Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-19@17:59:13 GMT

شورای همکاری خلیج فارس و بحران‌های داخلی

تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۷۲۶۲۵

شورای همکاری خلیج فارس و بحران‌های داخلی

خبرگزاری مهر، سرویس بین الملل- فاطمه صالحی: شورای همکاری خلیج فارس این روزها بیشتر از آنکه بر روی «همکاری» تمرکز داشته باشد تبدیل به محلی برای تشدید اختلافات میان کشورهای عربی شده است. این شورا تاکنون نتوانسته هیچ از موارد اختلافی میان کشورهای عضو خود را حل کند که مهم ترین نمونه آن در بحث بحران قطر و ۴ کشور عربی حوزه خلیج فارس آشکار می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شورای همکاری خلیج فارس متشکل از ۶ کشور(عربستان، امارات، کویت، قطر، عمان و بحرین) است. این شورا در ۲۵ مه ۱۹۸۱ با برگزاری یک نشست در ریاض و بنا به ایده جابر الاحمد الصباح امیر وقت کویت تشکیل شد. امیر وقت کویت این پیشنهاد را برای پر کردن به اصطلاح «خلأ» خروج انگلیس از منطقه خلیج فارس ارائه داد.

هدف اولیه از تشکیل این شورا تقویت وحدت میان کشورهای عضو و اجرای هماهنگی های مشترک میان اعضا در تمام زمینه ها بود.

با وجود آنکه نزدیک به ۳ سال است که عربستان سعودی و به تبع آن امارات، بحرین و مصر اقدام به قطع روابط خود با قطر به بهانه حمایت دوحه از تروریسم و محاصره این کشور کرده اند اما شورای همکاری خلیج فارس نتوانسته هیچ گام مثبتی در این خصوص بردارد.

وجود این حجم از اختلافات میان کشورهایی که از لحاظ زبانی، نژادی، دینی، درآمد، منابع، روابط خانوادگی و اجتماعی با یکدیگر پیوندهای عمیقی دارند بسیار جای تعجب دارد.

بحران قطر و نبود افق های روشن برای حل آن

بحران قطر یکی از وخیم ترین بحران هایی است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در طول مدت عضویت خود شاهد آن هستند.

شورای همکاری خلیج فارس و در رأس آن عبداللطیف الزیانی دبیر کل سابق آن(که به تازگی بعد از ۱۰ سال جای خود را به دبیر کل جدید یعنی نایف الحجرف داده است) در نوامبر ۲۰۱۷ بعد از گذشت ۵ ماه از آغاز محاصره قطر، اعلام کرد که نمی تواند این بحران را حل کند و حل آن به دست رهبران کشورهای عضو است.

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در روزهای آغازین بحران قطر، با رایزنی با مقامات قطری و عربی تلاش کرد این بحران را هر چه سریعتر فیصله دهد چرا که اختلاف و تنش در اردوگاه همپیمانان عرب خود در منطقه را به ضرر واشنگتن می دید.

با وجود تمام این رایزنی ها و حتی فشارها و تهدیدها، هیچ اتفاق خاصی در خصوص حل بحران قطر محقق نشد.

به جرأت می توان گفت که یکی از دلایل طولانی شدن اختلافات میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس این است که اگر پیش از این، اختلافات در سطح رهبران عرب و رایزنی های سیاسی آنها باقی می ماند، اما امروز این اختلافات به سطح ملت ها و نحوه برخورد آنها با کشور به اصطلاح دشمن کشیده شده است. در خصوص بحران قطر، باوجود آنکه بسیاری از کشورهای مذکور با یکدیگر تبادلات اجتماعی و پیوندهای فرهنگی و خانوادگی عمیقی دارند اما این اختلافات سیاسی باعث شده تا پیوندهای مذکور نیز تحت الشعاع قرار گرفته و به نوعی اختلافات عمیق تر شوند.

البته اختلاف جدی میان قطر و کشورهای عربستان، امارات و بحرین به سال ۲۰۱۷ برنمی گردد بلکه در تاریخ ۵ مارس ۲۰۱۴، این کشورهای عربی، اقدام به فراخواندن سفرای خود از دوحه کردند و در نهایت بعد از ۸ ماه با برگزاری یک نشست در دوحه، پایان اختلافات را اعلام کردند. این در حالیست که حدود سه سال بعد مجددا اختلافات میان این کشورها از سر گرفته شد و تاکنون نیز ادامه دارد. همین مسأله نشان می دهد که اختلافات میان آنها یک مسأله سطحی نیست که با برگزاری یک نشست یا امضای سند آشتی، به پایان برسد.

