Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-19@01:35:01 GMT

کرونا و دل‌هایی که برای ظهور آماده می‌شود

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۲۱۸۵۲

کرونا و دل‌هایی که برای ظهور آماده می‌شود

گاه کوتاهی مردم یک نسل و زمانه می‌تواند خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای نسل‌های بعدی ایجاد کند و قرار نیست خداوند همیشه و الزاماً در این موارد دخالت کند.

به گزارش مشرق، مهدی نصیری با بیان اینکه شاید کرونا دل‌های مردم جهان را برای ظهور حضرت بقیة‌الله الاعظم(عج) آماده کند، اظهار کرد: پایان تاریخ دوره‌ای طلایی در حاکمیت عقلانیت، عدالت و معنویت است و لازمه‌اش این است که بشریت تمام راه‌ها، مکتب‌ها، گرایش‌ها و ایسم‌ها را تجربه کند و به آمادگی لازم برای یک اتفاق جدید جهانی برسد تا تحقق ظهور با پذیرش و اشتیاق عمومی همراه شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیشتر بخوانید: زمینه‌های ظهور از منظر آیت‌الله‌ بهجت (ره)

یکی از پیامدهای بحران کرونا و همه‌گیری جهانی آن، داغ شدن موضوعات مربوط به آخرالزمان است. در کشور ما به فراخور باورهای دینی مباحث مربوط به مهدویت و ظهور امام عصر(عج) بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. به گونه‌ای که برخی از صاحب‌نظران معتقدند این بحران می‌تواند نشانه‌ای برای ظهور حضرت قائم(عج) مطرح می‌کنند. البته بسیاری دیگر تطبیق این نشانه‌ها بر علائم ظهور را صحیح نمی‌شمارند، اما مردم را به دعا برای تعجیل در ظهور فرامی‌خوانند تا با ظهور معضلات بشر سامان پیدا کند.

به هر حال، کلیدواژه این گفت‌وگوها بیشتر بر محور موضوعاتی چون مسئله غیبت، مهدویت، آخرالزمان و بحران‌هایی مانند کرونا می‌چرخد. برای بازخوانی این مسائل با برخی صاحب‌نظران به گفت‌وگو نشستیم.

در این نوبت از گفت‌وگو، با مهدی نصیری، محقق و دین‌پژوه، هم‌صحبت شدیم، که مشروح آن از نظر می‌گذرد؛

ضمن تشکر از اینکه فرصت را در اختیار ما قرار دادید؛ به نظر شما دلیل غیبت امام عصر(عج) چیست؟ آیا این غیبت محصول کفران نعمت مردم عصر ائمه(ع) بود یا تقدیر الهی آن را این چنین رقم زد؟ اگر حاصل عملکرد مردم آن دوران بوده، چرا باید مردم اعصار دیگر از این نعمت محروم شوند؟

در مورد عوامل غیبت امام مهدی(ع) در روایات ما نکات متعدد و مختلفی ذکر شده است که در این میان ذکر دو نکته مهم است؛ نخست اینکه اراده الهی بر این بود تا با بعثت پیامبر خاتم(ص) تاریخ بشریت با سرانجامی خوش و همراه با عدالت به پایان برسد، اما این مسئله مشروط به این بود که مسلمانان و اصحاب حضرت به سفارش مهم ایشان درباره ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین(ع) عمل کنند و آن حضرت و فرزندانش زمام امر هدایت جامعه را به دست بگیرند.

متأسفانه این امر به دلیل سستی مردم و عدم پشتیبانی آنان از امیرالمؤمنین(ع) اتفاق نیفتاد و با حادثه شوم سقیفه، در واقع برنامه بعثت ناتمام ماند و جهان وارد دوره‌ای از تاریکی و ظلمت شد. عدم حمایت مردم از اهل بیت(ع) که جانشینان شایسته پیامبر(ص) بودند، کار را به جایی رساند که آخرین آنان یعنی امام مهدی(ع) به خاطر خفقان شدید حاکمانی که به دنبال قتل حضرت بودند، در پرده غیبت برود. پس، زمینه‌ساز امر غیبت فقدان پشتیبانی لازم امت از اهل بیت(ع) و حکام جوری بودند که در پی قتل و محو آنان بودند.

