"سلطه سرمایه بر میراث سینمایی سیفالله داد" به روایت علیرضا داودنژاد
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۸۰۰۴۰
علیرضا داودنژاد در نوشتاری تحت عنوان «سیفالله داد، شورای صنفی و سینمای آینده» به حواشی این روزهای شورای صنفی نمایش واکنش نشان داد.
این کارگردان سینما در این نوشتار که در اختیار ایسنا گذاشت، نوشت: «سیفالله داد با فراگیری نظری و عملی سینما و کسب مهارت در نویسندگی، کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین به دانایی سینمایی دست پیدا کرد و با تهیه، تولید، پخش و اکران فیلم از چم و خم سینما در ایران سر در آورد و با ورود به فعالیت صنفی و حضور فعال در نشستهای اصناف و مشارکت در نگارش، تدوین و تکمیل مقررات و اساسنامه ها-ضمن آشنایی نزدیک با احاد اعضا صنوف -به درکی عمیق از ضعفها و قوت های منظومه تهیه، تولید، توزیع و نمایش فیلم نائل شد و با ورود به منصب دولتی دورانی به یاد ماندنی از مشارکت دولت و صنوف سینمایی را در تاریخ فرهنگوهنر ایران به یادگار گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جلسات چهل پنجاه نفرهای که او با حضور صاحب نظران ،اعضا فعال صنوف و سینماگران کار آزموده برگزار می کرد و مهمترین مباحث مبتلا به سینما را با آنها به مشورت و بحث آزاد میگذاشت، فراموش شدنی نیست.
او نهایتا بعد از غور ، تفحص و بررسیهای جامع نظری و عملی در سینما به این نتیجه یقین پیدا کرد که آنچه سینمای ملی را در ایران تهدید می کند و به حفظ، رونق و اعتلا آن صدمه میزند نزول از جایگاه اخلاقی، فرهنگی و ابتلا آن به سیاست زدگی و امر بری برای سرمایه است.
او ضمن تشویق سینمایی که با احترام به مخاطب در صدد سرگرم کردن او بر میآید و حمایت از سینمایی که مسولانه به اسیبهای اجتماعی میپردازد از سینمای مصلحانه سخن می گفت و سینماگران را از مجیزگویی قدرت و بردهگی پول پرهیز می داد و وظیفه دولت را پشتیبانی از تولید داخلی در عین حمایت از مصرف کننده می دانست.
رونق تهیه، تولید، توزیع و نمایش فیلم در دوران او و همکاری های همه جانبه مسولان و اصناف سینمایی برای انجام خدمات حرفه ای و رفاهی به سینما و سینماگران ، بخشی مهم از تاریخ سینمای ایران است که ابعاد آن همچون ابعاد شخصیت و خدمات خود سیف اله داد ناشناخته مانده است.
او که هنر سینما را آزموده و شناخته بود و از ضرورت راه بردی آن برای استقلال و پیشرفت کشور خبر داشت از منزلت نیروی انسانی خوش قریحه و متخصص و خلاق دفاع میکرد و ضمن تقویت پژوهش و اموزش سینما به گرایشات انحصارطلب برای تسلط بر سینما و بهره کشی از امکانات و نیروی انسانی ان میدان نمیداد؛ و البته نیز از همین رو بود که دشمنان ذی نفوذی را علیه خود بسیج کرد و بالاخره نتوانست دوران چهار ساله مدیریت موفق خود را به انتها برساند و با به جا گذاشتن خاطرات و یادگارها و میراثی ارزشمند از خدمات صنفی و حرفه ای با سینما خداحافظی کرد.
از جمله یادگارهایی که از دوران مدیریت صنفی و دولتی او برای تقویت و ارتقا بخش خصوصی در سینمای ایران به جا ماند ، سر و سامان بخشی به نحوه اکران و نمایش فیلم بود که به دلیل کمبود ظرفیت های نمایشی و افزایش کمی و کیفی تولید هنگامه اکران را با رقابتی سخت و گهگاه کشمکشهایی به دور از اصول و اداب صنفی و حرفه ای مواجه می کرد.
