فریاد مایلیکهن و قهر عابدزاده؛ به تو باج نمیدهم!
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۶۷۷۰۸
عابدزاده بعد از گفتن جمله «من در تیم ملی هم به تو باج ندادم، در سایپا باج بدهم؟» خطاب به مایلیکهن تمرین سایپا را ترک کرد و دیگر در تمرین یک تیم فوتبال آفتابی نشد.
به گزارش "ورزش سه"، تولد 54 سالگی عابدزاده با رنگ و بویی متفاوت از سالهای گذشته برگزار شد؛ به هر حال در غیاب رقابتهای ورزشی حالا طرفداران فوتبال فرصت کافی برای ورق زدن آلبوم خاطرات و اتفاقات گذشته را دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عابدزاده که یکی از محبوبترین بازیکنان تاریخ و یکی از برجستهترین گلرهای فوتبال ما از زمان پیدایش فوتبال در ایران محسوب میشود در شرایطی این روزها در شمال کشور به رستوران داری مشغول است که آخرین روزهای حضور او در فوتبال در تیم سایپا گذشت.
سرنوشت برای عابدزاده که بدون تردید محبوب ترین بازیکن پرسپولیس بود،در دهم فروردین سال 1379 رقم خورد؛ زمانی که علی پروین اسم وی و چند بازیکن دیگر را از جمع بازیکنان تیمش خط زد تا پرسپولیس با شرایطی متفاوت خود را آماده ادامه رقابتها کند. احمدرضا عابدزاده اما بعد از این اتفاق مدت ها از فوتبال دور بود و یکسال بعد و در شرایطی که پرسپولیس در اوج بحران های مدیریتی بود از علی میرزایی مدیرعامل قانونی پرسپولیس حکم گرفت تا تمرین این تیم را پیش از آغاز دوره اول لیگ حرفهای برگزار کند.
این تمرین در یکشنبهای برگزار شد که علی پروین در جبهه مقابل تمرین تیمش را تعطیل کرد تا بازیکنانش این آزادی عمل را داشته باشند تا به تمرین پرسپولیس و عابدزاده بروند، اما به جز چند بازیکن تیم جوانان هیچ کس به محل جدید تمرین پرسپولیس در نوبنیاد نرفت تا پرونده سرمربیگری عابدزاده در این تیم با یک تمرین نصفه و نیمه و ناموفق بسته شود. این در شرایطی بود که رویارویی بین علی پروین و شاگرد 20 سالهاش در نقطه حداکثری قرار داشت.
عابدزاده که از اتفاق پیش آمده ناراحت بود مدت ها در محافل فوتبالی آفتابی نمیشد تا اینکه خبر رسید باشگاه سایپا پس از کسب چند نتیجه ضعیف در لیگ برتر قصد دارد عابدزاده را به جمع نفراتش اضافه کند. در آن زمان بهزاد غلامپور دروازهبان تیم سایپا بود و محمد مایلیکهن به همراه مجید جلالی و نادر فریادشیران هدایت سایپا را در اختیار داشتند. منوچهر صالحی مدیرعامل سایپا تصمیم گرفته بود عابدزاده را به جمع نارنجیپوشان اضافه کند تا علاوه بر اینکه شوکی به تیمش میدهد، نگاه هواداران فوتبال را به دنبال تیم خود بکشاند. البته احمدرضا با وجود تمرینات سنگین بدنی از مصدومیت شدید زانو رنج میبرد و شاید آمادگی لازم برای ایستادن درون دروازه را نداشت. بنابراین حضور پرسر و صدای او در تمرینات سایپا منجر به حضور او در ترکیب نارنجی پوشان نشد و بهزاد غلامپور با وجود رابطه صمیمی با عابدزاده به حضور در دروازه این تیم ادامه داد. نکته اما این بود بعد از حضور عابدزاده در جمع شاگردان مایلیکهن نتایج سایپا تغییر کرد و این تیم توانست خود را از قعر جدول نجات بدهد. با این حال عابدزاده که از فضایی متفاوت به باشگاه سایپا آمده بود تا شاید در آینده سرمربی این تیم نیز بشود،آرام آرام با مایلیکهن مربی سابقش در تیم ملی مشکل پیدا کرد.
