Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-20@02:06:07 GMT

یک داستان جنسی

تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۳۴۳۳۹

یک داستان جنسی

دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی دنیای غرب شاهد یک تحول بزرگ فرهنگی، به خصوص در امور جنسی بود. عوامل مختلفی در این تحول نقش داشتند، از جمله علم مدرن روانشناسی که فروید آن را متحول کرده بود. تاکید بی‌حد و حساب فروید روی غریزه جنسی نقش بسیار زیادی در تحول نگاه انسان‌ها به این مقوله داشت.

همان زمان در دانشگاه بسیار معتبر جان هاپکینز در آمریکا، روانشناسی نسبتاً مشهور تدریس و تحقیق می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نامش دکتر جان مانی ( Dr. John Money) بود و نظریه‌ای در مورد جنسیت داشت که در جو غالب آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفته بود. او معتقد بود که جنسیت یک تلقین و ساختار اجتماعی است! به عبارت دیگر، زمینه‌های تربیتی اجتماعی است که موجب تفاوت رفتاری مرد و زن می‌شود و نه تفاوت بیولوژیک.

به گزارش خرد جنسی؛  عقل و تجربه روزمره انسان معمولی، تجربه‌ انسانی از دنیای حیوانات، و منطق پیش و پا افتاده انسانی حکم به خطا بودن چنین چیزی می‌کند، ولی جان مانی توانست بسیاری را متقاعد کند که نظریه‌اش درست است. جو حاکم آن زمان، ظهور فیمینیسم، و نیز پرستیژِ استادیِ دانشگاه جان هاپکینز، به این امر کمک زیادی کرد. به هر حال، مخالفت‌های زیادی هم با نظرات او بود، تا آن‌که در ۱۹۶۷ یک فرصت طلایی برای دکتر جان مانی پیش آمد تا به همگان درست بودن ادعایش را اثبات کند.

در آن سال یک پدر و مادر کانادایی با نام خانوادگی رایمر Reimer به او مراجعه کردند. آنها دو پسر دوقلوی همسان، به نامهای بروس و برایان داشتند که در آن زمان هنوز دو سالشان کامل نشده بود. یکی از دوقلوها، بروس، در جریان یک عمل ختنه (که به دلیلی پزشکی و به توصیه پزشکان انجام شده بود)، اندام جنسی‌اش آسیب دیده بود. والدین مستاصل، در همان زمان، تصادفی یک مصاحبه تلویزیونی دکتر مانی را دیده بودند و تصمیم گرفتند با او مشورت کنند.

دکتر مانی پیشنهاد کرد که کلاً اندام جنسی بروس را قطع کنند و تغییر جنسیتش دهند و او را مثل یک دختر بزرگ کنند. او توصیه کرد که به هیچ وجه به او و برادرش حقیقت را نگویند، و به آنها اطمینان داد که بروس، که از آن زمان به بعد با نام دخترانه برندا نامیده می‌شد، مثل یک دختر معمولی بزرگ خواهد شد.

این واقعاً فرصتی طلایی برای جان مانی بود. دو دوقلوی همسان، که حالا یکی از آنها به عنوان پسر و دیگری به عنوان دختر بزرگ می‌شدند، و می‌شد نشان داد که چگونه جنسیت‌های بدو تولد آن‌ها نقش چندانی در تعیین جنسیت آنها نداشته‌اند. یک بار و برای همیشه ثابت می‌شد که این جامعه است، و نه بیولوژی، که جنسیت را القاء و آن را تحمیل می‌کند.

