چرا سیر انقلاب جنسی غرب برای ایران تهدید است؟/غرب در حال تدارک میز مذاکره دیگری است
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۱۱۶۳۵
سازنده مستند بازگشت گمورا از نحوه جهانیسازی انقلاب جنسی و قانونی شدن ازدواج همجنسبازان و خطرات آن برای ایران میگوید.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، گمورا اسم سرزمینی بوده که قوم سدوم یا همان قوم لوط در آنجا ساکن بودند، 37 سال به دعوت حضرت لوط پاسخ منفی دادند و به علت عمل شنیع همجنسبازی مورد عذاب الهی قرار گرفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهر تمام یک دانشمند بر انحرافات جنسی
اما آنچه مهر تمام بر انحرافات جنسی در آمریکا زد نظریات یک به اصطلاح دانشمند معروف به نام «آلفرد کینزی» بود که زیستشناس و حشرهشناس متبحری در مؤسسه پژوهشی مسائل جنسی و تولید مثل دانشگاه ایندینیای آمریکا بود.
آلفرد کینزی حشره شناس
کینزی نتیجه تحقیقات اولیه خود حول مسائل جنسی را در دو کتاب با نام « رفتار جنسی مردان» و «رفتار جنسی زنان» چاپ کرد که در مدتی کوتاه در صنعت تبلیغاتی آمریکا به پرفروشترین کتابها بدل شد و شوک بزرگی را به جامعه آمریکا وارد و زمینه فروپاشی خانواده آمریکایی را فراهم کرد.
عادیسازی روابط نامشروع و جنایات جنسی در زرورق علم
به گفته همکاران و اطرافیان کینزی، قصد شخص او از چنین کاری عادیسازی اعمال قبیح جنسی برای جامعه آمریکایی از زبان یک به اصطلاح دانشمند و دانشگاهی بود و صراحتا اعلام میکرد در چنین شرایطی که گناه همه، گناه هیچ کسی نیست و فساد اخلاقی امری طبیعی است و قائل بر وضع افعالی بود که به آزادی جنسی و روابط خارج از عرف مشروعیت قانونی ببخشد.
کینزی مبتنی بر آمارگیری کار میکرد و عادت داشت مدام آمار و ارقام خیانت همسران به هم، تجاوزات جنسی به زنان، کودکان و ارتباط جنسی با حیوانات را نشر دهد و به عنوان امری عادی در مورد آن صحبت کند.
کینزی و همکارانش در اینیستیتوی مطالعات جنسی
جودی ریزمن نویسنده کتاب «جنایات و مکافات کینزی» از کارهای پنهانی کینزی پرده برمیدارد. ریزمن میگوید از نظر کینزی صد در صد کودکان از بدو تولد قابلیتهای جنسی و ارضا دارند و میتوانند توسط بزرگسالان و حتی محارم مورد استفاده جنسی قرار بگیرند که این موضوع غیرقانونی بود ولی کینزی اصرار داشت که منع قانونی آن برداشته شود!
باز هم پای صهیونیسم در میان است/ قانونی شدن جرائم جنسی
البته کنگره آمریکا با فشار لابی یهودی راکیفلر با کینزی بسیار همراهی کرد و قانون جرائم جنسی را در سال 1955 تغییر داد و بسیاری از محدودیتها را برداشت. آموزش مسائل جنسی در مدارس و آکادمیک آمریکا آزاد شد. کتابهایی منتشر شد که تا آن روز حق انتشار نداشتند. همجنسبازی به امری پذیرفته شده تبدیل شد و تولید فیلمهای پورن و مبتذل افزایش یافت.
دستیار ارشد کینزی عنوان میکند که انسانها از نظر کینزی حیوان بودند و چون کینزی معتقد به فلسفه داروین بود قصد داشت انسان را به عنوان حیوان بررسی کند. فارغ از باورهای مذهبی و عاطفی. جیمز لابرت معتقد است که کینزی بیبند و باری جنسی را از طریق محافل علمی مشروعیت بخشید چرا که خود کینزی دارای انحرافات اخلاقی و جنسی عمیقی بود.
