مواجهه فکری با بحران کرونا در ایران
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۵۱۶۷۸
ساعت 24-بحران کرونا در سراسر جهان بازتابهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و از جمله فکری متفاوتی داشته است. در هر جامعهای متناسب با زمینههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن «مواجهههای فکری» شکل گرفته است. منظور از مواجهه فکری عبارت است از تلاش اندیشمندان فلسفی و اجتماعی برای توضیح این بحران در چشمانداز تاریخی و فرهنگی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مواجهههای فکری در چند ماه اخیر در تمام جوامع ظاهر شده است. نظریهپردازان اجتماعی و فلسفی در کنار متخصصان علوم طبیعی و پزشکی درگیر و در تقلا برای فهمپذیر کردن و زبانبخشی به این موقعیت بحرانی و اضطراری هستند. ویروس کرونا همه را درگیر اندیشه و تأمل کرده است. این مواجههها از سویی در بستر حوزه عمومی جهانی انجام میشود و نوعی گفتوگوی جهانی در جریان است، و از سوی دیگر متأثر از بسترهای ملی و محلی است. این گفتوگو بیش از این که اندیشهورزیهای صرف دانشگاهی باشند، بازتاب درگیریهای سیاسی و اجتماعی مردم و نخبگان است. از اینرو میتوان آنها را «گفتمان» نامید، یعنی مجموعهای از گفتارهای برآمده از درون مواجهه با این موقعیت که هر فرد و گروهی با توجه به جایگاهش در روابط قدرت و منافعاش این گفتارها را به زبان میآورد. در ایران نیز مانند جوامع دیگر مجموعهای از گفتارها در قالبهای کلامی، تصویری و بصری خلق شده و از طریق رسانهها، مطبوعات و شبکههای اجتماعی انتشار یافتهاند. جمعبندی و گونهشناسی گفتارهای خلق شده به دلیل تنوع و حجم این گفتارها به سادگی ممکن نیست. کم و بیش اغلب محققان و دانشگاهیان از رشتههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی و هنرها و ادبیات در این گفتوگوی جمعی مشارکت دارند. ضمن این که دیدگاههای محققان از سایر جوامع نیز به سرعت ترجمه و از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی در دسترس خوانندگان ایرانی قرار میگیرد. من در اینجا نمیخواهم روایت کامل یا جامعی از این گفتوگوها ارائه کنم. هدفم این است که صرفا بخشی از این گفتوگوها که در چارچوب مسئله اصلی اندیشه در ایران معاصر است، نوعی سنخشناسی گفتمانی را پیشنهاد کنم. مسئله اصلی ایران معاصر درگیری و مناقشه بر سر مدرنیته است. از اینرو میتوان گفت گفتارهای خلق شده در مواجهه فکری با بحران کرونا در سه گفتمان قابل توضیح است: 1) «گفتمان مدرنیستی رادیکال»؛ 2) «گفتمان ضدمدرنیستی»؛ و نهایتا 3) «گفتمان نوسازی انتقادی». این طبقهبندی بسیار ساده سازی است، اما برای توضیح موقعیت گفتمانی شاید مناسب باشد.
گفتمان مدرنیستی
«گفتمان مدرنیستی رادیکال» عبارت است از فهم کردن بحران کرونا همچون مسئلهای تکنیکی و پزشکی. در این دیدگاه عموما اینگونه تصور میشود که کووید19 مسئلهای است که باید صرفا از طریق دستاوردهای پزشکی و فناوری به آن نگاه کرد و تا روزی که دارو و واکسن یا راهکار فنی برای آن پیدا نشده است، این مسئله همچنان در جامعه جهانی و از جمله ایران وجود دارد. در این دیدگاه نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی، تاریخی به شدت انکار شده یا بسیار کمرنگ تلقی میشود. در دیدگاه مدرنیستی افراطی، اساساً به چیزی که «برونو لاتور» در گفتمان «مطالعات علم»، از آن به عنوان Technoscience یا «علم-فناوری» یاد میکند، توجهی نمیشود. از دیدگاه لاتور موضوع علم، «واقعیت» (Fact) نیست، بلکه موضوع علم ماهیتاً «علایق» و «منافع» است. از نظر او نهادهای