Web Analytics Made Easy - Statcounter

آمار ابتلا به ویروس کرونا در بروجرد نسبت به دیگر شهرستان‌های استان بیشتر شده اما برخی از مردم این شهرستان همچنان در این وضعیت قرمز کرونایی نسبت به هشدارها بی‌تفاوت هستند. ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۵ استانها لرستان نظرات - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد، یکی از مهمترین اتفاق‌هایی که پس از شیوع ویروس کرونا خود را به وضوح نشان داد توجه بیشترمردم به بهداشت فردی و اجتماعی بود به گونه‌ای که بیشتر مردم با ماسک و دستکش‌ در جامعه ظاهرمی‌شدند، اما متاسفانه با تمام حساسیتی که مردم و مسئولان در ابتدای امر برای جلوگیری از شیوع کرونا نشان می‌دادند اما با برداشته شدن قرنطینه و باز شدن بازار و مغازه‌ها در شهرستان‌ها بروجرد نیز همه چیز به روال عادی و معمول خود برگشت، درست مثل این است که چنین بیماری و ویروس کرونا اصلا وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این روزها در بروجرد همه چیز رنگ و بوی گذشته را گرفته است بساطی‌ها، خرده فروش‌ها، میوه فروش‌ها همه و همه بدون ماسک، دستکش و رعایت فاصله اجتماعی مشغول کار و کاسبی هستند. مردم یادشان رفته که چه روزهای سختی را پشت سرگذاشته‌اند و با خونسردی روانه کوچه و بازار شده‌اند و انگار خبری از ویروس منحوس کرونا نیست.

لرستان| تعطیلی بروجرد تا پایان هفته؛ ورودی و خروجی‌های شهر کنترل می‌شودورود به مناطق گردشگری لرستان ممنوع؛ از تردد خودروهای غیربومی به استان جلوگیری می‌شودافزایش شیوع کرونا در لرستان؛ ادارات محدودیت‌های لازم را برای مقابله با ویروس به کار گیرند

می‌توان گفت در بروجرد از هر 10 نفر یک نفر از ماسک و دستکش استفاده می‌کند، برخی روزها به قدری خیابان‌ها شلوغ و پر رفت و آمد است که نمی‌شود به هیچ عنوان فاصله اجتماعی را رعایت کرد، انگار مردم با این واژه غریب هستند شاید هم از در خانه ماندن خسته شده‌اند یا می‌خواهند خسارت روزهای آخر اسفند و بازار کساد دم عید و یک ماه خانه نشینی را جبران کنند.

از وقتی که مغازه‌ها باز شده زندگی مردم نیز به روال عادی خود برگشته است و برخی مردم دیگر به توصیه‌ و هشدارها اهمیت نمی‌دهند و گویا پیگیر خبرهای کرونایی از رسانه‌ها هم نیستند.گویا یادمان رفته است چه جنجالی برای خرید یک جفت دستکش داشتیم و حاضر بودیم با هزینه‌ای گزاف چند جفت دستکش خریداری کنیم. روزهایی که عزیزان بسیجی کوچه ومحله‌مان را گندزدایی می‌کردند را فراموش کرده و با آرامش طول و عرض خیابان‌ها را طی می‌کنیم.

به این بهانه با تعدادی از همشهریان بروجردی به گفت‌وگو پرداختیم تا از نظرات و احوالات آنها در مورد این وضعیت و شرایط بد کرونایی مطلع شویم.

وقتی مردم در قید و بند تهیه ماسک و دستکش نیستند

ابراهیم حسنی عمری‌ست که با ایستادن در چهار راه و انتظار کشیدن برای رفتن کار سر ساختمان کسب درآمد می‌کند. مرد میانسالی که خستگی و نگرانی از چشمانش می‌بارد و امید را در انتظار کشیدن می‌بیند.او در مورد این شرایط به خبرنگار تسنیم در بروجرد گفت: من یک کارگر فصلی هستم که سرتاسر سال به خاطر سرما و بارندگی اصلا نتوانستم کارکنم و هیچ درآمدی نداشتم. دلم خوش بود به بهار و گفتم بعد از این مدت بیکاری بالاخره سرکار می‌روم. مشکل اکثر ما کارگرهای فصلی این است که کارمان ثابت نیست و بدتر این که بیمه هم نداریم و در این شرایط و اوضاع به تنها چیزی که فکر نمی‌کنیم ماسک و دستکش است. حقیقت را بخواهید فکر می‌کنم اصلا ویروسی در کار نباشد و همه سرکار باشیم.

