آیه ۳۰ سوره فرقان خیلی ترسآور است!
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۷۵۴۲۵
عباسعلی کامرانیان گفت: آیه ۳۰ سوره فرقان خیلی قابل تأمل و ترس است! زیرا ما انتظار داریم که در روز قیامت پیامبر اسلام(ص) شفاعت ما را بکند نه اینکه آن حضرت از ما شکایت کند!
به گزارش مشرق، خوانندگان روزنامه کیهان، عباسعلی کامرانیان مهابادی را با جملههای «تپش قلم» که حدود ۹۲ هزار جمله است و ۱۹سال پیدرپی در ستون تپش قلم روزنامهها و مجلات گوناگون کشور به زبانهای: فارسی، انگلیسی و عربی چاپ و منتشر میشد میشناسند، اما جالب است که بدانید این نویسنده، علاوه بر نوشتن جملههای کوتاه و نغز تپش قلم، سه کتاب شعر و بیش از ۵۰۰ مقاله متعدد نیز در نشریات کشور دارد؛ همچنین در بخش علوم قرآنی چندین عنوان کتاب و پژوهش قرآنی نوشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و بهار قرآن با ایشان گفتوگویی کردهایم که ماحصل آن را با هم از نظر میگذرانیم:
* آقای کامرانیان! سلام! هماکنون در حال نوشتن چه کتابی هستید؟
- علیکمالسلام، کتابی قرآنی به نام «گزارشهایی از تاریخ بشر به روایت قرآن».
* شما پژوهشهای قرآنی را از کی شروع کردید؟
- بهصورت غیررسمی و غیرحرفهای از دوران دبیرستان وقتی به آیهای میرسیدم که بنظرم از بقیه آیات برایم قابل نظرتر بود، روی آن تأمل و تحقیق بیشتر میکردم و چون هرچه بیشتر دقت و تفکر میکردم، نکات بدیع، شگرف و چشم نواز بهتر و بیشتری مییافتم این نوع استفاده از آیات کلامالله مجید برایم حلاوت خاصی داشت.
اما بهصورت حرفهای، شروع زمان پژوهش قرآنی من، از حدود ۱۸ سال پیش شروع شد که منجر به نوشتن کتابهای قرآنی گردید.
* چه جالب! یعنی از همان آغاز آشناییتان با قرآن کریم، به روخوانی، روان خوانی، مفاهیم، ختم قرآن به روش معمول و. ..بسنده نکردید و دنبال فهم دقیقتر، بهتر و عمیقتری از آیات الهی بودید؟
- چرا، روخوانی درست، روانخوانی مطلوب و فهم درست مفاهیم، مقدمات فهم دقیقتر آیات و تفسیر آنها است، اما به اینها به همان اندازهای که باید وقت سپرد و دل داد، توجه کردم و مقصد و مقصود خودم که تفسیر آیات بود را فدای ماندن اضافی در آنها- به روش معمول برای کسب ثواب بیشتر و نه فهم دقیقتر و بهرهبرداری بیشتر و بهتر برای بهسازی زندگی خود و دیگران- نکردم.
* روزی چند ساعت از وقت خودتان را برای پژوهشهای قرآنی اختصاص میدهید؟
- بهطور متوسط بین ۱۲ تا ۱۴ ساعت، زیرا تمام وقت کاری مرا همین پژوهشهای قرآنی پر میکند.
* با توجه به اینکه بازنشسته هستید، از این مقدار کار سنگین فکری که هر روز انجام میدهید، خسته نمیشوید؟!
- من عاشق این کار هستم! هیچ عاشقی از بودن با معشوقه خویش خسته نمیشود! من در تمام لحظاتی که به کار بررسی آیات الهی و تفاسیر گوناگون و احادیث و روایات سر و کار دارم، حضور رحمت و برکت الهی را با تمام وجود حس میکنم و غرق در حلاوت انس با او میشوم، این لحظات، بهترین لحظههای عمر من است، بنابراین خستگی برایم معنایی ندارد.
چرا شما این قدر جذب پژوهش در قرآن و نوشتن این تعداد کتاب در حوزه علوم قرآنی شدید؟
- بهنظرم برای یک نویسنده کاری مهمتر از این کار نیست که وارد روضه رضوان قرآن کریم شود و در حد استطاعت خویش سعی و تلاش کند که با تحقیق و پژوهش و انتشار آن، بر غنای علوم قرآنی مخاطبان خویش بیفزاید و با توفیق الهی، هر روز بیشتر از روز پیش، رهروان راه راستی و درستی را بیشتر سازد! اجازه میدهید نکتهای را از زبان مفسر تفسیر نور در اینباره برایتان بگویم!
