Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-19@22:23:37 GMT

بی خانمان هایی که در تونل های زیر زمینی زندگی می کنند

تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۸۸۷۸۵

بی خانمان هایی که در تونل های زیر زمینی زندگی می کنند

«دالان» تونل باریکی است؛ خانه زیرزمینی معتادان در میدان شوش. کسی نمی‌داند چند سال است که کارتن‌خواب‌های قدیمی شوش راز این تونل را بین خودشان نگه داشته‌اند.



قدس آنلاین:‌روزنامه همشهری در گزارشی از زندگی مورچه‌ای بی‌خانمان‌های تهران در تونل‌های زیرزمینی شوش نوشت: مثل مورچه‌ کارگر وقت و بی‌وقت کهنه لباس و خنزر پنزرهای دزدی را با خودشان به زمین مخروبه می‌برند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن را از دهانه باریک به کف چاهی می‌اندازند که به دالان می‌رسد و بعد خودشان در چاه فرو می‌روند. زندگی در دالان، شانسی است که نصیب هر کسی نمی‌شود. باید خودی نشان بدهند و دم کهنه‌کارهای شوش را ببینند.

ماه‌ها پیش، تا وقتی که زن و مرد کارتن‌خوابی مدیر دالان بودند، آب از آب تکان نخورده بود. آنها که رفتند، حساب و کتاب رفت‌وآمد به این پاتوق زیرزمینی هم از بین رفت. رفتن‌ها و آمدن‌ها بیشتر شد و ماجراهای زندگی زیرزمینی ده‌ها نفر از حفره‌های دالان بیرون افتاد.

خانه‌ای بی‌در، بی‌ستون، بی‌پنجره

از دل زمین آدم می‌جوشد؛ مثل مورچه یکی یکی از دهانه چاه بیرون می‌آیند. لباس، کیف کهنه‌ و تکه‌پاره‌ای همراه خود دارند. «مصطفی» سیگار به‌دست روی علف‌های تازه سبز شده دهانه چاه نشسته. آنقدر بی‌رمق و خمار است که هر لحظه منتظری روی فرش گل‌آلود و پاره‌پاره لب چاه بیفتد و تا ته دالانی که کسی نمی‌داند آخرش کجاست قل بخورد. 2سال است کنار «زهرا»، «رضا» و «فریبرز» و خیلی‌های دیگر زندگی می‌کند؛ هم‌خانه‌های بی‌خانمانش.

مصطفی، جمله‌هایش کوتاه و کشدار است: «این زمین متروکه، همیشه پاتوق بوده. چند سال پیش باران شدیدی بارید و زمین نشست کرد. دهانه چاه از همان موقع معلوم شد.»

معلوم نیست نخستین بار چه‌کسی چاه را پیدا کرد. اما قدیمی‌ترهای این اطراف، این چاه و دالان را می‌شناسند. از دهانه باریک چاه بوی نا می‌آید و سوختگی.

چاه نه، در واقع حفره‌ای است و شعاع‌اش به اندازه عرض شانه یک انسان لاغر اندام. بعد از یک و نیم متر عمق به دالان بلندی می‌رسد و راهش را به سوی شرق کج می‌کند. دیوارهای آجری‌اش نشان می‌دهند که اینجا روزگاری قنات بوده است اما اینکه به کجا می‌رسد و از کدام قنات قدیمی شهر سر در می‌آورد را کسی نمی‌داند.

مسیر چندین متری‌ دالان با دیواره‌ای خاکی مسدود می‌شود. تنها چند راهرو کوتاه در آن وجود دارد. کارتن‌خواب‌ها به این راهروها «اتاق» می‌گویند.

دالان، بهشت بی‌خانمان‌ها و معتادانی است که از بگیر و ببندهای ضربتی شوش و دروازه‌غار خسته شده‌اند: «اینجا بهشت‌ ماست. شب‌ها امن و راحت می‌خوابیم و بالای سرمان سقفی هست. توی دالان کسی‌ کاری به کارت نداره. همه مثل هم‌اند و کسی نمی‌خواهد از جایی که نشستی آواره‌ات کنه.»

