پشت شیشههای رولز رویس
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۵۲۵۹۸
پوستر سازمان اوج تبلیغی است برای تماشای فیلم خروج در پارکینگ اتوموبیلرانی برج میلاد، آن هم «برای اولین بار در ایران». از موضوع اخلاق در تبلیغات و مقالات سید مرتضی آوینی هم در اینباره بگذریم. فقط یک سوال آیا این طرح برای اولین بار در ایران اجرا میشود؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه صادقی مقدم؛شاید بزرگترین و جدیترین نظریه پرداز سینمایی ایران را بتوان سید مرتضی آوینی دانست.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها پوسترهایی از سازمان سینمایی اوج و مجموعهی فرهنگی ماوا در فضای مجازی دست به دست میشوند، که تکتک به سراغ بررسی آنها برویم. گرچه که ایدهی اولیه هردو از یک منشاء سرچشمه میگیرد.
پوستر سازمان اوج تبلیغی است برای تماشای فیلم خروج در پارکینگ اتوموبیلرانی برج میلاد، آن هم "برای اولین بار در ایران".
از موضوع اخلاق در تبلیغات و مقالات سید مرتضی آوینی هم در اینباره بگذریم. فقط یک سوال آیا این طرح برای اولین بار در ایران اجرا میشود؟
این طرح در واقع همان "درایوین سینما" است که احتمالا در خاطرهی پدران ما موجود است و باید پرسید آیا با وجود ذکر تیتر برای اولین بار، قبل از اجرای طرح، تاریخچه، علل پدید آمدن و همچنین علل از رونق افتادن این سینماها بررسی گردیده؟
"درایوین سینما" اولین بار در سال ۱۹۳۳ در شهر نیوجرسی آمریکا توسط فردی به نام "هالینگزهد" ثبت اختراع شد. عنوان شده که او به خاطر ناراحت بودن مادرش روی صندلیهای سینما تصمیم به این اختراع گرفته. در ابتدا تعداد کمی از این سینماها مورد استقبال قرار گرفت و در آن فیلمهای دسته دوم و بیکیفیتتر یا حتی فیلمهایی که از زمان اکران آن گذشته بود نمایش داده میشدند.
علت استقبال دیگران نیز از این سینماها، صندلیهای ناراحت سینماهای قدیم و نزدیک بودن هر فرد به فرد کناری بود. دلیل دیگر خانوادگی نبودن سینماها و نبودن امکان بردن بچهها به سینماها بود. در واقع در این سینماها به راحتی میشد قدم زد و زمانی را با بچهها در سینما سر کرد و سود خوبی هم نصیب بوفه داران میشد. البته که ماشینهای رولز رویس راحت و پهن آمریکایی در این موضوع بیتاثیر نبود. اما در این سینماها خبری از کیفیت سینما وغرق شدن در فیلم نبود و ابتدا حتی صداها نیز به خوبی به ماشینها نمیرسید.
اما پس از جنگ جهانی دوم این سینماها به تعداد بیش از چهارهزارتا در دنیا رسیدند چیزی معادل سینماهای تعطیل شده به علت جنگ. دلایلی چون؛ قیمت ارزانتربلیطهای این سینماها، پول کمتری که بابت پخش فیلم میدادند و زمینهای ارزان و رها شدهی خارج از شهر نیز تاثیر به سزایی روی رونق این سینماها داشتند. اما در آمریکا که مستقیما درگیر جنگ نشده بود. این سینماها نمادی از فرهنگ آمریکایی شده بود یا به تعبیری دیگر همان "رویای آمریکایی". باپولهای حسابیای که از این جنگ به جیب زده بود کیفیت "سینماهای اتوموبیلرو" را بالا بردند و برای هر ماشین نیز از یک بلندگوی پرتابل استفاده میشد و البته به مرور از محفلی تفریحی به محلی برای جولان جوانهای خوشگذران تبدیل شده بود.
در دههی ۱۹۸۰ به تدریج زمینها گران شد. صندلیهای سینما به صندلیهای پهنتر و بادسته تبدیل شدند و با توجه به کیفیت این سینماها و مشکلاتی از قبیل باران و برف دیگر استفاده از این سینماها به صرفه نبود.