حسنی عنوان کرد: وقتی درآمد ثابتی ندارم که خودم و بچه‌هایم را بیمه کنم چطور برای ماسک هزینه کنم؟ اصلا از من کارگر بیکار که وقتی لنگ درآمد هستم چه توقعی دارید که فاصله اجتماعی را رعایت کنم؟ خودتان را جای ما بگذارید ماسک و دستکش لازم و ضروری است یا سیر کردن شکم خالی بچه‌هایم؟ متاسفانه تعداد ما زیاد و کارمان کم است، این ویروس کرونایی هم که می‌گویند کلا امسال نگذاشت کار و کاسبی داشته باشیم، خانه نشین شدیم. ترس از گرفتار شدن و مبتلا شدن به این ویروس سبب شده دست روی دست بگذاریم و کار نکنیم. برای خودم ناراحت نیستم نگران خانواده و بچه‌هایم هستم.

نگرانی‌ برای تامین معیشت خانواده

وی ضمن اشاره به کمک‌های مردمی و مومنانه خیرین افزود: کمک‌های زیادی به ما شده حتی به محله ما هم آمدند، راستش را بخواهید مواد ضدعفونی، ماسک و دستکش درب خانه‌ها توزیع می‌شد اما کافی نبود البته برای من که کارگر هستم نان شب واجب‌تر از زدن ماسک و دستکش است. غیر از کارگری هیچ حرفه و هنر دیگری بلد نیستم و مشکل اینجاست که همه شغل‌ها امسال بی‌رونق بودند. من هیچ سرمایه‌ای ندارم که کار دیگری را شروع کنم و نگران هزینه‌های زندگی هستم نه نداشتن ماسک و دستکش.

با یکی دیگر از همشهریان بروجردی که دستفروشی می‌کرد به گفت‌وگو پرداختیم که او در مورد ازدحام و شلوغی این روزهای بروجرد بیان کرد: مسلما داشتن ماسک و دستکش برای ما که بیرون از خانه و با همه در ارتباط هستیم لازم و ضروری است اما باور کنید خسته شده‌ام.دو ماه تمام اجازه ندادند که دستفروش‌ها در کوچه بازار بساط کنند. تمام منبع درآمد من همین است ولی امسال اصلا کاسبی نداشتم، نه من بلکه وضعیت همه دستفروش‌ها به این شکل بود، به خاطر شب عید کلی جنس از بازار تهران خریده‌ام که بابت همه آنها چک داده‌ام حالا هم چک‌هایم پاس نشده هم جنسم فروش نرفته است. مجبورم که شبانه روز کف خیابان باشم تا جبران ضرر و زیان عید را بدهم.

کرونا سبب تغییر سبک زندگی همه شد

این جوان دستفروش تصریح کرد: یک پسر و دختر خردسال دارم که نگران سلامتی آنها هستم، با این وجود که بازار اصلا رونق ندارد ولی به خاطر آنها مدام از دستکش، ماسک و محلول ضد عفونی کننده استفاده می‌کنم.نمی‌خواهم خدایی ناکرده برای آنها اتفاقی بیفتد، از زیر سنگ هم که شده دستکش پیدا می‌کنم ولی باور کنید وسع‌ام نمی‌رسد مگر من چقدر درآمد دارم؟ شاید من بتوانم این مشکل را حل کنم ولی کارگر فصلی اصلا برایش نبود ماسک و دستکش مهم نیست اصلا به رعایت کردن فاصله اجتماعی فکر نمی‌کند.به نظرم باید مشکل این قشر زحمتکش اساسی حل شود.