غیبت سرّی از اسرار الهی

اما نکته دوم اینکه آیا همه علل و عوامل غیبت، خفقان حاکم و خوف امام(ع) از قتل بوده، که اگر این عامل برطرف شد، امام(ع) باید ظهور کند، چنین نیست و عواملی دیگر نیز ذکر شده است. از جمله در برخی روایات آمده که غیبت سرّی از اسرار الهی است که همه ابعاد آن اکنون روشن نیست و شاید با ظهور حضرت آشکار شود. اما از آنجا که به حکمت خداوند باور داریم تردیدی نداریم که در این امر خیر و مصلحتی برای انسان و کل بشریت بوده است.

به عنوان یک احتمال می‌توان گفت که چون قرار است پایان تاریخ، دوره‌ای طلایی در حاکمیت عقلانیت و عدالت و معنویت باشد، تحقق این امر در گرو این است که بشریت همه راه‌ها، مکتب‌ها، گرایش‌ها و ایسم‌ها را تجربه کند و با آمادگی لازم برای یک اتفاق جدید، متفاوت و جهانی برسد، آن گاه امر ظهور محقق شود تا با پذیرش و اشتیاق عمومی همراه باشد.

خسارت‌های چبران‌ناپذیر برای نسل‌ها

اما اینکه چرا باید مردمان اعصار دیگر زیان حاصل از کوتاهی امت را در صدر اسلام تحمل کنند، به این دلیل است که خداوند انسان‌ها را مختار و آزاد آفریده است. گاهی یک حرکت و اقدام غلط از سوی یک انسان می‌تواند منطقه‌، شهر و جنگلی را به آتش و ویرانی بکشاند. گاه کوتاهی مردم یک نسل و زمانه می‌تواند خسارت‌های چبران‌ناپذیری برای نسل‌های بعدی ایجاد کند و قرار نیست خداوند همیشه و الزاماً در این موارد دخالت کند، بلکه این انسان‌ها و مردم هستند که باید اعمال خود را مسئولانه انجام دهند و اگر به خطا رفتند عواقب سوء آن را به جان بخرند.

در مورد توقف برنامه بعثت پیامبر(ص) و کشتن و از صحنه به‌در کردن اهل بیت(ع) که به غیبت منجر شد، نیز همین امر صادق است و البته باید دانست که گناه این امر عمدتاً بر گردن اولین کسان و مردمانی است که بنیاد این ظلم و جور را با اهل بیت(ع) گذاشتند و به سفارش پیامبر(ص) عمل نکردند. نسل‌های بعدی البته اگر حقانیت اهل بیت(ع) را درک کردند و حمایت لازم و ممکن را نکردند نیز مسئول‌اند، اما در صورت عدم درک و تمام نشدن حجت بر آنان در زمره مستضعفان فکری هستند که مورد عذاب و عقاب قرار نخواهند گرفت.

ضمن اینکه خداوند برای مؤمنان در دوره غیبت که به پیامبر(ص) و خاندانش ایمان بیاورند چنان اجر و پاداشی قرار داده که گاه بیشتر از پاداش مؤمنان دوران ظهور و حضور اهل بیت(ع) است و این در واقع به نحوی تلخی ظلم واقع شده در حق آنان را بر اثر خیانت نسل‌های پیشین، در آخرت جبران می‌کند.

برخی معتقدند که برای تحقق ظهور، مقدمه‌سازی لازم است. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا مردم با عملکرد خویش می‌توانند مسیر ظهور را هموارتر کنند؟

آنچه بنده از روایات می‌فهمم ظهور متوقف بر تأسیس حکومت و یا تمدن‌سازی و نظام‌سازی فقهی و دینی در پیش از ظهور نیست. اما این بدان معنا نیست که شیعه اگر برایش در عصر غیبت امکان اصلاح‌گری در حد تشکیل حکومت فراهم شد، نباید سراغ این امر برود.