تحقیقاتی و دانشمندان مجموعه وسیعی از علایق و منافع صاحبان نهادها و همچنین محققان را دنبال میکنند. از دیدگاه لاتور علم-فناوری لزوما بر اساس منطق معرفتشناختی و روششناختی پیش نمیرود، بلکه مجموعه وسیعی از علایق و منافع و جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی در چگونگی تحقیقات و عملکرد دانش نقش ایفا میکنند. از دیدگاه مدرنیستهای افراطی علم امری بیطرف و بدون جانبداری از منافع گروهها و کشورهاست. در بحران کرونا رویکردهای مدرنیستی افراطی به این موضوع توجه ندارند که بحران کنونی صرفاً مسئله فنی و پزشکی نیست، بلکه حداقل از نیمه قرن بیستم به بعد که پیشرفتهای فناورانه و همچنین تحولات سیاسی در سطح جهانی به گونهای شد که سیطره انسان بهویژه در جوامع توسعه یافته بر طبیعت به حدی رسید که بهرهکشی و تعرض و تخریب طبیعت امکانپذیر شد و به تدریج طبیعت واقعیت خودش را از دست داد و کمکم زیستبوم حیوانات، جانوران، پرندگان و گیاهان و به طور کلی همه عوامل طبیعی دستخوش بحران شد. بحرانی شدن زیستبوم جهانی باعث برهم خوردن روابط میان انسانها و حیوانات شد. در نتیجه این از دست رفتن تعادل در رابطه میان انسان یا حیوان یا به نحو دقیقتر در نتیجه پرابلماتیک شدن رابطه انسانها با حیوانات، پرندگان و طبیعت، به تدریج بحرانهای بزرگ جامعه انسانی را در برگرفت، بحرانهایی مانند آلودگی هوا، کاهش جنگلها، گسترش بیابانها، از بین رفتن گونههای جانوری و گیاهی. یکی از پیامدهای این بحران و مسئلهمند شدن رابطه انسان و طبیعت، ظهور ویروسهای خطرناکی بودند که یکی از آنها کووید19 است. در واقع جامعه انسانی از سالهای 1980 درگیر بحران ویروسی شدن است. در ابتدا ویروس HIV ، و بعد از آن در سالهای 2003 ویروس سارس، ویروس مرس، ویروس زیکا، ویروس ابولا و بعد کورونا ظاهر شد. مواجهه با ویروسها از سال 2000 به بعد نیز مواجهه سنجیدهای نبود. نهادهای علمی و تحقیقاتی جهان سرمایهگذاری کافی برای شناخت این ویروسها و راههای مواجهه با آنها نکردند، زیرا سرمایهگذاری در این زمینه جزو منافع و علایق آنها نبود. علاوه بر این، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان نسبت به ظهور ویروسها بیتفاوت بود و عملا بازاندیشی انتقادی در این سیاستها انجام نشد. این بحران عملا حاصل سیاستها و الگوهای حکمرانی است که طی نیم قرن گذشته در جهان بهوجود آمد. در این سیاستها و حکمرانی جدید در این نیم قرن گذشته اشکال گوناگون نابرابریها، تضادها و بحرانها شکل گرفت که یکی از عوامل آن علم-فناوری است.ازدیدگاه مدرنیستهای افراطی این واقعیتها محل توجه قرار نمیگیرد. در ایران نیز حداقل گفتمان شکل گرفته در رسانههای رسمی و سیاستهای نهادی تاکنون توجه جدی به این مقوله که علم-فناوری و سیاستهای حکمرانی در سطح جهانی و از جمله در ایران نقش مهمی در زایش و گسترش بحرانها داشته، مشاهده نمیشود. گسترش گفتمان پزشکسالاری یا پزشکمحوری در مواجهه با بحران کرونا نشان میدهد که حداقل تا این لحظه در عمل گفتمان مدرنیستی افراطی راهنمای اصلی و واقعی اقدامات و سیاستهای شکل گرفته بوده است. به این معنا که تا این لحظه مشاهده نمیکنیم که در روبهرو شدن با بحران کرونا به نقش سیاستها و الگوهای حکمرانی از نظر تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی توجه واقعی بشود. در عمل گویی همه صرفا در انتظار این هستند که دستاوردهای پزشکی و داروسازی جامعه را نجات دهد؛ کسی به اندیشههای نظری، فلسفی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که منتقدان مدرنیته رادیکال کرده و میکنند، توجه واقعی و جدی ندارد.