* بفرمایید!
- مفسر تفسیر نور ذیل آیه ۳۰ سوره فرقان از قول تعدادی از بزرگان نوشته است:
ملا صدرا(ره) در مقدّمه تفسیر سوره واقعه نوشته است: بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسی هستم، ولی همین که کمی بصیرتم باز شد، خودم را از علوم واقعی خالی دیدم. در آخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد وآل محمّد (علیهمالسلام) بروم. یقین کردم که کارم بیاساس بوده است، زیرا در طول عمرم به جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبّر در قرآن کردم، درِ خانه وحی را کوبیدم، درها باز شد و پردهها کنار رفت و دیدم فرشتگان به من میگویند:
سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِینَ.
(مقدمه تفسیر سوره واقعه)
همچنین: فیض کاشانی در رساله الانصاف نوشته است: کتابها و رسالهها نوشتم، تحقیقاتی کردم، ولی در هیچ یک از علوم دوایی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم، بر خودترسیدم و به سوی خدا فرار و انابه کردم تا خداوند مرا از طریق تعمّق در قرآن و حدیث هدایت کرد.
* کدام آیه قرآن حکیم بیشتر ازسایر آیات فکر شما را به خودش جلب کرده است؟
- آیه ۳۰ سوره فرقان که میفرماید:
وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً
در آن روز(روز قیامت) رسول (با شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض میکند: بارالها (تو آگاهی که) امّت من این قرآن را بهطور کلّی متروک و رها کردند!
این آیه، خیلی قابل تأمل وترس است! زیرا ما انتظار داریم که در روز قیامت پیامبر اسلام(ص) شفاعت ما را بکند نه اینکه آن حضرت از ما شکایت کند! شکایت نکرده و شفاعت نکرده گرفتاریم، چه رسد که آن حضرت هم به شاکیان ما اضافه شود!
* شنیدهایم که بخشی از کتابهایتان را با هزینه خودتان با هماهنگی کمیته امداد امامخمینی به ایتام کشور اهدا کردهاید؟
- بله، تا کنون ۱۱۰ هزار جلد از کتابهای قرآنی بنده توسط کمیته امداد امام بهصورت رایگان به خانوادههای ایتام ۱۳ استان از استانهای کشور اهدا شده است.
* چقدر جالب! کاش سایر نویسندگان هم از این نوع کارها انجام دهند.
- امیدوارم.
* این موضوعات کثیر چگونه استخراج میشوند؟ آن هم بهطوری که تکراری نباشند، در آیات قرآن کریم درباره آنها سخن به میان آمده باشد و...
- حقیقت این است که در آغاز کار، برای خودم هم قابل پیشبینی نبود که میتوانم در این مسیر اینقدر به پیش بروم، ولی به قول مولوی: با کریمان کارها دشوار نیست! بعداً به من ثابت شد که اگر کسی با نیت خالص و تلاش هدفدار در راه رضای الهی تلاش کند، درهای به ظاهر بسته به روی او باز میشود! فقط میتوانم بگویم: لطف لطیف و مهر شریف الهی یار و یاور من است!
در آخر آیه ۲۸۲ بقره که بزرگترین آیه قرآن هم هست، خداوند فرموده اند:
...وَ اتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللهُ وَ اللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
...و از(نافرمانی از دستورات) خدا بپرهیزید و خداوند (راه درست زندگی را) به شما تعلیم میدهد و خداوند به هر چیزی داناست.
* در کتابهایتان از آثار کدام مفسران استفاده میکنید؟
- من در هر کتاب بهطور متوسط از تفسیر سی نفر از مفسران و در کلیه کتابها، مجموعاً از تفسیر حدود چهل مفسر استفاده میکنم، مفسران شیعه و سنی، مفسرانی که از اواخر قرن پنجم هجری تاکنون تفسیر قرآن نوشتهاند مانند: تفاسیر: المیزان، اطیبالبیان، تبیان، پرتوی از قرآن، فرقان، مجمعالبیان، نمونه، نور، تسنیم، راهنما، روضالجنان و روحالجنان، کبیر، سورآبادی، طبری، منهجالصادقین، آسان، روشن، نورالثقلین، و...
