سرمایه داری بر سر عقل می آید؟
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۷۴۰۷۷
در یکی دو سال اخیر در کل جهان اقبالی عمومی به بحث فاصله طبقاتی شکل گرفته؛ بهوجود آمدن بحرانهای اقتصادی جدید بهخصوص بهواسطه کرونا علامت سؤالی جدی را در مورد عمیقتر شدن یا کاهش این فاصله طبقاتی پیش روی جامعهشناسان قرار داده است.
نقوی، فاطمی نژاد/
در یکی دو سال اخیر در کل جهان اقبالی عمومی به بحث فاصله طبقاتی شکل گرفته؛ بهوجود آمدن بحرانهای اقتصادی جدید بهخصوص بهواسطه کرونا علامت سؤالی جدی را در مورد عمیقتر شدن یا کاهش این فاصله طبقاتی پیش روی جامعهشناسان قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سؤالی که در مواجهه ما با متفکران خودمان همواره وجود دارد، این است که چرا ما با وجود متفکرانی چون دکتر شریعتی، جلال یا مرحوم فردید، دست به بازخوانی میراث خودمان نمیزنیم و همواره دوست داریم از صفر شروع کنیم؟
این سؤالی سهل و ممتنع است که شاید بتوان به شکلی ساده آن را مطرح کرد و جواب سادهای نیز به آن داد، ولی میشود پیچیدهتر نیز این موضوع را دید. ما با این متفکران از برهه انقلابی عبور کرده و وارد ساخت جدیدی شدیم ولی مسائل ما در ساخت جدید عوض شد. نکتهای که وجود دارد این است که ما در شرایط تاریخی هستیم که کار کسانی مثل شریعتی، آل احمد، طالقانی، بهشتی و مطهری انگار به یک ساخت حاکمهای تبدیل شده و دیگر این ساختار حاکمه ارتباطش را با گذشته از دست داده؛ چرا که دیگر به آن نیازی ندارد. گویی از این مرحله عبور کرده و وارد مسئله حاکمیت شده است. به نظرم ما میتوانیم مراحل مختلفی برای اسلامگرایی قائل باشیم، آن چیزی که ما پیش از انقلاب داشتیم، اسلامگرایی سیاسی بود که با تشکیل حکومت به نوع دیگری تبدیل شد که مسئله او دیگر اینجا اعمال حاکمیت است. البته خود این نیز بهواسطه تحولاتی که خود دولت دارد، میتواند به دورههای مختلفی تقسیم شود. به هر حال این شرایطی که اسلامگرایی دارد این مقاطع تاریخی را طی میکند و مسئلهاش نیز این است که از مرحله نهضتی انقلاب به وضعیت اعمال حاکمیت و دولت میرسد، ایجاب میکند با یک ادبیات جدید و تغییرات داخلی مسیر خود را پیش ببرد. به نظرم ما الآن با یک گسستگی کامل با فرهنگ و ادبیات و فکر انقلابی و متفکران پیش از انقلاب و مؤسس انقلاب مواجه هستیم و این چیزی است که نتیجه این ساختار تاریخی است.
دکتر شریعتی در کتاب «به سر عقل آمدن شریعتی» ایدههایی را در مورد شهر و جامعه مطرح میکند که به نظر به امروز ما بسیار نزدیک است ولی پس از چهار دهه گویی ما هیچ چیز جدیدی به آن اضافه نکردهایم؟
این مسئله طبقاتی در مقطع انقلاب خیلی جدی فهمیده میشد، ولی پس از روی کار آمدن یک دولت ایدئولوژیک توسط انقلابیونی که خودشان به دنبال ایجاد یک جامعه بدون طبقه بودند این مسئله بعد از مدتها فراموش شد. یکی از مسائل ما این است که در این چهار دهه کسی نتوانسته تحلیل طبقاتی انجام دهد و الآن نیز نه از ناحیه متفکران بلکه از ناحیه خود مردم این احساس طبقاتی بودن درک شده، ولی متفکری وجود ندارد که آن را برای ما توضیح دهد. این به شکل خاص فرایند برمیگردد که سبب میشود این فهم طبقاتی نتواند دوباره شکل بگیرد.
متفکرانی چون شریعتی یا جلال این مسئله را چگونه ترسیم میکردند؟
به نظرم یک مسئله واحد وجود دارد که شریعتی از صحبت میکند و آن این است که گویی پس از اینکه انقلابها توسط پیامبران و مصلحان در برابر طبقه ثروتمندی که دیگر مردم را استثمار میکند پیروز میشوند، یک طبقه جدید شکل میگیرد. این چیزی است که شریعتی در تحلیلش از صدر اسلام انجام میدهد و بعد خود او به عنوان یک شیعه علوی می گوید یکبار شیعه در زمان صفویه تشکیل حکومت داده است، طبقه اشرافی جدیدی شکل گرفته است. انگار شریعتی میخواهد ما را از سیستم نظام صفوی خارج کند و بگوید انحراف شکل گرفته است. به نظرم شریعتی با اینکه مسئله را به خوبی مطرح میکند ولی فرایند را به خوبی بیان نمیکند. به نظر میرسد شریعتی واقف نیست این انقلاب که به یک طبقه اشرافی منجر میشود چیزی است که به خود فرم انقلاب نیز مربوط است و انحرافی نیست که عارضی باشد و به یکباره اتفاق بیفتد. مسئلهای ساختاری است که عمیقتر باید بررسی شود.