مراقبت از هنر سینما و مواظبت از آثاری که با تمایل و اتکا به ارزشهای زیبایی شناختی سینما تولید می شدند و در رقابت با اثار سخیف تجاری یا فیلمهای تبلیغاتی از دستیابی به اکران مناسب باز می ماندند، اقتضا می کرد تا چیده مان اعضا شورای صنفی به گونه ای باشد که چرخه اکران علاوه بر تامین سود مالی برای تجارت در سینما و ایجاد فرصت برای فیلمهای تبلیغاتی به هنر سینما نیز بی توجه نماند.
اختصاص یک صندلی در شورای صنفی برای فیلمسازان در کنار پخش کنندگان و صاحبان فیلم و سالن از جمله ابتکاراتی بود که سیف اله داد به کاربست و نیر تفویض ریاست این شورا به نماینده کانون کارگردانان بعدها به عنوان سنتی موجه ادامه پیدا کرد و موجب دلگرمی برای هنرمندان سینما مخصوصا کارگردان هایی شد که شخصا به تهیه فیلمهای خود اقدام می کردند -و اینک سالهاست در انجمن تهیه کننده کارگردان ها گرد هم آمده اند - و بخش اعظمی از تولیدات موفق هنری و تجاری سینمای ایران به همت آنها رقم میخورد.
جریان تهیه کنندگی کردن کارگردانها که ارمغان انقلاب برای سینمای ایران بود و موجبات راه اندازی جریان تولید فیلم در بعد از انقلاب را فراهم اورد و به فعال شدن دوباره بازار سینما، احیا و اعتلا ان انجامید و پرچم ایران را نیز در جشنوارههای جهانی بالا برد، جریانی بود که با سود آور شدن سینما و ورود تدریجی تجار و سیاسیون به این حرفه کم کم زیر سوال رفت و نجوا برای جدا کردن کارگردانی و تهیه کنندگی از یکدیگر آغازیدن گرفت و به موازات موفقیتهای هنری و تجاری تهیه کننده /کارگردانها در دستگاههای دولتی نیز طرفدارانی پیدا کرد.
در گذر سالیان و با فراموشی آرمانهای عدالتخواهانه انقلاب و جایگزینی آن با رقابتهای موذیانه برای ثروت اندوزی و ترویج تلقی از پول به عنوان تنها معیار ارزشها ، سینما نیز به عنوان فعالیتی فرهنگی زیر سوال رفت و با تبدیل تدریجی تهیه کنندگان به پخش کننده و سینمادار ، مرزبندی ها و تعاریف صنفی مخدوش شد و با پا گرفتن اقتصاد سیاسی و غلبه آن بر قلمرو فرهنگ ، تهیه کننده /کارگردانها نیز بیش از بیش تحت فشار قرار گرفتند.
برای تاجران سینما و همچنین نزد بخشی از مسولان دولتی تدریجا این باور ارتجاعی احیا شد و دوباره جان گرفت که اختیار انتخاب موضوع فیلم ، همچنین ترکیب عوامل سازنده و حتی نحوه اجرای اثر سینمایی باید از کارگردانها سلب شود و قریحه و تخصص و خلاقیت انها در مقام دستمزد بگیر می بایست دربست در اختیار صاحبان سرمایه و اربابان سیاست و سفارشات و مطالبات ان ها قرار بگیرد.
پس مقاومت کارگردانهایی که حاضر به تسلیم در برابر انحصار طلبیهای سیاسی و مالی نشدند و موفقیت آنها در تهیه و تولید و ارایه اثار برتر تجاری و هنری ، زمینه ساز اتخاذ روشهایی پیچیده تر برای شکست و تحقیر و انزاوا و سرکوب جریان تهیه کننده / کارگردانی شد که متقابلا انها را نیز نسل به نسل تا امروز به چاره اندیشی و مقاومت و تلاش برای پیروزی و ادامه حیات بر انگیخته است.