البته برخی از فقها چنین نگاهی سلبی به حکومت در عصر غیبت دارند، اما بسیاری نیز از جمله امام خمینی(ره) نگاهی مقابل این دیدگاه داشته و معتقد بودند در صورت امکان بر فقیه جامع‌الشرایط لازم است که اقدام به تشکیل حکومت برای تحقق احکام و آرمان‌های دینی نماید، اما اینکه بگوییم ظهور متوقف بر برپایی نظام و حکومتی دینی است، لااقل بنده از روایات چنین چیزی را نمی‌فهمم. در عین حال که این حرف نیز قطعاً درست نیست که تشکیل حکومت باعث تأخیر در ظهور خواهد شد و مثلاً نباید دست به فعالیت‌های سیاسی برای اصلاح امور در دوران غیبت زد.

تأسیس حکومت دینی را با ظهور پیوند نزنیم

نکته مهم این است که نباید امر سیاسی و تأسیس حکومت دینی را در دوران غیبت در صورت امکان با مسئله ظهور پیوند بزنیم. بر اساس نگاه فقهایی مانند امام خمینی(ره)، تکلیف تأسیس حکومت بر فقیه یک واجب نفسی و مستقل از زمینه‌ساز بودن یا نبودن آن برای ظهور است. مگر ما می‌دانیم که ظهور یک سال دیگر یا دَه، صد و دویست سال دیگر است که بگوییم جمهوری اسلامی زمینه و مقدمه آن است؟

البته یک چیز نیز روشن است که ظهور در خلأ کامل معرفتی و سیاسی صورت نمی‌گیرد و از بعضی روایات فهمیده می‌شود که هنگام ظهور علاوه بر کادر اصلی سیصد و سیزده نفر، گروه‌ها و جمعیت‌هایی که از آن با عنوان سپاه خراسانی و یا یمانی و یا حسنی یاد شده پا به رکاب برای یاری حضرت آماده‌اند و با وقوع ظهور برای یاری حضرت می‌شتابند. از برخی روایات هم این برداشت می‌شود که حرکتی انقلابی از ایران و قم شروع می‌شود و در نهایت به ظهور متصل می‌شود که به احتمال قوی می‌تواند در مورد قیام امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی باشد، اما با این حال نمی‌توانیم با قاطعیت این تطبیق‌ها را انجام بدهیم و یا برای ظهور وقت و یا حتی بازه زمانی خاصی را تعیین کنیم. 

 اما حضرت امام(ره) در مواردی از اینکه جمهوری اسلامی پرچم را به امام زمان(عج) خواهند داد، سخن گفته‌اند.

بله، اما این می‌تواند به این معنا باشد که ما آرزو می‌کنیم و عاجزانه از خداوند تقاضا می‌کنیم که امر ظهور را نزدیک گرداند و انقلاب اسلامی را که توسط شیعیان و محبان و منتظران امام زمان(ع) صورت گرفته، به نهضت حضرت متصل گرداند. چنین امری نه‌تنها ایرادی ندارد و به معنای توقیت نیست، بلکه امر مستحسن و سفارش‌شده‌ای از سوی اهل بیت(ع) است که شیعه باید صبح و شام منتظر باشد و ظهور را نزدیک بداند و شعله امید به قریب‌الوقوع بودن آن در دلش خاموش نشود و در طول تاریخ، شیعه چنین بوده است.

مرحوم مجلسی هم در دوران صفویه سخت امیدوار بوده که آن دولت به ظهور متصل شود، اما این که به نحو قاطع و توقیت بگوییم که ظهور چه موقع است و آیا متصل به انقلاب اسلامی هست یا نه، نمی‌توانیم.

البته یکی از ادله این امر هم می‌تواند مربوط به بروز نشانه‌های فراوانی باشد که در روایات اهل بیت(ع) برای ظهور ذکر شده و امروز شاهدیم که اکثریت قاطع آن‌ها جزو نشانه‌های حتمی، رخ داده و بسیاری از آن‌ها ظرف یک قرن، نیم قرن و بلکه یکی دو دهه اخیر واقع شده و این طبیعی است که همگی یا اغلب، ظهور را بسیار قریب‌الوقوع بدانیم و دعا کنیم که این اتفاق تاریخی در زمان ما و همزمان با استقرار جمهوری اسلامی که محصول جانفشانی هزاران شهید محب اهل بیت(ع) و منتظر امام مهدی(ع) بوده، رخ دهد و تا زمانی که این امر به تعیین وقت قطعی نینجامد ایرادی ندارد. 