این در حالیست که برای پایان دادن اختلافات عربی در سال ۲۰۱۴ نیز، شورای همکاری هیچ گامی برنداشت و تنها کشور کویت با اتخاذ تلاش های دیپلماتیک نشست مذکور را برگزار کرد.

شورای همکاری و یک بحران جدید

علاوه بر آنکه شورای همکاری خلیج فارس در بعد سیاسی و حل اختلافات میان کشورهای عضو ناکام مانده، ممکن است در سایه یک بحران دیگر، با پایان کار خود رو به رو شود.

اخیرا عربستان سعودی در سایه بحران مالی خود و اتخاذ سیاستهای ریاضتی اقدام به افزایش مالیات ها در این کشور به میزان ۱۵ درصد یعنی سه برابر کرده است. این اقدام به معنی از بین رفتن تکامل اقتصادی و هماهنگی های سیاسی در منطقه به شمار می رود چرا که بحث اقدامات اقتصادی و اتخاذ سیاست های تجاری یک پارچه میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یکی از بنیان های اصلی این شورا محسوب می شود.

البته پیش از این، زمینه های همکاری اقتصادی میان این کشورها بیشتر از زمینه های امنیتی برای همکاری های مشترک بود. اکثریت اعضای شورا معتقدند که بهتر است به جای تمرکز بر روی تصمیم گیری در خصوص امور خارجه و یا مسائل نظامی بر روی مسائل اقتصادی و همکاری های مشترک در این خصوص متمرکز شوند چرا که در امور فوق الذکر نتوانسته اند دستاوردهای قابل توجهی محقق کنند.

به همین دلیل کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس اقداماتی در خصوص تحقق همکاری اقتصادی، از امضای توافقنامه تجارت آزاد گرفته تا تأسیس یک اتحادیه گمرکی و بازار مشترک اتخاذ کرده اند اما این اقدامات به دلیل عدم تولید کالاها و نبود خدمات با مشکل رو به رو شده است. حجم تبادلات تجاری میان کشورهای عضو شورا، تنها ۱۰ درصد از کل حجم تجارت غیر نفتی آنها را تشکیل می دهد. شکست در متحد کردن تلاش ها برای ایجاد یک سیاست پولی یکپارچه نیز به دیگر شکست های این شورا اضافه می شود.

در حال حاضر نیز، بعد از اقدام عربستان سعودی در افزایش مالیاتها، ایده اقدامات هماهنگ گمرکی بعید به نظر می رسد. آینده سیاست اقتصادی شورای همکاری خلیج فارس در سایه رقابت میان اعضای در زمینه مالیات، سرمایه گذاری های خارجی و اعطای تابعیت به اتباع خارجی در هاله ای ابهام قرار دارد.

دیگر اختلافات کشورهای عضو شورا

درست است که اصلی ترین اختلافات میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در بحران قطر نمود پیدا می کند اما نمی توان گفت که این اختلافات به این پرونده منحصر می شود.

کشور عمان از دیرباز از حضور نظامی عربستان سعودی در استان المهره در مرزهای مشترک میان عمان و یمن ناراضی بوده است. علاوه بر آن، عمانی ها از اقدامات جاسوسی امارات علیه کشور خود انتقاد کرده و حتی در سال ۲۰۱۹، ۵ اماراتی را به اتهام جاسوسی به حبس محکوم کرد.

کویت نیز تلاش می کند که همواره در خصوص پرونده های اختلافی بی طرف باشد اما از سوی ریاض و ابوظبی برای جانبداری از آنها تحت فشار قرار می گیرد.

در خصوص یمن نیز، شاهد آن بودیم که برخی کشورهای عربی که در ابتدا عضو ائتلاف متجاوز سعودی بودند کم کم و بعد از گذشت چند سال از آغاز تجاوز و فرسایشی شدن جنگ در یمن، ائتلاف سعودی را تنها گذاشته و از آن خارج شدند؛ اقدامی که بعضا خشم ریاض را در قبال آنها به دنبال داشت.

امارات و عربستان سعودی نیز در خصوص یمن با یکدیگر دچار اختلافات جدی هستند؛ مسأله جنوب یمن و گسترش نفوذ عربستان و امارات در این منطقه باعث شده عناصر تحت حمایت هر دو کشور در جنوب یمن، به شدت با یکدیگر درگیر شوند.