گفتمان ضد مدرنیستی
گفتمان دوم در مواجهه با بحران کرونا رویکرد ضد مدرنیستی است. این رویکرد که گروههای گوناگون اعم از گروههای سنتگرا، بنیادگرای مذهبی، گروههای منتقد لیبرالیسم و ضد آمریکا و ضد غرب هستند، اساسا در مواجهه با این بحران به جای تحلیل همهجانبه عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فنی در شکلگیری و صورتبندی بحران بر اساس رویکردی همه جانبه، تلاش میکنند این بحران را حاصل بحرانی معنوی، دینی یا الهیاتی در جهان بدانند. از این دیدگاه بحران کرونا به نوعی توجیه الهیاتی پیدا کرده است یا اینکه به نوعی این بحران را حاصل معنویتزدایی و نهیلیسم در جهان جدید میدانند. برای این گروه اساسا دستاوردهای تمدن مدرن به نوعی دستاوردهای شیطانی و پلید است و هیچ ارزش و اعتباری جدی برای فناوری و علم قائل نیستند. این گروهها تلاش کردند تا با انکار علم مدرن، و بهای جدی دادن به صورتهای پیشامعاصر دانشهای سنتی، مسئله بحران کرونا را تعریف کنند. مناقشهای که بر سر طب اسلامی در ماههای اخیر شکل گرفت یکی از نمونههای این رویکرد ضد مدرنیستی و به نوعی ضد علم و فناوری است. اگر در نگاه مدرنیستی رادیکال، علم و فناوری از قداست برخوردار است، در این نگاه ضد مدرنیستی از علم و فناوری به معنای معاصر آن اعتبارزدایی و مشروعیتزدایی میشود. در این نگاه ضد مدرنیستی تلاش میشود بخشی از هدفهای سیاسی در جامعه ما، بهویژه هدفهای غربستیزانه در این بحران احیا شود، به گونهای که گویی بحران کنونی نوعی توطئه غرب و مدرنیته بوده است که چنین بحرانی را شکل دادهاند. در نگاه ضد مدرنیستی بیش از آنکه به نقد سیاستها و روندهای اقتصادی، اجتناعی و فرهنگی جهان در دهههای اخیر پرداخته شود، عموماً به بازتولید مجموعهای از آرمانهای سیاسی و ارزشهای ایدئولوژی و تنشها و تناقضات میان روایت خاصی از جهانبینی دینی با جهانبینی مدرنیته در کانون مناقشات و بحثهای فکری در حوزه عمومی پرداخته میشود. حامیان و شارحان این گفتمان در زیست جهان ایدئولوژیک و نوستالژی سنت زندگی میکنند و اعتنای جدی به ابعاد گوناگون این بحران و پیامدهای ویرانگر اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی و جانی بحران ندارند. برای این گروه، بحرن کرونا فرصت تاریخی است تا غرب و تمدن مدرن را براساس آموزههای ایدئولوژیکشان به چالش بکشند. در این گفتمان نوعی شادی و سرور برای به پایان رسیدن نظم جهانی و اقتدار آمریکا و غرب وجود دارد.
گفتمان نوسازی انتقادی
برخی از محققان و فعالان و کنشگران دانشگاهی و اجتماعی تلاش کردند تا توضیح دهند که بحران کرونا حاصل نوعی «سیاست نوسازی غیر انتقادی» است؛ یعنی سیاستهایی که در آن پیامدهای جدی و ویرانگر توسعه اقتصادی و بهرهبرداری لجامگسیخته از طبیعت مغفول گذاشته شده است. این دیدگاه را میتوان تحت عنوان نوسازی انتقادی یا بازتابی که «آنتونی گیدنز» و «اولریش بک» نظریهپردازان اجتماعی در سه دهه اخیر آن را صورتبندی کردهاند، نیز تعریف کرد. در این دیدگاه نه میتوان مدرنیته را تقدس بخشید و نه میتوان آن را انکار کرد. ما به هر حال در جهان تکنولوژیک و صنعتی که حاصل نوعی تعامل علم و فناوری است احاطه شدهایم؛ اما نکته کلیدی این است که احاطه انسان و جامعه توسط علم و تکنولوژی به معنای این نیست که انسان نمیتواند یا نباید زیانهای ویرانگر تحولات علم فناوری را نادیده بگیرد. از دیدگاه نوسازی انتقادی پیامدهای علم فناوری در جهان جدید نه تنها از نظر تخریب طبیعت، بلکه از حیث اشکال گوناگون تبعیضها و نابرابریهایی که در میان و درون ملتها بهوجود آورده است نیز قابل تامل است.