پس از انقلاب اسلامی مفاهیمی نظیر حکومت اسلامی، تمدن‌سازی و ... به منظور هموارسازی ظهور تکوین یافته است. این مفاهیم در مقام عمل چقدر موفق بوده‌اند؟ شما اخیراً مباحثی را با عنوان «عصر حیرت»  در این باره مطرح کرده‌اید که بحث‌ها و سؤالاتی را بر انگیخته.

به نظر من اولاً انقلاب اسلامی از آنجا که در برابر یک رژیم وابسته و معارض با دین و مذهب که به پیروی از نظام سلطه مدرن غربی درصدد محو ارزش‌های الهی در مهم‌ترین مرکز تشیع در جهان بود، صورت گرفت یک تکلیف دینی بود که در دفاع از کیان دین و مذهب صورت گرفت و وظیفه همه مردم و فقها بود. در چنین شرایطی هیچ فقیهی نمی‌تواند بگوید که باید دست روی دست گذاشت و کاری نکرد، مگر آنکه واقعاً متوجه واقعیت‌های سیاسی و میدانی زمان خود نباشد. امام خمینی(ره) در چنین شرایط تاریخی‌ای نهضتش را آغاز کرد و به سرانجام رساند.

ثانیاً حفظ دین و پیشگیری از بازگشت دوباره نظامی فاسد و مهاجم به دین در زمانه کنونی مستلزم تاسیس حکومتی مستقل بود و امام و روحانیت نمی‌توانستند بگویند، حالا که شاه ساقط شد، به حجره‌ها بر می‌گردیم، چراکه واضح بود آمریکایی‌ها و  غربی‌ها دوباره با دست‌نشانده و مزدوری دیگر باز می‌گشتند و این بار شاید سنجیده‌تر و البته بدتر و خطرناک‌تر عمل می‌کردند. پس تأسیس نظام دینی و جامعه‌سازی دینی نیز برای دفاع از کیان دین واجب بود.

توان ما در جامعه‌سازی محدود است

حالا بنده از اینجا به بعد بحثی دارم و آن اینکه با توجه به غیبت و در دسترس نبودن امام معصوم(ع) و نیز سیطره تمدن مدرن بر عالم و از جمله تا حد زیادی بر جامعه ما، باید بدانیم که امکان و توان ما یعنی جمهوری اسلامی برای اصلاح امور و جامعه‌سازی دینی و نیز تمدن‌سازی محدود است و قادر به تحقق یک نظام و جامعه تراز دین که موجب رضایت خاطر مؤمنان و مردم شود و اکثر احکام و آموزه‌های دینی را محقق کند، نیستیم و تنها محدودی از آن را که من تعبیر به زیر پنجاه درصد و مثلاً سی یا چهل درصد در یک معدل‌گیری می‌کنم، عملی می‌دانم و به بیش از این مقدار مکلف نیستیم چون ممکن نیست و خداوند هم چنین تکلیفی را بر دوش جمهوری اسلامی نگذاشته است.

البته بارها گفته‌ام که اساساً وقوع انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی و تداوم آن تا به امروز امری معجزه‌گونه بوده و به هیچ‌ وجه نباید آن را دست‌کم گرفت، اما به نظرم تداوم این جریان و بنیاد اعجازگونه به این است که با واقع‌بینی و در نظر گرفتن تنگناهای نظری و عملی‌ای که با آن مواجه هستیم حکمرانی کنیم و نه با بستن چشم خود به روی واقعیت‌ها و طرح شعارهای بلندپروازانه دست‌نایافتنی که می‌تواند برای حال و آینده جمهوری اسلامی مشکلات و تهدیداتی را رقم بزند. ادله و ابعاد این بحث مفصل است و در این گفت‌وگو مجال پرداختن به آن نیست.

