برای استقلال و عظمت دانشگاه
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۷۲۱۰۹
او دوازده سال، یعنی از ۱۳۲۱ تا ۱۳۳۳، ریاست دانشگاه تهران را عهدهدار بود. او زمانی که عنان کار را به دست گرفت که به قول خودش «هنوز برای دانشگاه به زبان فارسی کتابهای درسی وجود نداشت.»
اما دکتر سیاسی افزون بر آنکه «شهرک دانشگاهی» یا همان کوی دانشگاه را در امیرآباد تهران راه انداخت یا دانشکدههای کشاورزی و دامپزشکی را پیوند داد و دانشکده معقول و منقول را افتتاح کرد یا کاری کرد که موسساتی مانند موسسه باستانشناسی و موسسه روانشناسی و موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه تهران ایجاد شود، کوشید تا به ارباب قدرت بفهماند، دانشگاه نهادی مستقل است و اگر قرار باشد استقلال آن، لکهدار شود، تحمل نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از آن اتفاقات که دکتر سیاسی متوجه شد مشمول دخالت شده است، ماجرای آن دوازده استاد دانشگاه است. آنها که به گواهی مقصود فراستخواه در روایت «دانشگاه/ تاریخچه دانشکده فنی» در روزنامه اطلاعات (چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۴)، شامل «دکتر عبدالله معظمی (استاد دانشکده حقوق)، مهندس مهدی بازرگان (استاد دانشکده فنی)، دکتر یدالله سحابی (استاد دانشکده علوم)، دکتر محمد قریب (استاد دانشکده پزشکی)، دکتر رحیم عابدی (استاد دانشکده علوم)، دکتر کمالالدین جناب (استاد دانشکده علوم)، مهندس منصور عطایی (رئیس و استاد دانشکده کشاورزی)، مهندس عبدالحسین خلیلی (رئیس و استاد دانشکده فنی)، مهندس انتظام (استاد دانشکده کشاورزی)، دکتر نعمتاللهی (استاد دانشکده پزشکی)، دکتر اسدالله بیژن (رئیس و استاد دانشکده علوم) و دکتر کریم میربابایی (استاد دانشکده دامپزشکی)» بودند. آنها که پس از کودتای ۲۸ مرداد، دیگر به تنگ آمده بودند، علیه کنسرسیوم نفت، در سال ۱۳۳۳، بیانیهای با فحوای «تمام زحمات و محرومیتها و خدمات و قربانیهای ملت ایران در راه حصول حق ملّی را میخواهند بر باد دهند. هیچوقت وضع کشور ما به این اندازه اسفانگیز و دلخراش نبود، آزادی عمل جز برای اشخاصی که با دریافت دستمزد ناچیزی درصدد تأمین منافع استعماری باشند وجود ندارد، تمام روزنامههای مخالف دولت در توقیف، چاپخانهها تحت کنترل شدید میباشند، انواع و اقسام فشار و تضییقات برای ملیون و آزادیخواهان و شکنجههای وحشیانه برای مبارزان راهِ حقیقت و آزادی وجود دارد و اکثر زعمای قوم، که مورد علاقه و تکریم ملتند، یا در گوشهی زندان و اختفا بهسر میبرند یا تحت نظر مأمورین انتظامی میباشند. منظور غایی و اصلی از تمامِ این اَعمال همانا انجام قراردادی برای نفت ایران و تثبیت اوضاع و احوال سابق است که مباین با حیثیت و استقلال و آزادی ملی است. هر قراردادی را که با چنین قیود و شروط و کیفیات امضاء و تصویب و مبادله نمایند منبعث و ناشی از ارادهی ملت ایران نیست و باطل و کانلمیکن و ملغیالاثر میباشد و برای ملت ایران بههیچوجه الزامآور نخواهد بود» نوشتند و امضا کردند.
