گزارش سازمان ملل درباره اعتراضات عراق؛ دستمایه اغراض سیاسی
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۷۹۹۲۰
گزارش دفتر حقوق بشر نمایندگی سازمان ملل در عراق که یکشنبه گذشته ۲۴ ماه می (چهارم خرداد ۹۹) منتشر شد، با وجود اینکه تاکید دارد «این گزارش در خصوص عوامل آدم ربایی هایی توام با اعتراضات در عراق هیچ گمانه زنی نمی کند» اما رسانه های سعودی و آمریکایی به طور هدفمند، اصل گزارش را در راستای اغراض سیاسی خاص خود، تحریف کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تارنمای شبکه تلویزیونی «العربیه» و همچنین «الحره» (تلویزیون عرب زبان وابسته به وزارت خارجه آمریکا) مدعی شده اند که دفتر سازمان ملل در عراق، گروه های نزدیک به ایران را متهم به دست داشتن در این آدم ربایی ها و خشونت ها کرده است.
این در حالیست که در گزارش سازمان ملل تصریح شده است: «تمامی کسانی که دفتر حقوق بشر سازمان ملل در عراق با آنان ملاقات کرده هیچ یک از آنها نتوانستند هویت عوامل مسوول آدم ربایی را شناسایی کنند هر چند بسیاری از آنها «گمانه زنی» کردند احتمالا «گروه های شبه نظامی» پشت آن باشند.»
دفتر حقوق بشر سازمان ملل در ادامه نوشته است: «این دفتر بدون گمانه زنی در خصوص عوامل آدم ربایی فقط می تواند به این نکته اشاره کند که عوامل متهم جزو گروه های مسلح دارای سازماندهی و امکانات بالایی هستند.»
این درحالیست که تارنمای فارسی زبان شبکه تلویزیون «العربیه» عربستان سعودی به دروغ ادعا کرده است: «گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل گروه های شبه نظامی که اغلب نزدیک به ایران هستند را به ربودن، شکنجه و قتل معترضین که در اوایل ماه اکتبر اعتراضات خود را آغاز کردند، متهم کرد.»
تارنمای عرب زبان شبکه تلویزیونی «الحره» آمریکا نیز درباره این گزارش ها به دروغ ادعا کرده است: «گزارش سازمان ملل در عراق علاوه بر قتل و کشتار تظاهرکنندگان به ربوده شدن بیش از یکصد نفر و شکنجه های آنها به دست گروه های مسلح مخالف اعتراضات که عموما متهم به وابستگی به ایران هستند، اشاره کرده است.»
این تحریف آشکار و دروغ رسانه های سعودی و آمریکایی در حالی صورت گرفته که عملا همان طور که اشاره شد، سازمان ملل مطلقا در خصوص عوامل این آدم ربایی هیچ گونه گمانه زنی نکرده و فقط گفته است که احتمالا گروه های آدم ربا از امکانات و سازماندهی بالایی برخوردار هستند.
حتی افرادی از تظاهرکنندگان که دفتر حقوق بشر سازمان ملل در عراق با آنها ملاقات کرده نسبت به هویت عوامل آدم ربایی ابراز بی اطلاعی کرده و فقط احتمال داده اند از گروه های شبه نظامی باشند.
باندهای جوکر، متهم اول گزارش سازمان ملل
این درحالیست که گروه های شبه نظامی متعددی در جریان های اعتراضات خیابانی از دل این اعتراضات بروز و ظهور کرده که به «باندهای جوکر» معروف شده و به شدت میل به خشونت داشته که از بارزترین شواهد آن قتل فجیع «سید اسماعیل البطاط» نوجوان عراقی در برابر انظار عمومی در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹ (۲۱ آذرماه ۹۸) در میدان «الوثبه» بغداد است.
این نوجوان به دلیل اینکه از تعدادی از تظاهرکنندگان خواسته بود جلو درب منزلش تجمع نکنند، باندهای جوکر تندرو به ادعای اینکه او به تظاهرات توهین کرده، به زور وارد خانه اش شده و او را روز روشن در برابر انظار عمومی برهنه و سپس روی کف خیابان کشیده و در نهایت به دار آویختند و سر او را از بدن جدا کردند.
