Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایلنا»
2024-04-25@07:39:14 GMT

چالش های طنازانه با ویروس کرونا در جهان!

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۱۰۴۸۱

به گزارش ایلنا، هیچ وقت فکرش را نمی‌کردیم که یک ویروس کوچک کل دنیا را به هم بریزد و به یک بحران جهانی تبدیل شود. درست است که یک روی این بیماری واگیردار، ناراحتی و درد و رنج است، اما روی دیگر آن که زندگی را برای اهالی جهان کمی خوشایند می‌کند، شوخی‌هایی است که با شیوع این ویروس و اثر آن بر سبک زندگی می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طبق معمول ایرانی‌ها هم که جزو طنازان درجه یک جهان هستند و با هر شرایط و موقعیتی شوخی می‌کنند، دست به دست مردم دیگر کشور‌ها داده‌اند و با کرونا شوخی کرده‌اند. در این مطلب نگاهی داریم به انواع طنازی ایرانی‌ها و خارجی‌ها درباره کرونا و قرنطینه.

طنازی‌های کاریکاتوری

خیلی قبل‌تر از این که طنز نوشتاری به وجود بیاید، کاریکاتور سر و کله‌اش پیدا شد. شاید بتوان نقاشی‌های انسان‌های اولیه بر دیواره غار‌ها را اولین کاریکاتور‌ها دانست. کاریکاتور نوعی نقاشی است که موضوعی اجتماعی، سیاسی و... را به شکلی خنده‌آور ترسیم می‌کند و البته مخاطب را هم به فکر وامی‌دارد.

کاریکاتوریست‌ها در هر جای جهان، بسته به موقعیت و شرایطی که در آن قرار دارند، همیشه حرف شان را با استفاده از طنز تصویری زده‌اند. حالا هم که شیوع ویروس کرونا به بحرانی جهانی تبدیل شده و دولت‌ها و رسانه‌ها مدام از مردم می‌خواهند در خانه بمانند و نکات بهداشتی را رعایت کنند، کاریکاتوریست‌ها هم بیکار ننشسته‌اند و به کمک هنرشان موضوعات کرونایی این روز‌ها را به طنز کشیده‌اند.

شهاب جعفرنژاد از جمله کاریکاتوریست‌های شناخته شده ایرانی است که وضعیت روز‌های کرونایی کشورمان را به طنز درآورده است: از دیگر کاریکاتور‌های کرونایی می‌توان به اثر آنتونیو رودریگوئز، کارتونیست مکزیکی اشاره کرد که به چالش کشیده شدن دولت آمریکا در برابر شیوع کرونا را سوژه طنز خود کرده است. در این کاریکاتور ویروس کرونا خطاب به آمریکا می‌گوید: «سلام بازنده»!

طنازی‌های نوشتاری

طنزپردازی‌های کرونایی روی دیگری هم دارد و آن طنز‌های نوشتاری به ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر است.

از زمانی که ویروس کرونا وارد ایران شد تا کنون، مطالب طنز فراوانی درباره ویروس کرونا، تأثیراتش بر سبک زندگی افراد و دیگر حواشی مربوط به آن در فضای مجازی دست به دست شده است. علاوه بر ایرانی‌ها، مردم دیگر کشور‌ها از جمله انگلستان، ایتالیا، آلمان و ترکیه هم با این بیماری برخورد طنزآمیز داشته‌اند. این یعنی طنز نقش مهمی در تسلی‌بخشی برای کاهش درد‌ها و رنج‌های ناشی از بحران‌ها ازجمله کرونا دارد. به چند نمونه از طنز‌های نوشتاری ایرانی‌ها در فضای مجازی توجه کنید: «توی گروه فامیلی ما از صبح تا الان ۴۵ بار داروی کرونا کشف شده»، «نمی‌شه از کرونا اجازه بگیریم دونه دونه بریم بیرون قرنطینه آب بخوریم، زود برگردیم؟»، «با توجه به این که کرونا توی سرما تا مدت‌ها زنده می‌مونه یه مقدارشو توی فریزر نگه می‌دارم برای وقتایی که بچه‌های فامیل میان خونه‌مون مهمونی»، «واسه ما ایرانی‌ها که تا قبل از کرونا همه چی رو با فوت تمیز می‌کردیم استفاده از این همه آب و وایتکس و ضد عفونی سخته»!