ابتدا تغییرات زمان تمرین تیم سایپا توسط مایلیکهن چندان به مذاق عابدزاده خوش نیامد و او به سرمربی تیم اعلام کرد که نمیتواند در هردو تمرین سایپا که در زمین ایران تایر برگزار میشد حضور پیدا کند. موضوع بعدی نیمکت نشینی احمدرضا بود که برای چهرهای باسابقه او کمی دشوار به نظر میرسید. با این حال عابدزاده با توجه به رفاقتش با غلامپور در این زمینه واکنش خاصی نداشت.
در یکی از جلسات تمرینی سایپا اتفاق عجیبی بود، در حالی که دو تیم مشغول بازی درون تیمی بودند عابدزاده که اصولا علاقه داشت در تمرینات به عنوان بازیکنی غیر از دروازهبان به میدان برود، به عنوان دروازهبان کمی جلوتر و روی خط هجده مشغول به کار بود که با تذکر جدی مایلیکهن مواجه شد. مایلیکهن از عابدزاده می خواست به جای بیرون آمدن از دروازه در محوطه شش قدم باقی بماند اما احمدرضا عابدزاده نیز بعد از سالها شماره یک بودن در پرسپولیس و تعیین خط مشی تمرینی در تمام سالهای گذشته قصد نداشت زیر حرف مایلیکهن برود. بنابراین تذکر دوباره و سهباره سرمربی وقت سایپا ابتدا با بیمحلی او همراه بود اما در نهایت عابدزاده تصمیم گرفت تمرین سایپا با به زبان آوردن جملهای ترک کند. او در این لحظه گفت: «من در تیم ملی هم به تو باج ندادم، در سایپا باج بدهم؟» عابدزاده بعد از آن تمرین سایپا را ترک کرد و دیگر در این تیم آفتابی نشد. این آخرین حضور عابدزاده در زمین های ورزشی و در تمرین یک تیم فوتبال محسوب میشود. بازیکنی که چندی بعد به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان بستری شد و تا مدتها تیتر اول تمام رسانههای ورزشی در ایران را به دنبال خود کشید.
احمدرضا امروز و در سن 54 سالگی همچنان آماده، خوش قیافه و سلامت است و اگرچه دور از فوتبال زندگی میکند اما فرزندش امیر عابدزاده به بهترین نحو از نام خانوادگی عابدزاده در فوتبال ایران پاسداری میکند. برای او که شاید میتوانست نقشی مهمتر در سالهای بعد از بازی در فوتبال ایران داشته باشد،آرزوی سلامتی و موفقیت میکنیم.
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: ملوان بندرانزلی محمد مایلی کهن دسته یک احمدرضا عابدزاده احمدرضا عابدزاده تمرین سایپا مایلی کهن سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۶۷۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای یک فیلم برای چهرهپردازی عابدزاده و قایقران
طراح چهرهپردازی فیلم «پرویزخان» با اشاره به اینکه ۲۰۰ بازیگر برای این فیلم براساس ویژگیهای ظاهری مردم در دهه ۶۰ گریم شدند، نکاتی را درباره انتخاب بازیگر چند نقش خاص از جمله سیروس قایقران و احمدرضا عابدزاده و نیز گریم سعید پورصمیمی بیان کرد.
فیلم سینمایی «پرویزخان» که داستان آن به ماجراهایی از تیم ملی فوتبال ایران در دهه شصت مربوط میشود، تصویری از جامعه همان دوران را روایت میکند و بخش قابل توجهی از این تصویر مدیون طراحی صحنه، لباس و نیز طراحی چهره است.