وی اظهارداشت: خیلی‌ها در این مدت به خاطر احتکار دستکش و ماسک سود بردند، خیلی‌ها هم خالصانه و مخلصانه در این جبهه قدم گذاشتند و بدون چشم‌داشتی جهاد کردند. ممنون همه به ویژه کادر درمانی وپزشکی شهرمان هستم، متاسفانه شرایط بازار شرایط خوب و ثابتی نیست، یک روز مشکلی نیست و می‌گویند ویروس کنترل شده است ماهم بساط می‌کنیم اما از طرفی مردم مثل قبل بیرون نمی‌آیند و خرید نمی‌کنند، حق دارند خرید کردن دل و دماغ می‌خواهد که متاسفانه با وجود این ویروس هیچ کس حوصله خودش را هم ندارد.به نظرم وجود ویروس کرونا سبب شد تا سبک زندگی‌مان تغییر کند و همه به نوعی بهداشت فردی و اجتماعی را رعایت کنند.

این فروشنده جوان افزود: بیشتر همکارانم رعایت می‌کنند ولی بسیاری از مردم  مانند گذشته آزاد و راحت بدون دستکش وماسک خرید می‌روند، انگار اصلا ویروس کرونا وجود نداشته و ندارد، بیشتر از این تعجب می‌کنم که بچه‌های خردسالشان را هم می‌برند.به نظرم باید این افراد را جریمه کنند این افراد هم خود و هم یک کارگر ساده را که به شام شبش محتاج است را نابود می‌کنند، ما که رعایت می‌کنیم چه گناهی کرده‌ایم که باید به خاطر بی مبالاتی عده‌ای آسیب ببینیم.

پهن شدن بساط کرونا و خالی شدن سفره دستفروشان

‌با یک فروشنده دوره‌گرد که همان حوالی مشغول کار و کاسبی بود در گفت وگو با خبرنگار تسنیم عنوان کرد: بسیاری از ماها که در خیابان بساط می‌کنیم یا مدام از این محله به آن محله می‌رویم و جدا از نداشتن دستمزد ثابت، بیمه، سرمایه و بازار فروش، مشکل اجاره نشینی را هم داریم.در واقع زندگی‌مان عین یک کلاف سردرگم شده است و نمی‌دانیم نگران چک‌های برگشتی‌مان باشیم یا نگران اجاره خانه‌هایمان که سه ماه است عقب افتاده است. باور کنید شرمنده زن و بچه‌هایمان هستیم. این ویروس تاثیر بدی روی کارمان گذاشته و قدرت خرید همه پایین آمده است چون امسال کلا کاسبی‌ها خراب بود. دغدغه تهیه لوازم ضروری و بهداشتی مثل ماسک و دستکش را نیز داریم.

وی افزود: حدود دو ماه در منزل ماندم گفتم بیرون نروم تا بیماری کنترل شود، کارم را هم تعطیل کردم اما انگار ویروس خیال رفتن ندارد. روزهای اول برای خرید ماسک و دستکش آواره کوچه و خیابان بودم و در هیچ داروخانه‌ای ماسک و دستکش پیدا نمی‌شد. مادرم پیر است و بیماری قند دارد نمی‌خواستم به خاطر رفت و آمدهای من مبتلا شود به همین خاطر کارم را تعطیل کردم و درخانه ماندم. ولی حقیقتش دیگر خسته شده بودم. دوباره برگشتم سرکار ولی اصلا نمی‌توانم از ماسک استفاده کنم .فاصله اجتماعی هم که خود به خود برداشته شده و در کوچه و خیابان و بازار رعایت نمی‌شود انگار به دوران قبل از کرونا برگشته‌ایم.

جوان دوره گرد در ادامه عنوان کرد: شاید اگرمن و همکارانم کارمان را تعطیل کنیم و بساطمان را جمع کنیم بشود کمی وضعیت را کنترل کرد اما دستفروها، خرده فروش‌ها و فصلی فروش‌ها  که نه بساطشان را جمع و نه فاصله اجتماعی را رعایت می‌کنند نه از ماسک و دستکش استفاده می‌کنند را چه کنیم؟ کل بازار شده کنگر و تره و باغالی واقعا دیدن این صحنه‌ها دردناک است.