* بنظر شما در بین این تفاسیر کدام جالبتر است؟
- اولاً: بنظر من تا کنون هیچ مفسر درباره آیات قرآن حکیم، حرف آخر را نزده است و همچنان مفسران گوناگون باید به تناسب علم و اخلاص خود، لایههای این کتاب بیهمتا را باز کنند و حقایق این «کتاب آفرینش» را برای مردم بازگو نمایند.
ثانیاً: هر گلی یک بویی دارد و مجموعه این تفاسیر گلستان معطر قرآن حکیم را تشکیل دادهاند.
ثالثاً: تفاسیر از نظر نوع نگرش به آیات با هم تفاوت دارند، مثلاً تفاسیر: جامع، نورالثقلین و روان جاوید بیشتر روایی است، تفسیر المیزان آیه به آیه است، تفسیر نور، دارای نکات به روز است، تفسیر نمونه روان و دقیق است، تفسیر راهنما الگویی جدید از تفسیر را ارائه داده است، تفاسیر مجمعالبیان و عاملی نظرات گوناگون سایر مفسرین را مطرح کردهاند و... هر تفسیری، راز و رمز و حلاوت و شیرینی خاص خود را دارد و دارای نکات بدیع و جالبی است که سایر تفاسیر ندارند، اما من بیشتر از تفاسیر: المیزان، نمونه، نور، مجمعالبیان، کبیر، راهنما، تسنیم و هدایت بهره بردهام.
* شنیدهایم که کتابی با موضوع پیامهای کوتاه قرآنی دارید در اینباره هم توضیح میدهید؟
- بله، کتاب پیامهای کوتاه قرآنی، از هر آیه قرآن کریم یک پیام کوتاه گرفته است و البته این پیامها تکراری نیستند و در کل، تمام آیات قرآن کریم در این کتاب به شکل پیام کوتاه آمده است.
* بنظر شما، چگونه میتوان آیات قرآن مجید را در زندگی شخصی و مناسبات اجتماعی مردم جاری و ساری نمود؟
- ببینید، آیات قرآن حکیم، کلام خداوند سبحان و خداوند سایر کلامها هستند! این آیات «مترهای معنوی» هستند که انسان باید آنها را روی شخصیت خویش بگذارد تا بتواند خودشناسی خوب و مطابق با واقع از خویش و دیگران داشته باشد. مادامیکه ما رفتارهای شخصی و مناسبات اجتماعی خویش را با این مترهای معنوی اندازهگیری نکنیم، یقیناً نمیتوانیم فهم درستی از «حیات طیبه» داشته باشیم. و هنگامیکه خودمان نتوانیم بهره لازم را از روضه رضوان الهی ببریم چگونه میتوانیم دیگران را هدایت کنیم؟!
بر این اساس گویندگان، نویسندگان، وعاظ، مفسرین، مربیان و تمام کسانی که در حوزه علوم قرآنی و هدایت مردم کار میکنند نخست باید رفتارهای شخصی خود را بر آیات قرآن و احادیث چهارده معصوم عرضه کنند و از آنها عیبیابی کرده و به بهینهسازی آنها بپردازند تا بهتراز یک انسان قرآنی مبارک برسند و سپس اقدام بهترویج قرآن نمایند.
* بهنظر شما کتابهای قرآنی باید چه ویژگیهایی داشته باشند، و آیا کتابهای شما این خصوصیات را دارند؟
- کتابهای بنده دارای این خصوصیات هستند:
۱- هر موضوعی که انتخاب میشود تمام یا اکثریت مطلق آیات قرآن که مربوط به آن موضوع میشود در این کتابها باشد.۲- برای هر آیه بعد از توضیحات خودم، نظر دو نفر از مفسرین قرآن حکیم هم آورده شود تا به غنای محتوی افزوده گردد.۳- به تناسب موضوع مطرح شده از احادیث مربوطه و شعرهای شعرای حکیم و نیز حکایتهای آموزنده و ضربالمثلهای شیرین هم استفاده شود.۴- نگارش کتابها، نگارش روزنامهای و قابل درک و فهم و استفاده برای همگان باشد. ۵- از حاشیهپردازیهای غیرضروری، توضیحات تخصصی خاص و شرح و بیان طویل مطالب هم بشدت پرهیز میکنم.