در این فیلم که شخصیت اصلی آن مرحوم پرویز دهداری است، تعدادی از فوتبالیستهای مطرح نسل قبلی فوتبال ایران نقش دارند که باورپذیر بودن چهره جوانی آنها یکی از چالشهای جدی فیلم میتوانست باشد.
امید گلزاده - طراح گریم فیلم «پرویزخان» - سختیهایی را که در این زمینه داشته با ایسنا در میان گذاشته است.
او ابتدا برای چگونگی حضورش در این پروژه سینمایی که اولین تجربه فیلم سینمایی کارگردانش هم بوده و نیز میزان شناختش از مرحوم دهداری توضیح داد: پروژه «پرویزخان» توسط عطا پناهی، تهیهکننده فیلم پیشنهاد شد. ما در سریال «مستوران» یک تجربه خوب همکاری داشتیم و در حال حاضر نیز از این اتفاق بسیار خرسند هستم.
وی افزود: اگرچه فیلم فوتبالی بود ولی به طوری کلی اهل فوتبال نیستم. از کودکی به شدت به دوچرخه سواری علاقهمند بودم و در یک مقطع هم عضو تیم ملی بودم؛ اما اطلاعات فوتبالی من به شدت کم است. زمانی که فیلمنامه را خواندم و بعد از تحقیقی که درباره مرحوم پرویز دهداری انجام دادم تازه متوجه شدم ما چه انسانهای والا و بزرگی را در فوتبال و مملکتمان داریم و داشتهایم و برخی از آنها را از دست دادهایم. همچنین متوجه شدم این فیلمنامه بسیار جای کار دارد و میتوان با انرژی برای آن زمان گذاشت. در نهایت با مشورتهای علی ثقفی که به نظرم بسیار با تجربه بود، طوری که به نظر میرسید با یک دانش و نگاهی خاص سراغ «پرویزخان» رفته، راهنماییهای خوبی گرفتم.
او گفت: علاوهبر اینها مستندهای قابل قبولی نیز به من ارائه شد و در نهایت توانستم خودم را به چیزی نزدیک کنم که کاملا از شخص خودم دور بود. «پرویزخان» برای من یک اتفاق بکر و ویژه بود.
گلزاده درباره نوع طراحی گریم برای نزدیک شدن چهره بازیگران به دهه ۶۰ که چندان هم ویژگیهای پوشش و ظاهری آن مقطع از ذهنها دور نشده است، بیان کرد: در سالی که ما در آن زندگی میکنیم، مد و ظاهر فیزیکی جوانهای امروز با دهه ۶۰ بسیار متفاوت است. من هم متولد دهه ۶۰ هستم و کودکی من نیز در آن دوره گذشته است. برادر بزرگتر دارم و عکسهای خانوادگی نیز موجود است. تمام این موارد باعث شده تا من آن دوران و فضا را حس کرده باشم. در حال حاضر ما خیلی از فضای دهه ۶۰ دور هستیم و باید میتوانستیم بازیگرها را به حال و هوا و فضای آن دهه ببریم که کار سادهای نبود. در نهایت با همراهی و همفکری بچههای گروه کارگردانی در انتخاب بازیگر تلاش شد تا کسانی انتخاب شوند که بتوانند آن شرایط را فراهم و همراهی کنند تا به دهه ۶۰ نزدیک شوند.
وی ادامه داد: زمان زیادی صرف انتخاب بازیگرها شد. البته در مورد برخی بازیگرهایی که انتخاب میشدند حس میکردم گزینههای مناسبی نیستند. در نهایت پیشنهاد دادم تا در انتخاب و معرفی بازیگرها من هم پیشنهاداتم را ارائه دهم. برخی بازیگرها را مانند ابوالفضل موسوی که در نقش احمدرضا عابدزاده بازی کرد، من به پروژه معرفی کردم. انتخاب سیروس قایقران هم که توسط علی ثقفی پیشنهاد شد خیلی خوب بود. زمان انتخاب بازیگرها از علی ثقفی پرسیده بودم ملاک او برای انتخاب بازیگرها چیست که گفت، یک جا بازیگریِ فرد مهم است، یک جا فوتبال بازی کردن او، یک جا هم ظاهر بازیگر دارای اهمیت است.