زمین خاکی، پشت بوستان شوش جا خوش کرده. میان ساختمان‌های متروک و گاراژهای باربری. فنس‌های شکسته زمین بازی و یک دیوار فرو ریخته راه‌های معمول رسیدن به چاهی است که معتادان میدان شوش به آن «دالان» می‌گویند. آن را شکل خانه‌ای می‌بینند بی‌در، بی‌پنجره. پیدا کردن معتادانی که پاتوقشان دالان است راه و رسم خودش را دارد‎؛ به‌خصوص وقتی مطمئن نباشند فرد مورد نظر داخل دالان است یا نه. مصطفی، پامرغی نشسته. هنوز سیگار می‌کشد. این پا و آن پا می‌کند و می‌خندد: «اینجا کسی جان داد زدن نداره. اگر سر چاه دنبال کسی بیان، به جای داد زدن و صدا کردن، یه مشت بته و علف جلوی دهنه چاه می‌سوزونن. دودش که می‌پیچه تو دالان همه را از چاه بیرون می‌کشه.»

«لیلا» از راه می‌رسد. دستش را به لبه حفره می‌گیرد و در چشم بر هم زدنی در چاه گم می‌شود. دنبال سگ‌هایش آمده که تا ولشان می‌کند راه چاه را پیش می‌گیرند. چند ماهی است که لیلا از آنها مراقبت می‌کند. درست در همان نزدیکی، مددسرایی برای زنان و روبه‌روی آن گرمخانه‌ای برای مردان وجود دارد. با این حال لیلا و مصطفی و اغلب معتادان شوش ترجیح می‌دهند در همین چاهی که بوی نا و سوختگی می‌دهد، زندگی کنند؛ کنار سگ‌هایی که کسی یادش نیست از کی به جمع ساکنان این خانه زیرزمینی اضافه شدند.

لیلا می‌گوید: «اینجا با شوهرم زندگی می‌کنم. اگر به مددسرا بروم باید از او جدا شوم.» از مردی می‌گوید که یک روز برای خرید مواد به خاوران رفته و هنوز برنگشته است. با این حال لیلا هنوز در همان دالان، کنج یکی از اتاق‌ها با سگ‌هایش روزگار می‌گذراند: «اینجا این‌طوری نبود که هر کسی سرش رو پایین بندازه و بیاد تو. تا چند وقت پیش زن و مردی اینجا همه‌کاره بودن. انگار صاحب دالان باشن. هم از دالان مراقبت می‌کردن و هم از زمین خاکی. یک نردبان گذاشته بودن گل دیوار. اگر می‌خواستن کسی را راه بدن، براش نردبان می‌گذاشتن. اگر نه، نردبان را برمی‌داشتن و ورود ممنوع می‌کردن. از وقتی آنها رفتن همه چی اینجا به هم ریخت. هر کسی توانست از روی دیوار بپره، اومد تو. یه روز اومدیم و دیدیم نردبان را هم بردن. حتماً فروختنش. اینجا هرچیزی را که بشه فروخت، روی هوا می‌زنن؛ یه جوری که انگار اصلا از اول وجود نداشته.»

ساکنان پریشان‌خاطر دالان

خاطر مغشوش ساکنان دالان شوش نخستین سال کشف آن را به‌خاطر ندارد؛ توهم و واقعیت در ذهنشان در هم تنیده شده. کسی که یک سالی از سکونتش در دالان می‌گذرد، می‌گوید: «اینجا را چندماه پیش پیدا کردیم.» بقیه حال چانه‌زدن با او را ندارند. سپیده علیزاده، مدیر مؤسسه مددسرای زنان منطقه12 است؛ ساختمانی که در دل پارک شوش قرار دارد. اسفندماه بود که‌ رفت‌وآمد معتادان و بی‌خانمان‌ها به زمین خاکی اطراف مددسرا توجه‌اش را جلب کرد و متوجه زندگی در این تونل زیرزمینی شد.

او می‌گوید: «من برای امنیت زنان مددسرا همیشه حواسم به اتفاق‌هایی که این اطراف رخ می‌دهد، هست و رفت‌وآمدهای این حوالی را رصد می‌کنم. مدتی بود رفت‌وآمدهای غیرعادی را در زمین خاکی نزدیک مددسرا می‌دیدم. وقتی تعقیبشان کردم متوجه وجود یک چاه شدم. معتادانی که اینجا بودند اطلاعات درست و دقیقی از وضعیت این چاه نمی‌دادند و برای اینکه دقیقا بفهمم اینجا چه خبر است، مجبور شدم بروم توی چاه. ظاهرا این چاه مسیر یک قنات است چون داخلش سازه‌ای آجری است. بعید نیست این چاهی که دهانه‌اش بر اثر نشست زمین باز شده، به مسیر آب‌انبار خانه‌ای که در این محدوده بوده و از بین رفته، مرتبط باشد.»

