جنجالِ جدید مهدی کوشکی و ریحانه پارسا؛ آیا این یک نمایش است؟!
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۱۰۰۳۴
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فرارو، قضیه از توئیت ریحانه پارسا آغاز شد. این بازیگر تلویزیون و سینما که بهتازگی با مهدی کوشکی نمایشنامهنویس و بازیگر سینما ازدواج کرده نوشت: «یا بنویس حق طلاق میدید به زنهاتون بعد اسم خودتون را هم گذاشتید، مرد؟ ایموجی هم نزار..»
این توئیت ابهام داشت، نیازمند به ویرایش بود و سوالات زیادی را در شبکههای اجتماعی به وجود آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در واقع از توئیت همسر خود دفاع کرده بود.
اظهارنظر تازه کوشکی موجی تازه علیه او به راه انداخت و فعالان مدنی در شبکههای اجتماعی با ریپورت استوری او، زمینه حذف ویدئو جنجالیاش از اینستاگرام را فراهم کردند. پس از این اتفاق کوشکی در پستی نوشت که استوریاش "بدون حق انتخاب" و یا "سوال" از او حذف شده است. او نوشت: "عدم آزادی بیان در اینستاگرام هم وجود دارد."
مهدی کوشکی و ریحانه پارسا چندی پیش اعلام کردند که ازدواج کردهاند. ازدواج این دو نیز در شبکههای اجتماعی به اندازه کافی خبرساز شد. اختلاف سنی این دو بازیگر سوژه شده بود.
این زوج پس از ازدواج مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفتند. آنها نیز با انتشار تصاویر بحثبرانگیز حساسیتها را نسبت به رفتارهای خود افزایش دادند.
واکنشها
ویدئو و توئیت مهدی کوشکی کافی بود که بحثی دامنهدار بر سر مواضع او و همسرش شکل بگیرد. منتقدان به مهدی کوشکی و ریحانه پارسا حمله کردند.
آنها معتقد بودند که این دو بازیگر حق زنان را که از آنها سلب شده است نادیده گرفتهاند. کاربران زیادی از این نوشتند که سخنان کوشکی "مردسالارانه" است.
واکنشها به سخنان کوشکی بسیار تند و تیز است. کاربری دراین باره نوشته است "مهدی کوشکی دوتا زن طلاق داده، سومیشم که گرفته همسن بچهشه؟! بعد استوری گذاشته حق طلاق نباید با زن باشه؛ زن باید با لباس سفید بره خونه شوهر با کفن سفید بیاد بیرون؟! یا نمیفهمه کفن چیه یا نمیفهمه حق یعنی چی یا کلا نمیفهمه؛ که آخری محتملتره؟!"
برخی دیگر معتقدند که این سخنان از مهدی کوشکی بعید است و احتمالا پشت پردهای برای رفتارهای اخیر او و همسرش وجود دارد.
کاربری نوشته است "به نظر من ماجرای توئیت ریحانه پارسا و استوری مهدی کوشکی یه بازی تبلیغاتیه! برای تئاتر، فیلم یا. اینجور حرفا با واکنش سریع مخاطب و وایرال شدنِ شدید همراهه و خب اگه حدسم درست باشه دقیقن به هدفشون رسیدن. حالا باید دید چقدر نظر من میتونه درست باشه؟ نظر شما چیه؟"
از این منظر باید گفت که فعالیتهای پارسا و کوشکی در اینستاگرام صرفا یک بازی است که مشخص نیست چه هدفی را دنبال میکند.
این نگاه بیشتر از سوی حسین کلهر مجری صداوسیما تقویت شد. او درباره رفتارهای مهدی کوشکی در اینستاگرام نوشته است: «احساسم میگه کاملا حسابشده داره یه تئاتر مستند تماموقت رو توی اینستا کارگردانی میکنه. شده جوکر که خودش و زندگیش رو وقف این کرده که به مخاطب عام بگه تو لیاقت هنر شریف رو نداری و باید با خاله زنک بازی جذبت کرد.»
این دیدگاه به شکل دیگری هم مطرح شده است عدهای میگویند مهدی کوشکی و ریحانه پارسا به دنبال دیده شدن، کسب شهرت و ثروتاند و این جنجالسازی در شبکههای اجتماعی را برای رسیدن به شهرت و ثروت برگزیدهاند.