بحران‌های جهانی مانند کرونا دائماً این سؤال را بین مردم برمی‌انگیزد که «خدا کجاست»؟ «اگر منجی وجود دارد کجاست»؟ اگر قرار نیست در چنین بحران‌های توفنده‌ای امام ظهور کند، پس ظهور ایشان چه موقع خواهد بود و نفع اصلی آن برای مردم چیست؟

در برابر این سؤالات قبل از هرچیز به عنوان انسان موحد و خداشناس باید به این توجه کنیم که عالم تحت ربوبیت و مشیت و اراده خداوند متعال است و او دانای حکیم و رحمن و رحیمی است که مصلحت بندگان و اشرف مخلوقات خود، یعنی انسان را بهتر از همگان می‌داند و بنا بر این هرگز نباید گمان سوء درباره خداوند و تدبیر و ربوبیت او داشته باشیم.

ویروس کرونا در عین حال که ممکن است نتیجه سوء عملکرد گروهی از انسان‌ها یا دولت و دولتمردانی باشد و خداوند در چنین مواردی همیشه بنای مداخله و پیشگیری از عواقب اعمال سوء انسانی را ندارد، اما در عین حال می‌تواند در برآیند نهایی منشأ تحولاتی باشد که به نفع جامعه بشری و محیط زیست و حتی اقتصاد و معیشت مردم جهان باشد.

کرونا و دل‌هایی که برای ظهور آماده می‌شود

شاید کرونا باعث شود فساد و تباهی موجود در اقتصاد ظالمانه کنونی دنیا که مبتنی بر کاپیتالیسم، استعمار و استثمار محرومان و اکثریت نود درصدی مردم جهان است، برملا شود و در آینده اگر خدای ناکرده ظهور رخ ندهد، شاهد دنیای نسبتاً بهتری باشیم. شاید کرونا دل‌های مردم جهان را برای یک تحول عظیم که همان ظهور حضرت بقیة‌الله الاعظم(عج) است، آماده کند و تحولات مثبت دیگری که می‌توان حدس زد.

ضمناً همیشه در این گونه موارد باید در نظر داشته باشیم که انسان‌های بی‌گناهی که در فجایع این چنینی نقش ندارند، اما قربانی می‌شوند مورد رحمت و شفقت خداوند قرار می‌گیرند و خداوند با پاداش اخروی رنج و عذاب آنها را در این دنیا جبران می‌کند.

بر اساس آنچه من در کتاب «عصر حیرت» نوشته‌ام، اساساً بیش از نود درصد مردم کنونی جهان و بلکه در دوران غیبت، در زمره مستضعفان و ستمدیدگان فکری و معنوی هستند که مشمول عذاب و مجازات الهی واقع نمی‌شوند و به جای آنها سردمداران و طراحان نظام‌های سلطه و جباران، مستکبران و عالمان حقیقت‌یافته‌ای که آگاهانه در برابر حق ایستادند و مانع رسیدن حقیقت به جوامع انسانی بوده‌اند، مجازات می‌شوند. ان شاء الله رحمت و مهربانی خداوندی شامل همه قربانیان بی‌گناه بلیه کرونا خواهد شد.

در روایات به امام عصر(عج) صفت «محیی معالم الدین» اطلاق شده است، منظور از این وصف دقیقاً چیست؟

با حادثه شوم سقیفه، جریان هدایت بشریت از مجرای اصلی خود منحرف شد و به عبارتی قطار هدایت از ریل خارج شد و تا ظهور، این قطار خارج از ریل حرکت می‌کند و این بدان معناست که در این سیر، دین اعم از اصول و فروع آن دستخوش تحریف‌ها و بدفهمی‌ها و اعوجاجات و اختلاف قرائت‌ها و بدعت‌هایی خواهد شد و حیرت‌ها و تردیدها و ضلالت‌هایی ایجاد خواهد کرد که اصلاح آنها از عهده کسی جز امام عصر(ع) بر نخواهد آمد و لذا به ایشان صفت محیی معالم‌الدین داده شده است.

البته این بدان معنا نیست که در دوران غیبت هیچ نقطه و کانون نورانی نبوده و ما اساساً به هیچ مقدار معارف ناب دسترسی نداشته‌ایم، اما حتماً این مقدار نسبی است و نه مطلق و تنها مانع از حیرت و سرگردانی مطلق بوده است. 