در جامعه ما دیدگاه نوسازی انتقادی را در سالهای اخیر بسیاری از دانشگاهیان و پژوهشهای اجتماعی دنبال کردهاند. در چند ماه اخیر که بحران کرونا ظاهر شده است، من و بسیاری از دانشگاهیان دیگر این دیدگاه نوسازی انتقادی را دنبال کردهایم. بر اساس این دیدگاه لزومی ندارد که ما علم و فناوری را انکار کنیم؛ همانطوری که نیازی به تقدس بخشیدن به علم و فناوری نیست، بلکه ما نیازمند این هستیم که پیامدهای علم و فناوری و سیاستگذاریها و الگوهای حکمرانی را که طی دهههای اخیر در جامعه ایران داشتهایم، مورد تجدید نظر انتقادی جدی قرار دهیم.دراین بازاندیشی انتقادی و بازتابی نسبت به سیاستهای علم و فناوری و همچنین الگوهای حکمرانیمان، نیازمند این هستیم که ببینیم در حوزههای مدیریت شهری، توسعه شهری و شهری شدن، در سیاستهای توسعه اقتصادی و صنعتی شدن در ایران، چه الگوهایی را در عمل تحقق بخشیدهایم و این الگوها در زندگی انسان چه پیامدهایی داشته است. نکتهای که در نوسازی انتقادی وجود دارد این است که ما برای رسیدن به جامعهای با توسعه همهجانبه و متعادل باید انسان را در کانون ارزیابی سیاستهای توسعهای قرار دهیم. در دهههای اخیر انسان و نیازها و ارزشهای کیفی آن عملا در کانون گفتمانهای توسعهای در ایران قرار نداشته است. نتیجه این وضعیت نه تنها نتیجه سیطره نوعی ایدئولوژی، بلکه نتیجه نوعی نگاه خاص به مقوله علم و فناوری نیز شده است. در کشور ما علیرغم شعارها و آرمانهای انتقادی که گاه و بیگاه از زبان رهبران و مدیران کشور بیان میشود، در عمل مانند سایر جوامع یا حتی بیش از جوامع دیگر در برابر علم و فناوری موضع غیرانتقادی داشتهایم. در نگاه نوسازی انتقادی ما نیازمند این هستیم که برخی از بنیادهای معرفتشناختی و روششناختی علم و فناوری را بازبینی و تجدید نظر اساسی کنیم. معنای این حرف این است که در نظام تحقیقات، همچنین آموزش و آموزش عالیِ کشور، باید فرهنگ یادگیری و یاددهی، فرهنگ علم وتحقیقات و تمامی پیشفرضهایی که اکنون در نظام آموزش عالی و آموزش کشور مسلط است مجدداً مورد بازبینی انتقادی جدی قرار بگیرد.مواجهههایی که تاکنون نسبت به بحران کرونا داشتهایم، هنوز به سوی بازاندیشی انتقادی نسبت به الگوهای حکمرانی، سیاستها، نظام علم و آموزش عالی حرکت نکرده است؛ بلکه چیزی که تاکنون شاهد آن هستیم این است که مردم در زندگی روزمره خود به تامل و اندیشیدن وادار شدهاند و پرسشهایی در مورد زندگی، آینده آن و سرنوشت این بحران مطرح میکنند. همچنین محققان و نویسندگان از طریق رسانهها، مطبوعات و شبکههای اجتماعی، گفتوگوها و دیدگاههایی را به طور گسترده و پرشور و گرم شکل دادهاند؛ اما واقعیت این است که گفتوگوهای شهرندان عادی و بحثهایی که در حوزه عمومی توسط خبرنگاران و نویسندگان انجام میشود، هنوز منجر به شکلگیری گفتمان نوسازی انتقادی نشده است؛ گفتمانی که بتواند به نوعی الگوهای حکمرانی و سیاستهای علم وآموزش عالی را در کانون توجه خودش قرار دهد. البته نه تنها در ایران حتی در سطح جهانی نهادهای بینالمللی و منطقهای در کشورهای بزرگی که سهم بیشتر و جدیتری در بحرانهای جهان دارند، آنها نیز هنوز به این مرحله نرسیدهاند که تجدید نظر جدی در سیاستها، الگوها و حتی بنیادهای معرفتشناختی و روششناختی حاکم بر خود بکنند.