کاربری نوشته است: "مهدی کوشکی تلاش بسیار کرد تا سلبریتی شود؛ اگر مردم خبر ندارند اهالی تئاتر و سینما از این مساله آگاهی کامل دارند، و این صحبتهای جدیدش بازتولید همان سیستمی است که او در آن تنفس میکند، نقش بازی میکند و پولدار و مشهور میشود."
اما موضوع دیگری که مورد بحث در شبکههای اجتماعی قرار گرفته، این است که آیا حذف پست مهدی کوشکی آنگونه که خود او میگوید اقدامی خلاف آزادی بیان بوده است؟ تعداد اندکی از کاربران از اقدام اینستاگرام انتقاد کردهاند و میگویند حذف پست کوشکی نقض آزادی بیان است. برخی دیگر هم میگویند این کار نهتنها هیچ فایدهای ندارد بلکه تبعات منفی دیگری را هم در پی خواهد داشت.
اما بسیاری هم هستند که دیدگاه دیگری دارند. کاربری در این باره نوشته است: "اینستاگرام با برداشتن پست مهدی کوشکی به او نشان داد که آزادی بیان به معنای تبلیغ دوران بردهداری نیست. این سلبریتیهای یکشبه تصور میکنند میتوانند هر مزخرفی که دوست داشتند را بگویند و هیچکس هم کاری به کارشان نداشته باشد."
در این بین عدهای هم میگویند نباید به کوشکی و ریحانه پارسا، اقدامات و سخنانشان بها داد. فردی نوشته است: "استوری مهدی کوشکی رو ریپورت میکنن و میگن درسته نظر شخصیش بوده باشه، ولی نباید پخش بشه. بعد همونا اونو پست و توییت میکنن! اگه خوبه چرا ریپورت کردی. اگه بده چرا پخش میکنی."
انتقادات به مهدی کوشکی ظاهرا فقط مختص شبکههای اجتماعی نیست و این بازیگر تئاتر و سینما در اینستاگرام از اینکه عدهای در کوچه و خیابان با نیش و کنایه آزار میدهند گلایه کرده است.
مهدی کوشکی و ریحانه پارسا در ادامه طیفی از سلبریتیهای فضای شبکههای اجتماعی هستند که در ماههای اخیر و پس از شیوع بیماری کرونا جنجالها فراوانی ایجاد کردهاند. این جنجالها ادامه هم دارد و اخیرا حسین تهی خواننده خارج نشین و محمدرضا گلزار بازیگر سینما با پستهای اینستاگرامی خود بحثبرانگیز شدهاند. باید گفت پس از شیوع کرونا و تعطیلی فعالیتهای فرهنگی در کشور سلبریتیها و هنرمندان در شبکههای مجازی فعال شدهاند و متاسفانه این فعالیتها در مواردی جنجالساز شده است.
کد خبر 513345منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: مهدی کوشکی و ریحانه پارسا شبکه های اجتماعی حق طلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۱۰۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرده جدیدی از شبکه نمایشهای خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت یک مدیر به اهالی هنر است و البته پرسشی جدی در حوزه اقتصاد صنعت نمایشهای خانگی و تعاملشان با هنرمندان و مخاطبین: آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سیدرضا میرجعفری، اظهارات یکی از مدیران پخش فیلم شبکه نمایش خانگی که در بخشی از آن به هزینههای تولید پروژه در یکی از مجموعهها اشاره میکند پشت پردههای جدیدی را در این صنعت را رو میکند که مورد توجه همه فعالین رسانه و فرهنگ قرار گرفتهاست.
این اظهارات واکنش گستردهای نیز در بین اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص هنرمندان داشتهاست چرا که این مدیر تابع بازار با مقایسه صنف هنرمندان با سایر صنوف آنها را بیاخلاق و غیرمتعهد نامیدهاست.