اگر تهیه فیلم روز به روز و به شکلی غیرمنطقی گران و گرانتر میشود، اگر فیلمسازی سخیف و سطحی روز به روز بیشتر قبح خود را از دست می دهد، اگر باز تولید کلیشه های متکی به ستاره سالاری روز به روز بیشتر میدان پیدا می کند، اگر بخش عمده ای از محصولات هرساله سینمای ایران به هیزمهایی بدل می شود که باید بسوزند و تنور اکران را برای نان پختن انحصارهای مالی و سیاسی گرم کنند ، اگر بازار نمایش خانهگی -حتی در شرایط مرگبار کرونا و ضرورت بیشتر در خانه ماندن مردم -تقویت و تبلیغ و امن نمیشود، اگر شورایعالی تهیه کنندگان که از اجتماع انجمنهای رسمی تهیه کنندگی شکل گرفته -و هیات مدیره ان تحت نظارت چهار شورای مرکزی مربوطه از هرگونه زد و بند و انحراف مراقبت می شود - انکار می شود و خلاصه اگر کانون کارگردانها را از ریاست شورای صنفی خلع می کنند و بالاخره سینما داران به حاکمیتی یکدست بر این شورا دست پیدا می کنند ؛ همه و همه ناشی از تلاشی اشکار و پنهان برای تسخیر تمام و کمال سینما توسط انحصارهای مالی و سیاسی و همچنین به قصد در هم شکستن مقاومت نیروی انسانی خوش قریحه و متخصص و خلاقی صورت می گیرد که در مقابل توهین و تحقیر و زور گویی و بهره کشی مقاومت میکنند و اینک نیز اطمینان دارند که عاقبت باشکستن انحصار نمایش در سالن و تامین امنیت برای بازار نمایش خانه گی ، سینمای ایران به سفارشات و سرمایه های مردمی دسترسی پیدا می کند و افقی تازه پیش روی جریان تولید و توزیع و نمایش فیلم در ایران باز خواهد شد و دیر یا زود سینمای مصلحانه ای که سیف اله داد از ان سخن می گفت جامه تحقق خواهد پوشید.
سینمایی که در تلاش برای سرگرم کردن مخاطبان احترام آنها را نادیده نمی گیرد و در نقد و اسیب شناسی اجتماعی از دلسوزی و محبت به همنوعان فرو گذار نمی کند. توسعه ناگزیر اینترنت ، خارج شدن ابزار تولید و توزیع و نمایش فیلم از چنگ انواع انحصار و دسترسی عمومی به فرا گیری و کار با این ابزار فرا رسیدن دورانی تازه را بشارت میدهد؛ دورانی که توزیع قدرت ، ترویج دانش ، توسعه دانایی سینمایی و نهایتا تولید کننده شدن مصرف کننده را همچون تقدیری تاریخی پیش روی ما قرار می دهد و امروزهی روز را برای هر یک از ما به فراخور ظرفیتها و استعدادهایمان به امکانی برای موضع گیری و انتخاب بدل می کند.»
لینک کوتاه: asriran.com/0033dGمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: سینمای ایران علیرضا داودنژاد توزیع و نمایش فیلم سینمای ایران کارگردان ها تهیه کننده شورای صنفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۸۰۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقاومت مرموز دربرابرسینمای مقاومت
فرض کنید فیلمسازی تصمیم به ساخت فیلمی با موضوع محور مقاومت یا همین عملیات «وعده صادق» گرفته باشد که این سوژه طبیعتا برای کشور ما دارای اهمیت استراتژیک است. برای تولید یک فیلم سینمایی درخور با موضوع جبهه مقاومت، قطعا پیشفرضها و ملاحظات بسیاری نیاز است. در این مسیر باید مراقب بود تا پرداخت ضعیف نسبت به سوژه موجب از دست رفتن آن و تبدیل اثر به ضد خود نشود. حالا که بحث داغ این روزها در ایران و بهتر است بگوییم صدر اخبار دنیا، موضوع جنگ رژیمصهیونیستی با فلسطین و مقاومت جبهههای مردمی با جریانات صهیونیستی است و ایران به عنوان یکی از اصلیترین بازیگران این صحنه، اگر قرار است در عرصه سینما حرفی برای گفتن داشته باشد، همانطور که کشورهای دیگر در میدان نظامی شاهد بازی متفاوتی از ایران هستند، در عرصه تولیدات فرهنگی مرتبط با محور مقاومت انتظارات از سینمای ایران متفاوت است و طبیعتا آنچه با محوریت مقاومت و تولید سینمای ایران عرضه میشود، باید اثری قابل دفاع باشد. برای بررسی وجوه مختلف تولید فیلمهای سینمایی با موضوع مقاومت، با سه سینماگر، امیرعباس ربیعی، جواد اردکانی و داریوش یاری گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.«وعده صادق» جلوهای از اقتدار ایران