سلطه عربستان سعودی بر شورای همکاری

بر کسی پوشیده نیست که شورای همکاری، در نهایت تحت کنترل و سلطه عربستان سعودی است و هر کشوری که با ریاض مخالفت کند از سوی این شورا تحت فشار قرار می گیرد.

عبداللطیف الزیانی در زمانیکه قدرت را به دست داشت در خصوص بحران قطر، اصل بی طرفی را رعایت نکرده و همواره علیه قطر انتقاداتی را مطرح می کرد؛ اقدامی که در سایه کنترل عربستان سعودی بر شورای همکاری، دور از انتظار نبود.

وی همواره در سخنان خود از عربستان سعودی و سیاست های این کشور تمجید کرده و اقدامات ریاض را در خصوص ایجاد اختلاف و تفرقه میان کشورهای عضو نادیده میگرفت.

به نظر می رسد الحجرف، جایگزین الزیانی نیز راه وی را در پیش گرفته و در نخستین اظهار نظر خود درباره بحران قطر آن را در حد اختلافات میان کشورهای عربی پایین آورده است؛ اقدامی که صدای وزیر مشاور در امور سیاسی قطر را درآورده است. این وزیر قطری اعلام کرده است که الحجرف دیدگاه های محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را در شورای همکاری بر زبان می آورد و نباید بحران قطر و محاصره این کشور را تا حد اختلافات عربی تنزل دهد.

عربستان سعودی به حدی در تصمیمات شورای همکاری مداخله می کند که در اقدامی بی سابقه مانع حضور یک وزیر قطری در یکی از نشستهای این شورا شد. بر اساس آنچه که روزنامه آمریکایی نشنال اینترست پیش بینی کرده، به احتمال زیاد کشورهای قطر، عمان و کویت طی دوره آتی نیازی به حضور عربستان در شورای همکاری نخواهند داشت چرا که این کشور سیاست های ناپخته در سایه اوضاع داخلی آشفته خود اتخاذ می کند.

سیاست های ماجراجویانه عربستان سعودی در سایه به قدرت رسیدن یک شاهزاده جوان و ناپخته به نام محمد بن سلمان، باعث شده این کشور جایگاه سابق خود را در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس نداشته باشد.

در نهایت باید گفت که به نظر می رسد هم اتحادیه عرب در مصر و هم شورای همکاری خلیج فارس در عربستان جایگاه و کارآمدی خود را در میان ملت های عربی از دست داده اند چرا که طی سالهای اخیر هیچ دستاوردی در حل بحران های عربی نداشته اند و اختلافات میان کشورهای عربی در سایه سیاست های رهبران آنها جز با تغییر بنیادین این سیاستها حل نخواهد شد.

کد خبر 4934253 فاطمه صالحی

منبع: مهر

کلیدواژه: عربستان سعودی قطر شورای همکاری خلیج فارس ایالات متحده آمریکا ویروس کرونا رژیم صهیونیستی عراق عربستان سعودی فلسطین ایران روسیه سوریه شیوع کرونا افغانستان دونالد ترامپ ونزوئلا لیبی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس شورای همکاری خلیج فارس اختلافات میان کشورهای عربستان سعودی کشورهای عربی بحران قطر یک نشست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۲۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزائر الیاسات؛ چالش مرزی عربستان سعودی با امارات

جزائر الیاسات هر چند نمی تواند موجب بروز تنش میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی شود اما زمینه ساز شکاف های عمیق بین این دو رهبر شبه جزیره عربی خواهد شد. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان سعودی یادداشت اعتراضی را علیه دولت امارات متحده عربی به سازمان ملل متحد ارسال کرد. ریاض در یادداشت اعتراضی خود اقدام دولت ابوظبی در اعلام منطقه الیاسات به عنوان منطقه حفاظت شده دریایی را غیرقانونی خوانده است.

عربستان سعودی معقتد است که بر اساس اسنادی که در سال 1974 طی معاهده ای که امارات متحده عربی را به رسمیت شناخته است این منطقه به عنوان منطقه‌ای که حاکمیت مشترک دارد پذیرفته شده است. عربستان نسبت به آن منطقه یک حق حاکمیت سرزمینی مشترک متصور است با آنکه امارات آن را صرفا اماراتی می داند.

درگیری های مرزی همه جانبه عربستان سعودی و امارات با همسایگانش

پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی کشورهای مختلفی در منطقه ی غرب آسیا به وجود آمدند که از پس این تحول کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس، اردن و عراق متولد شدند. به همین دلیل کشورهای این منطقه عموما با مشکلات مرزهای حاکمیتی مواجه هستند. عربستان و امارات متحده نیز مشکلات مرزی جدی با همسایگان خود دارند. پیش از پرداختن به مشکلات مرزی جزائر «الیاسات» به برخی از اختلافات مرزی این دو کشور با سایر همسایگانشان می پردازیم.