یعنی ما باید در مورد فرایندی که سرمایهداری را در این چهار دهه بهوجود آورده است تأمل کنیم نه صرفاً قانون آن؟
اینجا مطلبی وجود دارد و آن اینکه سرمایهداری که مالکیت طبقه خصوصی را دارد و وارد ثروتهای کلانی به شکلی رانتی میشود این در زهدان لویاتانی متولد میشود و شریعتی توجهی به این مطلب ندارد. یعنی این طبقه اشراف دارد در زهدان همان لویاتانی که در ابتدای انقلاب بلافاصله ساخته میشود، بهوجود میآید. به نظرم ما در اینجا با یک فرایند تاریخی مواجهیم که شریعتی آن را خوب توضیح نمیدهد، چرا که به نظر دولتی که پس از انقلاب شکل میگیرد به شکلی زهدان برخی از خرابیهایی است که بعداً به بار میآید. این انتقاد من به شریعتی است که به نظرم این بخش را خوب ندیده است.
آیا «امام و امت» شریعتی همین را بازتولید نمیکند و یک دیکتاتوری هابزی را بهوجود نمیآورد؟
دقیقاً همین طور است. شریعتی در امام و امت دارد از یک لویاتان سیاسی صحبت میکند که متعلق به دوره گذار به دموکراسی راستین است. نکته اینجاست که این دوره گذار به آنچه میگوید منجر نمیشود. ندیدم کسی این را مطرح کند که امام و امتی که شریعتی مطرح میکند پیش شریعتی اصالتی ندارد. شریعتی این را به عنوان یک دوره گذار مطرح میکند که به نظرم نقص دیدگاه سیاسی دکتر شریعتی است که تجربیات دیگر را نیز به خوبی نفهمیده است. چیزی که شریعتی تجویز میکند، جیکاس از آن انتقاد میکند و همین چیزی است که سبب بهوجود آمدن طبقه میشود.
راهبرد شریعتی در قبال پایگاههای طبقاتی
یک راهبرد شریعتی این است که ما متصل به ساخت اقتصادی موجود باشیم که دیگر خرده بورژوازی نیست بلکه یک اقتصاد سرمایهداری رانتی خصوصی دولتی است. این راهبرد، به نظرم بازتولید الهیات انحطاط است که شریعتی از آن صحبت میکند که باید در مقابل آن زهد داشت. در ادامه راهبرد دوم و سومی مطرح میشود که در آنها با توجه به ساختار اقتصادی ما که به این شکل به انسداد منجر شده، ما به دنبال موقعیت طبقاتی تازهای باشیم؛ البته این سناریویی مبهم است. سناریوی دوم به این برمیگردد که آیا ما میتوانیم یک پایگاه طبقاتی تازهای در ایران ایجاد کنیم که مترقی باشد و بتواند ما را از فضای موجود خارج کند و بعد نیز بتوان آن را اصلاح کرد و به سمت یک سیستم اقتصادی سالم برد یا خیر. این یک پرسش جدی است که آیا چنین نیروهای اقتصادی در ایران وجود دارند که بتوان با آنها متحد شد یا خیر، که تعبیر شریعتی نیز از سوسیالیسم به معنای احیای مالکیت عمومی است. در سناریوی دوم اینگونه بود که ما با یک طبقه مثل نیروهای دموکراسیخواهی که با طبقه بورژوا در فرانسه متحد شدند، متحد شویم که این راهبرد به نظرم مبهم است، آیا چنین طبقهای در ایران وجود دارند که چنین قابلیتی را دارا باشند. راهبرد سومی مطرح میشود و آن این است که ما وارد فاز سیاسی شویم؛ یعنی از جاکندگی طبقاتی؛ به این معنی که ما ساختار طبقهای که به چه شکلی است را رها میکنیم و وارد پرشی میشویم و میخواهیم از این سطح به سرعت به نقطه مطلوب حرکت کنیم. اینجا بحث اتوپیا شدن و اینها مطرح میشود. بهواسطه انسداد اجتماعی ما وارد فاز سوم میشویم، اما مشکلی که اینجا بهوجود میآید این است که به نظرم شریعتی دیگر درزمینه تبعات چنین رویکرد انقلابی هوشیار نیست.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: نظام سرمایه داری اختلاف طبقاتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۷۴۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت سرمایهگذاری در حوزه تربیت هنرمند در گام دوم انقلاب
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس گفت: در گام دوم انقلاب در زمینه تربیت هنرمند به عنوان نقش آفرین اصلی هنر باید بیشتر سرمایهگذاری کنیم. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل استانداری فارس، اسماعیل قزل سفلی در آیین معرفی چهره سال هنر انقلاب اسلامی در سال 1402 در شیراز گفت: ما در 40 سال نخست انقلاب در حوزه مدیریتهای مختلف هنری اقدامات خوب و فراوانی انجام دادیم، اما در حوزه تربیت هنرمند باید کار و تلاش بیشتری شود.