این طراح گریم درباره روزبه رئوفی به عنوان یک نمونه از بازیگران این فیلم و اینکه چطور شبیه مرحوم قایقران شد، گفت: او هیچ شباهتی با سیروس قایقران نداشت ولی علی ثقفی اصرار داشت تا در نقش سیروس قایقران حضور داشته باشد. به دلیل خواسته کارگردان من هم پذیرفتم و تلاش کردیم او را به سیروس قایقران نزدیک کنیم. یادم است یک روز که جلسه تست گریم سیروس قایقران بود، تازه رسول کربکندی پیشکسوت فوتبال کشورمان از اصفهان به دفتر رسیده بود. به محض آنکه با سیروس قایقرانِ گریم شده مواجه شد بدون سلام و علیک گفت سیروس قایقران است؟ در همان لحظه بود که احساس کردم کارم را درست انجام دادهام. در کل برای من کاراکتر سیروس قایقران بسیار مهم بود چون آنچه متوجه شدم این بود که ایشان برای انزلیچیها یک اسطوره است. برای همین حساسیت داشتم که اتفاق درستی بیافتد تا برای ساکنان شهر انزلی نیز قابل پذیرش باشد و خوشبختانه این اتفاق افتاد.
وی درباره بازیگر نقش عابدزاده و اینکه چطور با وجود فیزیک متفاوت ابوالفضل موسوی بنا به گفته کارگردان، این تصور وجود داشت که میتواند مناسب نقش دروازهبان سابق تیم ملی باشد نیز بیان کرد: من ابوالفضل را به عنوان دستیار کارگردان از سریال «مستوران» میشناختم. بسیار پیش میآمد با هم صحبت میکردیم. او را دوست داشتم و با هم معاشرت میکردیم، تا اینکه پروژه «پرویز خان» پیش آمد و فکرم مشغول بود که در میان اطرافیان بگردم ببینم چه کسی میتواند شبیه به عابدزاده باشد. چون ابتدا بازیگری برای بازی در نقش عابدزاده معرفی شده بود که ربطی به او نداشت. تا اینکه ابوالفضل به خاطر من آمد. ماجرا را به همکارانمان در سریال «مستوران» گفتم و آنها معتقد بودند ابوالفضل اندام درشتی دارد. اما من گفتم یک فرصت بدهید با او صحبت کنیم. وقتی تلفنی به او گفتم انگیزهای برایش ایجاد شد و با ذوق و شوق بسیار آمد و بعد از گپ و انجام تست بازیگری در نهایت حدود سه ماه و نیم زمان داشتیم. من در این مدت روند کاهشی وزن او را میدیدم و وقتی حالش را میپرسیدم میگفت با مراقبت و کنترل در حال وزن کم کردن است. البته تفاوتی که وجود داشت قد ابوالفضل در مقایسه با احمدرضا عابدزاده بود. با این وجود فکر میکنم این موضوع در فیلمبرداری حس نشد و نتیجه قابل قبولی به دست آمد.