دکتر سیاسی در خاطرات خود، درباره آن واقعه نوشته است: «روزی سپهبد زاهدی نخستوزیر تلفن کرد به دیدنش بروم. در این ملاقات پس از تعارفات معمول ورقهای از کشوی میزش بیرون آورد و جلوی من گذاشت و گفت: اعلیحضرت امر فرمودهاند اینها را از دانشگاه اخراج کنید. روی ورقه اسامی این استادان نوشته شده بود: دکتر عبدالله معظمی، دکتر سحابی، مهندس بازرگان، دکتر جناب، دکتر سنجابی، دکتر آلبویه، دکتر نواب، مهندس حسیبی، دکتر عابدی، دکتر محمد قریب... گفتم به چه مناسبت؟ علت چیست؟ چه گناهی کردهاند؟ گفت عجب! جنابعالی بیانیه آنها را نخواندهاید؟ بیانیه چاپی را نشان داد که ندیده بودم. آن را با عجله خواندم و ناراحت شدم. خلاصهاش این بود که امضاکنندگان، لایحه پیشنهادی به مجلس مربوط به قرارداد نفت با کنسرسیوم را به ضرر ایران دانسته ضمناً وقایع بیستوهشتم مرداد را صحنهسازی اعلام داشته و معتقد بودند که دولت ملی مصدق را خارجیان از کار انداخته و دولت دستنشانده خود را سر کار آوردهاند. نخستوزیر گفت اعلیحضرت فوقالعاده خشمناکند و اخراج فوری اینها را میخواهند. گفتم منکه از این موضوع بهکلی بیخبر بودم. باید به من مجال دهید در اینباره تحقیقاتی بکنم، شاید این اعلامیه ساختگی باشد یا در تنظیم آن یا هنگام چاپ آن تصرفاتی صورت گرفته باشد. نخستوزیر گفت: خود دانی، من امر اعلیحضرت را به جنابعالی ابلاغ کردم. گفتم همین دو روزه نتیجه را به جنابعالی اطلاع خواهم داد.»
اگرچه سخنگوی آنها مهندس بازرگان بود اما او فردای آن روز، همه این استادان را به حضور خواست و گله کرد که «شما حق نداشتید پای دانشگاهِ بیطرف را به میان بکشید» و به آنان گوشزد کرده بود که «ما دیگر در دوره مصدق نیستیم، حتی در دورههای پیش از آن هم، که اظهارنظر در امور کشور تا حدی آزاد بود نیستیم. حالا سر و کار ما با دولتی است قوی و تقریبا خودکامه. ممکن است تمام زحماتی که ۱۲ سال برای استقلال و عظمت دانشگاه و احترام به استاد کشیدهایم، از بین برود.»
اگرچه این دوازده استاد، زیر بار نمیرفتند اما دکتر سیاسی که نیل به هدف خود یعنی حفظ استقلال دانشگاه را در نظر داشت، آنان را علیرغم میل باطنی، راضی به امضای «صورتمجلس»ی کرد «دال بر اینکه سوءتفاهمی در کار بوده و قصد اهانت به مقامات بالا نداشته»اند. زاهدی «با کمال بیمیلی»، آن ورقه را به رویت شاه رسانید. او هم برافروخته شده بود و گفته بود «من اخراج آنها را خواستهام نه این ورقه را.»
دکتر سیاسی اما با این استدلال که «اینها شخصیتهای علمی هستند و هرکدام در رشته خود متخصص و کمنظیر و احیانا در ایران بینظیرند. از دست دادن آنها، به فرض اینکه ممکن باشد، قسمت مهمی از کارهای آموزشی و علمی دانشگاه را معطل خواهد کرد» و حتی به او گفت که «من اگر دستم را قطع کنند، با ابلاغ اخراج این استادان موافقت نخواهم کرد.»
زاهدی که تلاش خود را بینتیجه دید، از ناحیه خود اقدام کرد و رضا جعفری، کفیل وزارت فرهنگ، استادان را در اقدامی غیرقانونی اخراج کرد و از آنسو، شاه هم که کینه دکتر سیاسی را به خود گرفته بود، کوشید تا قانون دانشگاه تغییر دهد و بدینترتیب، خدماتِ او پس از چهاردوره سهساله در دانشگاه پایان گرفت.
با اینکه آن یازده نفر از آن استادان (جز دکتر معظمی)، یک سال بعد، که منوچهر اقبال به ریاست دانشگاه رسید، به کلاسهای خود بازگشتند، اما دیگر دانشگاه، آن استقلالِ گذشته را نداشت که دکتر علیاکبر سیاسی برای رسیدن به آن خونِ دل خورده بود.
او که در سال ۱۲۷۴ در تهران متولد شده بود، در پنجم خرداد ۱۳۶۹ دار فانی را وداع گفت.
برچسبها علیاکبر سیاسی ایران شناسی دانشگاه تهرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: علی اکبر سیاسی ایران شناسی دانشگاه تهران علی اکبر سیاسی ایران شناسی دانشگاه تهران استاد دانشکده علوم دکتر سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۲۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اساتید هنر و رسانه در هم اندیشی با ریاست دانشگاه آزاد چه گفتند؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در این نشست محمدهادی همایون معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد در خصوص چرایی تشکیل این رویداد گفت: در دانشگاه، نظام اجرایی و دستهبندی داریم بطوریکه مدیران و کارمندان در سلسله مراتبی که قرار دارند با همدیگر ارتباط کاری دارند و نسبت به هم شناخت دارند در حالی که در نظام علمی اساتید همدیگر را نمیشناسند و خیلی نسبت به هم شناخت ندارند و برای اینکه این ارتباطها و همفکری میان اساتید و هیئتعلمی برقرار شود سعی کردیم تا این نشست را برگزار کنیم. باید گفت که گروههای رشتهای در دانشگاه آزاد در ۱۸ دستهبندی قرار میگیرند و با توجه به این حجم از گستردگی؛ هدایت و جمعبندی نسبت به موضوعات و مشکلات دانشگاه و رشتهها و همچنین شنیدن صحبتهای اساتید کار سختی است که نیاز به برگزاری این چنین برنامهها و شنیدن نقطه نظرات بیشازپیش احساس میشود.
