آسپریا: شیرر با پاشیدن کپسول آتش نشانی در چشمانم، بابت همه شوخی هایم انتقام گرفت
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۰۳۶۷۱
فاستینو آسپریا می گوید به دلیل شوخی هایش، حتی در آستانه خروج از پارما قرار گرفته بود.
طرفداری- فاستینو آسپریا ستاره کلمبیایی سابق باشگاه های پارما و نیوکاسل، خاطراتش را از حضور در این دو باشگاه مرور کرده است. آسپریا که بین فصول 1992 تا 1996 و سپس در فصل 1998/99 عضو پارما بود در لایو اینستاگرامی با فابیو کاناوارو هم تیمی سابقش گفت:
ما یک مشت دیوانه بودیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک حادثه کنار استخری دیگر برای فاستینو آسپریا در فصل 1998/99 و زیر نظر آلبرتو مالسانی افتاد.
پریدن در استخر ممنوع شد و مالسانی در حال جستجو در تک تک اتاق ها بود تا متوجه شود چه کسی این کار را انجام داده است، اما من به تک تک اتاق ها رفتم و اثری از آب در همه اتاق ها به جای گذاشتم، بنابراین سرنخ کافی برای پیدا کردن من وجود نداشت و از این موضوع فرار کردم. روزی مالسانی به من گفت باید تغییر کنم و بی نظمی را کنار بگذارم. من مجبور بودم یا ساکت شوم یا در غیر اینصورت او، مرا می فروخت. دو روز ساکت بودم و روز سوم به حالت عادی برگشتم.
وی افزود:
روزی درحالی نشسته بودم که روبرتو موسی در سمت راستم قرار داشت و هرنان کرسپو سباستین ورون در سمت چپم حضور داشتند. تکه ای گوشت برداشتم و مقداری سس تند روی آن ریختم و به موسی گفتم که آن را به کرسپو پیشنهاد دهد. او گول خورد و تصور کرد چیزی شبیه به آلو است، سپس آن را خورد و در نهایت به من توهین و بی احترامی کرد.
فابیو کاناوارو طی صحبت هایش فاش کرد که آسپریا با خوردن تکه ای کاغذ، پاسخ جریمه ای که توسط کاپیتان لورنتزو مینوتی شده بود را داده است. آسپریا در این خصوص می گوید:
ما در اردوی تمرینی پشت درهای بسته بودیم و هم تیمی هایم به من گفتند: "بیا اینجا که 5، 6 دختر اینجا هستند." ما تا حدود ساعت 5 صبح با آن ها سرگرم بودیم.
حتی جورجو پدرانسکی رییس پارما نیز از شوخی های آسپریا در امان نبود.
یک بار در تمرینات شرط بندی کردم که می توانم با توپ به سمت او شلیک کنم. او تلفن در دست داشت و سپس گوشی از دستش افتاد.
با این حال بدترین شوخی که آسپریا تجربه کرده با آلن شیرر در نیوکاسل بوده است.
ما قبل از بازی با آرسنال در لندن بودیم و من قبل از بازی با دوست دخترم تلفنی حرف می زدم. من صدای خراشیده شدن در را شنیدم، سپس یک ضربه به در وارد شد. به دوست دخترم گفتم یک لحظه صبر کن، از چشمی در بیرون را نگاه کردم و شیرر کپسول آتش نشانی را به سمت چشم من پاشید. چیزی نمی توانستم ببینم و در داخل اتاق می دویدم. صبح روز بعد، چند ساعت قبل از شروع بازی، چشمم متورم شده بود و هیچ چیزی نمی توانستم ببینم.
منبع: طرفداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۰۳۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلبریتیها و سندروم فتوشاپ سازی
طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهرههای سرشناس در کنارش ایستاده است.
به گزارش عصر ایران؛ یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی (که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد، اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید میکند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود، اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمیگیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.