چالش‌های طنازانه

یکی از آثار بارز شیوع ویروس کرونا در جهان، قرنطینه‌های اجباری یا خودخواسته در خانه است. موضوعی که شاید محدودیت به نظر برسد، ولی برای بعضی‌ها یک فرصت برای بروز خلاقیت و طنازی به شمار می‌رود. یکی از چالش‌های بامزه و طنازانه‌ای که به دلیل شیوع کرونا در جهان به راه افتاده، چالش بازآفرینی شاهکار‌های هنری در خانه است.

ماجرا از این قرار است که موزه گتی در آمریکا در حساب توئیترش از مردم خواسته در روز‌های قرنطینه با افراد و وسایلی که در خانه هستند، به بازآفرینی آثار مشهور هنری بپردازند. نتیجه این بازآفرینی‌ها تصاویر جالبی است که تعدادی از آن‌ها را می‌بینید.

منبع: خراسان

منبع: ایلنا

کلیدواژه: طنز ویروس کرونا ایرانی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۱۰۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین گام سقوط روشنفکری

  این سؤال به معنی آن است که به‌طور کلی روشنفکری می‌توانست گرفتار عاقبت‌به‌شری ننگین دفاع از اسرائیل نشود و چنان که در جهان بسیاری از روشنفکران بر خلاف‌ هابرماس محکوم‌کنندگان جنایت‌های عریان صهیونیست‌ها بوده‌اند. روشنفکری معترض اروپایی، محصول عصر روشنگری، مدرنیته، عقل خودبنیان و خرد انتقادی مدرن و دغدغه و پذیرش بار مسئولیت تحول اجتماع و کنشمندی در هدایت آرمان جامعه اعم از آزادی و استقلال و عدالت‌خواهی و نفی استبداد و خرافه و ظلم‌ستیزی و نفی تبعیضات و پیشرفت جامعه بوده است؛ ابتدا در برابر فئودالیسم و استبداد کلیسا و حکومت مطلقه و سپس علیه ستم سرمایه‌داری از کمون پاریس تا انقلابات قرن ۱۹ و بالاخره در جنبش‌های اعتراضی علیه جنگ‌های امپریالیستی و تجاوزات و کودتاهای ضداستقلال و به سود جنبش‌های آزادیبخش؛ این حرکت‌ها مستقل و بنا به رشد فکری خود روشنفکری مدرن صورت گرفت ‌اما در ایران روشنفکری تقلیدی همیشه آویزان مکتبی بیگانه و وارداتی بود که سنت تفکر بر عینیات اجتماعی و پژوهش درباره تحولات طبقاتی و فرهنگی نداشت و از نظریه‌های ایدئولوژیک حاضر و آماده غرب تبعیت می‌کرد، چه لیبرالیسم و چه مارکسیسم یا نیهیلیسم یا حتی فاشیسم و... و حتی در مبارزه هم برده تفکر وارداتی بود. همین غربزدگی امروز کارش ختم به شیطان بزرگ و چهره فجیع ابلیسی اسرائیل شده است. چرا؟
   
بحران‌های روشنفکری مدرن
پاسخ متفکران مدرن مذکور، دارای نکاتی است که غلط نیست اما ناقص و ناتمام است؛ حقیقت دارد که در جهان، روشنفکری بحران‌زده است اما این بحران ریشه‌ای اساسی دارد که مدرن‌ها آن را نهان می‌سازند و آن فقدان و بی‌باوری به یک مرجعیت مبتنی بر حق مطلق و تزلزل درباره حق متعال است که به شک درباره حق انضمامی‌ ختم می‌شود یا جای اغوا و رویگردانی دلبخواه از حق را بنا به منافع شرکت در جنایت و ناحق حکومت خودی و کسب رفاه و امتیازات ملی بازمی‌گذارد. و باز این درست است که روشنفکری دچار بحران عقلانیت در جهان پسامدرن شده است اما این بحران به سبب آن رخ داده که واقعا عقل مدرن و خودبنیان به‌تجربه طی دو قرن حاکمیت بلامنازع حفره‌های دهشتبار و خطاها و بطلان‌های مرگبار را پشت سر انباشت کرده و خوره عدم تصدیق و صدق تمام وجودش را گرفته و هیچ مرجعیت عقل ناب برای سنجش عقل بشری نداشته است. این عقل محاسب مدرن، محاسبات پی‌درپی اشتباه‌آمیز در تفسیر و اداره اقتصاد سرمایه‌داری و در سیاست بین‌المللی و در قلمرو فرهنگ و قدرت و انسان‌شناسی و روان‌شناسی و حتی علوم تجربی مرتکب شده است. در قلمرو فلسفه به تناقضات هلاکت‌بار نیست‌انگارانه و هجو عقل رسیده و میراثش دو جنگ جهانی است و جنگ‌ها، کودتاها و ویرانی کره ارض و محیط زیست و حکومت آز و قدرت جهنمی‌ و دروغ و ماکیاولیسم و ... این جهان موحش را نه مردم عوام بلکه نخبگان عقل مدرن به اینجا کشانده و هر جهلی را به یمن و به اسم لفاظی علمی و عقلی، نظریه یک جنایت کردند تا بالاخره درپسامدرن عقل مدرن هجوشدکه حق داشتندآن نکراء که نامش عقل نهاده شد، در گسست از عقل الهی و توحید، جز سرگشتگی به‌بار نیاورد و روشنفکری مدرن ازهمین روبی اعتبار وبحران زده شد.
    