از فضای امن و حریمی می‌گوید که این چاه برای معتادان ایجاد کرده و برای همین آنها را به سمت خود می‌کشاند. از مدیریت این پناهگاه زیرزمینی توسط خود معتادان: «تا زمانی که زن و مرد معتادی اینجا را مدیریت می‌کردند و رفت‌وآمد به چاه و این زمین خاکی حساب و کتابی داشت. اطراف زمین با دیوار پوشیده شده. الان تنها یک مسیر برای رفت‌وآمد معمول وجود دارد و آن هم حفاظی آهنی است. قبلا قفلی روی این در زده بودند و کلیدش تنها در اختیار خودشان بود و به کسی اجازه ورود نمی‌دادند.»

زن و مرد برای کنترل رفت‌وآمدها به مخروبه و دالان در را برای همیشه قفل کرده بودند. بعد هم حفره‌ای بالای دیوار مخروبه درست کرده بودند. ساکنان و مهمانان دالان اگر می‌خواستند به آنجا بیایند از تل خاکی پای دیوار بالا می‌آمدند و به کمک نردبان پایشان به جزیره آرامش باز می‌شد. علیزاده این سازوکار را راهی برای پول گرفتن از کسانی می‌داند که می‌خواستند به دالان راه پیدا کنند: «هیچ بعید نیست این زن و مرد از کسانی که می‌خواستند به زمین یا به چاه بروند پول می‌گرفتند. بعد از رفتن آنها بود که رفت‌وآمدهای اینجا از نظم و روال خود خارج شد. همین رفت‌وآمدها هم بود که من را به وقوع اتفاقی در این حوالی مشکوک کرد.»

از اسفند98 تا به حال تعداد معتادان و کارتن‌خواب‌های بوستان شوش 2برابر شده و همین، آسیب‌ها و مشکلات این محدوده را بیشتر کرده است. علیزاده، این روزها بیشتر در محدوده اطراف مددسرا قدم می‌زند و زنان بی‌خانمان تازه‌وارد را به آمدن به مددسرا تشویق می‌کند: «رفت‌وآمد زنان کارتن‌خواب و بی‌خانمان به مددسرا در هر وقت از شبانه‌روز آزاد است. با این حال اغلبشان تمایل زیادی به بیرون ماندن دارند. دلیلش هم این است که بیرون از مددسرا می‌توانند در کنار همسر یا شریک جنسی‌شان باشند. بعد از کشف چاه، شب‌ها رفتن به آن زمین خاکی هم از خط قرمزهایی بود که برای زن‌های کارتن‌خواب تعیین کرده‌ام.

تجربه نشان داده که اجبار مواد باعث اتفاق‌های عجیب و دردناکی در این محله می‌شود و ما باید از زن‌های آسیب‌دیده در این فضا مراقبت کنیم. حضورشان در فضایی چنین خصوصی و دور از دسترس می‌تواند خطرهای زیادی برایشان داشته باشد. حتی زنان زیادی در این پارک کارتن‌خوابی می‌کنند که کودکی همراه خود دارند و هرجا که می‌روند این بچه هم همراهشان است و شریک و شاهد آسیب‌های مادر می‌شود. وقتی برای نخستین‌بار به این چاه آمدم نشانه‌هایی از حضور کودک در چاه هم بود که من را به وحشت انداخت.» از بهبودیافته‌های قدیمی می‌گوید که بعد از انتشار ویدیو در فضای مجازی به او پیام داده بودند که «ما هم روزگاری در این چاه زندگی کردیم.»

زمین‌های متروکه، قنات‌های فراموش‌شده

چاه زیرزمینی معتادان، وسط زمینی متروکه و خالی قرار دارد. زمینی که نمونه آن در محله هرندی و اطراف میدان شوش کم نیست. علیزاده، می‌گوید هرچه فشارهای اجتماعی روی معتادان و کارتن‌خواب‌ها بیشتر می‌شود، آنها بیشتر به زندگی زیرزمینی روی می‌آورند. زیرزمین جای امن‌تری برای آنهاست.

«سعید شاه‌میر»، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه 12با بیان اینکه تونل بوستان شوش تنها مورد گزارش شده از زندگی زیرزمینی در این منطقه است، ولی با توجه به بافت قدیمی منطقه، جریان زندگی زیرزمینی در دیگر نقاط آن بعید نیست، می‌گوید: «منطقه 12بافت فرسوده و خانه‌های قدیمی و املاک متروکه زیاد دارد. وجود رشته‌قنات‌های کور شده یا خشک شده در اینجا، احتمال و امکان وجود زندگی زیرزمینی را بیشتر می‌کند.»