* پژوهش قرآنی، چه تأثیری بر زندگی شخصی و منش اجتماعی پژوهشگران این حوزه دارد؟
این تأثیر، بستگی به نیت، میزان اخلاص، عمق باورها و نیز گستره اعمال صالح هر یک از پژوهشگران دارد و نمیتوان برای همگان یکسان نظر داد! اما به طور یقین میتوان گفت که وقتی روزانه و بهطور متوالی انسان در معرض انوار قدسی قرآن حکیم قرار بگیرد از کوثر زلال معرفت ناب آن سیراب شود، آثار آن در اندیشه، سخنان و رفتارهای فردی و مناسبات اجتماعی او بروز و ظهور مییابد.
* بهعنوان فردی که بیش از ۴۰ سال است که در حوزه قرآن کریم فعالیت مستمر و تحقیقی داشتهاید، تناسب رفتارهای فردی و اجتماعی ما با آیات قرآن کریم را چگونه ارزیابی میکنید؟
- حقیقت این است که تمام فعالیتهای قرآنی، از روخوانی و روانخوانی و تجوید و حفظ وترتیل و تلاوت و مفاهیم گرفته تا حتی تفسیر، همه مقدمه است برای اینکه فرهنگ قرآن کریم در رفتارهای شخصی و مناسبات اجتماعی ما جاری شود. و نشانه موفقیت ما هم این است که ما هر روز به فضایلی نظیر: تواضع و فروتنی، راستگویی، حلال خوری، معنویتگرایی، اعتماد اجتماعی، رفاه و توسعه زندگی مادی و معنوی، آرامش روحی- روانی، انصاف و دیگر خواهی و... نزدیک شده و از رذایلی نظیر: تکبر، دروغ، حیله و نیرنگ، اختلاس، کم فروشی و گرانفروشی، و حرامخواری، تبعیض، خود بهتر پنداری، و رانتخواری، حرص و کینه و حسادت و... دور شویم.
اگر چنینیم، خوشا بر احوالمان و الا فلا!
* آیا با مقایسه فرهنگ قرآن با رفتارهای فردی و مناسبات اجتماعی جامعه، تضادی مشاهده میکنید؟
- متأسفانه، بله! تمام عیوبی که شما در جامعه میبینید از کم فروشی و گرانفروشی، تبعیض، حراخواری، نزولخواری، کمکاری، غیبت و تهمت، دروغ، ریا، قسم دروغ، وعدههای پوچ، فرافکنی، فقر، فساد، سوءمدیریت، اختلاس، سقط جنین، چکهای برگشتی، پروندههای زمینخواری، بیکاری، فاصله فقیر و غنی و...همه و همه نشانههای این واقعیت هستند که ما از فرهنگ قرآن در عرصه رفتارهای فردی و مناسبات اجتماعی فاصله زیادی داریم.
* وضعیت نشر کتابهای قرآنی را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟
- من ارتباط دقیق و چندانی با وضعیت نشر ندارم، زیرا ۱۲ ناشر کارهای مرا چاپ و منتشر میکنند و من هم بابت کارهایم از آنها حق نشر نمیگیرم و... اما از سخنانی که گاهی از زبان ناشران کتابهایم میشنوم گویا خیلی حال نشر ناگوار است! زیرا گرانی عجیب و معنادار کاغذ و مواد چاپ، و در نتیجه گرانی کتاب و عدم نظارت دقیق توسط ارگانهای ناظر بر قیمت کتاب، حال نشر را نامساعد کرده است. کرونا هم که آمد، دیگر گل بود به سبزه هم آراسته شد! و چوب آخر را بر این غزال نیمه جان کوبید! و اینها یقیناً بر میزان مطالعه مردم تأثیر نامناسب بر جا میگذارد. بنظرم مسئولین امر به جای وعده وعید و سخنرانی و آمار و... باید در اینباره فکر جدی و کار عملی کنند.