روشنفکران به مثابه مشاوران قدرت
باز می‌توان در تایید بحران جهانی روشنفکری که محصول حذف موقعیت مرجعیت است با متفکران منتقد غرب و سلطه همراه بود، اما این حذف به دست همان جهان مدرنی صورت گرفته که روشنفکران مدرن در ریشه محصول آن و قوانین آن هستند. قدرت‌هابزی همان لویاتان، روشنفکری را طی گسترش ۲۰۰ساله‌اش به نیروی گسترش جهان مدرن بدل کرد. این گسترش بدون رشد سرمایه‌سالاری بین‌المللی معنا ندارد و رشد قدرت و نظم گفتار قدرت دولت مدرن، روشنفکری را به مشاوران قدرت بدل کرده است. امروز عهد روسو، ولتر، مارکس، پردون، سارتر، فوکو و... سپری شده و روشنفکران در متن قدرت سلطه‌گر و وابسته به آن زیست می‌کنند  و این مرجعیت آنان را دود کرده و به هوا فرستاده است. روشنفکری در غرب در باطن حکومتی شده و برای رفاه خود از آرمانخواهی دست برداشته و در چارچوب اجازات حکومتی زندگی و نقد می‌کند و برای آن که عذرش را نخواهند دست به عصا راه می‌رود. این همه به سبب از دست دادن ایمان به قدرت لایزال الهی و تصور مرگ خداست که رخ می‌دهد اما خدا نمرده و نمی‌میرد و نمردنی است بلکه کفر می‌پندارد، خدا را به قتل رسانده و جانشین شده و روشنفکری ناگهان می‌بیند این پندار تا چه درجه جهالت و بلاهت آلود بوده و دستش خالی است .
   
مشت باز روشنفکران ایرانی
این وضعیت روشنفکری‌جهانی البته درباره روشنفکری ایرانی هم صدق‌می‌کند. با تفاوت‌ها و ویژگی‌هایی؛ بد اقبالی این روشنفکری ما دو چیز است. در فضای پیرامونی‌زاده و خود عنصر وجودش پیرامونی و شبه مدرن بوده و دوم آن که در منطقه و کشوری زاده شده که دانایی پیشامدرن و اصیل و سنجشگر و دینی در آن حیات داشته و جعلی بودنش، خودباختگی و عدم اصالت و بی‌ریشگی‌اش در متن زندگی ایرانی ظهوری مضاعف داشته است. این روشنفکری حرام زاده و دایه‌اش هم سرشناسی بوده و نگرش پسا استعماری‌اش هم جلوه دیگری از آویختگی به غرب بوده که از نگاه غرب خود را می‌نگریسته است، ولو در جدال با غرب. متفکر و انقلابی مدرن، قادر نیست از نگاه اطمینان‌بخش حق مطلق و هدایت وحی و انسان کامل به علل سرگشتگی روشنفکر بی‌ایمان به حق ناب به خود و بحران خود بنگرد و خود را از چنبره تردید و شک و نیست انگاری که سرچشمه بحران فکری اوست، برهاند.