وی ادامه داد: هنرمندان 2 وظیفه دارند که یکی درون نظام جمهوری اسلامی است و آن اینکه هنر باید علیه بی عدالتیها و کج تابیها خروش کند و در این مسیر هنرمندان باید با در کنار مردم و مشکلات آنها در حوزههای مختلف اجتماعی قرار گیرند و آن مشکلات را فریاد زده و مطالبه گری کنند.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس گفت: در خارج از کشور هم آنچه که میتواند صدور انقلاب را رقم بزند، فقط در سایه استفاده از ابزار هنر میتواند اتفاق بیافتد.
وی افزود: تمام همایشهای علمی و اقدامات در حوزههای مختلف در جای خود برای افزایش معرفت به انقلاب قطعا مفید و موثر است، اما آنچه که میتواند صدور انقلاب را رقم بزند، هنر و هنرمندان متعهد به انقلاب هستند.
قزل سفلی با بیان اینکه شاهد یک هم افزایی خوب بین متولیان عرصه فرهنگ و هنر در شهر شیراز هستیم افزود: باید این فرصت طلایی را برای تربیت هنرمندان جوان قدر بدانیم و سنین پایه به دنبال کشف استعدادها باشیم.
وی ادامه داد: باید زمینههای لازم را در شئون مختلف هنری آغاز کنیم، زیرا آینده انقلاب از آن جوانان و در عرصه هنر از آن جوانان هنرمند است که هم برای بیان مشکلات، مستضعفان و محرومان و مردم، هم علیه بی عدالتی و هم علیه فساد قیام کنند و هم مشکلات را منطقی و هنرمندانه و با ظرافت فریاد بزنند و در کنار مردم باشند و در گام دوم انقلاب در جهت صدور انقلاب اسلامی در جهان بین الملل تلاش کنند.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس، ضمن تبریک عملیات غرور آفرین وعده صادق گفت: در این عملیات یک هماهنگی بسیار ویژه در بحث میدان و دیپلماسی اتفاق افتاد و فرزندان امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب میدان را به خوبی مدیریت کردند و یک عملیات ترکیبی پهپادی و موشکی و مستقیم علیه مواضع نظامی رژیم صهیونیستی با پشتیبانی سیاسی و دیپلماسی بسیار خوب دولت با محوریت وزارت امور خارجه انجام دادند.
به گزارش تسنیم پس از قرائت بیانیه هیئت داوران 9 نفره این رویداد توسط محمد مرادی، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز، چهرههای سال هنر انقلاب اسلامی در استان فارس و در سال1402 معرفی شدند. در بخش سرود، محمدمهدی یزدانبخش به عنوان چهره سال معرفی شد که در این بخش محمدمهدی اوجی و محمدصادق محمدیان نیز نامزد بودند.
در بخش شعر، غلامرضا کافی به عنوان چهره سال برگزیده شد. در این بخش دانیال بهادرانی، سجاد حیدری قیری، عبدالرضا قیصری و محمد محمدمهدی رابع در بین نامزدها حضور داشتند.هیئت داوران در بخش داستان، کسی را به عنوان چهره سال انتخاب نکرد و فقط میثم محمدی را شایسته تقدیر دانست.
در بخش ادبیات پایداری، سیده معصومه حسینی به عنوان چهره سال برگزیده شد. سایر نامزدهای این بخش اسما میرشکاری، مجید ایزدی، محمدجواد رحیمی و مریم شیدا بودند. در بخش هنرهای تصویری، محمدرضا حق نگهدار، محمدعلی یزدانی، مسعود احمدی، شیما پورسهم الدینی، احسان دهقانی، بهار جوادی و علی بلندنظر از جمله نامزدها بودند، اما جایزه چهره برتر سال در این بخش به محسن دانشور اختصاص یافت.
در بخش هنرهای نمایشی، مریم دهقانی بازیگر شاخص تئاتر فارس به عنوان چهره برتر سال انتخاب شد. در این بخش نام علیرضا بازیار، فرزانه رادفر و محمدامین محمدی در بین نامزدها دیده میشد. همچنین آرزو حقیقی بهعنوان چهره سال مربیان هنر و هادی فردوسی نیز به عنوان چهره سال هنر و ادبیات کودک و نوجوان انتخاب شد.
در این مراسم از علیرضا خیراندیش، فاطمه برزگر و عمران جمالی به عنوان مسئولان و ستادهای برتر شهرستانی تقدیر شد.
در بخش مراسم احمدرضا مداح، عکاس آزاده و جانباز جنگ تحمیلی به عنوان چهره شاخ سال هنر انقلاب اسلامی سال 1402 در استان فارس انتخاب شد.
در چهره شاخص سال، محمدحسین اکبری و محمدجواد زارع مهذبیه نیز نامزد بودند.
انتهای پیام/424