آیا ذات سینما شیطانی است؟
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۲۶۰۹۲
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_ رضا کریمی: یکی از مهمترین بحثها در مورد شهید آوینی که بسیار سوءتفاهم برانگیز شده است قضاوت درباره ذات تکنیک و سینماست.
تلقی برخی این است که میگویند شهید آوینی ذات سینما را غیراسلامی میداند. آیا آوینی در مورد تکنیک و سینما ذات گرا بود. آیا سینمای موجود را مسلمان شدنی نمیدانست؟
او معتقد بود سینما در غرب چیزی است و در این مرز و بوم چیز دیگر… و سینمای ما نمیتواند که در امتداد تاریخی سینمای غرب باشد، اگر چه «زبان سینما» یا «بیان مفاهیم به زبان سینما» قواعد ثابتی دارد فراتر از شرق و غرب.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقاله «مونتاژ به مثابه معماری در سینما» با علم به ثبوت این قواعد دستوری معین برای سینما بود که این سخن مهم را بیان کرد: ما چارهای نداریم جز آنکه سینما را یک بار دیگر در ادب و فرهنگ اسلام معنا کنیم.
آوینی در کتاب آینه جادو مقاله درباره ارتباطات، هنگامی به که بحث از نظر مک لوهان درباره رسانه میرسد، نوشته است: «در یک افسانهی مشهور آمده که شیطان بعد از آفرینش زن و اختراع پول گفته است: «همین دو تا مرا کفایت میکنند برای آنکه بتوانم همهی ابنای آدم را گمراه کنم». بنده فکر میکنم که تلویزیون و سینما را نیز باید به این افسانهی قدیمی افزود».
پرسش بسیار مهم این است که آیا از این اظهارنظر میتوان نتیجه گرفت که تلویزیون و سینما یک ابزار شیطانی است؟ اگر متن این افسانه را آنطور که آوینی جدی گرفته جدی بگیریم باید گفت مگر زن و پول شیطانی هستند؟ طبق نظر آوینی این دو مستعد مفسده هستند ولی آیا ذات آنها (ماهیت غیرقابل تغییر آنها) هم شیطانی هستند؟ به نظر میرسد حداقل در مورد زن تصریح وجود دارد که آفریده خدا و مایه رحمت و آرامش است ولی وقتی در جای خود قرار نگیرد میتواند مستعد مفسده باشد. ذات زن، پول و سینما جاذبیت است نه شیطانی بودن برای همین قبل از این مینویسد: همهی اشیا و موجوداتی که ذاتاً از جاذبیت برخوردارند خواهناخواه مواد مستعدی برای ایجاد مفسده نیز هستند، چنان که دربارهی «پول» و «زنان» این چنین شده است. همانطور هم که اشاره شد تلاش برای دسترسی به قابلیتهای کشف ناشده سینما به وضوح نشان میدهد که او ذات گرا نبود.
پس جمله «این روح خبیثی که در تلویزیون و سینما دمیدهاند» (که در ادامه بحث بیان میشود) نمیتواند نشان تفسیر ذات گرایانه از تلویزیون و سینما باشد بلکه این جمله وضع اکنون تلویزیون و سینماست؛ همانطور که خود مینویسد: «تلویزیون و سینما اکنون به وسایلی برای «تسخیر روح بشر» در خدمت استمرار استیلای قدرتمندان و ارباب جور درآمدهاند». یعنی تلویزیون و سینما مانند یک انسان جن زده است، که باید آن را از این روح خبیث نجات داد نه اینکه تلاش برای تغییر قواعد دستوری سینما (که در مقاله جذابیت در سینما کلید زده شده است) به آب توبه بر خوک ریختن تعبیر شود!