روشنفکر چپ بدتر از راست و بالعکس
اضافه بر انتقال بحران جهانی در درون روشنفکری ایرانی، خود موقعیت روشنفکری ایرانی بحران‌زا بوده است‌. در اینجا هم مشترکاتی وجود دارد که البته متفکران مدرن فراتر از آن حاضر نیستند ریشه‌های بحران روشنفکری ما را بنگرند که دین ناباوری  یا روشنفکری دین باور اما التقاطی است که قرآن و خاندان وحی برای او یک عادت گوشه طاقچه قدیمی‌ خانه پدری است، نه هدایت اداره زندگی روزمره فردی و جامعه‌. این روشنفکری از آغاز در فضای پیرامونی و زهدان دنباله‌روی و شبه مدرنیسم متولد شد و هرگز بر اساس نقد عقلایی اندیشه سنتی بومی‌ و اندیشیدن و پژوهش فلسفی، اجتماعی وسیاسی نو برای شکل دادن گفتمانی که رحم و زایشگاه نظریه بر اساس تفکر و تجربه و واکاوی واقعیت زنده جهان زیست باشد، نزیست و جز کژ فهمی ‌همان بلعیده‌های هضم نشده و ایجاد دردسر و ماجراجویی و فکرهای عبث، بهره‌ای برای جامعه نداشت و در پرشورترین بیان احساسی و ادبی مشتی آرای جهالت‌بار و سطحی و ناموزون تحویل جامعه داد؛ مانند رساله نیجریه کرمانی، آرای تقی‌زاده و حاکم خان و کتاب احمد طالبوف یعنی سفینه طالب. تئوری‌پردازی اقتصادی کاملش درباره جنبش کارگری ایران رونویسی ایرانی از انگلیس، تاریخ بیست ساله جزنی اقتصاد ساده سعید محسن و نوشته‌های حنیف‌نژاد و روحانی و اسلام‌شناسی واقعا با ارزش صفر مرحوم شریعتی که به قول استاد مطهری متنی بیسوادانه از اسلام بر اساس جامعه‌شناسی استاد فرانسوی‌اش است. روشنفکری چپ بدتر از روشنفکری لیبرال و روشنفکری لیبرال بدتر از روشنفکری چپ، در برابر جهان وحشی سرمایه‌داری غرب خلع‌سلاح‌ شده است. روشنفکری که به ستایش دموکراسی و آزادی و علم غربی می‌پرداخت در جهان پسا‌مدرن مواجه با جعلی بودن آزادی به روایت مدرن‌ها و نیز دموکراسی و دانش و وابستگی به قدرت شد و حتی دانشگاه هم بی‌اعتبار شد و همه به ابزارهای وحشی‌ترین استکبار و فرعونیان بدل شد و در این فضا آویختن به دامان قدرت سرمایه خونریز جهانی برای روشنفکر ایرانی تنها مفر و قبح‌زدایی شده اشت. و به طور منفعل به دنبال سرنوشت تسلیم جهان بی‌خدایی شد که دیگر عدل و ظلم در آن معنایی برای روشنفکر ایرانی نداشت. عدالت‌زدایی او را به ورطه و مغاک بردگی ارباب غربی‌اش کشانده است، چپ آمریکایی و نولیبرالیسم شیطانی چنین زاده شد و ناگهان درون حکومت سربرآورد در حالی که نقش دوست وجاده صاف کردن شیطان بزرگ رادر انقلاب ضدشیطانی بازی می‌کرد. نادیده‌گرفتن ریشه بحران روشنفکر ایرانی که بی‌دینی است در متن انقلاب دینی، که او را به متحد شیاطین کشاند، همان خطای بزرگ روشنفکران مدرن است که با همه روحیه متفکر و منصف آلودگی هستی شناختی‌شان مانع دیدن علت بحران و سقوط این روشنفکری تا سنخیتی با اسرائیل در جنایت و قلب قسی و سیاه کنونی‌اش است .

دیگر خبرها

  • فیلمی بامزه از متهم اصلی کرونا!
  • جهان در خطر: تنها راه جلوگیری از همه‌گیری‌های حیوانی چیست؟
  • طولانی‌ترین عفونت کرونا که ۶۱۳ روز طول کشید، بیش از ۵۰ جهش ایجاد کرد
  • انقلاب اسلامی به یک چالش برای استکبار تبدیل شده است
  • شما ایرانی‌ها پادشاه جهان اسلام و شیر خاورمیانه هستید + فیلم
  • هشدار دانشمندان؛ همه‌گیری آنفلوانزا در جهان (فیلم)
  • استقبال از کتاب جدید ظریف/ وزیر خارجه سابق ایران: امیدوارم این کتاب گامی هر چند کوچک به سوی درک بهتر سیاست خارجی و بهبود جایگاه ایران در جهان باشد
  • نیاز ایران به تصمیم گیری های استراتژیک و سرنوشت ساز در سیاست خارجی
  • (ویدئو) دو ایرانی بهترین تبلیغ تاریخ تویوتا را در دبی ساختند!
  • اولین گام سقوط روشنفکری