دالان بهشت در شوش، نخستین کشف زندگی زیرزمینی در تهران نیست. شاه‌میر از تجربه‌های مشابه و نمونه‌های دیگری می‌گوید: «سال 91من مدیر آسیب‌های اجتماعی شهر تهران بودم. در آن دوره در مناطقی مثل خلازیر، خاوران و محله اتابک هم گزارش‌هایی از زندگی زیرزمینی معتادان در گودال‌ها به‌دست ما رسیده بود. هرجا زمین‌های متروکه و املاک رهاشده وجود داشته باشد، به‌دلیل کم شدن تردد، آن محدوده به فضایی مستعد برای این گونه افراد تبدیل می‌شود. ساماندهی فضاهای بی‌دفاع شهری یکی از معضلات همیشگی ما در مدیریت شهری است. این فضاها محل مناسبی برای اجتماع بی‌خانمان‌ها و گروه‌های آسیب‌پذیر هستند.»

همان سال‌ها با تعیین تکلیف برخی از املاک بی‌دفاع در محله اتابک، مشکل زندگی زیرزمینی در این محله تا حدی کنترل شد؛ راه‌حلی که شاید بتواند شوش را هم نجات دهد: «یکی از راهکارها در این زمینه، تعیین‌تکلیف املاک بی‌دفاع و رفع خطر از آنهاست اما این کاری نیست که در کوتاه‌مدت بتوان انجام داد. بسیاری از این املاک ارثیه خانوادگی هستند که به چند نسل بعد، ارث رسیده است. پیدا کردن هر کدام از این وارثان از گوشه و کنار دنیا و راضی کردن آنها برای فروش یا ساخت‌وساز کار ساده‌ای نیست.»

مشکل، تنها زمین‌های بی‌دفاع نیستند؛ با تعیین‌تکلیف آنها و از بین بردن پاتوق‌های زیرزمینی، ساکنان این پاتوق‌ها تنها از محلی به محل دیگر جابه‌جا می‌شوند. همه ساکنان این پاتوق‌های زیرزمینی مصرف‌کننده موادمخدر نیستند اما تعداد معتادان هم در آنها کم نیست. شاه‌میر درباره دلیل استقبال نکردن تعدادی از بی‌خانمان‌ها و از آن جمله معتادان از مددسراها می‌گوید: «تعدادی از معتادانی که از مخدرهای صنعتی مثل شیشه استفاده می‌کنند میل به انزوا و گوشه‌گیری دارند. برخی از آنها عادت‌ها و رفتارهای پرخطری دارند که نمی‌خواهند آن را عیان کنند؛ برای همین به‌دنبال پناهگاه‌های دور از دسترس و زندگی زیرزمینی هستند. این تونل‌ها جزو مکان‌های پرخطرند؛ آنقدر که حتی در میان معتادان بوستان شوش هم افرادی وجود دارند که حاضر نیستند داخل این تونل بروند.»

زندگی زیرزمینی معتادان را از نظرها پنهان می‌کند اما آسیب‌های بیشتری برای کودکان و زنان دارد. 10سال بیشتر است که «حسن رخشافر»، از پارک شوش نگهبانی می‌کند: «24ساعته کشیک می‌دهیم. دورتادور زمین را با فنس و حفاظ بسته‌ایم. با این حال معتادان از هر راه و کوچک‌ترین سوراخی که پیدا می‌کنند خودشان را به زمین خاکی می‌رسانند.

این اطراف تا دلتان بخواهد املاک و زمین‌های رها شده است و گاراژهایی که سر و ته ندارند. هر گوشه از این زمین‌ها هم جای امنی است برای معتادان. تا زمانی که این فضاهای امن برای معتادان وجود دارد آنها هم به اینجا می‌آیند. تاراندن و جابه‌جا کردن معتادان از این محله به آن محله فایده‌ای ندارد و دیر یا زود دوباره آنها به محلی که برایشان امن باشد برمی‌گردند. تجربه نشان داده معتادان امروز در اینجا احساس ناامنی کرده‌اند و چند روزی پیدایشان نیست. اما به‌زودی به اینجا برمی‌گردند و از جایی که عقل کسی به آن نمی‌رسد راه خودشان را به پاتوق همیشگی‌شان باز می‌کنند. این روند تا زمانی که فکری به حال این زمین‌های متروکه و مخروبه نشود ادامه دارد.»

از کودکانی می‌گوید که همراه مادران بی‌خانمانشان این اطراف زندگی می‌کنند و برای پیدا کردن غذا و پول مواد دست به هرکاری می‌زنند: «اعتیاد باعث شده تا اینجا کسی به کسی رحم نکند. مادرها از بچه‌های خود سواستفاده می‌کنند تا به پول موادشان برسند. معتادها حتی با اینکه همدیگر را خوب می‌شناسند اگر دستشان برسد از همدیگر هم دزدی می‌کنند. می‌روند در کوچه و خیابان‌های اطراف و وقتی برمی‌گردند چیزی از جایی دزدیده‌اند و به همدیگر می‌فروشند.»