راز خیانت علمی یک همجنسباز و کودکآزار
به گفته دستیاران کینزی او در مطالعات خود تنها معتقد به آمارگیری بود در حالی که از نظر علمی تنها راه شناخت پدیده و علل و عوامل آن آمارگیری نیست. او در آمارگیریهای خود تنها از مجرمان و زندانیان جنسی استفاده میکرد و حاضر به استفاده یا مقایسه افراد عادی جامعه نبود.
نویسنده کتاب زندگینامه کینزی در مورد کینزی میگوید کینزی کسی بود که تابوی همجنسبازی را در جامعه آمریکا شکست و این کار را با نوشتن کتاب و کارهای به اصطلاح علمی و بروز رفتارهای همجنسبازانه از خود انجام میداد.
وی به شدت فردی همجنسباز و کودکآزار بود. به گونهای که دستیار ارشد او گبهارد اعتراف میکند که کینزی دیگر نمیتوانست دست از کودکآزاری بردارد. او به همراه دستیارش به یک کودک 4 ساله در طول 24 ساعت 26 بار تجاوز کرده بودند.
تجارت جنسی و صدای مخالفانی که به جایی نرسید
اظهارات همکاران کینزی نشان میدهد او به دنبال کار علمی نبوده و تنها سعی در تغییر اخلاق و افکار جامعه مطابق خواست خودش داشته است. او حمایت خانواده ثروتمند یهودی راکیفلر وکنگره آمریکا را داشته لذا صدای مخالفانش هرگز به جایی نرسید.
چرا که آزادی افسارگسیخته جامعه در مناسبات جنسی سود سرشار اقتصادی برای آنها که اغلب صاحب دستگاههای تبلیغاتی و کارتلهای اقتصادی بودند، به دنبال داشت.
کینزی با تحقیقات مخدوش علمی و نوشتن کتابها سعی در قانونیسازی و فرهنگی کردن همجنسبازی داشته است و در این راستا سینما و دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای بسیار به او کمک کرده است.
هلاکت حرث و نسل، پیامد انقلاب جنسی/ نسل حرامزاده گریبان غرب را خواهد گرفت
پیامدهای انقلاب جنسی فقط مخصوص بزرگسالان نیست. طبق گزارش نقشه جهانی خانواده سازمان ملل در سال 2018 نزدیک 51 درصد فرزندان آمریکایی به صورت نامشروع متولد شدهاند. در حالی که در سال 1950 یعنی قبل از انقلاب جنسی دوم این آمار کمتر از 4 درصد بوده است. در این نقشه آمار زنازادگی کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس به ترتیب عبارت است از : بالای 57 درصد، بالای 35 درصد و بالای 48 درصد.
درصد حرامزادگی کشورها در نقشه جهانی سازمان ملل
در آیات و روایات دینی ما از زنا و زنازادگی با عنوان هلاکت حرث و نسل تعبیر میشود. یعنی نسلی که پدر و یا حتی مادر او مشخص نیست و کسی هم در قبال او مسئول نیست، نسلی نابود شده است. کما اینکه در روایت دیگری داریم که زنازاده قسیالقلب است چون هرگز در زندگی کسی را مسئول و متعهد به خود ندیده و از حمایت و محبت پدر و مادر محروم بوده است لذا زمینه قساوت قلب در او بالا است.
حال فرض کنید در جامعهای که حداقل نیمی از متولدین زنازاده هستند چه بر سر جامعه خواهد آمد؟
در جامعهای (آمریکا) که حدود 68 درصد تجاوزات جنسی گزارش نمیشود و 98 درصد متجاوزان هم حتی یک روز به زندان نمیروند و 52 درصد کودکان به صورت تک والدینی زندگی میکنند و بسیاری هم در پرورشگاهها به سر میبرند چه بر سر نسل خواهد آمد؟
در این صورت نباید تعجب کنیم که چرا نوجوانی در آمریکا اسلحه به دست در مدرسه خود همکلاسیها و معلمش را میکشد و بعد میگوید از جامعهای که 5 پدر به من معرفی کرده انتقام گرفتم.