برندا حالا دیگر دختربچه‌ای بود که لباس دخترانه و عروسک برایش می‌خریدند، و موهایش را بلند می‌گذاشتند. نه خودش و نه برادرش، و نه بعداً که به مدرسه رفتند کسی در مدرسه، از واقعیت امر خبر نداشت. دوقلوها را مرتب به نزد دکتر مانی می‌بردند تا از لحاظ روانی و فیزیکی آنها را زیر نظر داشته باشد. دکتر مانی این مورد دوقلوها و پیشرفت کار را مرتب در ژورنال‌های پزشکی و روانشناسی به عنوان یک مورد موفق گزارش می‌کرد (البته با نام مستعار برای بچه‌ها تا هویتشان فاش نشود). بعدها معلوم شد که دکتر مانی، در این جلسات مشاوره که فقط خود او و بچه‌ها حضور داشتند، بچه‌ها را وامی‌داشت که حالت‌هایی شبیه به حالات جنسی بزرگسالان بگیرند، ایده‌ای که روانشناسی فرویدی به او داده بود! اگر چه این آزمایشی برای اثبات اولویت ساختاردهی جامعه بر امر بیولوژیک در ساختار جنسی بود، با این وجود سن برندا کمی بالاتر که رفت شروع به تزریق هورمون‌های زنانه به او کردند (یعنی کاری بیولوژیک!) تا پستان‌های زنانه پیدا کند. حالا برندا یک دختر تمام عیار بود.

ولی برندا نمی‌توانست یک دختر تمام عیار باشد! اگرچه خود فکر می‌کرد دختر است، ولی تمام کارهای پسرها را تقلید می‌کرد. به جای دامن دوست داشت شلوار بپوشد، بازی‌های پسرانه کند، و حتی ایستاده ادرار کند. هویت جعلی دخترانه او را به شدت عصبی و پرخاشگر کرده بود و پدر و مادر بیچاره‌اش نمی‌دانستند چه کار کنند. دکتر مانی مرتب به آنها اطمینان می‌داد که همه چیز خوب است، و البته در گزارشات علمی خود نیز کماکان بر موفق بودن این آزمایش بزرگ تاکید می‌کرد. ولی بچه‌ها هیچ‌کدام دوست نداشتند دیگر به مطب دکتر مانی بروند. در ۱۳ سالگی برندا تهدید کرد که اگر بار دیگر بخواهند او را نزد دکتر مانی ببرند خودکشی خواهد کرد، و بنابراین ویزیت کردن دکتر مانی قطع شد. بالاخره در ۱۴ سالگی، احوال برندا آن قدر بد بود که لاجرم والدینش چاره‌ای ندیدند جز اینکه حقیقت را به او بگویند.

برندا بلافاصله تصمیم گرفت که دوباره به جنسیت طبیعی‌اش برگردد. نام دیوید را برای خود انتخاب کرد، هورمون‌های مردانه دریافت کرد و چند بار دوباره عمل جراحی شد. با اینکه قادر به عمل جنسی نبود، در ۲۵ سالگی، در ۱۹۹۰، ازدواج کرد. دکتر مانی، علیرغم خبردار بودنش از تمام ای

نها، هیچگاه حقیقت مسئله را فاش نکرد! برای او و نظریه‌اش در باره جنسیت موفقیت این مورد خیلی بیشتر اهمیت داشت تا حقیقت. پس به دروغگویی خود ادامه داد! در حقیقت، تا حد زیادی بر اساس موفقیت ادعایی این تجربه، بیمارستانِ دانشگاه جان هاپکینز به یک مرکز تغییر جنسیت بدل شده بود و در آن سال‌ها تعداد زیادی کودک را در آنجا با جراحی تغییر جنسیت دادند. این بیمارستان الان نیز یکی از فعال‌ترین بیمارستان‌ها در این زمینه است.

اما تمام آنچه بر سر دو برادر رفت اثر روانی عمیق و مخربی روی آنها گذاشت. در سال ۱۹۹۷ یک خبرنگار آمریکایی داستان را کشف کرد و متعاقب آن، دو برادر دریافتند که مورد آنها هنوز به عنوان یک مورد موفق گزارش می‌شود! در سال ۲۰۰۰ آنها داستان خود را در اختیار عموم مردم گذاشتند.

برایان در ۲۰۰۲ به دلیل مصرف زیاد داروهای ضد افسردگی فوت کرد، و دو سال بعد، دیوید (بروس یا برندا!) خودکشی کرد. این بود پایان فاجعه بار این داستان.

