Web Analytics Made Easy - Statcounter

پایگاه خبری جماران: عصار نصیر، معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اوقاف بین سال های 1344 تا 1350 و همچنین معاون سیاسی وزارت خارجه از سال 1353 تا 1357 بوده است.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران رفت و سال 1361 در شهر واشگتن، طی مصاحبه ای با اردشیر آق اولی کارنامه و خاطرات خود از دوران مسئولیت را مرور کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از جمله سخنان جالب توجه این کارگزار رژیم پهلوی، اذعان به اجتهاد و ساده زیستی امام خمینی(س) است. او مؤکدا بیان می کند که انقلاب اسلامی دفعتا واقع نشده و نتیجه سیر تدریجی علاقه مردم ایران به آیت الله {امام} خمینی است.

بخشی از این مصاحبه را که در کانال تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران منتشر شده، در ادامه می خوانید:

آقای{امام} خمینی در حدود سال 42 که تبعید شد در چه مرحله ای بود؟ تا جایی که اطلاع دارید.

 بسیاری از مراجع تقلید یا اصلا وارد این مرحله نشده اند و یا از حدود مقدمات تجاوز نکرده اند؛ ولی ایشان خیلی بیشتر از مقدمات تجاوز کرده است. یکی از اساتید ایشان را هم، که خودش مرد فاضل و ملّای مسلمی بود و من هم به ایشان ارادت بسیار داشتم چون خیلی مرد ملّایی بود، مرحوم آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی(رحمت الله علیه) بود. یکی از بهترین اساتید و معلمین حکمت و فلسفه و فرهنگ اسلامی در دوره ما است. این مرد استاد آقای خمینی بوده و آقای خمینی هم خیلی پیش ایشان درس خوانده است. بنابر این از لحاظ علمی هیچ کس نمی تواند بر آقای{امام} خمینی ایراد بگیرد.

 

در دوران 14 ساله ای که آقای خمینی در تبعید بود، تا حدی که اطلاعات جمع آوری داشته باشید، ایشان به چه نحوی گذران زندگی می کرد و به چه نحوی می توانست به تدریج توسعه یک نفوذی را ایجاد کند؟

تا آنجا که بنده اطلاع دارم و جسته گریخته شنیده ام، من دوستان مختلفی در رده های مختلف داشته ام. خود من بچه محله بازار تهران هستم. در بازار به دنیا آمده ام و زندگی کرده ام. دوستان بازاری و غیر بازاری از بچگی زیاد داشته ام. در مراحل مختلفی که آمده ام بنده همه جور رفیق در زندگی ام داشته ام و دارم. بنابر این بر خلاف خیلی از همکاران دولتی بی اطلاع نیستم که زندگی معینی داشتند و در یک جای معینی در اجتماع بوده اند. همه جای اجتماع بوده ام.

در موقعی که نجف و تبعید بوده اند ایشان مثل همه مراجع کوچک ترین و ارزان ترین زندگی ممکن را داشته اند. میلیون ها پول دست آنها می آید و می رود و یک پاپاسی از آن را جا به جا نمی کنند. تمام چیزی که به «سهم امام» معروف است پولی مال آنها است و طبق موازین شرعی از شیر مادر هم برای آنها حلال تر است. ولی تمام این پول از یک طرف می آید و از یک طرف دیگر می رود. آدمی که در حد پاپ است، زندگی او در حد ارزان ترین زندگی است. البته بعضی از آنها کارهای تجارت، صنعت و زراعت می کردند. ولی مرجع تقلیدی که معیشت او از وجوهات است، اقلّ معیشت را دارند؛ در کوچکترین خانه زندگی می کنند و تمام زندگی آنها جز یک خورد و خوراک مختصر یا به اصطلاح خودشان «یک نان و پنیر طلبگی»، هیچ چیزی نیست.

 

ایشان به تدریج و یا شاید دفعاتا و آنی موفق شد که این مقدار نفوذ برای خودش ایجاد کند؟

اولا دفعتا نبود و به قول شما به تدریج بود و تدریجش هم خیلی ساده است. اصولا نفوذشان ساده است. ما یک دقیقه مثل همه شرقی ها فکر نکنیم. اگر مسائل را از مجاری طبیعی خودش نگاه کنیم، مسأله روشن می شود. آقای{امام} خمینی مرد شجاعی است؛ ضمنا، معتقد به حرف هایش هست. اگر این مطالب را روی هم بریزید جواب شما آماده می شود. دو، سه نطقی که در قم در بحبوحه اصلاحات{ارضی} زده را بعد از پانزده، شانزده سال هم که می خوانم می گویم با سر و جانش بازی کرده است. آن هم در مملکتی که شجاعت علی بن ابیطالب(ع) مردم را جذب کرده است. در حالی که علی بن ابیطالب(ع) فصیح ترین آدمی است که عرب به خودش دیده است. به طوری که دشمنانش اذعان کرده اند.

وقتی یزید خواست جلوی صحبت حضرت زینب(ع) را بگیرد، گفت این دختر علی(ع) است، اگر حرف بزند تمام دستگاه را بر هم می زند.

هرکسی از چنین آدمی خوشش می آید.

 

بعضی جاها نوشته اند، البته راست و دروغش چه باشد را نمی دانم، ولی می گفتند که در آن گیر و دار تحولات و یا تکوین انقلاب یکی از نخست وزیران آن دوران این را گفت.

