برادرم عاشقِ همسر من شده بود، او را کشتم!
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۱۷۷۳۴
عشق دو برادر به یک دختر درگیری آنها را از افغانستان تا ایران کشاند و در نهایت منجر به قتل یکی از برادران شد. پرونده این قتل روی میز قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفته است.
به گزارش شرق، یک سال قبل به مأموران پلیس خبر دادند درگیری دو مرد افغانستانی منجر به مرگ یکی از آنها شده است. زمانی که مأموران به محل رفتند، جسد مردی جوان را پیدا کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاهدان عینی به پلیس گفتند این مرد با برادرش درگیری داشت و ساعاتی قبل از مرگش هم برادرش در خانه او بود. وقتی مجید از خانه بیرون رفت، جسد برادرش، حمید پیدا شد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات در این خصوص آغاز شد و مأموران متوجه شدند درگیری این دو برادر یک اختلاف ساده نبوده است.
وقتی پلیس به خانه مجید رفت، فهمید او شبانه خانهاش را ترک کرده و همراه همسرش به مکانی نامعلوم رفته است. نام و مشخصات مرد جوان به مأموران گشت داده و سرانجام او یک هفته بعد بازداشت شد. مرد جوان قبول کرد برادرش را کشته است.
او گفت: مدتها بود که ازدواج کرده و همراه همسرم در ایران زندگی میکردم. ما زندگی خوبی داشتیم و من عاشق همسرم بودم، اما برادرم دست از سر ما برنداشت. او گفت: سالها قبل در افغانستان وقتی عاشق لیلی شدم، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. مدتی بعد متوجه شدم برادرم هم عاشق دختری شده، اما نمیدانستم آن دختر لیلی است. من زودتر از برادرم موضوع را به خانوادهام گفتم و ما به خواستگاری رفتیم. با اینکه برادرم چیزی به من نگفت، اما فهمیده بودم او عاشق لیلی شده است، به همین خاطر هم تصمیم گرفتم به ایران بیایم. میخواستم خودم و همسرم از آنجا دور باشیم، اما حمید از من کینه به دل داشت. او فکر میکرد من لیلی را از او گرفتهام درحالیکه اینطور نبود. اول من بودم که با لیلی آشنا شدم. ضمن اینکه من برادر بزرگتر او بودم. وقتی متوجه شدم او نتوانسته لیلی را فراموش کند، درد دوری از خانواده و آوارگی از وطن را به جان خریدم و به ایران آمدم و به خانوادهام هم گفتم دیگر حاضر نیستم با حمید روبهرو شوم و دنبال من نیایند.
متهم ادامه داد: یکسالونیم از این ماجرا گذشته بود و من هیچ خبری از برادرم نداشتم تا اینکه متوجه شدم او هم به ایران آمده است. من حتی با خانوادهام در تماس نبودم که مبادا حمید ردی از من پیدا کند. یک روز یکی از همولایتیهایم را دیدم و او به من گفت برادرت به ایران آمده و دنبال تو میگردد. کسی نمیدانست اختلاف من و حمید به چه دلیل است، همه فکر میکردند ما سر پول دعوا داریم. من از کسانی که میشناختم خواستم تا ردی از من به او ندهند، اما او خانهام را پیدا کرد و سراغم آمد. البته وقتی لیلی در را باز کرده و گفته بود من در خانه نیستم، حمید رفته بود، اما همین آمدنش من را بهشدت عصبانی کرد.
متهم گفت: مقابل خانه برادرم رفتم و گفتم من از دست تو به ایران آمدم و حق نداشتی دنبالم بیایی. اول گفت بهخاطر آن مسئله قدیمی نیامده و قصدش کارکردن در ایران است، اما وقتی حرفهایش را ادامه داد، فهمیدم به قصد پیداکردن من آمده است. او دوباره درگیری گذشته ما را به زبان آورد و گفت من باعث شدم او به لیلی نرسد و من بودم که زندگی او را خراب کردم. درگیری بین ما بالا گرفت. او حمله کرد تا مرا بزند. حرفهایی میزد که من را خیلی ناراحت میکرد و میدانستم دیگر اینجا آخر خط است؛ یا من زنده میمانم یا او. در نهایت هم از شدت عصبانیت ضرباتی بر بدنش وارد کردم و بعد هم بلافاصله به خانه برگشتم. من خیلی ناراحت بودم، هر کاری کردم تا با برادرم روبهرو نشوم. میدانستم او آنقدر کینه دارد که کار به یک رویارویی مرگبار میرسد و در نهایت هم این اتفاق افتاد.