از جمع کردن لباس‌های کهنه‌ای می‌گوید که معتادان با حضورشان در پارک جا می‌گذارند و اغلب هرچه نصیبشان شود تن می‌کنند: «نه جای ثابتی برای زندگی و ماندن دارند و نه کیسه‌ای که بخواهند لباس‌هایی که پیدا می‌کنند را در آن بگذارند. برای همین هرچه گیرشان می‌آید روی هم تنشان می‌کنند چون می‌دانند روزی به دردشان می‌خورد. بالاخره یک روز از گرما کلافه می‌شوند و تنشان را از لباس‌ها سبک می‌کنند. لباس‌ها هم اگر هنوز به هم وصل باشند و قابل پوشیدن، خیلی زود در تن بی‌خانمان دیگری جا می‌گیرند.» روزهایی که کرونا مردم را زیر سقف خانه‌ها قرنطینه کرده است، بسیاری از مراکز نگهداری معتادان و کمپ‌ها دیگر توان نگهداری بی‌خانمان‌ها را ندارند و ترخیص‌شان کرده‌اند.

حالا جمعیت بی‌خانمان‌ها در خیابان‌های جنوبی تهران بیشتر به چشم می‌آید. «کلانتری آزادم کرد»، «از کمپ ترخیص شدم» و «تازه بیرون آمدم»، اینها جواب‌هایی است که تازه‎واردها در پاسخ به قصه حضورشان در شوش می‌دهند و دور می‌شوند.

انتهای پیام/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: زندگي در تونل زندگی زیرزمینی زیرزمینی معتادان کارتن خواب ها بی خانمان ها بوستان شوش زمین خاکی رفت وآمد زن و مرد آسیب ها خانه ای لباس ها بی دفاع زمین ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۸۸۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

با بزرگ‌ترین شهر زیرزمینی جهان بیشتر آشنا شوید

نوش‌آباد شهری با ظرفیت‌های آئینی، فرهنگی و تاریخی در دل کویر است که مقصد بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی به شمار می‌آید و شهر کُهنی که در زیر آن قرار دارد در حال حاضر بزرگ‌ترین شهر زیرزمینی جهان به حساب می‌آید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از اصفهان، از کاشان به طرف آران و بیدگل که می‌رویم در فاصله هشت کیلومتری به شهری تاریخی به نام نوش‌آباد می‌رسیم، شهری با قدمت بسیار در دل فلات کویر که تاریخ کهن آن شما را به یاد ایران باستان می‌اندازد.

کهن شهر نوش‌آباد در هشت کیلومتری کاشان از توابع آران و بیدگل با جمعیتی حدود ۱۵ هزار نفر در شمال استان اصفهان واقع شده است که تماشای این شهر شما را به دل تاریخ کهن ایران خواهد برد.

این شهر زیبا و تاریخی با بافت به نسبت کهن، هر فرد علاقه‌مندی را به اعماق تاریخ دعوت می‌کند، دورانی دور در زمان پادشاهی انوشیروان که وجه تسمیه این کهن‌شهر نیز به آن بازمی‌گردد که در ابتدا به انوش‌آباد و بعد نوش‌آباد تغییر نام داده است.

شهر نوش‌آباد در زمان ساسانیان، اقامتگاه انوشیروان پادشاه ساسانی بوده و نام اصلی آن انوش‌آباد بوده است، نام‌گذاری این شهر زیرزمینی به آن دلیل بود که انوشیروان آن را پادشاهی می‌کرده و از جمله مراکز مسکونی گسترده در فلات ایران محسوب می‌شده است.

شاید تصور کنید شهری با قدمتی بسیار در گذر زمان اصالت خود را از دست داده است و جذابیتی ندارد، حال آنکه این کهن شهر بافت‌ها و دستکن‌هایی دارد که منزلگاه انسان‌های آن دوره بوده و به دلیل ویژگی خاص و زیبای منحصر به فرد خود یکی از پایتخت‌های حکومت ساسانی محسوب می‌شده و همینطور دست نخورده باقی مانده است.

آداب و رسوم، آئین‌ها و مراسم فرهنگی در این شهر دست نخورده سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده است و خونگرمی مردمان این خطه سادگی و بی آلایشی مردمان قدیم ایران زمین را در ذهن هر رهگذر و گردشگر تداعی می‌کند.