در سال ۱۳۳۹ اولین "درایوین سینما" در ایران در تپههای تهرانپارس افتتاح شد. بعد از آن نیز دومین سینمای اتوموبیلرو در جادهی ونک توسط فردی به نام حکاکیان در سال ۱۳۴۸ تاسیس شد که الان به پاساژ آیینهی ونک تبدیل شده است. برخی منابع علت تاسیس دومین درایوین سینما را استقبال از اولین آن میدانند؛ که این سینما در زمینی ۱۴ هزار هکتاری و با هزینه بین ۹۰ میلیون تا ۱۲۰ میلیون در آن سال با طرفیت ۲۳۶ ماشین ساخته شده است. این سینما همچنین کافه تریا و رستوران مجللی که با ماشینهای تزیینی و مبلهای گرانقیمت آراسته شده بود، داشت که صدای پخش فیلم در درون رستوران نیز برای هر میز پخش میشد. همینطور هر ماشین وسایل گرمایشی در زمستان و سیستم پخش صدای مخصوص خود را داشت.
برخی علت استقبال از این سینماها در ایران را نبود تهویهی مناسب در تابستان در سینماها میدانند؛ که پس از این موجب ایجاد سینماهای روباز تابستانی در پشتبام سینماها و خیابانها شد؛ و به مرور زمان عدم استقبال از سینما درایوینها در ایران باعث جمع شدن آن شد.
اما سوال مهم این است که چه کسانی در آن برهه در ایران ماشین و قابلیت استفاده از این سینماها را داشتند؟ بنظر میرسد این سوال هنوز هم با نسبت کمتری قابل پرسش باشد. در این روزهایی که به واسطهی بیماری کرونا، سینماها تعطیل شده در وهلهی اول بهکارگیری دوبارهی این ایده شاید ایدهی طلایی بنظر برسد، اما پیشینه از رونق افتادگی این سینماها از سویی، نبودن ماشینهای هماندازه در شهرها و از همه مهمتر نداشتن شرایط یکسان از موارد قابل تامل در برخورد با این نوع سینما است، درواقع دلایل رونق گرفتن درایوین سینماها در آمریکا، در فرهنگ ایرانی و شرایط کنونی وجود ندارد.
از طرفی دیگر شرایط امروز کرونا نیز تدبیری ویژه میطلبد. برویم سراغ هیئتهای درایوین. بنظر میرسد علاوه برملاحظات پیشین، درمورد مراسمات روضه و هیئتها ملاحظات دقیقتری نیز وجود دارد. مراسم روضه و هیئت همیشه از قابل دسترسترین اتفاقات روزمرهی ما ایرانیان بودهاند. همیشه در هرخانهای و در هر کوی و برزنی هرکسی میتوانست از این مراسمات بهرهای ببرد. خواه پولدار باشد یا بیپول، ماشین داشته باشد یا پیاده در خیابانها و کوچهها جابجا شود؛ اهل روستا باشد یا شهری کوچک یا کلانشهری، چون تهران. حتی در سالهای اخیر اگر مراسماتی، شکل مجللی میگرفتند یا مخصوص عدهی خاصی میشدند؛ مورد نقد قرار میگرفتند.
حال که در این روزهای کرونا بیشتر از هر زمان دیگری، اخلاق همدلی ایرانیان و ساختار مدیریتی بسیجی و جهادی پس از انقلاب، به چشم آمده و دوباره از ساختارهای بزرگ مدیریت کلان به ساختارهای کوچک محلی، مساجد محلها، هیئتهای خانگی برای مدیریت بحرانها، تولید ماسک و کمک به مستضعفین و رزمایش مساوات رو آوردهایم. رو آوردن به چنین هیئتی درون ماشینهایی که همدیگر را نمیشناسیم چقدر به ساختار مطلوب جامعهی اسلامی و فرهنگ قدیمی ایرانی نزدیک است؟
از طرفی دیگر کلمهی رویایی سینمای جامعهی اسلامی همواره در سالهای پس از انقلاب مورد بحث و بررسی بوده است. در وضعیت عادی که طبق آمار، در سال ۹۶ فقط ۱۹ درصد مردم به سینما میروند، آیا وقت آن نرسیده که به ساختاری متفاوت برای سینماها بیندیشیم؛ تا سینماها را به محلهها، خانهها، مساجد و هیئاتمان بیاوریم؟
به جای اینکه در این شرایط خاص همهی مردم، دست به ایدهای ببریم که فقط بخشی از مردم شهر تهران که ماشین دارند، آن هم در این شرایط اقتصادی با بلیطی چهلهزار تومانی فیلم سازمان خود را بفروشیم؟ درست بعد از روزهایی که برای همین فیلم رپورتاژ خبری فداکارانهای رفته شد که فیلم را بدون اکران، روانهی شبکههای نمایش خانگی با بلیطی دوازدههزارتومانی کردهاند. درحالیکه در شبکه نمایش خانگی نه از رقابت فروش فیلمهای روی پرده خبری هست و نه از قیمت پخش و سالن سینما.
