خاطرات مشترک ما و راننده های تاکسی در رانما
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۲۶۷۵۰
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مرضیه کیان: توتهای رسیده روی شاخههای حیاط کوچک «پرشان ایده» چشمک میزد، اما همه باید تا شنیده شدن صدای الله اکبر اذان دندان روی جگر میگذاشتند! فاطمه خانم باقری حتماً بعد از چند ساعت اجرای فشرده و فیلمبرداری، برای استراحت کردن و افطاری به دوستان و همکارانش وقت تنفس میداد؛ و همان زمان، بهترین موقع بود برای اینکه بتوانند یک دل سیر از شاخهها توت بچینند و بخورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای دیدار و خوش و بش با فاطمه باقری باید پشت در استودیوی ضبط منتظر میشد؛ همه سر ضبط بودند و درها بسته. حتی کسی جرأت راه رفتن در راهرو را نداشت که مبادا صدای کفشها و گفتگوهای آهسته، کیفیت ضبط صدا را پایین بیاورد.
بالاخره زمان استراحت رسید و در باز شد. بچههای تیم با وجود خستگی، خنده به لب داشتند. به دعوت راضیه دولتی، منشی صحنه، میشد داخل اتاق ضبط رفت. به محض ورود همایون ظفرپور (همان راننده تاکسی معروف برنامه رانما) بلند گفت: «از من میشنوید بگذارید چند دقیقه دیگر وارد استودیو بشوید!» بیراه نگفته بود. از چند ساعت پیش، حدود ده نفر در اتاق نسبتاً کوچک ضبط حضور داشتند و باید هوای خنک و بارانزده بهاری آنجا را تازه میکرد، درست مثل حال و هوای تمام اعضای این تیم جوان.
برای اینکه برنامه سر ساعت به آنتن شبکه نسیم برسد، «رانما» ییها از یک هفته قبل از شروع ماه رمضان کار ضبط را شروع کرده بودند؛ چون تدوین هر ضبط حدود ۱۰ ساعت زمان میبرد. در هفته یکی دو روز مشغول فیلمبرداری بودند و ساعتهای طولانی مشغول تدوین!
گروه "رانما "۶ نفر از بچههای ثابت حرفهای و پایکار هستند که به مرور چند نفر دیگر هم به آنها اضافه شدند. داستان آشنایی این جمع به سالها قبل در مدرسه "پرشان ایده" برمیگردد که فاطمه باقری در جایگاه تهیهکننده و کارگردان اعضای این تیم را با وسواس خاص خود گلچین کرده بود. او در تمام این مدت از نظرات استادشان حامد جوادزاده، کارگردان و مدیر مدرسه پرشانایده هم استفاده کرده بود.
به نظر میرسد این همه وسواس و حساسیت که هم به لحاظ حرفهای بوده و هم به لحاظ اخلاق و رفتار بچهها، مته لای خشخاش گذاشتن باقری نبوده باشد؛ چون قرار بود آنها ساعتها کنار هم، کار فشردهای را انجام بدهند. پس قطعاً حال و هوا و انرژی بچهها موضوع مهمی برایش به حساب میآمد.
روزهداری به خودی خود، بیحالی و بیرمقی میآورد، قبل از افطارش یک جور، بعد از افطارش هم یک جور دیگر! بعضیها ساعتهای بعد از افطار فقط میخوابند تا حال ۱۶ ساعت روزهداریشان خوب شود! اما این تیم آنقدر انگیزه و پشت کار داشتند و به قول فاطمه باقری «آنقدر برای آنتن احترام قائل هستند» که تمام عذر و بهانهها را کنار گذاشتند و با تمام توان برای تمرین و اجرا در روزهای طولانی ماه رمضان حاضر شدند و شکایت هم نکردند. این را میشد در چهره تک تک اعضای این تیم مثل مهدی اذعانی و انسیه چراغعلی و امیرحسین سید آقایی و.... دید.