در ساخت مستند در حوزه تحولات جنسی مجاز به بیحیایی نیستیم/ به برخی مستندات ساخته شده در این حوزه نقد جدی دارم
من به برخی از مستندهای ساخته شده در حوزه مسائل جنسی نقد دارم. مثلا مستندی که در حوزه انقلاب جنسی ساخته شده نه تنها به حل شدن مشکلات جنسی جامعه ما کمک نمیکند بلکه آنها را تشویق هم میکند.
در گمورا تصاویر را به گونهای انتخاب کردیم که تحریکآمیز نباشد و جذابیت جنسی نداشته باشد و در عین حال جذابیت فیلمی آن حفظ شود. بسیار مشکل است وقتی در مورد همجنسبازی صحبت میکنیم چه تصویری نشان دهیم. من مجبور بودم پرچم مربوط به این نحله یا نهایتا دو نفر مرد یا دو نفر زنی که در کنار هم ایستادهاند را نشان دهم.
چرا سیر انقلاب جنسی غرب برای ایران تهدید است؟
اما چرا سیر انقلاب جنسی برای ایران خطرناک است؟ علیرغم اینکه همیشه در تمدنمان باحیا بودهایم. یک علت آن این است که جلوی راه صحیح ارضای مسائل جنسی یعنی ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت موقت گرفته شده است.
مطالعه تجربه غرب نشان میدهد پایین آمدن ازدواج رابطه مستقیمی با بالا رفتن همباشیها در قالب دو فرد با جنس مخالف و یا همجنسبازی ارتباط مستقیم دارد. شاهد آن هم نقشه جهانی خانواده سازمان ملل است که صراحتا آمار مربوط به آن را اعلام میکند.
اگر بخواهند ازدواج همجنسبازها را در کشوری قانونی کنند نمیتوانند دفعتا آن را انجام دهند و این کار نیاز به بستری دارد که روند انقلاب جنسی در آمریکا این را به ما نشان میدهد ویکی از الزامات آن بسته شدن راه شرعی و فطری مناسبات جنسی یعنی ازدواج از جامعه انسانی است و امروز هم ایران دارای جمعیت بالای مجردینی است که مورد تهاجمات بیامان فرهنگی به خصوص در حوزه جنسی هستند.
غرب در حال تدارک میز مذاکره دیگری است
ابتدا با سندسازیها و آمارگیریهای مخدوش و بعضا جعلی، انتشار کتب و مقالات علمی از زبان کسانی که جایگاه علمی بالایی دارند همجنسبازی را امری طبیعی جلوه میدهند و برای آن دلیلتراشی میکنند. سپس با تولید برنامههایی تبلیغی و رسانهای مختلف از فیلمها و سریالها تا قوانین آموزشهای مدارس و دانشگاهها به عادیسازی آن اقدام میکند.
نقشه قانونی کردن ازدواج همجنسبازان در جهان!
با توجه به اینکه در طول 5-6 سال گذشته آمریکا و کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری قانون ازدواج همجنسبازها را تصویب میکند و در عرصه سیاسی مسئولان مختلف غربی خود اقدام به همجنسبازی دارند و اصرار دارند هر سال در چند کشور این قانون را رسمی کنند بعید نیست وقتی تعداد این کشورها بیشتر شد در پوشش حمایت از حقوق بشر ایران و کشورهایی چون ایران که همجنسبازی در آن غیرشرعی و غیرعرفی است، تحت فشار قرار دهند و یا پای میز مذاکره امتیاز بگیرند.
راهی جز آسانسازی ازدواج و ایجاد اشتغال نیست
برای برون رفت از این مرحله هیچ راه حلی جز آسانسازی ازدواج، کاهش دادن هزینههای مسکن و امکانات زندگی برای جوانان، دادن وام مسکن به زوجها و ایجاد اشتغال نیست. تعداد مجردین در ایران بسیار بالا است و نیاز به ساماندهی و اقدامات کلان در حوزه اشتغال و خانواده دارد و هر گونه سهلانگاری در این زمینه عواقب جبران ناپذیری برای جامعه در پی خواهد داشت.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: ازدواج همجنس انقلاب جنسی برای ایران همجنس بازی مسائل جنسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۱۱۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر ایران و روایت وارونه غربگرایان
چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی هر روز صبح نگاهی به صفحات اول روزنامههای مدعی اصلاحات میاندازیم و یا اظهارات برخی مدعیان اصلاحات را مرور میکنیم، به وضوح ردپای عملیات روانی دشمن را در برخی از این روزنامهها و اظهارنظرها میبینیم. به این نمونهها توجه کنید:
۱- روز گذشته روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مدیریت تنشهای اخیر و چند پرسش» نوشت:«به نظر میرسد پس از تنش اخیر با اسرائیل و مخالفت آمریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا مساعد شده است.