وی ادامه داد: برای اینکه نبض کاری و مسیر راه دانشکدهها را تعریف کنیم سعی کردیم تا بر اساس الگوی تمدن نوین اسلامی رهبری که به ۵ مرحله اشاره کردند بر آن اساس گام برداریم. در این مسیر سه مرحله را برای تحول علوم انسانی، اسلامی در پیش داریم که مرحله اول آن سازماندهی است که بر اساس آن قرار است علوم انسانی را به عرصه رسانه و هنر متصل کنیم.
در نظام دانشی جدید در نظر داریم که با تخصیص دانشکدههای جدید به واحدها (بهاصطلاح دانشکدگان) به سازماندهی بهتری دست پیدا کنیم تا تعاملها در سطح حداکثری خود قرار گیرند و دائم در حال سنجش مبانی تحول رشته وضعیت رشتهها هستیم تا بر اساس یک سیاست گذرای صحیح اقدام به تصمیمگیری کنیم. باید گفت که هنر و رسانه همه موجودیت ما را تقویت میکند و باید همه علوم را ذیل این رشتهها قرار دهیم.
وی خاطر نشان کرد: در صدد هستیم تا با پیوند هنر و رسانه یک معنای جدید را رقم بزنیم و در این مکان با حضور شما اساتید با تجربه تقاضا دارم تا اگر راهکار و پیشنهادی برای این پیوند میان هنر و رسانه با سایر رشتههای علوم انسانی دارید حتماً بیان کنید. حتی میتوان فراتر از آن به سراغ معنا و ارتباطهایی با رشتههای مهندسی و پزشکی هم رفت.
همایون بیان کرد: بدون شک اگر به حلقه مفقوده ارتباطی میان گفتگوهای علوم انسانی با بقیه علوم جدیتر نگاه شود میتوان امیدوار بود که تأثیرگذاری بسزایی را میان سایر قالب علوم شاهد باشیم و به نتایج خوبی دست پیدا کنیم. همانطور که زیستفناوری تمدن غرب، بدون مبانی علوم انسانی امکانپذیر نبود و با تلفیق آن در علوم انسانی در هم تنیدگی ایجاد شده است ما هم باید به سراغ اجرایی کردن این موضوع برویم چون امتحان خود را پس داده است و نشان داده که چقدر این ترکیب میتواند موفق ظاهر شود. باید همه ظرفیتها را یکپارچه کنیم و دیوارکشیهای میان رشتههای مختلف را برداریم و با مدیریت صحیح وارد بحرانها نشویم.
گفتنی است در این نشست شریفزاده مدیر کارگروه کشوری، حمیده جعفری رئیس دانشکده هنر و معماری تهران جنوب، قیومی معاون اندیشکده مطالعات راهبردی دانشگاه آزاد، خانم شاه منصوری رئیس دانشکده ارتباطات، خانم مجیدی رئیس دانشکده بینالملل و جمعی دیگر از اساتید به ارائه پیشنهادها و نقطه نظرات خود در خصوص مسائل مختلف پرداختند.
مطرح شدن ترسیم سند نقشه راه برای دانشکده و هماهنگ نبودن ضوابط خلق اثر هنری با معیارهای دانشگاه آزاد، احیای هنرهای سنتی و احترام به هنرمندان و فراهم کردن فرصت ارائه و تبلیغ آثار هنری آنها از هر تریبون رسانهای به مخاطب، رفع نواقص و قوانین مدون نشده در حوزه رسانه که به جرائم رسانهای منجر شده، تعیین تکلیف رسانه در حوزه مدرنیته و دنیای تکنولوژی و ارتباط آن با شبکههای اجتماعی، فراهم شدن فرصتی برای استفاده کاربردی و عملیاتی از تحقیقات و دستاوردهای اساتید و پژوهشگران و پایاننامههای دانشجوهای مقاطع دکتری، تعیین سازوکاری درست از رشتههای موجود در دانشگاه آزاد اسلامی و ارتباط آن با گفتمان اسلامی، مخالفت با ادغام دانشکده هنر و رسانه و ایجاد دانشکدهای با این عنوان، راهاندازی پلاتو برای دانشجویان سینما در دانشگاه علوم تحقیقات از جمله موارد مورد بحث در این نشست بود که توسط اساتید و اعضای هیئتعلمی با رئیس و معاون علوم انسانی دانشگاه آزاد مطرح شد.
انتهای پیام/