همین ریزهکاریهاست که وقتی حاصل کار رانما، در قاب تصویر شبکه نسیم بعد از اذان مغرب پخش میشود، به نظر مخاطبها این طور میرسد که روزها و ساعتها تمرین پشت کار خوابیده است. حالا بماند که آنقدر تجربه کاری در بازیگرهای این تیم وجود دارد که کار جذابیت بیشتری پیدا کند و هم در شبکه و هم در کامنتهای پستهای اینستاگرام رانما بینندهها عکسالعملها و بازتابهای زیادی داشته باشد.
فاطمه باقری، کارگردان دهه هفتادی، حرفهای زیادی درباره تمرینهای اعضای گروهش، قبل از ضبط برنامه دارد: «گاهی متن نمایش رادیویی چند ساعت قبل از اجرا به دست ما میرسد و بچهها برای تمرین نهایتاً ۲ ساعت و نیم تا ۳ ساعت وقت میگذارند. البته اگر متن روان باشد، خیلی کمتر از اینها وقت میبرد و این نتیجه حرفهای آموزش دیدن آنهاست.»
یکی از مهمترین سوالات درباره این برنامه اسم خاص آن است. نمایش رادیویی "رانما" که ترکیب دو کلمه مخففشده "را" و"نما" به معنای رادیو و نمایش است، ویژه برنامه ماه رمضان ۹۹ است که ایده اولیه آن از باقری بوده و به گفته خودش نشأت از آنجا میگیرد که: «همه ما خاطرات مشترکی از راننده تاکسیها داریم که فراخور شغلشان همه تیپ آدم در خودرویشان مینشینند و انگار از این جهت از تمامی مسائل روز آگاهی دارند و تحلیلهای جالبی برای شنیدن دارند. همین تجربه همیشگی باعث شد تمامی موضوعاتی که قرار است در قالب نمایش رادیویی رانما مطرح شود، در گپ و گفتهای میان راننده تاکسی و مسافران آورده شود؛ چرا که معتقدم برنامهای که با دغدغه مردم درگیر باشد، برای بیننده جذابتر است.»
یکی از مواردی که چشمان بیننده را در دیدن این برنامه به سمت خود جلب میکند، انتخاب رنگهایی است که در مانیتور تلویزیون خودنمایی میکند. رنگها یکی از عواملی هستند که نمایش رادیویی را از حالت یکنواخت خارج میکند. باقری حتی برای انتخاب رنگها هم فکر کرده است. چون این رنگها با برنامهریزی خاصی زیر ذرهبین این کارگردان دقیق قرار گرفته و کنار هم آمدن رنگهای گرم و سرد طبق جدول رنگبندی صورت گرفته و انتخاب رنگها از لحاظ شاد یا خنثی بودن بنا بر موضوع نمایش متغیر بوده است.
۳۰ اردیبهشت روز آخر ضبط "رانما" بود. لباسهای بچهها در کنار سالن تا کرده بود تا آماده خداحافظی و رفتن شوند، اما یقیناً خداحافظی بچهها و خداحافظی بینندهها از برنامه نباید پایان غمانگیز این تیم شاد و پر انرژی شود. باقری که انگار منتظر این لحظه بود تا باز هم گل طلایی را در دقیقه نود بزند، گفت: «شبکه خیلی از برنامه استقبال کرده و درخواست داده تا برنامه ادامهدار باشد، حتی با این شرط که مدت زمان بیشتری روی آنتن برود و من در نظر دارم تا با شخصیتهای بیشتر در اجرا، برنامه جدید را کلید بزنیم.»
این صحبتها چهره در هم فرو رفته بچهها را هنگام خداحافظی به چهرههایی شاد و پرامید تبدیل کرد؛ برق چشمهایشان حکایت از انرژی چند برابری برای ادامه این کار گروهی داشت.
باقری با تمام دعاهای خوبی که در دلش داشت و امید به جمع شدن دوباره این گروه، اعضای تیمش را راهی کرد؛ آن هم با یک مشت توت از همان توتهای رسیدهای که در حیاط کوچک دفتر بود. توتهای کال هم روی شاخهها ماندند به امید روزهای نه چندان دوری که ضبطهای جدید برنامه شروع شود.
