیرة در منطقه ریاض اوایل دهه ی ۷۰ میلادی

«سلمان» در این اردوگاه با افرادی از حلقه ی نزدیکش آزادانه هر آنچه می خواست می کرد و بیش از هر چیز شبیه پدرش، ملک عبد العزیز در اقامتگاهش در کویت بود.

حلقه نزدیک اطراف «سلمان» را معمولا فرزندان شیوخ قبایل و عشیره های بیابانگرد صحرای نجد تشکیل می دادند و «برادر» یا «داداش» خوانده می شدند و به عنوان رفیق و پیشکار و راز دار به امرای سعودی خدمت می کردند. هر امیر نیز سعی می کرد، افرادی در حلقه پیرامونش باشند که با روحیات او سازگار باشند و علاوه بر فرمانبرداری، وفاداری و رازداری، او را در هر شرایطی و هر کاری از جمله عیش و نوش ها و مشکلات و گرفتاری هایش همراهی می کردند.

«فلاح بن سلطان آل حثلین» یکی از این افراد بود که در حلقه مقرب «سلمان» بود. او از نوادگان شیخ «راکان بن فلاح آل حثلین»، امیر منطقه «عجمان» بود.

فلاح بن سلطان آل حثلین

از قضای روزگار جد «فلاح» به دست «فیصل بن ترکی آل سعود»، جد دوم «سلمان» به قتل رسیده بود و دست سرنوشت نواده مقتول، به یکی از نزدیکان نواده قاتل تبدیل کرده بود.

در واقع قبیله عجمان با خاندان سعود دشمنی و خصومت دیرینه و شدیدی داشتند و همین باعث شده بود، بارها با آنها وارد جنگ شوند. ریشه این اختلاف به شکست «محمد عبدالوهاب» از قبیله «مکرم» نجران که به یاری قبیله عجمان در نبرد «الحائر» آمده بودند، باز می گردد و تا روزگار «ملک عبد العزیز» پدر «سلمان» ادامه می یابد.

در این دوره قبیله العجمان موفق می شود، در نبرد «کنزان» ملک عبد العزیز را از ناحیه شکم زخمی کنند و «سعد»، برادر کوچک عبد العزیز را به قتل برسانند.

عبد العزیز با زیرکی و به جای ادامه دشمنی با ابزار ازدواج با دختران شیوخ قبیله عجمان و ایجاد رابطه خویشاوندی توانست، این خصومت را از بین ببرد و باب مراوده با آنها را باز کند و سهم «سلمان» از این تلاش ها فلاح بن سلطان بود که در رسوایی ییلاق معیزیله قربانی «سلمان» شد و بار آن رسوایی بزرگ را با حراج کردن آبرو و حیثیتش تا پایان عمر بر دوش کشید.

این رسوایی و برعهده گرفتن آن از سوی «فلاح بن سلطان» پیامدها و بازتاب های بسیاری بر زندگی «سلمان» داشت که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

یک: این قضیه، بعدها باعث ازدواجی مصلحتی در خانواده «سلمان» برای جلب فلاح بن سلطان شد که حاصل آن «محمد بن سلمان» بود.

سعود بن عبد العزیز، پادشاه وقت عربستان 

دو: آنچه در اردوگاه «سلمان» در معیزیله رخ داد، موضوعی رایج و متداول بود. چون از برنامه های ثابت ییلاق معیزیله بود. در این بین اگر خانواده آن دختر بینوا، به نبودش در خانه پی نبرده بودند، خبر ناپدید شدنش در ریاض نمی پیچید و پای شیخ محمد ابراهیم و هیأت امر به معروف رسیدگی به قضیه باز نمی شد.

به نظر می رسد، نقشه بردن آن دختر به درستی پیاده نشده بود، موضوعی که باعث شد، خانواده متوجه ناپدید شدنش شوند و آن رسوایی را رقم زد. براساس برنامه قرار بود، وی پس از گذراندن شب با «سلمان» صبح روز، باز بدون اینکه خانواده متوجه شوند، به خانه باز می گشت.