مردم اصول بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی را جدی بگیرند

محمد کاکاوند رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد در رابطه با اوضاع و احوال این روزهای بروجرد اظهار داشت: متاسفانه اعلام هشدار مجدد به همه همشهریان خودم می‌کنم چون تقریبا از دو هفته گذشته تاکنون میزان مبتلایان در سطح شهرستان بالا رفته و تعداد بستری‌ها نیز افزایش یافته است.

وی افزود: شایعه‌ای در بین مردم پیچیده که ویروس کرونا ضعیف شده است اما بنده این مورد را تکذیب و رد می‌کنم و باید بگویم ویروس با قدرت خود همچنان باقی‌ست و در حال مبتلا کردن همشهریان ماست.

رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد نتیجه عدم رعایت اصول بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی را مسبب طولانی شدن و قدرت عملکرد ویروس کرونا دانست و افزود: متاسفانه اصول بهداشتی فردی و اجتماعی  به شدت در بروجرد زیر پا گذاشته شده و رعایت نمی‌شود. مردم در محل‌ها، مکان‌های شلوغ و پر ازدحام حاضر می‌شوند و در حال رفت و آمدند، مهمانی‌ها برقرار است و مراسم‌ها و تشیع جنازه‌ها آن هم با جمعیت بالا برگزار می‌شود که همین امر سبب شده ما از سرعت و قدرت این ویروس جا بمانیم.

وی تاکید کرد: از همشهریان تقاضا می‌کنم تنها برای کارهای حیاتی و ضروری از منزل خارج شوند. وضعیت بازار به ویژه سه راه جعفری و آن همه دستفروش که هیچ رعایت اصول بهداشتی ر اهم نمی‌کنند و از ماسک و دستکش هم خبری نیست واقعا نگران کننده است.

مردم تا پایان نابودی کرونا با شبکه بهداشت همکاری کنند

کاکاوند خاطر نشان کرد: شبکه بهداشت و درمان و تیم‌های پزشکی همه کار خودمان را بدون کم و کاست انجام می‌دهیم و کوتاهی هم نمی‌کنیم از گشت‌های مشترک گرفته تا جریمه و پلمب کردن اما از مردم نیز توقع داریم که به خاطر سلامتی خود و خانواده‌شان با ما همکاری کنند. مردم خودشان باید بخواهند تا موفق هم بشوند. اگر در خانه بمانند می‌شود این ویروس را از بین برد اما با این شیوه که در پیش گرفته‌اند روزهای بدی را پیش بینی می‌کنیم. به خاطر زحماتی که همه مسئولان و جهادگران شبانه‌روزی انجام دادند تا ویروس کنترل شود بیایید رعایت کنید و درخانه بمانید.

وی تصریح کرد: با توجه به این که استان خوزستان همجوار و همسایه استان ماست و به شدت آمار مبتلایان آن رو به فزونی است و وضعیت قرمز در این استان اعلام شده و این احتمال می‌رود که چون گذشته مردم استان خوزستان به خاطر گرمای هوا و استفاده از شرایط مساعد استان ما راهی این منطقه شوند این امر سبب بالا رفتن آمار مبتلایان در بروجرد خواهد شد و بیماری به اوج خود خواهد رسید در این شرایط درخانه ماندن  را توصیه می‌کنم.

عبدالرحیم رحیمی فرماندار بروجرد نیز درمورد بیماری کرونا اظهار داشت: علی‌رغم همه تلاش‌هایی که در پایان  اسفند تا فروردین ماه با تیم‌های عملیاتی در بحث  جلوگیری از ویروس کرونا انجام دادیم و در استان حرف اول را می‌زدیم، متاسفانه به دلیل رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی این ویروس در حال شیوع است.

رحیمی افزود: پاکسازی بازار به صورت صد درصدی در زمان اوج شلوغی انجام شد و مردم بازار شب عید را از ترس مبتلا شدن تعطیل کردند. تمام این کارها و کنترل کردن طبق دستورالعمل کشوری انجام شد و تا جایی که قانون اجازه می‌داد پیش رفتیم.خدا را شاکریم که تونستیم تعداد بیماران خود را کنترل کنیم و در حال حاضر هم تعداد فوتی‌ها پایین آمده و کنترل شده است.