کد خبر 4931111 مرضیه کیانمنبع: مهر
کلیدواژه: نمایشنامه خوانی رادیو نمایش ویژه برنامه تلویزیونی ماه رمضان ماه رمضان ۹۹ ماه مبارك رمضان گویندگی رادیو گویندگی فیلم برنامه تلویزیونی شبکه نسیم صفحه اول روزنامه ها دکه روزنامه مطبوعات ایران توییتر ویروس کرونا پیام توییتری اینفوگرافیک ماه مبارك رمضان نهج البلاغه صفحه اول روزنامه های ورزشی امام علی ع ایران مقام معظم رهبری نمایش رادیویی فاطمه باقری ساعت ها رنگ ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۲۶۷۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاطرات جانباز آزادهای که چهره سال هنر انقلاب فارس شد
خبرگزاری مهر - گروه استانها - سروش سلیمی: مراسم انتخاب چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۲ در حالی امسال در استان فارس برگزار شد که این آئین هیچ حاشیهای نداشت و آرشیو عکسهای برنامه هم گواه لبخند حاکی از رضایتی بود که حین خواندن نام نهایی بر لبان حضار حتی رقبای چهره شاخص هنر انقلاب نشست؛ آزادهای که عکاس شد.
هفته هنر انقلاب اسلامی رویدادی است که با هدف گرامیداشت یاد و خاطره شهید سیدمرتضی آوینی و تقدیر از هنرمندان انقلابی برگزار میشود. شهید آوینی که صدای خاصش در کنار دوربین فیلمبرداریاش برای ما یادآور روایت فتح و ثبت لحظههای ناب حماسه عشق و ایثار دفاع مقدس بود و حال این جایزه در استان فارس به کسی تعلق گرفته که تلاش دارد راه و آئین آوینی را برود. هم جانباز جبهه و جهاد است و هم قاب دوربینش همچنان لحظههای ناب را ثبت میکند. با هم پای صحبتهای وی نشستیم.
احمدرضا مداح در گفتوگو با خبرنگار مهر ابتدا در معرفی خود گفت: متولد خرداد ۱۳۴۷ در شهر شیراز هستم؛ فعالیتهای حرفهای خود را از سال ۱۳۸۴ با حضور در خبرگزاریهای ایثار و نوید شاهد به صورت حرفهای آغاز کردم و در خبرگزاریهای مختلف به ویژه خبرگزاریهای انقلابی فعالیت مستمر داشتهام و هم اکنون نیز در خبرگزاری فارس مشغول خدمت هستم.
چهره شاخص هنر انقلاب در سال ۱۴۰۲ در استان فارس در خصوص زمینه حرفهای فعالیتهای خود و علایقش خاطرنشان کرد: بیشتر در حوزههای اجتماعی و ایثار و شهادت فعالیت دارم اما علاقه خودم به جز حیطه مسائل اجتماعی و حوزه ایثار و شهادت در زمینه عکاسی خبری و مستند اجتماعی است و به مسائل اجتماعی به خصوص آسیبهای اجتماعی توجه ویژهای نشان میدهم.
احمدرضا مداح انتخاب خود به تأیید هیأت داوران به عنوان چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی ۱۴۰۲ را ابتدا لطف خدا و سپس مرهون لطف شهدا میداند. وی در پاسخ به این سوال مهر که مهمترین کلیدواژه گزارشهای تصویریاش چه بوده است میگوید: مردم و انعکاس دغدغههای آنها مهمترین دغدغهام بوده است.
مداح، حرفه عکاسی و خبرنگاری را ورا و فراتر از حضور در نشستها و جلسات از پیش تعیین شده میداند و معتقد است خبرنگار و عکاس خبریِ خوب کسی است که سوژهها را بیافریند و تولید کند نه اینکه منتظر بنشیند تا آفیش شود بلکه باید خودش به دنبال سوژهها بگردد.
