سالروز شهادت «محمد مهدی خادمالشریعه»
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۱۸۵۲۲
«قرار شناسایی بود. شهید به دنبال من آمد و گفت: با میرزایی باید برای شناسایی به داخل خاک عراق برویم. ما لباس عراقی پوشیده بودیم، شهید کمی عربی میدانست. در حین عکسبرداری و عملیات شناسایی، محمد مهدی مرا صدا زد، به طرفش رفتم. گفت: «مگر صدای اذان را نمیشنوی؟»
به گزارش ایسنا، محمدمهدی خادم الشریعه، در سال ۱۳۳۷ در شهرستان سرخس متولد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد صادق خادم الشریعه پدر او میگوید:« در روز سوم تولدش بیمار شد. از عوارض بیماریش عطش سیری ناپذیرش بود؛ هیچ چیز نمیتوانست تشنگی او را فرونشاند. من بادیدن بیقراری فرزندم، به یاد تشنگی شهدای کربلا افتادم و سخت گریستم؛ به فاصله کوتاهی پسرم شفا یافت و از آن رنج جانکاه نجات پیدا کرد. اغلب اوقات را به بازی با هم سالانش مشغول بود. جنگ بازی را خیلی دوست داشت. بیشتر اوقات با سلاحهای ساختگی چوبی، به جنگ و گریز با دوستانش می پرداخت. »
محمد مهدی علاقه فراوانی به درس داشت و از هفت سالگی، به دبستان ملی جعفری(دبستان صابری فعلی) رفت. در این زمان او علاوه برخواندن درس، به ساختن وسایل چوبی نیز می پرداخت. اسب سواری، پرورش و نگهداری جوجه، مرغ و ماهی از جمله علایق دوران کودکی مهدی بود.
پس از پایان تحصیلات ابتدایی، به دبیرستان ملی علوی - واقع در خیابان آبکوه مشهد - رفت؛ اما در سال آخر تحصیل، این مدرسه به دلیل فعالیتهای سیاسی توسط رژیم شاه تعطیل شد و شهید آخرین سال دوره متوسطه را در دبیرستان ابوسعید به تحصیل پرداخت.
او به کارهای فنی علاقه زیادی داشت. آزمایشگاه کوچکی درست کرده بود که روی مواد شیمیایی آزمایشهای مختلفی انجام میداد. در این دوران، ورزشهای شنا، فوتبال و اسب سواری از ورزشهای مورد علاقه او بود. در دبیرستان از نظر تحصیلی در سطح متوسط بود.
در دوران قبل از انقلاب، تحول فکری و اعتقادی وی شروع شد و گرایشهای مذهبی قوی پیدا کرد. محمدمهدی در تظاهرات، پیشاپیش صفوف حرکت میکرد و فیلم و عکس تهیه می کرد. در جلسات درس دکتر شریعتی در دانشگاه و آیتالله خامنهای در مسجد کرامت شرکت داشت.
یکی از دوستان شهید از این دوران خاطره ای را بیان میکند: «در اوایل سال ۱۳۵۶، برای استماع سخنرانی شهید کامیاب به مسجد کرامت رفته بودم. بعد از اتمام جلسه و در حال خروج از مسجد، محمدمهدی از من پرسید: «آیا حاضری پیام ها و تصاویر امام(ره) را بین نوجوانان پخش کنی؟» گفتم: «بله. عمر انسانها دست خدا است، من از چیزی نمیترسم.» دو سه روز بعد، در مدرسه مرتضوی، پسر آیت الله خامنهای و پسر آقای طبسی پیامهای حضرت امام(ره) را به من دادند و من در محدوده مدارس اطراف پخش میکردم. در اوایل سال ۱۳۵۷، یکی از اساتید مدرسه متوجه فعالیتهای من شد و مرا به همراه فرزند یکی از روحانیون تحویل کلانتری داد.
در بین راه کلانتری، شخصی کیف حاوی اعلامیههای امام(ره) را از دست من قاپید و فرار کرد. مأمور همراه ما که نمیتوانست ما را رها کند و آن شخص را تعقیب کند، نتوانست مدارک را به دست آورد. در کلانتری، مأمور بازجویی ما فردی انقلابی بود، اما برای حفظ ظاهر به ما پرخاش میکرد. بعد از رفتن مأمور بازداشت رو به ما کرد و گفت: نگهدار پیامهای امام(ره) باشید. یک هفتهای به مدرسه نروید که تصور شود در بازداشت هستید؛ سپس ما را آزاد کرد. در هنگام خروج از کلانتری، خادم الشریعه را دیدم که منتظر ماست. گفت: ترسیدی؟ گفتم:« نه.» بعد فهمیدم آن فردی که کیف حاوی اعلامیه ها را از دست ما قاپید، به سفارش خادم الشریعه این کار را کرده است.
شهید اغلب اوقات فراغت خود را صرف مطالعه کتاب میکرد؛ کتابهای شهید مطهری، دکتر شریعتی، هاشمینژاد و صمد بهرنگی مورد علاقه و توجه او بود. محمدمهدی در این زمان علاقه فراوانی به خلبانی داشت و در سال ۱۳۶۰، به مرکز آموزش فنون خلبانی رفت و دوره هایی را گذراند. تحولی که بعد از انقلاب در شهید به وجود آمد، وی را جذب سپاه و جبهه کرد و نیاز جبهه به وجود افراد کارآمدی چون او، وی را پایبند منطقه کرد.