وی عنوان کرد: ما تمام تلاش خود را کرده‌ایم و هیچ جایی کوتاهی نشده ولی از حالا به بعد را باید رسانه‌ها فرهنگسازی کنند. ما نمی‌توانیم جلوی خانواده هشت نفره را که در پارک و فضای سبز نشسته، آن هم  بدون ماسک ودستکش بگیریم را خودش باید مراعات کرده و مراقب باشد.

رحیمی تصریح کرد:من به عنوان فرماندار همه حرف‌هایم  را زده‌ام و دیگر نمی‌خواهیم از قوای قهریه استفاده کنیم، اکنون هرکس باید خودش رعایت کند. زدن یک ماسک و پوشیدن دستکش بیرون از منزل، محلکار و یا موقع خرید سخت نیست ولی نمی‌دانم چرا مردم این قدر بیخیال شده‌اند و رعایت نمی‌کنند.

بروجرد بالاترین میزان تست در استان را دارد

فرماندار بروجرد خاطر نشان کرد: بروجرد در استان بالاترین میزان تست را دارد، روزانه 200 تست گرفته می‌شود تا تعداد ناقلان مشخص شود.دوست ندارم مردم را گول بزنم و تعداد تست‌ها را پایین بیاورم این روند سبب می‌شود ناقلان شناسایی شده و خودشان با قرنطینه خانگی یا بستری در بیمارستان از شیوع بیشتر بیماری در بین مردم جلوگیری کنند. می‌توانستیم مثل دیگر فرمانداری‌ها تعداد تست دادن‌ها را پایین بیاوریم و وضعیت سفید اعلام کنیم ولی این کار را نکردیم تا ناقلان مشخص شوند.خوشبختانه تعداد فوتی‌های ما براثر کرونا پایین بوده و این بیماران به دلیل کهولت سن و داشتن بیماری‌های زمینه‌ای فوت کرده‌اند.

بروجرد تا پایان هفته تعطیل است

وی اظهارداشت: متاسفانه از دو هفته اخیر تعداد مبتلایان شهرستان بروجرد افزایش پیدا کرده است و بدین دلیل است که مردم کلا وجود ویروس کرونا را فراموش کرده‌اند.

رحیمی بیان کرد: مشکل ما عدم رعایت موازین بهداشتی در سطح شهرستان است، مردم به راحتی و بدون داشتن ماسک و دستکش به پارک‌ها و تفرجگاه‌ها می‌روند که تا پایان هفته بعدی کلیه بوستان‌ها و تفرجگاه‌ها تعطیل شده و از ورود همشهریان به این اماکن جلوگیری می‌شود.

وی در رابطه با برگزاری مراسم‌های شادی و عزاداری نیز گفت: کلیه مراسم‌ها چه تشیع جنازه و چه مراسم‌های عقد، ازدواج و جشن‌ها در سطح شهر ممنوع شده است و از ورود به آرامستان‌ها نیز جلوگیری می‌شود.

فرماندار بروجرد تاکید کرد: فعالیت ناوگان اتوبوسرانی و ون‌ها تا آخر هفته بعد متوقف شده و تعطیل می‌شود. همچنین ورودی‌ها و خروجی‌های شهر کنترل شده و از ورود خودروهایی با پلاک غیربومی جلوگیری به عمل می‌آید.

وی با اشاره به تعطیلی دفاتر پیشخوان در سطح شهر تا پایان هفته بعد خاطر نشان کرد: برای خروج خودروهای غیر بومی مشکلی وجود ندارد، مشکل ما عدم رعایت اصول بهداشتی و عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی است. مردم به راحتی و در کمال خونسردی در کوچه و خیابان تجمع می‌کنند و همین امر شبب شیوع بیماری شده است.

رحیمی تصریح کرد: بستن بازار و تعطیل کردن آن بیماری را کنترل نمی‌کند ما باید در خانه بمانیم تا این ویروس مهار شود، در ابتدا شیوع بیماری ویروس علائم داشت ولی اکنون ناقلان ما هیچگونه علائمی ندارند و این خطرناک است.