مرد جوان گفت: من از مرگ برادرم بسیار ناراحتم. همه اعضای خانوادهام میدانند که من فرد آرامی هستم و هرگز به کسی آسیبی وارد نکردم، اما اینبار کنترلم را از دست دادم.
همسر متهم نیز گفت: من از عمق دعوای شوهرم و برادرش خبر نداشتم وگرنه اصلا به او نمیگفتم برادرش درِ خانه آمده است. حمید هم حرف خاصی به من نزد. حتی وقتی به او تعارف کردم به خانه بیاید، قبول نکرد و گفت برادرش در خانه نیست و او هم نمیآید، بههمینخاطر فکر میکردم مشکلی که سالهاست بین آنها اختلاف ایجاد کرده تمام شده است. فکر میکردم شوهرم از اینکه بشنود برادرش به دنبال او آمده است خوشحال میشود، چون حمید به من گفت آمده تا کینه قدیمی را از بین ببرد. من از اینکه شوهرم قصد قتل دارد خبر نداشتم.
بعد از گفتههای متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. هرچند پدر و مادر متهم اعلام گذشت کردند، اما او به لحاظ جنبه عمومی جرم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: دعای سحر رقابت عشقی افغانستان قتل حوادث خانواده ام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۱۷۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ژیلا صادقی: دنبال جدا کردن شوهرم از من بودند
آفتابنیوز :
ژیلا صادقی مجری و بازیگر سینما و تلویزیون درباره حمله و تهدید علیه وی به دلیل اظهارات متفاوت با آنچه گروههای ضدایرانی میگویند، گفت: ارازل و اوباش در فضای مجازی و حقیقی همیشه وجود دارند. این که صفحه شخصی من عمومی است و همه افراد به راحتی میتوانند کامنت و پیام دهند یعنی من مشکلی با این اتفاقها ندارم. من در یکی از استوریهای خود بعد از فحاشیهایی که به بنده شد نوشتم یعنی مملکت من دست امثال شما خواهد افتاد؟ وا مصیبتا!
وی افزود: من را تهدید به سلاخی میکردند مگر شهر هرت است؟ حتی آدرس هم دادم، اما کسی جرات این کار را ندارد. مگه شعار اینها آزادی بیان نیست، چرا پس خلاف آن را ثابت کردند؟
صادقی تصریح کرد: مردم ما هرچقدر هم که مشکل اقتصادی داشته باشند پای اعتقادات خود هستند. شما زمانی که به اصولی معتقد هستید، هیچچیزی نمیتواند آن را تغییر دهد.
این مجری با اشاره به اقدامات ضدایرانی و منفعت طلبی برخی سلبریتیها که از کشور خارج شده اند ادامه داد: آقای فرخ نژاد قرارداد فیلم میبندد، پولش را هم میگیرد و در انتها یک ایران را فدای تار موی بچه خود میکند! از طرفی همسر مهناز افشار شیرخشک خراب به مردم میفروشد و بچههای مردم را بیمار میکند! آیا اینها میتوانند دلسوز مردم ایران باشند؟!
وی خاطرنشان کرد: در شلوغیها برخی از هنرمندان روسری خود را درآوردند، مگر با در آوردن روسری چیزی درست میشود؟ در همان زمان بنده با اعتبار جایگاه اجتماعی خودم، بدون هیاهو ۱۶ زندانی جوان را آزاد کردم.
صادقی یادآور شد: چرا امسال روز ۲۵ شهریور خبری نشد؟ این ترسوها میخواهند مملکت من را بالا پایین کنند؟
وی در پاسخ به سوالی درباره شایعاتی که درباره زندگی شخصی او مطرح میشود، تاکید کرد: من در حال زندگی با همسرم هستم، اما مینویسند همسر سابق ژیلا صادقی! بعضی سلبریتیها که فعلا نمیخواهم اسم ببرم، به صورت پنهانی به دنبال جدا کردن همسرم از من بودند، اما من ایستادم و زندگی ام را حفظ کردم.
این مجری در خصوص کار در تلویزیون خبر داد: کارهایی از جمله دکتر سلام و صبح بخیر ایران به من پیشنهاد شده است. البته قبل از این فحاشیها این پیشنهادات مطرح شده بود.
منبع: همشهری آنلاین