اما پی بردن خانواده به ناپدید شدن دخترشان باعث می شود، موضوع را به مسئولان امر اطلاع داده، خواستار پیگیری شوند. از آنجا که آدم ربایی در آن زمان در ریاض متداول نبود، لذا پای شیخ محمد ابراهیم، مفتی عربستان و ملک سعود را به آن باز کرد.

ورود مفتی عربستان و ملک سعود به قضیه، «سلمان» را به شدت وحشت زده کرد. او تصور می کرد، با پرداخت مشتی پول به خانواده بینوای آن دختر قضیه را حل و فصل می کند. آنها موضوع را قبول خواهند کرد و دخترشان را به کنیزی او در خواهند آورد و قضیه پایان می یابد.

اما حالا همه چیز تغییر کرده بود. موضوع به آدم ربایی، تعرض به ناموس، تحت پیگرد بودن آدم ربا و اجرای حد تبدیل شده بود. «سلمان» وحشت زده از فلاح بن سلطان می خواهد، با دختر در اردوگاه بماند.

«سلمان»، دختر را از نقشه مطلع می کند و مقرر می شود، بگوید، به خواست خود و به خاطر علاقه ای که به فلاح بن سلطان داشته خانه را ترک کرده و هیچ قضیه ی آدم ربایی در کار نبوده است. بعد از آن هم «سلمان» با وساطت و پا درمیانی مانع اجرای حکم قتل تعزیری علیه فلاح بن سلطان می شود.

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا مدافعان سلامت سال جهش تولید ملک سلمان عربستان سعودی محمد بن سلمان ملک عبدالعزیز سلمان کویت مصر سلمان بن عبد العزیز سلمان بن عبدالعزیز شیخ محمد ابراهیم محمد عبدالوهاب ملک عبد العزیز امارت ریاض عبد العزیز آن زمان ملک سلمان آن دختر باعث شد سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۰۶۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هاآرتص رسوایی‌های نتانیاهو و کابینه‌اش را لیست کرد

روزنامه عبری زبان هاآرتص رسوایی‌های نتانیاهو را از ۷ اکتبر به بعد را طی ۲۰۰ روز گذشته لیست کرد و تاکید نمود آخرین آن حمله کنسولگری ایران در دمشق بود که به مثابه ضربه فنی محسوب می‌شود. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، آنشل پیفیر نویسنده این مقاله معتقد است، از روز 7 اکتبر اسرائیل ده‌ها خودزنی انجام داده است که هر یک از آنها د رحد خود یک رسوایی هستند.

به اعتقاد نویسنده، تخلیه سراسیمه شمال، آغاز حمله زمینی به نوار غزه به جای رفح، عدم وجود برنامه‌ای برای روز بعدی، بی مبالاتی نسبت به سرنوشت ربوده شدگان، کارشکنی در ورود کمک‌های بشر دوستانه به نوار غزه، دروغ و ودروغ گویی مستمر در مورد وحدت و انسجام داخلی، چپاول بودجه به نفع احزاب ائتلاف حاکم، عدم انضباط و حرف شنوی در ارتش اسرائیل از فرماندهان مافوق، خیالپردازی به نام پیروزی کامل و حمله به دمشق که منجر به گشودن جبهه دیگری علیه اسرائیل شد، کارنامه 200 روزه اسرائیل از 7 اکتبر به بعد بود، کارنامه‌ای که مملو از اشتباهات ویران کننده برای اسرائیل است.

به اعتقاد این رسانه عبری زبان این موارد همگی رسوایی اداری و مدیریتی چه در بعد نظامی و چه در بعد سیاسی هستند و همگی آنها را بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل انجام داده و باعث شده است اسرائیل ضربات و خودزنی‌‌هایی را یکی پس از دیگری به خود وارد کند و تفاوتی هم نمی‌کند که این اقدامات در غزه، سوریه یا علیه ایران انجام گرفته باشد.