گزارش از مژگان کرمی

انتهای پیام/642/ی

R41450/P/S6,72/CT7

منبع: تسنیم

کلیدواژه: اجتماعی را رعایت ماسک و دستکش فاصله اجتماعی تا پایان هفته اصول بهداشتی ویروس کرونا شبکه بهداشت سطح شهر عدم رعایت بچه هایم مراسم ها شده اند فروش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۱۰۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تولدی دیگر در شورآباد

همشهری آنلاین-مژگان مهرابی:هیچ چیز به اندازه وقت گذراندن با گل و گیاه حالش را خوب نمی کند، آنقدر خوب که درد خماری یادش می رود و دلش برای آینده ای پاک و بدون دود و دم تنگ می شود. به تشویق هم اتاقی اش سلیم در کلاس های پرورش گل و قارچ دکمه ای مرکز بازپروری سروش شرکت کرد. کم کم علاقمند شد و چم و خم کار را یاد گرفت وحالا یکی از تولیدکنندگان برتر گل و گیاه به شمار می آید. او این اتفاق نیک را از حضورش در مرکز بازپروری ماده ۱۶ سروش دارد. بابک یکی از صدها مددجوی این مرکز است. کسانی که با ورود به این جا بعد از ترک اعتیاد، در کلاس های فنی حرفه ای آموزش می بینند و بنا به علاقه خود در یکی از کارگاه های خیاطی، پرورش گل و گیاه، مکانیکی، صافکاری، نقاشی و آهنگری مشغول کار می شوند.

مرکز بازپروری سروش، جایی آن دورها

کهریزک که تمام می شود، محدوده شورآباد آغاز می شود. انتهایی ترین قسمت نقشه تهران، جایی زیر پونز. بعد از یک ساعت رانندگی آن هم در جاده پرچاله شورآباد، تابلوی مرکز بازپروری ماده ۱۶ سروش نمایان می شود. اولین تصوری که از کمپ ترک اعتیاد یا مرکز بازپروری در ذهن نقش می بندد، جایی است محصور به میله های آهنی، با حیاطی کوچک که وقت استراحت مددجوها مجازند در آن هوایی تازه کنند. اما آنچه جلوی نظر ظاهر می شود، محوطه ای بزرگ و وسیع که دوروبرش تا چشم کار می کند زمین خاکی است. مرز بین بیابان اطراف و حیاط مرکز بازپروری با نهال های اکالیپتوس مشخص شده و فضای دلچسبی را به وجود آورده است. نسیم خنک بهاری پای خیلی از مددجوها را به محوطه کشانده تا در کنار هم از هوای تازه لذت ببرند. ظاهر آراسته ای دارند، رنگ و رخسارشان هم نشان نمی دهد قبلا مواد مصرف می کرده اند. البته به گفته آرش مسئول فرهنگی مرکز بازپروری بیشتر مددجوها در این ساعت از روز داخل کارگاه ها مشغول فعالیتند. او تا سال پیش از مددجوهای اینجا بوده و حالا با ترک اعتیاد و نشان دادن جربزه، به عنوان یکی از کارکنان مرکز سروش استخدام شده است.

هم بیمه هستم هم حقوق می گیرم

آرش راهش را به سمت کارگاه آهنگری کج می کند. ۲۰ نفری در اینجا مشغول برش آهن یا جوشکاری هستند. به درگاهی کارگاه آهنگری که می رسد، با صدای کش داری مسئول کارگاه را صدا می زند: «آقا اسکندری!» مرد میانسالی ماسک جوشکاری را از جلوی صورتش کنار گرفته و کنجکاو سرش را بلند می کند. آرش است. دوست قدیمی.