پرسشی که از این دست مدیران برای افکار عمومی مطرح میشود این است که همقطارانش قبل از ورود به این عرصه چقدر با منطق اقتصاد کار فرهنگی آشنا بودهاند؟ و در سال آغاز کار هم چشماندازی از آنچه امروز از آن گلایه میکنند داشتهاند؟
شبکه نمایش خانگی که امروز بر سر آن جنجال شده یکی از اولین پلتفرمهای پخش کننده محتواهای سرگرمی از جمله سریال از این دست بوده که در سال 92 یا 93 تأسیس شده و آن سالها نیز به شدت تورم در کشور رقم بالایی را نشان میدهد و از نحوه سرمایهگذاری کلان روی آن هیچگونه اسناد شفافی وجود ندارد و از همین رو معلوم نیست این بنگاههای اقتصادی زیان ده هستند یا بازدهی لازم را دارند؟ و خود این ماجرا باعث ابهامی بزرگ در افکار عمومی و اظهار نظرهای زیادی در این مورد شدهاست.
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت مدیر به اهالی هنر است که وقتی مصاحبه کننده از وی در مورد اظهاراتش میپرسد آیا از حمله خود به هنرمندان و بایکوت شبکه خانگی مورد بحث نمیترسی؟ پاسخ میدهد: «چنین نگرانیهایی ندارد چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری میکنند.» البته از این قبیل اظهارات از طرف مدیران اقتصادی در حوزههای دیگر هنر مانند موسیقی هم شنیدهبودیم و این ماجرا مسبوق به سابقه است که البته هیچگاه باعث موضع گیری عملی فعالین این عرصه نشد و آب هم از آب تکان نخورد.
طیف واکنشی هنرمندان اما به این ماجرا متفاوت است، برخی واکنشهای تندی به این ماجرا داشتند مثلا همایون اسعدیان در واکنشی تند اظهار داشته است: «قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز. «حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.» یا مازیار میری نیز در واکنشی صریح گفت:«تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پروژه داشتم رسما انصراف میدهم.» رضا کیانیان هم کار را به شکایت از این مدیر نمایش خانگی از طرف انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران کشاند که البته مشخص نیست این امر امکان پذیر است یا خیر؟ البته باید منتظر ماند و دید این کشمکش بین هنرمندان و اصحاب این حوزه با این مدیر شبکه نمایش خانگی و البته اظهارات این چنینی چه خواهد شد؟
اینکه واکنشها در این مورد تا کجا ادامه دار خواهد شد؟ موضوعیست که باید برایش صبر کرد اما در مقابل این طیف افرادی هستند که یا هنوز واکنشی نشان ندادند یا محافظه کارانهتر با مسئله برخورد کردهاند مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفتوگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیهکننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین نمایش خانگی است، با لحنی واکنش نشان داد که نهتنها بوی قطع همکاری نمیداد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است. عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.»
همه این فضا و آنچه امروز به عنوان یک مسئله رسانهای و دست به دست میشود ماجرایی پیچیده به اندازه گرههای کور یک ماجراست و حجم واکنشها نیز گویای همین است اما آنچه هنوز در فضای افکار عمومی مبهم خواهد ماند فضای غیر شفاف مالی، عدم تنظیمگری و رگولاتوری به مفهوم عام و این پرسش با پاسخهای مبهم است که چرا دخل و خرج این حوزه مشخص نیست؟ و آیا واقعا در حوزه فرهنگ پر آسیب حرف اول و آخر را پول میزند؟ یا موضوعات دیگری هم مطرح است؟
وقتی میتوان این موضوع را بهتر درک کرد که خود را با این پرسش مواجه کنیم چرا در همه این سالها اقتصاد صنعت سینمای ایران سوای از سرمایهگذاریهای دولتی و بعضا خصوصی سوداگرانه کوچکتر و به سهم شبکههای نمایش خانگی اضافه میشود چنانچه با فاصلهای کوتاه یا حتی همزمان با اکران فیلم روی پرده نقرهای به نوعی وادار به اکران آنلاین در این شبکهها میشوند؟
آیا زور همین هنرمندان به ستوه آمده طیف اول به مدیران ناآشنای فرهنگی که به قول خودشان حرف اول و آخر را پول میزند میرسد یا ماجرا با چند بیانیه و شکایت صوری خاتمه خواهد یافت؟