سرنوشت عجیب زن مشهدی که از خانه شوهر به خانه فساد رفت
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۹۴۴۴۵
صراط:
این ها بخشی از اظهارات زن جوانی به نام مهسا است که ۱۹ فروردین گذشته به اتهام سرقت از منازل توسط نیروهای ورزیده کلانتری سپاد مشهد دستگیر شد.
بازداشت یک زن در باند سرقت مشهداین عضو باند که به همراه هفت تن دیگر از همدستانش به چنگ قانون افتاده اند و باند مخوف آنان در عملیات ضربتی پلیس به فرماندهی مستقیم سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) متلاشی شده است، درباره داستان زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: زندگی من از روزی در مسیر نابودی قرار گرفت که فهمیدم همسرم در مرداب اعتیاد دست و پا می زند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طولی نکشید که برای تامین هزینه های سنگین اعتیادش، دست به خلاف و خلافکاری زد چرا که مواد مخدر از او یک انسان بی اراده ساخته بود که حتی توان کار کردن هم نداشت. روزگارمان به سختی می گذشت و همسرم آواره کوچه و خیابان شده بود، او فقط به تامین هزینه های اعتیادش می اندیشید و مرا از خاطر برده بود تا این که به اتهام حمل مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد.
از آن روز به بعد، سیاهی و تاریکی در زندگی من نیز ریشه دواند چرا که نمی توانستم مخارج زندگی ام را تامین کنم. در همین روزها بود که به دام زنی معروف به ستاره افتادم. منزل او پاتوق خلافکاران و معتادان بود و بسیاری از نقشه های سرقت در منزل او و پای بساط مواد مخدر کشیده می شد.
تن فروشی مهسا در خانه فساد«ستاره» مرا اغفال کرد و به آن لانه کثیف برد. برای آن که گرسنه نمانم دست به هر کاری می زدم و خودم را در اختیار مردان قرار دادم رفتار مردان غریبه بدتر از اعتیاد شوهرم بود تا این که مجبور شدم برای دستبرد به منازل نیز با باند آن ها همکاری کنم، البته ستاره هم وضعیتی بهتر از من نداشت چرا که او نیز علاوه بر تامین هزینه های اعتیادش باید مخارج دیگر اعضای خانواده اش را نیز می پرداخت. به همین دلیل زنانی مانند من به راحتی در دام او می افتادند و به خلافکاری روی می آوردند.
سرقت از خانه زن همسایهخلاصه، خیلی زود وارد باند خلافکاران شدم تا این که مدتی قبل به همراه چند تن از اعضای باند نقشه سرقت از منزل یکی از همسایگان را طرح کردیم. می دانستیم لوازم با ارزشی در منزل زن همسایه وجود دارد. بالاخره با یک برنامه ریزی حساب شده به منزل همسایه دستبرد زدیم و اموال را بین خودمان تقسیم کردیم که در این میان مقداری از لوازم سرقتی نیز به پاتوق ستاره منتقل شد اما بیشتر از دو روز از ماجرای سرقت نگذشته بود که فهمیدیم مال باخته در کلانتری سپاد طرح شکایت کرده است و ماموران نیز به ما مظنون شده اند چرا که پاتوق ما در آن محل شناسایی شده بود. به همین دلیل دوباره پای بساط مواد مخدر به چاره اندیشی نشستیم و تصمیم گرفتیم با ترساندن مال باخته، او را از پیگیری شکایت منصرف کنیم.
این بود که دو تن از همدستان همسرم با من همراه شدند و یکی از آن ها لباس نظامی به تن کرد و در پوشش ماموران تجسس کلانتری به در منزل شاکی رفتیم ولی او که از طریق نیروهای تجسس آموزش دیده بود تا راه دستگیری ما را راحت تر کند، از باز کردن در منزل خودداری کرد. ما هم که نمی دانستیم زیر ذره بین پلیس قرار داریم و همه حرکات و رفتارمان کنترل می شود، با پررویی به تعقیب شاکی پرداختیم تا او را بترسانیم ولی ناگهان غافلگیر شدیم و در حالی که هاج و واج مانده بودیم، دستبندهای فولادین پلیس بر دستانمان گره خورد و آن ها اموال سرقتی را از منزل من و دیگر اعضای باند کشف کردند.