از وی میپرسم نقطه عطف کار رسانهای احمدرضا مداح را کدام برهه میدانی و میگوید: فعالیتهایم در دوره شیوع کرونا کلی سر و صدا به پا کرد و آن دوران و مشاهده مجاهدتها و ایثار کادر درمان برایم یادآور دوران دفاع مقدس بود. گزارشم راجع به محیط زیست مهارلو و ورود فاضلاب به این تالاب زیبا که انعکاس گستردهای نیز داشت و مسؤولان را به تکاپو واداشت هم از دیگر فعالیتهای خبرساز دوران حرفهای ام است که تمام دوربینها و توجهات را به آن سو برد.
وی همچنین میگوید: ترک خوردن نقش رستم بر اثر فرونشست زمین آنهم به دلیل حفر بی رویه چاههای آب نیز سوژه دیگری بود که خیلی سر و صدا کرد و توانستم توجه مسؤولان را به صیانت بهتر از میراث کهن نیاکانمان جلب کنم.
مداح در ادامه در حالی که بغض میکند میگوید: وداع خانوادهها با شهدا و تشییع پیکر شهدای گمنام از جمله گزارشهای تصویری است که در آن آنچه را که به تصویر میکشم با عمق وجودم درک میکنم و تمام آن لحظات حاوی اشک و عشق و احساس برایم چون گوهری گرانبها است.
وی در ادامه میگوید: در کل گزارشهایی که در ارتباط با مشکلات مردم، محیط زیست، حوزه ایثار و مسائل فرهنگی و اجتماعی کار کردهام را دوستتر میدارم تا گزارشهایی که مرتبط با ادارات است و هرگاه میبینم گزارشم اثرگذار بوده و باعث رضایت مردم شده انگیزهام مضاعف میشود.
از او میخواهم از حضورش در جبهههای جهاد بگوید. تداعی خاطرات همرزمانش لبخندی از سر رضایت بر لبانش مینشاند اما به محض اینکه کلامش به بازگویی خاطرات اسارت میرسد با تکان سری از سر تالم و اندوه ناشی از خاطرات تلخ اسارت اینگونه بیان میکند: آبان ۱۳۶۲ زمانی که اول دبیرستان بودم وارد جبهه شدم و تقدیر اینگونه رقم خورد که ۲۴ اردیبهشت ۶۵ در کانال بجلیه اسیر شوم.
آری درست پیش از عملیات والفجر مقدماتی، احمدرضا، تخریبچی این عملیات در یک عملیات ایذایی در بجلیه عراق با موج انفجار مینی که قرار بود خنثی شود، مجروح و سپس اسیر میشود و پس از طی تلخترین روز و روزگار عمرش در زندانهای بعثی، دوم شهریور ۱۳۶۹ در قالب دهمین گروه از آزادگان سرافراز به میهن اسلامی باز میگردد.
نمایشگاههای زیادی در مورد احمدرضا مداح یا حاوی آثار وی تاکنون برپا شده و اکنون این آزاده جانباز سرافراز شیراز یک عنوان دیگر را نیز از امروز با خود یدک خواهد کشید. چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی استان فارس.
هرچند درد و رنجی که وی و دیگر آزادگان سرافراز کشورمان کشیدهاند را هیچگونه نتوان به تصویر کشید اما شاید این دو نفره پدر دختری و لبخندی که بر لبان دختر وی نشسته اندکی از محنتش بکاهد.
چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی استان فارس در سال ۱۴۰۲ از امروز الگوی بسیاری از کودکان و نوجوانانی است که نه آن دوران را دیدهاند و نه خوب درکش کردهاند اما برای آنها احمدرضا مداح تداعیگر نوجوانان و جوانانی است که برای آرمانهای خود از تمام هستیشان گذشتند تا اینک شاهد بالندگی انقلاب باشند.
کد خبر 6087425