جمعبندی
در مجموع میتوان گفت مواجههای که در جامعه ما با این بحران شکل گرفته است مواجهه گستردهای است که به تدریج همه شهروندان و گروههای اجتماعی، سیاسی و فکری را درگیر خود کرده و میکند و این درگیری در صورت تداوم بحران، شدیدتر و گستردهتر نیز خواهد شد. نکته مهمی که در مواجهه کنونی در جامعه ما شاهد آن هستیم این است که به دلیل آشنایی گسترده دانشگاهیان و دانشآموختگان ایرانی با گفتمانهای فلسفی و تئوریهای سیاسی، اجتماعی و انتقادی در مورد جامعه معاصر و مدرنیته، امروزه تعداد پرشماری از افراد تحصیلکرده در ایران در شکلهای مختلف رسانهای، دانشگاهی و حتی از طریق شبکههای مختلف اجتماعی مانند تلگرام به روشنگری میپردازند، روشنگریای که طی آن رویکردهای انتقادی درباره زمینههای تاریخی و تمدنی بحران کرونا و عواملی که به طور ساختاری منجر به این بحران شدهاند مانند سیاستها، الگوهای حکمرانی، شیوههای مدیریت شهری، فرآیند بزرگ شهری شدن و صنعتی شدن و غیره را بحث و گفتوگو میکنند. میتوان انتظار داشت در صورت تداوم بحران و در پرتو تداوم این گفتوگوهای گسترده، گفتمان حکمرانی کشور تحت تاثیر نگاههای انتقادی بازنگری شده و الگوهای تازهای شکل گیرد. اگرچه شاید این نگاه احتمالا کمی خوشبینانه به نظر آید، اما گمان میکنم به دلیل پیامدهای گستردهای که بحران کرونا دارد و در صورت تداوم این بحران، لاجرم جامعه علیرغم مقاومتها، پذیرای دیدگاههای نوسازی انتقادی میشود. دیدگاههای مدرنیسم رادیکال و دیدگاههای ضد مدرنیستی به دلیل غیر واقعگرا بودن و نداشتن راهبردهای عملی برای سامان دادن جامعه، عملا نمیتوانند مبنای تحولات در حیطه حکمرانی شوند. ما اگرچه نمیتوانیم الگوی حکمرانی کنونی را ادامه دهیم، اما نمیتوانیم با الگوی حکمرانی ضد مدرنیستی، جامعه خود را سامان دهیم. همه جوامع از جمله جامعه ایران نیازمند علم و همچنین نیازمند فناوری است. در عین حال جامعه ایران نیاز دارد به اینکه دستاوردهای علم و فناوری در چارچوب تامین نیازهای واقعی انسان و بهبود کیفیت حیات اجتماعی و احیای ارزشهای معطوف به طبیعت باشد. ایران در چند دهه اخیر از جمله جوامعی است که به شدت از نظر آب، خاک، هوا و منابع طبیعی آسیب دیده است. همچنین جامعه ما در نتیجه الگوهای حکمرانی و سیاستهای جهانی با بحرانهای گستردهای از نظر فقر، نابرابری، تضادها و تعارضهای سیاسی و اجتماعی روبهرو بوده و هست. موقعیت بحران کرونا فرصتی است تا بتوان با واقعیتهای سیاه جامعه خود مواجههای آشکار و رو در رو داشته باشیم.در دهههای گذشته به اشکال گوناگونی دیدگاه انتقادی که روشنفکران و متخصصان در حوزههای گوناگون تاریخ، جامعهشناسی، علوم سیاسی و روانشناسی را بیان میکردند؛ این رویکردهای انتقادی با برچسبهای سیاسی مورد بیتوجهی و غفلت قرار میگرفت. شاید بحران کرونا فرصتی باشد که گفتمان نوسازی انتقادی، گفتمانی که خواهان علم و تکنولوژی اما با در نظر گرفتن همه پیامدهای آن است، مورد توجه جامعه و نظام سیاسی ایران قرار گیرد.
همدلی
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد الگوهای حکمرانی بحران کرونا علم و فناوری جامعه ما سطح جهان آموزش عالی علم فناوری سیاست ها مواجهه ها بحران ها ویروس ها جامعه ای رسانه ها گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۵۱۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمان نظام فکری شهید مطهری را سرلوحه خود قرار دهند
به گزارش خبرنگار مهر، سیداسماعیل حسینی مقدم ظهر دوشنبه در نخستین جلسه شورای آموزش و پرورش استان قم اظهار کرد: آیین تجلیل از مقام معلم میبایست به پاس قدردانی از زحمات و نقش آفرینی آنان در کسب افتخارات بصورت ویژه دنبال شود.
معاون اجتماعی، فرهنگی و زیارت استانداری قم افزود: دستگاههای اجرایی استان برنامههای تجلیل از مقام معلم را به جد مورد پیگیری قرار دهند.
وی بیان کرد: نظام فکری و اندیشه شهید مطهری میبایست سرلوحه معلمان باشد.
حجت الاسلام حسینی مقدم عنوان کرد: تعامل دستگاهها با آموزش و پرورش در افزایش فعالیتهای ورزشی بسیار حائز اهمیت است.
معاون اجتماعی، فرهنگی و زیارت استانداری قم با اشاره به طرح مهارت آموزی خاطرنشان کرد: تامین مربیان توانمند این طرح میبایست در دستور کار قرار گیرد تا بازدهی بیشتری داشته باشد.
کد خبر 6085603