* با توجه به تألیفات بسیار شما، نهادی یا سازمانی از شما حمایت کرده است؟
- آنطور که منصفانه باشد، خیر! کسی یا کسانی که در گوشهای سر در جیب تفکر و اندیشه خود بردهاند و بدون بودجه دولتی، فارغ از سر و صدا و تبلیغات آماردهیهای آنچنانی، غریبانه به کار خود و تولید علوم قرانی مشغولند کاری ندارد! وزارت خانهها و سازمانهای مربوطه دنبال ارائه آمار و بیان کارهای تبلیغی خود هستند. بنده هم از کسی و ارگانی توقعی ندارم با یاری خداوند سبحان و حمایتهای همهجانبه حضرت اقدس او، بیشتر این راه را آمدهام و بقیهاش را هم با لطف لطیف و مهر شریف او طی خواهم کرد.
* پرفروشترین کتابهای شما کدام کتابها بوده است؟
- کتابهای: جن، شیطان، مهارتهای زندگی و پیامهای کوتاه قرآن از جمله کتابهای پرفروش بودهاند که بعضی از آنها حدود هفت یا هشت بار تجدید چاپ شدهاند.
* چه آرزویی دارید؟
- تنها آرزویم این است که خداوند سبحان به من توفیق دهد که بتوانم هزار و یک کتاب درباره موضوعات قرآنی بنویسم و سپس این مجموعه را تبدیل به فرهنگنامه موضوعی قرآن حکیم با هزار و یک موضوع قرآنی، و در ۱۱۰ جلد به نام نامیامیرالمومنین علی(ع) نمایم که در حال تهیه مقدمات آن هستم.
* برای یک نویسنده کاری مهمتر از این کار نیست که وارد روضه رضوان قرآن کریم شود و در حد استطاعت خویش سعی و تلاش کند که با تحقیق و پژوهش و انتشار آن، بر غنای علوم قرآنی مخاطبان خویش بیفزاید.
منبع: کیهانمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا ماهواره نور اخبار بورس قرآن کریم کتاب نویسنده مناسبات اجتماعی رفتارهای فردی کتاب های قرآنی علوم قرآنی قرآن حکیم قرآن کریم آیات قرآن کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۷۵۴۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرچشمه عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی یکی است
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی گرجیان؛ استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) شامگاه 3 اردیبهشت ماه در نشست علمی «عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی؛ عینیت یا غیریت؟» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی و با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند برگزار شد با بیان اینکه در این نشست درصدد بررسی این موضوع هستیم که آیا عرفان ماخوذ از آموزههای وحیانی و نه دستساز بشری با اخلاق قرآنی، عینیت دارد یا غیریت، گفت: علامه طباطبایی اصرار دارد بگوید آنچه را پیامبر(ص) آورده است توحید احدی است ولی آنچه سایر انبیاء در بین مردم رواج دادند توحید واحدی است و اخلاق قرآنی، اخلاق متکی بر توحید احدی است و عرفان وحیانی اسلامی هم رسیدن به مقام فنا و توحید احدی است لذا از منظر وی، عرفان وحیانی با اخلاق قرآنی همسو است. بنابراین عرفان وحیانی علم اعلی است و اخلاق علم، متوسط ولی چون اخلاق به قرآن متصل شده است باید گفت عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی عینیت دارند.
گرجیان تصریح کرد: موضوع عرفان وحیانی، رسیدن به مقام فنا و وصول الی الله بدون حجاب است؛ قرآن کریم فرموده است: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا. لذا عمده تلاش انبیا بر این محور است که انسانها را به مقام وصول، حضور و فنا برسانند. چون قرآن قصد دارد انسان را به جایی که امکان وصول به عالم وجودی بالا دارد برساند عرفان و اخلاق قرآنی عینیت دارند گرچه عرفان وحیانی ادبیات مخصوص خود را دارد که در اخلاق وجود ندارد و روش عرفان اسلامی هم بر پایه شهود است گرچه علم عرفان، حصولی است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه روش عرفان سلوکی، متکی به شهود است ولی علم عرفان نظری شبیه فلسفه، حصولی است و در عین حال قرآن علم وحیانی است و بالاترین مرتبه کشف و شهود را دارد، اظهار کرد: عرفان و اخلاق وحیانی از جهت هدف بسیار به هم نزدیک هستند کما اینکه در روش و موضوع هم اینگونه بودند؛ البته اگر اخلاق متصل به قرآن نبود چه بسا اخلاق را علم متوسط و مادون علم عرفان میدانستیم.