جزائر تیران و صنافیر:

ریاض در راستای اتصال به خلیج عقبه و پیدا کردن موقعیت ژئوپلتیک برتر جهت اتصال به رژیم صهیونیستی نیاز به جزائر تیران و صنافیر مصر داشت، همزمان با مشکلات اقتصادی مصر و دست برتر اقتصادی عربستان، در برهه‌ای تلاش کرد این دو جزیره را به نام خود کنند.

کابینه مصر در سال 1395  پس از تصویب توافقنامه واگذاری جزایر تیران و صنافیر که در دادگاه‌های مصر مورد مناقشه است، آن را برای تائید به پارلمان این کشور ارجاع داد.

این توافقنامه طی آخرین سفر «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به قاهره و دیدار وی با «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری مصر از سوی ریاض ارائه شد. پس از این توافق عبدالعزیز قول میلیاردها دلار سرمایه گذاری در مصر را ارائه کرد.
اما پس از مدت زمانی دادگاه عالی اداری واگذاری جزایر تیران و صنافیر را به عربستان لغو کرد که باعث شد تنش‌های دو کشور بیش از گذشته شود.

میدان گازی آرش

میدان گازی آرش، جزء مناطق ژئواکونومی بود که پس از توافق میان ایران و عربستان میان طرفین برجسته شد. پس از برقراری روابط ریاض و تهران، میدان گازی آرش با فشار طرف‌های غربی به سرخط خبرها تبدیل شد. برخی از کشورها تلاش کردند که میدان گازی آرش را دوباره تبدیل به اختلافی میان ایران، کویت و عربستان کنند.

با توجه به اختلافی که در خصوص مرزهای دریایی میان کویت و ایران با توجه به سهم هر کدام از آنها وجود دارد ورود عربستان سعودی به این مسئله مناقشه‌ای جدید در روابط عربستان با همسایگانش تلقی می‌شود.

مناقشه مرزی امارات متحده با عمان

بارزترین اختلاف مرزی بین سلطنت عمان و امارات متحده عربی مربوط به منطقه البریمی بود که در نهایت بر اساس توافق حاصل شده بین سه کشور عربستان سعودی و سلطنت عمان و امارات متحده عربی حل و فصل شد. بر اساس این توافق مقرر گردید در قبال چشم پوشی عربستان سعودی از این منطقه قسمتی از اراضی غرب امارات به نام صبخه مطی به آن کشور واگذار گردد و لذا منطقه البریمی بین سلطنت عمان و امارات متحده عربی تقسیم گردید که بر اساس آن از 9 واحه موجود در منطقه البریمی 6 واحه آن در اختیار امارات متحده عربی و سه واحه دیگر نیز در اختیار سلطنت عمان قرار گرفت.( کتاب توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان و نقش آن در صلح و ثبات منطقه،آسایش زارچی)

سوء تفاهمات امارات با جمهوری اسلامی ایران در خصوص جزائر سه‌گانه

سوءتفاهم ابوظبی در خصوص جزائر سه گانه ایران نیز هر از چند گاهی باعث داغ شدن این مسئله در افکار عمومی کشورهای منطقه می شود، امارات تلاش می‌کند با استفاده از بیانیه‌های مکرر در خصوص جزائر سه گانه فشارهایی را به ایران وارد کند. امارات متحده سعی دارد با توجه به فضای به وجود آمده در التهابات منطقه‌ای فشار خود را به عربستان و ایران برای به دست آوردن دستاوردهای سرزمینی دنبال کند.

دلائل اختلاف میان ابوظبی و ریاض در خصوص جزائر الیاسات

دلائل تاریخی: نگاهی تاریخی به منطقه دریایی که امروز بین مرزهای امارات، عربستان سعودی و قطر قرار دارد که از نظر تاریخی به آن نهرهای بنی یاس نیز گفته می‌شود. این شهر در ساحل امارت ابوظبی واقع شده است و نام آن از قبیله بنی یاس گرفته شده است. از دو جزیره تشکیل شده است، یاسات علیا در شمال و یاسات پایین در جنوب؛ این جزیره در گذشته محل استراحت غواصان ابوظبی (از قبیله بنی یاس) بوده است.