امیرعباس ربیعی، کارگردان و فیلمنامهنویس، در مورد پرداختن به بزنگاههای تاریخی مهم در تاریخ مقاومت مانند عملیات وعده صادق در تولیدات سینمایی به «جامجم» گفت: در جبهه مردمی اتفاقات عمیق و حماسههای بسیاری در حال رقم خوردن است و هنرمندان باید با حرکتهای مردمی و ارزشهایی که به آن باور داریم، همراه شوند. هم اکنون جلوهای از اقتدار و عزتی که ایران به آن دست یافته را در عملیات وعده صادق مشاهده کردیم. گروههای خرد و کلان مقاومت، اتفاقات عظیمی را رقم میزنند که از چشم ما پنهان مانده و شاید ماهنرمندان برای نمایش این لحظات درخشان کاهلی کردهایم.کارگردان فیلم سینمایی «ضد» تصریح کرد: سالهاست مقاومت در غزه و به کلی درفلسطین حماسههای ماندگاری رارقم زده و حماس،جهاد اسلامی،جبهه مردمی عراق و سوریه و حتی مستضعفین یمن نیز اتفاقات عظیمی رادربرابرابرقدرتها شکل دادهاند؛ابرقدرتهایی که سراپا مسلح به قدرت نظامی شدهاند و جبهه مردمی با قدرت ایمان و باور به خدای متعال و اعتماد به نفس، شگفتیآفرین شدهاند تا جایی که ما شاهد خروج آمریکا از منطقه وسرگردانی صهیونیسم هستیم ودراین شرایط، ما هنرمندان کمکاری کردهایم.وی اضافه کرد: آنچه مهم است، وجود انگیزه و کنشگری اجتماعی است تا ما هنرمندان خود را ارتقا دهیم. چرا ما هنرمندان نباید نسبت به این دغدغهها که توجه جهان را به خود جلب کرده، واکنش داشته باشیم؟! امروز لازم است پدیدههای جهان را واقعبینانهتر بررسی کنیم. گاهی اوقات هنرمندان باید از لایههای ذهنی خارج شوند و واقعیتها را دوباره بررسی کنند تا مسئولیت خودمان نسبت به این حقایق را بازشناسی کنیم.
سینماگران، باید جهان را لانگشاتببینند
این کارگردان ضمن بیان اینکه هرگاه به این مرحله از آگاهی برسیم، دغدغههای ایجادشده ناشی از آگاهی، به خلق اثر در هنرمند منجر میشود، بیان کرد: در سینما و بهکلی هنرهای گوناگون، هر اثری که تولیدمیشود،برگرفته ازدغدغههای هنرمند است. امروز لازم است سینماگران، جهان را لانگشات ببینند و کنشهای اجتماعی را مهمتر از کنشهای فردی بدانیم و نفع عمومی را بر نفع شخصی غالب کنیم.ربیعی در مورد جهانیشدن موضوع فلسطین و استفاده ازشرایط پیشآمده برای تولید آثاری که بُرد جهانی داشته باشد و بتواند حقیقت محور مقاومت را مطرح کند، توضیح داد: دغدغههای ما وقتی کماهمیت باشد، خودمان را درگیر مخاطبهای خاصی میکنیم که در کنشهای جهانی نقش موثری ندارند؛ مثلا فیلم میسازیم تا قشری محدود را جذب کنیم، در حالی که با این رویه، مخاطبانی وسیعتر که همان ملتها هستند و در دنیا کنشگری فعال دارند را فراموش میکنیم.
برای «وعده صادق» انگیزهدارم
ربیعی ادامه داد: زمانی که مادربزرگها برای ما قصه میگفتند، این ذات قصه بود که ما را در خودش غرق میکرد؛ البته جذابیت بیان مادربزرگ هم بیتاثیر نبود اما اولویت با این بود که قصه جالب باشد تا به ارزش آنچه گفته میشود، پی ببریم و بهخوبی بیان شده باشد. برای تولید فیلمهایی با هدف بیان اهداف محور مقاومت نیز اصل ماجرا سوژه است که نباید در نگاه جشنوارهای به این فیلمها گم شود تا بتوانیم به کمک فیلم، مخاطب را به سوژه نزدیک کنیم.این کارگردان در پایان در پاسخ به این سؤال که آیا تمایلی به ساخت فیلم سینمایی با موضوع عملیات وعده صادق یا بهطور کلی محور مقاومت دارد، گفت: بله. قطعا خیلی دوست دارم چنین فیلمی بسازم و واقعا برای این کار انگیزه زیادی دارم و امیدوارم توفیقش ایجاد شود تا با ابزار سینما، از جبهه مقاومت حمایت کنیم و روایت درستی به جهان ارائهدهیم.