در این سال‌ها در مورد علائم قطعی و غیرقطعی ظهور صحبت شده است. به راستی با چه نشانه‌هایی می‌توان به طور قطع ادعا کرد که ظهور نزدیک شده است. از طرفی میان این روایات پیرامون علائم قطعی و غیرقطعی با روایاتی که اصلاح امر را در یک شب توصیف می‌کنند چه نسبتی برقرار است و چطور باید میان آنها جمع کرد؟

آنچه مسلم است، هیچ‌کس نمی‌تواند برای ظهور زمان مشخصی تعیین کند و از این امر از سوی اهل بیت(ع) نهی شده است، ولی همان طور که گفتم تفأل زدن به نزدیکی ظهور، امر مطلوبی است و حتی جست‌وجو در نشانه‌های ظهور اگر باز به توقیت نینجامد ایرادی ندارد.

چیزی که در این میان به شدت زیانبار است این است که مثلاً دولت یا مردم و جامعه بر اساس باور قطعی بودن ظهور در یک زمان مشخص و لو مثلاً در ده سال و یا بیست سال آینده و ...، .برای کشور و یا زندگی‌شان برنامه‌ریزی کنند و مثلاً از برنامه‌ریزی‌ها و تدابیر درازمدت لازم و ضروری به گمان اینکه ظهور نزدیک است، غافل شوند. در مورد علائم قطعی هم از برخی روایات فهمیده می‌شود که امکان بداء در آنها وجود دارد؛ یعنی ممکن است مثلاً ظهور بدون قیام سفیانی صورت بگیرد.

در روایتی این خط مشی برای ما در دوران غیبت تعیین شده است که تعیین وقت‌کنندگان دروغ می‌گویند، شتاب‌کنندگان برای ظهور هلاک و سرخورده می‌شوند و آنها که تسلیم اراده و صلاحدید خداوند در امر ظهورند، نجات می‌یابند.

البته این را هم باید یادآور شد که شاید کسانی که با قطعیت سخن از دور بودن هنگامه ظهور می‌گویند از مصادیق «وقّاتون» و تعیین‌کنندگان وقت باشند و برخلاف معنای تأویلی این آیه قرآن عمل می کنند که «یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیباً»، یعنی منکران، ظهور را بعید و یا افسانه می‌شمارند، اما ما آن را نزدیک و قطعی می‌دانیم.

منبع:ایکنا

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا مدافعان سلامت سال جهش تولید مهدی نصیری انقلاب اسلامی امام زمان عج شیعه امام خمینی انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی دوران غیبت امام خمینی ره تأسیس حکومت امام عصر ع ظهور حضرت مردم جهان برای ظهور اهل بیت ع پیامبر ص انسان ها نشانه ها نسل ها امام ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۲۱۸۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا روز ارتش؟

به گزارش خبرنگار جماران، در تقویم جمهوری اسلامی به مناسبت های مختلف روزهایی نام گذاری شده است. یکی از این ها روز بیست و نهم فروردین ماه است که به نام ارتش مزین شده است اما اینکه چرا چنین روزی جای خودش را در تقویم باز کرده است، نیاز به بیانی دقیق تر پیدا می کند که در مطلب زیر به آن پرداخته شده است:

رویکرد اساسی امام خمینی(س) به ارتش در آستانه انقلاب در مصاحبه با روزنامه فرانسوی لوژورنال در تاریخ هفتم آذرماه 57 چنین  انعکاس یافت: « سربازان و افسرانی که با مردم پیوند دارند و خود آنان از وجود رژیم شاه رنج می برند دیر یا زود به مردم می پیوندند.» (صحیفه امام، ج 5، ص 136) امام همچنین پیش از آن در مصاحبه با روزنامه «السفیر» در دوم آذر ماه 57 اعلام کرد: «طبق اخباری که به ما می رسد حوادثی در ارتش اتفاق افتاده و می افتد که نشانه بیداری آنهاست و ما مطمئنیم که دیر یا زود به ندای ملت پاسخ برادرانه خواهند داد.» (صحیفه امام، ج 5، ص81- 82)  پیش بینی امام به وقوع پیوست و نیروهای تحول یافته ارتش به تدریج به انقلاب و مردم پیوستند و پایه های حکومت شاه را متزلزل و آماده فرود آمدن آخرین ضربات از جانب انقلابیون و مردم کردند.