باندهای جوکر متهم به وابستگی به پاره ای جریان های تندرو داخلی و سفارتخانه آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی و امارات هستند.
سازمان اطلاعات و امنیت عراق که در آن برهه تحت رهبری «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر فعلی عراق بود، در سوم نوامبر ۲۰۱۹ (۱۲ آبان ماه ۹۸) از دستگیری یک تیم اطلاعاتی وابسته به امارات در جریان اعتراضات بغداد خبر داد.
منابع امنیتی عراق در آن برهه گفتند که سازمان اطلاعات و امنیت عراق این شبکه اطلاعاتی اماراتی که مسوولیت تامین مالی برخی از اعتراضات در بغداد و دیگر شهرهای عراق بوده، را شناسایی و دستگیر کرده است.
این تیم متشکل از دو تبعه لبنانی و یک عراقی بوده که در همان زمان اعلام شد که زیر نظر «طحنون بن زاید آل نهیان» مشاور امنیت ملی و مسوول شاخه اطلاعات امور خارجه در دولت امارات فعالیت دارد.
باندهای تندرو جوکر به دلیل رقابت برسر امکان راهبردی در اعتراضات از جمله «رستوران ترکی» یا «ترمینال چند طبقه میدان الخلانی» در بغداد و دیگر امکان و یا رهبری اعتراضات به شدت با هم رقابت داشته و این امر منجر به آدم ربایی هایی در بین و حذف فیزیکی همدیگر شده است.
محور مقاومت قربانی اول خشونت های توام با اعتراضات خیابانی
به رغم نقش و اثرگذاری که باندهای جوکر درجریان اعتراضات خیابانی داشته و اخیرا نیز با تشکیل دولت الکاظمی، تلاش کردند در بغداد و برخی شهرهای عراق خشونت آفرینی کنند، اما رسانه های عربی و آمریکایی این باندهای سازمان یافته مسلح را نادیده گرفته و کوشیده اند اتهامات را به گروه های مقاومت بزنند که به ادعای آنها نزدیک به ایران هستند.
این درحالی است که گروه های مقاومت و الحشد الشعبی و برخی از احزاب شیعه عراق در طول اعتراضات خیابانی بارها مقرهای آنها توسط باندهای جوکر به آتش کشیده شده و تعدادی از فرماندهان مقاومت را به طرز فجیعی به قتل رساندند.
قتل «وسام العلیاوی» از فرماندهان گروه مقاومت عصائب اهل الحق در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۹ (سوم آبان ۹۸) به همراه برادرش یکی از آن صحنه های دلخراشی است که هنوز از اذهان مردم عراق پاک نشده است.
به رغم اینکه باندهای جوکر العلیاوی را به دلیل زخم های ناشی از آتش زدن مقر عصائب اهل الحق در «العماره» مرکز استان میسان در جنوب شرق عراق، مجروح کرده بودند اما خودرو فوریت های پزشکی حامل او را در مسیر بصره متوقف کرده و او را با آن حالت زخم و بیماری بیرون کشیده و در برابر انظار عمومی به همراه برادرش که او را همراهی می کرد، به قتل رساندند.
در حالی که گروه های مقاومت اسلامی و الحشد الشعبی و احزاب شیعه بزرگترین قربانیان خشونت های توام با اعتراضات هستند اما رسانه های عربی و آمریکایی با نادیده گرفتن این جنایت هایی که باندهای جوکر مرتکب شده اند، کوشیده اند با بهره برداری سیاسی از گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل در عراق، اتهامات را به این قربانیان خشونت بزنند تا محور مقاومت را در عراق به عنوان جریان های خشونت طلب و خشن معرفی کرده و آنها را بدنام کنند.
جوکرها، تشکیلاتی سازمان یافته و دارای امکانات در عراق
این درحالیست باندهای جوکر بامداد یکشنبه گذشته مقر گروه مقاومت عصائب اهل عراق را مجدد در العماره به آتش کشیدند.
«جواد الطلیباوی» از فرماندهان این گروه مقاومت دربیانیه ای گفت: «باندهای جوکر مزدور آمریکا بار دیگر به مقر گروه مقاومت عصائب اهل الحق در میسان حمله کرده و آن را به آتش کشیدند.»