محمدمهدی در ۴ بهمن ۱۳۵۸، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در همین زمان بود که یک دوره آموزشی ۳۵ روزه را در سعدآباد تهران و یک دوره عملیاتی را نیز گذراند. آنگاه در سپاه، به سِمتهای رئیس دفتر، فرمانده و مدیریت داخلی ستاد منطقه ۴ منصوب شد، اما نتوانست ماندن در پشت جبهه را تحمل کند و اوایل مهر ماه سال ۱۳۶۰ به خوزستان رفت. وی در بسیاری از عملیاتها شرکت کرد؛ از آن جمله میتوان عملیات طریق القدس را نام برد که برای آزادسازی بستان انجام گرفت. وی از دی ماه سال ۱۳۶۰، در سمت فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا(ع) به کار مشغول شد.
و از آن پس در یکی از شدیدترین نبردهای ایران و عراق، در جبهه بستان و به خصوص تنگه چزابه، شرکت داشت. در عملیات تنگه چزابه، یکی از طراحان عملیات بود و بر اثر کمی نیرو، خود از این تانک به آن تانک منتقل میشد تا تحرک در همه خطوط محور حمله محسوس باشد. پس از آن محمدمهدی، بار دیگر در عملیاتی علیه نیروهای عراقی، با رمز «یا مولی علی(ع) » شرکت کرد. با شروع عملیات بیت المقدس، او به همراه تیپ ۲۱ امام رضا(ع) ابتدا به جبهه طراح و سپس در مراحل بعدی به جبهه خونین شهر رفت.
یکی از دوستان شهید چنین خاطرهای را از او میگوید: «قرار شناسایی بود. شهید به دنبال من آمد و گفت: با میرزایی باید برای شناسایی به داخل خاک عراق برویم. ما لباس عراقی پوشیده بودیم، شهید کمی عربی میدانست. در حین عکسبرداری و عملیات شناسایی، محمد مهدی مرا صدا زد، به طرفش رفتم. گفت: «مگر صدای اذان را نمیشنوی؟» گفتم: «خیر.» گفت: «چرا، صدای اذان به گوش میرسد.» من از روشنایی هوا فهمیدم که وقت نماز است، ولی او صدای اذان را از درون خود میشنید. در همان حال که آب نداشتیم، آب رادیات ماشین را کمی خالی کردیم و سه نفری با آبی حدود دو لیوان وضو گرفتیم.
به طوری که آبی که از دست من می ریخت، میرزائی آن را از هوا می گرفت و با آن وضو می ساخت. بعد از اتمام وضو نماز را در آن منطقه پر خطر به جماعت برپا کردیم. »
پدر شهید می گوید: «یک هفته قبل از شهادت به مشهد آمد. گویی از شهادت قریب الوقوعش خبر داشت. تمام وسایل اتاقش را با یادداشت مشخص کرده بود. آنچه متعلق به سپاه بود با برچسب مشخص کرده بود که ما آنها را به سپاه برگردانیم. موتوری خریده بود که به دلیل مسائل سال ۱۳۶۰ و ترورهایی که در آن زمان انجام میشد، از آن استفاده نمیکرد. وصیت کرد موتورش را بعد از شهادتش به جبهه اهدا کنند. بعدها فهمیدیم از آن موتور در جبهه برای حمل مجروح استفاده می کردهاند.
در روز عید مبعث، یعنی روز شهادتش، برای نماز جماعت صبح حاضر نشد و خود به تنهایی در محلی دور نماز خواند. صبحانه نیز با بقیه نخورد و گفت: میخواهم صبحانه را از دست پیامبر(ص) در بهشت دریافت کنم. یک سیب به وی تعارف کردند، نخورد و گفت: «می خواهم در بهشت تناول کنم. »
شهید محمدمهدی که در روز جمعه متولد شده بود، در روز جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱، در سالروز بعثت رسول اکرم(ص)، براثر اصابت ترکش خمپاره به سر در منطقه حسینیه، هنگام سرکشی به نیروها به شهادت رسید و در روز جمعه - که مصادف با روز پاسدار بود - پیکر مطهر او در ایوان طلای صحن مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی عملیات الی بیت المقدس صدای اذان محمد مهدی سال ۱۳۶۰ امام ره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۱۸۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه ویژه به قیام دهم فروردین
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما مرکز یزد، حجت الاسلام ابراهیمی بشکانی امام جمعه بهاباد با گرامیداشت دهم فروردین سالروز قیام خونین مردم یزد علیه حکومت ستم شاهی گفت:سومین قیام رسمی مملکت قیام مردم یزدبودکه این اتفاق مهم با گذشت سالها فقط درحدمسئله استانی مطرح میشودکه جادارد مسئولان استان با توجه به سومین حرکت انقلاب ایران دریزد این واقعه تاریخی را در سطح کشوری مطرح کنند.
وی سپس به سالروز ۱۲ فروردین سالروز جمهوری اسلامی اشاره کرد و خواستار توجه ویژه به اهمیت این روز شد.
امام جمعه بهاباد گفت: امسال روز قدس بخاطرمسائل مسجدالاقصی و کشتار مردم مظلوم غزه بدست صهیونیستها باید برجستهترین روز قدس باشد.
وی همچنین خواستار توجه بیشتر به شهرهای کویری که جمعیت کمتری نسبت به شهرهای دیگر دارند شد تا از حقوق قانونی خود محروم نگردند.