گلزاده درباره سختیهای گریم در فیلمی که بازیگران زیادی دارد، نیز گفت: به دلیل همین پر بازیگر بودن فیلم، کار بسیار سخت و ویژهای بود. جا دارد از دستیارانم تشکر کنم که با جان و دل زحمت کشیدند. چهار نفر از دستیارانم به بهترین شکل ممکن در بخش اجرا کار کردند که از آنها ممنونم. در مجموع برای این فیلم سینمایی ۲۰۰ بازیگر گریم شد. منظور از گریم فقط اصطلاحا فوم زدن نیست. گروه چهرهپردازی ۲۰۰ نفر را برای دهه ۶۰ گریم کرد. بازیگر ایرانی، ژاپنی، عرب و... گریم شدند. تمام کاراکترها ساخته شدند و مقابل دوربین قرار گرفتند. بارها و بارها برخی بازیگرها باید سه ساعت زیر گریم میماندند و یکسری هم نیاز به گریم در مدت زمان یک ساعت داشتند. اما حداقل زمانی که لازم بود برای هر بازیگر صرف شود ۴۵ دقیقه بود که ۱۲ بازیکن باید مقابل دوربین میرفتند یک صبح تا ظهر طول میکشید هنوز مقابل دوربین نرفتند زمان ناهار میشد و باز روتوش بعد از ناهار. استراحت در آن زمان معنا نداشت.
وی در پاسخ به اینکه چند بار در بخش گریم اتد زده شد تا سعید پروصمیمی هر چه بیشتر به پرویز دهداری شبیه شود، گفت: یکی از ویژهترین اتفاقات دوره کاری من همکاری با سعید پورصمیمی بود. ایشان مرد بزرگ سینمای ایران است و بسیار محترم و با انگیزه. من در این سن ندیدم کسی تا این حد با انگیزه، حال خوب و مصمم بیاید و با احترام کارش را انجام دهد. چنین ویژگیهایی قابل ستایش است. هر روز معاشرت با ایشان برای من یک درس بود. البته روزی که متوجه شدم قرار است برای نقش پرویز دهداری، سعید پورصمیمی حضور پیدا کند کمی نگران شدم. خودم همایون ارشادی را پیشنهاد داده بودم که شباهت بسیاری به پرویز دهداری دارد. در این زمینه علی ثقفی نگرانیهای ویژه خودش را داشت که در جایگاه ایشان درست و به جا بود و گفت میخواهد این نقش را سعید پورصمیمی بازی کند و من هم نظر کارگردان را پذیرفتم تا اینکه در نخستین جلسه با سعید پورصمیمی از من هم خواسته شد تا در دفتر حضور داشته باشم. ایشان را دیدم کمی نگران شدم و با خودم گفتم پرویز دهداری محکمتر و سن و سالش کمتر بوده؛ اما کارگردان گفت که نگران نباشم. من هم به بازیگری سعید پورصمیمی ایمان داشتم که از پس هر نقشی برخواهد آمد و نگرانیام بیشتر در بخش ظاهری کار بود. با این وجود تست گریم که انجام شد یک اتفاق ویژه رخ داد و من سبیل ایشان را بعد از ۳۸ سال زدم. ایشان به من گفته بود سال ۱۳۶۴ آخرین باری بوده که سبیلش را زده بود. گریم ایشان را بسیار دوست داشتم چون وقتی گریم میشد و لباس میپوشید به معنای واقعی پرویز دهداری بود. او در جایگاه پرویز دهداری خیلی مصمم بود و خوشحالم از اینکه با نسلی همچون سعید پورصمیمی کار کردهام و این اتفاق و همکاری برای من بسیار بزرگ و مهم بود.
او درباره جایزه نگرفتن پورصمیمی در جشنواره فجر نیز گفت: آرزوی قلبی من آرامش است و همیشه دعا میکنم آدمهای به حق، به جا و با نگاه درست انتخاب شوند و اگر قرار باشد از کسی تقدیر شود درست تقدیر شود. ای کاش امسال یک جایگاه ویژه برای سعید پورصمیمی بعد از یک عمر فعالیت هنری درخور ایشان در جشنواره فجر در نظر گرفته میشد. این اتفاق باید رخ میداد و تمام عوامل فیلم میگفتند که جایزه بهترین بازیگر مرد باید برای سعید پورصمیمی میشد. متاسفم در این مورد ایشان را ندیدند.
فیلم «پرویزخان» که محصول سازمان اوج است، به عنوان یکی از هفت فیلم نوروزی در سینماها در حال اکران است.
انتهای پیام