این حادثه به دلیل عدم حضور افراد در مقر، این بار تلفات انسانی به دنبال نداشته اما بار دیگر نشان داد که باندهای جوکر یکی از منظم ترین وسازمان ترین و دارای امکانات لازم برای دست زدن به این خشونت ها و جنایت ها هستند.
در عراق باندهای جوکر را یک روی دیگر سکه گروه های تروریستی امثال داعش می دانند و از آنها به عنوان «میراث دولت دونالد ترامپ» در عراق یاد می شود.
در گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل در عراق آمده است که در جریان اعتراضات پنج ماهه خیابانی در عراق، ۱۲۳ نفر ربوده شده که سرنوشت ۹۸ نفر معلوم شده و هنور سرنوشت ۲۵ تن دیگر نامعلوم است.
این گزارش همچنین تعداد کل قربانیان خشونت های توام با اعتراضات خیابانی را برخلاف گروه های مرتبط با این اعتراضات ۴۹۰ نفر و آسیب دیدگان را بالغ بر هفت هزار و ۷۸۳ نفر عنوان کرده است.
این درحالیست که گروه های مرتبط با اعتراضات ارقام بسیار بالای بیش از ۷۰۰ نفر از قربانیان توام با خشونت ها اعلام کرده اند.
برخی از جریان های سیاسی در عراق حتی رقم ۴۹۰ نفر قربانی را اغراق آمیز دانسته و معتقدند که تعداد قربانیان در بالاترین احتمالات از ۲۰۰ نفر تجاوز نمی کند.
برچسبها سازمان ملل متحد گروه تروریستی داعش عربستان سعودی ایالات متحده آمریکا الحشد الشعبی خلیج فارسمنبع: ایرنا
کلیدواژه: سازمان ملل متحد گروه تروریستی داعش عربستان سعودی ایالات متحده آمریکا الحشد الشعبی خلیج فارس سازمان ملل متحد گروه تروریستی داعش عربستان سعودی ایالات متحده آمریکا الحشد الشعبی خلیج فارس گزارش دفتر حقوق بشر گروه های شبه نظامی اعتراضات خیابانی توام با اعتراضات گزارش سازمان ملل باندهای جوکر گروه مقاومت عصائب اهل آدم ربایی گمانه زنی خشونت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۹۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «بیسابقه در تاریخ ایران» در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها در کنار موضوعات مهم دیگر، شناخت جناحبندیهای داخلی جریان غالب اصولگرایان نیز میتواند جالب و آموزنده باشد. گرچه این جریان لایههای پیچیدهای دارد و به علت «قدرتمحور» بودن آنان مسائل مادی و منفعتی حرف اول را در مجادلات میان آنها میزند، ولی در مجموع میتوان آنان را ذیل سه گروه کلی تقسیمبندی کرد که البته هر کدام از این گروهها، به ویژه تندروهای آنان از باندها و زیرگروههای عجیب و غریبی تشکیل میشوند که هر کدام آنان میتوانند موضوع مطالعه و تحلیل جداگانهای قرار گیرند. گروه اول، در حال حذف کامل از عرصه سیاسی هستند. آنان همان اصولگرایان سنتی هستند که در انقلاب هم بودند، تقیدات شرعی دارند، بیش از آنکه دنبال منافع و قدرت باشند، خود را ملتزم به ارزشها و برداشتهای دینی خود میدانستند، هر چند از سال ۱۳۶۸ به بعد آنان نیز «قدرتمحور» بودند، ولی صبغه عقیدتی آنان و نیز سابقه تاریخی خودشان، به ویژه در رابطه با روحانیت مانع از هضم آنان در هزار لای قدرت میشد. حدی از استقلال را برای خود قائل بودند، همین استقلالجویی و پرهیز از غوطهور شدن در عوامگرایی افراطی آنان را کمکم به حاشیه بُرد و حضور سیاسی آنان را بسیار کمرنگ کرد. نکته جالب اثرات رسانهای بر حذف و یا به حاشیه راندن این گروه است. ابزارهای اصلی آنان برای حضور در میدان در درجه اول حمایت قدرت سپس انحصار صدا و سیما و بالاخره شبکههای مساجد