اسکندری ۵ سالی می شود در مرکز بازپروری کار می کند. از مددجوهای دهه ۹۰ است. بعد از ترک اعتیاد اینجا ماندگار شده و در واقع به استخدام مرکز بازپروری در آمده است. اسکندری برای خود یلی بوده و در جنوب شهر، کارخانه سنگ بری داشته، از برو بیا و بریز و بپاش های زندگی اش می گوید. اینکه همه حسرت زندگی اش را می خوردند. تعریف می کند: «همه جور موادی را امتحان کردم. همه چیزم را هم به پایش دادم. خانه، ماشین، کارخانه، خانواده ... زن و بچه ام خسته شده بودند. شیرازه زندگی ام داشت از هم می پاشید. نمی خواستم آنها را از دست بدهم. برای همین تصمیم گرفتم برای همیشه مواد را کنار بگذارم و الان ۵ سال است مواد نمی کشم. اینجا به عنوان مسئول کارگاه آهنگری کار می کنم. حقوق می گیرم و بیمه هم هستم. صبح ها می آیم و غروب هم به خانه برمی گردم.»

دوست دارم اینجا بمانم

کارگاه خیاطی ۱۰ قدم آن طرف تر از آهنگری است. یک سوله بزرگ که در واقع تولیدی لباس نظامی است. ۲۰۰ چرخ خیاطی کنار هم ردیف شده اند و پشت هر کدام یک مددجو نشسته است. جز قژقژ چرخ ها صدای دیگری به گوش نمی رسد. همه مشغول کارند. پارچه های سبز مخصوص یونیفرم ناجا در اتاق کناری برش خورده و به دست آنها می رسد. ابراهیممددجوی دیگری است که از جوانی گرفتار اعتیاد شده است. با دقت پارچه را زیر چرخ می گذارد و پای خود را روی پدال فشار می دهد. برای خودش استاد کاری شده کسی که پیش از این حتی بلد نبود یک دکمه بدوزد. درز را تا انتها می رود و نخ اضافی را با قیچی می برد. چشم هایش را تنگ می کند و با دقت پیراهن آماده را نگاه می کند. نقصی در کار نیست. پیراهن را روی لباس های دوخته شده می اندازد. قواره بعدی را برمی دارد و زیر چرخ می گذارد و همین طور که پدال چرخ را می فشارد، سر درددلش باز می شود: «در شرکت ساخت بالابر کار می کردم و درآمد خوبی هم داشتم. از روی بی تجربپگی و سرگرمی سراغ مواد رفتم. کم کم وابسته شدم وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود. کارم را از دست دادم. گریه پدر و مادرم را برای خودم خریدم. هیچ دختری حاضر نیست با من زیر یک سقف زندگی کند. هر جا بروم تا بفهمند قبلا اعتیاد داشتم به من کار نمی دهند. از سر خوشی نیست که بعد از ترک اعتیاد دوباره سراغ مواد می رویم. کسی به ما اعتماد نمی کند. برای همین دوست دارم اینجا بمانم. هر از چند گاهی هم بهمان مرخصی می دهند برویم خانواده مان را ببینیم.»

اعتیاد، نتیجه شکست عشقی

درست در قسمت شمالی مرکز سروش چند ساختمان بزرگ با دیوارهای سبز رنگ قرار گرفته؛ محل اسکان مددجوهاست. هر ساختمان ۲ سالن دارد با کریدوری طویل که از میانشان می گذرد. آرش با گام های آهسته کریدور را پیش می رود. هر کس را می بیند سلام و علیکی می کند. اگر هم فرصتی دست دهد، از خودش می گوید که چطور سر از اینجا در آورده است:‌ «من را در طرح جمع آوری معتادان گرفتند. ۲۰ سال تمام مواد کشیدم. زندگی ام را تباه کردم. در خانه ما همیشه دعوا و مرافه بود. پدر و مادرم با هم نمی ساختند. زمانی که نیاز داشتم به مشکلاتم توجه کنند، ‌ به فکر گله و شکایت های قوم و خویش خود بودند. تا اینکه درسم تمام شد و پیش دایی خودم مشغول کار شدم. او مواد می کشید و من هم آلوده شدم.»