اهمیت پرداخت سینما به موضوع مقاومت
جواد اردکانی، کارگردان سینما در پاسخ به سؤالی در مورد بیان مفاهیم مرتبط با مقاومت در سینمای ایران به جامجم گفت: در اینکه سینما باید به موضوع مقاومت بپردازد، تردیدی نیست ولی اینکه سینماگر ایرانی چگونه باید به طرح سوژه مقاومت در فیلمهای خود بپردازد، جای بحث دارد.اردکانی تصریح کرد: ما و مدیران فرهنگی باید توجه داشته باشیم که با نگاه به آینده و دهههای بعد و پیشبینی شرایط منطقه اثری را تولید کنیم که به پیشبرد اهداف محور مقاومت در میدان کمک کند. لازمه رسیدن به چنین آثاری، برقراری ارتباط عمیق بین هنرمندان و افرادی است که درخصوص مقاومت کار میدانی و کارشناسی انجام میدهند. هنرمندان باید اطلاعات بهروز و چشمانداز درستی نسبت به حقایق مقاومت در برابر اسرائیل داشته باشند.این فیلمساز با اشاره به روشنگری مسائل در سینما بهعنوان رسانه روز، بیان کرد: در فضای جنگ روانی و آمادهسازی منطقه برای برداشتن گامهای بعدی، لازم است آمادگی داشته باشیم. رهبر انقلاب در فرمایشات خود فرمودهاند که ممکن است منطقه در آینده صرفا به عملیات نظامی نیاز نداشته باشد؛ چهبسا با تغییر مناسبات اقتصادی در منطقه اسرائیل دچار مشکل جدی شود و در این آیندهنگری سینماگر میتواند قدمی بردارد و همین مسأله را به اثری سینمایی تبدیل کند و به ملتها نمایش دهند تا با ارائه راهکار، قدمی عملی برای نزدیک شدن به لحظه شکست قطعی دشمن و پیروزی نهایی برداریم.
ساختارهای بیمار، مانع هنرمندان انقلابی
کارگردان «به کبودی یاس» عنوان کرد: من فکر میکنم مهمترین مانع در مسیر هنر انقلابی در کشور ما ساختارهای بیماری است که حتی مدیران با انگیزه ما را هم اسیر خود کرده است. درسینما و تلویزیون تاکنون چند حرکت مؤثر برای تولید آثاری با هدف تاثیرگذاری و نمایش در کشورهای منطقه انجام دادهایم؟ عدم وجود این دست آثار نشان میدهد که مدیران فقط میخواهند آنتن پر کنند یا فقط دنبال چیدمان جشنواره فیلم فجر هستند و فرصت نمیکنند به مخاطب منطقهای و هدفمند فکر کنند. یک زمانی جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران آورده داشت و حالا فقط بودجهها را میبلعد.وی خاطرنشان کرد: با احترام به آن مدیرانی که بهدرستی در جایگاه مدیریت فرهنگی نشستهاند، تعدادی از مدیرانی که در امور فرهنگی روی کار هستند، مدیر نیستند و شایستگی جایگاهی که در آن قرار گرفتهاند را ندارند و بیشتر افرادی سیاسی، باندی و جناحی هستند که پستی مدیریتی را اشغال کردهاند. این رویه موجب میشود که ظرفیتهای هنرمندان ما معطل باقی بماند. وی با بیان اینکه بخش خصوصی به سمت موضوعاتی مانند دغدغههای مربوط به محور مقاومت نمیرود و در بخش دولتی هم شاهد مشکلاتی که توضیح دادم هستیم، ادامه داد: در این بین مدیران ما باید به این نکته توجه کنند که معادلات امروز تغییر کرده و حالا موضوع فلسطین مسأله بسیاری از مردم دنیا شده است. اگر در همین شرایط بتوانیم آثار سینمایی جذاب با موضوع فلسطین تولید کنیم و در ضدیت با اسرائیل بهدرستی در سینما پیش برویم، مخاطب جهانی خواهیم داشت و حتی اگر مخاطب این تولیدات نتواند در سینما به تماشای آثار بپردازند، امروزه این امکان برای همه فراهم شدهاست که از طریق ماهوارهها و سکوهای نمایش گوناگون به تماشای فیلمهای سینمایی بنشینند.