نویسنده معتقد است، ده‌ها هزار نفر را از همان ابتدای 7 اکتبر از شهرک‌های شمال (فسطین اشغالی) تخلیه کردیم، این کار در مرز با لبنان سراسیمه انجام گرفت بدون آن که در رابطه با سرنوشت آنها و هدف نظامی از تخلیه منطقه از ساکنان آن فکری بشود.

به جای آرام کردن مردم، این اقدامات باعث گسترش موجی از ترس و وحشت شد، با وجود آنکه دستور تخلیه از سوی طرف‌های رسمی صادر شده است اما هیچ طرح و نقشه‌ای برای پایان جنگ در شمال و باز گرداندن ساکنان صورت نگرفته است.

در رابطه با حمله به غزه هم هاآرتص نوشت: هدف از حمله زمینی به نوار غزه از بین بردن حماس بود اما در واقع اسرائیل نوار غزه را از بین برد در حالی که حماس همچنان با قدرت در حال فعالیت است.

به اعتراف این نویسنده: تصمیم به حمله زمینی به نوار غزه سه هفته بعد از عملیات حماس گرفته شد، یگان‌های مختلفی به شهر غزه حمله کردند و اعلام شد که هدف از این تهاجم متلاشی کردن زیر ساخت‌های نظامی و نمادهای حاکمیتی حماس است اما ارزیابی‌های بسیار خوشبیانه تا حد خوشبینی افراطی آن بود که حمله گسترده ارتش اسرائیل و ورود به قلب شهر غزه و رسیدن به بیمارستان شفا می‌تواند یاس و نا امیدی را در صفوف جنگجویان حماس به وجو دآورده و منجر به فروپاشی شاخه نظامی این سازمان شود.

اما به سادگی باید گفت، حماس به ساختار اصلی سازمانی خود یعنی جنگ جهادی و پارتیزانی بازگشت، جنگی که رهبران و هزاران نفر از جنگجویانش از اهالی جنوب نوار غزه در آن تبحر داشته و از شبکه تونل‌ها که بعدها مشخص شد بسیار در هم تنیده شده و بسیار بیشتر از آنچه که سرویس‌های اطلاعاتی تصور می‌کردند، مجهز است، استفاده می‌کنند.

با این حال و با وجود آنکه باید در چنین شرایطی راه بر حماس از منطقه جنوب در منطقه رفح بسته می‌شد، اسرائیل ترجیح داد بر شمار کشته‌ها بیافزاید و بعد هم ماموریت گردان‌های ارتش را پایان دهد، البته در این رابطه هم آمار و ارقام منتشر شده چندان صحیح نیستند.

تعبیر و توصیف واضح و شفاف در این رابطه آن است که اسرائیل شهر غزه را ویران کرد نه حماس را و با وجود آنکه ضرباتی به حماس وارد شده اما این ساختار همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

سومین رسوایی نتانیاهو و اسرائیل در این مدت نبود یک راهبرد واقعی است، بعد از گذشت بیش از 6 ماه از جنگ، خبری از نقشه عملیاتی در غزه نیست، ارتش اسرائیل تقریبا تمامی توان نظامی و احتیاط خود را به نوار غزه اعزام کرد و ماه‌های متوالی در آن جنگید، صدها نظامی کشته و هزاران زخمی داد، اما دست آورد آن صفر بود، حماس هم در مقابل همچنان فعال و کارآمد است.

امروز بعد از گذشت یک نصف سال از بی برنامگی در این جنگ، به طور بالفعل روز بعد از جنگ فرا رسیده است، یگان‌های ارتش اسرائیل غزه را ترک کرده‌اند در حالی که حماس مجددا به خانیونس بازگشته است، این صرفا به این دلیل نیست که این نیروی جایگزینی برای ساختار حماس وجود ندارد بلکه حتی تصمیمی در رابطه با اینکه چه نیرویی قرار است جایگزین حماس شود هم نیست، در این میان (نتانیاهو) از حق وتو در مقابل توصیه نهادهای امنیتی برای اجازه یافتن نیروهایی از پلیس مرتبط با تشکیلات خودگردان جهت حضور در این منطقه هم استفاده شده است.