راهپیمایی های‌ تاسوعا و عاشورا در سراسر کشور تقریباً بدون‌ درگیری‌ به‌ ‌‎ ‎‌پایان‌ آمد، جز در شهر اصفهان‌ که‌ به‌ کشتار وسیع‌ انجامید. تیمسار ناجی‌ فرماندار نظامی‌‎ ‎‌نتوانست‌ تاب‌ بیاورد و فرمان‌ آتش‌ را صادر کرد...

کشتار مردم، اوضاع‌ شهر را آشفته ‌‎ ‎‌کرد. درگیری‌ به‌ نجف‌ آباد هم‌ سرایت‌ کرد و حتی‌ تا چند روز بعد از عاشورا هم ادامه‌ یافت. ‌‎ ‎‌شکاف‌ در صفوف‌ ارتشی‌ ها بعد از این‌ حادثه‌ شدت‌ یافت. در تبریز در روز 17 آذر دو ‌‎ ‎‌واحد ارتشی‌ از تیراندازی‌ امتناع‌ ورزیده‌ و به‌ صف مبارزین‌ پیوستند. فرار از سربازخانه‌ ها ‌‎ ‎‌شروع‌ شد. پیام‌ امام‌ خطاب به نظامیان‌ در شعارهای‌ مردم‌ در روزهای‌ تاسوعا و عاشورا ‌‎ ‎‌متبلور بود. شعار «برادر ارتشی، چرا برادر کشی» در تمام‌ تظاهرات‌ شنیده‌ می‌ شد. نشاندن ‌‎ ‎‌گل‌ در لوله‌ تفنگ‌ سربازان، آنها را از درون‌ دگرگون‌ ساخته‌ و همین‌ امر نگرانی‌ امرای‌ ارتش‌ ‌‎ ‎‌را از عکس‌العمل‌ این‌ دگرگونی‌ ها بر خود و بر جان خود باعث‌ گشت.‌ (خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 85-86)

 

همان طور که در کتاب خاطرات مرحوم صادق طباطبایی نیز به آن اشاره شده است، در تاریخ انقلاب اسلامی و در مراحل نهایی نزدیک به پیروزی، صحنه های شورانگیزی به ثبت رسید که نشان می داد مردم در تظاهرات خیابانی خود، شاخه های گل به نیروهای نظامی هدیه می دهند و اشک شوق و محبت در سیمای آنان نسبت به مردم نمایان می شود؛ همچنین جوانان برومند خانواده های مسلمان و اغلب مستضعف ایرانی که بدنه اصلی ارتش شاهنشاهی را تشکیل می داد، به ندای آسمانی رهبر انقلاب لبیک گفت و در نتیجه هم صدا و همراه با امت در براندازی رژیم ستمشاهی و ستیز بی امان با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برخاست و به عنوان نخستین بازوی توانمند نظامی انقلاب برای تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران تلاش های خستگی ناپذیر و مستمری را با فداکاری و ایثار و در ابعاد مختلف آغاز کرد. امام حتی پیش از این پیوستن نیروهای ارتش به مردم معتقد بود که بدنه اصلی و عمومی ارتش مثل بدنه سایر اقشار، به دلیل مسلمان بودن، از سلامت و اعتقادات درست برخوردار است و باید حساب عموم سربازان، افسران و درجه داران ارتش را که اکثریت آن سازمان نظامی را تشکیل می دهند، از حساب سران اندک ارتش که مزدور شاه و نوکر بیگانه اند، جدا کرد. علاوه بر این، ایشان اعتقاد داشت که همین مسلمان بودن و سالم بودن بدنه کلی و عمومی ارتش، این نتیجه ناگزیر را دارد که این سازمان نظامی در هر بزنگاهی، بر خلاف انتظار شاه و اربابانش، به جای حمایت از شاه و معدود افرادی که اطرافش قرار دارند، در نهایت به سمت ملت و به سمت دفاع از میهن و دین می رود.