گرامر مقاومت را به مدیران سینمایی بیاموزیم
داریوش یاری، فیلمنامهنویس و کارگردان نیز درباره راهکارهای رسیدن به سینمای مقاومت موفق و باکیفیت گفت: آیا همین حالا مدیران سینمایی ما میدانند که دقیقا مقاومت میخواهد به کجا برسد؟! میدانند ما قراراست درمسیر مقاومت به امت واحده برسیم که توقع داشته باشیم تجلی این آگاهی نسبت به مقاومت را در سینما و سینماگران ببینیم؟! بعید است که به چنین فهمی رسیده باشند. در حقیقت کارفرمایان سینماگران، باید آنها را فرابخوانند و شرایطی را فراهم کنند که سینماگران با پژوهشیهایی که از سمت حوزه و دانشگاه صورتگرفته، با افرادی که درلبنان زیست کرده،درخصوص مقاومت کار تحقیقی داشتهاند و...وارد مباحثه شوند. درواقع باید اخبار و ایدههای دست اول در مورد مقاومت و غزه را به سینماگران برسانند.در ادامه یاری در پاسخ به این سؤال که اگر روزی به تولیداتی در زمینه مقاومت رسیدیم، آیا این ظرفیت راداریم که در راستای اهداف مقاومت در برابر سینمای هالیوود حرفی برای گفتن داشته باشیم؟ گفت: وقتی در جامعه دغدغه مقاومت وجود ندارد، راه زیادی تا رسیدن به چنین شرایطی داریم. همین حالا دغدغه اول مردم جامعه ما چیست؟ مباحث معیشتی وتماشای کمدیهای غیرقابل دفاعی که حداقل ساعت اندکی،مشکلات را فراموش کنند. در این شرایط چطور میتوانیم فیلمی بسازیم که برای مردم این جامعه از مقاومت صحبت کند و توقع داشته باشیم چنین فیلمی دغدغه مردم ایران هم باشد؟
وی ادامه داد: وقتی فیلم سینمایی«بازمانده» ساخته مرحوم سیفا...داد رامیبینیم،این فیلمساز خیلی روشن به ظلم اسرائیل و تسخیر خانه و زمین مردم فلسطین اشاره میکند و با زبانی ساده و روشن بحث را برای بیننده به نمایش میگذارد. سوالات زیادی برای مخاطب وجود دارد که اصلا چرا اسرائیل دست به چنین کارهایی میزند و قصه چه بوده؟ همچنان هم شرایط مثل قبل است و حالا باید ببینیم اولویت با بیان کدام وجه از ماجراست؟
یاری بیان کرد: زمانی که شناخت کافی ازدغدغه محورمقاومت به دست آمد،مدیران سینمایی میتوانند فضا را باز کنند و سینماگران هم دراین فضا،مهمترین دغدغه خوددرخصوص فلسطین راپیدامیکندتاتصمیم بگیرنددر فیلمهای خود آن را به تصویر بکشند.اینگونه است که جمعی دغدغهمنددست به کار میشوند و میتوان امیدوار بود که فیلمی با مخاطب جهانی تولید شود.
این کارگردان تاکید کرد: ما اول باید گرامر و الفبای مقاومت را به مدیران سینمایی بیاموزیم و اختلافهای ابتدایی در زمینه چرایی اهمیت داشتن و ماهیت مقاومت بین افرادی که در سطوح بالاتر مدیریتی قرار دارند را حل کنیم، سپس از فیلمسازان توقع داشته باشیم که کار تولید کنند.وی گفت: هماکنون افراد باسوادی داریم که گاهی به میدان میآیند و فیلمهایی با محوریت فلسطین و اسرائیل میسازند که به هر حال قابل تامل است؛ مانند «بازمانده» ساخته سیفا...داد، یا «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخطادی و...این آثار، نمایش فهم و درک فیلمسازازمقوله است ودرک شخصی کارگردان از موضوع را نشان میدهد.همانطور که در سینمای اجتماعی نیز اصغر فرهادی با فهم خود از مسائل جامعه، آثاری تولید میکند یا شهرام اسدی درک خود از کربلا را با«روز واقعه»به آن شکل نشان میدهد. بنابراین برای تولید آثار در زمینه مقاومت باید بینشهای استراتژیک داشته باشیم وبا بینشهای باز،دست به تولید فیلم بزنیم.