گفتند در بودجه دولت مبلغی بوده است که اگر اشتباه نکنم محمدرضا شاه در کتابش رقمش را هم داده است. این بودجه در اختیار شخص رئیس دولت بوده و آن را در میان بعضی از روحانیون تقسیم می کرد و ظاهرا {مبلغ} این بودجه را زده اند. ظاهرا این قضیه درست است. برای اینکه محمدرضا شاه هم در کتابش اشاره کرده است. من هم تعریفش را از جاهای دیگر شنیدم. ولی به شما عرض می کنم که دادن این پول کمکی به تعدیل روحانیت نمی کرد و قطع کردنش هم هیچ تأثیری در داستان انقلاب نداشت.

یک چیزی را من بگویم. اگر این پول 10 برابر این هم بود، باز بنده و جنابعالی همین جایی بودیم که الآن نشسته ایم. یعنی آن داستان دیگری است و به انقلاب ایران مربوط نیست. داستان انقلاب ایران به این صحبت ها ارتباطی ندارد. ضمن اینکه در عین حال یک ارتباط هم دارد. اگر سازمان اوقاف موفق شده بود به صورت رضایت روحانیت را جلب کند، طبعا اوضاع فرق می کرد. ولی چند اشکال در آن راه بود. این را بنده به عنوان وظیفه ای که برای خودم می دانستم اینجا برای شما اشاره می کنم. زمان من بود و بعد از من هم بود و بعد از من بدتر هم شد.

اشکال اول قضیه روحی بود. اصولا در مملکت یواش یواش تقسیمی پیدا شده بود و آن تقسیم طبقه روشنفکر و بقیه جامعه بود. یواش یواش صفت ممیزه این طبقه روشنفکر از بقیه این شده بود که به دین و دستگاه روحانیت کم عقیده و یا احیانا بی عقیده شده بود. در نتیجه بقیه توده مملکت که دنبال روحانیت و مذهب و مسجد بودند نسبت به ما که جور دیگری فکر می کردیم و ارزش های دیگری یواش یواش برای ما پیدا شده بود  و هدف های دیگری داشتیم و نسبت به ما بیگانه شدند و با کمال تأسف بنده شخصا آنچه که سعی کردم به جایی نرسید. برای اینکه من و جانشینانم خلاف جریان جامعه شنا می کردیم.

تنها کاری که بنده توانستم در آن موقع انجام بدهم برنامه درس دادن بود که آخوندهای سطح دو را جمع کنیم و چیزهایی به آنها بدهیم و کمک هایی هم به معاش و زندگی آنها کرده باشیم. ابتدای کار هم مقداری کلاس این طرف و آن طرف برای طلبه های جوان درست کردم که غیر از درس هایی که در 500 سال اخیر همان مطالب و همان درس ها و کتاب ها است، بدون اینکه با اقتضائات روز تطبیق داده شود، این طلبه ها اقتضائات روز را در کلاس های ما بخوانند.

البته چون روحانیت در قم این را به عنوان دهان کجی به خودش تلقی کرد، ما از آن منصرف شدیم. ولی مقداری از این کلاس ها درست کردم و چند معلم هم برای آنها گذاشتم که حقوق مدنی بخوانند. آن وقت فقه می خواندند اما حقوق مدنی که از فقه اقتباس شده را نمی خواندند. مثلا غیر از مسائلی که در فقه می خوانند و بیشترش روی عبادیات و حج و از این حرف ها است، قانون تجارت داریم که عین مبحث تجارت در فقه هم هست. آخوند باید این را بفهمد که باز شود. قاعده ای که مثلا راجع به شرکت حاج محمدحسن کمپانی و پسران است، راجع به جنرال موتورز جور دیگری است و یک ذره فرق دارد.

این نکته را هم بگویم، برای اینکه خلاف این و یا لااقل غیر از این را همه جا شنیده اید. فقه اسلامی، همان جوری که از وظیفه اش پیدا است، باید از حالا تا قیامت را جوابگو باشد. اما در فقه اسلامی به اصول و کلیاتی دست می یابید که ژنی یا جنبه الوهیت است.

منبع: جماران

کلیدواژه: بودجه 99 ویروس کرونا امام خمینی ساده زیستی امام خمینی بودجه 99 ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی آقای خمینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۱۷۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پروازهای فرودگاه‌های مهرآباد و امام خمینی تا ۱۰:۳۰صبح لغو شده است

به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس نوتام صادره شماره «۱۳۳۰» تمام پروازهای فرودگاه امام خمینی (ره) و مهرآباد تا ساعت (۱۰:۳۰) صبح امروز (۳۱ فروردین) امکان پذیرش و اعزام مسافر راه نخواهد داشت.

برهمین اساس پروازهای این بازه زمانی باطل شد و مسافرین از عزیمت به فرودگاه خودداری کنند.

کد خبر 6082233 زهره آقاجانی

دیگر خبرها

  • فتح یک قرن به دست یک شعر
  • فتح یک باغ به دست یک شعر
  • تحقیر فرح توسط محمدرضا شاه در مقابل دوربین / روایت تلخ مقامات پهلوی از واگذاری بحرین / روش آموزشی بی‌نظیر امام موسی صدر / ایران تحت اشغال به روایت تصاویر متفقین
  • بیشتر سخنان سعدی از قرآن و حکمت اصیل انسانی سرچشمه گرفته است
  • خسارات جبران ناپذیرعملیات وعده صادق برای رژیم صهیونیستی
  • پروازهای فرودگاه‌های مهرآباد و امام خمینی تا ۱۰:۳۰صبح لغو شده است
  • تعلیق فوری پروازهای فرودگاه امام خمینی(ره)
  • بانوی مازندرانی، مدال‌هایش را به آستان قدس اهدا کرد
  • نگاهی به روابط رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی/ آنها چگونه حافظ منافع اسرائیل بودند؟ + عکس ها
  • چه کسانی ندای انحلال ارتش را سر می‌دادند + فیلم