این داستان تمام شد، ولی داستان حماقت آمیخته با خباثت ایدئولوژی جنسیتی ادامه پیدا کرد و همین الان با شدت و حدت حتی بیشتر ادامه دارد. الان در آمریکا و خیلی از کشورهای اروپایی این ایدئولوژی با قدرت متکی به رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، روشنفکران و دولت‌ها تبلیغ می‌شود، و اگر کسی بخواهد علناً با آن مخالفت کند، به تعصب و جهل متهم می‌شود. کار به جایی رسیده که بعضی جاها، اگر پدر و مادرِ بچه‌ای از تزریق هورمون‌های جنس مخالف به بچه‌شان خودداری کنند، متهم به سوء پرورشِ بچه می‌شوند.

این ایدئولوژی، و ایدئولوژی خواهرش یعنی فیمینیسم (که برعکس ادعایش واقعاً در مورد حقوق زنان نیست، بلکه در مورد قدرت است)، و نیز آزادی‌های جنسی ملهم از دهه ۱۹۶۰، دارند بنیادهای طبیعی خانواده را ویران می‌کنند. و خانواده آخرین سنگر انسان مدرن است در برابر آنهایی که می‌خواهند او را کنترل کنند.

لینک کوتاه: asriran.com/0033q9

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: روانشناسی امور جنسی دکتر مانی جان مانی یک دختر آن زمان بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۳۴۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«عالیجناب بو» اثر جدید محمدرضا یوسفی منتشر شد

 «عالیجناب بو»، رمان کوتاهی مبتنی بر دیالوگ است و تمام جزئیات در خلال گفت‌وگوی شخصیت اصلی با دیگران برای خواننده روشن می‌شود. یکی از نکات مهمی که نویسنده سعی داشته است تا با زبان طنز و کنایه برای مخاطب آشکار کند وضعیت مشاغل سخت و توانفرساست و همچنین، نحوه نگرش ما به صاحبان این مشاغل.

در معرفی داستان این کتاب آمده است: «بویی شما را تعقیب می‌کند. بویی که پیدا نیست از عصر دایناسورها باقی مانده، یا از همین نزدیکی می‌آید. بوکِشان باید دنبال بو برویم تا عالیجناب را بشناسیم. عالیجنابی که زندگی و تاریخ و دودمان ما را به بازی گرفته، با داستان از پی عالیجناب بو بیایید.».

محمدرضا یوسفی، نویسنده این اثر از نویسندگان باسابقه ادبیات کودک و نوجوان ایران است. اولین اثر داستانی او «سال تحویل شد» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد. یوسفی علاوه‌بر داستان‌نویسی برای کودکان و نوجوانان، به نمایشنامه‌نویسی و فیلم‌نامه‌نویسی نیز مشغول است؛ اما فعالیت‌های اصلی او نویسندگی برای کودکان است. تا کنون بیش از ۲۰۰ اثر از او منتشر شده است که عناوین برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: مجموعه ۱۲ جلدی «قصه‌ای نو از افسانه»، «وقت قصه من را صدا کن»، «داستانک‌های شاهنامه»، «گرگ‌ها گریه نمی‌کنند» و «ستاره‌ای به نام غول».

کتاب «عالیجناب بو» اثر محمدرضا یوسفی با تصویرگری شیرین فتح‌الهی در ۱۲۸ صفحه مصور و به بهای صد هزار تومان، برای مخاطبان ۱۱ سال به بالا از سوی کتاب‌های مهتاب (کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) منتشر شده است.

منبع: خبرگزاری کتاب ایران

دیگر خبرها

  • آدینه با داستان/ مرد خیلی پیر با بال‌های خیلی بزرگ
  • از کجا بفهمیم زگیل تناسلی داریم و چگونه باید آن را درمان کنیم ؟
  • قتل مادر در اثر بدگویی‌های پدر معتاد
  • ۱۰ سال حبس برای نایب رئیس سابق فدراسیون فوتبال؛ شهره موسوی کیست و چرا بازداشت شد؟
  • آموزش نویسندگی خلاق با این کتاب
  • مطالعات تطبیقی: استفاده از مقایسه در علم
  • حکم سنگین برای نایب رییس سابق فدراسیون؛ شهره موسوی به 10 سال حبس محکوم شد!
  • ۱۰ سال حبس برای نایب‌رئیس پیشین فدراسیون فوتبال
  • «عالیجناب بو» اثر جدید محمدرضا یوسفی منتشر شد
  • ۷۴۹ با مقدار معتنابهی صفر جلویش!