هر دو کشور از تشدید تنشها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایهای برای آغاز دور تازهای از تعامل باشد. آیا میتوان امیدوار بود که در پس تنشهای اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روشها بود و در نتیجه گفتوگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و آمریکا وارد سرفصل تازهای شود؟»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر میتوان داشت، تنش بیشتر مضر است.کاهش تنش هم نیاز منطقه است، بنابراین در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگتر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفتوگوی ایران با آمریکا.»
۲- در روزهای گذشته روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «زمان چیدن میوه پاسخ نظامی ایران» نوشت:«جنگ هیچگاه هدف و غایت نیست. وقت آن رسیده است که ایران میوه اقدام نظامی و دفاع مشروع خود را بچیند. تنها راه رسیدن به این منافع، از طریق مذاکره است. ایران باید نشان بدهد که بعد از اقدام به دفاع مشروع، آماده مذاکره با کشورهای حامی اسرائیل و به ویژه آمریکا است. اگر ما از حجم ادبیات گزنده و بیاثر خود نسبت به آمریکا و غرب کاهش دهیم و به سمت مذاکره برویم، آمریکاییها هم مشتاق مذاکره هستند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«ما باید بتوانیم از یک اقدام نظامی مشروع، یک دستاورد سیاسی ایجاد کنیم. اگر ما مدعی هستیم که غربیها فهمیدهاند قدرت ما چه اندازه است، آمادگی ما در چه حدی است، تا چه حد توان آتش و پاسخگویی و بازدارندگی داریم، بهجای اینکه به سمتی برویم که باعث جنگ شود تا توانمندیهای ما مصروف شود، باید از شمشیر در نیام برای گرفتن امتیاز از غربیها استفاده کنیم.»
۳- سخنگوی دولت اصلاحات چندی پیش در توئیتی نوشت:«حالا که مجامع حقوقی و سازمانهای بینالمللی اسرائیل را به خاطر حمله به کنسولگری ایران تحت فشار قرار دادهاند و آمریکا ایران را به خویشتنداری دعوت کرده، مذاکره مستقیم با آمریکا را شروع کرده و ما به ازای خویشتنداری را طلب کنید. فرصتها چون ابر بهاری در گذر هستند.»
۴- روزنامه شرق اخیرا در مطلبی با عنوان« احیای برجام در میانه بحران؟» نوشت:«در حالی که با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمان دیگری است، اخیرا نشریه انگلیسی آی خبر داد که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران در ازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام عیار در منطقه جلوگیری کند. این منبع بدون ذکر نامش، فاش کرد که یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه مدعی شد:«گفت وگوهایی هم درباره احیای برجام با جانشین رابرت مالی صورت گرفته است که نشان میدهد اکنون مذاکرات برجامی... در حال پیگیری است.»
اکنون تحولات به گونهای رقم خورده است که ایران و محور مقاومت، در مقابل آمریکا و متحدانش، دست برتر را دارند. در این شرایط آمریکا به شدت نیازمند روکردن یک برگ برنده برای خود است و «مذاکره با ایران» دقیقا همان چیزی است که برای واشنگتن حکم «امتیاز ویژه و طلایی» را دارد.
یک سؤال؛ آیا مذاکره با آمریکا، برای ایران نیز حکم «امتیاز» و «برگ برنده» را دارد؟ پاسخ قطعا منفی است. تجربه ثابت کرده است که آمریکا در مذاکره، به دنبال نتیجهای است که از طریق «جنگ» یا «تحریم» به دنبال آن بوده و چون نتوانسته از آن طرق، به نتیجه مطلوب خود دست یابد، راه سوم که همان مذاکره است را انتخاب کرده است.
نشان به آن نشان که در دولت قبل، به واسطه مذاکرات هستهای و امضای برجام، همزمان هم در قلب رآکتور هستهای بتن ریخته شد و هم تحریمها دو برابر شد.
«وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی و از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا- مرداد ۱۳۹۷- در مقالهای در نشریه فارن افرز نوشت:«کاری که برجام با برنامه هستهای ایران کرد، جنگ هم نمیتوانست انجام دهد.»
شرمن در بخش دیگری از این مقاله نوشته بود:«زمانی که گفتوگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریمهای شدید علیه تهران میگذشت؛ اما با وجود همه این تحریمها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریمها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تاثیری در برنامه هستهای این کشور نداشت.»
پیش از آن نیز مقامات آمریکایی از جمله «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق این کشور صراحتاً گفته بود که با غلاف اسلحه و بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم.
افراطیون مدعی اصلاحات در حالی پالس مذاکره مستقیم با آمریکا را ارسال میکنند که حتی متحدان آمریکا نیز به خسارت بار بودن نزدیکی با آمریکا اعتراف کردهاند. به عنوان نمونه چندی پیش «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: « اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد...اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
«جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا چندی پیش در نشستی در کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا اعتراف کرد که استفاده از دلار در دنیا رو به کاهش است و تحریمها علیه ایران، حتی متحدان آمریکا را به فکر استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات جهانی انداخته است.
روزنامه «فایننشال تایمز» نیز چندی پیش در مطلبی نوشت:«سیاستهای آمریکا برای مقابله با تهران شکست خورده است... تداوم پیشرفتهای هستهای ایران در کنار افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، از نشانههای شکست سیاستهای غرب در قبال ایران است.» هفتهنامه اکونومیست نیز پیش از این در تحلیلی با اشاره به رویارویی ایران و آمریکا نوشته بود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دست بالا را دارد.»
حال سؤال اینجاست که چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
هر وقت از پادوها و دنبالههای دشمن در داخل کشور صحبت میشود، رسانهها و فعالین مدعی اصلاحات به خط شده و به گویندگان این واقعیت، برچسب «متوهم» و «خیالپرداز» میزنند. این فرافکنی و فرار به جلو در حالی است که در کارنامه طیف تندرو مدعی اصلاحات، مستندات متعددی در این خصوص وجود دارد.
از «علیاصغر رمضانپور» معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات- و سردبیر فعلی شبکه تروریستی و ضدایرانی «اینترنشنال» تا «حسین باستانی» از نزدیکان خاتمی و خبرنگار فراری منتسب به طیف مدعی اصلاحات. وی هر روز صبح تا قبل از ساعت هفتونیم، بولتنی برای مطالعه رئیس دولت اصلاحات آماده میکرد. بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیسمجلس و سایر چهرههای کلیدی اصلاحات هم فرستاده میشد.
و از «مرجان شیخالاسلامی آل آقا» از فعالین رسانهای جریان مدعی اصلاحات و از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شد، تا کاملیا انتخابیفرد و مجتبی واحدی و فریبا داوودی مهاجر و رکسانا صابری و نفیسه کوهنورد و فرناز قاضیزاده و اکبر گنجی و ابراهیم نبوی و فرشته قاضی و رضا حقیقتنژاد و نیکآهنگ کوثر و مانا نیستانی و امید معماریان و هوشنگ اسدی و نوشابه امیری و محمد مساعد و جمشید برزگر و اردشیر امیرارجمند و نیما راشدان و...
اینها کسانی هستند که با قلمفروشی و وطنفروشی در خدمت سرویسهای جاسوسی غربی بودند و پس از آن نقاب از چهره برداشته و از کشور متواری شده و در دامان اربابان خود مشغول پادویی و مزدوری شدند.
ما در قریب به سه سال اخیر شاهد هستیم که «دیپلماسی پویا و فعال منطقهای و جهانی» جای «دیپلماسی انفعالی» را گرفته و این تغییر ریل گذاری، دستاوردهای بزرگی را در پی داشته است.
بهتر است افراطیون مدعی اصلاحات، این اظهارنظر وزیر امور خارجه دولت قبل را که در پایان کار دولت مدعی تدبیر و امید گفته بود، آویزه گوش خود کنند. وی گفته بود:«با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»