شهر زیرزمینی نوش آباد بزرگ‌ترین شهر زیرزمینی جهان و بزرگ‌ترین اثر معماری دستکن جهان به شمار می‌رود، به همین دلیل سفر به این دیار کهن میان گردشگران خارجی پرطرفدار است. اگر بخواهید در تو در توی دالان‌های باریک شهری زیر زمینی که خالی از سکنه است، گشتی بزنید و ماجراجویی بی نظیری را داشته باشید، راهی کاشان شوید.

در دل این شهر تاریخی عجایبی نهفته است که بیشتر شبیه افسانه است و هر بیننده‌ای مجذوب آن می‌شود، رمز و رازهایی که به راحتی تاریخ قدیم ایران زمین را در ذهن شما تداعی می‌کند.

نوش‌آباد حدود ۱۵ سال پیش کشف شد

محمدجواد عبدلی، رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان آران و بیدگل به خبرنگار ایمنا می‌گوید: حدود ۱۵ سال پیش به طور اتفاقی شهری زیرزمینی در منطقه کاشان کشف شد که حالا به یکی از شگفت‌انگیزترین جاذبه‌های این شهر تبدیل شده است.

وی افزود: این شهر نمونه منحصر به فردی از معماری دستکن جهان است که قدمت آن به ۱۵۰۰ سال پیش بازمی‌گردد و به عنوان بزرگترین شهر زیرزمینی دنیا شناخته شده و وسعت این شهر بیش از ۱۵ هزار مترمربع تخمین زده شده است.

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری شهرستان آران و بیدگل خاطرنشان کرد: این منطقه باستانی در استان اصفهان و در فاصله هفت کیلومتری از شمال شهر کاشان قرار گرفته و از بیش از ۱۵۰۰ سال پیش یعنی صدر اسلام در زیر بافت کنونی شهر نوش‌آباد که از بخش مرکزی شهرستان آران و بیدگل به شمار می‌رود، نهفته است.

عبدلی اضافه کرد: شهر نوش‌آباد از ریشه انوشه به معنی جاودانی می‌آید و زنده ماندن شهری که در اعماق تاریخش جا داشته، مهر تأییدی به این نام زده است.

وی تاکید کرد: اعتبار تاریخی شهر کاشان با تپه‌های باستانی سیلک و کتیبه‌های مناره مسجد شناخته می‌شد، اما از زمانی که راه ورود به دنیای زیر زمینش کشف شد هرکسی از هر کجای دنیا برای دیدن هنر اعجاب‌آور دستِ مردمان گذشته به کاشان می‌آید.

به گفته رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری شهرستان آران و بیدگل نوش‌آباد در دوره انوشیروان یکی از پایتخت‌های ساسانیان به شمار می‌رفت و این شهر زیرزمینی یا به گفته محلی‌ها شهر اویی پناهگاهی برای مردمان آن زمان بود تا موقع حمله مغول‌ها در امان باشند، اما سیلاب بخش‌های زیادی از شهر اویی را از بین برده است.

عبدلی تاکید می‌کند: این شهر در سال ۱۳۸۳ توسط شخصی که در حال حفر چاه در خانه‌اش بود، کشف شد و دو سال بعد در تاریخ هشتم مرداد ۱۳۸۵، شهر زیرزمینی اویی در نوش‌آباد با شمار ثبت ۱۵۸۱۶ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.

شهر زیرزمینی نوش‌آباد از حیرت‌انگیزترین شهرهای زیرزمینی جهان است

احمد شاه بالایی، شهردار نوش‌آباد می‌گوید: شهر زیرزمینی نوش‌آباد یکی از حیرت‌انگیزترین شهرهای زیرزمینی جهان است، این شهر زیرزمینی از بکرترین مکان‌های دیدنی کاشان در شهر نوش‌آباد به شمار می‌رود.

وی اظهار می‌کند: دهخدا نام شهر را از ریشه انوشه به معنای جاودانی می‌داند، نوش‌آباد از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است و قدمت زیادی دارد، اما آنچه شهر را معروف کرده و بر سر زبان‌ها انداخته است، وجود «شهر زیرزمینی اویی» است. این شهر همواره بسیاری از علاقه‌مندان تاریخ، هنر و باستان‌شناسی را به سمت خود می‌کشاند.

شهردار نوش‌آباد با اشاره به اینکه آنچه به نام شهر زیرزمینی «اویی» معروف شده ساختارهای متراکم، پیچیده و گسترده‌ای همچون دالان‌های باریک تودرتو و اتاق‌هایی با ابعاد کوچک است، اضافه می‌کند: مجموعه اویی در زیر بافت شهر شکل گرفته و تا سطح کنونی شهر نیز گسترده شده است.