نویسنده بر این باور است یکی دیگر از رسوایی‌های شکل گرفته بعد از 7 اکتبر بی تفاوتی و حتی پشت کردن نسبت به اسرا است، به هر شکل یکی از اهداف رسمی این جنگ از همان ابتدای آن در کنار از بین بردن توان نظامی و حکومتی حماس در غزه، بازگردان اسرا بود که در آن زمان 250 نفر بودند، اینها همانانی هستند که در 7 اکتبر به اسارت در آمده بودند با این حال همواره به عنوان اولویت دوم و ثانوی محسوب شده و این مسئله در مذاکرات انجام گرفته در قاهره و دوحه نیز نمود پیدا کرد.

اسرائیل فقط یک هفته بعد از آزادی شماری از گروگان‌ها جنگ را از سر گرفت در حالی که می‌شد، جان تعداد بیشتری از آنها را نجات داد.

این در حالی است که تعدادی از اسرا نیز به دست نظامیان اسرائیلی کشته شدند.

به اعتراف نویسنده: یکی دیگر از رسوایی‌های اسرائیل در جنگ 200 روزه‌اش در غزه به وجود آورد، بحران انسانی شکل گرفته در نوار غزه است، جنگ گسترده در نوار غزه باعث کمبود شدید غذا، آب و دارو شده است امری که باعث شد جهانیان از جمله متحدان اسرائیل هم تل‌آویو را در این امر مقصر بدانند.

او در این زمینه افزود: بسیاری از مسئولین سیاسی اسرائیل دقیقا از این مسئله اطلاع داشته اما همچنان علیه ورود کمک‌های بشر دوستانه به نوار غزه موضع می‌گرفتند امری که باعث شد اسرائیل در تمامی جبهه‌ها شکست خورده و مجبور شود در مقابل فشارهای بین المللی عقب نشینی کرده و اجازه ورود کمک‌ها را بدهد در حالی که امروز اسرائیل به عنوان طرفی که باعث شکل‌گیری متعمدانه قحطی در غزه شده، معرفی گردیده و به شکل واضحی از این امر به آن به عنوان نماد نسل کشی علیه فلسطینیان توسط اسرائیل اشاره شود.

نویسنده هاآرتص بر این باوراست  حتی بعد از 7 اکتبرهم جامعه متلاشی و چند دسته شده اسرائیل به وحدت و انسجام نرسید، گرچه تلاش شد تا به شکل مذبوحانه‌ای از وحدت داخلی سخن گفته شود.

در این گیر و دار احزاب و جریان‌های حاضر در ائتلاف هم به چپاول بودجه ادامه داده و هر روز اخباری در ر ابطه با حواله‌ها و اختصاص بودجه‌های هنگفت به جوامعی که در ائتلاف حاکم حضور دارند، منتشر می‌شود در حالی که بودجه حقوق نظامیان احتیاط، زخمی‌ها و خانواده اسرا با تاخیر تامین می‌شود، کسر بودجه روز افزون، مالیات‌های افزایش و درجه اعتباری اسرائیل هم کاهش پیدا می‌کند.

علاوه بر بی انضباطی در ارتش اسرائیل و سرپیچی از دستورات مافوق، نویسنده مقاله دیگر رسوایی شکل گرفته در مدت 200 روز در اسرائیل را در قالب ادعای واهی و تخیلی دستیابی به پیروزی مطلق و فراگیر می‌داند.

او تاکید می‌کند، از لحظه‌ای که نتانیاهو مفهوم توخالی " پیروزی قاطع و فراگیر" را اعلام کرد، مشخص بود که این امر تلاشی مایوسانه برای بازپس گیری جایگاه خود به عنوان تنها رهبر قادر به تضمین پیروزی است.