اکنون محل نزاع بر این نیست که سینما رسانه خنثی است. سینما لااقتضاء نیست و سخن مک لوهان درست است که رسانه بی طرف نیست و ظرف با مظروف باید سنخیت داشته باشد. سینما ذات دارد اما ذات آن نوعی ترکیب داستان و تصویر به صورت جذاب است. آوینی در اینجا جاذبیت را ذات سینما میداند که در حال حاضر ابزار شیطان شده است و آزاد کردن آن مستلزم تلاش و مجاهده متفکرانه است. اما میبینیم که برخی خوانندگان و مفسران آثار او تفسیر ذات گرایانه از مبارزه حکمی آوینی با غرب اراده داده اند. ذات گرایی آوینی به این معنا که سینما ذات دارد درست است ولی این ذات شیطانی و غیرقابل تغییر و مسلمانی نشدنی است؟ مگر او از فطری بودن برخی قواعد سینما نگفت که قواعد ثابتی دارد فراتر از شرق و غرب؟ این تفسیر علاوه بر اینکه نادرست است موجب میشود اولاً نوعی یأس و انزوا و بن بست پنداری گریبان برخی اندیشمندان و هنرمندان مسلمان را بگیرد و ثانیاً برخی اندیشهها و قضاوتهای آوینی غلط یا تناقض تصور شود.
پس ما با سه پاسخ به پرسش از ماهیت سینما روبرو هستیم:
۱. بی طرفی و ماهیت خنثای سینما: مهم این است که چه کسی از این ابزار بهره ببرد؟
۲. جهت دار بودن ماهیت سینما: بدون شناخت از ماهیت، صرف نیت و تصمیم هنرمند کافی نیست چرا که این اسب به هر تصمیمی سواری نمیدهد
۳. شیطانی بودن ذات سینما: کسانی که سینما را شیطان دانستند به حداقل سه وضع رسیدند: یا به کنج انزوایی خزیدند یا از باب اکل میته در هنر و سینما ماندند و یا برخی خود را پیرو سلیمان نبی دانستند که شیاطین را تسخیر کرد. گروه سوم به تحلیل دوم نزدیک هستند اما آنها بحث تکمیل و تغییر قواعد سینما و قابلیتهای کشف ناشده آن را آن سان که آوینی میخواست نادیده میگیرند و گویا فقط معتقدند که با سینمای شیطانی را بدون تغییر در قواعد آن فقط با قدرتهای معنوی و الهی تسخیر میکنیم. اما آیا آوینی به این حد قانع بود؟
تأکید رهبر انقلاب در دیدار سینماگران جشنواره عمار (دی ۹۱)، که فرمودند مهم این است که چه کسی سوار بر این اسب چموش (سینما) باشد، به پاسخ دوم نزدیک است. چرا که این نظر مطمئناً ذات گرایانه نیست ولی ناظر به این هم نیست که شناخت ماهیت سرکشی اسب را نادیده بگیریم. چرا که در همان دیدار بر تحول پایهای و معرفتی در سینما و تلویزیون تأکید شد: اصلاح در علوم انسانی و تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایههای معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست.
آوینی با این بینش و منش بود که گفت: ما چارهای نداریم جز آنکه سینما را یک بار دیگر در ادب و فرهنگ اسلام معنا کنیم. ما باید قابلیتهای کشف ناشده سینما را در جواب فرهنگ و تاریخ خویش پیدا کنیم… و چه کسی میتواند ادعا کند که سینما دیگر قابلیتهایی را ناشناخته ندارد؟
کد خبر 4895584منبع: مهر
کلیدواژه: رضا کریمی شهید سید مرتضی آوینی ویروس کرونا کنفرانس بین المللی نیمه شعبان شیوع کرونا مهدویت سیدهادی خسروشاهی امام سجاد ع معرفی کتاب مسلمانان سال جهش تولید فضای مجازی سازمان اوقاف و امور خیریه امام زمان حضرت مهدی عج دعا و نیایش تلویزیون و سینما ذات سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۲۶۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل آتشین پدر در خواب با نقشه شیطانی دخترش
زن جوانی که با همدستی ۲ مرد پدرش را در خواب عصرگاهی به قتل رسانده بود، بازداشت شد.