بود، ولی کمکم شبکه مساجد را با نیروهای جدید از دست آنان خارج کردند سپس هیاتهایی را جایگزین نهاد مجلس نمودند. در ادامه با شکستن انحصار رسانهای و آمدن شبکههای اجتماعی و بالاخره تغییر ریل قدرت به سوی جوانگرایی، این جناح عملا از گردونه سیاست به خارج پرتاب شدهاند و شانس چندانی برای حضور دوباره ندارند. نه انگیزه کافی دارند و نه حتی توان لازم را. بسیاری از آنان ناامید از آینده هم هستند. فرزندان اغلب آنان راه خود را از سیاست رسمی جدا کردهاند. گروه دومی از اصولگرایان هستند که کمابیش ادامه گروه اول هستند، با این تفاوت که در عرصه مدیریتی کشور حضور دارند. کم هم نیستند، هر چند به مرور در حال اخراج هستند. اینها اغلب نسل بعدی گروه اول هستند. فاقد انسجام و تشکیلات روشنی هستند ولی به صورت فردی حضور عمومی دارند، حرف میزنند، نقد میکنند، افشاگری میکنند، التزامات آنان به قدرت فرع بر تعهدات آنان به حقیقت و واقعیت است. با توجه به صبغه اصولگرایی که دارند، راحتتر هم حرف میزنند. حس میکنند که به آنان خیانت شده و مورد سوءاستفاده سیاسی قرار گرفتهاند. هر دو گروه فوق از برخی جهات با بخشهایی از اصلاحطلبان نزدیکیهای تحلیلی و فکری دارند. هر دو گروه تقیدات مذهبی متعارفی دارند و نسبت به آن نیز حساس هستند. گروه سوم مجموعهای متنوع هستند که متشکل از نسلهای دوم و سوم هستند. ویژگی اصلی آنان «قدرتمحوری» است، ولی تعبیر خود را از آن دارند. در واقع قدرت و ثروت را برای خود میخواند. مذهب آنان عمیق نیست، بیشتر مناسکی و نمایشی است. ضوابط و ارزشهای دینی برای آنان در خدمت بالا رفتن از نردبان قدرت است و فقط تا همین مرحله اهمیت دارد. دین آنان تقریبا جدید است. آنان از فرقهها و دستهها و باندها و گنگهای گوناگونی تشکیل شدهاند. به همین دلیل است که از بیرون نمیتوان فهمید چرا به یکباره فرد مهم این جناح در تهران اول نمیشود و شخص دیگری نفر اول میشود. این محصول تشکیلات فرقهای آنان است. وحدت تشکیلاتی ندارند و اتفاقا به دلیل ماهیت باندی خود، اختلافات عجیب و غریب داخلی دارند. قدرتمحوری آنان تا حدی است که مغایر با اولویتهای خودشان نباشد، لذا در جریان اخیر حجاب به صورت غیرمستقیم در برابر تذکر به روند جاری رسمی علیه زنان حمله کردند. ذهنیتهای آنان تخریبی است. گرایشهای آخرالزمانی دارند و این گرایش نه از روی اعتقاد، بلکه به این علت است که بحث و گفتوگوی عقلانی را بلاموضوع میکند. ضد علم، طرفدار نظریه توطئه، مخالف قانون و حاکمیت آن هستند. ادبیات آنان در فضای مجازی مشهود است. هتاکانه و غیردینی است. بسیار متکی به رسانههای انحصاری هستند. در عمل هیچ ایده و برنامه ایجابی ندارند، جز ویرانگری و تخریب و تقابل در داخل و خارج از کشور. تناقضات گفتاری و رفتاری آنان فراوان و شدید است ولی در ذیل کسب قدرت به هر قیمتی قابل رفع است. به راحتی چشم را بر فساد خود و دوستانشان میبندند، حتی آن را توجیه هم میکنند. برای آنان «حق» معنای مستقلی از «نفع» و «قدرت» خودشان ندارد، لذا بیشخصیتترین رفتارهای سیاسی را در تاریخ جدید ایران از خود نشان میدهند. مهمتر از همه اینکه فاقد حداقلی از اخلاقیات و شرم هستند. به راحتی دروغ میگویند و تهمت میزنند و حرف خود را تغییر میدهند، حقیقت مسلم و روشن را نفی میکنند، در تاریخ ایران وجود گروهی مشابه آنها یا بیسابقه است یا کمسابقه. کانال عصر ایران در تلگرام