اتفاقا بنظر میرسد فیلم خروج برد خود را در فروش فیلمش بر فیلمهای دیگر و در موقعیت دیگر کردهاست.
البته در این سالها، حرکتهای خوبی توسط مجموعههای مختلف به سمت بهرهمندی اکثریت مردم کشور از سینما صورت گرفته است، و در همین دوران کرونا نیز در اعیاد شعبان شاهد حرکتهایی، چون گروه سرود در محلات بودیم. اما از مجموعههایی، چون اوج و ماوا که این روزها ایدهی این درایوین سینماها را دادهاند انتظار بیشتری برای حرکت به این سمت میرود.
البته که زمان لازم است تا نتیجهی این اتفاق را ببینیم، اما امید است که این ایده در نظر مدیران این مجموعهها فقط برای رپورتاژ و فروش فیلمی خاص یا زمان محدودی نباشد که پس از آن مطابق تجربههای پیشین از رونق بیفتد؛ و این مجموعهها برای افقهای بلندتر و بهرهمندی و حال خوب اکثریت جامعه به خصوص در این روزها تدابیری داشته باشند.
فاطمه صادقی مقدم-دانشجو کارشناسی معماری دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: اوج سینما ماشین کرونا مدیریت کرونا برای اولین بار در ایران سینما ها درایوین سینما روز ها مجموعه ها ماشین ها ایده ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۵۲۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقاومت مرموز دربرابرسینمای مقاومت
فرض کنید فیلمسازی تصمیم به ساخت فیلمی با موضوع محور مقاومت یا همین عملیات «وعده صادق» گرفته باشد که این سوژه طبیعتا برای کشور ما دارای اهمیت استراتژیک است. برای تولید یک فیلم سینمایی درخور با موضوع جبهه مقاومت، قطعا پیشفرضها و ملاحظات بسیاری نیاز است. در این مسیر باید مراقب بود تا پرداخت ضعیف نسبت به سوژه موجب از دست رفتن آن و تبدیل اثر به ضد خود نشود. حالا که بحث داغ این روزها در ایران و بهتر است بگوییم صدر اخبار دنیا، موضوع جنگ رژیمصهیونیستی با فلسطین و مقاومت جبهههای مردمی با جریانات صهیونیستی است و ایران به عنوان یکی از اصلیترین بازیگران این صحنه، اگر قرار است در عرصه سینما حرفی برای گفتن داشته باشد، همانطور که کشورهای دیگر در میدان نظامی شاهد بازی متفاوتی از ایران هستند، در عرصه تولیدات فرهنگی مرتبط با محور مقاومت انتظارات از سینمای ایران متفاوت است و طبیعتا آنچه با محوریت مقاومت و تولید سینمای ایران عرضه میشود، باید اثری قابل دفاع باشد. برای بررسی وجوه مختلف تولید فیلمهای سینمایی با موضوع مقاومت، با سه سینماگر، امیرعباس ربیعی، جواد اردکانی و داریوش یاری گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.«وعده صادق» جلوهای از اقتدار ایران
امیرعباس ربیعی، کارگردان و فیلمنامهنویس، در مورد پرداختن به بزنگاههای تاریخی مهم در تاریخ مقاومت مانند عملیات وعده صادق در تولیدات سینمایی به «جامجم» گفت: در جبهه مردمی اتفاقات عمیق و حماسههای بسیاری در حال رقم خوردن است و هنرمندان باید با حرکتهای مردمی و ارزشهایی که به آن باور داریم، همراه شوند. هم اکنون جلوهای از اقتدار و عزتی که ایران به آن دست یافته را در عملیات وعده صادق مشاهده کردیم. گروههای خرد و کلان مقاومت، اتفاقات عظیمی را رقم میزنند که از چشم ما پنهان مانده و شاید ماهنرمندان برای نمایش این لحظات درخشان کاهلی کردهایم.