چندی بعد انقلاب اسلامی به ثمر نشست و دشمنان کمین کرده انقلاب از جمله گروه هایی با تفکرات مارکسیستی و به ظاهر ضد امپریالیستی شعار « انحلال ارتش » را سر دادند و به تبعیت از آنان، دوستان نا آگاه نیز این نغمه شوم را سر دادند و ارتش در حساس ترین شرایط حیات خود قرار گرفت. هدف اصلی از طرح این شعار، جلوگیری از انسجام و قدرت گرفتن ارتش و فراهم شدن زمینه های ضعف و تزلزل در نظام نوپای اسلامی و در نهایت فروپاشی و انهدام آن بود. مخالفان ارتش، همواره از غیر قابل اعتماد بودن ارتش، روحیه شاهنشاهی داشتن افراد آن، ناکارآمد بودنش و... سخن می گفتند و اظهار می کردند که چاره ای غیر از انحلال آن وجود ندارد. 

اینجا بود که امام به عنوان بزرگ ترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و در مقابل طرح شعار انحلال ارتش به شدت ایستادگی و مخالفت و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب کرد و طی پیامی، با قاطعیت هرچه تمام تر، ضرورت حفظ ارتش را اعلام و برای انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرمودند و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند:

 

"بسم اللَّه الرحمن الرحیم‌

26 فروردین 58/ 17 جمادى الاولى 99

ملت شریف و مبارز ایران- وفقهم اللَّه تعالى‌

با اهداى سلام و سپاس از مجاهدات خستگى ناپذیر شما ملت شجاع که اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پیروزى رساندید و دست خیانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع کردید، لازم است به تذکرات زیر توجه نمایید:

1- روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مى‌ شود. ارتش محترم در این روز در شهرستان هاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام نمایند.

2- ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم.

3- افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند. توجه ننمودن به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى مى‌ شود و نظام را از هم مى ‌پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات کنند؛ چنانچه رؤساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمایند و از دیکتاتورى که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامى باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامى و اطاعت کامل زیردست از ما فوق و رعایت کامل ما فوق از زیردست، اداره شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.

4- افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت کنند و ارتشى را در داخل ارتش یا خارج بدون مجوز دستگیر کنند. اگر شکایتى دارند یا اطلاع از مجرمیت کسى دارند، روى موازین شرعى و قانونى رسیدگى خواهد شد. دخالت بیجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مى‌ شود و مخالف انقلاب اسلامى است.

5- این قشر از ارتش که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نمودند، اگر خداى نخواسته در رژیم طاغوتى خلاف و گناه صغیره کرده‌اند، با برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت شریفند، و این جانب نیز آنان را عفو کردم. امید است آنان با دلگرمى و اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگان هاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و هدایت جوانان فریب‌ خورده ‌اى را که مى ‌خواهند در صفوف مسلمان ها تفرقه بیندازند خواستارم، و هوشیارى ملت را در مقابل توطئه ‌هاى غیر اسلامى امیدوار. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‌

(صحیفه امام، ج‌7، ص 20- 21)

 

ایشان بعدها هم به این نقشه های مخالفان اشاره کرده و فرموده اند: «یک وقت صحبت می کردند که این ارتش طاغوتی است و مال رژیم سابق است و اینها قابل اینکه لشکر اسلام باشند قابل این نیستند و اینها بایداصلش منحل بشود.» (26/8/1359) (صحیفه امام، ج13، ص347)

 

.

 

 

دیگر خبرها

  • آغاز عملیات آماده‌سازی سایت ۲۰۵ هکتاری نهضت ملی مسکن سمنان
  • پیگیری مطالبات جامعه آزمایشگاهیان کشور
  • توانایی واکسن سازی ایران را جهانی کردیم
  • رژه اقتدار؛ ارتش آماده‌تر از همیشه
  • فرمانده کل ارتش: جز حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب، کسی در ابتدای انقلاب حامی ارتش نبود/ در راستای بیانیه گام دوم وظیفه‌ ارتش این است که هم منتظر باشد، هم مستحق ظهور؛ یعنی ارتشی که آرمانش نابودی رژیم صهیونیستی و فروکشیدن استکبار از اریکه‌ قدرت
  • فراز کمالوند: پرسپولیس آماده‌ترین تیم لیگ است؛ قول ماندن نمی‌دهم
  • افزایش نرخ بیکاری در انگلیس به رقمی بی سابقه
  • ارتش ۸ شهید مدافع حرم را تقدیم انقلاب کرده‌ است
  • چرا روز ارتش؟
  • نشست مهدویت در مدرسه علمیه خواهران نقده