گرجیان اضافه کرد: نبی اعظم(ص) به عنوان قرآن مجسم فرموده است: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، یعنی هدف پیامبر(ص) پیادهکردن اخلاق مجسم به وسیله آموزههای وحیانی است و عرفان هم قصد دارد انسان را از وابستگی ناشایست جدا کند و او را به بایستههای لازم برساند. عرفا معتقدند که عرفان اسلامی از غیر آیات و روایات گرفته نشده است و هر چه هست از قرآن و روایات است بنابراین اینطور نیست که به انحراف برود ولی کسانی که عرفان خود را بر پایه قرآن و اهل بیت(ع) بنا نکردند دچار انحراف شدند.
عینیت قرآن و انسان کامل
این پژوهشگر با بیان اینکه قرآن کریم هدف بعثت را رساندن مردم به کلمه توحید ذکر کرده است، گفت: انسان کامل و قرآن کریم دو نسخه از یک حقیقت هستند لذا اگر پیامبر را به شکل کتاب دربیاورند قرآن خواهد شد و اگر قرآن را به شکل انسان درآورند پیامبر(ص) خواهد شد. در اخلاق قرآنی هم مراد، دستگیری پیامبر(ص) از مردم و رساندن آنان به غایت سلوک عرفانی و مقام احدیت وصفیه است. البته در این مرتبه بین عرفا اختلاف است؛ برخی متوجه مقام ذات ربوبی نشدهاند و فکر کردهاند همان احدیت وصفیه است در حالی که قرآن فرموده است: لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ. خدا شما را از خویشتن برحذر میدارد یعنی تفکر در ذات خدا ممکن نیست و محال است انسان بتواند به مقام ذات دست یابد ولی میتوان به قدر تشنگی چشید.
گرجیان با بیان اینکه غایت، رسیدن به «لا اله الا الله تفلحوا» است و اخلاق قرآنی هم هدفگیری به این جهت است، افزود: از منظر علامه حسنزاده آملی در این صورت قرآن از عرفان و این دو از برهان جدایی ندارند البته باید دانست که همانطور که امام سجاد(ع) در مناجات العارفین فرموده است: و لم تجعل للخلق طریقا...؛ هیچ راهی برای خلق برای رسیدن به معرفت الهی نیست مگر اینکه انسان اظهار عجز از معرفت کند. نهایت درجهای که انسان میتواند به آن برسد این است که بداند نمیتواند و نمیداند که به مقام ذات برسد؛ ما عرفناک حق معرفتک.
راه پیمودن کمال
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه تخلق به اخلاق الهی اینگونه است که انسان از آنچه غیر است رهیده شود و انانیت خود را رها کند، ادامه داد: با رهاشدن از انانیت به جایی برسد که؛ هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست/ ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست/ ما ز فلک بودهایم یار ملک بودهایم/ باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست/ خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم/ زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست. اگر کسی عرفان وحیانی و اخلاق متخذ از قرآن را با همدیگر جمع کند مسیر سلوک نزدیکتر خواهد شد و انسان به جایگاه شایستهای که باید برسد خواهد رسید.
وی ادامه داد: باز به تعبیر علامه طباطبایی، در ذیل آیه شریفه «ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ» او ثابت است که ثبوتش با بطلان آمیخته نیست و اگر انسان در اخلاق و عرفان به اینجا برسد به مقام عرفان حنیف خواهد رسید و اینکه «قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» که همان توحید ابراهیمی است؛ یعنی ما با همه وجود و هستی رو به تو کردهام. وقتی امام حسین(ع) بر شمشیرش تکیه کردند و فرمایشاتی داشتند، حضرت علی اکبر(ع) پرسید پدرجان آیا ما بر حق هستیم؟ امام(ع) فرمودند: بله. لذا امام هرچه را داشت در مسیر سلوک الی الله فدا کرد.
وی با بیان اینکه آبشخور عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی یک چیز است و موضوع و روش و غایت هم یکسان است لذا جداکردن این دو از یکدیگر درست نیست، افزود: قرآن کریم در آیه 12 سوره یس آورده است: وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ؛ انسان کامل در درجهای است که هر آنچه خوبان همه دارند او یکجا دارد به تعبیر دیگر انسان کامل که در راس آن نبی اعظم(ص) به عنوان قطب عالم و جام جهاننما است، جامجهان نما نفس اوست، نفس انسان کامل است که میتواند تجلی همه عالم آفرینش باشد. به تعبیر ابن سینا، بر همه عالم اطلاع دارند. انسان کامل، مهدی، خضر و هادی و ... است و بر همه عالم اشراف دارد؛ این تعابیر را محیالدین عربی ذکر کرده است و البته متخذ از آیات قرآن است: وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.