کارگردان فیلم سینمایی «ضد» تصریح کرد: سالهاست مقاومت در غزه و به کلی درفلسطین حماسههای ماندگاری رارقم زده و حماس،جهاد اسلامی،جبهه مردمی عراق و سوریه و حتی مستضعفین یمن نیز اتفاقات عظیمی رادربرابرابرقدرتها شکل دادهاند؛ابرقدرتهایی که سراپا مسلح به قدرت نظامی شدهاند و جبهه مردمی با قدرت ایمان و باور به خدای متعال و اعتماد به نفس، شگفتیآفرین شدهاند تا جایی که ما شاهد خروج آمریکا از منطقه وسرگردانی صهیونیسم هستیم ودراین شرایط، ما هنرمندان کمکاری کردهایم.وی اضافه کرد: آنچه مهم است، وجود انگیزه و کنشگری اجتماعی است تا ما هنرمندان خود را ارتقا دهیم. چرا ما هنرمندان نباید نسبت به این دغدغهها که توجه جهان را به خود جلب کرده، واکنش داشته باشیم؟! امروز لازم است پدیدههای جهان را واقعبینانهتر بررسی کنیم. گاهی اوقات هنرمندان باید از لایههای ذهنی خارج شوند و واقعیتها را دوباره بررسی کنند تا مسئولیت خودمان نسبت به این حقایق را بازشناسی کنیم.
سینماگران، باید جهان را لانگشاتببینند
این کارگردان ضمن بیان اینکه هرگاه به این مرحله از آگاهی برسیم، دغدغههای ایجادشده ناشی از آگاهی، به خلق اثر در هنرمند منجر میشود، بیان کرد: در سینما و بهکلی هنرهای گوناگون، هر اثری که تولیدمیشود،برگرفته ازدغدغههای هنرمند است. امروز لازم است سینماگران، جهان را لانگشات ببینند و کنشهای اجتماعی را مهمتر از کنشهای فردی بدانیم و نفع عمومی را بر نفع شخصی غالب کنیم.ربیعی در مورد جهانیشدن موضوع فلسطین و استفاده ازشرایط پیشآمده برای تولید آثاری که بُرد جهانی داشته باشد و بتواند حقیقت محور مقاومت را مطرح کند، توضیح داد: دغدغههای ما وقتی کماهمیت باشد، خودمان را درگیر مخاطبهای خاصی میکنیم که در کنشهای جهانی نقش موثری ندارند؛ مثلا فیلم میسازیم تا قشری محدود را جذب کنیم، در حالی که با این رویه، مخاطبانی وسیعتر که همان ملتها هستند و در دنیا کنشگری فعال دارند را فراموش میکنیم.
برای «وعده صادق» انگیزهدارم
ربیعی ادامه داد: زمانی که مادربزرگها برای ما قصه میگفتند، این ذات قصه بود که ما را در خودش غرق میکرد؛ البته جذابیت بیان مادربزرگ هم بیتاثیر نبود اما اولویت با این بود که قصه جالب باشد تا به ارزش آنچه گفته میشود، پی ببریم و بهخوبی بیان شده باشد. برای تولید فیلمهایی با هدف بیان اهداف محور مقاومت نیز اصل ماجرا سوژه است که نباید در نگاه جشنوارهای به این فیلمها گم شود تا بتوانیم به کمک فیلم، مخاطب را به سوژه نزدیک کنیم.این کارگردان در پایان در پاسخ به این سؤال که آیا تمایلی به ساخت فیلم سینمایی با موضوع عملیات وعده صادق یا بهطور کلی محور مقاومت دارد، گفت: بله. قطعا خیلی دوست دارم چنین فیلمی بسازم و واقعا برای این کار انگیزه زیادی دارم و امیدوارم توفیقش ایجاد شود تا با ابزار سینما، از جبهه مقاومت حمایت کنیم و روایت درستی به جهان ارائهدهیم.