شاه بالایی با بیان اینکه عمق شهر اویی را حدود چهار تا ۶۱ متر تخمین زده‌اند، تصریح می‌کند: وسعت شهر زیر زمینی به قول اهالی منطقه، تا بیرون از حصار تاریخی شهر گسترش یافته و چهار کیلومتر تخمین زده شده است و این مجموعه را به صورت دستکن زیر بافت شهر نوش‌آباد به صورت مجموع‌های از اتاق‌ها، راهروها، چاه‌ها و کانال‌های متعددی در سه طبقه ایجاد کرده‌اند.

شهردار نوش‌آباد اظهار می‌کند: بر دیواره‌های این شهر آثار برخورد لبه شیء تیز دیده می‌شود و با توجه به سختی جنس زمین این منطقه، باستان‌شناسان این فرضیه را مطرح کرده‌اند که وسایل استفاده شده در حفاری، باید از جنسی شبیه الماس برخوردار بوده باشند.

معماری پیچیده نوش‌آباد حکایت از هوشیاری و دقت معماران کهن ایرانی دارد

جواد حسین‌زاده، کارشناس باستان‌شناسی تاکید می‌کند: پیچیدگی این شهر زیرزمینی حاکی از هوشیاری معماران آن زمان است، طبقه اول در حقیقت کوره راه‌ها و دالان‌هایی بوده است که برای گمراه کردن تعقیب‌کنندگان احتمالی به کار می‌رفت.

وی می‌افزاید: طبقه دوم و سوم محل پناه گرفتن و زندگی در مواقع خطر و ذخیره آذوقه بوده و ورودی‌های متعددی برای آن تعبیه شده است که برخی از آن‌ها توسط سیلاب سال‌های دور مسدود شده‌اند.

به گفته این کارشناس این شهر دارای راهروهای پیچ در پیچ، اتفاق‌های کوچک و بزرگ، تله‌های پدافندی و دفاعی بوده که گویا هنگام هجوم دشمن استفاده می‌شده است. وسعت این شهر به دلیل ارتباط میان محلات آن و حفاظت از جان و مال مردم در مواقع ناامنی زیاد بوده و در دو سطح افقی و عمودی گسترش یافته است.

حسین‌زاده با بیان اینکه این معماری دست‌کم در شهر نوش‌آباد «اویی» نامیده می‌شود، تصریح می‌کند: به جز ورودی که ارتفاع تمام بخش‌های آن به قد طبیعی یک انسان بین ۱۷۰ تا ۱۸۰ سانتی‌متر است، بر سطح دیوارها و در فواصل اندک، جای پیه‌سوز به چشم می‌خورد، در بعضی قسمت‌ها نیز دیوار سکوهای کوتاهی برای نشستن ایجاد شده که در بعضی اتاق‌ها تبدیل به طاقچه برای قرار دادن اشیا شده است.

وی ادامه می‌دهد: ورودی شهر زیرزمینی نوش‌آباد راهرویی باریک به اندازه یک نفر است، هنگام ورود به شهر، بوی خاک مرطوب به مشام می‌رسد و دالان‌های تنگ با ارتفاعی کمتر از یک انسان است که فرد را به بخش‌های داخلی شهر می‌رساند.

این کارشناس باستان‌شناسی اظهار می‌کند: چاه‌های عمودی نقش راه‌های ارتباطی طبقات را ایفا می‌کند و چاه‌هایی به شکل U برای تهویه هوا بوده که از خانه‌های مردم و مراکز اجتماعی همچون حمام و مسجد و شهر قلعه کنار به اینجا راه داشته است.

حسین‌زاده تصریح می‌کند: فضاهای در نظر گرفته شده برای شهر در حد فضاهای ضروری است و سیستم تهویه آن بر اساس اختلاف فشار هوا با سطح زمین کار می‌کند که گردش و تصفیه هوا را برای تنفس در آن امکان‌پذیر می‌کند، حجره‌های کوچک به ابعاد دو متر در دو متر، سرویس‌های بهداشتی ابتدایی، فضاهای پناه‌گاهی، تونل‌های ارتباطی و تهویه هوا و چاه‌های آب از جمله فضاهای این شهر زیرزمینی است.

وی می‌گوید: بیشتر کارشناسان هسته اولیه شهر را متعلق به دوره ساسانی می‌دانند، با این حال آنچه مشخص است شهر زیرزمینی نوش‌آباد در دوره‌های مختلفی محل سکونت اقوام و مردم بوده است و گفته می‌شود که در زمان حملات مغولان، از این شهر برای امنیت مردمان استفاده می‌شد.