به گزارش تسنیم، عقربهها ساعت 9:35 صبح دوازدهم اسفندماه سال گذشته را نشان میداد که فردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110، تماس گرفت و هراسان به اپراتور گفت: با خودرو در جاده قدیم تهران ـ قم در حال رانندگی بودم که جسد مردی را در بیابانها مشاهده کردم؛ برای کمکرسانی اقدام کنید.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری 178 شمسآباد، متخصصان پزشکی قانونی، تیم تشخیص هویت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به همراه بازپرس جنایی دادسرای فشافویه راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی جسد مرد حدوداً 52 ساله را مشاهده کردند که بر اثر خفگی قربانی جنایت شده بود. گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت قتل در مکان دیگری رخ داده و جسد برای آتشافروزی به این بیابانها منتقل شده است. در نخستین گام کارشناسان تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی با دستور بازپرس جنایی اقدام به انگشتنگاری از روی جسد کردند که هویت مرد میانسال فاش شد.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند مقتول که شغل آزاد داشته، ساکن غرب استان تهران بوده و 2 دختر جوان نیز دارد که اعضای این خانواده خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند.
2 دختر مقتول با اظهارات ضد و نقیضی در جریان تحقیقات مدعی شدند با پدر خود هیچگونه مشکلی نداشتند و آخرین روزی که او را دیدند 24 ساعت قبل از کشف جسد بوده است، همچنین به دلیل اینکه مقتول در گذشته سابقه ترک خانه را به مدت چندین روز داشته، فقدانی او را به پلیس اعلام نکردهاند.
تحقیقات محلی تیم جنایی از همسایهها حکایت از آن داشت، این 2 خواهر به شدت با پدر خود اختلاف داشتند و مقتول در گذشته چندینبار فرزندان خود را به قتل تهدید کرده بود که همین سرنخ شک کارآگاهان را برانگیخت!
تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی ادامه داشت تا اینکه لاشه سوخته خودروی پژو پارس مقتول داخل یک دره واقع در شهرستان دورود توسط ماموران پاسگاه حشمتآباد کشف شد و در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی 2 دختر جوان مقتول را دستگیر کردند.
یکی از خواهران که در جریان تحقیقات منکر هرگونه درگیری با پدر خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود چارهای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک رازگشایی کردند.
یکی از متهمان ماجرای جنایت را اینطور توضیح داد: من و خواهرم قصد داشتیم تا در یک خانه مجردی زندگی کنیم اما پدرمان مخالف بود و همین موضوع اختلاف خانوادگی گستردهای آفرید و تا حدی پیشرفت که پدرم ما را تهدید به قتل کرد.
زن جوان ادامه داد: در جریان این درگیریها به تنهایی تصمیم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم بهخاطر همین از 2 مرد جوان که از گذشته با آنها دوست بودیم، کمک گرفتم. روز حادثه پدرم در اتاق خوابش به خواب عصرگاهی فرو رفته بود که من درب ورودی خانه را مخفیانه برای متهمان باز کردم، دقایقی بعد آنها از پلهها بالا آمدند و با طنابی که در اختیارشان گذاشتم پدرم را با همکاری یکدیگر به قتل رساندیم.
متهم گفت: پس از ارتکاب جنایت، جسد را با خودروی پژو 206 من به بیابانهای اطراف تهران ـ قم بردیم و در آنجا با بنزین جسد را به آتش کشیدیم در ادامه هم 2 مرد جوان خودروی پژو پارس پدرم را از پارکینگ خانه برداشتند و برای معدوم کردن آن جهت گمراه کردن مسیر پرونده به شهرستان دورود بردند. خواهرم در این جنایت نقشی نداشته است.
کارآگاهان به دنبال دریافت این اعترافات، خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و مخفیگاه 2 مرد جوان را در غرب استان تهران شناسایی و آنها را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.
متهمان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند و به قتل مرد جوان با همدستی یکی از دختران مقتول اعتراف کردند.
به گزارش تسنیم، با صدور قرار عدم صلاحیت از سوی دادرس شعبه 101 دادگاه عمومی بخش فشافویه، پرونده به دادسرای مربوط ارجاع داده شد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کرمانشاه/ قتل پدر به دست پسر با شلیک گلوله قتل پدر به خاطر ۲۵ میلیون تومان مشارکت دختر جوان در قتل پدر با انگیزه ارث