وقتی وارد کلانتری شدیم تازه فهمیدم که همدستانم نیز به طور همزمان در دام پلیس افتاده اند. حالا هم اگرچه پشیمانی سودی ندارد و باید مجازات سنگین خلافکاری هایم را تحمل کنم اما باز هم خوشحالم که پاتوق ستاره نیز لو رفت تا افراد درمانده دیگری مانند من سر از این پاتوق کثیف در نیاورند و…
شایان ذکر است، همزمان با متلاشی شدن این باند سرقت، تلاش گسترده نیروهای تجسس کلانتری با صدور دستورات ویژه قضایی برای دستگیری دیگر افراد مرتبط و ریشه یابی این باند با فرماندهی رئیس کلانتری همچنان ادامه دارد.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: باند سرقت خانه فساد نیروی انتظامی صراط مواد مخدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۹۴۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درگیری شدید و عجیب زن رسمی و زن صیغهای در کلانتری
همسر یک پزشک متخصص در حالی که دستانش از شدت خشم میلرزید، به مشاور و مددکار اجتماعی احمدآباد مشهد گفت: ۲۴ سال قبل زمانی با نعیم ازدواج کردم که او دیپلم داشت و تازه خدمت سربازی را به پایان رسانده بود. من حمایتش کردم و با تحمل سختیهای زندگی او را به ادامه تحصیل تشویق کردم.
بالاخره او در رشته پزشکی یکی از استانهای کشور پذیرفته شد و من هم با خوشحالی همه تلخکامیهای روزگار را تحمل کردم تا ۸ سال تحصیل او به پایان رسید و به مشهد بازگشت. در این مدت همسرم اصرار میکرد من هم ادامه تحصیل دهم، ولی ۳ فرزند قد و نیمقد داشتم و نمیتوانستم درس بخوانم. این در حالی بود که نعیم مدام مدرک پزشکیش را بر سرم میکوبید و مرا به خاطر داشتن مدرک دیپلم تحقیر میکرد.
بالاخره تصمیم گرفتم پرستاری برای فرزندانم پیدا کنم که بتوانم به تحصیل بپردازم، ولی در همین زمان متوجه شدم فرزند چهارم را نیز باردار هستم. این بود که درس و دانشگاه را از ذهنم بیرون کردم و به امور خانهداری و تربیت فرزندانم پرداختم. اما روابط عاطفی من و نعیم هر روز سردتر میشد.
در همین حال، نعیم در دوره تخصص شرکت کرد و ۲ سال بعد به عنوان پزشک متخصص مطب خودش را هم راهاندازی کرد. در این میان، روابط او با منشیهای مطبش مرا بسیار آزار میداد چراکه احساس میکردم اینگونه رفتارها خارج از عرف است. بارها به فکر طلاق افتادم، اما خانوادهام مرا حمایت نکردند و مجبور شدم اینگونه تحقیرهای آشکار را تحمل کنم.
او با تماسهای پنهانی و پیامکهای زنندهای که برای خانمها میفرستاد، مرا زجر میداد. اعتراضها و ابراز ناراحتیهایم نیز فایدهای نداشت و اوضاع مدام بدتر میشد تا اینکه چند سال قبل متوجه شدم نعیم از ۳ سال قبل زنی را به عقد موقت خودش درآورده است و آن زن هم مهریهای به اندازه یک خانه مجلل و یک خودرو خارجی از او گرفته و به دنبال سرنوشت خودش رفته است. همسرم برای جلوگیری از آبروریزی همه مهریه ان زن را به او داد و صدایش درنیامد.
از این موارد در زندگی ۲۴ سالهام با نعیم بازهم دیده بودم، ولی کاری نمیتوانستم انجام بدهم تا اینکه فهمیدم او برای منشی مطبش خانهای در بهترین نقطه شهر اجاره کرده و یک خودرو خارجی گرانقیمت نیز خریده است. با تعقیب همسرم نشانی منزل آن زن را پیدا کردم و به در خانهاش رفتم. آنجا بود که با هم درگیر شدیم و پلیس ۱۱۰ ما را به کلانتری هدایت کرد.
پزشک متخصص که خود را به کلانتری رسانده بود، با بیان اینکه فریب خورده است و قدر زحمات و مهربانیهای همسرش را ندانسته، به مشاور کلانتری گفت: ۵ سال قبل این زن جوان را به عنوان منشی استخدام کردم. او خیلی زود با چربزبانی در جریان امور مالی من قرار گرفت به طوری که دیگر همه کارهای اقتصادی و مالی مرا انجام میداد.
پس از گذشت مدتی او به من ابراز علاقه کرد و با ترفندهای خاص زنانه طوری رفتار کرد که من هم به او علاقهمند شدم. آن زمان نمیدانستم کبری چه نقشه شومی در سر دارد به همین دلیل خانهای در منطقه مرفهنشین شهر برایش اجاره کردم و همه امکانات زندگی را به همراه یک خودرو خارجی در اختیارش گذاشتم.
ولی او با مهریه سنگینی که داشت مدام مرا در تنگنا قرار میداد تا به خواستههایش عمل کنم. من هم که قادر به پرداخت مهریه او نبودم، مجبور میشدم سر تسلیم فرود بیاورم. حالا میفهمم که چقدر به همسر اولم ظلم کردهام.
با توجه به اهمیت این ماجرا، بررسیهای قانونی و کارشناسی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد سید علی سید گلستان (رئیس کلانتری احمدآباد مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
منبع: خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا انسان میتواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ چرا نئاندرتالها محتویات معده حیوانات را میخوردند؟ (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