به گفته این کارشناس بسیاری از جزئیات شهر بر اثر سیلاب و گذشت زمان از بین رفته است، اما سفالینه‌های پیدا شده که به ۱۸۰۰ سال پیش و به عصر ساسانیان بازمی‌گردد، همچنین آثاری از دوره صفویه تا عصر قاجار به چشم می‌خورد.

این باستان‌شناس تاکید می‌کند: با دیدن وسعت شهر زیرزمینی نوش‌آباد که در گذشته نیز بسیار بیش‌تر از این بوده است متوجه می‌شوید که چرا این معماری در نوع خود بی‌نظیر خوانده می‌شود.

ساختارهای مستحکم شهر زیرزمینی نوش آباد در ۲ سطح عمودی و افقی است

حسین‌زاده اظهار می‌کند: چه کسی فکر می‌کرد در زیر یک شهری تقریباً مدرن زندگی دیگری از نوع باستانی در جریان باشد، درست مثل دنیایی دیگر با اینکه ورودی‌های متعددی برای شهر زیرزمینی شناسایی شده است، اما ورودی اصلی آن پیدا نشده و حالا تنها ورود از دو نقطه به این شهر ممکن است.

وی تاکید می‌کند: ورودی دو همیشه باز است و پس از گذراندن ۴۵ پله به دالان‌ها و ساختار تو در توی قسمت‌های اصلی‌اش می‌رسید، آب انبارهایی که در بدو ورود به آن می‌رسید در واقع هیچ ارتباطی با شهر زیرزمینی ندارند و طی سال‌های اخیر برای بهسازی مسیر بازدید از شهر قدیمی و استفاده از پلکانشان با شهر زیرزمینی ادغام شده‌اند.

این باستان‌شناس تصریح می‌کند: قدمت این آب انبارها (ورودی ۱ و ورودی ۲) به ۵۰۰ سال پیش یعنی دوران صفویه بازمی‌گردد و تا نیم قرن پیش از آن‌ها استفاده می‌شده است، چنانچه سری بچرخانید و به سقف باعظمت و زیبای این آب انبارها نگاهی بیندازید، تحت تأثیر معماری پیشینیان قرار می‌گیرید.

حسین‌زاده می‌گوید: زمانی که از پله‌ها بالا می‌آیید وارد کافه‌ای به نام انوشه می‌شوید، همان کلمه‌ای که نام شهر از آن ریشه گرفته است. در اینجا قهوه‌ای سرو می‌شود که در زمان‌های قدیم با این قهوه از میهمانانِ مراسم شادی و عزا پذیرایی می‌کردند، البته مردم شهر به مرور زمان این رسم را به فراموشی سپرده‌اند چراکه قهوه انوشه به این سادگی‌ها تهیه نمی‌شود و آماده شدن آن حدود پنج ساعت زمان می‌برد.

وی اضافه می‌کند: این قهوه را با ادویه‌های شرقی و شکر مخلوط می‌کردند و ساعت‌ها منتظر دم کشیدن آن می‌نشستند، حالا در این کافه فرهنگ سنتی شهر احیا شده است و بازتابی از هویت آن به گردشگران نشان داده می‌شود.

بنا بر اعتقاد کارشناسان ممکن است ابعاد شهرهای زیرزمینی در فلات مرکزی ایران بیشتر از مساحت کشف شده باشد؛ بنابراین احتمال می‌رود در آینده و براساس اکتشافات جدید شهرهای زیرزمینی دیگری کشف یا بر مساحت شهر نوش‌آباد افزوده شود.

کد خبر 743896

دیگر خبرها

  • ۱۰ هزار بی خانمان در پی تخریب دو هزار خانه در مرکز غزه 
  • جمع آوری هدفمند و کم خطای معتادان متجاهر در ورامین
  • ساماندهی معتادان متجاهر و جمع‌آوری ۱۹۵ تن پسماند در جنوب تهران
  • روند کاهش آسیب‌های اجتماعی در استان
  • مدرسه باید دالان زندگی برای دانش‌آموز باشد / سیاست توسعه متوازن در دستور کار آموزش و پرورش
  • با بزرگ‌ترین شهر زیرزمینی جهان بیشتر آشنا شوید
  • گم شدن پول‌هایی که قرار بود خرج بی‌خانمان‌های کالیفرنیا شود
  • اینفوگرافیک | تکمیل تونل خوانسار و راه های دسترسی به آن
  • تولدی دیگر در شورآباد
  • روز اهمیت به بی خانمانی جوانان Youth Homelessness Matters + پوستر و آمار