به اتاق هفدهم، داخل می شود. با صدای بلند مردی که گوشه تخت نشسته و با منجوق جاسویچی می بافد را صدا می زند: «احوال آقا اسماعیل خودمان!» مرد میانسال سرش را بالا می گیرد و با هم خوش و بشی می کنند. روی دست مرد، عکس یک تفنگ خالکوبی کرده، به یاد دوران سربازی اش. اسماعیل خیلی اهل حرف نیست. آرش آرام و درگوشی شرح ماوقعی از احوال اسماعیل می گوید: «اسماعیل چندمین بار است به اینجا می آید. هر بار چند ماهی مهمان است و وقتی بیرون می رود دوباره سراغ مواد می رود. خانواده اش او را طرد کرده اند.» اعتیاد اسماعیل از دوران سربازی است. دختری که عاشقش بوده با مرد پولداری ازدواج می کند و وقتی او از سربازی برمی گردد، دختر را بچه به بغل می بیند. همین انگیزه زندگی را از او می گیرد و از لج روزگار پا در مسیری می گذارد که به تباهی ختم می شود. از ابتدا تا انتهای کریدور مطول ۲۰ اتاق است. ۲۰ چهار دیواری که یک طرف آن با نرده های آهنی محصور شده است. تعدادشان زیاد است. ۲۰۰۰ نفری می شوند. شاید هم بیشتر.

اتاق سرهنگ محمودی، کنار در ورودی سالن یک قرار دارد. او تمرکز خود را روی حوزه فرهنگی گذاشته و سعی دارد شرایط ایده آلی برای مددجوها ایجاد کند. برای همین هر از چندگاهی کارشناس های مراکز فنی حرفه ای کهریزک و شهرری را دعوت می کند تا به اینجا بیایند و به مددجوها آموزش دهند. سرهنگ کمی درباره شرایط مددجوها صحبت می کند: «معتادان متجاهر اغلب کارتن خواب هستند و طرد شده از خانواده، معمولا در طرح جمع آوری معتادان به اینجا آورده می شوند. در ابتدا توسط پزشک معاینه می شوند و اگر زخم باز یا بیماری خاصی داشته باشند به مراکزی که مخصوص آنهاست فرستاده می شوند. اما معتادان دیگر بعد از یک هفته قرنطینه به آسایشگاه منتقل می شوند. نگهداری معتادان در اینجا با مجوز قضایی است.»

چیستی های ماده ۱۶

ایجاد و راه‌اندازی مرکز ماده ۱۶ از اولویت‌های مهم حوزه مبارزه با مواد مخدر است. در این مرکزمعتادانی به تهاجر رسیده و سرپناهی ندارند نگهداری می شوند. معتادان متجاهر معمولا در فضاهای بی دفاع شهری، زیر پل ها و فضای سبز در حال استعمال مواد مخدر دیده می‌شوند. آن ها در طرح های جمع آوری توسط پلیس مبارزه با مواد مخدر به مراکز ماده ۱۶ آورده شده و رایگان دوره درمان خود را سپری می کنند.

بیشتر بخوانید:حکایت ویلچرهایی که اهدا می‌شوند و مسئولانی که پاسخگو نیستند | پای ما لنگ است و منزل بس دراز

من یک دلیوری هستم

کد خبر 844975 برچسب‌ها اعتیاد- ستاد مبارزه با مواد مخدر کارآفرینی اعتیاد - معتاد

دیگر خبرها

  • افزایش نگرانی‌ از نیازهای ۲۵۰ هزار کودک اخراجی از پاکستان
  • آسیب دیدن فرهنگ کار از جمله نگرانی‌ها در سیستان است
  • وسایل حفاظت فردی در کار با برق
  • آسیب دیدن فرهنگ کار از جمله نگرانی‌ها در منطقه سیستان است
  • ساخت واکسنی که می تواند با هر گونه ویروسی مبارزه کند
  • هر جایی که مردم حاضر شدند نگرانی‌ها برطرف شد
  • افزایش نرخ بیکاری در انگلیس به رقمی بی سابقه
  • شناسایی ۵مورد تغییر کاربری غیر مجاز اراضی در بروجرد
  • یک پایان بی‌رحمانه: ژاوی فکر اینجا را نکرده بود
  • تولدی دیگر در شورآباد