اهمیت پرداخت سینما به موضوع مقاومت
جواد اردکانی، کارگردان سینما در پاسخ به سؤالی در مورد بیان مفاهیم مرتبط با مقاومت در سینمای ایران به جامجم گفت: در اینکه سینما باید به موضوع مقاومت بپردازد، تردیدی نیست ولی اینکه سینماگر ایرانی چگونه باید به طرح سوژه مقاومت در فیلمهای خود بپردازد، جای بحث دارد.اردکانی تصریح کرد: ما و مدیران فرهنگی باید توجه داشته باشیم که با نگاه به آینده و دهههای بعد و پیشبینی شرایط منطقه اثری را تولید کنیم که به پیشبرد اهداف محور مقاومت در میدان کمک کند. لازمه رسیدن به چنین آثاری، برقراری ارتباط عمیق بین هنرمندان و افرادی است که درخصوص مقاومت کار میدانی و کارشناسی انجام میدهند. هنرمندان باید اطلاعات بهروز و چشمانداز درستی نسبت به حقایق مقاومت در برابر اسرائیل داشته باشند.این فیلمساز با اشاره به روشنگری مسائل در سینما بهعنوان رسانه روز، بیان کرد: در فضای جنگ روانی و آمادهسازی منطقه برای برداشتن گامهای بعدی، لازم است آمادگی داشته باشیم. رهبر انقلاب در فرمایشات خود فرمودهاند که ممکن است منطقه در آینده صرفا به عملیات نظامی نیاز نداشته باشد؛ چهبسا با تغییر مناسبات اقتصادی در منطقه اسرائیل دچار مشکل جدی شود و در این آیندهنگری سینماگر میتواند قدمی بردارد و همین مسأله را به اثری سینمایی تبدیل کند و به ملتها نمایش دهند تا با ارائه راهکار، قدمی عملی برای نزدیک شدن به لحظه شکست قطعی دشمن و پیروزی نهایی برداریم.
ساختارهای بیمار، مانع هنرمندان انقلابی
کارگردان «به کبودی یاس» عنوان کرد: من فکر میکنم مهمترین مانع در مسیر هنر انقلابی در کشور ما ساختارهای بیماری است که حتی مدیران با انگیزه ما را هم اسیر خود کرده است. درسینما و تلویزیون تاکنون چند حرکت مؤثر برای تولید آثاری با هدف تاثیرگذاری و نمایش در کشورهای منطقه انجام دادهایم؟ عدم وجود این دست آثار نشان میدهد که مدیران فقط میخواهند آنتن پر کنند یا فقط دنبال چیدمان جشنواره فیلم فجر هستند و فرصت نمیکنند به مخاطب منطقهای و هدفمند فکر کنند. یک زمانی جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران آورده داشت و حالا فقط بودجهها را میبلعد.وی خاطرنشان کرد: با احترام به آن مدیرانی که بهدرستی در جایگاه مدیریت فرهنگی نشستهاند، تعدادی از مدیرانی که در امور فرهنگی روی کار هستند، مدیر نیستند و شایستگی جایگاهی که در آن قرار گرفتهاند را ندارند و بیشتر افرادی سیاسی، باندی و جناحی هستند که پستی مدیریتی را اشغال کردهاند. این رویه موجب میشود که ظرفیتهای هنرمندان ما معطل باقی بماند. وی با بیان اینکه بخش خصوصی به سمت موضوعاتی مانند دغدغههای مربوط به محور مقاومت نمیرود و در بخش دولتی هم شاهد مشکلاتی که توضیح دادم هستیم، ادامه داد: در این بین مدیران ما باید به این نکته توجه کنند که معادلات امروز تغییر کرده و حالا موضوع فلسطین مسأله بسیاری از مردم دنیا شده است. اگر در همین شرایط بتوانیم آثار سینمایی جذاب با موضوع فلسطین تولید کنیم و در ضدیت با اسرائیل بهدرستی در سینما پیش برویم، مخاطب جهانی خواهیم داشت و حتی اگر مخاطب این تولیدات نتواند در سینما به تماشای آثار بپردازند، امروزه این امکان برای همه فراهم شدهاست که از طریق ماهوارهها و سکوهای نمایش گوناگون به تماشای فیلمهای سینمایی بنشینند.