گرجیان با بیان اینکه کسانی که جایگاه انسان کامل را درک نکردند در وقت انتخاب او به مقام خلیفةاللهی معترض شدند، گفت: به خدا معترض شدند که؛ نحن نسبح بحمدک و نقدس لک؛ در حالی که خدا فرمود: انی اعلم ما لا تعلمون. پیامبر(ص) وقتی در معراج به عالم بالا راه یافت به جبرئیل فرمود تو هم بیا بالا ولی او فرمود اگر بند انگشتی جلوتر بیایم و نزدیک شوم پر من خواهد سوخت.
وی با اشاره به مبانی انسانشناسی اخلاق قرآنی و تفاوت آن با اخلاق ارسطویی، گفت: اخلاق ارسطویی در نهایت قصد دارد انسانی بسازد که متعادل باشد یعنی قوای غضبیه و شهویه او با قوای رحمانی او در تعادل باشد ولی در اخلاق قرآنی، وصول الیالله مطرح است که در اخلاق معمول چنین چیزی اصلا وجود ندارد. البته راهکار تخلق به اخلاق الهی برای انسان کامل، حب به ذات الهی است یعنی حب ذات خود را رها کند تا به حب ذات ربوبی برسد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه اگر لطف خداوند شامل حال فرشتگان نشده بود آنها مانند ابلیس رجیم و رانده از درگاه ربوبی بودند، اضافه کرد: وجود اقدس ربوبی میخواهد قواره کاملی از اسماء و صفات خود را به تجلی بنشاند و این جز با خلقت انسان کامل ممکن نیست البته نه انسانی که فقط صورت انسانی دارند و قلب آنان، قلب حیوانی و شیطانی است. چهره خیلیها چهره آدمی است ولی قلبشان حیوانی و شیطانی است؛ امام سجاد(ع) در ایام حج با تصرف الهی نشان دادند خیلی از افرادی که دور بیتالله میگردند دارای چهره انسانی ولی قلب و باطنی حیوانی هستند.
اخلاق و عرفان وحیانی لازمه خلافت الهی
وی افزود: انسان قابلیت دارد تا به قاب قوسین برسد ولی فقط کسی چون پیامبر(ص) توفیق رسیدن به این مرتبه را دارد. انسانی که سلوک و عرفان وحیانی دارد و اخلاق قرآنی را هم در خود جمع کرده است از سوی خداوند به عنوان خلیفه خودش انتخاب میشود. در حدیث قرب نوافل هم دارد که انسان به جایی میرسد که من گوش و چشم و دست و زبان او میشوم. البته پیامبر(ص) یک جنبه ظاهری هم دارد و آنقدر خلق نیکو داشته است که قرآن کریم از آن تمجید کرد و فرمود: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ. مردم وقتی پیامبر(ص) را میدیدند چون شبیه خودشان بودند و میخوردند و در بازار راه میرفتند ایشان را شبیه خود میدانستند ولی قرآن فرمود: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَیٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ. لذا افراد عادی مردم مرتبه ایشان را نفهمیدند و گفتند: وَقَالُوا مَالِ هَٰذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ ۙ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا.
گرجیان بیان کرد: تعبیر یُوحَیٰ إِلَیَّ؛ تعبیر عجیبی است؛ به پیامبری که به اخلاق و عرفان قرآنی متصل است وحی میشود یا چطور عیسی(ع) به بنی اسرائیل فرمود من رسول خداوند هستم و تصدیق ماسبق میکنم و هم به آمدن پیامبری به نام احمد بشارت میدهم که در زمین به او محمد و در آسمان احمد گویند. علی(ع) فرمود نخستین چیزی که خدا آفرید نور محمد بود و از نور او 20 دریا از جنس نور آفرید و خدا به او فرمود شفیع روز محشر تویی و از او 124 هزار نبی متشعشع شد و همه بر دور خانه خود با نور محمد(ص) طواف کردند. امام رضا(ع) براساس روایت کافی شریف، فرمودند که امام دردانه و یگانه روزگار خود است و همانطور که خدا لیس کمثله شئ است، انسان کامل هم اینطور است.