شهید آوینی تنها سیاوشی که مغلوب سوداهای روشنفکرانه نشد/ دین ما شد تازه با خون جوان مرتضی
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۲۶۷۹۵
روز بیستم فروردینماه به دلیل شهادت سید مرتضی آوینی در فکه «روز هنر انقلاب اسلامی» نامیده شده است، به همین مناسبت شعری از یوسفعلی میرشکاک همکار و دوست این شهید را در این مطلب از نظر میگذرانید.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی از شخصیتهای اثرگذار و هنرمند پس از انقلاب که همگان هر گاه نام «هنر متعهد» و «هنر انقلاب اسلامی» میآید یاد او در ذهنشان قد میکشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از شهادت شهید سید مرتضی آوینی در روز بیستم فروردین سال 1372 بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق در منطقه فکه با پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به مقام معظم رهبری، این روز به عنوان «روز هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شد.
یوسفعلی میرشکاک از دوستان و همفکران شهید آوینی بود که سابقه همکاری چندسالهای با سید شهیدان اهل قلم داشت. این شاعر پیشکسوت در مقدمه کتاب «عید خون» با بیانی شاعرانه به معرفی اندیشه شهید آوینی میپردازد؛ که میتوان آنرا چکیدهای از زندگی پرفرازونشیب این شهید دانست.
بخش کوتاهی از این مقدمه را در ادامه میخوانید:
«سیدنا الشهید پیش از انقلاب تا ژرفای نیست انگاری پیش رفت و بی آن که خود بداند یا بخواهد، معجزه وار بازگشت و خود چندان از این بازگشت معجزهآسا در حیرت بود که نه تنها همهی دستنوشتههای خود را سوزاند، بلکه اغلب نسخههای تنها اثر چاپشدهاش را خریداری کرد و به آتش سپرد. او تنها استثنای قاعدهی روشنفکری و نیست انگاری نبود؛ اما تنها سیاوشی بود که پس از انقلاب نیز مغلوب سوداهای روشنفکرانه و نیست انگارانه نشد و از خود نیز فراتر رفت. دیگران که آثار خود را میپرستیدند، به آتش در افتادند، و او که دلیرانه به خود و آثار خود پشت کرده بود، گلستان شدن آتش نیست انگاری را به تن و جان دریافت و باور کرد که آسمانیان او را برگزیدهاند. نیک میدانست که به پای خود از هزار توی نیست انگاری بیرون نیامده است تا به خود غره باشد. میدانست که نیست انگاری دوزخ است و از دوزخ جز به شفاعت بیرون نمیتوان آمد».
میرشکاک بعد از شهادت سید مرتضی آوینی شعری را در فراق او سروده که متن کامل این اشعار در ادامه آمده است:
کیستم من بندهای از بندگان مرتضی
قطرهای از بحر نا پیدا کران مرتضی
سایه وار افتادهام بر آستان مرتضی
مدعی هرگز نمیفهمد زبان مرتضی
باطن دین محمد بود جان مرتضی
بر زمین افتاده دیدم آسمان خویش را
رقص مرگ جان و پایان جهان خویش را
در کف طوفان رها کردم عنان خویش را
تا مگر پیدا کنم نام و نشان خویش را
گم شدم اندر نشان بی نشان مرتضی
آخرین دژ نیز ویران شد کجا پنهان شوم
در کدامین درهی تاریک سر گردان شوم
با چه امیدی حریف مرگ در میدان شوم
مردگان را بعد ازو چون بر در فرمان شوم
کیست بردارد درفش کاویان مرتضی
چیست ایمان جز انالحق گفتن رندان مست
کفر چبود دستگاه رستن از بالا و پست
ظاهر مذهب اگر با مذهب ظاهر نشست
باید از ایمان و کفر خویش برداریم دست
همچو خیل دین فروش دشمنان مرتضی
جز منافق را ندیدم منکر مردان مرد
کاه اجمال حصولی کی شناسد کوه درد
درنگنجد در ضمیر صوفی سودا نورد
آنکه سر تا پا حضور آمد به میدان نبرد
در مسلمانی ندیدم همعنان مرتضی
شاه شطرنج سیاست مات خون مرتضاست
درکف جن وملک رایات خون مرتضاست
بر زبان جبرئل آیات خون مرتضاست
نشر دین در انتشار ذات خون مرتضاست
دین ما شد تازه با خون جوان مرتضی
دین ما گفتم نه دین دین فروشان دغل
بوالحکم کیشان قبض و بسط جهل مستدل
آیت قرآن به لب، تلمود پنهان در بغل
فهم دین مصطفی را جسته مفتاح از هبل
امت بوشسب یعنی منکران مرتضی
منکران مرتضی تنها نه مولان کرند
این طرف نیز از قفا مشتی جهولان خرند
کز پی قبض مضاعف همچو غولان بردرند
مول عقل بوالفضول و گول زهد ابترند
زین خوارج بود فریاد و فقان مرتضی
از من بیچاره تا درماندگان جام جم
در جفا با مرتضی پروا نکردیم از ستم
چون علی، او در صمد افتاده و ما در صنم
زین میان، شیر خدا او بود ما شیر الم
بالله ار بودیم جز بار گران مرتضی
همسری با مرتضی دارند؟ مرد راه کو؟
در میان شاعران یک جان آگاه کو؟
در میان اهل حکمت یک شهادت خواه کو؟
آنکه چون حیدر بگرید نیمه شب در چاه کو؟
گر تویی سام نریمان! نک کمان مرتضی
ای دریغا مقتدای خویش را نشناختم
والی صاحب ولای خویش را نشناختم
آشنایان! آشنای خویش را نشناختم
فاش میگویم خدای خویشر را نشناختم
گرچه بودم زیر سقف آسمان مرتضی
مهدیا! سلام را مغلوب مکر و فن مخواه
بر در و دیوار یزدامن طرح اهریمن مخواه
جان مردان خدا را زیر بار تن مخواه
امت لولاک را محجوب مشتی زن مخواه
یا امانی ده مرا همچون امان مرتضی
انتهای پیام/4028/
منبع: آنا
کلیدواژه: شعر شاعر یوسفعلی میرشکاک شهید سید مرتضی آوینی روز هنر انقلاب اسلامی نیست انگاری مرتضی آوینی دین ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۲۶۷۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم برنامه عملیاتی برای خروج از زیاندهی واحدهای دانشگاهی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، محسن امینی، مدیرکل برنامه و بودجه دانشگاه آزاد اسلامی در جلسه رؤسای واحدها و مراکز استان فارس با تأکید بر مأموریت گرایی واحدها به بررسی وضعیت واحدها و مراکز پرداخت و با تحلیل روند هفت ساله، اظهار کرد: همه واحدهای دانشگاهی برای برونرفت از زیان دهی باید برنامه عملیاتی داشته باشند.
وی افزود: واحدهای دانشگاهی باید مطابق با سند آمایش و با استفاده از ظرفیتهای خویش نسبت به تعیین مأموریت خویش اقدام کنند.
مدیرکل برنامه و بودجه دانشگاه آزاد اسلامی گفت: ظرفیت بالقوهای در واحدهای دانشگاهی مرودشت و زرقان در زمینه کشاورزی، کشت گلخانهای و پرورش آبزیان وجود دارد که باید با برنامهریزی به این مهم دست یابیم.
به گزارش آنا، در این جلسه طرحهای واحدهای دانشگاهی در راستای درآمدزایی غیرشهریهای بررسی و راهکارهای کسب درآمدهای غیرشهریهای مورد تحلیل قرار گرفت.
انتهای پیام/