این منطقه که بر اساس قرارداد 1974 میان عربستان و امارات ، حین پذیرش حق حاکمیت سرزمینی امارات توسط پادشاه عربستان به نگارش درآمده تاکید شده که جزائر  ما بین ابوظبی و عربستان به صورت حاکمیت مشترک درآید. اما امارات متحده عربی از سال 2000 به این سو با افزایش فعالیت خود در این جزائر و در نهایت با اعمال محدودیت حفاظت دریایی این جزیره را به حق اختصاصی خود تبدیل کرده است.

ژئوپلتیک: این جزیره با توجه به نزدیکی به میدان نفتی الشیبه و نزدیک بودن به امارت ابوظبی نقشی اقتصادی و ژئواکونومیک در منطقه ی خلیج فارس ایفاء می کند. امارات متحده تلاش می‌کند با اعمال فشار بر عربستان دست برتر اقتصادی و سرزمینی خود را نشان دهد.

همچنین با توجه به وجود ساحل‌های مرجانی و جنبه ی ماهی گیری صنعتی که این جزائر دارند می‌تواند زمینه ی محروم شدن عربستان از جنبه‌های گردشگری تجاری و ماهی را نیز شاهد بود.

رقابت منطقه‌ای: علاوه بر مزیت‌های اقتصادی که این منطقه دارد اصل اختلاف عربستان و امارات در زمینه ی رقابت‌های منطقه‌ای است، ریاض و ابوظبی در حال حاضر یک نبرد پنهان در حوزه‌های مختلفی است از جمله قرار گرفتن در مرکزیت کریدور آمریکایی آیمک، افزایش درآمد ناخالص ملی، اعمال مداخله و قدرت نمایی در کشورهای اسلامی و آفریقایی، نزدیکی به آمریکا و... این رقابت‌های پیدا و پنهان امارات و عربستان هر از گاهی نمایان می شود اما این بار در مسئله ی جزائر الیاسات خود را بروز داده است.

این جزائر که از سال 2009 در حال مذاکره میان دو طرف بوده است تاکنون به نتیجه نرسیده است و پس از 15 سال مذاکره به دادرسی بین المللی ارجاع پیدا می‌کند که نشان از اختلاف عمیق میان این دو رهبر جهان عرب است.

تجاوزات آمریکا و انگلیس و فرصت‌طلبی امارات برای دست‌اندازی بیش‌تر بر یمنعربستان و امارات پس از هفتم اکتبر؛ گریز از بحران منطقه‌ای، ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی با رژیم صهیونیستی

 

در بیان جمع بندی می‌توان گفت: رقابت میان بن زاید و بن سلمان برای قرار گرفتن به عنوان قطب نمای مطلق شورای همکاری خلیج فارس به صورت جدی در جریان است؛ هر دو این رهبران تلاش می‌کنند فارغ از رقابت‌هایی که با ترکیه و ایران دارند سهم خود را در نزدیکی به آمریکا، توازن بخشی با ایران، توسعه ی صادرات، برداشت گاز و نفت از میادین و در نهایت حداکثری کردن حقوق سرزمینی خود افزایش دهند.

جزائر الیاسات هر چند نمی‌تواند موجب بروز تنش میان عربستان و امارات شود اما زمینه ساز شکاف‌های عمیق بین این دو رهبر شبه جزیره عربی خواهد شد.از طرفی روابط نزدیک ابوظبی و واشنگتن نیز این توهم را برای ابوظبی به وجود آورده که می تواند به خاک‌های همسایگانش تعدی کند چنانکه در خصوص جزائر سه‌گانه و منطقه الیاسات دچار سوء‌تفاهم شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نتانیاهو: اگر اختلافات را کنار نگذاریم از درون فرو می‌پاشیم
  • نتانیاهو: نباید اختلافات داخلی را علنی کنیم؛ با تهدید وجودی روبه‌رو هستیم
  • نتانیاهو: نباید اختلافات داخلی را علنی کنیم/ با تهدید وجودی روبرو هستیم
  • زمینه‌های ایجاد صلح و سازش میان مردم کرمانشاه بالا است
  • یک سالگی جنگ داخلی سودان
  • محدودیت پروازی به برخی از فرودگاه های کشورهای حوزه خلیج فارس
  • محدودیت پروازی به برخی از فرودگاه‌های کشورهای حوزه خلیج فارس
  • محدودیت پروازی به فرودگاههای دبی و شارجه
  • تشدید اختلافات میان اعضای کابینه جنگ رژیم صهیونیستی بر سر جنگ غزه
  • جزائر الیاسات؛ چالش مرزی عربستان سعودی با امارات