گرامر مقاومت را به مدیران سینمایی بیاموزیم
داریوش یاری، فیلمنامهنویس و کارگردان نیز درباره راهکارهای رسیدن به سینمای مقاومت موفق و باکیفیت گفت: آیا همین حالا مدیران سینمایی ما میدانند که دقیقا مقاومت میخواهد به کجا برسد؟! میدانند ما قراراست درمسیر مقاومت به امت واحده برسیم که توقع داشته باشیم تجلی این آگاهی نسبت به مقاومت را در سینما و سینماگران ببینیم؟! بعید است که به چنین فهمی رسیده باشند. در حقیقت کارفرمایان سینماگران، باید آنها را فرابخوانند و شرایطی را فراهم کنند که سینماگران با پژوهشیهایی که از سمت حوزه و دانشگاه صورتگرفته، با افرادی که درلبنان زیست کرده،درخصوص مقاومت کار تحقیقی داشتهاند و...وارد مباحثه شوند. درواقع باید اخبار و ایدههای دست اول در مورد مقاومت و غزه را به سینماگران برسانند.در ادامه یاری در پاسخ به این سؤال که اگر روزی به تولیداتی در زمینه مقاومت رسیدیم، آیا این ظرفیت راداریم که در راستای اهداف مقاومت در برابر سینمای هالیوود حرفی برای گفتن داشته باشیم؟ گفت: وقتی در جامعه دغدغه مقاومت وجود ندارد، راه زیادی تا رسیدن به چنین شرایطی داریم. همین حالا دغدغه اول مردم جامعه ما چیست؟ مباحث معیشتی وتماشای کمدیهای غیرقابل دفاعی که حداقل ساعت اندکی،مشکلات را فراموش کنند. در این شرایط چطور میتوانیم فیلمی بسازیم که برای مردم این جامعه از مقاومت صحبت کند و توقع داشته باشیم چنین فیلمی دغدغه مردم ایران هم باشد؟
وی ادامه داد: وقتی فیلم سینمایی«بازمانده» ساخته مرحوم سیفا...داد رامیبینیم،این فیلمساز خیلی روشن به ظلم اسرائیل و تسخیر خانه و زمین مردم فلسطین اشاره میکند و با زبانی ساده و روشن بحث را برای بیننده به نمایش میگذارد. سوالات زیادی برای مخاطب وجود دارد که اصلا چرا اسرائیل دست به چنین کارهایی میزند و قصه چه بوده؟ همچنان هم شرایط مثل قبل است و حالا باید ببینیم اولویت با بیان کدام وجه از ماجراست؟
یاری بیان کرد: زمانی که شناخت کافی ازدغدغه محورمقاومت به دست آمد،مدیران سینمایی میتوانند فضا را باز کنند و سینماگران هم دراین فضا،مهمترین دغدغه خوددرخصوص فلسطین راپیدامیکندتاتصمیم بگیرنددر فیلمهای خود آن را به تصویر بکشند.اینگونه است که جمعی دغدغهمنددست به کار میشوند و میتوان امیدوار بود که فیلمی با مخاطب جهانی تولید شود.
این کارگردان تاکید کرد: ما اول باید گرامر و الفبای مقاومت را به مدیران سینمایی بیاموزیم و اختلافهای ابتدایی در زمینه چرایی اهمیت داشتن و ماهیت مقاومت بین افرادی که در سطوح بالاتر مدیریتی قرار دارند را حل کنیم، سپس از فیلمسازان توقع داشته باشیم که کار تولید کنند.وی گفت: هماکنون افراد باسوادی داریم که گاهی به میدان میآیند و فیلمهایی با محوریت فلسطین و اسرائیل میسازند که به هر حال قابل تامل است؛ مانند «بازمانده» ساخته سیفا...داد، یا «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخطادی و...این آثار، نمایش فهم و درک فیلمسازازمقوله است ودرک شخصی کارگردان از موضوع را نشان میدهد.همانطور که در سینمای اجتماعی نیز اصغر فرهادی با فهم خود از مسائل جامعه، آثاری تولید میکند یا شهرام اسدی درک خود از کربلا را با«روز واقعه»به آن شکل نشان میدهد. بنابراین برای تولید آثار در زمینه مقاومت باید بینشهای استراتژیک داشته باشیم وبا بینشهای باز،دست به تولید فیلم بزنیم.