این اقدام او در واقع نوعی فرار از به عهده گرفتن کامل مسئولیت شکست است.

از همان ابتدا کسی این سخن را باور نکرد اما مسئولین اسرائیلی و به ویژه افسران ارتش اسرائیل بیم آن داشتند که مخالفت و انتقاد از این سخنان باعث می‌شود تا در نگاه مردم به عنوان افرادی ترسو جلوه کنند از اینرو از مطلع کردن مردم در ر ابطه با این حقیقت تلخ امتناع کردند.

نه تنها در این جنگ بلکه در هیچ جنگی امکان دستیابی به پیروزی کامل وجود ندارد، پس بهتر بود به جای این نوع شعارها، واقعیت‌ها ذکر می‌شدند زیرا تا زمانی که اسرائیل نتواند به مقابله با این شرایط سخت و پیچیده بپردازد، هر نوع پیروزی برای ما صرفا یک توهم خواهد بود.

نویسنده این مقاله در پایان ذکر رسوایی‌های شکل گرفته از سوی سیاست گذاران صهیونیست و در راس آنها نتانیاهو تاکید می‌کند، ضربه مهلک و فنی که به اسرائیل وارد شد، از طریق حمله به (کنسولگری ایران) در دمشق به وقوع پیوست.

این تهاجم علیه ساختمان سفارت ایران در روز 1 آوریل انجام شد و در آن 7 افسر سپاه پاسداران (به شهادت رسیدند)، این اقدام در چارچوب این ارزیابی اطلاعاتی و راهبردی (غلط) صورت گرفت که ایرانی‌ها همچنان به همان رفتار سابق و همیشگی خود ادامه خواهند داد و از نیروهای (مقاومت) برای پاسخ به این اقدامات استفاده می‌کنند.

اما این یک اشتباه بزرگ بود که تمامی محافل اطلاعاتی و به ویژه سرویس اطلاعات ارتش اسرائیل و سیاستمداران از جمله (نتانیاهو) کسی که سال‌هاست خود را کارشناس برجسته و بزرگ امور ایران می‌داند، در آن سهیم هستند، واقعا چرا باید با یک عملیات ترور موافقت شود که خروجی نهایی آن منجر به گشودن جبهه جدیدی علیه اسرائیل گردد، آن هم در شرایطی که اسرائیل در نوار غزه از یک سو و در مرزهای شمالی از سوی دیگر دست و پا می‌زند.

نظر 6 استاد روابط بین‌الملل درباره اقدام ایران علیه اسرائیلکارشناس یمنی: «وعده صادق»، اسرائیل را به لاک دفاعی فرو بردفشار آمریکا و اسرائیل به قطر برای تحت فشار قرار دادن حماسحکیم: جهان رژیم اسرائیل را وادار به توقف جنگ غزه کند

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • (ویدئو) ماجرای خواستگاری بازیگر معروف «نون خ» از دختر ترامپ
  • تمدید مهلت شرکت در جشنواره «خیمه‌شب‌بازی»
  • ستون خیمه هویت ایرانی شعر است/فصل دوم برنامه به اوایل تابستان خواهد رسید + فیلم
  • تمدید مهلت شرکت در جشنواره «خیمه شب بازی»
  • سلطان سلجوقی چگونه در طرشت زمین‌گیر شد؟ | طغرل در تپه سیف ناکام ماند
  • هاآرتص رسوایی‌های نتانیاهو و کابینه‌اش را لیست کرد
  • کنترل توپ های تماشایی ریاض محرز / فیلم
  • (ویدئو) جواد خیابانی اشک بازیگران زودیاک را درآورد
  • مجموعه ساعت های 6.5 میلیون دلاری سلطان برونئی (عکس)
  • (تصاویر) ضیافت شام رئیس امارات به افتخار سلطان عمان